شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ز


ز روزگار جوانی خبر چه می پرسی        چون برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت
صائب تبریزی


ز غفلت با تبه کاری به سر بردم جوانی را          کنون از زندگی سیرم نخواهم زندگانی را
صائب تبریزی


ز فراق چون نلالم، من دل شکسته چون نی؟           که بسوخت بندبندم ز حرارت جدایی
عراقی


ز کار هر که یک مشکل گشایی          به خود صد مشکل آسان کرده باشی
صائب تبریزی


ز لب دوختن غنچه را زندگی ست           چو بشکفت زان پس پراکندگی است
امیر خسرو


زلف او دام است و خالش دانه ی آن دام و من          بر امید دانه ای افتاده ام در دام دوست
حافظ


زندگانی گر کسی بی عشق خواهد من نخواهم          راستی بی عشق زندان است بر من زندگانی
شهریار


زندگی جز نفسی نیست غنیمت شمرش          نیست امید که همواره نفس برگردد
پروین اعتصامی


زندگی کردن من مردن تدریجی بود           آنچه جان کند تنم، عمر حسابش کردم
فرخی یزدی


زندگی هنگامه ی فریادهاست              سرگذشت درگذشت یادهاست
مشفق کاشانی


زندگی گرمی دل های به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست
فریدون مشیری


زان لحظه که دیده بر رخت وا کردم       دل دادم و شعر عشق انشا کردم
حمید مصدق

 


 

ز احسان می شود صاحب کرم را دولت افزون تر         بلی هر چاه را آب از کشیدن بیش می گردد
کشمیری


 

ز افتادگی به مسند عزت رسیده است        یوسف کند چگونه فراموش چاه را
صائب تبریزی


 

ز آدمی به جهان نام نیک ماند و بس       به مهر کوش که گیتی به کس وفا نکند
ادیب نیشابوری


 

ز آمده شادمان بباید بود      وز گذشته نکرد باید یاد
رودکی

 

دوستان عزیز اگر بیتی با این حرف سراغ دارید در قسمت نظرات عنوان کنید تا اشعار به روز رسانی شود و یک منبع غنی برای ادبیات دوستان فراهم آوریم.

شعرها و تک بیت های ناب –سایر حروف برای مشاعره


سعیدسان تابع قوانین جاری کشور جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق مولفین و ناشرین است، چنانچه نسبت به محتوای این صفحه صاحب حق نشر هستید و درخواست حذف آن را دارد، خواهشمند است از طریق این لینک به ما اطلاع دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *