تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت هشتم


تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت هشتم

قسمت های قبلی مقاله:

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت اول

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت دوم

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت سوم

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت چهارم

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت پنجم

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت ششم

تاریخ و فرهنگ شهرنشینی جهان – قسمت هفتم

 

رنسانس

رنسانس بمعنای نوزایی و تجدید حیات است. برخی معتقدند نوزایی زاده شدن مجدد فرهنگ یونانی بوده است. اما آن چیزی که اروپا را از دوران قرن وسطی مجزا می کرد تفکری بود که نه چنان با فلسفه یونان قدیم سر و کاری داشت و نه با آرای فیلسوفان و حکمای بعد از سقراط و ارسطو. تفکر عصر رنسانس در حقیقت بازتاب نیازهای جامعه عصر خویش بود.

قرون وسطی بستر منطقی زایش رنسانس:

برای بررسی علل پیدایش رنسانس بایستی بازنگری به اوضاع فرهنگی، مذهبی، اجتماعی اقتصادی و سیاسی اروپا در قرون وسطی داشت.

اوضاع فرهنگی و مذهبی:

قرون وسطی عصر حاکمیت کلیسا بر جوامع اروپایی است و ایمان مسیحی بر همه چیز مقدم است. تنها خدا دارای اصالت بود خدایی که در قرون وسطی پرستش می شد در همه چیز و همه کار شریک و دخیل بود.آخرت گرایی روح قالب بر قرون وسطی بود. آخرت گرایی یعنی خراب کردن این دنیا برای آباد کردن آخرت و کوشیدن تا در زندگی جز به آخرت نپردازد. بر دو اصل استوار است: 1ـ تحقیر هر چه مربوط به زندگی اجتماعی طبیعی و مادی است

2ـ تحلیل هر چه بیشتر تجربه در روح آدمی از زندگی مادی برای پیوستن به خداوند.

در مقابله با تفکرات مذهبی افراطی و کاتولیسیم قرون وسطی رنسانس با پیدایش جرقه های اومانیسم شروع می شود.

اومانیسم«هومانیستا» مکتبی است که هدف اساسی خود را نجات و کمال انسان در جهان اعلام می کند و انسان را موجودی شریف می شمارد. ریشه های اومانیسم در آتن است. که معتقد بود میان آسمان و زمین« جهان خدایان و جهان انسانها» رقابت و تضاد و حسد و کینه برقرار است. خدایان قدرتهای ضد انسانی اند که تمام تلاش و احساسشان بر حاکمیت جبارانه بر انسان و اسارت وی معطوف است زیرا که از خود آگاهی، استقلال و آزادی حکومت انسان و طبیعت هراسناکند و از دیگر سو انسان همواره در جستجوی نجات خویش از اسارت و جبر طبیعت و خدایان است. انسان می کوشد تا با قدرت و آگاهی روز افزون خویش از حاکمیت این نیروها رها شود و خود زمامدار خود گردد و بصورت بزرگترین قوه طبیعت درآید. اینست که میان اصالت انسان و اصالت خدایان تضاد برقرار می شود و انسان با نفی خدایان و انکار حکومت آنان به اصالت می رسد و ملاک درستی و نادرستی و ملاک زیبایی را انسان فرض می کند.

مکتب اصالت انسان همچنین تحول دیگری در مسیحیت بوجود آورد و همان پیدایش مذهب اعتراض بر علیه کاتولیک بود که پروتستان نامیده شد«protest». معترضین بیشتر طالب تجارت و کسب ثروت بودند و به مذهب ودیانت اعتنایی نداشتند.

مذهب جدید پروتستان، با تبدیل مسیحیتی که طی هزار سال قرون وسطی موجب رکود بود به عامل تحرک و سازندگی تبدیل شد. تبدیل مذهب منحط و انفعالی و زاهدانه به مذهب مسیحیت معترض و انتقادی و کوشنده در زندگی این جهان این پروتستانیسم بوده که تمدن جدید را بوجود آورده است.

اوضاع اجتماعی ـ اقتصادی

قرون وسطی عصر حاکمیت نظام فئودالی در اروپا است. تمام زمینها دست فئودالها بود و تمام اقشار کم و بیش وابسته به نظام حاکم بودند. در این نظام انسان به زمین کشاورزی وابسته است. اقتصاد قرون وسطی چه در کشاورزی وچه در صنعت با تولیدات کوچک مشخص می شود و مازاد تولید بعدها پدید می آید. و پیشرفتهایی از قبیل افزایش بازار تولید روستایی، رشد مداوم حرف تخصصی غیر کشاورزی. ایجاد بازارگاهها، اخذ حق بازار و بعضی حقوق مدنی از پیشرفتهای نظام اقتصادی قرون وسطی است. در شهرها طبقه جدید کاسبکار«بورژوازی» نام می گیرد. همزمان با رشد بورژوازی و تحول در زیر بنای اقتصادی، طرز تفکر«مذهب»، هنر و ادبیات و… جامعه نیز متحول و زمینه های رنسانس بیش از پیش مهیا می شود. و عواملی در این زایش مؤثر بودند که عبارتند از:

1ـ ارتباط با دنیای خارج، همزمان با دوره تاریکی در اروپا، مشرق زمین و ممالک اسلامی مهد دانش و فضل می شود. در مشرق زمین و ممالک اسلامی، اسلام بنیاد احکام و امور را بر عقل گذاشته و تعلیمات هیچ حکیم و فیلسوفی را مشروط بر دینداری نمی کرد. لشکر کشی مسلمانان از شمال افریقا به اسپانیا در اواخر قرن اول هجری با فتح اندلس باعث انتقال فرهنگ اسلام از قبیل تاسیس کتابخانه، ترویج کشاورزی، صنعت و استخراج معادن، اختراع ساعت قطب نما و تمدن با شکوه اسلامی شد. موقعیت استراتژیک فلورانس بعنوان نقطه آغازین رنسانس نقطه ترانزیت مبادلات فرهنگی غرب با شرق شد.

کشف امریکا بوسیله کریستف کلمب ایتالیایی بر اساس مطالعات ابوریحان بیرونی. فتح قسطنطنیه بدست ترکان عثمانی و سقوط دانشمندان علم و حکمت یونانی درهمین اثنا اتفاق افتاد.

2ـ اختراع فن چاپ: ساخت کاغذ«بوسیله ایرانیان که از چینیها آموخته بودند اروپائیان از ایرانی ها» و توسعه صنعت چاپ سبب اطلاع رسانی بسیار سریع و بهمن واریافته ها و قوانین طبیعی شد و سواد آموزی و دانش آموزی همگانی شد. ترویج زبانهای رومی: ریشه های ملی گرایی و ناسیونالیسم ایجاد شد.

3ـ جنگلهای صلیبی: جدایی امپراتوری روم شرقی و غربی موجب انحطاط امپراتوری روم غربی و پیشرفت روز افزون روم شرقی بدلیل نزدیکی با کشورهای مسلمان نشین بود. همچنین ثروت کشورهای مسلمان و شوکت فراوان آنان امپراتوران بیزانس را برآن داشت تا با مسلمانان وارد جنگ شوند. بمنظور پس گرفتن اورشلیم. جنگلهای صلیبی در سال 1095 با نیت دستیابی به ثروت شرق بصورت هجوم دسته جمعی آغاز شد. در مدت 196 سال«9 دوره» طول کشیدن جنگهای صلیبی گاه به شکست مسلمانان و گاه مسیحیان انجامید. هر چند که پیروزی در جنگ به نفع مسلمانان بود. پیروزی علمی و فرهنگی اروپائیان در این دوره بسیار چشمگیرتر از پیروزی نظامی بود.

اوضاع سیاسی:

قرون وسطی دوران حاکمیت و قدرت منحصر به فرد کلیسا در رأس آن پاپ است. رژیم سیاسی دارای مرکزیت خاصی نیست. اما در رنسانس شرایط کاملا تغییر میکند .

خصوصیات شهرسازی رنسانس.

:

در تاریخ شهرسازی از لغت رنسانس برای کل دوره زمانی«1900ـ1420» استفاده می شود اما در تاریخ معماری این دوره به چهار بخش تقسیم می شود: 1ـ رنسانس نخستین«1500ـ1420» 2ـ رنسانس پسین«1600ـ1500»

3ـ باروک«1750ـ1600» 4ـ روکوکو نئو کلاسیک«1900ـ1750»

گفتیم در دوره قرون وسطی بر تعداد و وسعت شهرها افزوده شد بدلیل پیشرفت تجارت و در واقع بزرگترین عامل توسعه شهری یعنی بازار شکل گرفت و سبب توسعه شهری و شهرنشینی در بسیاری از نقاط اروپایی شد.

اما شهرسازی رنسانس عملاً یا به گسترش مناطق شهری و یا بازسازی بخش هایی از آن محدود شد.

پنج ویژگی بارز در شهرسازی رنسانس مشاهده می شود:

1ـ سیستم های حصار بندی 2ـ باززنده سازی بخشهایی از شهر با ایجاد فضاهای عمومی جدید خیابانهای مربوطه

3ـ بازسازی شهرهای موجود یا ایجاد شبکه های جدید از خیابان های اصلی که در امتداد جاده های منطقه ای خارج از شهر بودند.

4ـ الحاق مناطق جدید و وسیع مسکونی 5ـ طراحی بنای تعداد محدودی نوشهر

 

اصول شهرسازی رنسانس

در دوران رنسانس بیش از هر دوره دیگری در تاریخ شهر اصول طراحی فضاها در معماری پیرامون و در برگیرنده این فضاها پیوسته و مکمل هم بودند. در این دوران اصول کلی تناسب که بر نقشه ها واحجام سه بعدی و طراحی جزییات نمای بناها حاکم بود. ساخت فضای شهری را در بر می گرفت. در این دوران نظریات زیبا شناسی و اصول شهرسازی و بویژه تمایل به نظم و انضباط را در مقابل بی نظمی نسبی و پراکندگی فضای گوتیک و شهرهای قرون وسطی می بینیم.

نظم فضاهای رنسانس نخستین تمایل به توازنی درونی و ساکن بود و نتیجه آن اساساً فضاهای محدود و بدون تحرک و درونگرا هستند. نگرش های حاکم بر شهرسازی این دوره توجه خاص به تقارن، ساخت عناصر یک پروژه شهرسازی بمنظور ایجاد ترکیبی متوازن حول یک یا چند محور اصلی.«کلیسا مشابه در دو سوی خیابان پیاتز اول پوپولو»

انسداد مناظر با قرار دادن دقیق ستون های یادبود یا مجسمه های مشخص و مناسب در انتهای خیابان های بلند و مستقیم

ترکیب ساختمانهای منفرد به صورت یک واحد منسجم معماری

پرسپکتیو«کریدور بصری» یکی از وقایع مؤثر بر تاریخ هنر است.

توجه به مجسمه و عناصر یادبود.

عناصر اصلی شهرسازی رنسانس:

عناصر اصلی شهرهای رنسانس: 1ـ خیابان اصلی مستقیم 2ـ مناطق با شبکه شطرنجی 3ـ فضاهای محصور

این عناصر گاهی در یکدیگر تداخل می نمودند اما معمولاً بصورتی پراکنده استفاده شده اند و چنانکه بنظر می آید طراح تحت تأثیر یکی از این عوامل بوده است.

خیابان های اصلی مستقیم: از ابداعات رنسانس خیابان های اصلی مستقیم است که از وسیله ای برای دسترسی صرف بلوکهای ساختمانی و یا امتداد شهری جاده های کشور رهانیده شده بود.

عملکرد اصلی این خیابان ها تسهیل تردد ارابه هاست. استفاده از درشکه در شهرها از قرن 16 به بعد به دلیل تغییر چرخ تو پر قدیمی به چرخ های جدیدتر رواج یافت. خیابان های قرون وسطایی نه به لحاظ اندازه و نه به لحاظ ترکیب آمادگی پذیرش چنین ترددی را نداشتند. اما در این دوره خیابانهای اصلی مستقیم به منظور سهولت در تردد سر لوحه کار قرار گرفت.

در شهر رم و پاریس تعداد زیادی از این خیابان های اصلی مستقیم کشیده شد. شانزه لیزه از پاریس و آنترون لیندن(برلین) (در اواخر رنسانس و اویل باروک»

در رنسانس علاوه بر تأثیر عملکرد خیابان و تغییر آن مفهوم خیابان به عنوان یک تمامیت معماری مطرح شد. قوانین و مقررات خاص حدود فضاها و احجام را مشخص می نمود. سادگی و نمای سه بعدی به تنهایی زیبا محسوب می شد با قرار دادن عناصر پایانه ای چه از نوع معماری و چه مجسمه ای به صورت مجسمه ها، فواره ها، ستونهای یادبود بر تأثیر مناظر تأکید می شد.

ـ شبکه شطرنجی: شبکه شطرنجی که بعنوان قدیمی ترین عامل تنظیم کننده فرم شهری بود در شهرهای رنسانس سه کاربرد مهم داشت.

1ـ اولین و بیشترین کاربرد بعنوان اساس و پایه طرح مناطق مسکونی بود.

2ـ اساس طرح تعدادی نوشهرها

3ـ به همراهی یک شبکه خیابان اصلی برای طرح کلی سایر نوشهرها بکار می رفته است.

شبکه شطرنجی به دلیل نیاز به وسعت مکانی خاص بر خلاف عناصر خیابانهای اصلی و فضاهای بسته و محصور» بندرت در مناطق بازسازی شده شهرهای رنسانس دیده می شوند. شبکه شطرنجی علاوه بر کارآیی و ایجاد قطعات برابر در تقسیم زمین درقبل با ایده آل رنسانس که همگونی و زیبایی بود تطابق داشت. هر چند که منظر شهری حاصل در اکثر موارد یکنواخت و کسل کننده می نماید.

فضاهای محصور

ـ فضاهای محصور شهری«میدان»: لغت square برای بریتانیا و سایر کشورها بجز ایتالیا«پیاتزا»و فرانسه«پلاس» بوده است که فضاهای شهری رنسانس را می توان بر اساس عملکرد ترافیکی آن به سه گروه تقسیم نمود.

1ـ فضای تردد که جزیی از شبکه ارتباطی شهر بوده« هم پیاده و هم ارابه ها»

2ـ فضای مسکونی برای تأمین دسترسی عملی و نیز تأمین فضای تفریحی لازم برای پیاده ها

3ـ فضای پیاده صرف که تردد وسیله نقلیه در آنها ممنوع بوده است.

همچنین فضاهای شهری رنسانسی علاوه بر کاربردهای عملی فوق در مواقع زیادی تنها به عنوان نماد و یا برای زیبایی بصورت زمینه ای برای یک مجسمه یا بنای یادبود و یا بصورت صحن مقابل یک ساختمان مهم بکار می رفته است.

شهرسازان رنسانس فضا را به کمک عناصر محوطه سازی چون ستونها، دیواره ها، سکوها و یا کاشتن انواع مختلف درختان و بوته ها محدود کرده و در اغلب موارد از این شیوه های گوناگون محدود نمودن فضا بصورت مرکب استفاده می شد. در مواردی چند نیز ساختمانهای موجود و یا عنصر طبیعی به طرح اضافه شده اند.

ب ـ فضای محصور، تردد این نوع فضاها قبل از افزایش ترافیک شهری در قرن 19 نمونه های اندکی از فضاهای مشخص طراحی شده در تقاطع خیابانها بودند و اغلب در حومه شهرها واقع شده بودند. در منتهی الیه شانزه لیزه یک فرم فضایی نمونه که ساختمانهای عمومی شهر در ضلع شمالی آن و عناصر محوطه سازی در سه ضلع دیگر قرار داشتند. که علاوه بر تردد و مسئله تقاطع مسیرهای عبوری زمینه مناسب برای مجسمه لویی 15 بود.

ج ـ فضای محصور مسکونی: خلق فضای محصور نه بوسیله عناصر یادمان بلکه با هماهنگی عناصر موجود احتمالاً جالب ترین پدیده دوران رنسانس می باشد. چنین فضاهای محصوری اساساً ماهیت مسکونی داشتند. تنها ورود وسایل نقلیه متعلق به ساکنین واحدهای مربوطه به این فضاها مجاز بود.

د ـ فضای محصور، پیاده: تعدادی از فضاهای محصور مهم کاملاً بر روی ترافیک بسته شده بودند و یا بسیار محدود شده بودند. چنین فضاهایی غالباً به عنوان میدان و یا محل مجتمع عمومی، در ارتباط و در مقابل ساختمانهای عمومی مذهبی و یا سلطنتی شهر بوده است.«میدان سن مارکو ونیز»

ـ توجه به مجسمه ها و عناصر یادبود از دیگر خصوصیات شهرسازی رنسانس بودکه از شهر رم و از زمان سیکستوس چهارم و سال 1471 آغاز شد.

سیستم حصاربندی رنسانس:

حصارها در دوره رنسانس یکی از عوامل تعیین کننده فرم شهری بودند. حصارهای باقیمانده از دورانهای پیشین در دوران رنسانس بر اساس قوانین جدید مهندسی رزمی شکل جدید یافتند. اختراع توپ و بویژه کاربرد توپ در نابودی و سقوط قسطنطنیه ترکان عثمانی آغازگر عصرجدیدی در تاریخ حصارهای نظامی شهرها از سال 1452 شد و از قرن پانزدهم به بعد نظریات متعدد گوناگونی در زمینه مهندسی رزمی در اختیار مردم قرار گرفت. از این زمان به بعد ایجاد استحکامات مناسب و کافی مستلزم ایجاد فاصله ای افقی و فزاینده میان محدوده بیرون حصار بود. فضای اضافی خود حصارها بیشتر شد که مستلزم شبکه ای مرتبط از دژها و برآمدگیهای دیوار بود و حصارها فرم ستاره ای گرفت.

برآمدگیهای حصارها و عرض زیاد آنها و همچنین وجود شبکه ای برای حمل اسلحه و مهمات به قسمتهای توپخانه از خصوصیات این حصارها بود که هزینه زیادی در بر داشت. این مسأله امکان گسترش و توسعه شهر را تا حد زیادی محدود می کرد و بیشتر از دوره قبل سبب بوجود آمدن گسترش عمودی و ایجاد آپارتمانها در شهر می شد.

طرحهای آرمانی شهرها که اغلب اجرا شده باقی ماندند تنها در فرم حصارهایشان بود که توانستند در شهرهای دوره رنسانس تکرار شوند و از آنها الهام گرفته شد.« نمونه شهر پالمانوا» شهر نه گوش با18 خیابان مرکزی شعاعی

Roma

باروک و دولتهای استبدادی:

با آنکه تجار و سرمایه داران روز به روز از لحاظ اقتصادی قدرتمندتر می شدند، اما دارای چنان قدرتی نبودند که برای دست یافتن به حکومت با اشراف رقابت کنند. قدرت هنوز در دست فئودالها بود. از طرف دیگر طبقه مرفه و ثروتمند شهری (بورژوازی) در جهت اهداف خود یعنی تسخیر حکومت از نارضایی توده های دهقانی استفاده می نمود و نخستین قیام ضد فئودالی بزرگ در آلمان آغاز شد و اعتراضی بود علیه کلیسای کاتولیک.

ظهور مارتین لوتر«1546ـ1482» یک کشیش آلمانی و اعتراضات او علیه توقعات مالی بیش از حد کلیسا و علیه پاپها، جنبش عظیمی را در سرتاسر آلمان ایجاد کرد و حمایت توده های وسیعی از مردم را بخود جلب کرد. لوتر خواهان از بین بردن تجمل در کلیسا شده و خواستار عدم تبعیت کلیسا ازحکومتهای دنیوی شد.

کلیسای رسمی این کشیش معترض را از کلیسای کاتولیک طرد و او را مرتد شناخت. طرفداران لوتر را پروتستان می خواندند.«سرتوماس مور کتاب آرمانشهرutopia»

در آلمان سلطه اشراف و ثروتمندان، شکل دولتهای ملوک الطوایفی و نه به شکل دولت مرکزی و مستبد تا قرن نوزدهم دوام یافت. اما شکل گیری استبداد در فرانسه بگونه ای دیگر بود. دوران اوج گیری حکومت مطلق سلطنتی در زمان سلطنت لویی چهاردهم بود. در این دوره پادشاه و اطرافیان درباری اش چنان قدرتی داشتند و با چنان تجملی زندگی می کردند که به گمانشان حیات این دولت بزرگ با تالارها و مجالس پر شکوه دربار آغاز گردیده و به همانها نیز ختم می شود.

در دوره لویی چهاردهم یک قصر پادشاهی جدید در ورسای ساخته شد که از لحاظ افراط در هزینه ها، تجمل و شکوهش سرآمد تمام قصرهای پادشاهان و اشراف در اروپا بود. بسیاری از اشراف درباری اروپا پادشاه فرانسه را سرمشق خود قرار دادند کاخ پر شکوه برای خود ساختند. استبداد در فرانسه تا اواخر قرن هجدهم ادامه داشت تا با انقلاب کبیر فرانسه ناقوس مرگش نواخته شد.

شهر در دوره باروک:

عوامل مورد توجه در شهرهای باروک:

1ـ وجود حکومتهای مستبد و تسلط سیاسی نظامی اشراف بر شهر

2ـ انقلاب در هنرهای تجسمی که از دوره رنسانس تجسم فضایی را تغییر داده بود.

3ـ پیشرفت علوم و تکنیک و گرایش بسوی تسلط بر طبیعت در ادامه رنسانس

در اروپای مرکزی بخصوص فرانسه و آلمان حکومتهای استبدادی شکل گرفته بودند. اشراف درباری سرمست از پیروزی بر رعایا و شهروندان می بایستی شکوه و جلال زندگی خویش را به جهانیان نشان دهند. تجدید تمایل به ایجاد بناها و شهرهای باشکوه یکی از شیوه های این تظاهرو مخصوصاً پایتخت یا مرکز حکومتی وسیله ای بود برای بیان قدرت و اعتبار هر فرمانروا. بدین خاطر ایجاد کاخ ها و پایتخت های جدید بوسیله شاهزادگان رواج یافت. معماران زیادی را جهت طراحی و اجرای کاخ سلطنتی اجیر می کردند و نقشه های متعددی تهیه می شد« یکی از خصوصیات شهرهای باروک طراحی قبل از اجرا می باشد»

اهمیت یافتن مجدد پرسپکتیودوره رنسانس و شناخت تأثیرات بصری، بازگذاردن محور دید را مطرح می نمود . با آنکه در رنسانس این امر یک تصور هنری بود. در این دوره مورد توجه مستبدین قرار گرفت زیرا از طرفی کاخهای شاهزادگان را مورد دید همگان قرار می داد و از طرف دیگر معماران درباری را در احداث ساختمانهای عظیم و باشکوه تشویق می نمود.

ایجاد محورهای مستقیم و استفاده از تقارن در معماری و فضاها بر ابهت مستحدثات می افزود.

شناخت طبیعت و قوای طبیعی بر عکس رنسانس در این دوره در جهت به سلطه در آوردن جامعه، طبیعت و انسانها توسط مستبدین بود. بعباذت دیگر با تنظیم مصنوعی طبیعت سعی در نشان دادن نفوذ و قدرت خود کردند. احداث باغهای اشرافی تابع نظم هندسی، درختان و بوته های بشکل مکعب و مخروط و یا هرم.

قصر در دوره باروک مرکز ثقل شهر است. و بالعکس کاخهای رنسانس که به طرز درون گرا پیرامون یک حیاط مرکزی شکل می گرفت.» بطرز چشمگیری درون گراست. محل استقرار کاخ را طوری انتخاب می کردند که اشراف و تسلط بر شهر تأمین گردد. شروع محورهای شعاعی از قصر بطرف شهر،علاوه بر گوشزد حضور حکومت، کنترل و دفع حمله هنگام آشوب بود. خانه های مسکونی معمولاً متحد الشکل بوده و نمای خارجی آنها نیز یکنواخت طراحی می گردید.

تدابیر شهرسازی باروک:

اهداف بصری شهرسازان این دوره چنین بود. شهر می بایستی بر بیننده چنین تأثیری گذارد.

1ـ بوسیله طرح و بافت آن«بوسیله خیابانهای مستقیم»

2ـ نماهای باشکوه کلیساها، باغها و فواره های استادانه

3ـ مهمترین وسیله تأثیر گذاری، مناظر و یادمانی شهرها بود.

شهرهای باروک در قرن 16 در ایتالیا و در قرنهای 17 و 18 در بیشتر مناطق اروپا توسعه یافت. بصورت بخشی از برنامه سنجیده و جاذبه چشمگیر نمایش حاکمین مستبد در آمد. همانگونه که سبک جدید تزئینات کلیسا در دوره باروک با تبدیل فضای درونی کلیسا به یک صحنه عظیم برای نمایش درباره رهبران کلیسا، نجیب زادگان و سایر اشخاص ثروتمند صاحب نفوذ در آمد.

این تنها بعد بصری تفسیر اجتماعی، سیاسی است که رخ داده و دولت شهر و شهروندان آزاد آن را تبدیل به مرکز حکومت حاکمی مستبد و درباریان وی و دیگر شهروندان گردانید.

ـ خیابان مهمترین نماد و اصلی ترین حقیقت شهر باروک است. هندسی نمودن طرح شهر ویژگی این دوره بود که علاوه بر اینکه بیان کلی حیات، ترافیک و حمل و نقل را نیز تسهیل می نمود.

شتاب در حرکت، چیرگی بر فضا و اشتیاق بیمارگونه برای رسیدن به جایی، همگی تجلی میل و اشتیاق به قدرت بودند. این قدرت همان چیزی بود که سلاطین در صدد نشان دادن آن به مردم بودند.

ـ توجه به مناظر و پرسپکتیو، قبل از برداشته شدن حصارها، منظره های بسته را از میان برداشته و فاصله را به سوی افق افزود و توجه را به سطوح دور شونده معطوف نمود. این مقدمه بصری بر خیابانهای باشکوه باروک بود که نهایتاً از ستون یادبودی طاقی و یا ساختمان منفرد برای پایان بخشیدن به خطوط همگرایی استفاده می شد. سیر دید طولانی به فضایی به ظاهر نامحدود، خصایص بارز طرحهای باروک است. در اینجا خود عمل عبور و گذر از موضوعی که حرکت به سوی آن انجام می گیرد مهمتر است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *