فصل چهاردهم: نئومُدرن
در سال 1972 يكي از مهم ترين جريانات معماري به وقوع پيوست. دراين سال، همايشي در نيويورك با عنوان «كنفرانس معماران براي مطالعه محيط» شكل گرفت. سردمداران اين همايش كه به ترتيب شامل پيترآينزمن، مايكل گرييوز، چارلز گوآثمي ,(Charles Gwwathmey) جان هيداك (John Hejduk) و ريچارد ماير (Richard Meier) بودند، حاصل اين همايش به صورت كتابي به نام پنج معمار (Five Architects) و در همان سال با مقدمه كنث فرامپتون (Kenneth Frampton) منتشر شد. گروه «پنج معمار» بعدها به «گروه سفيد» و در سال 1982 توسط چارلز جنكس به «نئومدرن» تغيير نام داد.
از مهم ترين پروژه هاي اجرا شده ماير كه اعتبار جهاني او را تثبيت نمود، طراحي خانه اسميث (Smith) است. چيدمان فضاي خانه، بر مبناي جداسازي فضاي خصوصي از فضاي عمومي است. ماير با يك بازي متعالي و پيچيده از فضاهاي خصوصي و عمومي ايده خانه را آشكار مي سازد. بخش عظيمي از فضاها پوشش چوبي دارند و در حالي كه ساير اتاق ها پوسته شيشه اي شفافي راهمراه باتيرهاي الواري كه هماهنگ با هم طراحي شده اند، به نمايش مي گذارند. در نماي بيروني خانه نيز بخش عمومي را شيشه ها و بخش خصوصي را روكش هاي چوبي پوشانده اند. از ديگر
خانه ی اسمیت. کانتیکات. 67-1965- ریچارد مه یر
طرح هاي ماير مي توان به طرح مركز پال گتي (Paul Getty) درلوس آنجلس اشاره نمود. اين ساختمان از تركيب تضادها وقيود محوطه شكل گرفته است. ميدانگاه ورودي مجموعه كه در سمت چپ و در كنار ساختمان هاي شمالي و شرقي قرار دارد به عنوان يكي از چشماندازهاي شاخص مجموعه با الهام از معماري كلاسيك طراحي شده است.
مرکز پال گتی-
مرکز پال گتی- لوس آنجلس 97-1984- ریچارد مه یر
مرکز پال گتی- لوس آنجلس 97-1984- ریچارد مه یر
طرح هاي اوليه مايكل گريوز همسو با پروژه هاي معماران نئومدرن بود. گريوز دركنفرانس پنج معمار دو طرح با عنوان هاي خانه هانسلمن (Hanselmann) وساختمان الحاي بناسراف (Benacerraf) را در معرض نمايش گذاشت. خانه هانسلمن (1967) در اينديانا به صورت مكعب مستطيل با يك پله الحاقي كشيده طراحي شده است. اين خانه ساختماني سه طبقه است كه به جنبه هاي كاركردي آن توجه شده است و از لحاظ شناخت علائم و معاني شباهت خاصي به سبك لوكوربوزيه دارد. خانه در پلان مركب از يك مربع اصلي است كه راهي كشيده با پله اي در انتهاي آن، هم ورودي اين خانه را به وجود مي آورد و هم آنرا به مربع كوچك تر ديگري متصل مي سازد. اين طرح شباهت خاصي به هندسه انتزاعي و تركيب بندي كارهاي موندريان دارد. به خصوص اين شباهت در كار دوم گريوز به عنوان ساختمان الحاقي بناسراف بيشتر خود را نمايان مي سازد. اين ساختمان در نيوجرزي و به سال 1969 ساخته شد. حجم ساختمان به صورت يك مكعب خالي طراحي شده كه اسلوب معماري آن تركيب از كارهاي معماري مدرن است. اين خانه براساس يك شبكه فضايي مركب از تير وستون و صفحات عمودي، بي آن كه جنبه هاي ساختماني اين عوامل سازه اي موردنظر باشد، طراحي شده است.
خانه بنا سراف- مایکل گریوز1969
خانه ی هانسلمن- ایندیانا- 1967- مایکل گریوز
طرح توسعه لوور به طراحي يئوه مينگ پي (Ieoh Ming Pei) كه در جامع معماري به آي.ام.پي (I . M . Pei) معروف است، به سال 1993 با مناقشات فراوان در فرانسه افتتاح شد. پي مي توانست از تلفيق يك فرم باستاني (هرم) با مصالح مدرن (شيشه) به يك راه حل منطقي دست يابد. در طرح توسعه زيرزميني لوور فضاهايي از جمله دفاتر، مغازه ها، فضاهاي نمايشگاهي، انبارها، پاركينگ وهمچنين يك سالن كنفرانس و كافه تريا در نظر گرفته شده است.
موزه لوور- I. M. Pei- 1993
در بين معماران نئومدرن رم كلهاس (Rem Koolhaas) معتبرترين و بانفوذترين آنهاست. معماري كه انديشه هايش در مورد ساخت بنا و طراحي شهروي را به يكي از بحث برانگيزترين معماران جهان بدل كرده است.
كُلهاس در كتاب نيويورك در هذيان (Delirious New York) كه به سال 1978 انتشار يافت و به جنبه هاي جذاب شهر نيويورك كه تقريباً فاقد طراحي شهري ومعماري با كيفيت است ميپردازد.
كتاب بعدي كُلهاس با عنوان كوچك، متوسط، بزرگ، خيلي بزرگ (S, M, L, XL) به سال 1995 منتشرشد. نوعي نوآوري در مباحث معماري و به خصوص در شهرسازي را ارائه مي دهد و مشتمل بر عكس ها، نقل قول ها، تصاوير گرافيكي، مقالات، انديشه هاي گوناگون و كارهايي است كه به وسيله دفترمعماري رِم كُلهاس تهيه شده است.
ويلاي دال آوا (Dall Ava) در سَن كلو (Saint Cloud) واقع درفرانسه بين سالهاي 1985 و 1991 طراحي و ساخته شد. كُلهاس به صورتي زيبا با الهام گرفتن از خانه شيشه اي فيليپ جانسن، پاويون بارسلوناي ميس وان در روهه، و ويلا ساووآي لوكوربوزيه توانست با مدنظر قراردادن خواسته هاي كارفرما يكي از مهم ترين پروژه هاي خود را خلق نمايد. كلهاس بعد از تجزيه و تحليل داده ها وسايت پروژه در اوليناقدام تصميم مي گيرد كه خانه به صورت طولي درامتداد سايت طراحي شود. خواسته كارفرما يك اثر شيشه اي بود. معمار نيز طبق خواسته او يك جعبه شيشه اي باريك كه فضاي همكف را تشكيل مي داد و بر روي آن آپارتمان قرار مي گرفت را به اجرا درمي آورد. در طبقه اول ودر منتهي اليه هر طرف ساختمان يك بلوك آپارتماني قرار دارد كه متعلق به پدرو مادر خانواده وديگري متعلق به فرزند آنهاست. او دسترسي آپارتمان ها را به صورت مجزّا طراحي نمود و سعي كرد با حفظ ونگهداري فضاي طبيعي حداقل سطح را جهت اشغال فضاها در نظرگيرد، و توده سنگين آپارتمان را به صورت معلق دربالاي زمين قرار دهد. كلهاس حد فاصل دو بلوك را به فضاي استخر روبار اختصاص مي دهد. عملاً فضاي خنثي و مشترك پروژه در اين جا نقش فضاي اتصال را بازي مي كند. با كمي دقت مشاهده خواهيم كرد كه فضاي ارتباطي ايجاد شده توسط معمار فضاهاي مشترك و عمومي پروژه محسوب مي شوند. درطبقه همكف، سالن نشيمن، سالن غذاخوري، و آشپزخانه و در طبقه اول استخر.
ويلاي دال آوا
رم کولهاوس 91-1985
از ديگر پروژه هاي كلهاس مي توان به ساختمان همايش ليل (Lille) اشاره كرد. اين بنا در فرانسه و به سال 1994 ساخته شد. سايت ساختمان در مركز تاريخي حاشيه شهر ليل قرارگرفته و از سه بخش اصلي تشكيل شده است: سالن كنسرت به مساحت 7850 مترمربع، فضاي مركزي به مساحت 3500 مترمربع، شامل فضاي نمايش، فضاي خدماتي، و دو سالن كنفرانس با ظرفيت 200 صندلي، دوازده سالن كنفرانس به ظرفيت 80 صندلي، و 2500 مترمربع دفاتر اداري، و يك مركز نمايشگاهي به مساحت 20000 مترمربع، هر برنامه حوزه خود را در ساختمان دارد و به گونه اي سازماندهي شده است كه تقابل ها، امكانات جديدي خلق كنند. در مسير شرقي- غربي حوزه ها مستقل هستند وهر يك از كاربردها را مي توان به صورت مستقل استفاده نمود. در حالي كه در مسير شمالي – جنوبي همه آنها قابليت اتصال به هم را دارند.
ساختمان همايش ليل- کلهاوس
ساخت بناي كتابخانه مركزي سيئتل (Seattle) در واشينگتن آمريكا به سال 2004 به اتمام رسيد. سايت طرح در زميني شيبدار قرار دارد. كتابخانه به صورت ساختماني تنديس گونه با 15 طبقه با عملكردهاي مختلف ساخته شده است. اين ساختمان در ميان دو سطح شيشه اي واقع است و لولههايي فولادي در ميان اين دو سطح وجود دارند كه به يكديگر متصل مي شوند تا شكل خارجي نامتعارف اين بنا كه داراي پنج سكوي زيگزاگ مانند بلند و معلق است سطوح افقي يا آفتابگير، كه درشبكه آلومينيومي ميان شيشه دو جداره قرار گرفته، طوري طراحي شده اند كه نور آفتاب را در ساختمان تعديل مي نمايند. كلهاس بيان داشت كه شكل نامتعارف طرح به خاطر تمهيدات مقابله با زلزله به وجود آمده است، و فرم خارجي ساختمان مي تواند نيروي زلزله و رانش زمين را در خود خنثي كند.
كتابخانه مركزي سيئتل- واشينگتن 2004- رم کولهاوس
استيون هول (Steven Holl) نيز با طرح هاي ارزنده اي كه از خود به جا گذاشت، توانست جايگاه مهمي در معماري معاصر براي خود كسب نمايد. هول استاد مسلم طراحي با نور وسايه است. نور براي او وراي ماهيت فيزيكي خود بُعد شاعرانه دارد. او با پرداختن به نور، حركت و رنگ در پي خلق مضامين فلسفي و مفهومي شهودي است.
طرح خانه استرتّو (Stretto) در دالاس تگزاس كه در بين سال هاي 1989 و 1992 طراحي واجرا شد يكي از مهمترين پروژه هاي هول است كه با مفاهيم بنيادين موسيقي و معماري طراحي شده است. طراحي پلان تماماً با خطوط راست انجام شده است، در حالي كه مقطع ساختمان داراي خطوط منحني است. برعكس، در سوئيت مهمان، خطوط پلان منحني و خطوط مقطع راست و مستقيم ايجاد شده است. سطوح كف، سطح يك فضا را به دل فضاي ديگر مي كشانند، سطوح سقف، فضا را بر فراز ديوارها مي گسترانند و يك ديوار قوس دار نور را از يك نورگير به پايين مي كشاند. مصالح و جزئيات، ايده هاي فضايي و حسّ سيّاليت را به وسيله بتن ريخته شده و شيشههاي قالب گيري شده انعكاس مي دهند.
خانه استرتّو (Stretto) در دالاس تگزاس- استيون هول
از ديگر پروژه هاي هول مي توان به طرح موفق موزه هنرهلسينكي اشاره كرد. اين موزه به سال 1998 در فنلاند بناي غربي راست خط است، اما محور شرقي كه فُرمي خميده دارد در جبهه هاي جنوبي و شرقي در جايي كه به شبكه شهر مي پيوندند بريده شده است. درانتهاي شمالي زمين سه محور همديگر را قطع مي كنند. انتهاي بازحجم خميده به فرم غالب بدل شده كه به سوي چشمانداز طبيعي كشيده شده است. نماي شمالي كه فرورفتگي عميقي دارد در تضاد با نماي صاف جنوبي، هندسه هاي متعددي را كه كلّ محوطه را تحت تاثيرقرار مي دهند به چشم ميكشد.
اثر ماندگار زاها حديد يكي از مهم ترين طرح هايي است كه مي توان آن را بايد ديدگاه ها ومفاهيم بيان شده رِم كُلهاس، همسو دانست. اين ساختمان 6 طبقه شامل نمايشگاه آثار هنري، فضاي آموزشي براي كودكان، سالن چند منظوره 150نفري، كتابفروشي، كافي شاپ، وفضاهاي اداري است.ايده طرح بر پايه همسويي مسير حركت شهري با سيركولاسيون ساختمان شكل گرفته است. به طوري كه پياده روي خيابان به درون بنا كشيده شده و دريك هماهنگي كامل با دسترسيهاي فضاهاي داخلي طراحي شده است. حجم ساختمان يادآور طرح هاي سوپرماتيسم و دِه استَيل و كارهاي موندريان است. به نظر مي رسيد حجم ساختمان از كلاژ چندين حجم كوبيستي با مدنظر قرار دادن روابط هندسي آثار هنر انتزاعي طراحي شده است. ساختمان موزه، حجمي هندسي دارد كه همچون كارهاي مينيماليست ها خود را به صورت زمخت، سنگين و سرد بر ناظر عرضه مي نمايد. برعكس سنگيني حجم ساختمان، فضاي داخلي، از سيّاليت و پويايي خاصّي برخوردار است. اين پويايي با نورپردازي دقيق و فضاهاي بازشويي كه دل هم فرو رفته اند، دوچندان مي شود.
موزه هنرهلسينكي- استیون هال
فصل پانزدهم: سوپرمُدرن
فيلسوف فرانسوي، مارك اُژه (Marc Auge) ، معتقد است كه ما در جامعه اي «سوپرمدرن» (Supermodern) زندگي مي كنيم كه «نامكان ها» (Non Places) بيش از پيش بر آن غلبه يافته اند. به عنوان مثال ما بيشتر وقت خود را به صداي ديجيتال گوش مي دهيم، با كامپيوتر كار مي كنيم.
با پيشرفت و توسعه كامپيوتر و به خصوص برنامه هاي گرافيكي، حرفه طراحي عميقاً تحت تاثير انقلاب ديجيتال قرارگرفت و به كارگيري ابزار كامپيوتري، جزو لاينفك روند كاري بيشتر دفاتر معماري شد. اما در سال هاي اخير با رويكرد برنامه هاي پيشرفته طراحي، شاهد شكل گيري، معماري مجازي و يا به يك معني عام، معماري «سوپرمدرن»، به معناي بازنمايي الكترونيكي طراحي و معماري هستيم.
طرح موزه گوگنهايم فرانك گه ري (Frank Gehry) يكي از مهم ترين پروژه هايي است كه به عنوان شروع مباحث رويكرد كامپيوتر و معماري مورد بحث قرار مي گيرد. اين پروژه بين سالهاي 1994 و 1997 در بيلباو (Bilbao) واقع در اسپانيا ساخته شد. اتصال زنجيره اي حجمهايي كه يكي در ديگري مي آميزند خطّ اصلي طرح را تشكيل داده است.
پيچيدگي اشكال اين پروژه چنان بود كه روش هاي ارائه پروژه به صورت دوبعدي از عهده اين كار بر نمي آمدند. كامپيوتر به عنوان تنها ابزار اجرا و ديداري كردن امكان فني تسلط برچند و چون پروژه را به لحاظ شكلي واقتصادي فراهم آورد. دفتر گه ري با استفاده از برنامه نرم افزاري CATIA ، كه صنايع هوا فضا آن را كامل نمودند، مدل هاي مطالعاتي را رقومي كرد. سپس كامپيوتر سطوح را تحليل و براساس محدوديت هاي سازه اي، كاركردي، و اقتصادي پروژه آنها را تصحيح نمود. داده هاي عددي كه به اين ترتيب به دست آمد بار ديگر بر روي يك مدل پياده شد تا حجم ها كنترل شوند و در صورت لزوم تغيير يابند. اين رفت و برگشت بين مدل هاي مطالعاتي و ترجمه رقومي آنها، بنياد شكلي پروژه را به وجود آورد. سپس از داده هاي كامپيوتري براي تهيه پلان هاي ساخت موزه استفاده شد. سازه يكپارچه از فولاد است. سازه نگهدارنده حجمهاي خميده از قطعات راست خط تشكيل شده است كه ابعادشان بر اساس شعاع منحني ها تغيير مي كند. اسكلت ثانوي كه از قطعات خميده نهاده بر يك شبكه تشكيل شده است، توري را تشكيل مي دهد كه مصالح، عايق كاري، آب بندي، و پوشش نما بر آن آويخته شده است.
موزه گوگنهايم در بیلیلئو اسپانیا- فرانك گه ري
ساختمان مقّر دفاتر ملي هلند در پراگ (Prague) از سال 1992 تا 1997 طراحي وبه اجرا رسيد. اين ساختمان در كنار رودخانه ولتاوا (Vltava) در بافت تاريخي پراگ و در ميدان شهر واقع است. ساختمان به خاطر حجم و به خصوص برج ورودي آن در بين مردم پراگ به نام ساختمان «جينجر و فرد» (Ginger & Fred) ، زوج رقّاص مشهور آمريكايي، معروف است. ورودي ساختمان به شكل برجي پويا با ستون هاي موّاج و تلفيقي از شيشه رو به ميدان و بافت تاريخي شهر طراحي شده است. حركت موّاج برج ورودي در تلفيق كامل با بدنه اصلي ساختمان كه از نظر گه ري پنجره هاي به كاررفته در آن نشانه قاب عكس هاي يادگاري است در نظر گرفته شده است.
مقّر دفاتر ملي هلند در پراگ- گهری
فرانك گه ري بابسط تجربيات موزه گوگنهايم در طرح سالن كنسرت والت ديزني در لوس آنجلس توانست يكي از كارهاي مهم معماري سوپرمدرن را خلق نمايد. طرح مزبور طوري در نظر گرفته شده بود كه بر رووي سقف پاركينگ مجموعه اي شش طبقه ساخته شود. لذا ساخت پاركينگ طبقاتي بين سالهاي 1992 و 1996 به اجرا درآمد و سپس درسال 1999 كلنگ ساخت مجموعه بر زمين زده شد كه درنهايت در سال 2003 افتتاح گرديد. سالن كنسرت والت ديزني به طرح غايت بغرنج وجذاب دارد.
سالن كنسرت والت ديزني در لوس آنجلس- گهری
طرح بنا، داراي سيّاليست فرم و اتصالات متعدد وتركيبات چندگانه بود. لذا اين طرح فقط به مدد برنامه هاي پيشرفته كامپيوتري همچون برنامه CATIA مي توانست بازسازي و محاسبه شود. اين نرم افزار به تيم گه ري اين امكان را داد تا داده ها را به طور منظم از كامپيوتر استخراج و آنها را در روي سايت پياده نمايد.
سقف بادبان مانند صحنه، يك كشتي بزرگ را تداعي مي كند و پنجره بزرگي كه در پشت سن قرارگرفته است باعث استفاده از نور طبيعي در كنسرت هاي روزانه مي شود. در اين جا ستون ها به درختان خميده اي مي مانند كه پانل هاي صفحات موج دار نماي بيرون را برافراشته اند. يكي از جذاب ترين ودرعين حال پيچيده ترين بخش هاي ساختمان نماي خارجي آن است. پانل هاي تشكيل دهنده نما، ورق هاي فولادي ضدزنگ به ضخامت 3 ميلي متر هستند كه در پشت آنها از موادي براي جلوگيري از نفوذ آب و نيز جريان باد استفاده شده است. جزئيات اجراي نما به وسيله برنامه هاي پيشرفته كامپيوتري طراحي شده و براي ساخت آن از دستگاه برش سي اِن سي (CNC) كه مستقيماً اطلاعات خود را از برنامه هاي كامپيوتري مي گيرد، استفاده شده است. حركت سيال فرم ها و مصالح به كاررفته درآن، ساختمان را بيش از حد متحرك و سيال جلوه ميدهد.
سالن كنسرت والت ديزني در لوس آنجلس آنجلس- گهری
طرح شهر فرهنگي گاليثيا (Galicia) يكي از مهم ترين طرح هاي پيتر آيزنمن است. سايت پروژه در ناحيه شمال غربي اسپانيا قرار دارد. شهر فرهنگي گالييا براساس برنامه هاي پيشرفته كامپيوتري و با استفاده از بازسازي مجازي سايت، طراحي و مدل سايز شده است. فرم اصلي طرح براساس توپوگرافي زمين عيناً بازسازي شده است. قرار بود درطرح آيزنمن سنگ هاي استخراج شده از سايت به طور طبيعي به عنوان مصالح ساختماني درسازه بتني آن به كار روند، ولي به خاطر هزينه سرسام آور برش سنگ ها ازاين كار صرف نظر گرديد. فضاهاي داخلي طوري طراحي شده اند كه عملكرد آنها هيچ تاثيري بر روي پوسته ساختمان نمي گذارد.
طرح شهر فرهنگي گاليثي در اسپانیا- آیزنمان 2001
پاويون آب شيرين (Fresh Water Pavilion) و پاويون آب شور (Salt Water Pavilion) جزو اولين اقدامات معماري مجازي است كه توسط گروه ناكس (Nox) به سرپرستي لارس اسپوي بروك (Lars Spuybroek) و كاس اوسترهويس (Kas Oosterhuis) واقع در هلند طراحي و ساخته شد. اين دو پاويون در يك جزيره مصنوعي واقع در جنوب غرب هلند قرار دارند. پاويون آب شيرين، جزو اولين ساختمان هاي گروه ناكس است كه با ايده تلفيق بين مجاز و واقعيت طراحي شده است. ساختمان به طول 100 متر، شبيه به تونلي متشكل از پوسته هاي بيضي شكل است كه در آن مرز بين سطوح ديوارها، سقف و كف، از بين رفته است.
پاويون آب شيرين- هلند- گروه ناکس- 97-1993
سطوح داخلي پاويون با انواع حسگرهاي كامپيوتري پوشانده شده است كه باتوجه به عكس العمل ناظرين، داده هاي متفاوتي را به سيستم مركزي ارسال مي كنند. اين پردازشگر كه كنترل مجموعه را به عهده دارد پس از بررسي اطلاعات رسيده فرمان مقتضي را به موتور محركه ديكته مي نمايد. كار اين موتور اعمال تغيير در شرايط فيزيكي محيط است كه در اين جا مشتمل بر ايجاد امواج نوري وصوتي مي باشد كه در نظر ناظرين، حس سبكي و شناوري را القا مي كند. سرعت امواج متناسب باحركت ناظر كنترل مي شود. هنگامي كه فرد بر روي يك گيرنده ساكن مي ايستد نورها به شكل امواج حلقوي آب از زير پاي او ساطع مي شوند. يك گودال بزرگ كه نشانه وسمبل يك چاه است يا همان گونه كه طراحان بيان مي دارند «نشانه يك عموديّت افقي است» در داخل مسير حركتي ناظرين طراحي شده است كه هر از چندگاهي يك قطره آب به داخل آن مي افتد و ناظرين مي توانند مسير حركت آب را درداخل چاه به وضوح رويت نمايند.
حسگرها و پردازنده هاي فوق العاده اي درتمام فضا تعبيه شده اند كه مي توانند درآن واحدعمل هر تعداد شركت كننده در يك تجربه همزمان را تحليل و عكس العمل متناسب را به محركه ها ديكته كنند. فضاي مجازي نوراني كه از تداخل امواج متفاوت نور و صداي منبعث ازحركات متنوع تجربه گرها به دست مي آيد شگفت انگيز وغيرقابل پيش بيني است. يكي ديگر از جذابيتهاي پاوين طراحي جلوه هاي نوري كف و پايون است، كه متناسب با حركت ناظر تغيير مي كند و اين تغيير در يك حالت رفت و برگشتي بين كف پاوين و حركت ناظر است. بنا به نوشته طراحان: «در اين جا تمام جهت يابي ها و احساسات ناظرين واژگون مي شود.»
پاویون آب شیرین- اوسترهایس
ساختمان به خودي خود ايستاست، اما انعطاف پذيري آن متناسب با افراد تغيير مي يابد تا جايي كه مرز بين انسان و معماري از بين مي رود. چرا كه معماري به عنوان يك موجود زنده در پاسخ به نيازهاي انسان خود را با آن متناسب مي كند. در امتداد پاويون آب شيرين و در كنار درياچه مصنوعي پاويون آب شور قرار دارد. پوسته سياه ساختمان طوري طراحي شده است كه در مقابل آب شور درياچه و فضولات پرندگان دريايي مقاومت داشته باشد. ورودي پاويون از انتهاي پاويون آب شيرين است. پاويون آب شور همچون پاويون آب شيرين تماماً به وسيله حسگرها كامپيوتري پوشيده شده است. اطلاعات حسگرها از طريق يك ايستگاه هواشناسي كه در دريا شناور است تامين مي شود. اين اطلاعات توسط كامپيوترهاي نصب شده در پاويون پردازش ميشود و با انتقال داده ها به حسگرهاي نصب شده در داخل پاويون ناظرين احساسي همچون دريازدگي و تموّج دريا را تجربه مي كنند و فرم گياهان دريايي به خصوص جلبك ها كه به وسيله نور و صدا بازسازي شده اند را رويت مي نمايند. فضاي داخلي پاويون نيز متناسب با تصاوير طوري طراحي شده است كه حس شرجي بودن دريا در داخل آن به خوبي احساس مي شود و ناظرين در حين حركت در درون آن با تمام چشم اندازهاي دريا به صورت مجازي آشنا مي شوند.
پايانه بين المللي يوكوهاما (Yokohama) يكي از مهم ترين پروژه هاي اجراشده توسط فرشيد موسوي و آلخاندرو سائرا پولو (Alejandro Zaera Polo) بين سالهاي 1997 و 2002 است. اين طرح منتج از يك نمودار سيركولاسيون و با هدف نوعي معماري ارائه شده است كه فرم در آن چندان اهميت ندارد. آنها طرح را «اسكله اي بدون بازگشت» ناميده اند و عمده هدف طراحان، طرّاحي اسكله اي با حركت سيّال و بدون مكث بوده است.
تغيير و تحول طرح سازي پروژه، منبع اصلي ايده هاي اجراي آن و سرمنشأ سلسله اي از يافته ها بوده است. طرح پيشنهادي صفحه هاي فولادي تا خورده، با ايده كلّي پروژه كه ساختاري چين خورده داشت همخوان بود. ساختار «مقوّايي» سازه، به «اوريگامي»، هنر كاردستي كاغذي ژاپني اشاره دارد. طرح پايانه بين المللي يوكوهاما بيش از آن كه ساختاري روي اسكله باشد به عنوان امتداد سطح شهر تلقي شده و همچون استحاله اي نظام مند از خطوط نمودار سيركولاسيون در قالب پوسته اي تاخورده در دو شاخه ساخته شده است. اين تاخوردگي، سطوح سرپوشيده اي را به وجود مي آورند كه بخش هاي مختلف برنامه طرح را تحقق مي بخشند. ارتباط بين پوسته ساختمان و سطوحي كه در اثر تاخوردگي هاي ساختاري سطح ايجاد مي شوند، يكي از مهم ترين مباحث پروژه را تشكيل مي دهد. پوسته اي كه بدين ترتيب چين دار شده است، بارها را از طريق همين چين ها توزيع و آنها را به طور ضربدري به زمين هدايت مي كند. اين نوع سازه به ويژه براي مقابله با نيروهاي جانبي ناشي از حركت هاي زلزله طراحي شده است.
پايانه بين المللي يوكوهاما- فرشيد موسوي و آلخاندرو سائرا پولو