سوره قدر
گفت و سپس مي گويد: آيا پس از اين كلام خداوند عزوجل (ع) چيزي باقي مي ماند؟ مي گويند: نه او مي گويد: آيا از اموري كه در اين مورد بر او نازل شده چيزي مي دانيد؟ آنها مي گويند تو اي رسول خدا مي گويد: بله و مي فرمايد: آيا پس ازين شب قدري وجود دارد؟ آنها مي گويند: بله گفت و ايشان فرمود: آيا اين امر در سوره نازل شده است؟ آنها مي گويند: بله. مي فرمايد: تا (زمان) چه كسي؟ مي گويند: نمي دانيم. سر مرا مي گيرد و مي گويد: اگر نمي دانيد من به شما مي گويم: اين پس از من وجود دارد. گفت. اگر آن دو شب را پس از رسول ا… مي شناختند به دليل شدت ترسي بود كه به آنها وارد شده بود.
11768/7- و از ابا جعفر (ع) شده، اي گروه شيعيان. با سوره (1) دشمني كردند و (در اين امر) بازماندند و فلج گرديدند. به خدا سوگند كه آن حجت خداوند تبارك و تعالي است بر خلق پس از رسول خدا (ص) و آن سروري دين شماست و آن نهايت علم ماست. اي گروه شيعه، با 3-1 دخان دشمني كردند و آن براي واليان امر خاص پس از رسول خدا (ص) است اي شيعيان خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد 24- فاطر گفته شد: اي ابا جعفر آيا محمد (ص) بيم دهنده آن است؟ فرمود: بله. راست مي گويي آيا بيم دهنده بود در حالي كه او براي بر انگيختن در اطراف زمين زنده بود؟ پرسش كننده گفت: نه ابا جعفر (ع) گفت: آيا فرستادگان او را نديدي و آيا او بيم دهنده نداشت؟ همانطور كه رسول خدا (ص) بيم دهنده بود هنگامي كه از جانب خداوند برانگيخته شده بود. او گفت؛ بله فرمود: به اين ترتيب محمد (ص) نمي ميرد مگر اينكه بيم دهنده و برانگيخته اي (از جانب خود) داشته باشد گفت: و اگر تو گفتي نه پس رسول خدا (ص) كساني كه از نسل مردان در ميان امتش هستند را ضايع كرده است گفت؛ آيا قرآن براي آنها كفايت نمي كند؟ گفت: بله كفايت مي كند اگر مفسري براي آن بيابند. گفت رسول خدا (ص) آن را تفسير كرده بود؟ فرمود: بله براي يك نفر آن را تفسير كرده و آن فرد براي مردم ديگر آن را تفسير كرد و از همان علي بن ابي طالب (ع) است آن پرسش كننده گفت: اي ابا جعفر آيا اين امر خصوصي است و بر عامه مردم حمل نمي شود؟ فرمود: خداوند منع كرده كه پرستش شود مگر پنهاني و تا زمان آن فرا رسد كه دران زمان دينش را آشكار كند همانطور كه رسول خدا (ص) به همراه خديجه پنهاني خداوند را مي پرستيدند تا اينكه امر به آشكار شدن آن شد.
پرسش كننده گفت: آيا از اهل اين دين مي خواهد كه آن را پنهان كنند؟ فرمود: آيا روزي كه علي بن ابي طالب (ع) اسلام را پذيرفت به همراه رسول خدا (ص) آن را پنهان نكرد تا اينكه آن را آشكار نمود؟ گفت بله فرمود: پس امر ما نيز چنين است تا موعد آن كتاب فرارسد.
11769/8- و از اباجعفر (ع) نقل شده كه فرمود خداوند كه يادش گرامي باد در شب قدر اولين چيزي را كه در دنيا خلق نموده بود خلق كرد و در آن اولين پيامبر را كه بود و اولين وصي را و چنين مقدر كرد كه در هر سال شبي باشد كه در آن تفسير امور نازل گردد براي نظير آنها در سال آينده و هر كس به آن كفر ورزد، علم او نزد خداوند عزوجل مورد قبول قرار نمي گيرد. زيرا خداوند انبياء و پيامبران و محدثان را برنيانگيخت مگر اينكه حجتي بر آنها قرار داد از آنچه در آن شب بر آنها وارد مي شود و از آن حجتي كه جبرئيل (ع) براي آنها مي آورد.
گفتم: آيا براي محدثان نيز جبرئيل (حجت) مي آورد يا فرشتگان ديگر، فرمود: در مورد انبياء و پيامبران مشكل وجود ندارد و براي غير آنها، چاره اي نيست مگر از اولين روز كه زمين آفريده شد تا روز نابودي آن بر پشت زمين حجتي باشد كه در آن شب بر بهترين بندگان نازل گردد و به خدا سوگند كه در شب قدر روح و ملائكه به امر خداوند بر آدم نازل شد و به خدا سوگند آدم نمرد مگر كه جانشيني داشت و همه انبياء پس از آدم امر آنها در آن شب مي آيد و براي وصي آنها پس از آنها باقي مي ماند (قرار مي گيرد) و به خدا سوگند اگر پيامبر بود نسبت به آن اموري كه در آن شب از زمان آدم تا محمد (ص) نازل شده. به او امر مي شد كه فلاني را وصي خود كند و خداوند عزوجل در كتاب خود به واليان امر پس از محمد (ص) مي گويد 55 – نور مي گويد: شما را براي علم و دين و عبادت خود پس از پيامبرتان جانشين ساختم همانطور كه جانشين هاي آدم را پس از او جانشين كردم تا اينكه پيامبري برانگيخته شود كه آنها را سرپرستي كند. يعبدونني … مي گويد: مرا با ايمان عبادت كنيد ايمان به پيامبر پس از محمد (ص) و هر كس غير از اين بگويد: فاولئك … واليان امر پس از محمد (ص) با علم متمكن شدند و ما از آنها هستيم. پس ا ما پرسش كنيد و اگر راست گفتيم به شما شما به آن اصرار كنيد و شما انجام دهنده آن نيستيد ولي علم ما آشكار است و اما در زماني كه دين ما در آن آشكار مي گردد تا اينكه ميان مردم اختلافي نباشد و براي آن اجلي است از گذر روزگار و ايام، آنگاه كه ظهر فرا رسد در حالي كه آن امري واحد است.
و به خدا سوگند، اين امر كه بين مومنان اختلافي نباشد سپري شده و به اين دليل آنها را شاهداني بر مردم قرار داده تا بر محمد (ص) نسبت به ما شهادت دهد و ما شهادت دهيم بر شيعيان خود و شيعيان ما بر مردم گواهي دهند. خداوند عزوجل منع نموده (دوست ندارد) كه در حكم او اختلاف باشد يا ميان اهل علم او تناقض باشد. سپس اباجعفر (ع) فرمود: برتري و فضل ايمان شخص مومن در جمله (1) و تفسير آن است بر كسي كه نظير آن در ايمان به اين جمله وجود ندارد. مانند برتري انسان بر چهارپايان و به راستي كه خداوند عزوجل به وسيله آن از مومنان در برابر كافران به آن در دنيا دفاع مي كند براي كامل نمودن عذاب آخرت براي كسي كه مي داند او از آن (كفر) توبه ننموده به كمك مجاهدين از قاعدان (ايستادگان) دفاع نمي كند كه در اين زمان جهادي نيست جز حج عمره و جدار (امان دادن)
11770/9- گفت: مردي به ابا جعفر (ع) گفت اي پسر رسول خدا، بر من خشم مگير. فرمود: چرا؟ گفت: زيرا مي خواهم درباره او از تو سوال نمايم. فرمود: بگو او گفت: تو غضب نكن فرمود: غضب نمي كنم. گفت: آيا اين كرامت را در شب قدر ديده اي: ملائكه و روح در آن شب بر اوصياء نازل مي گردد و امري را كه براي آنها مي آورد كه رسول خدا (ص) آن را مي دانست و آن امر وجود نداشت (يا امري براي آنها مي آورد كه رسول خدا (ص) آن را مي داند و دانستم كه رسول خدا (ص) در گذشت و علمي از او نبود مگر اينكه علي (ع) (ع) نگهدارنده و حفظ كننده آن بود.
ابا جعفر (ع) فرمود: اي مرد تو را با من و مرا با تو چه كار است و چرا به نزد من آمدي؟ گفت: به نزد تو آمدم براي طلب (گرفتن) دين. فرمود: آنچه به تو مي گويم را بفهم رسول خدا (ص) هنگامي كه به معراج رفت فرود نيامد تا اينكه خداوند عزوجل عزوجل عزوجل كه ذكرش گرامي باد – علم گذشته و آينده را به او داد و قسمت زيادي از علم او اين جملاتي است كه تفسير آن درشب قدر مي آيد و همچنين است علي ابن ابي طالب (ع) كه جمله هاي آن علم را مي داند كه تفسير آن در شبهاي قدر مي آيد همانطور كه همراه رسول خدا (ص) بود.
آن مرد گفت: آيا تفسير آن جمله در خود جمله ها نيست؟ فرمود: چرا ولي آنها به امر خداوند عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل عزوجل در شبهاي قدر بر پيامبر (ص) و جانشينان او وارد مي شود كه چنين كنند براي كاري كه آن را دانستيد و امر مي كردند كه در آن مورد چه كنند؟
گفتم: اين را برايمن تفسير بنما؟ فرمود: رسول (ص) نمي ميرد مگر اينكه براي كلام علم و تفسير آن حافظي دارد.
گفتم: آنچه كه در شبهاي قدر مي آيد آن چيست؟ فرمود: امري است و سهولت در آنچه كه دانست.
آن مرد گفت: چه چيز براي آنها در شب هاي قدر روايت مي كند جز آن علمي كه دانستند؟ فرمود: علمي كه امر مي شوند به پنهان كردن آن و تفسير آنچه كه تو از او پرسيدي را جز خداوند عزوجل عزوجل كسي نمي داند.
آن مرد پرسيد: آيا اوصيا آنچه را كه انبياء نمي دانند را مي دانند؟ فرمود: نه چگونه وصي چيزي را بداند كه آنكه به او جانشين را داده نمي داند.
پرسشگر پرسيد: آيا مي توانيم بگوييم يكي از جانشينان آنچه را ديگران نمي دانند را مي داند؟ فرمود: نه پيامبر (ص) در نگذشت مگر علم او در درون وصي او بود و ملائكه و روح در شب قدر به حكم كسي نازل مي شوند كه ميان بندگان خود حكم مي كند.
او پرسيد: آيا آنها اين علم را مي دانستند؟ فرمود: بله آن را دانستند ولي آنها نمي توانند كه آن را اجرا كنند تا اينكه در شب قدر به آنها امر شود كه تا سال آينده چه گونه رفتار كنند.
او پرسيد: اي ابا جعفر (ع) آيا نمي توان آن را انكار كرد؟ ابا جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) فرمود: هر كس آن را انكار كند از ما نيست. آن مرد گفت: اي ابا جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) جعفر (ع) آيا نديدي كه در شب هاي قدر بر پيامبر (ص) امري وارد شود كه به آن علم نداشته است؟ فرمود بر تو حلال نيست كه اين سوال را بپرسي. اما او آنچه در گذشته و حال وده را مي دانست و پيامبر (ص) و وصي او فوت نكردند مگر بعد از او جانشيني بود كه آن را مي دانست. اما اين علم تو درباره آن سوال كردي خداوند عزوجل منع كرد كه جز اوصياء كسي از آن مطلع شود. آن مرد گفت: اي پسر رسول خدا چگونه بدانيم كه شب قدر در همه سالها وجود دارد؟ فرمود: آنگاه كه ماه رمضان مي رسد سوره دخان را در هر شب صد مرتبه بخوان آنگاه كه شب بيست و سوم فرا رسيد تو بيننده تصديق آن چيزي هستي كه در مورد آن پرسيدي.
11771/10- گفت و ابا جعفر (ع) فرمود: آنچه ديده مي شود از كسي كه خداوند او ا براي شقاوت بر اهل گمراهي از ميان سربازان شيطان و روح آنها بر انگيخته بيشتر از آن است كه همراه خليفه ا… است كه او را براي عدل و نيكوكاري از ميان فرشتگان برانگيخته است. گفته شد اي اباجعفر چگونه چيزي از اندازه ملائكه بيشتر است؟ فرمود همانگونه كه خداوند عزوجل خواسته است.
سوال كننده پرسيد: اي ابا جعفر من اگر براي بعضي از ياران شيعه خود اين حديث را ذكر كنم آن را انكار مي كنند فرمود: چگونه آن را انكار مي كنند؟ گفت: مي گويند ملائكه (ع) بيش از شياطين هستند. گفت: راست مي گويي، آنچه به تو مي گويم را درك بنما. هيچ روز و شبي نيست مگر همه جنيان و شياطين از نظر گمراهي و هدايت ائمه را ملاقات مي كنند و تعداد آنها نظير فرشتگان است تا اينكه شب قدر مي رسد كه در آن ملائكه به سوي ولي امر خلق خدا فرود مي آيند. يا مي گويد: خداوند عزوجل مقدر نموده از شياطين به عدد فرشتگان سپس ولي ضلاله را ملاقات مي كنند و براي او دروغ و كذب مي آورند تا اينكه صبح مي شود و مي گويد: چنين ديدم و اگر از ولي امر در اين مورد سوال شود مي گويد: شيطاني را ديدم كه تو را از فلان و فلان مطلع مي كرد تا اينكه تفسيري براي آن مي آورد و او را از ضلالتي كه بر آن واقع شده دانا مي كند (آگاه مي كند) و به خدا سوگند كه از راستي هاي شب قدر است كه بداني آن مخصوص به ما است از اين قول رسول خدا (ص) كه در هنگام نزديكي مرگش درمورد علي (ع) فرمود: اين ولي شماست پس از من. اگر او را اطاعت كنيد شما را هدايت مي كند. ولي كسي كه آنچه در شب قدر است ايمان نياورد منكر است و آن كه به شب قدر ايمان بياورد به غير آنچه كه ما مي بينيم پس او نمي تواند راست بگويد جز اينكه بگويد او از ما است و هركس چنين نگويد او دروغگو است. خداوند عز و جل بزرگتر از آن است كه امري به همراه روح و ملائكه را بر كافر و فاسق نازل كند و مي گويد: آن را بر جانشين و خليفه اي نازل مي كند كه او بر آن است و سخن آنها اين نيست. و اگر گفتند: آن بر يك نفر نازل نمي گردد پس چنين نيست كه شيء بر غير شيء نازل گردد و اگر گفتند. خواهند گفت: آيا اين چنين نيست؟ پس به گمراهي عميق وارد شده اند.
11772/11 – و از او نقل شده كه از تعدادي از ياران ما و او از احمد بن محمد و او از علي بن حكم و ايشان از سيف بن عميره و او ز حسان بن مهران و او از ابا عبدا… (ع)چنين روايت مي كند: از ايشان درباره شب قدر سوال نمودم فرمود: آن را شب بيست و يكم يا بيست و سوم دانسته اند.
11773/12- و از او نقل شده كه از عده اي از ياران ما و آنها از احمد بن محمد و او از حسين بن سعيد و او نيز از قاسم بن محمد جوهري وايشان از علي بن ابي حمزه ثمالي مي گويد: نزد ابا عبدا… (ع) بودم و ابو بصير به ايشان گفت: فدايت شوم آن شبي كه دران اميد بسته ايد چه اميدي به آن است؟ فرمود: در بيست و يكم و بيست و سوم گفت: واگر بر آن دو قوتي نبود چه؟ فرمود: چه آسان است آن دو شب نسبت به آنچه كه در آنها مي طبيگفتم: شايد ما هلال را ديديم و كسي آمد به نزد ما كه از زمين ديگر خلاف آن را به ما خبر مي داد؟ فرمود چه آسان است (نيكو است) آن چهر شب كه در آن به طلب خود مي پردازي! گفتم: فدايت شوم شب بيست و سوم شب جهني [1] است ؟ فرمود: چنين گفته شده گفتم: فدايت شوم سليمان بن خالد روايت كرده: در 19 پيمان حجاج نوشته شده به من گفت: اي ابا محمد پيمان حجاج در شب قدر نوشته مي شود و حوادث و بلايا و رزق و روزي و هرآنچه نظير آنهاست در آينده آن را در شب 21 و 23 طلب كن و درهر يك صدر گفت نماز بخوان و آن دو شب را زنده نگه دار اگر مي تواني تا صبح و در آن دو شب غسل بنما.
گفتم: و اگر نتوانستم چنين كنم در حالي كه ايستاده باشم؟ فرمود: در حال نشسته نماز بخوان گفتم و اگر نتوانستم؟ فرمود بر بستر خود چنين كن و بر تو واجب نيست كه اول شب اندكي بخواني و در هاي آسمان در ماه رمضان گشوده مي شود و شياطين به زنجير كشيده مي شوند. و اعمال مومن پذيرفته مي شود و چه ماه خوبي است رمضان رسول خدا (ص) مرزوق (خوش روزي) ناميده مي شد.
11774/13- و از او نقل شده كه از تعدادي ياران ما و آنها از احمد بن محمد و او از حسين بن سميه و او از فضاله بن ايوب و ايشان از علاء بن رزين و او از محمد بن مسلم و ايشان از يكي از آن دو حضرت (ع) چنين نقل كرد: از نشانه شب قدر از ايشان سوال كردم فرمود: از نشانه هاي آن خوشبو بودن آن است و اينكه در عين سردي گرم و در عين حرارت، سرد است و نيكو مي گردد.
گفت: رسول ا… از شب قدر مي فرمود: در آن شب ملائكه نازل مي شوند و كتابهايي از آسمان دينا كه در آن امور سال نوشته شده و آنچه به بندگان اصابت مي كند و امر مي كند به او وقوف به آن را در آن مشيت الهي است و هر آنچه بخواهد را مقدم مي دارد و هر آنچه بخواهد را موخر قرار مي دهد و محو يا ثابت مي كند هر چيز را و ام الكتاب (قرآن) نزد اوست.
11775/14- و از او نقل شده كه از علي بن ابراهيم و او از پدرخود و ايشان از ابن ابي عمير و از شخص ديگر و ايشان از ابا عبدا… چنين روايت كرد: بعضي از ياران ما به ايشان گفتند و جز سعيد السحاق كسي آن را نمي دانست. چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ فرمود: عمل در شب قدر از هزار ماه برتر است كه شب قدر نيست.
11776/15- و از واو ذكر شده كه از محمدبن يحيي و ايشان از احمدبن محمد و او از حسين بن سعيد و او از قاسم بن محمد و ايشان از علي بن ابي حمزه و او از ابي بصير و او نيز از اباعبدا… (ع) چنين نقل كرد: تو رات در شش روز پس از ماه رمضان نازل شد و انجيل در 12 شب گذشته از ماه رمضان نازل گرديد و زبور در 18 شب گذشته از ماه رمضان نازل گرديد و قرآن در شب قدر نازل شد.
11777/16- و از او نقل شده كه از علي بن ابراهيم و او از پدر خود و ايشان از ابن ابي عمير و او از عمر بن اذينه و ايشان از فضيل و زراره و محمدبن مسلم و آنها از حمران و او نيز از ابا جعفر (ع) سوال كرد در مورد اين كلام خداوند عزوجل 3-دخان فرمود: چه شب خوبي است شب قدر و آن هر سال در ماه رمضان است در دهه آخر ماه و قرآن نازل شده مگر در اين شب خداوند عزوجل فرمود: 4-دخان فرمود: در شب قدر همه آنچه در سال كه پيش او است مقدر مي گردد از جمله خير و شر. طاعت و معصيت. تولد و مرگ. يا روزي و هر چه در آن سال مقدر مي گردد حتمي و مقطعي است و خداوند در آن اراده دارد. (كه آن را تغيير دهد)
كفتم آيه 2 در اين مورد به من چي مي گويي؟ فرمود: انجام كار نيك در آن از جمله نماز و زكات و انواع كار خير بهتر است از هزار ماه كه شب قدر نيست. اگر خداوند تبارك و تعالي بر آن بيافزايد مومنان به آن نمي رسند ولي خداوند بر نيكي هاي آنها مي افزايد.
11778/17- و از او درايت شده كه از محمدبن يحيي و او از محمد بن احمد و ايشان از سياري و او از بعضي ياران ما و آنها از داود بن فرقد گفتند: يعقوب به من گفت: شنيدم مردي از اباعبدا… (ع) درباه شب قدر سوال نمود و گفت به من بگو درباره شب قدر آيا در همه سالها وجود دارد؟ ابا عبدا… (ع) فرمود : اگر شب قدر فرا رسد قرآن برتري مي يابد و بالا مي رود.
11779/18- و از او نقل شده كه از محمدبن يحيي و او از محمدبن احمد و ايشان از محمد بن عيسي و او از اباعبدا…المومن و او نيز از اسحاق بن عمار گفت: شنيدم كه مي گفت و مردم از او سوال مي كردند و مي گفتند: ارزاق در شب نيمه شعبان تقسيم مي شود؟ گفت: او فرموده نه به خدا سوگند اين امر جز در شب 19 رمضان و 23 و 21 نيست و در شب 19 همه آنها ملاقات مي كنند يكديگر را و در شب 21 همه امور حكيمانه از هم جدا مي شوند و در شب 23 – هر آنچه خداوند بخواهد انجام مي شود و مي گذرد و اين شب قدر است كه خداوند جل و عز مي فرمايد (3)
گفتم: اين جمه همه آنها جمع مي شوند و يكديگر را ملاقات مي كنند يعني چه؟ فرمود: هرآنچه كه خداوند بخواهد از تقديم و تاخير و خواست و قضاي الهي همه جمع مي شوند.
گفتم: و معني اينكه همه آنها در شب 23 مي گذرد چيست؟ فرمود: در شب 21 امضاء و اجراي امور متفرق مي گردد و در آن آغاز مي شود و آنگاه كه شب 23 از آن مي گذرد قطعي مي گردد و دران آغاز مي شود و آنگاه كه شب 23 از آن مي گذرد. قطعي مي گردد كه در آن خداي تبارك و تعالي (براي او) آشكار نگردد.
11780/19- و او از برخي از ياران ما و آنها از احمدبن محمد و او از علي بن حكم و ايشان از ابن بكير و او از زراره مي گويد: ابا عبدا… (ع) فرمود: تقدير در شب 19 است و استحكام آن در شب 21 و اجراي آن در شب 23 است.
11781/20- و از او نقل شده كه از احمدبن محمد و او از علي بن حسين و او از محمد بن وليد و محمد بن احمد از يونس بن يعقوب و او از علي بن عيسي قماط و ايشان از عموي خود و او نيز از ابا عبدا… (ع) چنين روايت مي كند: به رسول خدا (ص) در خواب بني اميه نشان داده شد كه بعد از او بر منبر بالا رفته مردم را گمراه مي كردند، به سوي راه قهقري و صبح هنگام اندوهگين گرديد. جبرئيل بر او نازل شد و گفت اي رسول خدا چه شده كه تو را اندوهگين و ناراحت مي بينم؟ فرمود اي جبرئيل در شب بني اميه را ديدم كه پس از من از منبر بالا مي رفتند و مردم را گمراه مي كردند به سوي قهقري.
او گفت: قسم، آنكه تو را بر حق، نبي قرار داد من از آن اطلاع ندارم. پس به آسمان عروج كرد و توقف نكرد تا اينكه از قرآن بر او نال شد كه با آن انس مي گرفت: 205-207 شعراء و بر او نازل شد 1و 2 و 3 خداوند عزوجل شب قدر را براي پيامبر خود (ص) بهتر از هزار ماه قرار داد كه بني اميه در آن حكم كند.
11782/21- و از او نقل شده كه از محمدبن يحيي و او از محمد بن حسين و ايشان از ابن فضال و او از ابي جميله و او از دفاعه و ايشان نيز از قول ابا عبدا… (ع) چنين گفت: شب قدر اول و آخر سال است.
11783/22- و از او ذكر شده كه از تعدادي از ياران ما و ايشان از سهل بن زياد و او نيز از علي بن حكم و او از ربيع مسلمي و زياد بن حلال و آن دو از مردمي كه از ابا عبدا… (ع) نقل مي كرد چنين گفتند: در شب 19 رمضان تقدير مشخص مي شود و در شب 21 مي گذرد فضاي آن و در شب 23 استحكام آن صورت مي گيرد از آنچه كه در آن سال بوده تا نظير آن براي خداوند گرامي كه هر چه بخواهد با خلق خود مي كند.
11784/23- محمد بن عباس از احمد بن قاسم و او از احمد بن محمد و ايشان از محمد بن خالد و او از صفران و ايشان از ابن مسكان و او از ابي بصير و او نيز از قول ابا عبدا… (ع) درباره اين قول خداوند عزوجل (3) گفت: (بهتر از) حكومت بني اميه و گفت اين كلام حق تعالي (ع) يعني هر آنچه نزد خداوند است بر محمد و خاندان او از همه امور با سلامتي همراه است.
11785/24- و از او نقل شده كه از احمد بن هوذه و او از ابراهيم بن اسحاق و ايشان از عبدا… بن حمار و او از ابي يحيي صنعاني و او نيز از ابا عبدا… (ع) چنين روايت مي كند: شنيدم كه مي گفت: ابي محمد به من گفت: علي بن ابي طالب مي خواند «ا» و حسن و حسين (ع) نزد او بودند و حسين (ع) به ايشان گفت: اي پدر به خاطر آن در تو شيريني وجود دارد. فرمود: اي پسر رسول خدا و فرزندم بدان كه من مي دانم آن چه را كه تو نمي داني وقتي كه نازل شد به تو رسول خدا (ص) كسي را به نزد من فرستاد و آن را براي من خواند سپس به كتف راست من زد و گفت: اي برادر و جانشين ولي من بر امتم پس از من و پيكار كننده با دشمنانم تا روزي كه به پا مي خيزند. اين سوره پس از من براي تو است و براي دو فرزند تو پس از تو. جبرئيل از ميان فرشتگان برادر من است كه براي من وقايع امتم را در سال روايت مي كند و آن را مانند وقايع نبوت براي تو نقل مي كند و به خاطر آن نور درخشاني است در قلب تو و قلوب جانشينانت تا طلوع صبح امام عصر (عج).
11786/25- محمدبن يعقوب از قول علي بن ابراهيم و او از پدر خود و ايشان از ابن ابي عمير و او از ابن اذينه و او نيز از ابا عبدا… (ع) در مورد نماز پيامبر (ص) در آسمان، در حديث اسراء مي گويد آن حضرت (ع) فرمود: سپس خداوند عزوجل به او نازل كرد. نسب خداوند تبارك و تعالي را بعنوان ابي محمد. توحيد 4-1 و اين دو ركعت اول بود سپس به او وحي نمود. همه خداوند را بعنوان و نظير آنچه اول خوانده بود را خواند و سپس خداوند عزوجل به او وحي كرد «1» آن نسب تو و اهل بيت تو تا روز قيامت است.
11787/26- شرف الدين نجفي مي گويد: از محمدبن مجهور روايت شده كه او از صفوان و ايشان از عبدا… بن مسكان و او از ابي بصير و ايشان از ابا عبدا… (ع) چنين گفت: اين قول خداوند عزوجل (3) مقصود سلطنت بني اميه است و فرمود: يك شب عدالت امام بهتر است از هزار ماه حكومت بني اميه. و فرمود (ع) يعني آنچه نزد خداوند است از محمد و آل محمد در همه امور (4).
11788/27- و از او مجددا نقل شده كه از محمد بن مجهور وا يشان از موسي بن بكر و او از زراره و او نيز از حمران روايت كرد كه گفت از ابا عبدا… در مورد آنچه در شب قدر متفرق مي گردد سوال كردم كه آيا آن چيزي است كه خداوند سحابه و تعالي مقدر نموده در آن شب؟ فرمود: قدرت خداوند تعالي توصيف نمي شود جز اينكه فرمود: 4-دخان و چونه امري حكيمانه باشد جز اينكه متفرق نگردد و قدرت خداوند سبحان وصف نمي گردد. زيرا او هر آنچه بخواهد را انجام مي دهد.
اما اين كلام حق تعالي (3) يعني فاطمه (س) و اين كلام (4) و ملائكه دراين جا همان مومنان هستند كه مالك آل محمد (ص) مي شوند و روح. همان روح القدس است كه فاطمه (ع) مي باشد. (ع) مي فرمايد: از هر امري در امان و سالم است. (ع) تا اينكه قيام قائم (عج) فرا رسد.
11789/28- و از شيخ ابا جعفر طوسي نقل شده كه از يكي از ياران و و از عبدا… بن عجلان سكوني چنين گفت: شنيدم ابا جعفر (ع) مي فرمود: خانه علي و فاطمه از اتاق رسول ا…(ص) است و سقف خانه آنها از عرش پروردگار دو عالم و در عمق خانه هاي آنها شكافي گشوده و آشكار است تا عرش معراج وحي و فرشتگان كه با وحي صبح و شب بر آنها نازل مي شوند و در هر ساعت و چشم بر هم زدني و گروه ملائكه قطع نمي گردد گروهي پايين مي آيند و گروهي بالا مي روند. خداوند تبارك و تعالي براي ابراهيم (ع) آسمان ها را گشود تا اينكه عرش را ديد و آنها عرش را مي بينند و براي خانه آنها سفقي جز عرش نمي بينند و خانه هاي آنها سقف شده با عرش خداوند رحمن است و محل معراج ملائكه و روح نيز دسته اي پس از دسته ديگر مي آيد و قطع نمي گرددو خانه اي از خانه هاي ائمه (ع) از ما نيست مگر اينكه معراج ملائكه در آن است. براي اين كلام خداوند عزوجل (4) گفت: پرسيدم (4)؟ فرمود: بكل امر. گفتم: اين تنزيل است؟ فرمود: بله.
11790/29- و ز ابوذر (رضي …) نقل شده كه گفت اي رسول خدا شب قدر تا هنگام عهد پيامبران است كه امور بر آنها نازل مي شود و آنگاه كه گذشتند مي رود؟ فرمود: نه بلكه تا روز قيامت ادامه دارد.
11791/30- و از ابن عباس و او از پيامبر (ص) چنين نقل شده كه فرمود: آنگاه كه شب قدر فرا رسد ملائكه اي كه جايگاهشان در سوره المنتهي است و از جمله آنها جبرئيل پايين مي آيند و همراه آنها پرچم هايي است كه يكي را بر قبر من نصب مي كنند و پرچم ديگر را در مسجد الحرام مي آويزند و يكي بر بيت المقدس و يكي از پرچم ها بر طور سينا و هيچ مرد و زن مومني از آن عبور نمي كند مگر بر آنها سلام دهد و مگر كسي كه پيوسته شراب مي نوشد و گوشت خوك پخته شده با زعفران مي خورد و آمده كه آن شبي مبارك است كه همه امور حكيمانه در آن از هم جدا مي شوند.
11792/31- و از گفته هاي مخالفان است كه ترمذي در كتاب صحيحه ذكر كرده: مردي پس از بيعت امام حسن با معاويه نزد امام حسن (ع) رفت و گفت: چهره مسلمانان را سياه نمودي اي سياه كننده چهره مسلمانان. فرمود: خداوند به تو رحم كند مرا آزار نده كه پيامبر (ص) بني اميه را بر منبر خود ديده و از آن بدش آمد و خداوند چنين نازل كرد (1-كوثر) و كوثر رودي در بهشت است و نازل شد 1 و 2 و 3 ، اي محمد از حكومت بني اميه بهتر است.
قاسم بن فضل خداني گفت: و ما آن را برشمرديم كه هزار ماه نه يك روز كمتر و نه بيشتر بود.
11793/32- علي بن ابراهيم در معني سوره (1) مي گويد مقصود قرآن است كه يكباره در بيت معمور در شب قدر نازل گرديد و در طول 23 سال بر پيامبر (ص) (2) يعني شب قدر كه خداوند در آن اجل ها و روزي ها و همه امور مربوط به مرگ و زندگي، تازگي و خشكي، خير و شر را كه به وقوع مي پيوندد، مقدر مي نمايد. همانطوركه مي فرمايد 4-دخان تا سالي (كه در پيش است).
و اين كلام (4) مي گويد: ملائكه و روح القدس بر امام زمان نازل مي شوند و از او دفع مي كنند هر آنچه كه از اين امور براي او واجب شده را.
(3) رسول خدا (ص) در خواب ديد كه ميمون هايي از منبر او بالا مي روند و از آن ناراحت گرديد و خداوند چنين نازل كرد 1 و 2 و 3.
(4) و اين آيه يعني تحيه و درودي است كه به وسيله آن امام تا طلوع فجر بيدار مي ماند و به ابا جعفر (ع) گفته شد آيا مي داني شب قدر را مي شناسي؟ فرمود: چگونه آن را نشناسيم در حاليكه فرشتگان در آن شب براي ما طواف مي كنند.
[1] مجلسي رحمه ا… مي گويد: از قول (ع) كه ليله الجهني اشاره دارد به آنچه روايت شده در مورد آن فقيه كه از زراره و امر از يكي از آن دو (ع)مي گويد: سوال نمودم در شب هاي ماه رمضان كه غسل در آن مستحب است فرمود شب 19، 21 و 23 و گفت: شب 23 شب جهني است و حديث آن كه به رسول خدا (ص) فرمود منزل من از شهر دور است شبي نزد من بيا و در آن (خانه) داخل شود و او را به شب 23 امر كن پس صدوق (رح) مي گويد: نام جهني عبدا… بن انيس انصاري است.