شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف غ


غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی          که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود

صائب تبریزی


غرق خون بود و نمی مرد ز حسرت فرهاد       خواندم افسانه ی شیرین و به خوابش کردم

فرخی یزدی


غلط است این که گویند به دل رهست دل را        دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد

عرضی شیرازی


غم به هر جا که رود سرزده آید، به دلم          چه کنم؟ خانه ی من بر سر راه افتاده است

سنجر کاشانی


غمگین مکن اگر نکنی شاد خاطری       گر مرهم دل نشوی نیشتر مباش

صائب تبریزی


غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل        شاید که چو وابینی خیر تو درین باشد

حافظ


غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور       پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

فروغی بسطامی


غیر از گهر عشق که پاینده و باقی است      باقی همه چون موج، ز دریا گذرانند

سعدی

دوستان عزیز اگر بیتی با این حرف سراغ دارید در قسمت نظرات عنوان کنید تا اشعار به روز رسانی شود و یک منبع غنی برای ادبیات دوستان فراهم آوریم.

شعرها و تک بیت های ناب –سایر حروف برای مشاعره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *