معماری معاصر- مهندس سعید امیدی – دانشگاه آزاد پرند- بخش سوم


فصل سوم: مکتب شیکاگو

آنچه كه ما به عنوان مكتب شيكاگو مي شناسيم، رشد و بالندگي معماري است كه بين سال هاي 1883 و 1893 در اين شهر اتفاق افتاد. در دهه هشتم قرن 19امر ساختمان سازی در شیکاگو رونق یافت و آسمانخراشهایی به ارتفاع 12، 14، 16 . 23 طبقه ساخته شدند که بیشتر آنها مراکز اداری شهر بودند. يكي از افرادي كه در تداوم و تحوّل شيوه هاي ساختمان سازي در اين مكتب خدمات ارزنده اي انجام داده، ويليام له بارون جني است. جِني مهندسي بود كه اولاً با ابداع فريم هاي فنري سازه ساختمان هاي بلند مرتبه توانست تاثير عظيمي در شكل‌گيري و تداوم ساختمان هاي بلند مرتبه در شيكاگو بر جاي بگذارد. یافتن ساده ترین و صریح ترین راه حل برای مسایل ساختمانی اساس مکتب شیکاگو را بوجود می آورد. اسکلت آهنی، ” پی شناور” که مناسب با خاک سست شیکاگو است اختراع معماران این مکتب است. پنجره های بزرگ نیز که طول آن در جهت افقی قرار گیرند برای نخستین بار توسط این معماران بکار رفت و پنجره های شیکاگو نامیده شد. این پنجره ها نیز دستاورد استفاده از اسکلت فلزی و عدم وجود دیوارهای باربر بود. اهمیت این مکتب از نظر تاریخ معماری این است که در قرن 19 به جدایی بین فن ساختمان و معماری (مهندس و معمار) پایان دادند . شاگردان این مکتب کوشیدند تا از فرم های پیچیده گذشته دوری جویند و فرم های خالص بیافرینند که وحدت فن ساختمان و معماری را میسر سازد. از مهمتریت ساختمانهای مکتب شیکاگو: ساختمان لایتر اثر ویلیام لوبارن جنی؛ ساختمان رلیانس 1894 اثر برنهم؛ ساختمان فروشگاه پیر لسکات 1899-1906 اثر سالیوان.

اولين ساختمان بلند مرتبه واقعي توسط ويليام له بارون جني به نام ساختمان بيمه به سال 1884 در شيكاگو ساخته شد (تخريب به سال 1931) اين ساختمان 10 طبقه به صورت اسكلت فلزي و بدون ديوارهاي باربر، به اجرا در آمد.

jenney-insurance

reliance- hadson

ساختمان ریلانس اثر دنیل هادسن و جان روت ساختمان بیمه اثر ویلیام لوبارن جنی

دَنيل هادسن برنم وجان ولبورن روت (john wellborn root) معماراني بودند كه در بين سال‌هاي 1889 و 1891 ساختمان موندناك (monadnack) را به اجرا در آوردند. اين ساختمان در تاريخ مكتب شيكاگو به عنوان آخرين بنايي است كه به شيوه اين مكتب ساخته شده، و در آن از ديوارهاي باربر و مصالح بنايي استفاده شده است. ساختمان موندناك در 16 طبقه با نماي آجري و با پنجره هايي به سبك شيكاگو- كه در فضايي سيال را در داخل ساختمان القا مي ساخت- به اجرا در آمد. اسكلت فلزي ساختمان در داخل ديوارهاي باربر تعبيه شده است برنم بين سال هاي 1890 و 1894 در شيكاگو ساختمان ريلاينس (raliance) را به اجرا در آورد.

اسكلت فلزي ساختمان را در هماهنگي كامل با نماي آن طراحي نمايند. ساختمان ريلاينس شبيه به يك برج شيشه اي است كه در 15 طبقه و با پايه هايي از سنگ تيره ي هموار ساخته شده و با موزائيك روشن و شيشه هاي بدنه اصلي آن در تضادي شديد است. حجم سبُك و ظاهراً بي وزن نماهاي آن كه به امتداد هاي عمودي تقسيم شده اند، نويد بخش سازه هاي فولادي اواسط قرن بيستم بود.

انديشه هاي لويي ساليوان جايگاهي بس رفيع در حيطه تاريخ نظري معماري مُدرن دارد. بخشي از اين انديشه ها باعث گرمي بازار عملكردگرايان شده. اكثر نويسندگان تاريخ معماري مُدرن از ساليوان به عنوان پدر «عملكردگرايي مُدرن» نام برده اند، و عمده استدلال آنها نيز جمله معروف او است: «فُرم تابع عملكرد است» (form follows function’) كه ظاهراً براي اولين بار در سال 1968 در رساله اي كه به موضوع بناهاي بلند مرتبه اختصاص داشته بيان گرديده است.

ساليوان ساختمان وين رايت (wainwright) را با همكاري دنكمار ادلر در سينت لوييس طراحي نمود. ساختار فولادي طرح شبكه اي چهار خانه است كه ديوارها در آن تقليل يافته اند. ساليوان در طرح بازسازي ساختمان فروشگاه كارسن پايري اسكات (Carson pirie scott) و كمپاني، سعي نمود كه آموزه هاي ساختمان وين رايت را به طور وسيع به كار برد.

sullivan_wainwright3

larkin- write

راست: ساختمان لارکین اثر رایت

چپ: ساختمان وین رایت اثر سالیوان

همسو با معماران مكتب شيكاگو، فرانك لويد رايت نيز ساختمان لاركين(larkin) را تحت تاثير آموزه ها و تجاربي كه از كار در دفتر ساليوان كسب كرده بود به شيوه مكتب شيكاگو طراحي نمود.

اين ساختمان بنايي اداري بود كه فضاهاي داخلي آن در اطراف فضايي مركزي (وُيد)، كه از طريق يك سقف شيشه اي نور مي گرفت، طراحي شده بود. از بيرون تنها يك نماي شكوهمند به شكل يك منشور پيدا بود كه در چهار گوشه اي آن برج هاي برجسته يكدستي قرار داشتند. اين برج ها، در واقع، راه ژله هاي ساختمان را در دل خود جاي داده بودند و در داخل ديوارهايشان، كانال هاي جريان هوا تعبيه شده بود. اين ساختمان يكي از اولين نمونه ساختمان هايي بود كه همسو با شرايط اقليمي طراحي شد.

فصل چهارم: آرت نووُ

جنبش هنري آرنووُ (=هنرنو) طي دهه آخر قرن نوزدهم و دهه ي اول قرن بيستم ( 1910-1890) رونق گرفت. اين جنبش تمام جنبه هاي هنر طراحي يعني معماري، نقاشي، گرافيك، و طراحي صنعتي را در بر ميگرفت. هسته اوليه اين جنبش هنري را بايد در شهر بروكسل بلژيك جست. هانری وان ده ولده و ویکتور اورتا نظریه پردازان آن بودند.

هدف اصلي جنبش هنري آر نوو رسيدن به وحدت تزئين، ساختار و عملكرد و وحدت بین هنر و صنعت بود.

عناصر ويژه هنرآرت نوو :

خط و خطوط منحنی: خط به نظر وان ده ولده خط نيروي کسي است که بر روي کاغذ منعکس شده است و در معماري بيشتر روي فرمهاي خطي تأکيد مي شود البته خطهاي بالارونده و پايين رونده و منحني و اين خطهاي ارگانيک آزاد در فضا پخش شده و يک ريتم پويا را ايجاد مي کنند . خطوط منحنی در کفسازي ، کاغذهاي ديواري، عناصر مبلمان، لوستر منعکس شده است .

چرا خطوط منحني : در گوتيک خط مستقيم داشتيم ( خط مستقيم اطمينان کامل صعود به ارزشها )

ولي خطوط منحني حالت نااطميناني، غم و جو فرهنگي زمان را نشان مي دهد.

  • ديالوگ ميان مصالح مختلف مانند: سنگ و شيشه و فلز : ديالوگ يعني نقطه اتصال مواد و مصالح با يک مصالح ديگر مثلاً آهن و سنگ

و اينجا از دنياي طبيعت الهام مي گيرند که چگونه ساقه به تنه درخت وصل مي شود و در حقيقت حالت زنده به متريالها مي دهند.

 

  • توجه به الگوهاي رفتاري و تأثير آن روي طراحي عناصر معماري در اینجا براي طراحي اشياء الگوهاي انساني مورد توجه قرار مي گيرد.

مثال : دسته در : گرفتن در ، چرخاندن فشار تأثير در Design

فرم نرده خم شدن ، نگاه به پايين // // //

  • اتصال تزئين به عناصر سازه اي
  • الهام از جلوه هاي طبيعي مانند گياهان و حشرات و توجه به طبیعت و فرم های طبیعی و استفاده از فلز نیز جزو شاخصه های آن است .

ويكتور هورتا (victor horta) با طراحي خانه اميل تاسل (emile tassel) بين سالهاي 1892 و 1893 در بروكسل جنبش آرنوو را در معماري تثبيت كرد. سازماندهي پلان و روابط فضاها و دسترسي هاي خانه تا حدودي با معماري سنتي بلژيك در طراحي ابنيه مسكوني مطابقت دارد. نماي ساختماني انعكاسي از فضاي داخلي است و پنجره هاي برجسته كماني آن با سنگ هايي كه قاب آهني دارند تركيب بندي شده است. سطوح صاف ديوارها در انحناي اين پنجره هاي موجي شكل ادامه يافته و با آن تركيبي يكپارچه به وجود آورده اند. عنصر مشخصه ساختمان آهن است كه به عنوان يك عنصر تزئيني در جاي جاي اين ساختمان، چه در نماي بيروني و چه در فضاهاي داخلي، به وفور به كار گرفته شده است. مهم ترين بخش ساختمان پله هاي با شكوه آهني است كه در هال ورودي طراحي شده است. بله ها از چوب ساخته شده و برروي يك استخوان بندي فلزي فُرمال با حركاتي كاملاً آزاد قرار گرفته اند. عمده تزئينات فلزي اين ساختمان با اقتباس و الگو برداري از تزئينات باروك، روكوكو، و طرح هاي ويوله-لو-دوك اجرا شده است.سازه فولادي ساختمان كاملاً در خدمت معماري آن قرار دارد. به طوري كه تكرار يك نقشه يكنواخت در تمام طبقات ساختمان كنار گذاشته شده، و تنظيم فضاها در سطوح مختلف از قابليت انعطاف برخوردار شده است.

_Horta_Tassel

tasel-plan

tasel- sec

هتل تاسل در بروکسل اثر ویکتور اورتا

فُرم هاي تزئيني آهني هورتا، در پروژه هاي اِكتور گيمار (hector guimard) خود را به صورت فُرم هاي طبيعي و ارگانیک نشان می دهند . گیمار در طرح ورودی ها و فضاهای جنبی متروی پاریس به سال 1900 نشان داد که می توان با مصالح جدید نیز فرم های تزئینی کلاسیک را به زیبایی و پویایی هر چه تمام تر اجرا نمود . نوآوری های گیمار عمدتاً در زمینه ی طراحی مبلمان، نرده، دست انداز، پله و حتی المان های ساختاری معماری پدید آورد .

gimard2

Guimard_beranger_001

حانه ای در منطقه 16 پاریس- گیمارد

gimard Metro%20Entrance

gimard Paris Metro

مترو پاریس- گیمارد

فصل پنجم: معماری اکسپرسیونیسم

می توان بین سالهای 1910 و 1925 را دوران آغاز و افول این جنبش نامید. در بین آثار هنرمندان اکسپرسیونیسم کارهای آنتونی گائودی (Antoni Gaudi) ویژگی های منحصر به فردی دارند .

آثار گائودی هم سنّت گرا و هم مدرن است. لذا مفاهیم بنیادی ساختمان های او را می توان در سنت کاتالونیا، معماری قرون وسطا، تزئینات معماری اسلامی، طرح ها و اندیشه های بیان شده ویوله – لو – دوک، مصالح مدرن انقلاب صنعتی و فرم های طبیعی جست.

طرح خانه ی میلا (Mila )اوج معماری خانه های گائودی است. این خانه بین سال های 1906 و 1910 در بارسلونا طراحی و به اجرا رسید. ساختمان میلا به ارتفاع 6 طبقه و 8 آپارتمان در هر طبقه پیرامون دو حیاط شکل گرفته است. این بنا پلانی چهارگوش و بزرگ دارد که از وسط با دو حیاط بزرگ شکافته شده است. در طرح خانه هیچ خط صافی دیده نمی شود، گویی ساختمان از ژلاتین ساخته شده است. بالکن ها پیچ و تاب خورده و موّاج طرّاحی شده اند. پنجره ها نیز در خط عمودی مستقیمی ردیف نشده اند.

تزئینات فلزی پر مایه ای به اشکال گیاهی همچون ساقه های پر گل از بالکن ها فرو ریخته اند. دودکش ها به اشکال مختلف طراحی شده اند. حیاط ها و راهروهای داخلی با طرحی تصادفی و آزاد همچون پرواز غازهای وحشی حرکت می کنند.

دیوارها و تیغه های داخلی چنان آرایش یافته اند که شمار اندکی از آنها با هم موازیند وهیچ یک با زاویه قائمه با دیگری تلاقی نمی کند. هر چند ممکن است تصور شود که ساختمانی چنین سیال و مواج باید با ماده ای شکل پذیر مثل بتن ساخته شده باشد، اما نمای ساختمان با سنگ تراش بام آن با لوح هایی از مرمر و دودکش ها با خرده مرمر ساخته شده اند. دیوارهای چند وجهی خارجی با قاب هایی از پلاستیک سبک و نقش برجسته ساخته شده و از نقاشی هایی با موضوعات گیاهی و انتزاعی پوشیده شده اند . ساختار بنا آجری و سنگی است .

در زیر زمین ساختمان ستون آهنی بزرگی وجود دارد، که تیرهای آهنی خارج شده از آن حیاط مدور قسمت بالایی بنا را حفاظت می کنند. نماها با تلفیق مصالحی همچون سنگ، آهن، سرامیک و آجر به صورت سیال و ارگانیک با فضاهای بازشوی زیادی که نور داخلی ساختمان را تامین می نمایند طراحی شده اند.

casamila-2

casamila

گائودی در سال 1883 مامور بازسازی و طراحی کلیسای ساگرادا فامیلیا (sagrada Familia) در شهر بارسلونا شد . پروژه ای که خود او زمان اتمام آن را 200 سال تخمین زده بود . طرح اولیه کلیسا متعلق به فرانسسک ده پاولا بیار ای لوثانو (Francesc de Paula Villar I Lozano) بود. گائودی تا حدودی طرح اولیه کلیسا را مورد بازبینی قرار داد و سعی نمود با استفاده از برج های قائم بر ساختار عمودی بنا تاکید نماید. او پلانی عریض به شکل صلیب رومی را نیز به همراه شبستان و چهار راهروی جانبی طراحی نمود و نمایی سه وجهی برای بنا در نظر گرفت. بالای هر یک از این وجوه چهار برج ناقوس عظیم با پله های مارپیچ در داخل آن وجود دارد. فضای حاصل از برخورد شبستان و بازوها با سقفی بزرگ پوشیده شده که در بالای آن برجی عظیم و نورگیری تعبیه شده است که در قسمت فوقانی آن یک برج دیده بانی بلند و صلیبی با چهار بازوی برابر در 170 متری سطح زمین به چشم می خورد. برج ناقوس بالای محراب نماد مادر مسیح است و با تاجی از دوازده ستاره تزئین شده است به طور کلی 18 برج برای بنا در نظر گرفته شده بود که تاکنون تنها 8 مورد آن ساخته شده است.

sagrada familia_gaudi_2

sagrada familia_gaudi_1

کلیسای ساگرادا فامیلیا بارسلون- گائودی

از مهم ترین معماران اکسپرسیونیسم در آلمان می توان

از اریش مندلسون (Erich Mendelsohn) نام برد.

مندلزون در طرح برج آینشتاین (Einstein Tower)

برج اینشتاین- مندلسون

در پوتسدام (Potsdam) وفاداری خود را به جنبش

اکسپرسیونیسم به اثبات رساند. برج آینشتاین از معروف ترین

پروژه های اجرا شده این جنبش بود که بین سالهای 1920و

1921 (تخریب شده) ساخته شد . این ساختمان هر چند

که به روش سازه آجری به اجرا درآمد، اما به لحاظ فرم

ساختمانی بتن آرمه به نظر می رسید. بتن فقط به صورت

لایه ای نازک و عمدتاً برای ایجاد لبه های گرد و نرم بر روی

نمای بیرونی برج به کار رفته بود . آن چه که منزلزون در

طرح اوّلیه بنا مدّ نظر داشت این بود که ساختمان برج،

باریک تر از وضع موجود آن طراحی شود ولی بنا به ملاحظات

عملکردی ساختمان، طرح با تجدید نظر کامل به صورت

عریض ترطراحی شد .

مقارن با برج آینشتاین، ساختمان گوته آنوم (Goetheanum) در دورناخ (Dornach) سوئیس توسط رودلف اشتاینر (Rudolf Steiner) طراحی و ساخته شد . او به معماری به عنوان وسیله ای برای بیان قوانین موزون طبیعت در فضا می نگریست و در صدد بازآفرینی فرم‌هایی بود که در دنیای واقعی می توان یافت .

فرم ساختمان سیالیت خاصی دارد و نور در فضای داخلی آن به وجه بسیار موثری تقدیس شده است. فرم پیچیده ی نمای بتنی ساختمان امکان بازی شگفت انگیز نور و سایه را پدید آورده است. عناصر و مفاهیم زیبایی شناسانه درون بنا را می توان متاثر از اندیشه های گوته و معماری گوتیک دانست .

Goetheanum0

goetheanum3

Goetheanum2

Goetheanum-plan

گوثه آنوم- رودلف اشتاینر

طرح های فردریک کیسلر (Frederick Kiesler)در بین معماران اکسپرسیونیسم جایگاهی خاص دارند. یکی از مهم ترین طرح های او خانه بی انتها (Endless House) است .

کلیّت حجم خانه سیالیت خاصی را القا می کرد و به دو بخش تقسیم می شد که به وسیله یک سکو با هم در ارتباط بودند. حجم خانه از حلقه های متقاطع سفید رنگی که با راه های عریض به هم اتصال داشتند و دایره وار به طرف بالا و پایین در امتداد هم قرار گرفته بودند، تشکیل می شد.

endlesshouse0

EndlessHouse1

EndlessHouse2

خانه بی انتها- فردریش کسلر

از معماران مهمّی که توانستند بعد از جنگ جهانی دوّم کارهای ارزنده ای از خود به یادگار بگذارند می توان به ارو سارینن (Eero Saarinen) یورن اوتزن (Jorn Utzon) و سانتیاگو کالاتراوا (Santiago Calatrava) اشاره نمود. ساختمان ترمینال خطوط هوایی شرکت تی. دبلیو. ای. (TWA) در فرودگاه بین المللی جان اف. کندی (نیویورک) که بین سال های 1956 و 1962 ساخته شد یکی از کارهای موفق ارو سارینن است. حجم تندیس گون فرودگاه یادآور پرنده ای پرگشوده برای پرواز است. از طرفی نیز فرم ساختمان متناسب با عملکردهای آن طراحی شده است. فرم دیوار های ورودی ساختمان فرودگاه به شکل مقعّر است و این خود مراجعین پیاده را به محل در ورودی راهنمایی می کند. در داخل ساختمان مراجعین با بالارفتن از چند پله وارد سالن بزرگ انتظار می شوند که از همه طرف می توانند فعالیت های در حال انجام بر روی باندهای پرواز را ببینند.

sarinen twa4

sarinen twa2

ترمینال TWA. اروسارینن

طرح ساختمان اپرا در سیدنی (Sydney) استرالیا یکی از کارهای ماندگار یورن اوتزن است که بین سالهای 1956 و 1973 طراحی و ساخته شد. این طرح از بسیاری جهات با ارزش و قابل بررسی است. پوشش های قطاعی سفید رنگ سقف اپرا در واقع قطعاتی از یک کره هستند که به برخی از دلایل در این فرم جای گرفته اند: از آنجا که شعاع تمامی پوشش های قطاعی مذکور یکی است و یا به عبارت دیگر فاصله تمام سطح پوسته ها از یک مرکز مجازی مساوی است، لذا می توان تمامی قطعات را به صورت پیش ساخته تهیه نمود و دیگر نیازی به قالب بندی بسیار گرانقیمت در محل اجرا نیست. در قسمت داخل، فضایی که به صورتی شکل پذیر طرّاحی شده است با سقف های آکوستیک ساخته شده از تخته چند لایی و بازی نور و حرکت ملهم از معماری گوتیک همراه است.

sydney-opera-house1

آپرای سیدنی- یرن اتزن

بعد از آنتونی گائودی هیچ معمار اسپانیایی به اندازه سانتیاگو کالاتراوا معماری را به هنر و مهندسی نزدیک نساخته است. او معماری با دیدگاههای مهندسی است که به دنبال خلق الفبای جدیدی از فرم و حرکت و پویایی در معماری است. از مهم ترین پروژه های او می توان به طرح ایستگاه قطار سریع السّیر موسوم به تِ.ژِ.وِ (TGV:Train a grande vitesse) لیون – ساتولاس/ (Lyon –Satolas) (1989-94) در فرانسه و برج ترنینگ تورسو (Turning Torso) (2004-1999) در سوئد اشاره نمود . طرح ایستگاه تِ.ژِ.وِ (TGV ). طرح این ایستگاه نوعی پرنده یا ماهی را در ذهن مجسم می سازد. این ساختمان به منظور اتصال شبکه قطار سریع‌السیر به فرودگاه لیون در ساتولا طراح شد و یادآور زبان معماری تندیس گون کالاتراوا است. تالار اصلی ایستگاه دارای سقفی با وزن 1300 تن در ابعاد 100×120 متر و ارتفاع 40 متر و دهانه 53 متری است .

calatrava TGV1

calatrava TGV3

ایستگاه قطار فرانسهTGVکالاتراوا –

ساختمان آن شامل شش خط راه آهن و دو محوطه بتنی

calatrava turning_torso_1

مخصوص قطارهای سریع السیر و بدون توقف است.

کالاتراوا در طرح برج ترنینگ تورسو مطالعات و یافته های

خود در مورد علم ایستایی و مجسمه سازی را به معرض

آزمایش گذاشته است. ساختار اصلی این برج مارپیچی

به ارتفاع 190 متر از 9 مکعّب که هر کدام از 5 طبقه

تشکیل شده شکل گرفته است. مکعّب ها با یک هسته

قائم مرکزی به هم ارتباط دارند و فضای بینابین مکعّب ها

به عنوان فضای فني برای حفاظت از نمای ساختمان استفاده می شوند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *