تاریخ معماری ایران و جهان – قسمت اول
تاریخ معماری ایران و جهان – قسمت دوم
تاریخ معماری ایران و جهان – قسمت سوم
تاریخ معماری ایران و جهان – قسمت چهارم
تاریخ معماری ایران و جهان – قسمت پنجم
هنر هخامنشی
در د.وره هخامنشی با آثار معتبری روبرو هستیم که در پاسارگارد تخت جمشید و شوش قرار دارد و ما فقط به بررسی آثاری که از تخت جمشید به دست آمده اکتفا می کنیم . نام اصلی تخت جمشید پارسه بوده و امروزه ثابت شده که این مکان جنبه ی مقدسی برای هخامنشیان داشته است . آثاری که از تخت جمشید باقی مانده بیشتر شامل نقوش برجسته است .
این نقش برجسته کاری بر دیواره تالارها کنده شده اند که بهترین و سالمترین این نقشها متعلق به تالار آپادانا است . آنچه در تمام تخت جمشید جلب نظر می کند رعایت کامل تقارن است . اگر در تعداد ستونها ی هرتالار دقت کنیم عدد زوج می یابیم . اگر به نقش روی دیوارها خوب دقت کنیم در تمام آنها رعایت تقارن را می بینیم .
در تخت جمشید نقش برجسته ای وجود دارد که در میان سایر نقش برجسته ها منحصر بفرد است . این نقش برجسته تنها نقشی است که یک رویداد را روایت می کند . درحالی که اکثر نقوش دیگر این جنبه روایت گری را ندارند. نقش هایی را که گویای اتفاق هایی هستند روایت گری می خوانیم . این نقش گویای شکایت کسی است که بر او ظلم شده و از مظلومیت خود در نزد داریوش شکوه می کند ، بنام متظلم مدی است .
نقش برجسته دیگری هم در بیستون وجود دارد که از همین خاصیت برخوردار است ، این دو نقش برجسته تنها آثار هخامنشی هستند که از خاصیت روایت گری برخوردارند . موضوع این نقش برجسته شکست دادن اقوام مختلف بوسیله داریوش است .
کاشیکاری در عهد هخامنشی
کاشی هایی لعاب دار از شوش و تخت جمشید بدست آمده که بسیار ظریف و زیبا تهیه شده است ، آثار شوش در زمان هخامنشی با همان شیوه کاشی سازی بین النهرین ساخته شده است و این خود دلیل دیگری است بر تاثیر هنر بین النهرین بر هنر هخامنشیان است .
فلزکاری در عهد هخامنشی
آثار زرین دوره هخامنشی چندان زیاد نیست . ولی آنچه بدست آمده از ساختاری بسیار ظریف برخوردار است ، نکته قابل توجه در آنها شباهتشان با نقوش برجسته در تخت جمشید است .
مرصع کاری در عهد هخامنشی
مرصع کاری نیز در این دوره رواج داشته است که مبین مهارت کار صنعتگران این دوره بوده است . مرصع کاری عبارت است از کار گذاشتن سنگهای قیمتی روی فلزات ، طلا یا مواد دیگر است .
تمدن هنـد
هند تمدنی است که تنوع نژادی و دینی در آن هماهند ویژگی های جغرافیای این سرزمین گوناگون اند.
•نخستین تمدن و فرهنگ بزرگ هند در هزاره ی سوم پ.م در کرانه ی رود سند متمرکز شده بود. موهنجودارو Mohenjodaro و هاراپا ـ Harappa (در پاکستان امروزی) از مناطق اصلی گسترش این فرهنگ بودند.
•موهنجودارو ، با بیش از پنج هزار سال پیشینه، از طرا حی شهری به صورت شبکه ی شطرنجی برخوردار بوده و ساخت آن بر فراز تختگاهی انسان ساخت به بلندای ۱۴ متر بوده است.
•آثار بر جای مانده از معماری و شهرسازی این شهر گویای تأسیس یک مرکز بزرگ تجاری با خیابان های بزرگ شمالی ـ جنوبی به پهنای دوازده متر با خانه های چند طبقه از آجر و چوب و شبکه های پیشرفته فاضلاب است.
•ساخت خانه ها با رعایت دو اصل صورت می پذیرفته : امنیت و آسایش
•خانه ها را به گونه ای ساخته اند که ورودی ها در گذرگاههای فرعی باز شود و نور و هوا از حیات خلوت ها تأمین گردد. ضخامت دیوارها نمایانگر دو طبقه بودن خانه هاست.
•حمام همگانی شهر نیز بر فراز تختگاه دارای استخری به طول ۱۲ متر و عرض ۷ متر و ژرفای ۲ متر بوده که دیواره ی داخلی آن با آجر، ملات و ساروج ساخته شده.
•انبار غله ی شهر با سقف چوبی و سالنی با بیست ستون از دیگر بناهای مهم موهنجودارو به شمار
می آیند.
•استفاده از آجرهای استاندارد (cm 27× ۱۳×۶) ، شبکه فاضلاب پیشرفته، خانه هایی بر اساس نقشه و اندازه یکسان و سرانجام برقراری عدالت اجتماعی با توجه به وضع ساختمان های شهر، همگی حکایت از شهری توسعه یافته و تمدنی شگفت انگیز دارد.
•آیین بودا : بودا شاهزاده ی نپالی و از اشراف بود (سده ۶ پ .م) که ریاضت را به همراه تهیدستی پیشه نمود.
فلسفه ی اعتقادی بودا: گذر از جهان مادی به معنوی، نگرش به چهار سوی عالم، دستیابی به بالاترین درجات انسانی که تماماً در معابد بودایی تبلور کالبدی یافته
•از دیدگاه او زندگانی دارای چهار مرحله است : کودکی (راه قدسی)، جوانی (زندگی و کار)، میانسالی (گوشه گیری) و سالمندی (فقر و ریاضت)
•استوپا : معبد بودایی که از سنگ و پلان دایره وار در قالب گنبدی نیمکره بر فراز آرامگاه یک پارسای بودایی ساخته شده است. بلندای آن از زمین پانزده متر و مصالح آن تماماً سنگ می باشد.
•این معبد دارای چهار دروازه سنگی هر کدام به سمت یکی از جهت های اصلی جغرافیایی. در سمت جنوبی پلکانی است که به صفه ی استوپا منتهی می شود و دسترسی به یک راهروی باریک نرده دار در پیرامون گنبد را میسر می گرداند، در بالای گنبد، فضای مربع شکل محصوری به نام هارمیکا ساخته شده که نماد بهشت خدایان است. ا ز طریق هارمیکا جهان به بهشت پیوند می خورد.
•استوپای بارهوت کهن ترین، امراواتی زیباترین و سانچی معروف ترین این معابد اند.
•در تندیس بودا مشاهده می شود که بین ابروها نقطه ای قرار دارد و به منزله چشم سوم یا چشم حکمت و معرفت است. در یوگا نیز مرکز نیروهای روحی و روانی فرد بر روی پیشانی او جای دارد.
•چایتیا : گونه دیگری از معابد بودایی است که به صورت صخره ای می باشد. معبد کارلی در سال ۵۰ میلادی ساخته شده و از زیباترین ابنیه غارگونه هند به شمار می آید . برای ساخت معبد کارلی قله ی یک تپه را خالی کرده و تالاری به طول ۳۸ متر و ارتفاع ۱۴ متر احداث نمودند. در انتهای تالار محرابی وجود دارد و در دو سوی صحن نیز ستون های عظیمی با سر ستون ها زنان و مردان فیل سوار جلوه می نماید. در ورودی چایتیای کارلی فیل ها ی غول پیکر ساختمان های چند طبقه را بر دوش خود نگه داشته اند.
•آیین هندو : اوج گیری این آیین در سده یکم میلادی است.
•شیوا یکی از پیچیده ترین خدایان جسم یافته هندویسم است که کیفیت ها و صفات متضادی را در خود جای داده است. شیوا در سانسکریت به مفهوم خجسته می باشد.
•ماندالا : در سانسکریت به مفهوم دایره کامل است و از اعتقادات مذهب هندوست . در حقیقت ماندالا، اصطلاحی برای بیان هر نوع پلان با الگوی جدولی که نماد جهان ماوراء طبیعی است. جهانی کوچک شده از دید انسان. توجه اصلی به مرکز آن جلب می شود زیرا همه ی نیروهای روحی ـ روانی در آنجا متمرکز می گردد. در کیهان شناسی هندو، سطح کره ی زمین به صورت مربع نمایش داده می شود. صفحه ای شطرنجی که بازتاب روابط آسمانی (سپهرنما) برای ساخت معماری و شهرسازی را بدست می دهد.
•آیین جین : معابد جین دارای پلان مربع اند مانند ویملا ، تیجپالا ، آدیناتا
سلسله مراتب فضای معماری این معابد عبارتست از : الف ـ دروازه ب ـ ایوان پ ـ برج
•نمادهای هنری هند : چرخ هستی : صلیب شکسته انسا ن : بهعلا وه زمین : مربع آسمان : دایره