حقوق بشروحقوق بشردوستانه ازدیدگاه پیامبر اکرم (دکترقره باغی)
عنوان: حقوق بشر از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)
نویسنده : دکتر رضا قره باغی
امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او و به رحمتی که او به انسانها درس و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه بشریت، درس عالم شدن، قوی شدن، اخلاق و کرامت، در رحمت، جهاد، عزت و مقاومت است.
بخشی از پیام مقام معظم رهبری در نوروز 1385
مقدمه:
حقوق بشر گرچه محصول تمدن جدید و مدرنیته است ولی این که بخواهیم آن را در قالب یک تمدن خاص محدود نماییم صحیح نمیباشد. زیرا حقوق بشر همسان با پیدایش انسان بوده و با او به وجود آمده است.با سیر در ادبیات، عرفان، عقاید و مذاهب مختلف میبینیم که دعوت به برابری و برادری و نوعدوستی یکی از اصول اولیه آن اندیشهها میباشد؛ زیرا مفهوم حقوق بشر در دنیا کهنسالتر از آن است که بتوان آن را به تمدن خاص یا دوره خاصی منتسب کرد وهمه مذاهب، همه کتب بزرگ حکمت و ادب از آن دم زدهاند. در اسلام هزاران کلام بدیع در دعوت به برابری و برادری و نوع دوستی و ستایش آزادگی و محبّت و پرهیز از جنگ و تعصّب، به بیان آورده شده است.
توجه به انسان و دغدغه پیامدهای زندگی اجتماعی وی نیز از دیرباز در ادبیات جوامع گوناگون با فرهنگها و تمدنهای متفاوت مورد بحث و تعابیر و تفاسیر متعددی بوده است و در فرهنگ اسلامی اشعار، موازین و توصیههای اخلاقی فراوانی در باب احترام و توجه به پبوستگی سرنوشت بشر وجود دارد.
در جهان امروزی وجود کشتارهای جمعی، تبعیضات نژادی، فقر، گسترش فساد و فحشا، مواد مخدر، قاچاق انسان و … نشان دهنده آن است که جوامع انسانی همواره در معرض نقض اساسی حقوق بشر قرار دارند و صیانت از کرامت انسانی نیازمند سازوکارهای عملی برای تحقق آرمانهای مشترک بشریت یعنی صلح، امنیت، رفع تبعیض و احترام به کرامت انسانی است. صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر در دسامبر 1948 و میثاقها و پروتکلهای مرتبط و ایجاد نهادهای حقوق بشری گامهایی است که جامعه جهانی در این راه برداشته است. جهانی شدن و حقوق بشر چالشهای جدید را در ابعاد ملی، منطقهای و بینالمللی فراروی علاقهمندان و پژوهشگران حقوق بشر قرار داده است و افقهای جدید بحث و گفتگو را گشوده است. اما مراجعه به متون اسلامی نشان میدهد که احکام اسلامی از جمیع جهات حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را مد نظر قرار دادهاند.
حقوق بینالملل بشردوستانه و سیر تحولات آن
گرچه نسبت به جایگاه حقوق بشردوستانه در نظام حقوق بینالملل اختلاف نظرهایی وجود دارد ولی به دلیل هدف مشخص و محوریت موضوع مخاصمات و جنگهای مسلحانه به نظر میرسد که در تعریف این دسته از حقوق وفاق نسبی حاصل است.
حقوق بشردوستانه را میتوان اصول و قواعدی تعریف کرد که استفاده از خشونت را در منازعات مسلحانه محدود میکند و هدف از آن عبارت است از: حمایت از اشخاصی که مستقیماً درگیر در جنگ نیستند یا دیگر درگیر نیستند. یعنی زخمیها ، بیماران، کشتی شکستهها، اسرا و افراد غیر نظامی و محدود کردن آثار خشونت در جنگ. برای دستیابی به اهداف جنگ.اصطلاح حقوق بینالملل بشردوستانه قابل اجرا در مخاصمات مسلحانه اغلب به اصطلاح حقوق بینالملل بشردوستانه و یا حقوق بشردوستانه خلاصه میگردد.
گرچه از حقوق بینالمللی بشردوستانه گاهی تحت عنوان حقوق جنگ و زمانی به نام حقوق مخاصمات مسلحانه هم یاد میشود، امّا این دو متفاوتند: حقوق بینالملل بشردوستانه ناظر به حمایت از افراد و قربانیان مخاصمات مسلحانه است، در حالیکه حقوق جنگ راجع به محدودیت روشهای جنگی و کاربرد سلاحها در مخاصمات مسلحانه توسط دولتها است. مهمترین قوانین حقوق بشردوستانه، کنوانسیونهای ژنو و مهمترین قوانین حقوق جنگ، کنواسیونهای لاهه است.
تفاوت و مشترکات حقوق بشردوستانه با حقوق بشر:
اگر موضوع مخاصمات مسلحانه میتوانست ما را در تعریف حقوق بشردوستانه به مثابه قوانین و مقرراتی که حقوق انسانها را در چهارچوب مذکور مورد حمایت قرار میدهد یاری نماید، ولی گستردگی حقوق انسانها در عرصههای مختلف زندگی فردی، سیاسی و اجتماعی راه را برای ارائه تعریف مشخصی از حقوق بشر دشوار و ناهموار ساخته است. اغلب محققین و نویسندگان کتب حقوق بشر و حقوق بشردوستانه ترجیح دادهاند تا از کنار این موضوع با مسامحه عبور نمایند و بیشتر به بحث درباره زمان و تاریخ توجه انسانها به این حقوق و سازوکارهای احقاق آن بپردازند. در تفکیک حقوق بشردوستانه از حقوق بشر میتوان به چند نکته اساسی اشاره نمود که موارد زیر ازجمله آنهاست:
فراگیری و حوزه شمول:
حوزه عمل و شمول حقوق بشردوستانه محدودتر از حقوق بشر بوده و تنها به آن بخش از حقوق طبیعی و زندگی انسانها که در فعالیتها و درگیریهای نظامی و مسلحانه مورد تعرض واقع میگردند نظارت داشته و آنها را مورد حمایت خویش قرار میدهد. در حالیکه حقوق بشر به صورت عام می خواهد حقوق انسانی را در ابعاد مختلف مورد حمایت خویش قرار داده و از آن دفاع نماید و در زمان صلح نیز به تنطیم حقوق انسانها همت میگمارد.
تفاوت در منابع و قوانین:
منابع و قوانین حقوق بشردوستانه و حقوق بشر به لحاظ تاریخ پیدایش، شیوه نگارش، تعارض آنها با منافع ملی کشورها و گسترش ضمانت اجرایی باهم متفاوت میباشند.
تدوین قواعد حقوق بشردوستانه متأخر از قوانین حقوق بشر میباشد. متون و قراردادهای حقوق بشردوستانه از پیچیدگیهای بیشتری برخوردار است. در حالیکه متون و قوانین حقوق بشر ساده و کوتاه میباشند. دستیابی به اهداف حقوق بشردوستانه از طریق دولتها و سازمانهای غیر دولتی داخلی امکانپذیر میباشد ولی حقوق بشر عموماً از طریق سازمانهای بینالمللی غیر دولتی نظیر سازمان ملل متحد مورد حمایت و اجرا قرار میگیرد. ضمناً در موارد نقض حقوق بشردوستانه امروزه دیگر در سایه تکامل ابزارهای حمایتی و نظارتی، این امر فقط محدود به دولتها نیست، بلکه افراد نیز جدای از مقام و موقعیت حقوقی و صرفاً به عنوان یک شخص حقیقی اگر مرتکب نقض فاحش حقوق بشردوستانه شدند، مسؤول شناخته میشوند.
مشترکات حقوق بشردوستانه و حقوق بشر
با وجود تفاوتهای ذکر شده بین این دو رشته از حقوق انسانها ، مشترکاتی بین آن دو وجود دارد که به اختصار به آنها اشارهای مینماییم. اول اینکه هردو این حقوق برای حمایت از فرد و حقوق او در صحنه زندگی تأسیس و تدوین گردیدهاند. نقطه مشترک دیگر اینکه در اجرای این حقوق نسبت به انسانها در هیچ شرایطی و تحت هیچ عنوانی تبعیض پذیرفته نیست. سومین نقطه مشترک تأثیر و تأثر متقابل حقوق بشر و حقوق بشردوستانه روی یکدیگر است. به هر میزان که یکی از این دو رشد و پیشرفت نماید زمینه ارتقاء دیگری نیز در جوامع فراهم میگردد. ترویج هر کدام باعث رونق دیگری شده و اجرای هر بخش از هر کدام زمینه را برای اجرای دیگری فراهم میسازد.
حقوق بشردوستانه در فرهنگ اسلام:
برای راهیابی به جایگاه حقوق بشردوستانه در اسلام باید ابتدا به مبانی این حقوق توجه نمود و اولین نکته در این مهم نگرش اسلام به انسان میباشد. در میان مخلوقات خداوندی نوع انسان به عنوان اشرف مخلوقات شناخته شده است؛ تا آنجا که بخاطر ویژگیهای این موجود خالق هستی آیه «فتبارک الله احسن الخالقین» را بیان میدارد. موضوع دیگر برابری انسانها از هر نژاد و رنگ و پوست میباشد و تنها ملاک برتری یکی بر دیگری مجموعه صفات نیک در او و نبودن نشانههایی از ظلم و ستم و برتریجویی و هر آنچه که زمینههای فساد بین انسانها را ایجاد نماید؛ یعنی تقوا میباشد.
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم» ای مردمان ما شما را از زن و مرد آفریدیم و در دستهها و گروهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید همانا گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.
مطلب سوم ضرورت حراست از جان انسانها و مذموم بودن قتل است تا جائی که کشتن انسان من غیر حق به عنوان کشتن همه انسانها تلقی گردیده است. «من قتل نفساً بغیر حق او فساد فی الارض فکانّما قتل الناس جمیعاً»
این اصول کلی در سیره حضرت رسول (ع) و خلفای پس از ایشان جنبه اجرایی پیدا نمود. مخصوصاً در زمان حکومت حضرت علی (ع) و به ویژه در جنگها مورد توجه جدی قرار گرفت. حضرت علی در جنگ با معاویه خطاب به سربازان و فرماندهان چنین میفرماید:
«چنانچه آنها را به خواست خدا شکست دادید هیچ فرد در حال فرار را مکشید، جان هیچ مجروحی را نستانید، هیچ اسیری را گردن نزنید، شرمگاه هیچ کس را عریان نسازید، مردگان را مثله نکنید. به داخل هیچ خانه یا سراپردهای بدون اذن صاحب آن داخل نشوید، اموال آنان را به جز اموالی که در لشکرگاه به دست شما میافتد به غارت مبرید. این اموال متعلق به وارث آنان است که طبق مقررات ارث اسلامی باید میان آنان تقسیم شود. زنان را سخن زشت مگویید و آزار نرسانید حتی اگر بزرگان شما را سبّ کنند یا نوامیس شما را مورد دشنام قرار دهند.
از نظر آزادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی نیز قرآن مجید، احادیث و روایات و سیره پیامبر اکرم (ص) و جانشینان بعد از ایشان پر از اصول این آزادیهاست.
خداوند سبحان که قادر متعال است انسان را آزاد آفریده و از او خواسته است تا با قوه عقل و تدبیر راه و شیوه زندگی خود را انتخاب کرده و خوب را از بد تشخیص دهد والبته این انسان در قبال این آزادی در پیشگاه خداوند مسئول و پاسخگوست نه اینکه رها باشد و مورد بازخواست قرار نگیرد.
پروردگار هستی در آیه 29 سوره کهف می فرماید: ای پیامبر، بگو حق از آن خداست هرکس می خواهد ایمان بیاورد و هر کس میخواهد کفر بورزد (و قل الحقّ من رّبّکم فمن شاء و من شاء فلیکفر.) و در سوره یونس آیه 99 خطاب به پیامبر میفرماید: اگر خداوند بخواهد تمام مردم روی زمین مؤمن میشوند آیا تو میتوانی همه مردم را مجبور کنی که مؤمن شوند (و لو شاء ربّک لامن فی الارض کلّهم جمیعاً أفأنت تکره النّاس حتّی یکونو مؤمنین.)
این آزادی تا آن اندازه اهمیت دارد که گاهی خداوند به پیامبرش که او را برای رساندن پیام خویش و روشن نمودن حقایق هستی برای مردم فرستاده است تذکر میدهد که بیش از ابلاغ پیام وظیفهای ندارد «فذکر انّما انت مذّکرلست علیهم به مصیطر» ای پیامبر به آنان تذکر بده، تو تنها تذکر دهنده هستی و بر آنها سیطره نداری.
در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز حقوق انسانها مورد توجه خاص بوده است. حضرت علی (ع) یکی از دلایل اقدام به حکومت از جانب خویش را به دلیل خواست و اصرار مردم بیان میفرماید:
«لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذالله علی العلما آن لا یقارّوا علی کظّه الظالم و لا سغب المظلوم لالقیت حبلها علی غاربها» .
اگر به خاطر حضور مردم و آمادگی آنان برای یاری من نبود و خداوند از علما برای عدم تحمل بر پرخوری ظالم و گرسنگی مظلوم پیمان نگرفته بود، هر آینه مهار زمامداری را بر گردنش رها مینمودم.
از دیدگاه اسلام انسانها بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم هستند و حق مشارکت و دخالت در تمام شئون زندگی را دارا میباشند و علاوه بر آن وظیفه نظارت بر ارکان حکومت را بر مبنای اصل امر به معروف و نهی از منکر دارا میباشند و بر اساس اصول مبنایی دیگر به آنها اجازه داده شد است تا بر حکام جور و ستم شورش کرده و آنان را به زیر بکشند و افراد صالح را جانشین آنها قرار دهند.
در نهایت حقوق بشردوستانه به معنی خاص نیز در اسلام جایگاه ویژه داشته است که علاوه بر بیانیه حضرت امیرالمؤمنین (ع) که در صدر این گفتار بدان اشارهای شد همواره در جنگها و مخاصمات مورد توجه فرمانروایان راستین اسلام بوده است.
آیین جنگهای بینالمللی در اسلام :
جنگ علیه مشرکین و کفار هم در حقوق اسلامی آیینی دارد که حقوقدانان اسلامی به تنظیم آن پرداختهاند. دستور کلی در این زمینه از قرآن گرفته شده است که میفرماید: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه به مثل ما اعتدی علیکم فلا تعدوا» از این آیه سه اصل کلی استنتاج میگردد:
1- اصل مشروعیت دفاع 2- اصل مقابله به مثل 3- اصل منع تجاوز.
به موجب این آیه شریفه مادام که دشمن تعدی نکند، مسلمانان جنگ نمیکنند و در هنگام دفاع صرفاً مقابله به مثل میکنند و از اصول قانونی تجاوز نخواهند کرد. تجاوز از مقررات جنگ تعدی به حکم خداوند محسوب است.
مقررات مخاصمات مسلحانه در حقوق اسلامی به سه نوع محدودیت بازگشت میکند:
1- محدودیتهای کاربرد سلاح.
2- محدودیتهای سلوک با دشمن در حین نبرد.
3- محدودیت در سلوک با اسرای جنگی.
در حقوق اسلامی سربازان حق ندارند از هر گونه سلاح برای پیروز شدن استفاده کنند و تنها مجازند سلاحهای خاصی را به کار گیرند. آنان هیچ گاه مجاز نیستند سربازان دشمن را بسوزانند و یا آب آشامیدنی آنان را مسموم سازند. رفتارهای زیر ممنوع است:
الف- انهدام دسته جمعی دشمن.
ب- سلب حق از تسلیم.
ج- اعمال انتقامجویانه.
د- بیاحترامی به زخمیها.
هـ- محروم ساختن از آب آشامیدنی و غذا.
و- انهدام ساختمانها.
ز- انهدام درختها.
از نظر حقوق اسلامی شهروندان، یعنی غیر رزمندگان، مطلقاً از حمایت برخوردارند و طبقات خاصی به نحو ویژه مصون از تعرض می باشند، طبقات خاص عبارتند از:
الف- زنان و کودکان
ب- سالخوردگان.
ج- تجار و زارعین.
د- عابرین غیر نظامی
هـ- روحانیون و مجریان آئینهای دینی.
حقوق اسیران در اسلام :
رهنمود حقوق اسلامی در زمینه طرز رفتار با اسرای جنگی متضمن احکامی است که مفاد حقوق و عرف بینالملل مدرن هرگز به پای آن نمیرسد. اصل اولیه در تعیین وضعیت یک اسیر جنگی این است که دولت دشمن، مسؤول حفظ سلامت و امنیت اوست و این که او تحت اختیار رزمنده ای که او را اسیر گرفته قرار ندارد. مکاتب فقهی در اینکه اگر اسیر گیرنده، اسیر جنگی خود را بکشد باید جوابگو و مسوول باشد، اتفاق نظر دارند اما درباره میزان و نوع کیفر اختلاف رای وجود دارد.
حقوق بشر از دیدگاه پیامبر اکرم (ص)
حجه الوداع
الف.خطبه در عرفات
در اواخر سال 10هجری، پیامبر طی سخنانی که در همایش حج برای چند ده هزار نفر ایراد کرد، پس از مقدمه به طور مشخص، این موارد را تاکید نموده است:
1- مردم خونها و آبروهایتان تا زندهاید بر یکدیگر حرام است؛ چونان حرمت امروز و این ماه و این مکان (ایهاالناس ان دماء کم و اعراضکم علیکم حرام الی ان تلقوا ربکم کحرمه یومکم هذا فی بلدکم هذا الاهل بلغت اللهم اشهد).
2- نزد هر کس امانتی هست لازم است آن را به صاحبش ادا کند (فن کانت عنده امانه فلیودّها الی من ائتمنه علیها).
3- ربای جاهلی باطل اعلام میشود و نخستین ربایی را که لغو میکنم ربای عمویم عباس است (و ان ربا الجاهلیه موضوع و ان اوّل رباً ابدا ربا العباس)
4- انتقامها و خونخواهیهای جاهلی باطل اعلام میشود و نخستین خونی که از آن گذشت میشود خون ابن ربیعه (از نزدیکان خود من) است. (و ان دماء الجاهلیه موضوعه ان اوّل دم ابداً به دم عامربن ربیعه)
5- امتیازهای جاهلی باطل اعلام میشود…(و ان مآثرالجاهلیه موضوعه…).
6- در قتل عمد قصاص و در شبه عمد دیه مقرر است (و العمد قود و شبه العمد… و فیه مائه بعیر).
7- تغییر و تعویق در ماههای حرام برای ادامه جنگ، فزونی در کفر است (ایها الناس انّما النسی زیاده فی الکفر…).
8- ای مردم مردان و زنان حقوقی متقابل دارند… پس در باره زنان از خدا پروا و با آنها به خیر و خوبی رفتار کنید (ایها الناس ان لنسائکم علیکم حقّا و لکم علیهن حقّا فاتقوالله فی النساء و استوصوا بهنّ خیراً).
9- مردم مؤمنان برادرند و مال کسی بر کسی دیگر جز به طیب نفس او روا نیست. (ایّها الناس انّما المؤمن اخوه و لا بحّل لمؤمن مال اخیه الاّ عن طیب نفس منه).
10- راه ارتجاع به کفر در پیش نگیرید که یکدیگر را بکشید (فلا ترجعنّ کفاراً یضرب بعضکم رقاب بعض).
11- من در میان شما کتاب و سنت به جای مینهم مادامی که بدان پایبند شوید بیراهه نمیروید (فانّی قد ترکت فیکم ما ان اخدتم به لن تضلّو کتاب الله و سنتی ).
12- ای مردم پروردگار شما یگانه و پدرتان یکی است هیچ عربی بر غیر عرب فضیلتی جز به پرهیزگاری ندارد (ایها الناس ان ربکم واحد و ان اباکم واحد… و لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی).
13- خداوند به هر وارثی بهرهای از میراث تقسیم کرده و برای کسی روا نیست که درباره بیش از یک سوم مالش وصیتی خاص بنماید (ایها الناس ان الله قسّم لکل وارث نصیبه من المیراث و لا یجوز الوارث فی اکثر من الثلث).
14- ملاک فرزندی باید محفوظ بماند…(.والولد لفراش…)
از این چهارده مورد، سیزده مورد بدون استثنا درباره حقوق اجتماعی مردمان است بدین ترتیب:
1) حرمت نفوس و جانها (دو مورد).
2) حرمت آبرو و شخصیت حیثیتها.
3) حرمت امانتها.
4) حرمت حقوق اقتصادی انسانها]در آن روزگار پول مفهوم اعتباری امروز را نداشت و نرخ تورم بالا نبود و در نتیجه گرفتن چیزی اضافی ربا به حساب میآمد و موجب استثمار فقیران توسط ثروتمندان میشد[.
5) لغو خونخواهیهای جاهلی.
6) لغو امتیازات جاهلی.
7) حق حیات انسانها] که در آن شرایط و مقتضیات از طریق و در قالب قصاص ودیات تضمین می شد[.
8) حرمت ماههای حرام برای جلوگیری از جنگ و کشتار، و آسایش مردمان.
9) حقوق زنان]که در نظامات مردم سالار و فرهنگهای مذکر،حقوقشان پیوسته ضایع میشده است و پیامبر و قرآن متناسب با آن اوضاع، گام به گام و واقع بینانه، در جهت تغییر ساختار مردم سالاری و احقاق حقوق برابر برای زنان کوشش به عمل میآورد ولی متأسفانه پس از رحلت، این حرکت متوقف شد و مردم سالاری و فرهنگ مذکور، همچنان در قالب اسلام توجیه و تقویت شد و تا به امروز در میان مسلمانان آثار شومش باقی است.
10) حرمت اموال و دارایی مردمان ]حق مالکیت خصوصی به عنوان پایه استقلال و فردیت انسانها در برابر دیگران، خصوصاً دولتها و قدرتها[.
11) حقوق برادری، برابری و نفی تبعیضات ناروا.
12) حق ارث مردمان] برای توزیع مجدّد و مکرّر ثروت[.
13) حفظ حقوق و هویّت کودکان.
ب.خطبه مسجد خیف در منا
در زمان حجه الوداع حضرت پیامبر (ص) در مسجد خیف در منا موارد زیر را مورد تاکید قرار دادند.
1-اخلاص عمل برای خدا
2- نصیحت به زمانداران (والنصیحه لا ئمه المسلمین)
3- التزام به کیان اجتماعی (همبستگی) (واللزوم لجاعتهم فان دعوتهم محیطه من ورائهم).
4- برادری (المسلمون اخوه.)
5- برابری خونها و جانها (تتکافا دمائهم).
6- حق مشارکت و مساهمت برای همه (حتی فردی از پایینترین ردههای جامعه) در قرارداهای اجتماعی و میثاق مشترک عمومی (یسعی یذمتهم ادناهم) .
در این خطبه نیز از شش مورد پنج مورد در باره حقوق اجتماعی است:
1- حق هر کس از جامعه برای نصیحت به زمامداران (همانگونه که از علی بن ابیطالب نیز روایت شده که گفته است مردم در حقوق مساویند و هر کس رأی اجتهادی خود را در نصیحت عامه ابراز بدارد در واقع وظیفه خود را انجام می دهد) (والناس فی الحق سواء و من اجتهد برایه فی نصیحه العامّه فقد قضی ما علیه ]همانطور که هم پیامبر(ص) و هم علی (ع)، هر گونه رأیی را هر چند مخالف و مغایر با نظر آنها بود میشنیدند و به آن میدان میدادند[.
2و3- حقوق برادری و برابری ]و اینکه همه در پیشگاه قانون مساوی باشند و برخی تفاوتها در حقوق مدنی در باره ذمیّان و غیر آن، مربوط به عرف و شرایط خاص آن روز بوده است[
4- ضرورت امکان مشارکت برای همگان و به طور مؤکد برای قشرهای حاشیهای ]آزادی مثبت، فراتر از آزادی منفی[.
5- التزام به کیان اجتماعی ]که به معنای سلب آزادی از اظهارنظر و انتقاد و مشارکت خلاق نیست، همانطور که از ردیفهای پیشین همین سخنرانی برداشت میشود[.
آخرین منبر رسول خدا
سند دیگر هنگامی است که رسول خدا در آخرین منبرخصوصیات مسلمان مطلوب را ذکر کردند.
1- بر جماعت مسلمین مهر بورزد (الّا یرحم علی جماعه المسلمین)
2- به بینوایانشان رحم کند (و رحم ضعیفهم).
3- دانایشان را بزرگ بدارد (و وقّر عالمهم).
4- به مردمان ضرر و زیان نرساند (ولم یضرّ بهم فیذلّهم).
5- مردمان را به فقر دچار نسازد که در این صورت به کفر میگرایند (و لم یفقر هم فیکفرهم).
6- در خویش را به روی مردم نبندد که توانایانشان ناتوان آنها را بخورد (و لم یغلق با به دونهم فیأ کل قویهم ضعیفهم).
7- به آنها در لشکرکشیها سخت نگیرد که نسلشان را ضایع سازد (و لم یخبر هم فی بعوثم فیقطع نسل امتی). سپس گفت: من رسانیدم و نصیحت کردم پس گواه باشید (ثم قال بلغت و نصحت فا شهدوا و قال ابو عبدالله (ع) هذا اخر کلام تکلم به رسول الله علی منبره).
واپسین دیدار با مردم در شدت بیماری و سخنانش در آخرین ساعات زندگی
روایت دیگر درباره دو مورد از آخرین دیدارهای پیامبر با مردم در مسجد، به حال بیماری و تب شدید است. در بستر بیماری بود که گفت چند دینار باقیمانده در بیت المال را میان نیازمندان تقسیم کنند. ]برای خود خشتی روی خشتی ننهاده و هیچ درهم و دیناری به جا نگذاشته بود، زرهش نیز به چهار درهم رهن بود [(توفّی و درعه مرهونه عند یهودی با ربعه دراهم ما ترک صفراء . لا بیضا) آن گاه خواست که وی را به مسجد ببرند. فضل زیر بغلش را گرفته بود و پاهایش بر زمین کشیده میشد. با چهرهای تبدار و سری با پارچه بسته وارد مسجد شد و طی سخنانی تأکید و چندین بار تکرار کرد که (اگر وعده ای داده ام آمادهام انجام دهم، هر کس طلبی از من دارد بگوید تا بپردازم، هر کس حقی بر گردن من دارد برخیزد و قصاص کند، اگر ناسزا گفتهام، بگوید) کسی بر میخیزد که به من وعده کمک هزینه ازدواج داده بودید. از فضل میخواهد برایش کمک کند. سواده بن قیس برخاست و گفت هنگام بازگشت از غزوه طائف، تازیانه بلند کردی تا بر مرکب بزنی، بر شکم من زدی. رسول خدا خود را در معرض قصاص قرار داد. سواده در گذشت، پیامبر برایش دعا کرد: (خدایا از سواده در گذر همانگونه که او از رسول تو درگذشت) .
چون به خانه برگشت و تب بالا رفت در آستانه رحلت گفت هر گاه غسلم دادید و کفنم کردید در مدح من گزافه نگویید، زاری و شیون ننمایید، قبر مرا قبله و مسجد نکنید همانطور که یهود قبور انبیا خود را معبد قرار دادند. بارها نهی کرده بود که هیچ قبری گچ کاری و تبدیل به مصلّی نشود و نیز تأکید کرده بود که از قبر او بارگاه و عبادتگاه نسازند، در آن ننشینند و بنایی درست نکنند (لا تتخذوا قبری قبله و لا مسجداً فان الله لعن الیهود حین اتخذوا قبور انبیائهم مساجد/نهی رسول الله ان یجصّص المقابر و یصلّی فیها… ان یصلی علی قبره او یعقد علیه او یبنی علیه) (وسایل،2/887و 3/4- 3/45؛ من لا یحضره الفقیه،1/57).
با وجود شدت بیماری، مسواکی دید به اشاره خواست،وقتی دادند چند بار به دقت و با سختی دندانهایش را مسواک کرد. دخترش فاطمه می گریست و شعر ابوطالب را در مدح او زمزمه میکرد:
و ابیض یستسق الغام بوجهه ثمال الیتامی عصمه للا رامل
چهره تابناکی که به آبرویش از ابر آب طلب میشود
پناه یتیمان و نگهدار بیوه زنان
پیامبر شنید و گفت دخترم بخوان:
سیمای پیامبر را در این لحظههای پایانی میبینیم که درباره چه چیزهایی حساسیت دارد:
1- توجه به ثروتهای عمومی جامعه،
2- اهمیت وعدهها و میثاقها و پیمانها.
3- اهمیت حقوق مردم اعم از اقتصادی، جانی و حیثیتی،
4- برابری همه در پیشگاه قانون (از شخص اول دستگاه سیاسی تا دیگران)،
5- جلوگیری جدی از فرهنگ مداحی قدرتها و اسطوره سازی پیشوایان مذهبی، و غلو در دین و اغراق درباره آنها.
منابع
1- محمد بسته نگار، حقوق بشر از منظر اندیشمندان، انتشارات شرکت سهامی انتشار،1380
2- بررسی تحولات اخیر حقوق بشردوستانه بینالمللی، مجموعه مقالات نخستین همایش حقوق بشردوستانه بینالمللی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران 1380.
3- دانیل وارنر، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، کنکاشی برای جهانی ساختن، ترجمه دکتر سلماله حبیبی امین، انتشارات دانشگاه تهران UNDP ،1380
4- مقصود فراصتخواه، واپسین نگرانیهای پیامبر(ص)، حقوق بشر از منظر انیشمندان، نشر شرکت سهامی انتشار،1380
5- حسین مهرپور، نظام بینالملل حقوق بشردوستانه، انتشارات اطلاعات، 1378