استانداردهای طراحی ویلا
مقدمه :
معماری یا مهرازی یعنی ارائه بهترین راه حل، چه استفاده از راهحلهای گذشته، چه آفریدن راهحل جدید برای رسیدن به هر هدفی۰
برای طی کردن یک پروژه باید ابتدا دانش و آگهی خود را نسبت به آن پروژه بالا ببریم شناسایی فضاها و گونه های معماری در آغاز هر طرحی باید انجام گیرد. از همین روست که در هنگام انجام فاز صفر( فاز مطالعات) ، فصلی به مطالعات گونه شناسی و شناسایی اصول و مقررات و فضاهای لازم برای هر گونه، اختصاص داده می شود.لازم به یادآوری است که هراندازه دانش ما نسبت به موضوع افزایش یابد، نتیجه کار نهایی ما پخته تر شده و از ارزشی افزون تر برخوردار خواهد بود. با مطالعه و دیدن کارهای معماران بزرگ می توانیم به نقاط قوت و ضعف آنها پی برده و تکنیکهای آفرینش فضا را از آنها اقتباس نماییم.چگونگی مطالعه معماران هم شیوه ویژه خود را دارد. برای شناخت هر چیزی باید اجزای تشکیل دهنده آن را یک به یک تجزیه و از دیدگاه های مختلفی تجزیه نمود. برای شناخت یک اثر معماری لازم است افزون بر شناخت ایده آن، آن اثر را از دیدگاه های مختلفی همچون نورپردازی، هندسه، الحاق و حذف حجم ها یا سطوح و خطوط، تناسبات به کاررفته،ریتم و تکرار موجود در بنا، عناصر تک و مجرد و عناصر تکراری و…. مورد بررسی قرار دارد دانش دیگر، همانا دانش چگونگی خلق فضای معماری است. از دیگر دانش ها ,دانش هندسه است. هندسه دانشی است کهن و به غایت ورجاوند( مقدس). دانش بعدی ، همانا داشتن آگاهی و دانش نسبت به تجربه های کهن بشری و از جمله تجربه نیاکان ایرانی ما در درازای ۷۰۰۰ سال تمدن ایرانی است.
نور:
نور عنصری است که با آن دیدن اشیا ممکن می شود۰ نور می تواند ریتم خلاقانه ای به یک فضای داخلی ببخشد۰ بدون نور، نه فرم را احساس می توان کرد، نه رنگ را و نه بافت را۰ نورپردازی در یک فضای داخلی پیامدهای مهمی در بردارد چه بسا نورپردازی مناسب یک فضا آن فضا را خوشامد و چشم نواز کند۰ نورپردازی در کنار ابعاد زیباشناختی، بعد عملکردی هم دارد۰ نور مناسب در طول شب در یک فضای داخلی می تواند حس محدود بودن یا ابهام و هراس را بر طرف کند۰ نور مناسب یک اتاق حتی می تواند چهره آدمی را گرم و صمیمی کند۰ به کمک نورپردازی می توان یک فضای داخلی را به جزایر نورانی متنوعی تبدیل کرد۰ پس، از باب مثال، غذاخوری باید نور ملایم و گرمی داشته باشد یا بهترین نورها برای حمام، منابع نوری کم ولتاژ هستند.
شناسایی فرم:
فرم، توده فیزیکی یک شیء است که سه بعدی بوده و وزن دارد.۰ فرم معمولاً به پوسته بیرونی بنا نسبت داده می شود، در حالی که فضای داخلی هم فرم خاص خود را تشکیل می دهد. معمولاً فرم فضای داخلی تابعی از عوامل مختلف است۰ هر چند نمود فرم بیشتر در پوسته بیرونی یک بنا است با این حال نمود بیرون و درون می تواند یک شکل نباشد۰
احساس کردن فضا:
در طراحی داخلی معمولاً استفاده مؤثر از فضا و ارتباط آن با محیط، مهم است۰ مسأله ای که در رابطه با فضا مطرح می شود، رعایت ابعاد انسانی در طراحی داخلی است۰ از قرن ها پیش رویکرد عمده فیلسوفان و معماران به عنصر فضا، برجسته بوده است۰ در طی سال های اخیر هم ارتباط بین ابعاد انسانی با فضاهای داخلی به یکی از فاکتورهای مهم طراحی بدل شده که از آن تحت عنوان ارگونومی یا کار پژوهی در دید کلی و اندام سنجی در دید جزئی، یاد می شود. در طراحی داخلی می بایست رابطه درسـت انسان با فضا تعریـف شود و ابعاد بدن انسان ها برای سهولت دسترسی های فضایی مد نظر قرار گیرد۰
بافت:
بافـت مشخصـه ای از یک شیء اسـت که با لمس کـردن یا دیدن به چشـم می آید. بافت می تواند نرم یا خشن، کشیده یا برجسته، زبر یا ابریشمی باشد. در طراحی داخلی پوسته ها و سطوح فضایی معمولاً بسته به عملکرد هر فضا تغییر می کند. چه بسا طراحی داخلی یک خانه نیازمند سطوحی نرم و منعطف باشد، اما فضای داخلی یک سینما چنین سطوحی را برنتابد.
شکل:
شکل، خط بیرونی یک شیء را تشکیل می دهد. در معماری معمولاً شکل و فرم را با هم اشتباه می گیرند ۰معمولاً شکل ها یا طبیعی هستند یا غیـرقابل مشاهـده یا هندسی. در ترکیب بندی یک فضا شکل اشیـا عامل تعیین کننده ای است. طراحان داخلی به کمک این عامل می توانند ترکیبات بصری گوناگونی پدید آورند۰
رنگ:
در تعریف رنگ آن را خاصیت بصری فرم دانسته اند. در حقیقت عنصر فرم از طریق رنگ معنا می یابد. رنگ در طراحی داخلی احساس آدمی را تحت تأثیر قرار داده و روی فرم تأکید می کند، ضمن آنکه رنگ، حس مقیاس را هم موجب می شود. کاربرد رنگ هم، از یک فضای داخلی به فضای دیگر فرق می کند و در کاربرد رنگ، توجه به خصلت های روانی آدمیان ضرورت تام دارد.
استاندارد ها
سقف:
ایزوله کردن کف آشپزخانه به خاطر شرایط خاص آن الزامی است. می توان
برای ایجاد عایق رطوبتی از دو شیوه قیر گونی و ایزولاسیون ـ ایزوگام استفاده کرد. . در شیوه قیر گونی برای اطمینان بیشتر از دویا سه لایه قیر گونی استفاده می شود . ایزوگام لایه ای ظریف ،بدون چین و چروک واطمینان بخشی است که با استفاده از حرارت چسبانده می شود. می توان کف آشپزخانه را با سنگ ،سرامیک و کف پوش های پلاستیکی مفروش کرد ،البته گاهی اوقات درز های بین سنگ و سرامیک محل تجمع مواد غیر بهداشتی می شود . می توان برای عدم تجمع آلودگی ها در بین درزها از سنگ و سرامیک با ابعاد بزرگ استفاده کرد . اصولاً سنگها بر اساس جلوه وکارآرایی دارای قیمت های متفاوتی هستند . سنگ گوهره پر مصرف ترین سنگ در صنعت ساختمان سازی است اما این سنگ جاذب آب است و ایجاد گرد و غبار می کند .
دیوار:
دیوار آشپزخانه است . برای ایمن شدن دیوار ها در برابر رطوبت عایق
رطوبتی کف را تا ۸۰ سانتی متر از دیوار ها بالا می آورند . در دیوار پشت کابینت ها از رنگ کاشی و سنگ ارزان استفاده می شود . بعلت متغیربودن جای یخچال اجاق گازوغیره دیوار پشت آنها را با کاشی مرغوب می پوشانند. بهتر است در آشپزخانه از رنگ روغنی براق استفاده شود
سقف:
. در سقف آشپزخانه باید از مصالحی که جاذب رطوبت نبوده و قابل شستشو باشند استفاده کرد . رنگ آمیزی سقف آشپزخانه بوسیله رنگهای روغنی براق صورت می گیرد.
حرارت و برودت:
حرارت و برودت در آشپزخانه است ،که اهمیت زیادی دارد . در بعضی از اقلیم ها ممکن است فضای آشپزخانه به شوفاژ یامنبع حرارتی دیگری که از انرژی برق تغذیه می شود نیاز داشته باشدو یا برعکس به سرمایش نیاز داشته باشد .
پنجره:
پنجره جهت عبور و مرور نور و هواتعبیرمی شود . لذا پنجره از ملزومات آشپزخانه است و طول استانداردآن نباید کمتر از دو متر باشد . برای تخلیه هوای داخل آشپزخانه از هواکش استفاده می کنند . هواکش ها به اشکال مختلف و د رفضاهای مختلف بکار می روند. برای استفاده بهتر از هواکش ها ،در بسیاری از مسیر های عبور هوا لوله های دودکش قرار می دهند و بعد از آن هواکش را نصب می کنند که هوا را بطور مستقیم به بالاترین سطح ساختمان برساند .
درب ورودی
آشپزخانه در صورتی که OPEN نباشد دارای درب است . شکل کلی درب آشپزخانه باید دارای سطحی صاف ورنگی براق باشد اصولاً فضای آشپزخانه نباید دارای پرز یا اختلاف سطحی خاص باشد که نتوان براحتی آن را تمیز کرد .
کابینت :
از جمله وسایل موجود در آشپزخانه ،کابینت با معیار استاندارد است . به دلیل چیدمان خیلی جالب و یکنواختی که کابینت میتواند داشته باشد وسایل شخصی ، لباسشویی و غیره را داخل کابینت قرار میدهند .
ـ انواع کابینت :
کابینت به دو صورت فلزی و چوبی وجود دارد.بدلیل جلوگیری از زنگ زدگی و پوسیدگی همچنین به منظورایجاد استحکام بیشتر درساخت بدنه کابینتهای فلزی و چوبی از فلزات رنگی و صفحات مرغوب چوبی استفاده می کنند .
ابعاد کابینت :
به منظورتسلط مصرف کننده بر قفسه هاعمق بخش دیواری و زمینی کابینت به ترتیب ۶۰تا۵۰ تا ۳۰ سانتی متراست .
ـ یخچال : در آشپزخانه یخچال ، فریزر و یخچال فریزر پهلوی هم وجود دارند که نوع اخیر به برق و شبکه آب خانه وصل می شود . برای سهولت در انجام کار بهتر است یخچال چند در داشته باشد.
اتاق پذیرایی :
معمولاً از اتاق پذیرایی برای برگزاری مهمانی ، دید باز دید ، دعوت وپذیرایی از اقوام و دوستان استفاده می شود. در خانه های بزرگ اصولاًجالبترین و مناسبترین فضای ساختمان را به این مکان اختصاص می دهند . بهترین وسایل و ظروف منزل برای پذیرایی ازمیهمانان در این فضا استفاده می شود . تزیین چیدمان این اتاق بایدبه گونه ای باشدکه انگیزه وشور و شوقی برای گفتگو ایجاد نماید.نوع و فرم ظروف و وسایل مورداستفاده در اتاق پذیرایی تأثیر زیادی در ایجاد ارتباط و مراوده بین افراد دارد .
نور اتاق پذیرایی :
وجود نورطبیعی( پنجره) در محیط پذیرایی ازاهمیت زیادی برخوردار است . معمولاً زیباترین پنجره و منظره در ساختمان به اتاق پذیرایی اختصاص داده می شود . استفاده ازانواع نورهای مصنوعی و پرده های مختلف نقش مؤثری در زیبایی این فضا دارد .
ارتباط اتاق پذیرایی باقسمتهای دیگرخانه :
فضای پذیرایی در ارتباط نزدیک با غذا خوری و ورودی بوده و با اتاق خواب و آشپزخانه ارتباط غیر مستقیم دارد .
کف پوش اتاق پذیرایی :
از آنجایی که معمولاً مهمانان با کفش وارد اتاق پذیرایی می شوند بهتر است کف پذیرایی بدلیل رعایت مسائل بهداشتی از سنگ یا سرامیک باشد .
استفاده از پارکت در فضای پذیرایی بدلیل مقاومت کم آن و جذب گردو غبار مناسب نیست . سنگ و سرامیک مورد استفاده در کف پذیرایی علاوه بر بزرگ بودن ،باید دارای رنگ های روشن باشندتا درز بین آنهامحل تجمع میکروب و آلودگی نشود .
تزیین فضای پذیرایی :
استفاده از گل و گیاه در تزیین این فضا بسیار اهمیت دارد . وسایل گرمازا و سرمازای مورد استفاده در این فضاباید از زیبایی لازم برخوردار باشند یا در پوششی از زیبایی قرار بگیرند. مبلمان مورد استفاده در پذیرایی باید نفیس و باارزش باشد و احتیاجی به تعویض کوتاه مدت نداشته باشد. چیدمان زاویه داریا مستقیم مبلمان ونیز رنگ آمیزی ملایم و مناسب در کاهش و افزایش وسعت این فضا تأثیر زیادی دارد . معمولاً در فضای پذیرایی ، مطالعه صورت نمی گیرد و از کتابخانه صرفاً برای تزیین فضای اتاق استفاده می شود.
اتاق نشیمن :
اتاق نشیمن محل تجمع افراد خانواده است و بیشترین اوقات افراد خانواده در این فضا می گذرد. میز و صندلی باید در این فضا بر خلاف دیگر فضاهای خانه مثل آشپزخانه بسیار راحت باشد . اتاق نشیمن بهترین فضا برای ادامه فعالیتهای روزمره بخصوص انجام تکالیف کودکان می باشد . شناخت دقیق فضای اتاق نشیمن باعث می شود وسایل و امکانات مورد نیاز برای این مکان را به صورت مطلوبی فراهم کنیم فضای نشیمن گاهی می تواند محل حضور مهمانان باشد .بهتر است که ارتباط اتاق نشیمن با
ورودی غیر مستقیم و با غذا خوری و اتاق خواب مستقیم باشد . فضای نشیمن رامی توان بوسیله پارتیشن از فضاهای دیگرخانه جدا کرد . در هنگام تزیین و چیدمان اتاق نشیمن باید دقت نمود که آرامش و تنوع در فضا حاکم شود. تزیین وسایل موجود در این فضا باید طوری صورت بگیرد که مانع عبور و مرور افراد نشود . معمولاًمحل قرار گرفتن کتابخانه در اتاق نشیمن است .
نور :
جهت تابش نور در فضای اتاق نشیمن اهمیت بسیار زیادی دارد و باید بر خلاف حرکت دست باشد . همچنین استفاده از نور طبیعی در اتاق نشیمن (پنجره و پرده ) در این فضا مسئله مهمی است . بهتر است در فضای نشیمن از نور های متمرکز استفاده نشود. استفاده از نور های مخفی در ایجاد آرامش این فضا مناسب تر است .
کف فضای نشیمن :
کف اتاق نشیمن با سنگ ، سرامیک و یا پارکت فرش می شود. نباید محل قرار گرفتن وسایل صوتی و تصویری مثل تلویزیون در مقابل پنجره و یا پشت به آن باشد .
وسایل گرمازا:
وجود کانال کولر در اتاق نشیمن علاوه بر اشغال فضای زیاد باعث ایجاد سطوح مختلف می شود. این مسئله را می توان با کاربرد نور ورنگ در تزیین فضا خنثی کرد . در اتاق نشیمن وسایل گرمازا (بخاری و یا شوفاژ ) باید نزدیک پنجره باشند .
برای ایجاد تنوع در فضای اتاق نشیمن می توانیم از وسایل ساده و قابل تعویض مانندپارچه استفاده کنیم.همچنین می توانیم برای تزئین از وسایل تزیینی و عکس های خانوادگی استفاده کنیم . با استفاده از گل و گیاه در کنار پنجره می توانیم ارتباط زیبایی بین محیط داخل و خارج خانه ایجادنماییم . بهتر است در هنگام مطالعه بجای استفاده از نورهای سقفی از چراغ مطالعه استفاده شود .
اتاق خواب :
مهمترین مسئله در فضای اتاق خواب ، گرد آوری امکانات برای ایجاد آرامش است .در ضمن باید بدانیم که عملکردهای دیگری غیر از خوابیدن مانند مطالعه ، نشستن و گفتگو نیز در این فضا صورت می گیرد. بهتر است هر یک از اعضای خانواده دارای اتاق خواب جداگانه ای باشند .
ارتباط اتاق خواب با فضای خانه :
ارتباط اتاق خواب باید با فضاهای دیگر خانه بخصوص حمام، نزدیک و راحت باشد.
نور در اتاق خواب :
تابش مستقیم خورشیدو وجود نور کافی در این فضا اهمیت فراوانی دارد . بهتر است اتاق خواب به دلیل رعایت مسائل بهداشتی در نمای جنوبی ساختمان احداث شود . معمولاً پنجره اتاق خواب دارای دو پرده است :
پرده توری:زمانی که فضاا از نور خورشید برخوردار نیست از آن استفاده می شود.
پرده ضخیم : که مانع عبور نور شدید می شود و لذا باعث ایجاد آرامش در این فضا می شود.
تتخواب :
به دلیل رعایت مسائل پزشکی در سلامت بدن، بهتر است سطح تختخواب محکم باشد و از تخت خواب نرم کمتر استفاده شود.همچنین بهتراست ابعاد تختخواب دو نفره، ۲×۲ متر وابعاد تختخواب یک نفره ۱×۲ مترباشد .نوع فلزی تختخواب استقاوت بیشتری نسبت به نوع چوبی آن دارد . ملحفه ها و
بالش هامحفاظ خوبی برای پوشاندن بدنه تختخواب هستند . جنس این وسایل بهتر است عمدتاً از مواد اولیه طبیعی باشد نه مواد مصنوعی .
کمد :
کمد از وسایل وملزومات دیگر اتاق خواب است که باید فضای لازم جهت نگهداری البسه ، کیف ، کفش و غیره را داشته باشد .
دراور:
وجود میز آرایش و آینه تقریباً بزرگ در اتاق خواب بسیار ضروری است . بهتر است وسایل مورد استفاده در اتاق خواب از وسایلی باشند که به راحتی قابل تعویض هستند.
اتاق خواب کودک:
معمولًاچگونگی تزیین اتاق کودک و چیدمان وسایل در آن، به عنوان یکی از دل مشغولیها و سرگرمیهای خانم خانه قرار می گیرد و عرصه بسیار جالبی برای خواستهای عاطفی خانواده می باشد. مهمترین نکته ای که باید برای ایجاد آرامش در اتاق کودک در نظر گرفته شود این است که همان طور که کودک به تدریج رشد می کند، باید وسایل اتاقش نیز انعطاف لازم با این رشد را داشته باشند . قبلاً گفته بودیم که قد انسان را به طور متوسط ۱۷۰ سانتی متر در نظر می گیرند اما انسانی که ما در اینجابا او سر و کار داریم دراین مقوله نمی گنجد و باید این استاندارد را در مورد او فراموش کنیم . قد کودک تقریباً هر روز و هر هفته رشد می کند. بنا براین باید وسایلی که برای او تهیه می کنیم انعطاف لازم را داشته باشند.اشتباهی که گاهی بعضی از خانوادها مرتکب می شوند این است که بر اساس سلیقه و علایق خود وسایلی را تهیه می کنند که فقط برای مدت کوتاهی قابل استفاده است و یا اینکه کودک را مجبور به استفاده از وسایلی می کنند که با ابعاد فیزیکی او تناسبی ندارد . اما باید دقت شود که وسایل مورد استفاده کودک در شکل گیری شخصیت و تربیت او تأثیر به سزایی دارند و باید در انتخاب آنها دقت فراوانی مبذول شود .به طور کلی فرم و اندازه اتاق بچه باید بسته به استفاده کننده ء آن قابل انعطاف باشد . معمولاً مشکل اصلی خانواده ها این است که اتاق بچه مطابق با سلیقه پدر و مادر آماده می شود . استفاده از رنگهای متضاد در اتاق کودک ممکن است در بعضی از حالات برای او خیلی جالب
باشد اما در مواقع دیگرکودک نیاز به رنگهای آرام بخش دارد. دانستن و رعایت این مسایل مستلزم آن است که مادران آموزشهای لازم در این زمینه را دیده و با شخصیت و روحیات کودک خود در سنین مختلف آشنا شوند .
دمای اتاق کودک :
از مسایل مهم دیگر در اتاق کودک تعیین میزان سرما و گرمای این اتاق است . گاهی دیده شده است که وقتی پدرو مادر شخصاً احساس سرما و یا گرما می کنند تصور می کنند که کودک هم همین احساس را دارد .در صورتی که شاید این موضوع در موردکودک صدق نکند .میزان گرما و سرمای اتاق بچه باید متناسب با وضعیت جسمی خود کودک تنظیم شود .
خصوصیات کلی اتاق کودک :
اصولاً بهتر است محل استقرار اتاق کودک در نمای جنوبی ساختمان باشد تا از نور خورشید بر خوردار گردد . وسایل گرمازا در اتاق کودک نباید به هیچ وجه در دسترس او قرار داشته باشند .
میز کار ، میزبازی، وسایل بازی و تخت خواب کودک باید از مواد و وسایل طبیعی تهیه شده باشند نه ازوسایل مصنوعی ،زیرا بچه هابه طور مداوم در تماس مستقیم با این وسایل هستند . اصولا ً بچه ها خیلی زیاد عرق می کنند وگاهی برای مدت طولانی تن برهنه خود را به وسایل می چسبانند . گفته می شود بیماریهای سرطانی گاهی در اثر ارتباط تن برهنه کودک با وسایل و امکانات پلاستیکی و ایجاد تعریق بین آنها شکل می گیرد که ممکن است سالها بعدبروز کند. بهترین جنس برای وسایل کودک، وسایل چوبی هستند . رنگ و فرم وسایلی که بچه ها از آنها استفاده می کنند در تعیین و شکل گیری شخصیت آنها نقش مهمی دارد . با توجه به تفاوت سلیقه دختران و پسران رنگ و فرم مورد استفاده برای کودکان دختر و پسر نیز تفاوت می کند . دختران بیشتر به رنگهای صورتی و لیمویی وپسران به رنگ های آبی روشن و خاکستری علاقمند می باشند . در کنار این رنگها معمولاً کودکان از دیدن رنگهای متضاد نیز خوشحال می شوند و به سمت آنها جذب می شوند . اما از آنجا که هر کودکی قیافه و خصوصیات خاص خود را دارد علایق و سلیقه های آنها نیز متفاوت است . نبایدبه اشتباه تصور شود که علایق کودکان با یکدیگر و یا با علایق ما مشترک است . در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات در اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخورداراست .
کودکان به نقاشی و حجم سازی بسیار علاقمند می باشند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند ، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان .گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوده ها می شود. اما باید دقت نمود که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم .و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم .به طور کلی آشنایی با روانشناسی کودکان و چگونگی تزیین اتاق آنان مسئله بسیار مهمی است به طوریکه شاید بتوان گفت ارتباط بسیار زیادی بین تزیین اتاق کودک و اصلاح جامعه وجود دارد.
غذا خوری :
غذا خوری محل امتحان فعالیت کدبانوی خانه است .کدبانوی خانه در این فضا عشق و علاقه خود را بکار می بندد تا فضای مناسبی برای اعضای خانواده فراهم کند . فضای غذاخوری باید علاوه برداشتن ارتباط مستقیم با آشپزخانه دسترسی آسان و مستقلی با اتاق نشیمن و پذیرایی داشته باشد .
طراحی فضای غذاخوری :
برای طراحی مطلوب فضای غذا خوری بایدابتدا از این فضا و عملکردهای آن شناخت کافی پیدا کرد . بهتر است هنگام صرف غذا در شب، نورموجود فقط روی میز غذاخوری تابیده شود. استفاده از رنگهای لطیف و ملایم در سطوح بزرگ به زیبایی فضا کمک می کند .معمولاًمیز غذاخوری نسبت به تعداد مصرف کنندگان به صورت دایره ، مستطیل و مربع طراحی می شود . میز و صندلی این فضا باید فقط مخصوص استفاده در این فضا باشد . توصیه می شود،برای غذا خوری از مبلمان چوبی استفاده شود .
توالت:
بدلیل مصرف زیاد آب در توالت مسئله ایزولاسیون در آن از اهمیت زیادی برخوردار است . برای مفروش کردن دیوارهای توالت ، توصیه می شود از کاشیهای بزرگ استفاده شود.چون این کاشیها دارای درزهای کمتری هستند.
تهویه مطلوب :
نور و تهویه مطلوب در ساختمان دستشویی اهمیت فراوانی دارد . بدلیل رعایت مسائل بهداشتی ، الزاماً باید در توالت از رنگهای روشن استفاده شود . زیرا که رنگ های روشن لکه ها را بهتر نشان می دهند . هدایت هوای داخل دستشویی به طرف بالا ترین بخش ساختمان از ضروریات است ، باید در ساختمان یک کانال یا لوله تهویه جداگانه برای توالت وجود داشته باشد .
کاسه توالت :
بهتر است که در توالت از کاسه توالت مستطیلی شکل و گود استفاده شود. برای استعمال این نوع کاسه باید وسعت فضای ساختمان تؤالت مد نظر قرار بگیرد .
تخلیه توالت :
از مسایل دیگری که بایددر توالت مد نظر قرار بگیرد ، سوراخ تخلیه و نحوه قرار گرفتن آن است . تخلیه ساختمان توالت با استفاده از فلاش تانک صورت می گیرد . فلاش تانک می تواند از دو جنس پلاستیکی یا فلزی بوده و در حجم های چهار، شش و یا دوازده لیتری باشد . در صورت نبودن فلاش تانک می توان از شیر تخلیه یا فلاش استفاده کرد . وجود سیفون در انتهای توالت به جهت جلوگیری از انتشار بوی نامطبوع بسیار اهمیت دارد .
چنانچه ساکنان منزل به دلایل پزشکی به جای آب از دستمال کاغذی استفاده می کنند ، جای دستمال باید طوری قرار بگیرد که در معرض ترشح آب نباشد .
رنگ تجهیزات توالت :
تمام وسایل داخل توالت از جمله کاشی ، فلاش تانک ، شیرآلات و حتی سطل زباله باید بدلیل رعایت مسائل بهداشتی رنگ روشن داشته باشند .
محل استقرار توالت :
محل استقرار توالت ایرانی و فرهنگی در شمال و جنوب ساختمان نیست . این مسئله علاوه بر داشتن دلایل مذهبی به علل گوناگونی مثل نحوه گردش کره زمین ، وزش باد وجریان آب و هوا انجام نمی شود.
اصولاً در فضای توالت ازوسایل گرمازا استفاده نمی شود . زیرا این فضا باید خنک باشد .
ساختمان حمام :
بررسی استفاده از حمام در منازل نشان می دهد که ایرانیهادر گذشته بسیار پیشتراز کشورهای پیشرفته فعلی از آن استفاده می کردند . حمام باید در ارتباط نزدیک با اتاق خواب بوده و یا از طریق درب مجزا بااتاق خواب ارتباط داشته باشد . درب حمام باید بدلیل ترشح فراوان آب ، از جنس مناسب و ضد رطوبت باشد . مسئله ایزولاسیون در قسمت کف حمام از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و باید دقت زیادی نسبت به آن مبذول گردد .اصولاً سقف حمام باید کوتاه باشد .برای این منظور معمولاً از سقف کاذب استفاده می شود.کوتاه بودن سقف حمام به دو دلیل لازم و ضروری است . اول اینکه گرم کردن حمام آسان باشد . دوم اینکه چون معمولاً در طبقات بالای ساختمان، روی حمام پایینی، حمام دیگری جایگذاری شده و لوله ها از سقف آن عبور می کنند ، سقف کاذب باعث پوشش این منظره می شود .به عبارت دیگرسقف کاذب باعث پوشش لوله های مربوط به طبقه بالا شده و در هنگام خرابی و پوسیدگی آنها بسیار کارآمد است.
وجود نورو پنجره در حمام ، به دلیل انجام عمل تهویه و خروج بخار و … یکی از ملزومات مهم حمام می باشد . حمام بر عکس توالت نیاز به وسایل گرمازا دارد . همچنین در ساخت تأسیسات و لوله کشی حمام باید دقت بسیارزیادی صورت گیرد . به عنوان مثال استفاده از لوله های روکار، ضمن جالب نبودن باعث عدم رعایت مسایل بهداشتی نیز می شود.
دوش :
یکی از ملزومات حمام دوش آب سرد و گرم است که در اشکال مختلف
وجود دارد . دوش ساده دارای علم است که در آن آب بصورت موضعی ، قابل استفاده نیست . برای تسهیل این مشکل، دوش تلفنی ساخته شده که در آن علاوه بر قابل مصرف بودن آب بصورت علم ، برای شستشوی مناطق مختلف بدن یا حمام نیز بکار می رود ، میزان ارتفاع ، فاصله و محل قرارگرفتن صابون و شامپواز دوش اهمیت زیادی دارد .
وان :
وان شامل دو قسمت سر ریز و زیر آب (محل خروج آب ) می باشد.
.زیرآب قسمتی در ته وان است که محل خروج آب می باشد . سرریز سوراخی نزدیک به لبه بالای وان می باشد . وان در اشکال و اندازه های مختلف ساخته شده است .جنس وان معمولاً از چوب ، فلز (چدن )و پلاستیک است . بهترین نوع وان، نوع فلزی آن می باشد که البته این نوع ، علاوه بر گران بودن، در مقابل سرما و گرما نیز انعطاف ندارد. نوع پلاستیکی آن زنگ نمی زند ، اما عیب آن این است که چون آب بندی در اطراف آن صورت نمی گیرد، معمولاً با مقاومت کم پلاستیک و تحرک مصرف کننده از نظر ریزش آب مشکل بوجود می آید . میزان آب درون وان توسط وسیله ای بنام شناور کنترل می شود .
توالت فرنگی :
در حمام معمولاً توالت فرنگی نیز وجوددارد ،در قسمت بالای سیفون این وسیله، مقدار زیادی آب جمع می شود که عایق بسیار خوبی برای سرایت نکردن بو به داخل حمام می باشد.
پیشگفتار:
خانه ، مکانی است که می توانیم آنچه را از بیرون خریداری می کنیم درآن به نمایش بگذاریم .در جریان خرید، ما تبدیل به شخصی می شویم که از میان آن همه تنوع ، «چیزی خاص» را برگزیده است . ما به انسانی بدل می شویم که امکان «گزینش» خودرا آشکارا می بیند. ما ، موجودی هستیم که قادر به گزینش می باشیم و اشیاء تجلی این گزینش می شوند و معنای خودرا به واسطه ی قرار گرفتن در جهان ما بدست می آورند
درخانه ، اشیایی را می بینیم که به نمایش گذاشته شده اند ، اما نمایش گذاشتن نه به معنای آنکه اشیاء را موزه وار بچینیم و به دیدن آن ها بسنده کنیم . بلکه آنها را برمی گزینیم تا زندگی «با -آنها» را درخانه پی بگیریم . تا «در میان- آنها» زندگی روزمره را دنبال کنیم . درخانه ، کاربردی ترین رابطه ی ممکن با اشیا برقرار می شود . ما همواره به نسبت استفاده ای که از آنها می توانیم بکنیم ، به آنها می نگریم
فرش را بر روی زمین پهن می کنیم تا بتوانیم بر روی زمین پای برهنه راه برویم . بتوانیم بر روی زمین بخوابیم . فرش ، می گذارد که سفره ای بر روی زمین پهن شده و غذا درمعیت دیگران صرف شود . فرش با همه ی این کاربری هایش بر ما رخ می نماید. اما همزمان رابطه ای پنهان بین ما و زمین برقرار می کند . رابطه ای که فضای وجودی ما را تجسم بخشیده و آن را بر روی زمین مستقر می کند . فضای وجودی ما در خانه ، سطحی افقی به نام کف می یابد که چیزی به نام فرش آن را می پوشاند
این فضا سطحی دیگر به نام دیوار هم دارد . درخانه ، تابلویی ، گلدانی ، ظرفی و … خودرا بر روی این وجه از فضا قرار می دهد . گاهی دیوار فرو می رود و این اشیا را در بر می گیرد . آیا این اشیا هم با وجه کاربردیشان بر ما آشکار می شوند ؟ ما گلدان را برای زیباییش در طاقچه می گذاریم، اما حین نگاه کردن به آن ماهیتش را درمجموعه ی اتم هایش نمی دانیم، بلکه در خاصیت زیباییش آن را می بینیم ظرفی که یادگاری است، عکسی که جای تهی یک منظره را پر می کند و… این اشیا بر روی دیوار ، روبروی خط افق دید ما جای می گیرند و ما را در پیوند بین زمین و آسمان می گذارند. دیواره ای که از زمین بر می خیزد و به سمت بالا می رود و درمرکز سقف ، چراغی آویزان می شود که از مرکز بر ما نور می بخشد . این شیء هر روزه با کارکردی که دارد بر ما آشکار می شود . جایگاه پخش روشنایی . ما به نور محتاجیم و این احتیاج را چراغی رفع می کند . اما این روشنایی از بالا گسترده می شود . ا زسقف که بر بالای سرمان قرار دارد پس این اشیا ما در نسبت با سه وجه بنیادی فضا ، یعنی ، کف، دیواره و سقف قرار دادند.
اما امروزه روزمرگی ما در کنار شی ایست که بی توجه به این نسبت ها ، فضایی مجازی خلق می کند : تلویزیون دیوار و سقف و کف ، عناصر فضایی هویت دهنده به انسان می باشند . به« فضای وجودی» تعین می بخشند و آن را تجسمی معمارانه می بخشند . اما تلویزیون از وجه سلبی هویت اقدام می کند. مهم نیست که ما کجا هستیم . دو چشم و یک صفحه برای بودن کفایت می کند . پس به تدریج همه ی آن اشیاء از اعتبار فاقد می شوند . چون ما در دنیایی مجازی ، در میان چیز ها نخواهیم بود بلکه چیزها روبروی ما قرار خواهند گرفت پس« نا کجا »شکل می گیرد . نا کجایی که ما را به هر «کجا »که خواست می برد و در فضایی تهی تنها می گذارد .
ما به خانه ” نمی رویم” ، بلکه به خانه ” باز می گردیم ” . رفتن دردل خود دوباره رفتن را در پی ندارد . رفتن یا ناظر بر جایی است که از آن جدا می شویم یا جایی که به سویش روانه می شویم و یا ناظر بر مسیری است که در حال پیمودنش هستیم . اما نشانی از تکرار در آن نیست .
رفتن نشان از روانه شدن به سوی جایی آشنا را ندارد . رفتن به هر جایی ممکن است صورت بگیرد . رفتن به مدرسه، بانک ، مغازه ، بیمارستان ، هتل ، پارک و…. اما به محض ورود به چنین جاهایی می دانیم که ممکن است دیگر بدانجا باز نگردیم ،یا آنکه مدت زمان محدودی را در آنجا سپری خواهیم کرد .
مدرسه به هر حال زمانی تمام خواهد شد و من هیچ وقت بدانجا باز نخواهم برگشت و این حقیقت از روز نخستین رفتنم به مدرسه بر من رخ می نماید .
اما خانه مکانی است از جنسی دیگر . از جنس بازگشت . زیرا هر روز و هر لحظه که از خانه خارج می شویم مکان خموشانه می گوید که دوباره باز خواهیم گشت . بنابر این آدمی گام هایش را با نیرویی متفاوت به سمت خانه بر می دارد نسبت به زمانی که به سوی مدرسه پیش می رود .
در این مقاله، به «خانه» و مفاهیم مادی و فرهنگی و تاریخی و ارزشی آن نظری میافکنیم و ابعاد مفهومی آن را در حد مقدور در معرض قضاوت اساتید و صاحبنظران معماری قرار میدهیم.
در پایان با کمال تشکر از خانم مهندس ساناز حائری که راهنمایی اینجانب را به عهده داشته و با ارائه نظرات صائب خود در تدوین این پایاننامه، راهنماییهای ارزشمندی نمودهاند.
همچنین از تمامی اساتید گروه معماری که در طول این دوران نکات ارزشمندی را از ایشان آموختم، تشکر می نمایم.
مقدمه:
خانه شاید یکی از ابتداییترین و اصلیترین گونههای معماری باشد. شاید بتوان پذیرفت معماری با «خانه» و سرپناه آغاز شده است. جستجو برای یافتن و سپس تلاش برای شکل دادن و ساختن سرپناه، از بسیاری از فرمهای دیگر معماری قدیمیتر و حیاتیتر است. پیش از آن که معماری نیایشگاهی یا معماری آرامگاهی به وجود آید؛ یا پیش از آن که انسانها مکانهایی را برای داد و ستد کالاهایشان طراحی کنند و فضاهای دیگری را به امور آموزشی اختصاص دهند و سپس به طراحی فضاهای شهری و عمومی بپردازند، «خانه» بوده است.
الگوی اصلی و بنیادین کلیه فضاها در طراحی، همان خانه است. موزه، خانهی اشیا است، بیمارستان خانهی بیماران، مسجد خانهی خدا، مدرسه خانهی بچهها و شهر خانهی مردم است. به همین ترتیب خانههای بیشماری وجود دارند. و اما خانهی واقعی، خانهای است که تکفضایی باشد. خانههای اولیه تک فضایی بودهاند. به همین دلیل برخی از معماران، ایاصوفیه را برجستهترین اثر معماری جهان میدانند.
جای شگفتی فراوان است که بسیاری معتقدند شرایط جهان امروز و کوچک و متراکم شدن اقامتگاه و رواج آپارتماننشینی موجب به خطر افتادن مفهوم خانه و حتی از بین رفتن آن شده است. در حالی که به هیچ وجه چنین نیست. چه بسا احساس هویت و آرامشی که یک آپارتماننشین در آپارتمان خویش بدان دست مییابد، برای فردی که در خانهای مجلل و با اتاقهای تو در تو زندگی میکند، آرزویی دستنیافتنی باشد. در واقع تغییر ساختار فیزیکی اقامتگاهها با توجه به شرایط زمانه، نمیتواند خللی بر مفهوم خانه وارد کند؛ چرا که سکونت و داشتن خانه، نیاز ذاتی، روانی و همیشگی بشر است. بیخانمانی ما انسانهای معاصر، ریشه در همین ناتوانی ما در خانه کردن دارد. ما در خانههایمان اتراق میکنیم، شب را سحر میکنیم، تا دوباره در جادهی بیانتهای روزمان طی مسیر کنیم. ما مقیم خانهمان نیستیم. ما توان اقامت را از دست دادهایم. خانههای ما به واقع کاشانههایی بیرمقاند. کالبدهایی مسطح و بیعمق.
اما هر خانهای برای ما خانه نیست. به جرأت میگویم که کالبد معماری خانه، تنها بخش کوچکی از یک خانه است که امکان خانه شدن اثر معمار را فراهم میکند. بخش زیادی از خانه را خاطرات و آن چیزی که حال و هوای خانه مینامیم، برای ما میسازد ( لحظهای به خانه مادربزرگ – پدربزرگ خود یا خانهای که از آن دور هستید، فکر کنید. شاید با همه زشتیهایش، فقط برای شما زیبا باشد) به نظر من، معماری خانه را ساکنان آن انجام میدهند ( با توجه به این که همه ما معمار دنیا آمدهایم و بعد فراموش کردیم) و بخش عمده این معماری، معماری داخلی است.
۱-۱ شناخت و معرفی موضوع:
الف) عنوان طرح :
خانه من
ب) علت انتخاب موضوع :
فضای مسکونی که انسان در آن سکونت می گزیند با دیوارها و کف وسقف و….. هویت خانه مسکونی را شکل می دهند این ساختار پناهگاهی است در مقابل باد و باران و …. علاوه بر تامین نیازهای اولیه انسان همچنین مفهوم تعلق خاطر را در ذهن افراد پر رنگ تر می کند و کانونی پدید می آورد که می تواند قلب یک فضایی مسکونی به حساب آید. هدف من طراحی خانه ای است که با روح و روان انسان رابطه برقرار کند و پایگاه معنوی افراد خانه بشمار آید.
ج) هدف و ضرورت :
مرکزیت قرار دادن کانون خانواده به عنوان یک اصل و طراحی خانه ای که نیازهای روحی و روانی تک تک افراد خانواده را تامین کند . از خداوند منان خواستارم مرا در رسیدن به این هدف یاری رساند.۰
۱-۲ خانه :
خانه کهن ترین ، مهم ترین و حیاتی ترین فضای زیست انسان بوده است وشاید بتوان بیان کرد که تنها فضایی است که از برخی جنبه ها برای انسان و جوامع انسانی بلکه برای سایر جانوران نیز نقشی حیاتی و ضروری داشته است وجود اشتراک لفظی و معنایی بین واژه های لانه ، خانه و کاشانه و آشیانه در زبان فارسی را نمی توان فکر نشده دانست انسان از دوران کهن می دانسته که برخی از جانوران مانند زنبور عسل و موریانه لانه هایی بسیار دقیق و پیچیده و طراحی شده می سازد و بسیاری از پرندگان با چه دقتی لانه و آشیانه خود را برفراز درختان می ساخته اند . به ویژه در گذشته که سکونت گاه ها و محیط های زیست انسانی در درون یا پیوسته به بسترهای طبیعی بوده و به همین دلیل احترام به آشیانه برخی جانوران چنان بوده که ویران کردن آن را جایز نمی دانستند.
اگر قبول کنیم که کار معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است. پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است « شکل» و « زندگی » به عبارت دیگر معماری درصد ساختن ظرف برای مظروف است ظرفی به نام بنا برای مظروفی به نام زندگی انسان است .
پیداست که توجه بیش از حد به هر یک از دو عامل شکل و زندگی و وانها دن دیگری و یا تلقی نادرست از آنها به معماری نامطلوب و ناموفق منجر می شود معماری نامطلوب معماری است که انسان ها در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن و انسجام و آرامش نمی کنند بررسی معماری اخیر و محصولات آن به ما می گوید که توجه بیش از حد به ظرف و غفلت از مظروف باعث ایجاد فضاهای فاقد روح منجر می شود گویا معماری امروز از این نکته غافل شده است که علت وجودی ظرف جای دادن مظروف به بهترین نحو است .
برای ساختن ظرف خوب باید مظروف آن را به درستی شناخت معماری خوب مستلزم شناخت خصوصیات مظروف آن یعنی معیارهای زندگی بهینه است پیدا است که مقصود از زندگی کل آن است نه برخی از وجوه آن پس شرط لازم برای معماری خوب برای رسیدن به مکان هایی زنده و جاودانه شناخت زندگی است . پس معمار در معنای عام آن یعنی هر که به ساختن عمارتی اقدام می کند نه تنها باید خصوصیات آن نوع از زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد بلکه باید به تصوری از زندگی بهتر رخ دهد بشناسد.
با توجه به مطالب بالا انسانی بودن معماری مقوله ای است کاملا اثبات شده .
بدین ترتیب رابطه جایگاه طبیعی انسان یعنی خانواده با مکان اقامت او یعنی خانه را هسته مناسبی برای تاثیر فضا برانسان تشخیص دادم .
فصل دوم
سکونت، مسکن، خانه
۲-۱ سکونت
نیاز به مسکن دارای دو بعد کمی و کیفی است. در بعد کمی؛ نیاز به مسکن، شناخت پدیدهها و اموری را شامل میشود که مسئله فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن را مطرح میکند، در بررسی بعد کمی مسکن، در واقع درجه پاسخگویی به نیاز مسکن بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است. در بعد کیفی؛ مسائل و پدیده هایی مطرح می شود که به بیمسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی معروف هستند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.
احتیاج به مسکن و اتخاذ راهکارهای مناسب برای تولید متناسب با نیاز آن؛ یکی از مسائل و مشکلات عمده در شهرهای بزرگ است. نیاز به مسکن در تاریخ، همیشه دغدغه جوامع بوده و به فراخور امکانات و شرایط تاریخی، اقلیمی و تکنولوژیکی، روشهای بدیع و متنوع تولید سرپناه، به خلق الگوهای مختلف سکونت منجر شده است. هرچند به نظر میرسد مسئله سکونت به موضوع تکراری و رنگ باخته محافل معماری بدل شده ولی از آنجا که مسکن یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب اجتماع به معماری تحمیل میشود؛ معماری مدرن با محور قرار دادن موضوع مسکن و سکونت، اهداف خود را سازماندهی کرده و زیربنای خود را شکل داده، به گونهای که این مسئله همواره باعث تحسین معماری مدرن شده است.
در شرایطی که زندگی بشر هر روز بیشتر و بیشتر در مادیگرایی فرو میرود، «سکونت» نیز از مفهوم کیفی خود دور میشود. زمانی در هویتیابی و تعلقات مکانی ساکنین، مفهوم سکونت و انواع سکونتگاهها، عامل قابل توجهی بود ولی کمکم اهمیت کیفی و غیر مادی خود را از دست داد. به قولی سکونت چیزی جز داشتن سقفی بالای سر و چند متر زمینی زیر پا نیست. این تعریف نشاندهنده دور شدن از کیفیت و مطلوبیت فضاهای سکونتی و توجه صرف بر بعد مادی سکونت است. برای دانستن تعریف مسکن ابتدا لازم است که معنی واژه سکونت را بدانیم.
اولین مفهومی که بعد از شنیدن کلمه سکونت در ذهن انسان نقش میگیرد، ساکن شدن و اتراق کردن در یک مکان است. «کریستین نوربرگ شولتز» روشهای سکونت را به چهار شیوه تقسیم میکند:
۱- سکونت به صورت طبیعی ۲- سکونت مجتمع ۳- سکونت عمومی ۴- سکونت خصوصی.
سکونت طبیعی اولین بار در آبادی شکل گرفت. آبادی؛ محلی است که محیط طبیعی مفروضی را در برگیرد. در نتیجه؛ آبادی، صحنه رخداد سکونت طبیعی است.
کتاب مفهوم سکونت کریستیان نوربری-شولتز
با توجه به تمایل انسان برای زندگی اجتماعی، سکونتگاههای جمعی شکل گرفتند. فضاهای شهری، صحنه ملاقات و دیدار است، جایی است که انسانها در آن مصنوعات، اندیشهها و احساسات خود را با یکدیگر مبادله میکنند. بدین صورت؛ سکونت مجتمع شکل گرفت. پس از شکلگیری سکونتگاههای مجتمع، چارچوبهای توافق بین انسانها به وجود آمدند.
توافق؛ بیانکننده ارزشها و منافع مشترک است و امکان عضویت در گروههای اجتماعی را ایجاد میکند. از ملزومات توافقات اجتماعی، وجود فضاهای دیدار و مشترک بین اعضای اجتماع است. این فضاها، مکانهای عمومی هستند که ارزشهای مشترک در آنها نگهداری میشوند.
سکونت عمومی، پس از توافق اجتماعی و ایجاد مکانهای عمومی معنی پیدا میکند. جنبه دیگر سکونت، خلوت فرد است که یکی از ابزارهای شکلگیری و پرورش هویت فرد است. این شیوه سکونت را میتوان با توجه به فعالیتهایی که باید از دخالت دیگران دور نگه داشته شوند، سکونت خصوصی نامید. به طور کلی؛ آبادی، فضاهای شهری، فضاها و نهادهای عمومی و خانه همراه یکدیگر، محیط کل یا محل سکونت (جایی که در آن سکونت به صورت طبیعی، مجتمع، عمومی و خصوصی شکل میگیرد) را به وجود میآورند. سکونت؛ بیانگر برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است.
۲-۲ معانی واژه سکونت
واژه سکونت به معنای اقامت کردن و سکنی گزیدن بوده و در ادبیات ما معانی آرامش و تسکین رانیز دربردارد.
معنای این واژه در لغتنامه دهخدا چنین است:
سکونت: اقامت و آرامش، سکون
سکونت مفهومی گستردهتر از مسکن داشته و مجموعهای از فعالیتهای فردی – جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی – اقتصادی را از سوی دیگر دربر میگیرد.