دانلود رایگان طرح نهایی معماری مجموعه فرهنگی -بخش چهارم
فصل سوم
3ـ1ـ بخش اول: شناسایی و گردآوری اطلاعات مورد نیاز مجموعههای فرهنگی
3ـ1ـ1ـ مبانی و اصول طراحی مجموعه های فرهنگی
هدف از نگارش این بخش، آشنایی با عقاید و نظریات و دیدگاههای موجود در ارتباط با مجموعه های فرهنگی بوده تا مبانی نظری طراحی مجموعه های فرهنگی مشخص گردد. این شناسایی همچنین جهت گیری تجزیه و تحلیل های بخشهای بعدی را مشخص نموده و مختصات و ویژگیهای مجموعه مورد نظر را تعیین خواهد نمود. در این راستا سه محور اساسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
الف: دیدگاههای موجود و مبانی نظری طراحی مجموعه های فرهنگی
ب: تعیین اهداف مورد نظر در طراحی مجموعه های فرهنگی
ج: تعیین کیفیات فرم و مبانی طراحی مجموعه های فرهنگی (اصول و مبانی طراحی)
3ـ1ـ1ـ1ـ دیدگاههای موجود و مبانی نظری طراحی مجموعه های فرهنگی
با توجه به تفاوت های اساسی در بینش های موجود در جوامع ایرانی با سایر جوامع، در ارتباط با طراحی مجموعه ها در این بخش سعی گردیده است تا بیشتر، نظر کارشناسان و صاحب نظران داخلی مورد توجه قرار گیرد اگر چه در صورت تشابه عقاید در بعضی موارد و مفید بودن بررسی نظریات اندیشمندان خارجی، به اینگونه مباحث نیز پرداخته شده است در این بخش با توجه به محدودیت امکانات و عدم امکان استفاده از روشهای آماری که بتوان در کل جامعه تعمیم داد[1]، سعی شده است تا از عقاید و اندیشه های کارشناسان و متخصصان موجود استفاده گردد در این راستا از نظریات کارشناسان و برنامه ریزان داخلی استفاده گردیده است. در این بخش عمده ترین مرجع مورد استفاده، نظریات ارائه شده در سطح کشوری که مبنای کار طراحان و کارشناسان مجموعه های فرهنگی بوده، در نظر گرفته شده است.
آنچه که بیش از همه در مورد دیدگاههای ارائه شده در سطح داخلی به نظر می رسد، عدم ارائه بحثهای علمی یا برگزاری سمینارهای داخلی و خارجی جهت تدوین مبانی و اصول طراحی مجموعه های فرهنگی بوده و مهمترین جلوه گاه نظریات متخصصین را می توان در عقاید ارائه شده در مسابقات معماری مجموعههای فرهنگستان و کتابخانه ملی و همچنین در دومین سمینار دانشجوئی که با تأکید بر محور فرهنگ عمومی جامعه و معماری صورت پذیرفت، در نظر گرفت. دیدگاههای در نظر گرفته شده هیأت داوران و همچنین دیدگاههای مورد توجه طراحان به همراه تجزیه و تحلیل و توجه به نظریات دانشجویان معماری می تواند بسیاری از جنبه های مهم مبانی نظری طراحی را مشخص کند. اگر چه بحثها و نقدهای علمی، مناسب و کافی در این موارد صورت نگرفته است، لیکن با توجه به اینکه این برداشتها، ناشی از برخورد متخصصین با جامعه و جلوه گر علایق و خواسته های جامعه بوده می تواند در تعیین مبانی نظری طراحی مورد استفاده قرار گیرد در این مورد سعی گردیده است تا ضمن بررسی مقاله های ارائه شده توسط دانشجویان[2] و همچنین بررسی عقاید و دیدگاه هیئت داوران و طراحان بزرگترین مجموعه های فرهنگی ایران[3]، دیدگاههای ارائه شده طبقه بندی گردیده و دیدگاههای مشترک و با اهمیت تفکیک گردیده تا بتوان از این دیدگاهها در طراحی مجموعه استفاده نمود در این راستا مهمترین دیدگاهها را می توان به شرح زیر توصیف نمود:
3ـ1ـ1ـ1ـ1ـ وجود هویت عملکردی و فرهنگی در طرح یک مجموعه فرهنگی:
امروزه بیش از هر بحث دیگر، موضوع هویت در معماری مورد توجه معماران قرار گرفته است و بحثهای پیچیده و تعاریف مختلف از هویت آن چنان رایج گردیده که اصل موضوع فراموش گردیده است. در اینجا هدف، بررسی تعاریف هویت و… نبوده و پرداختن به این مطلب و تشریح کامل آن ممکن است باعث پراکندگی و گسستگی موضوعات گردد. از آنجایی که با وجود تعاریف بسیار متفاوت و فراوان در مورد هویت، هنوز تعریف قابل قبولی برای این امر مهم مورد تأیید همگان قرار نگرفته است، در اینجا با ذکر ساده ترین عبارات سعی گردیده است تا تعریف هویت از دیدگاه متخصصین و همچنین نگارندگان این مقاله مشخص گردد. بر این اساس هویت در دو جنبه عملکردی و فرهنگی مدنظر بوده است. اولی به این معنا که خود بنا باید بگوید که من یک مجموعه فرهنگی هستم و دارای چه عملکردی می باشم و دوم اینکه بگوید در کجا قرار دارم و با چه عقیده ای ساخته شده ام[4]. اعتقاد به این هویت در دیدگاه کلیه متخصصین مشترک بوده و همگی به نوعی بر لزوم توجه به این مفهوم از هویت واقف و معترف بوده اند در این راستا مهندسین مشاور ایوان هشت بهشت یکی از مهمترین معیارهای طراحی را تأکید بر ویژگیهای خاص فرهنگی دانسته است و مهندسین مشاور نقش جهان پارس، تکامل اصول و مفاهیم الگوها در جریان یک فعالیت خلاق را امری مهم تلقی نموده است و بکارگیری عناصر و الگوهای معماری ایرانی را به صورت تجریدی در مجموعه فرهنگی طراحی شده خود مورد نظر قرار داده است. در طراحی مجموعه ارائه شده توسط این مشاور، توجه به ریشه دار بودن یک مجموعه فرهنگی در عقاید و اندیشه های یک جامعه مورد تأکید قرار گرفته است. استفاده از هنر زیبایی شناختی ایرانی و الهام از هنر ایران در طرح مهندسین مشاور بر این مبنا صورت پذیرفته است و تأکید هیئت داوران بر این موضوع نیز موید اهمیت این مطلب می باشد.
3ـ1ـ1ـ1ـ2ـ طرح مورد نظر یک مجموعه فرهنگی می تواند نمادگرا (SIMBOLIC) و یا یادمان گرا (MONUMENTAL) باشد:
در این مورد عقاید متفاوتی وجود دارد. اگر چه نمادگرا بودن و یادمان گرایی در یک بنا می تواند بصورت همزمان مورد توجه قرار گیرد برخی از کارشناسان وجود تنها یک عامل را مد نظر قرار داده و بعضی دیگر اهمیت یکی را بیش از دیگری دانسته اند. بیان عباراتی همچون «ارتباط مناسب امروز با خاطره»، «درک فضا با دیدگاههای مختلف در دوران مختلف»، «جایگیری بنا در ذهن با وجود طرح نمادین و ساده»، «تجسم بخشیدن تاریخ و تجدد»، «خاطره انگیز شدن یک معماری» همگی تعابیر مختلفی از این دیدگاه بوده که در عبارات طراحان و هیئت داوران و دانشجویان مد نظر قرار گرفته است. در این بخش هدف، برتری و رجحان جنبه ای بر جنبه دیگر نمی باشد و آنچه در طراحی مورد نظر قرار خواهد گرفت، توجه و تأکید بر مجموعه فرهنگی به عنوان یک نماد شهری و همچنین لزوم به خاطر ماندن معماری یک مجموعه فرهنگی در ذهن عموم جامعه و ارتباط مناسب با گذشته، حال و آینده معماری ایرانی بوده و نمادگرایی و یادمان گرایی توأماً مورد نظر قرار خواهد گرفت.
3ـ1ـ1ـ1ـ3ـ با توجه به اندیشه ها و عقاید جامعه اسلامی ایران، وحدت اجزاء پراکنده (وحدت در عین کثرت) یکی از اصول معماری مجموعه های فرهنگی می باشد:
بدون هیچ شک و تردید اعتقاد به وحدت در عین کثرت یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده معماری ایرانی در طول تاریخ بوده است و وحدت گرایی و مرکزگرایی در کلیه ابنیه تاریخی و ارزشمند ایران به چشم میخورد. توجه به وحدت مجموعه در مسابقه طراحی فرهنگستان و همچنین کتابخانه ملی و مقالات ارائه شده دانشجویان معماری به عنوان یکی از اصول انکار ناپذیر بوده و همگی بخش عمده ای از مباحث خود را به توجیه ایده های خود در ارتباط با این عامل اختصاص داده اند. توجه به وحدت بنا در کلیه دیدگاهها تأکیدی بر اهمیت مطلب و لزوم توجه به این مقوله در طرح نهایی می باشد.
3ـ1ـ1ـ1ـ4ـ فرم معماری مجموعه فرهنگی باید ارتباط مناسبی بین طرح، جامعه و اعتقادات آنها پدید آورد:
تأکید بر ارتباط متقابل معماری، نظر طراح، برداشت جامعه و اعتقادات مردم با عباراتی همچون «ارتباط بین طراح و منتقد و مردم بوسیله درک فضاهای اتفاقی در زمانهای مختلف»، «درک ابعاد فرهنگی و نمادین راستین»، «استفاده از هندسه جهت نظام دادن طرح و درک طرح»، «لزوم جایگیری بنای فرهنگی در ذهن»، «لزوم توجه به زمینه های ارتباط معمار و جامعه» و سایر عباراتی که در مصاحبات و مقالات ارائه شده[5] به چشم می خورد، مشخص می گردد. در این مورد نیز هیچگونه تفاوتی در نظریات مشاهده نمی گردد، اگر چه تحقق این امر در بسیاری از پروژه های انجام شده مشاهده نمی گردد. در این مورد، مقالاتی نیز به بررسی دلایل عدم ارتباط مناسب بین معمار، پروژه و جامعه پرداخته اند که ذکر آنها در اینجا ضروری به نظر نمیرسد. مهمترین معضل رایج در معماری ایران را می توان عدم درک متقابل معمار و مردم به واسطه کاربرد نامناسب فرم ها دانست. تئوری های ارائه شده از سوی معماران اغلب برای مردم عادی قابل درک نبوده و حتی در برخی موارد، پس از آگاهی از ایده اصلی طرح، تطبیق ایده اولیه با طرح نهائی نیز بسیار دشوار و دور از ذهن است به همین دلیل یکی از عمده ترین مباحث ارائه شده به ارتباط صحیح بین معمار و جامعه اختصاص یافته است.
3ـ1ـ1ـ1ـ5 ـ فرم کلی مجموعه فرهنگی باید ساده و قابل درک باشد، اگر چه پیچیدگیهائی که بتواند ماهیت مجموعه را مشخص نماید، نیز امری ضروری است. (سادگی در عین پیچیدگی):
همانطور که در بحث قبلی نیز اشاره گردید، عدم تطابق ایده اولیه با طرح نهائی و یا عدم درک متقابل ایده طراحی توسط جامعه یکی از مهمترین عواملی است که سبب می گردد تا تمامی معماران و دانشجویان بر لزوم استفاده از فرمهای بسیار ساده و قابل درک تأکید نمایند. وجود پیچیدگیها در حجم کلی بنا می تواند باعث عدم درک متقابل ایده اصلی گردد مسلماً هر بنائی (به خصوص مجموعه های فرهنگی) قبل از آنکه بخواهند وظیفه ای را انجام دهد، می خواهد حرفی برای همیشه داشته باشد.[6] در این مورد در متن مقالات و مصاحبات به مواردی که در زیر آورده می شود اشاره شده است:
الف) سادگی و نمادین بودن باعث جایگیری بنا در ذهن می شود.
ب) وجود سادگی در عین پیچیدگی
ج) استفاده از سادگی در بنا جهت ایجاد ارتباط بین فرم معماری و تاریخ معماری ایران (کل خاطره معماری ایران)
د) تأکید بر نظم، صراحت و سادگی در طرح یک مجموعه فرهنگی
3ـ1ـ1ـ1ـ6 ـ معماری یک مجموعه فرهنگی باید مستقل از زمان باشد:
در این بخش آنچه بیش از همه اهمیت دارد، لزوم توجه به ماندگاری و جاودان نمودن طرح معماری یک مجموعه فرهنگی است. در این بخش هدف از جاودانه نمودن طرح یک مجموعه، لزوماً همیشگی نمودن عملکرد مجموعه نمی باشد. به عنوان مثال اگر چه تخت جمشید امروزه مورد استفاده قرار نمی گیرد، لیکن یادآور جشنهای نوروز باستانی و اتحاد و همدلی ملل مختلف در این مجموعه عظیم می باشد. اتحاد و یکپارچگی ملل که حتی در ساخت تخت جمشید به دست اقوام مختلف نیز مشهود است، نمایانگر روح عظیم و صلح طلب ایرانیان بوده و با وجود تخریب ساختار عملکردی آن هنوز حاوی بسیاری از عقاید ایرانیان میباشد و به عنوان طرح جاودانه و زنده ای برای نسل حاضر اهمیت دارد. بنابراین معماری یک مجموعه فرهنگی باید منتج از عقاید و اندیشه های یک جامعه بوده و بتواند مستقل از عملکردها و فرم های خود، پیامی جاویدانی را از خود بر جای گذارد. تمامی متخصصین نیز بر این امر معترفند که الگوی معماری یک مجموعه فرهنگی معروض زمان نیست.[7] تأکید بر طراحی فضاهای اتفاقی در یکی از پروژه های منتخب مسابقه فرهنگستان جهت درک مفاهیم و پیامها در دوران متفاوت، پاسخی به این نیاز اساسی بوده است. توجه به الگوی بی زمان و عدم پیروی از مد در معماری یک مجموعه فرهنگی، یکی از مهمترین معیارهای مطرح شده در طرح مسابقه کتابخانه ملی[8] بوده است. در این طرح، داشتن پیام همیشگی و جاویدانی یکی از مهمترین اهداف یک مجموعه فرهنگی به شمار رفته است.
3ـ1ـ1ـ1ـ7ـ پاسخ به عملکرد نباید باعث کاهش کیفیات فرم در ارتباط و انتقال اندیشه ها و پیام اصلی مجموعه به مخاطب باشد:
توجه به فرم یک مجموعه همزمان با پاسخگویی عملکردهای مورد نظر، یکی از ویژگیهای مورد نظر متخصصین، دانشجویان و عموم جامعه می باشد. شکل گیری فرم فرهنگستان بر اساس عقاید و الگوهای ریشه دار تاریخی و عقیدتی، توجه به درک یک عملکرد به شیوه های مختلف در یک فضای اتفاقی، توجه به هندسه طرح به دلیل لزوم تأکید بر نظم ساختاری و مفهومی عدم تأثیر ارتباط انسان زمینی با خارج به خاطر پاسخگویی به عملکردهای خاص از مهمترین مواردی هستند که موکد و موید بر این مطلب می باشند. بی هیچ شک و تردید معماری یک مجموعه فرهنگی را نمی توان همچون طرح یک بیمارستان تنها به دیاگرام های ارتباطی بین اجزای مختلف طرح منتسب دانست، بلکه مفاهیمی والاتر از ارتباط صوری و ظاهری اجزاء ماهیت یک مجموعه فرهنگی را شکل داده و همانگونه که فرهنگ والاترین طبقه و پدیده شناخته شدهای است که نمی توان آن را مشتمل بر طبقات پائینی آن دانست، فرم معماری یک مجموعه فرهنگی نیز باید مستقل از فرم ظاهری اجزاء آن حاوی پیام و ارزش خاص خود باشد. بدیهی است پیام مورد نظر باید برگرفته از اندیشه های والای جامعه اسلامی موجود باشد.
آنچه در این بخش ارائه گردید، حاصل خلاصه مباحث ارائه شده در مجله های آبادی در مورد مسابقات معماری فرهنگستان و کتابخانه ملی و همچمنین مقالات ارائه شده توسط دانشجویان در دومین سمینار دانشجوئی معماری با عنوان معماری و فرهنگ امروز جامعه بوده که در پاره ای موارد نظریات نگارندگان نیز در جهت شفاف نمودن موضوع ارائه گردیده است و هدف اصلی شناسائی مهمترین معیارهای تئوری و نظری ایجاد یک مجموعه فرهنگی بوده است و لزوماً در بر گیرنده تمامی معیارها نمی باشد. بعنوان مثال معیارهای تطابق یک مجموعه با محیط اطراف، تأکید بر سنت گرایی و بسیاری از عوامل دیگر که بعضی از کارشناسان آن را از معیارهای مورد نظر در طراحی مجموعه فرهنگی دانسته اند، در این مباحث مورد توجه قرار نگرفته است، زیرا تمامی کارشناسان بر آن اتفاق نظر نداشته و یا معیارهای مورد نظر قابل تعمیم بر روی تمامی مجموعه های فرهنگی نبوده اند. بنابراین موارد ارائه شده را می توان مهمترین و اساسی ترین معیارهای طراحی در نظر گرفته که جهت گیری طرح باید در راستای تحقق موارد فوق باشد و معیارهای دیگر را میتوان از تجزیه و تحلیل موقعیت مجموعه ها و از شرایط خاص آن، بدست آورد.
3ـ1ـ1ـ2ـ اهداف مورد نظر در طراحی مجموعه فرهنگی:
در این بخش با توجه به معیارهای بخش قبل و همچنین مطالب ارائه شده درگذشته به جمع بندی و تعیین اهداف کلی مورد نظر جهت طراحی مجموعه فرهنگی پرداخته شده است تا بتوان فضاهای مورد نیاز را شناسایی و طراحی نمود. در این راستا مهمترین اهداف یک مجموعه فرهنگی را می توان به شرح زیر بر شمرد:
3ـ1ـ1ـ2ـ1ـ ارتباط مناسب بین افراد، جامعه، محیط طبیعی و موضوع جهت ایجاد وحدت، یکپارچگی و یگانگی
با توجه به مفاهیم فرهنگ که در فصلهای قبل به آن اشاره گردید، مهمترین جنبه فرهنگ را می توان «ارتباط» دانست. در این راستا مجموعه فرهنگی باید ایجاد ارتباط مناسب را به عنوان اولین و مهمترین هدف خویش در نظر گیرد. مسلماً ارتباط بین دو موضوع باعث وحدت موضوعها و زمینه ساز رشد و پیشرفت هر موضوع خواهد گردید. وحدت و همدلی ایجاد شده می تواند زمینه ساز رفع بسیاری از معضلات پیش بینی شده یا نشده باشد.
3ـ1ـ1ـ2ـ2ـ انتقال پیام و اندیشه جامعه به نسلهای حاضر و آتی:
با توجه به مباحث مطرح شده در مورد ضرورت در نظر گرفتن معماری مستقل از زمان همچنین لزوم توجه به فرم معماری همراه با پاسخگوئی مناسب به عملکرد، لزوم ارتباط و درک متقابل معماری و جامعه و سایر موارد ارائه شده، انتقال پیام و اندیشه های جامعه به نسلهای حاضر و آتی را می توان یکی از مهمترین جلوههای یک مجموعه فرهنگی در نظر گرفت. بنای یک مجموعه فرهنگی، قبل از آنکه پاسخگوی عملکردهای مورد نیاز باشد، باید حاوی پیام و مفهوم خاصی باشد، خواه این مفهوم در بیان اندیشههای موجود در یک جامعه باشد یا اینکه یادآور ارزش تاریخی و پیامی از گذشته باشد و خواه در تعارض با اندیشههای موجود در جامعه، عقاید خویش را ابراز دارد.
3ـ1ـ1ـ2ـ3ـ احیاء و حفظ ارزشها، سنن و اعتقادات جامعه:
بدون هیچ شک و تردید، یکی از مهمترین اهداف یک مجموعه فرهنگی احیاء و حفظ ارزشهای موجود در یک جامعه می باشد. ضرورت توجه به سابقه فرهنگی هر کشور در قرن حاضر امری است که بر همگان آشکار بوده و تمامی قدرتها جهت استعمار ملل دیگر «سعی در از بین بردن فرهنگ و اندیشه های هر جامعه داشتهاند.» بنابراین یکی از اهداف اساسی یک مجموعه فرهنگی حفظ ارزشها و اعتقادات جامعه و احیای سنن، ارزشها و عقایدی است که در حال نابودی می باشد.
3ـ1ـ1ـ2ـ4ـ اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نسبت به گذشته، حال، آینده:
با توجه به موارد ارائه شده در بخشهای قبلی یکی از اهداف مطرح در معماری مجموعه فرهنگی، اطلاع رسانی به جامعه بوده تا زمینه های رشد و تعالی جامعه را به وجود آورد. ضرورت بسط و گسترش ارتباطات در زمانی که هر لحظه تحولات و ابداعات جدیدی در جامعه به وجود می آید، امری بدیهی است. همچنین، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی، می تواند در زمینه شناسایی، معرفی و کشف ارزشهای تاریخی و یا ارزشهای موجود در جامعه حاضر باشد.
3ـ1ـ1ـ2ـ 5ـ مرتفع نمودن مشکلات و معضلات فرهنگی موجود در جامعه:
توجه به نیازهای فرهنگی و رفع مشکلات موجود در جامعه نیز یکی از بدیهی ترین اهداف ایجاد یک مجموعه فرهنگی می باشد. توجه به ریشه های انحراف فرهنگی در جامعه، لزوم جلوگیری از تهاجم فرهنگی و توجه به نیازهای فرهنگی از عواملی است که باعث پویایی یک جامعه و رشد و تعالی و تحول جامعه میگردد. در این راستا مهمترین وظیفه یک مجموعه فرهنگی در مرحله اول، شناسایی مشکلات موجود در متن جامعه می باشد. پس از این شناسایی، روند تجزیه و تحلیلها و بررسی های کارشناسانه ممکن است در فضای مجموعه فرهنگی صورت پذیرفته و در نهایت راه حل های کاربردی پیشنهادی در همان مجموعه یا سایر نهادهای اجتماعی به اجراء در آید و در این روند جامعه های پویا و مطابق با تغییرات زمان پدید آید.
3ـ1ـ1ـ2ـ6 ـ ایجاد جاذبه های مناسب جهت ایجاد ارتباط اولیه افراد جامعه با محیط مجموعه فرهنگی:
یکی از مهمترین نیازها جهت تحقق اهداف یک مجموعه فرهنگی وجود ارتباط دائم و همیشگی افراد جامعه با محیط فرهنگی می باشد. بنابراین جهت تحقق اهداف کلی یک مجموعه فرهنگی، ایجاد جاذبه ها و سرگرمی های مناسب به منظور جذب و ورود افراد به محیط فرهنگی خود به هدف عمده به شمار می آید بدون این جاذبه ها، امکان ارتباط همیشگی افراد جامعه و محیط مجموعه فرهنگی امکان پذیر نبوده و ارتباطهای اتفاقی نیز بصورت موقت ادامه خواهند یافت. در صورتی که اگر جاذبه های موجود در یک مجموعه با سلیقه های جامعه منطبق گردد میزان مراجعه افراد جامعه به محیط های فرهنگی افزایش یافته و امکان برنامه ریزی و مشارکت در برنامه های مجموعه بسیار آسانتر و اجرای آنها عملی تر خواهد گردید.
3ـ1ـ1ـ2ـ7ـ پاسخگویی به نیازهای عملکردی ـ فرهنگی جامعه و تأمین کمبودهای کلی عملکردهای فرهنگی:
یکی از مهمترین جنبه های یک مجموعه فرهنگی پاسخگویی به نیازهای عمومی و کلی فرهنگی جامعه و تأمین این کمبودهاست این جنبه اگر چه مهمترین جنبه و عمومی ترین نیاز و هدف یک مجموعه می باشد، لیکن تنها نیاز نمی باشد. ولی متأسفانه در اغلب مجموعه های طراحی شده تنها به همین عامل اکتفا گردیده و با طراحی چندین سالن تئاتر، نمایشگاه و… بدون توجه به سایر اهداف، مجموعه را طراحی شده تلقی مینمایند. توجه به نحوه به کار گیری ابزاری همچون سالنهای سینما، تئاتر، سخنرانی و یا نمایشگاههای دائم و ثابت و یا سایر عناصر یک مجموعه فرهنگی امری است که در مجموعه های فرهنگی نادیده گرفته می شود و تنها ابزارهای لازم (عناصر یک مجموعه) طراحی می گردند و بدون هدف رها گشته و در نتیجه باعث عدم استفاده صحیح از این عناصر می گردند. اگر چه تحقق اهداف بدونه ابزار لازم نیز امکان پذیر نیست. بنابراین هدف های متعالی و ابزار مناسب از ضروریات تحقق اهداف بوده و هر دو لازم و ملزوم یکدیگر می باشند بنابراین طراحی ابزار مناسب، خود هدف عمده ای است که در اینجا با عنوان پاسخگویی به عملکردهای فرهنگی، مطرح گردیده است.
3ـ1ـ1ـ2ـ 8 ـ رعایت عدالت اجتماعی:
یکی از جنبه های طراحی مجموعه فرهنگی، امکان رعایت عدالت اجتماعی به واسطه طراحی فضاهای عمومی و تفریحات و جاذبه های خاص جهت عموم مردم می باشد. محیط های فرهنگی امکان دسترسی به تفریحات و سرگرمی های سالم را برای عموم مردم فراهم می نمایند و اقشار کم درآمد با مراجعه به این مجموعه ها ممکن است به نیازهای اساسی خود دست یابند. بنابراین با برنامه ریزی های اقتصادی مناسب و با فراهم آوردن امکان مشارکت عمومی در مدیریت فرهنگسراها، باید امکان دستیابی تمامی اقشار به این مجموعه ها فراهم گردد. متأسفانه در جامعه امروزی، استفاده از مجموعه فرهنگی به علت وجود هزینه های بالا به قشر مرفه و یا حداکثر متوسط اختصاص یافته است و اقشار کم درآمد به علت ساعات زیاد کاری و همچنین کمبود بودجه قادر به استفاده از این مجموعه ها نمی باشند. بنابراین در طراحی مجموعه ها باید امکان سنجی استفاده عموم مردم از محیط بررسی شده و در صورت عدم استفاده عموم، علل عمده آن و عوامل رفع معضل باید بررسی گردد که این امر مستلزم تحقق پژوهشی کامل بوده و از حد بحث این رساله خارج می باشد. اگر چه جستجوی مقاله هایی که راه حل های بهینه جهت استفاده تمامی اقشار از مجموعه فرهنگی را بررسی کرده باشند در دستور کار این رساله قرار گرفته بود تا نتایج آن مورد استفاده قرار گیرد، لیکن بدلیل عدم دسترسی به این گونه مقالات این امر میسر نگردید و روشهای اجرایی و راه حلها و راهبردهای اجرایی این هدف ممکن است به عنوان موضوعی جداگانه در سایر مقالات مورد بحث و بررسی قرار گیرد به هر حال دستیابی به سرگرمی های مناسب که مستلزم هزینه فراوان نباشند، به عنوان مهمترین و بدیهی ترین راه حصول این هدف مورد تأکید قرار گرفته است.
3ـ1ـ1ـ3ـ تعیین کیفیات فرم و مبانی طراحی مجموعه های فرهنگی (اصول و مبانی طراحی):
در این بخش تلاش بر آن است تا اصول و مبانی طراحی مجموعه با توجه به اهداف ذکر شده مشخص گردد. این اصول تعیین کننده دیدگاههای کلی جهت تعیین فرم های مجموعه بوده و بر هیچ عملکرد یا فرم خاصی تأکید نداشته و تنها جهت گیری و اصول کلی را تعیین می نماید بر این اساس در طراحی فرم ها باید عوامل زیر در نظر گرفته شوند.
3ـ1ـ1ـ3ـ1ـ متمایز بودن و روشنی فرم ها در زمینه شهری:
همانطور که در بررسی دیدگاهها نیز اشاره گردیده یکی از معیارهای مهم برای طراحی مجموعه، نمادگرا یا یادمان گرا بودن مجموعه می باشد. بنابراین با توجه به این دیدگاه و همچنین جهت تحقق اهداف همچون ایجاد جاذبه جهت ارتباط محیط با جامعه، انتقال پیام و اندیشه جامعه می توان فرم کلی مجموعه را به گونه ای در نظر گرفت تا در میان سایر عوامل شهری متمایز، روشن و به وضوح قابل درک باشد. متمایز بودن کیفیاتی همچون نما، پیچیدگی، ابعاد موقعیت فضائی طرح باعث شده تا عوامل طراحی شده در مجموعه شخصیت و هویت خاص یافته و سیمایی زنده و تمیز دادنی یابند.
3ـ1ـ1ـ3ـ2ـ سادگی فرم:
فرم کلی عوامل مورد نیاز باید با روشنی و سادگی طراحی گردد و تا حد امکان به فرم های هندسی نزدیکی یابد تا وضوح اجزاء و کیفیات فرم به راحتی قابل درک باشد. وجود پیچیدگیها در طرح اولیه باعث عدم ارتباط مناسب و یا عدم درک اجزاء، متناسب با اهداف طراح گردد. فرم هایی که دارای سادگی طرح باشند، به راحتی در ذهن جایگزین خواهد گردید. با توجه به اینکه ناظر، فرم های پیچیده را به صورتی ساده[9] در ذهن مجسم می دارد، حتی اگر به بهای اشتباه و مزاحمتی که این تغییر ذهنی ممکن است به وجود آید. همچنین در مواردی که تمامی فضاها و یا اجزاء ساده بطور همزمان قابل رویت نباشند، ناظر مجموعه را به صورت فرم های مجزا (انحرافی از درک فرم اصلی مورد توجه) در نظر خواهد گرفت که طراح باید این گونه فرم های مجزا را نیز در نظر گرفته و عوامل مورد نظر خود را در آن متجلی سازد بنابراین فرم های ساده که همزمان قابل رویت نباشند، نیز جزء فرم های پیچیده بوده و باید قابل تفکیک به اجزاء ساده باشند.
3ـ1ـ1ـ3ـ3ـ استمرار فرم ها:
با توجه به لزوم ارتباط محیط مجموعه با محیط مصنوع (شهر) و همچنین ارتباط مناسب با جامعه، استمرار فرمها یکی از عوامل مهم تحقق این امر می باشد. مداومت لبه یا نمای عوامل شهر، تکرار عواملی از سیمای شهر در مجموعه به نحوی که ریتمی مناسب به وجود آورد، مشابهت عوامل باعث استمرار فرم ها و ارتباط مناسب بین مجموعه و محیط مصنوع خواهد شد و هویتی مشخص برای عوامل طراحی شده را بوجود خواهند آورد.
3ـ1ـ1ـ3ـ4ـ تسلط و غلبه داشتن مجموعه:
غلبه و تسلط یک جزء از مجموعه بر سایر اجزاء مجموعه فرهنگی باعث هویت بخشیدن به کل مجموعه خواهد شد. گرد آمدن عوامل و اجزاء اصلی در یک نقطه باعث گسترش و ارتباط با محیطی گسترده تر از محدوده فیزیکی خود خواهند شد و می تواند در تعیین هویت و شخصیت کل مجموعه به نحو مؤثری تأثیر گذارد. بنابراین در طراحی محیط مجموعه فرهنگی ایجاد نقاطی که به سایر مجموعه غلبه و تسلط داشته باشد، می تواند به بالا بردن ارزش و کیفیت کل مجموعه کمک شایانی نماید.
3ـ1ـ1ـ3ـ 5 ـ روشنی نقاط تقاطع (مفاصل):
مفاصل و مرزهای عوامل مشخص کننده باید به خوبی قابل رویت باشند رابطه و پیوستگی اجزاء (پیوستگی اجزاء درونی و یا پیوستگی با محیط اطراف) باید کاملاً واضح و روشن باشد و این پیوستگی تنها زمانی حاصل خواهد گردید که نقاط اتصال به روشنی و با وضوح کامل تعریف گردند.
3ـ1ـ1ـ3ـ6 ـ تعیین عرصه ها و دامنه های دید:
در طراحی مجموعه باید به عرصه های دید توجه کافی مبذول گردد کیفیاتی همچون تقارن، انطباق احجام بر یکدیگر[10]، درون نمائی و برون نمایی احجام[11]، آراستگی و وضوح اجزاء، افزایش عمق دید و سایر اشاراتی که با استفاده از آنان می توان عواملی را بیش از سایر عوامل قابل رویت نمود و یا آن را در میان سایر عوامل محدود و محصور نمود، می تواند باعث غنای طرح گردیده و در انتقال مفاهیم مورد نظر طراح به محیط جامعه و همچنین ایجاد جاذبه های مناسب جهت ورود افراد به محیط نقش مؤثری را ایفا نماید تمام این کیفیات به یکدیگر وابسته بوده و قدرت نفوذ و روشنی وضوح و عرصه دید را افزایش داده و سهولت درک تمام اجزاء را فراهم می نماید.
3ـ1ـ1ـ3ـ7ـ آگاهی بر حرکت در محیط مجموعه:
یکی از مهمترین معیارهای مطرح در طرح یک مجموعه فرهنگی، آگاهی بر نحوه حرکت در محیط مجموعه و همچنین ایجاد جاذبه مناسب جهت حرکت در مجموعه می باشد این کیفیت که حرکت بالفعل و یا بالقوه ناظر را در محیط به احساس وی در می آورد، می تواند در تعیین بافت و هویت عوامل تشکیل دهنده کمک شایانی نماید. طراحی حرکت آگاهانه در محیط مجموعه توسط طراح باعث ورود افراد به محیط مجموعه و آشنایی با آن گردیده و توجه کافی و مناسب به نحوه حرکت در محیط، می تواند عامل بسیار مؤثری جهت معرفی و شناسایی عملکردها، احجام و بافت کلی مجموعه شود و جاذبه مناسب جهت ورود افراد به محیط را فراهم آورد.
علاوه بر آن توجه به عواملی که در طول زمان به احساس می آیند، از عوامل اساسی طراحی می باشند مرئی شدن بافتهای متفاوت طی زمان با ریتم مناسب و یا تلفیق اجزاء مختلف طی زمان می تواند در غنای طرحها و شاخص شدن آن کمک مؤثری نماید.
در تعیین کیفیات نهائی فرمها باید توجه داشت که وجود یک کیفیت به تنهائی نمی تواند مؤثر واقع گردد به عنوان مثال مداومت یک نوع مصالح ساختمانی بی آنکه خصوصیاتی مشترک بین ساختمانها به وجود آورد و یا هنگامی که کیفیات ضد و نقیض موجود باشد نتیجه کلی ممکن است ضعیف گردد و یا تمیز و تشخیص بافت محتاج زحمت و کوشش باشد. در پاره ای از موارد ممکن است تأکید بر یک کیفیت بیش از سایرین مورد نیاز باشد و در پاره ای دیگر ممکن است وجود همه عوامل الزامی باشد لذا تشخیص نحوه استفاده از این کیفیات بسیار مهم بوده و به نظر طراح بستگی خواهد داشت.
3ـ1ـ2ـ شناسایی فعالیتهای مورد نیاز در مجموعه فرهنگی و تعیین فضاهای لازم
پس از شناسایی اولیه محیط و تعیین مبانی نظری و اصول طراحی مطرح شده جهت ساخت مجموعه فرهنگی، باید فضاهای مورد نیاز مجموعه فرهنگی مورد نظر تعیین گردد. در این راستا و جهت تعیین فضاها و عملکردهای مورد نیاز موراد زیر در نظر گرفته شده است:
1ـ بررسی پیشینه ایجاد مجموعه های فرهنگی و بررسی نمونه های موجود
2ـ بررسی استانداردهای کمی و کیفی در ارتباط با سطوح و فضاهای مورد نیاز و آیین نامه ها و ضوابط و توصیه های طراحی موجود
3ـ بررسی سرانه های موجود و مورد نیاز در سطح شهر
4ـ تعیین فعالیتها و فضاهای مورد نیاز با توجه به اهداف کلی
3ـ1ـ2ـ1ـ بررسی پیشینه ایجاد مجموعه فرهنگی و بررسی نمونه های موجود
هدف از این بخش آشنایی با فعالیتها و فضاهای طراحی شده در مجموعه های موجود بوده تا با استفاده از آنها، تعیین عملکردها و فضاهای مورد نیاز مجموعه به سهولت انجام پذیرد. بر این اساس، مجموعه های موجود را می توان تقسیم نمود:
1-مجموعه های طراحی شده در ایران
2-مجموعه های طراحی شده در خارج از ایران
در این بخش بدلیل محدودیت رسال و همچنین تفاوتهای فرهنگی عمده در مجموعه های فرهنگی ایران با سایر کشورها، تنها به بررسی دو گروه اول پرداخته شده است.
3ـ1ـ2ـ2ـ بررسی استانداردهای کمی و کیفی
استانداردها و ضوابط مطرح شده در مورد فضایابی مجموعه های فرهنگی را می توان در گروههای عمده زیر تقسیم بندی نمود:
الف: استانداردهای موجود در منابع مانند کتب، نشریات و جزوات.
ب: توصیه ها و استانداردهای پیشنهادی توسط سازمانها.
با توجه به عدم وجود منابع مکتوب داخلی در این بخش عمدتاً از منابع خارجی[12] استقفاده گردیده است و در مواردی که استانداردهای کشور وجود داشته باشد، به آنها اشاره شده است. در این راستا مهمترین عملکردها و فضاهای لازم جهت یک مجموعه فرهنگی را می توان به شرح زیر تقسیم بندی نمود:[13]
1ـ کتابخانه 2ـ تئاتر 3ـ سینما 4ـ سالن اجتماعات و سخنرانی
5ـ مراکز آموزش هنری (تئوری و عملی) 6ـ مراکز فروش صنایع دستی و آثار هنری
7ـ بخشهای اداری مجموعه 8ـ نمایشگاه و موزه 9ـ بخشهای خدماتی
.
3ـ1ـ2ـ3ـ تعیین فعالیتها و فضاهای مورد نیاز با توجه به اهداف کلی مجموعه:
در این بخش علاوه بر جمع بندی مطالب ارائه شده در بخشهای قبلی، که احتمالاً در مواردی خاص با یکدیگر متفاوت بوده اند، به دسته بندی عملکردها با توجه به اهداف مورد نظر در مجموعه فرهنگی پرداخته شده است تا علاوه بر تعیین دقیق مساحت فضاها، اهداف مورد نظر جهت ساخت و ویژگیهای مورد نظر و مؤثر در تعیین ایده های اولیه (Concept of Design) مشخص گردد تا راهگشای تعیین ایده های اولیه طرح باشد. جهت نیل به این هدف، مطالب ارائه شده بصورت گزاره هایی خلاصه گردیده اند تا نتایج لازم جهت تعیین فضاها بدست آید.
3ـ1ـ2ـ3ـ1ـ مذهب زیربنای جامعه اسلامی موجود می باشد:
با توجه به این گزاره در نظر گرفتن یک فضای مذهبی در مرکز مجموعه (بعنوان نقطه عطف) امری ضروری است. از این فضا ممکن است جهت انجام مراسم مذهبی در زمانهای خاص مانند برگزاری نمازهای جماعت یومیه و… استفاده نمود. علاوه بر آن در نظر گرفتن بخش پژوهشهای اسلامی نیز مفید به نظر میرسد و اختصاص بخشی از کتب کتابخانه به امور مذهبی نیز می تواند در احیای جامعه دینی و ارزشهای اسلامی مفید و مؤثر واقع گردد.
3ـ1ـ2ـ3ـ2ـ تنوع فرهنگهای موجود می تواند باعث ارتباطات مناسب بین فرهنگهای مختلف گردد:
یکی از مهمترین زمینه های پیشرفت جامعه با برقراری ارتباط مناسب با فرهنگهای دیگر حاصل خواهد گردید و نام گذاری سال 2000 به عنوان گفتگوی تمدنها بر اهمیت این مسأله در عصر حاضر تأکید دارد. جهت نیل به این هدف می توان از فضای نمایشگاههای موقت جهت معرفی ویژگیهای فرهنگهای مختلف استفاده نمود. علاوه بر آن در نظر گرفتن فضای باز جهت برگزاری نمایشگاههای محلی مفید می باشد. اجرا و نمایش ویژگیهای یک فرهنگ در قالب تئاتر می تواند زمینه بسیار مناسبی برای معرفی آن فرهنگ باشد. همچنین برگزاری سمینارهای مردم شناسی بصورت دوره ای می تواند در شناخت فرهنگها نقش عمده ای داشته باشد. بخش تحقیقات و پژوهش و اطلاع رسانی نیز علاوه بر کمک به مردم جهت شناخت، می تواند در برگزاری سمینارهای مردم شناسی و شناخت فرهنگها بسیار مؤثر باشد.
3ـ1ـ2ـ3ـ3ـ تنوع فرهنگ ممکن است باعث تضاد و ایجاد بحرانهای هویت گردد:
با توجه به گزاره فوق، در نظر گرفتن سالنهای سخنرانی جهت برگزاری سمینارها و همچنین کتابهای خاص جهت مطالعه فرهنگها و عوامل مشترک آن، بخش پژوهشی جهت انجام تحقیقات لازم و رفع تضادهای فرهنگی و همچنین ایجاد فضاهای خاص جهت مشاوره و راهنمایی افراد جهت رفع هر گونه تضاد، ابهام و یا پیچیدگیها می تواند مناسب تلقی گردد.
3ـ1ـ2ـ3ـ4ـ نهادهای اجتماعی ـ فرهنگی می توانند با برنامه ریزی مناسب، امکان استفاده از استعدادهای بالقوه را فراهم نمایند:
در این راستا با در نظر گرفتن فضاهایی همچون مراکز آموزش هنر و فرهنگ و آموزش مسائل و مشکلات و موضوعات اجتماعی و با در دسترس قرار دادن منابع مورد نیاز جهت پرورش همانند کتب، مجلات، اطلاعات و مقاله های جدید و نتایج تحقیقات انجام شده در سایر جوامع، به این مهم دست یافت. علاوه بر آن برگزاری نمایشگاههای موقت می تواند باعث تشویق هنرمندان و دست اندرکاران امور فرهنگی گردد تا زمینه مناسب جهت خلق آثار هنری، فرهنگی و اجتماعی و ایجاد تغییر و تحول مورد نیاز در جامعه، بوجود آید.
3ـ1ـ2ـ3ـ 5 ـ آشنایی با هر موضوع باعث رشد و پیشرفت سریع جامعه خواهد شد:
بر این اساس جهت تسریع در روند رشد و تعالی جامعه بر اطلاع رسانی و ایجاد فضاهای مناسب جهت انتقال اطلاعات تأکید می گردد. وجود بخشهای اطلاع رسانی و کتابخانه می توانند پاسخگوی این نیاز اساسی باشند.
3ـ1ـ2ـ3ـ6ـ احیا و حفظ ارزشها و اعتقادات و سنن موجود، یکی از رسالتهای یک مجموعه فرهنگی است:
جهت نیل به این هدف بخشهای زیر مورد نیاز می باشند:
* جهت شناسایی ارزشها و سنن به کتابخانه های تخصصی و بخش تحقیق نیاز وجود دارد.
* جهت احیا و حفظ ارزشها، بخشهای نمایش و تحقیقات و آموزش می توانند مفید واقع شوند.
* جهت معرفی ارزشها به فضای نمایش، سالنهای تئاتر و سمینار و بخش اطلاع رسانی نیاز وجود دارد.
3ـ1ـ2ـ3ـ 7 ـ در صورت وجود جاذبه های مناسب جهت ایجاد ارتباط اولیه با محیط، پویایی مجموعه بیشتر خواهد بود:
جهت تحقق این هدف نیز می توان بخشهای تحقیقاتی و پژوهشی (جهت بررسی راهکارهای جذب افراد و تعیین موضوعات مورد علاقه جامعه) و بخشهای مختلف جهت سرگرمی و تفریح را در نظر گرفت. حفظ محیط مجموعه بصورت باغ فرهنگی می تواند نقش بسیار مهمی در تحقق این هدف ایفا نماید. ایجاد رستوران، کافه تریا، محیط های ورزشی و تفریحی محدود جهت کودکان و بزرگسالان، سینما، تئاتر، برنامه ها و جشنواره های شاد و متنوع، برگزاری نمایشگاهها و چایخانه ها می توانند باعث ایجاد تنوع و جاذبه در محیط مجموعه فرهنگی گردند.
3-1-3- خلاصه و نتیجه گیری:
مهمترین برداشت از مفهوم فرهنگ را می توان ارتباط هر فرد با محیط و یا با افراد دیگر در نظر گرفت که می تواند عامل وحدت بخش جامعه نیز در نظر گرفته شود:
این بخش زیربنایی ترین مفهوم فرهنگ و ایجاد مجموعه های فرهنگی را شامل شده و منشأ سایر تعاریف و اهداف ایجاد مجموعه به نوعی به مسأله ارتباط باز می گردد. بنابراین این بخش را می توان پایه و اصول تمامی گزاره های دیگر دانست و با بررسی جنبه های مختلف یک ارتباط مناسب به تعیین فضاها و تقسیم بندی آنها پرداخت. ارتباط را زمانی می توان کامل دانست که فکر یا عقیده به گونه ای منتقل گردد که تصویر ذهنی منبع انتقال توسط مقصد قابل ادراک باشد.[14] با توجه به این موضوع می توان ارتباط بین دو فرهنگ یا جامعه را در مراحل زیر توصیف نمود:
الفـ شناخت منبع ارتباط (جامعه یا فرهنگ موجود): در این مرحله باید شناخت کافی از فرهنگ خود حاصل نمود تا بتوان زمینه های اولیه ارتباط را تشخیص داد.
بـ آگاهی از فرهنگهای دیگر و یا محیطی که جهت ایجاد ارتباط مورد نظر می باشد (شناسایی مقصد).
جـ در نظر گرفتن نیازهای هر جامعه (منبع و مقصد) و کشف نیازهای مشترک.[15]
دـ شناسایی زمینه های مشترک جهت تأمین نیازهای مشترک و حذف موانع ایجاد ارتباط.
هـ نمایش، انتقال و معرفی زمینه های مشترک (مرحله انتقال).
وـ بازرسی، نظارت و حصول اطمینان از انتقال صحیح.
زـ پرورش و تکمیل نتایج حاصل شده.
بر این اساس جهت تحقق هر بخش فضاهای زیر مورد نیاز است:
الفـ شناخت منبع (فرهنگ موجود): فضاهایی همچون کتابخانه، بخش تحقیقات و پژوهش و نمایشگاهها می تواند بسیار مفید واقع گردد.
بـ شناخت مقصد (آشنایی با سایر فرهنگها): نمایشگاهها، کتابخانه ها، بخش اطلاع رسانی بین الملل، سالنهای سمینار و سخنرانی از اجزاء لازم در این بخش می باشند.
جـ درک نیازهای جامعه و کشف نیازهای مشترک: بخشهای تحقیق و پژوهش، مشاوره و راهنمایی، سالنهای سمینار می توانند جهت تحقق این هدف در نظر گرفته شود. علاوه بر آن در نظر گرفتن مرکز گردهمایی کانونهای اجتماعی و فرهنگی می تواند در شناسایی و تعیین نظرات اجتماع مفید واقع گردد.
دـ شناسایی زمینه های مشترک و حذف موانع ارتباط: در اینجا ممکن است به بخشهای پژهشی، مرکز گردهمایی کانونهای اجتماعی و فرهنگی (بعنوان نماینده اقشار مختلف)، اطلاع رسانی، مشاوره، بخشهای اداری و سالن سمینار نیاز اساسی وجود داشته باشد. وجود بخشهایی در مجموعه تحقیقاتی جهت آشنایی با نظرات و سلیقه های جامعه امری ضروری است.
هـ نمایش، انتقال و معرفی زمینه های مشترک (مرحله انتقال): در این بخش، وجود نمایشگاهها، سالنهای اجتماعات، سالن نمایش، تئاتر، فضاهای باز نمایش، مراکز مذهبی، بخش تفریحات و سرگرمیها و مراکز آموزشی می تواند مؤثر باشد.
وـ بازرسی، نظارت و حصول اطمینان از انتقال صحیح: در اینجا باید محل مناسبی برای تحقیق و اطلاع رسانی و نگهداری کتب مورد نیاز در نظر گرفته شود.
[1]ـ با توجه به گستردگی موضوع، زمانی می توان نتایج آماری بدست آمده را در کل جامعه تعمیم داد و در طراحی مجموعه فرهنگی از آن استفاده نمود که ضمن تقسیم بندی جامعه به طبقات گوناگون حداقل تعداد مورد نیاز هر جامعه مورد بررسی قرار گیرد که با توجه به امکانات و زمان محدود این امر میسر نبوده است.
[2]ـ نظریات ارائه شده دانشجویان را می توان به نوعی نظریات عمومی جامعه نیز دانست که با دید نسبتاً کارشناسانه ای مطرح گردیده و از طرفی از بطن جامعه نشأت گرفته است.
[3]ـ دیدگاههای این گروه به طور نسبی در مصاحبه های مختلف با هیئت داوران و طراحان برگزیده و در مجلات تخصصی معماری درج گردیده و منعکس شده است. در این بخش از این مقالات و مصاحبه ها استفاده گردیده است.
[4]ـ دکتر شیرازی: مقاله میزگرد مسابقه معماری فرهنگستانها، آبادی، سال چهارم، شماره سیزدهم، تابستان 73.
[5]ـ مجله آبادی، سال پنجم، شماره هفدهم، تابستان 74.
[6]ـ سیدرضا هاشمی، «مقاله یگانگی معماری بناها و فضاهای شهری»، مجله آبادی، سال پنجم، شماره هفدهم، تابستان 74.
[7]ـ مجله آبادی، سال چهارم، شماره سیزدهم، تابستان 73، صفحه 5.
[8]ـ سیدرضا هاشمی: «یگانگی معماری بناها و فضاهای شهری»، مجله آبادی، سال پنجم، شماره هفدهم، تابستان 74، صفحه 2.
[9]ـ کوین لینچ، سیمای شهر، ترجمه دکتر منوچهر مزینی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم.
[10]ـ منظور انطباق حد ساختمان بر یکدیگر بطور کامل یا بصورت انطباق جزئی یا عدم انطباق می باشد.
[11]ـ قابلیت مشاهده بخشهای دالخی یا خارجی فضا به وسیله عواملی همچون قرارگیری بر ارتفاع، استفاده از شیشه و… در این بخش مورد نظر است.
[12]ـ مهمتنری مراجع مورد استفاده در این بخش عبارتند از:
1- Time. Saver Standards for Building Types 2- Urban Design and Criteria 3- Meusem
4- Theater 5- Exhabitions 6- Libraries
[13]ـ Joseph De Chiara & John Callender: “Time. Saver Standards for Building Types”, Mcgraw Hill.
[14]ـ استیفن رابینز، مبانی رفتار سازمانی، ترجمه دکتر قاسم کبیری، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، ص 146.
[15]ـ جهت اطلاعات بیشتر در مورد نیازها و همچنین موانع ارتباط رجوع کنید به: ناصر میرسپاسی: «مدیریت منابع انسانی و روابط کار»، چاپ ششم، 1368، صفحات 413 تا 417.