طبق قانون مصوب شده در چشمانت باید یک عمر بمانند به در چشمانت
حامد ابراهیمی
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
سعدی
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
نشاط اصفهانی
طاقت ز کفم رفت و ندانم چه کنم یادش همه شب در دل غمگین دارم
امام خمینی
طبعی به هم رسان که بسازی عالمی یا همتی که از سر عالم توان گذشت
کلیم کاشانی
طبیب شهر که هر درد را دوایی گفت به درد عشق نداند کسی چه درمان گفت
وصال شیرازی
طلب کردم ز دانایی یکی پند مرا بفرمود با نادان مپیوند
سعدی
طیران مرغ دیدی، تو ز پای بند شهوت به در آی تا بینی، طیران آدمیت
سعدی
دوستان عزیز اگر بیتی با این حرف سراغ دارید در قسمت نظرات عنوان کنید تا اشعار به روز رسانی شود و یک منبع غنی برای ادبیات دوستان فراهم آوریم.