تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت سوم
قسمت های قبلی مقاله:
تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت اول
تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت دوم
تمدن مصر:
دو سرزمین مصر و بینالنهرین هر دودارای رودخانههای بزرگ و دشتها و درههای حاصلخیز بودند. با این وجود رشد و توسعه مجتمعهای زیستی در مصر در جهتی کاملاً متفاوت با بینالنهرین بوده است.
مصریها در حاشیه رود نیل به کشاورزی پرداختند در بخشهای شمالی حاشیه رود نیل (مصر علیا) بدلیل وجود زمین حاصلخیز کشاورزی رواج داشت و در بخش جنوبی عمدتاً مردم به چوپانی و چادرنشینی می پرداختند.
مصریها بیش از هر قوم دیگری به حد افراط مذهبی بودند. آنها به زندگی پس از مرگ عمیقاً معتقدند به همین جهت دارای منازل کمدوام اما معابد و مقابر مقاوم و پایا بودند .
بنظر میرسد تمدن مصر دیر زمانی پس از بینالنهرین شکل گرفته است با این وجود از این تمدن آثار شهری مشخص چیزی برجای نمانده است البته با توجه به وجود اهرام و امکانات تکنولوژیکی ساخت آن بنظر میرسد شهرهای مصری همزمان یا کمی بعد از شهرهای سومری، شکل گرفته باشند اما به این دلایل آثار شهری کمتری از آنها باقی مانده است.
1ـ اعتقاد مفرط مصریان به زندگی پس از مرگ
2ـ وجود امنیت داخلی که از دیرباز در سرزمین مصر وجود داشته که موجب می شد شهرها دیوارهای دفاعی و حصار و بارو نداشته باشند.
3ـ دوره سکونت در شهر کوتاه و موقت: فراعنه آزادانه میتوانستند دوران حکومت خود را صرف ساختن مقابر خود کنند هر فرعون مکانی متفاوت با قبلی رابرای ساختن مقبره ی خود برمی گزید ودر نزدیکی مقبره خویش محلی برای سکونت بعنوان شهر اقامتی انتخاب مینمود.
4ـ تمامی منابع صنعت ساختمان و مصالح مقاوم برای ساختن مقابر و معابد صرف میشد و برای آثار شهری چیزی باقی نمیماند. بنابراین بدلیل متمرکز شدن انرژی و فرصت و هزینه برای ساخت مقابر و معابد شهرهای مصری در یک مرحله و سریعاً ساخته میشدند و شهرها در تنها یک بازه زمانی کوتاه استفاده میشدند.
مثلاً شهر تلالعمارنه (اخناتون) تنها 40 سال مسکونی بوده است.
تلالعمارنه (اخناتون):
این شهر دارای توسعه خطی در امتداد رود نیل بود. در این شهر سه جاده موازی نیل شکل گرفته و تقریباً هیچ اثری مبنی بر شهرسازی آگاهانه و کنترل شده درآن نیست. ساختمانهای عمومی و مذهبی دریک مکان مشخص قرار نگرفتهاند و در بخش مسکونی هیچ بلوک یا اینسولای مشخص و قابل تفکیک وجود ندارد.
بنظر میرسد ثروتمندان ابتدا در حاشیه جاده اصلی ساختمان میساختند. سپس افراد متوسط در جاهای خالی و پشت خانه ی ثروتمندان و طبقات فقیر بدون رعایت نظم و در هر جا که فضایی یافت میشد خانه میساختند.در یک محله همه نوع خانهای یافت میشد.همچنین اخناتون دارای دهکده ی کارگری در نزدیکی خود بوده که دهکده کارگران بمنظور ساخت ساده و سریع دارای طرح از پیش تعیین شده و شبکه شطرنجی بوده است.
کاهون یک نمونه ی دیگر از دهکده های کارگری در مصر است که با نظم شطرنجی شکل گرفته است .
بهر حال آنچه بطور کلی در مورد شهرهای مصری می توان گفت اینست که در این شهرها :
ـ عناصر شاخص مذهبی نداشتند.
ـ ترکیب اجتماعی متنوعی در بافت مسکونی به چشم میخورد .
شهراخناتون
دهکده ی کارگری اخناتون
اهرام ثلاثه (جیزه):
برخلاف آنکه مصریان از مصریان آثار شهری کمی بجای مانده لیکن توانایی چشمگیر آنان در معماری معابدستودنی است . اهرام جیزه نمونه روشنی از این معماری باشکوه و پیشرفته هستند.در غرب قاهره هرم خفرن خئوپس(خوفو) 2650 ق.م (بزرگترین هرم، کهنترین) 227م قاعده و 137 ارتفاع
هرم میکرینوس (منکورع)
هرمها، شکل رایج مقابر مصطبهای (سکو) هستند. ساختمانهای چهارگوش از آجر یا سنگ با دیوارههای پرشیب که بر روی مقبرهای زیرزمینی بوسیله هواکشی با خارج ارتباط پیدا میکرد ساخته میشد.
اهرام جیزه نقطه ی اوجی در تکامل آن شیوه معماری است که با ساختن مصطبهها آغاز شد.
فرم هرم:
1ـ جاودانگی و استحکام
2ـ عظمت نمادین فرعون
3ـ تجلی سیستم اجتماعی حاکم بر مصر