طـبقه بندی موزه ها :
هزاران و انواع موزه در سراسر جهان آثار و اشیایی را نگهداری و تعبیر و تفسیر می کنند. جملگی این آثار نشاندهنده محیط زیست طبیعی انسان و میراث فرهنگی اوست ، به سبب اختلاف در اهداف و فعالیتهای موزه ها طبقه بندی شفاف آنها دشوار است.
به هر حال ، هرگونه کوشش در طبقه بندی آنها سبب درک کاملتری از اهداف وبرنامه های موزه میگردد .
مناسبترین شیوه برای طبقه بندی انواع موزه ها بر اساس مجموعه موزه می باشد .
موضوع مجموعه یا آنکه از چه دیدگاهی به آن آثار تشکیل دهنده آن نگاه شود مبنای این طبقه بندی قرار می گیرد.
زیرا ماهیت آثار وابسته به آن است که اهداف و فعالیتهای موزه را تعیین میکند.
از این رو ، بطور کلی انواع موزه ها را در سه گروه می توان قرار داد :
الف- تاریخ ب- هنر ج- علوم
موزه های عمومی ، مرکزی و یا ملی و منطقه ای به موزه هایی اطلاق می شود که دارای چند نوع مجموع اند و زمینه فعالیت آنها گوناگون می باشد .
این موزه ها اغلب با یک یا دو مجموعه خاص آغاز به کار کرده و سپس در زمینه های دیگر گسترش یافته اند.
بطور مثال ، در کشورهای آسیایی و شمال آفریقا نخستین موزه هایی که تشکیل گردید بر مبنای مجموعه های باستان شناختی بود و بتدریج مجموع هایی دیگر نیز با آن افزوده شد.
درحالیکه در کشورهای آمریکایی جنوبی و آفریقایی مرکزی و جنوبی مجموعه های مردم شناسی هسته مرکزی را تشکیل داده وسپس به سطح موزه ملی گسترش یافته اند.
این نوع از انواع موزه ها در شهر هایی که بیش از یک موزه وجود ندارد ، بیشترین خدمت لازم را برای شهروندان انجام می دهند.
موزه منطقه ای بنابر تعریف کمیته ملی ایکوم موزه ای می باشد که فعالیت فرهنگی آن در منطقه نسبتاً وسیع است که یک واحد طبیعی ، فرهنگی و اقتصادی یا اجتماعی را تشکیل دهد .
موزه های منطقه ای مانند موزه های عمومی ملی چند مجموعه می باشد ولی در مقیاس کوچک ، در طی کاوشهای باستان شناختی بخش مهمی از موزه را در بر می گیرد منطقه ای باستانی باشد ، آثار یافته شده در طی کاوشهای باستان شناختی بخش مهمی از موزه را تشکیل می دهد .
مجموعه های مردم شناسی ، مردم نگاری و هنرهای از پی آن می آیند.
چنانچه منطقه از نظر علوم طبیعی چون گیاهشناسی و کانی شناسی غنی باشد هسته مرکزی موزه بر مبنای این علوم قرار میگیرد و سپس مجموعه های دیگر با ماهیت هنری و تاریخی به آن اضافه می شوند.
زیرا در کشورهایی که فاصله های طولانی میان مراکز سکونت وجود دارد .
یا تشکیلات فرهنگی که آنها از مرکزیت چندانی برخوردار نیست و ویژگیهای محلی در آنها بسیار شدید است این موزه ها می توانند منشاء خدمات ارزشمندی باشند چنین موزه هایی نهادهای مطلوبی برای وظایف آموزشی در منطقه چون آموزش جوانان ، حرفه آموزی بزرگسالان است. از آنجا که موزه های منطقه ای نمایانگر منطقه از دیدگاه یک واحد انسانی و فرهنگی است ، نخستین پایگاههای شناخت مسایل فرهنگی هستند .
در نتیجه موجب برقراری تفاهم بیشتر میان مناطق میگردند و همچنین سبب ایجاد حرمت ملی در ورای ویژگیهای محلی و گشودن دریچه ای به سوی دنیای خارج می شوند ، در این راستا موزه نقش یک خط ارتباط را بازی می کند.
موزه های ملی و مرکزی می توانند از مجموعه های خود نمایشگاههایی در زمینه میراث فرهنگی و طبیعی و جهانی به موزه منطقه ای ارسال دارند و فعالیت بین موزه ای برقرار کنند در زمینه پژوهش نیز موزه می تواند بعنوان یک ایستگاه پژوهشی محلی و موسسات مرکزی عمل کند و از اطلاعات و وسایل در اختیار پژهشگران خود و سایر موسسات قرار می دهد .
نقـش و عملکرد اجتماعی انواع موزه :
عملکرد موزه بیش از هر نکته دیگر بازتاب آرمانها و اندیشه های انسانی ، محیط فرهنگی و اجتماعی ، کارها و خلاقیتهای پایان ناپذیر او در گذشته و حال است .
موزه مطالب خود را به زبان خاصی بیان می کند ، وسیله بیان او زبان اشیای واقعی است .از همین رو ، دارای قدرت نفوذ گسترده می باشد ، بازدید کننده محروم از نعمت خواندن و نوشتن با این زبان خاص به آسانی ارتباط برقرار می کند .
زبان خاص موزه دریچه ای از جهان سه بعدی را به روی بازدید کننده با سواد نیز باز می کند بویژه آن گروه از با سوادانی که از ادراک بصری دوبعدی چون نوشتار ، تصویر ، نقشه و عکس اشباع وخسته شده اند. این دریچه ممکن است کوچک و دیدگاهی از طریق یک میکروسکوپ الکترونیکی موزه های علوم طبیعی به سوی جهان ذره بینی باشد ، با آنکه تلسکوپ موزه فضایی باشد که بازدید کننده را به فضای لایتناهی هدایت می کند یا آنکه دریچه ای وسیع به سوی سرزمینها و اقوام ناشناخته و یا گذشته های دوردست باشد .
موزه های مردم شناسی و باستان شناسی و موزه های منطقه ای ، که علایق یک جامعه کوچک محلی را معرفی می کنند نمایانگر تواناییهای جوامع مختلف بشری هستند ، تواناییهای این اجتماع ، سیاسی ، اقتصادی ، علمی و هنری ، همین مجموعه ها کارهای پژوهشی دانشگاهها و پژوهشگران منفرد را یکسان تغذیه میکنند .
با استفاده از نقد و بررسی بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان در برنامه های فرهنگی موزه می توان به علایق فرهنگی آن جامعه پی برد .
پس آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که موزه در عین حال که در خدمت یک جامعه است معرف آن جامعه نیز می باشد .
خـدمات اجتماعی موزه ها :
موزه در درجه اول در خدمت جامعه خود است ، این جامعه جهانی باشد ، مانند بازدید کنندگان موزه های واقع در شهرهای بزرگ ، پایتختهای فرهنگی و مراکز جهانگردی یا جامعه ای بزرگ چون شهروندان یک کشور ، در این رده هم چنین موزه هایی ملی کشورها را میتوان نام برد ویا جامعه ای کوچک که مخاطبان موزه های منطقه ای را تشکیل می دهند یا موزه های تخصصی که در خدمت پژوهشگران یک رشته خاص قرار دارند و نیز موزهای محلی که ساکنان یک محله شهر را به دور خود جمع میکنند .
گرچه در پاره ای شهرهای بزرگ جهان هنوز موزه های قدیمی وجود دارند که به شکل گنجه باز مانده و بیشتر مورد بازدید معدودی از جهانگردان قرار میگیرند و خود شهروندان چندان به بازدید آنان راغب نمی باشند ، ولی این موزه ها فسیل شده و ایستا نیز باید دیر یا زود در برابر فعالیتهای فرهنگی و آموزشی جامعه خود تسلیم شوند .
نقـش آموزشی انواع موزه ها :
انسان مایل است که آموخته هایش را در جایی تجربه کند ، به کمال برساند و جان بخشد .
موزه ها چنین فضایی مـی توانند باشـند ، در این راستـا است که موزه ها نقـش آموزشی عمومی عده ای را در جـوامع بشـری ایفا می کنند.
هر موزه با بیان خاص خود حقایق را ارائه می دهند و جلوه ای از شعور ، استعداد ، درک و بینش و قدرت خلاقه ی انسان را عرضه می کند. موزه می تواند نقش آموزشی در جامعه داشته باشد اگر :
- از حالت ایستا بودن بیرون آید و به پویایی گرایش پیدا کند .
- در قالب فیلم های آموزشی ( تاریخی ، مذهبی و . . . ) به مدارس ودانشگاهها باز گردد .
- بازدید کنندگان جستجو گر ( دانش آموزان ، دانشجویان ) را در گروههایی به بازدید خود فرا خواند .
- اقدام به تهیه بروشور وکاتالوگ نماید .
- با عناصری ، خاطره بازدید از موزه را جاودانه نماید .
- تسهیلات و امکانات رفاهی در اختیار بگذارد .
در واقع موزه ، یک واحد تحقیقاتی ، فرهنگی ، هنری و آموزشی است که میراث فرهنگی هر کشور در آن به شیوه علمی وفنی نگهداری و مطالعه می شوند .
موزه صرف نظر از اهمیت نقش آن در آموزش همگانی , دارای عملکرد های متعدد دیگری هم هست .
هر موزه ، علاوه بر نقش مرکز آموزشی باید یک مرکز اطلاع رسانی علمی باشد ، لازم است یک کتابخانه به آن پیوسته باشد که مکمل اساسی آن باشد در ضمن موزه بطور مستمر با سازمانهای علمی و فرهنگی و آموزشی کشور جهت ارتقاء سطح بازدهی خود همکاری و هماهنگی لازم را داشته باشد .
از طرف دیگر با کلیه سازمانها و انجمن های فرهنگی و بین المللی در سطح جهانی ارتباط برقرار کند و علاوه بر استفاده از تجارب آنها با تشکیل نهاد در سر تا سر جهان ، هنر و فرهنگ مرزبوم کشور بطور شایسته معرفی کنند.