(مدیریت رسانه)کلیدی ترین ابزار برای (مدیریت بحران)


(مدیریت رسانه)کلیدی ترین ابزار برای (مدیریت بحران)

 

چکیده

(مدیریت بحران) همچون مفهوم (بحران) از منظرهای گوناگون مورد تعریف واقع شده است,گستره

مفهومی  تعریف این واژه بسیار فراخ و در برگیرنده هر تمهیدی برای پرهیز از بحران و جستجوی

اندیشمندانه بحران و خاتمه و مهار بحران در راستای تامین منافع و غیره است”از سوی دیگر با ورود

جامعه جهانی به مدینه فاضله ای تحت عنوان جامعه اطلاعاتی و کنترل و مدیریت کلیه امور اعم  از

اقتصادی,اجتماعی و سیاسی در قالب جامعه اطلاعاتی و با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات

و رسانه انجام می گیرد و در مقوله مدیریت بحران و کنترل انها نیز هر گونه اقدام و مدیریتی ارتباط

تنگاتنگی با رسانه پیدا می کند و در این حالت است که رسانه تبدیل به تیغ دولبه ای می شود

که هم می تواند در تشدید بحران ها موثر باشد و هم در کنترل و آرام کردن آن ها :از این رو انچه که

در این نوشتار خواهد امد توجه و تاکید بر نقش رسانه , مدریت رسانه ,فناوری های اطلاعاتی,

ابزارهای نوین به عنوان مجراهای انتقال پیام  و نقش خبرنگاران , روزنامه ها و در کنترل و مدریت بحران است

1.بحران و شرایط بحرانی

چنانچه بخواهیم تعاریفی از بحران ارائه دهیم باید ان را با توجه به تناسب شرایطی که افراد در آن قرار

دارند تعریف کرد.یک لحظه تعیین کننده, نقطه برگشتی برای بهتر یا بدتر شدن وضعیت و یا مقطع

حیاتی, تعاریف کوتاه اما پر معنایی دربارهن بحران هستند.به طور کلی,باید پذیرفت که ارائه یک تعریف

مشخصی از بحران کار بسیار دشوار ی است و تعاریف ارائه شده نیز همگی نسبی هستند, چرا که

ممکن است موضوعی برای یک فرد, سازمان یا جامعه,بحران باشد اما در این جامعه دیگر بحران

محسوب نشود , اما این نکته در شرایط بحرانی باید اقدامات عاجل و جدی انجام شود تا شرایط

بحرانی تر نشودمورد پذیرش همه جوامع است زیرا شرایط بحرانی از شر ایط عادی متمایزتر است.

(وانیر) و ( کان) در یک نگرش جامع و همه جانبه برای تعاریف زیر ارائه کردند

1.نقطه چرخش در رویدادها و کنش ها و پیامدهای غیر منتظره ای به دنبال می آورد

2.شرایطی که واکنش فوری شرکت کنندگان را طلب کند

3.شرایطی که ایجاد  ناامنی کند

4.کاهش کنترل بر رویدادها

5.شرایطی که در آن اطلاعات در دسترس به شدت کاهش یابد

6.شرایطی که همواره با افزایش فشارها و تنش برای کارکنان و جوامع باشد

شرایط بحرانی می تواند به شکلهای مختلفی بر وز کند و از تغییر  و تحولات گوناگونی ناشی

شود.منشا بحران میتواند  حمله ناگهانی , شروع جنگ, ناکامی اقتصادی در سطح وسیع,  ساقط

کردن یک هواپیما,غرق کردن یا توقیف یک کشتی و یا فجایع طبیعی و زیست محیطی چون نشست

مقادیر زیادی نفت خام در دریا باشد.بنابر این می توان گفت:ادبیات بحران بسیار گسترده است و ا ز

مواردی چون جنگگرفته تا فجایع طبیعی مثل زلزله. سیل, اتشفشان, سونامی,برف و کولاک, سقوط

بهمن , در راه ماندگی مسافران,طغیان رودخانه,لغزش یا نشست زمین را در بر میگیرد.

انفجار سفینه هوایی چلنجر در سال 1986,به گل نشستن کشتی VALDEZ در سال1989,انفجار

کارخانه شیمیاییUNOIN KARBIDE در  بو پال هندوستان در سال 1984, بحخران اقتصادی کشورهای

شرق اسیا در سال 1995,بیماری جنون گاوی در انگلستان   همگی تنها نمونه ای از بحران های

هستند که شرکتها و سازمانهای اقتصادی و تجاری بزرگ ر ا تهدید می کنند.

در راستای بحرانهای طبیعی می توان گفت:بحران حادثه ای است که در اثر رخدادها و عملکردهای

طبیعی و انسانیبه  طور ناگهانی به وجود می ایدو مشقت و سختی را یک مجموعه و یا جامعه انسای

تحمیل میکند که بر طرف کردن ان نیاز به اقدامات ضروری ,فوری و فوق العاده دارد.

بروز چنین بحرانهای , دولت ها را به طور مستقیم و غیر مستقیم با خسارات و مشکلات گسترده ای

روبرو می سازد.در  این مکیان شر کتهای بسیا بزرگ و پیچیده در مقابل بحران ها اسیب پذیرتر می

باشند: زیرا بروز هر بحران بویژه اگر بزرگ باشد میتواند باعث از دست رفتن شهرت شرکتها  شده

و سلطه انها را در بازارهای جهانی مورد تهدید قرار دهد.به طور خلاصه باید گفت که بحر ان به صورت

بخش جدای ناپزیرندو طبیعی حیات سازمانها و جوامع امروز در امده است.بحران هاد دیگر ویژگی غیر

عادی کمیاب و اتفاقی برای جامعه جهانی تلقی نمیشود, بلکه در تار و پود جوامع مدرن رخنه کرده اند.

انواع بحرانها

از منظر ریخت شناختی , بحران را میتوان به اعتبار جنبه های گوناگون طبقه بندی کرد.برای نمونه ,

به اعتبار موضوع, بحران ها را میتوان به بحرانهای اجتماعی ,سیاسی, اقتصادی,فرهنگی, نظامی,

قومی و …صورت بندی کرد.به اعتبار شدت تهدید , تداوم زمانی و در جه اگاهی نیز برخی بحران ها را

به بحران های شدید , نوظهور و بدعتی,کند, موردی , انعکاسی. برنامه ای, عادی و اداری تقسیم

بندی  کرده اند.

به اعتبار گستردگی میتوان بحرانهای محلی , ملی, فرا ملی تقسیم کرد.به اعتبارهای دریگر نظیر

علل و عوامل , دامنه  و سطح , اهداف مورد هجوم و …, نیز میتوان به گونه شناسی دیگری از

بحرانها پرداخت.

مدریت بحران

پژوهش هایی که در سالهای اخیر  در مورد پی امدها و خسارات گسترده جهانی  و مالی بلایای

طبیعی در بر خی کشور های جهان انجام گرفته نمایانگر ان است که امادگی برای مقابله با بحران

مجود نداسته و مقابله با بحران نبز به طور غیر موثر  و غیر علمی انجام گرفته است.افزون بر این,

مدریت بحرا ن مدریت ناشایسته , نا آزموده و آموزش ندیده  بوده است.در هیچ جا به اندازه کشورهای

در حال توسعه نمیتوان به اهمیت بحران پی برد. برسی کارشناسن نوسعه اقتصادی نشلن داده

است با فراهم کردن پول , توسعه و رشد پدید نمی اید, چنانکه عامل باز دارنده ای در بسیاری از

موارد موارد دانش فنی بوده است.در حالی که بشر از پیشرفتهای انقلابی  در  ذانشهای فیزیکی و

زیستی برخوردار شده است,ولی دانشهای فرهنگی و اجتماعی  بسیار  عقب مانده اند.

شدت و هبعاد برخی از بحرانها به حدی است که بشر بایید با استفاده از دانش ,عقل, منطق و

ابتکارات خود به مبارزه با حوادث غیر مترقبه  بپردازد .مدریت علمی بحران برای بهره گیری  گسترده

از کلیه عوامل موثر  در بهینه سازی کاهش خسارات ناشی از بحران و مقابله با بحران پدید امده

است. مدریت بحران در  گذر زمان به طور دینامیکی عمل میکند و عامل زمان را با فرمولهای خاص خود

مورد استفاده قرار میدهد. امایش فضاهای بحران باید به روش های صحیح و موثر مدریت بحران یک

وضع بحرانی را با حداقل خسارت به سوی وضعیت عادی هدایت کند.

یکی از عمده ترین حرفه های انسانی ,مدر یت خدمات عمومی است:زیرا همه مدیران وظیفه بنیادی

برنامه ریزی , طراحی و پایا نگه داشتن محیط را بر  عهده دارندکه در ان افرااد  از راه همکاری بتوانند

ماموریتها و هدفهای مسئولان  رده های مختلف را به اجرا در آورنند.به عبارت دیگر مدیران مسئولیت

دارند فرصتهای ایجاد کنند که افراد بتئانند بهترین یاری های خود را برای نیل به هدف های ایجاد محیط

سالم و ایمن ارائه دهند.

در مطلبزیر که توسط دفتر سازمان ملل متحد – هماهنگی امور  حواذث غیر متر قبه- برای استفاده در

سطح بیین المللی ارائه شده است , درباره مدریت بحران چنین امده است:

مدریت بحران دارای چهار رکن اصلی کاهش خسارت,امادگی, واکنش اضطراری و بازسازی است.

سیستم جوامع مدر یت بحران مخاطرات بالقوه و منابع موجود را ار زیابی کرده و طوری برنامه ریزی می نماید که منابع مجود را با مخاطرات موازنه کندتا با استفاده از منابع موجود بتواند  بحران را کنترل کند.

با آنکه بر وظایف مدیران بحران در طراحی محیط درونی سازمان برای  پیشبرد کار تاکید میکنیم,ولی نباید هرگز از نظر دور داشت که مدیران باید در محیط بیرونی سازمان و هم درونی بخشهای گوناگون به رهبری ان امور بپردازنند.به حر حال از سالهای دهه 1970  به بعد و پس از بحران نفت ,مهارت جدیدی برای تصمیم گیرنندگان شرکتهای عظیم  ضروری شناخته شد وآن مدریت بحران بود: زیرا درست در همین دهه برسی اقتصادی بودن یا نبودن فعالیتهای مختلف زیر سوال رفت  و این برسی به مهارت خاص مدیریت بحران نیاز داشت.البته مانند همه دورانهای خاص برسی اقتصادی بودن یا نبودن فعالیت ها  موجب کاهش چشمگیر در هزینه های تولید و رشد و توسعه صنایع شد.اهداف کلی در مدریت بحرانهدف کلی, بهینه سازی فعالیتهای مقابله با بحران و به حدهقل رسا ندن خسارات ناشی از ان است.در نهادهای غیر بازرگانی مانند استانداری ها و همچنین  در واحدهای تجاری نظیر شرکتهای خدمات رسانی که مسئولیت سود کلی  بازرگانی را ندارد , مدیران هدفهای دارند و باید بکوشند تا به کار بردن کمترین منابع به انها دست یابند. در مدیریت بحران نیز بهبود بهره وری با توجه به اهمیت حیاتیعملیاتی آن از ضرورت ویژه ای برخوردار است.در ابتدا مدریت زمان را در نظر می گیریم که در ان مدیریت  موظف است هزینها ومدت پروژها را کاهش و تعداد کیفیت پزوژه ها و فعالیت ها را جهتنیل به اهداف افزایش دهد.به عبارت دیگر زمان شروع واکنش و امداد رسانی , هزینه عملیات برای امداد رسانی و باز سازی باید کاهش یابد.از طرف دیگر حجم عملیات امادگی ,امداد رسانی,بازسازی ,سطح امادگی مقابله با بحران  و حجم اقدامات بازسازی و عادی سازی باید افزایش یابد.هدف اصلی مدیریت بحران دست یابی به راه حلی رضایت بخش  برای بر طرف کردن شرایط غیر عادی به طریقی است که منافع و ارزشهای اساسی حفظ و تامین شود.

نقش اطلاعات در مدیریت بحران

بحرانها موقیتهای هستند که کنترل انها مستلزم پاسخ دهی ساعت به ساعت در برابر مردم و مقامات میباشدو چون بحرانها اغلب غیره منتظره هستند اطلاعات کافی در باره موضوع  یافت نمیشود:چرا که در اغلب موارد, اطلاعات مناسب و آماده در مجموعه مرتب و طبقه بندی شده ومطابق ویژگیهای  وضعیت بحرانی در دسترس نیست.یک سامانه مدیریت بحران  باید توانمندی هایگوناگون داشته باشد.به طور کلی میتوان فناوریهای ارتباطی مورد استفاده در بحرانها را به چهار دسته فناوریهای رادیویی, ماعهواره ای, اینترنتی و مخابراتی تقسیم کرد که برای هر یک میتوان زیر گروههای تعیین کرد.هر یک از این فناوریها , توانمند یهای خاص خود را دارد و میتواند در شرایط مختلف ان ها را در قالب ترکیبی استفاده کرد.

مدیریت اخبار و رسانه در مواقع بحرانی

مدریت اخبار, اطلاعات و رسانه ها در هنگام وقوع یک بحران یکی از اصول و تضمین مدیریت صحیح ان بحران محسوب میشود.از انجا که خبر سریع ترین , قابل انتقال ترین و سوختنی ترین کالا محسوب میشود و با توجه به ابزبر انتقال سریع اطلاعات  و پیامها عدم کنترل صحیح اخبار درست ویا غلط در موا قع بحرانی میتواند پدید اورنده مشکلات بسیاری برای مسئولان و مردم باشد.در زمان بحران , مدریت رسانه برای انتشار اخبار و در دست گرفتن افکار عمومی و چرخش از بازار شایعه به اخبار باز دارنده در شرایط فوق العاده میتواند از طریق زیر انجام شود:

  • تعریف شرایط (چگونگی بحران)
  • شناسایی راه حل های مقابله با بحران
  • گرد اوری اطلاعات و اخذ نظریات کارشناسی در جهت عبور از بحران
  • شناسایی و به کار گیری کانالهای اطلاعات
  • نیاز سنجی و گرداوری اطلاعات واقعی برای مقابله با بازار شایعات

 

فرار از بحران زدگی در دوران بحران

یکی دیگر از مجموعه اقداماتی که مدریت رسانه در مسیر جهت دهی به خبر برای برمن رفت از بحران

به کار میگیرد پوشش اخبار بر اساس ارتباط میان عوامل بحران , حاکمان و مخاطبین بی طرف است.کسی که در این برهه خبر را مدیریت میکند باید فردی اگاه و دور اندیش باشد تا ضمن قرار داشتن در مدار واقعیت , دچار (بحران زدگی) نشده و رسالت اشاشی تنظیم و انتشار اخبار یعنی اصل (بی طرفی) را رعایت کند.

بازار شایعات, تشدید بحرانها

مدیریت خبر در زمان بحران ایجاب میکند که رسانه ها به انعکاس لمکان وقوع بحران , راه های برون رفت از ان و همچنین عواقب ان :جهت بر انگیختن افکار  عمومی برای جلوگیری از وقوع بحران بپردازند اما یک نکته اساسی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد:که اخبار به صورت واقعی منتشر شده و به شایعات دامن نزند:چرا که پخش اخبار غیر  موثق و بر پایه شنیدها یا به وقوع بحران دامن زده ویا به تشدید بحران کمک می کند , و بدتر اینکه بر افکار عمومی تا ثیر  گذاشته و منجر به افول روحیه عمومی تسلط بحران می شود برای مثال .پیشبینیها در  خصوص احتمال زلزله در تهران با اخبار اموزشی, اطلاع ر سانی و هشدارهای مقاوم سازی اغاز شد  ولی گاهی برخی رسانه ها برایجلب توجه و فروش بیشتر  و انگیزهای اقتصادی اقدام به پخش یا انتشار اخبار ضد و نقیس در بارهزمان وقوع زلزله کردند.این شایعات تا جایی قوت گرفت که بخشی از افکار عمومی به این خیال بودکه هر لحظه امکان دارد که زلزله رخ دهد.در این میان برخی از رسانه ها از جمله تلوزیون و رادیو با پخش خبر هایی در خصوص نحوه مقابله با زلزله احتمالی به مدریت خبر برای جلو گیری از وقوع بحران کاذب اقدام کردند البته مدریت خبر باید توانائی تفکیک خبر از شایع را دارا باشد.مدیریت خبر باید با اطلاع کسب نمودن از نظر کارشناساننه تنها خبر را از شایع ببز شناسد بلاکه با انتشار اخبار واقعی و قابل استناد, شایعات را نزد افگار عمومی بی اثر سازد.

هزینه بقای نشریات در بحران

این یک واقعیت است که در دور ان آشفته ,اتش,بحران میتوانند دامن تک تک طرفین در گیر یا حتی بی طرف را بگیرد.از همین رو رسانه در انتشار اخبار باید ضمن بین واقعیت, به این مهم واقف باشدکه در زمان بحرانی به سر میبر ند.بنابراین کاملا در مجرای قانون عمل کرده تا دچار تر کشهای بحرانی نشوند.از سوی دیگر رسانه باید با مدزیت کردن خبر برای بقاء خود هزینه ال دیگر بدهد که همان انتشار درست و به موقع اخبار است چرا که رسانه ها علاوه بر متکی بودن به بافت قدرت و مراکز حکومتی , برای ادامه حیات به مخا طبان خود – که همان افکار عمومی باشد-نیاز مبرم دارن

تعاریف

بحران

بحران از ریشه یونانی در معنای جور کردن, قضاوت لحظه حساس و مشاجره گرفتن است.بحران به معنی تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید می اید و صفت ویژه ان معمولا بر وز حوادث و وخامت است.در معنای مجازی شرایط و اوضاع یا دورانی خطرناک و فاقد اطمینان را میرسلند.بحران حالت و فرایندی است که با ان تعادل نا پدید میشود و از انتقالی نسبتا اجتناب ناپذیر  به سوی شرایط و هوضاعی دیگر خبر میدهد(بیرو  73:137)

بحران سیاسی

بحران سیاسی بحران مشروعیت نظام حاکم است انگاه که نخبگان سیاسی یک جامعه استعداد و قابلیت تولید و باز تولید ارتباطات و مناسبت مبتنی بر اعتماد و مقبولیت خود را از دست میدهند و سیستم دچار ناکارامدی میشود. بحران حاصل میشود(تاجیک28:1379)

لوسین دبلیو بحرانهای سیاسی را به پنج دسته تقسیم می کند

1.بحران هویت

2.بحران مشروعیت

3.بحران مشارکت

4.بحران نفوظ

5.بحران تو زیع(سیف زاده173:1368)

رسانه ها مدیریت بحران

نقش رسانه ها در مدریت بحرانهای سیاسی  مشکل تر و غامض تر از با بر خورد با بحرانهای دیگر است :«زیرا رسانه ها در ایجاد برخی بحرانها ی سیاسی نقش اصلی اساسی ایفا میکند.به این معنا که سانه ها اگاهی شهروندان در خصوص مسائل سیاسی و وجود نظام های سیاسی بهتر و کارامدتر را بالا میبرند و در عین حال نقاط ضعف نظام های سیاسی  موحجود را در معرض نمایش قرار میدهند. این امر و مقایسه ان در ذهن شهروندان عامل ااصلی ایجاد  بحرانهای سیاسی محسوب می شود.به این ترتیب انتظارات و توقعات شهروندان از حاکمیت روز افزون شده ولی دولتها و نظامهای سیاسی توان انطباق با این توقعات را ندارند و این فاصله بین شهروندان و نظامهای سیاسی بحران سیاسی محسوب منیشود.البته مواردی همچون بحران توزبع, شاید در ظاهر به رسانه ها مربوط نباشد و تمامی مسئولیت عدم توزیع بر عهخده حاکمیت باشد ولی در گذشته این انتظارکه باید همگان به یک اندازه از منافع دولت بهرمند یا در ان سهیم شوند وجود نداشت و این ناشیاز ایجاد نگرشی است که رسانه‌ها را بوجود اورده اند.مطالب مذکور به این معنا نیست که برای رفع بحران باید جلو ی رسانه ها یا اطلاع رسانی و اگاهی بخشی انها گرفته شود کاری که اکثر کشورهای عقب ماندهخ و غیره دموکراتیک انجام میدهند و تصور  مینمایند با  این عمل میتوانند به شیوه مرسوم خود در اینده نیز کشور را اداره نمایند.بلکهراه حل این است که رسانه ها همگانی باید اطلاعات و اگاهی را یک به یک وارد عرصه عمومی سازندوتا زمانی که انها نهادینه نداشته اندبه ورود  اطلاعات جدیدتر نپردازند به این ترتیب ارام ارام و بدون وارد کردن شوک به جامعه تغییر و تحولات را ایجاد نمایند.بر فرض اگر موضوع مشارکت مطرح است به این نحو نباشد که شهروندان تصور نمایند بدون داشتنه اگاهی و مهارت لازم میتوانند در امور سیاسیمشارکت کنند.در این خصوص میتوان به اظهار و نظرها عوامانه در خصوص مسائل پیچیده اقتصادی اشاره کرد که حتی از توان کارشناسان آن حوزه نیز خارج است.اما زمانی که بحران هایی سیاسی شکل گرفتند وظیفه رسانه ها چیست؟ همانند دیگر بحرانها رسانه ها باید اصل و منشا بحران را جستجو کنند.همان طور که آمد بحران سیاسی انواع گوناگونیدارد و لذا منشا شکل گیری انها نیز  متفاوت میباشد.سپس باید راهکار هایی رسانه ای آشتی بین شهروندان یا ذینفعان و حاکمیت را انتخاب تا سطح کار امدی حاکمیت را به سطح انتظارات شهروند ان

نزدیک شود.خاطر نشان میشود که در برخی مواقع مسئولین سیاسی واقف به پیامدهای بحرانها نیستند.این تصور باعث میشود آنها بجای بالا بردن کارایی خود در صدد تثبیت وضعیت موجود برایند.در این مواقع رسانه ها میتوانند با نشان دادن  د ر کشورها یا تاریخ و همچنین مصاحبه با کارشناسان و خبرگان سیاسی و مدریت مسئولین را به اهمیت موضوع واقف سازند.اما ارائه راه حل که مورد توافق همگان باشد از بزرگترین مشکلات در مدیریت بحران و رسانه ها است. اصولاً رسانه ها به طور ذاتی به سمت تکثیرگرایی میل می کنند ولی مسئولین سیاسی به سمت تمرکز گرایی و تک گفتاری پیش می روند، این امر در اکثر مواقع به درگیری بین رسانه ها و حاکمیت منجر می شود، لذا رسانه ها در مدیریت بحران سیاسی با در نظر داشتن این پارامتر، باید برنامه های خود را تنظیم نمایند تا در گیرودار بحران، به سوگیری و طرفداری از یک طیف متهم نگردند.

مرحله بعدی نزدیک سازی ذینفعان سیاسی و حاکمیت است. در خیلی از مواقع در بحران سیاسی، شهروندان از توان و امکانات حاکمیت تصور غلط و ناصوابی در ذهن دارند که این تصور در اثر تبلیغات نا صحیح حاکمیت به سهو و یا توسط رقبا به عمده ایجاد می شود در نتیجه این تصورات غلط، شهروندان انتظار بیش از حد و توان دولت ها پیدا می نمایند. به طور مثال در کشور ایران همه شهروندان توقع دارند دولت ها همه امور آنها را اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری و حتی ازدواج را نیز ساماندهی نماید. در صورتیب که این امور از عهده هیچ دولتی بر نمی آید و به جز جوامع سوسیالیستی که این طور ادعاهایی داشتند و همگی نیز شکست خوردند مصداق نمی توان یافت. لذا رسانه ها باید تصورات شهروندان را از حاکمیت اصلاح نمایند. البته تصور حاکمیت نیز باید از شهروندان صحیح شود. به این مفهوم که شهروندان نیز در هر زمان دارای انتظارات و توقعات بر حقی هستند که نمی توان از آنها چشم پوشید امام به علت ازدیاد توقعات، حاکمیت های بدنبال برآوردن انتظارات با اولویت پایین تر و کم هزینه تر بر می آیند و اولویت های اساسی را نادیده می گیرند. در این موقع نیز رسانه ها می توانند خواست های واقعی و اساسی شهروندان را به نمایش بگذارند، به این ترتیب آشتی و همفکری بین شهروندان و حاکمیت ایجاد نمایند.

بازنمایی بحران به عنوان خبر، مرحله بعدی در فرایند مدیریت بحران است. رسانه ها می توانند بحران را انحای گوناگون به تصویر بکشند، با توجه به اینکه بحران سیاسی از حساسیت زیادی برخوردار هستند و همیشه منافع عده ای را به خطر می اندازد لذا ضروری است در این گونه مواقع رسانه ها در خود بازنمایی بیشتر به جنبه های اطلاع رسانی بپردازند و کمتر به جنبه های تبلیغی و احتمالاً شیوه هایی برای جذب مخاطب روی آورند.

در بازنمایی رسانه ها باید خبرها به صورت «سخت خبر» و بدور از تفسیر و تحلیل منتشر شوند، و تحلیل و تفسیر را در برنامه هایی جداگانه ارائه نمایند. در بحران سیاسی باید از عوام زدگی و مصاحبه با غیر کارشناسان [شهروندان] جداً پرهیز شود و دیگر اینکه هر دو طرف قضیه به یک اندازه پوشش خبری داده شوند. در این مرحله هر گونه انگِ سوگیری به رسانه، باعث تشدید بحران و رسانه شده، قدرت میانجیگری را از دست خواهد داد.

میانجیگری بین شهروندان [ذینفعان] و نظام حاکم و یکی دیگر از نقش های رسانه ها در مدیریت بحران سیاسی است. امروزه حاکمیت های بدون استفاده از رسانه نمی توانند با شهروندان ارتباط برقرار سازند. لذا ضروری است رسانه ها بین خواسته های معقول شهروندان امتیازاتی را که حاکمیت اعطا می نماد ارتباط برقرار سازدو در عین حال شرایطی را مهیا سازد که این دو نیز بتوانند به صورت رو در رو به چانه زنی برای حل اختلافات بپردازند که نتیجه آن رفع مشکل و ایجاد آرامش خواهد بود.

در نهایت، مرحله که بحران سیاسی علناً خود را قالب تظاهرات و شورش ها به نمایش می گذارد و دیگر امکان مدیریت به شیوه های گذشته امکان پذیر نمی شود و در عین حال نیز رسانه ها نمی توانند به سکوت خبری به پردازند؛ زیرا در عصر ارتباطات و تکثر رسانه ای اگر رسانه های ملی نیز سکوت کنند رسانه های  فراملی خلاء اطلاعاتی آنها را برای شهروندان پر خواهند کرد. حال چه باید کرد؟

تجربه های کشورهای دیگر در خصوص پوشش خبری آشوب بیانگر موارد ذیل است که هر چند تمامی گزینه ها مورد تأیید نگارنده مقاله نیست اما آگاهی از تمامی آنها لازم و ضروری می نمایند.

  • مخاطبان را روشن کنید. شما برای مخاطبان ناظر اثر گذار خبر می گویید.
  • حتی المقدور خبر را در لابه لای برنامه سیاسی مستقل ارائه دهید.
  • بستر تحلیل شما باید واقعی، معتبر و مربوط به موضوع باشد.
  • تحلیل ها، تفسیرها و خبرها باید به موقع ارائه شود ( به موقع یعنی در جای خود نه زود، هر چند که تفاسیر شما باید از دیگر مراکز خبری زودتر ارائه شود.)
  • از اصطلاحات مثبت استفاده کنید. باید محتاط بود که مخاطبان احساس توهن نکنند، سعی کنید مخاطبان را عصبانی نکنید.
  • سعی کنید هدف اغتشاش را به عنوان هدف که با ابزارهای قانونی دست یافتنی است معرفی کنید.
  • سعی کند رابطه هدف اغتشاش را با رفتار آشوب گرانه قطع کنید؛ یعنی هدف آنها را در تضاد با آشوب گری معرفی کنید.
  • ساعت پخش خبر باید به دقت انتخاب شود، اخبار نیمروزی و صبح گاهیی که بیشتر شهروندان بیننده و شنونده آن هستند برای پخش مستقیم اغتشاش مناسب نیست. ضمناً پخش خبر در آخر روز، امکان امکان پیوستن شهروندان را به اغتشاش را کاهش می دهد.
  • توجه داشته باشید که بسیاری از شهروندان تنها با تیتر خبر قضاوت می کنند، لذا در تنظیم تیتر و سرخط خبر، دقت لازم و کافی را داشته باشید.

10 – در مصاحبه ها، سئوالات موضوع اغتشاش بر اسا یک سناریوی از پیش تعیین شده مشخص گردد. سئوالات باید خود رسانه باشد. این سئوالات باید به تحقیر هدف اغتشاش بپردازد. در مخاطبان احساس ندامت ایجاد کند، بر بیان های احساسی استوار باشد و از تمایلات ایدئولوژیک یا طبقاتی مخاطبان به خوبی استفاده کند، مثلاً به کار بردن سئوالات مهمی چون آخرش چی؟ این گونه سئوالات مخاطبان ناظر را بهتر تحت تآثیر قرار می دهد و مخاطبان فعال را منفعل می کند.

11- از خود اغتشاش گران حرف هایی که مطابق با منافع سیاسی کشور هدف است بیرون بکشید.

12- اجازه دهید اغتشاش گران از دشمنان سیاسی فراملی اظهار تنفر کنند، تا رفتار آنها، رفتاری بر خلاف اصول سیاسی نظام کشور هدف تلقی نشود. در تنظیم گزارش اغتشاش تصاویر و بیاناتی که نشان دهد شورش ضد شکل نظام ندارد، مورد تأکید شما قرار گیرد.

13- با ایجاد انفعال در مصاحبه شوندگان می توان راه حل هایی منطقی را پیشنهاد کرد.

14- سعی کنید در مصاحبه ها تضاد رفتاری تخریبی و پرخاش گرانه را با امنیت جمعی، صلاح اجتماعی و آرامش روانی شهروندان دیگر معلوم کنید.

15- در مقابل رفتار زشت و کلمات رکیک اغتشاش گران، خویشتنداری، منطبق با ادب داشته باشید، مخاطبان، شما را نا خودآگاه در مقابل بی ادبی اغتشاش گران قرار خواهند داد، این می تواند بین گفته های شما ادب و شما ایجاد تداعی کند.

16- در تهیه مصاحبه ها دقت کنیددر اجتماعاتی که ابتکار عمل را از مصاحبه گر می ستانند قرار نگیرند. بهتر است مصاحبه کمی دورتر از اغتشاش باشد، ولی اغتشاش در معرض دید یا شنید قرار گیرد. برای مصاحبه بهترین حالت آن است از افرادیی که  از کوران اغتشاش و شورش بریده اند، استفاده کنید.

17- طبقه مخاطبان خود را در نظر داشته باشید و طبقه خاصی را مورد خطاب قرار دهید.

18- کلمات را متناسب با فهم و در چهار چوب ذهنی شهروندان کشور هدف به کارببرید.

19- بر پایه اطلاعات لحظه به لحظه ای که درباره نگرش های گروه شهروندان دارد، مصاحه کنید.

20- نام ها و رویدادهایی را به کار ببرید که برای شهروندان – آشناست و نزد آنان اعتبار دارد.

21- از خصومت آشکار بپرهیزید.

22- در مواردی که تلویحاً با شورشگران به عنوان فریب خوردگان و با لحنی دلسوزانه برخورد کنید.

( نقش رادیو و تلوزیون در اینجا امنیت و مقابله با اغتشاش 1375 ص 2 تا 74).

23- مراقب افراد یا گروه هایی باشید که در مقابل دوربین یا میکروفون نقش بازی می کنند.

24- از آشوب گران و تظاهرات کنندگان چیزی نخواهید که منجر به آن پدیده شود.

25- تصمیم به پخش یک گزارش [ناآرامی] باید مبتنی بر اهمیت آن واقعه، اعتراض یا تظاهرات باشد نه صداها و نه تصاویری که می توان در جریان آن بدست آورد (حنی در خبرهای خارجی) (بلیغ، 1379: 33 و 34).

26- پوشش خبری تظاهرات باید با دیدگاهی جامع و بی طرفانه صورت گیرد.

27- از قرار دادن دوربین در یک سمت خاص اجتناب کنید، هرچند گاهی به دلایل صرفاً عملی یا امنیتی، چنین کاری ناگزیر خواهد بود. (بلیغ، 135:1380).

2-2 رسانه ها و مدیریت بحران های فراملی

بحران فراملی و بین المللی تنها به لحاظ جغرافیایی تقسیم می شوند ولی از لحاظ موضوعی نیز می توانند خود انواع بحران مانندمحیط زیست، اقتصادی، جنگ های منطقه ای و جهانی وغیره را شامل شود، که در این مجال امکان توصیف  همه آنها وجود ندارد. در این قسمت از بحران های فراملی مختص به بحران های بین کشورها مانند جنگ ها شده است.

در زمان قوع جنگ ها رسانه دیگر حالت بی طرف و عینیت گرا ندارند لذا دشمن خارجی، دشمن آنها نیز محسوب شده و تمامی سعی و تلاش رسانه همچون دیگر ارکان جامعه برای منکوب دشمن و بیسج شهروندان می باشد. در نتیجه رسانه ها در دو حوزه داخلی و خارجی ایفای نقش می کنند.

در حوزه داخلی رسانه با تهیج عمومی، شهروندان را آماه نبرد با دشمنان می سازند. به این ترتیب نیرو و امکانات لازم برای استفادهدر جبهه های نبرد مهیا می شود. دومین مرحله هماهنگی بین مسئولان جنگ و شهروندان است. اصولاً مدیران جنگ نیازها و خواستههایی دارند که این نیازها وخواسته ها توسط مردم پشتیبانی می شود. سوم آموزش های لازم در برخورد با عوامل دشمن اعم از فیزیکی مانند بیباران ها و غیر فیزیکی مانند جنگ تبلیغاتی دشمن است. رسانه ها می توانند آموزش های لازم را به شهروندان در برخورد با این عوامل بدهند. بدین ترتیب کمترن خسارت بر مردم و کشور وارد شود.

چهارمین مرحله ساماندهی شهروندان است. در جنگ ها علاوه بر درگیری در خط مقدم، احتمال آسیب پذیری در شهرها در اثر بمباران و غیره می باشد. رسانه ها می توانند با ساماندهی شهروندان سعی نمایند آسیب دیدگان در وضعیتی بهتری قرارگیرند و در نتیجه  تنش ناشی از جنگ بر شهروندان کمتر شود.

مرجله پنجم رسانه ها باید فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت را بین مردم ترویج داد تا به این وسیله شهروندان با روحیه مضاعف در جبهه های جنگ حاضر شوند. نهایت سازندگی پس از جنگ است که رسانه های ایران در خصوص از خود ضعف نشان دادند.

پس از فعالیت رسانه ها، نوبت به فعالیت برون مرزی می رسد که به دو دسته تقسیم می شود. اول جنگ تبلیغاتی علیه دشمن است. رسانه ها با استفاده از انواع تمهیدات و شگردهای تبلیغاتی سعی می نمایند روحیه فرماندهان، سربازان و شهروندان دشمن را تضعیف کرده و در نتیجه آنها را مجبور به عقب نشینی از مواضع خود نمایند.

دوم ایفای نقش در سطح بین المللی است. کشورها عناصری منفک از جامعه جهانی نیستند لذا هر گونه کنش و واکنش آنها باید با توجه به شرایط جهانی و منطقه ای انجام شود. در زمان جنگ رسانه ها سعی می کنند که افکار عمومی جهانی و دولتمردان دیگر کشورها را علیه کشور مورد نظر تهییج نمایند.بهترین نمونه فعالیت های ضد جنگ رسانه ها در سال 2003 بود که سعی بر عدم شعله وری جنگ آمریکا و عراق بود که متأسفانه نتیجه نداد. اما برخلاف آن رسانه های آمریکا توانستند رژیمی دژخیم از صدام در اذهان جهانی بسازند و توجیهی برای تهاجم به آن کشور مهیا سازند.

3-2 رسانه ها و مدیریت بحران تروریستی

هر چند عملیات تروریستی برآیند و نتیجه بحران سیاسی ملی و فراملی می باشد، اما به علت اهمیت یافتن آن پس از 11 سپتامبر سال 2001 و حمله به آمریکا و کشورهای همسویش به افغانستان و عراق به بهانه نابودی تروریستها، ضروری دیده شد چنر سطری نیز در خصوص رسانه ها و تروریست آورده شود.

از نظر دونالد جی هانی: تروریسم عبارت است از نوعی تلاش حسابگرانه و عمدی (ناگهانی) برای ایجاد وحشت از طریق عملی  سمبلیک که متضمن به کارگیری یا ترساندن از نیرویی مهلک و غیر عادی با انگیزه تأثیر گذاری در راستای یک هدف گروهی یا فردی است (ستاری،1380) برای اینکه بتوان فعالیت های تروریستی را از دیگر فعالیت های خشن متمایز ساخت، چند شاحص را می توان برای آن تعیین کرد که در صورت وجود این شاخصه ها، آن عملیات، عملیاتی تروریستی خواهد بود.

  • تروریسم مشتمل بر کاربرد خشونت یا تهدید به خشونت است.
  • ترویسم پیشی‌بینی نشدنی است.
  • قربانیان تروریسم عمدتاً ارزش نمادین دارند.
  • تروریسم در پی تبلیغات، جنگ روانی و نشر ایده ای خاص است.
  • مشروعیت قانونی ندارد(دهشیری، 1379: 8).
  • اهداف تروریسم سیاسی با ایدئولوژی است.
  • اهداف تروریسم برنامه‌ریزی شده و از روی قصد است که در آن افرادی عادی و شهروندان بی گناه کشته می شوند.

هرگاه عملیاتی خشن شامل شاخص های مذکور باشد، می توان آن را عملیات ترویستی خواند و در غیر این صورت موارد خشن را می توان به جنگ، شورش، انقلاب، کودتا و … تعبیر کرد.

اما  علاوه بر ابزار خشونت، تروریسم نیاز به ابزار مهم تری برای تبلیغ خشونت داردو در این میان رسانه های همگانی از اصلی ترین آن به شمار می آید. شرایو استاوا (استاوا، 1380: 281) می گوید: «در عصر جدید، تروریسم رسانه ها را در اختیار گرفته است. همانطور که سیباست مداران و بزرگان در دهکده جهانی به تبلیغات نیاز دارند، تروریست ها نیز برای تبلیغ کار خود از رسانه ها استفاده می کنند. بنابرای اعلان گروه ضربت دولت آمریکا در مورد نقض قانون تروریسم؛ تروریسم امروزی از جهات مختلفی، پدیده مستقیم رسانه ها است». اهمیت این مسئله از ان روست که تروریسم شیوه ای خاص از خشونت سیاسی است که با حمله کردن به تعداد کمی قربانی، در صدد تأثیر گذاری بر تعداد زیادی از مردم است (صادقی، 1380: 14).

پوشش اخبار تروریسم توسط رسانه ها، مخاطرات زیادی به همراه دارد. «بیشترین نگرانی درباره تأثیر منفی پوشش رسانه ای ترورها به تقلید  تکرار آنهاست». (سورت،241:1380). زمانی که یک عملیات تروریستی به وقوع پیوست، وظیفه ی رسانه ها در انعکاس وقایع باید چگونه باشد؟ این نحوه انعکاس وقایع تروریستی همانطور که گفته شد، باعث تشدید این نوع عملیات یا کاهش آن می شود؟ برای اینکه رسانه ها بتوانند آگاهانه و با بصیرت به انعکاس اینگونه وقایع بپردازند، در ادامه مطالب در دو بخش بازدارندگی و تشدید کنندگی تروریسم، فهرست وار آورده می شود.

الف) بازدارندگی رسانه ها از عملیات تروریستی

  • تأکید بر غیر اخلاقی و غیر دینی بودن اعمال تروریستی
  • انعکای خسارات جانی و انسانی وقایع
  • انعکاس خسارات روانی تروریسم
  • پخش نکردن دیدگاهها و انگیزه های تروریست ها
  • بررسی انگیزه های واقعی تروریسم

ب) تشدید عملیات تروریستی توسط رسانه ها

  • بزرگ نمایی تأثیرات اجتماعی ترور
  • انعکاس مسببین ترور
  • تبلیغ خط مشی و مرام تروریست ها
  • استفاده از واژهایی که تروریست ها به کار می برند
  • مصاحبه با تروریست ها
  • انتشار جزئیاتی که ممکن است به یک گروه تروریستی برای حمله کمک کند(بلیغ، 1380: 45).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری

با توجه به آنچه گفته شد، به خوبی قابل درک است که مدیریت بحران در عین حال برای هر جامعه یک نیاز اساسی محسوب می شود از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. شاید در دوره ای نچندان دور، شیوه های نظیر تطمیع، تهدید لفظی و مقابله فیزیکی  برای مقابله با بحران ها جوابگو بود اما در جامعه اطلاعاتی، بهترین شیوه برای مقابله با بحران، توضیح نکات مبهم و امتناع عوامل بحران ساز است. از آنجا که ثبات و امنیت ملی، تابع مستقیمی از رویکرد افکار عمومی و رضایت و نارضایتی مردم و واکنش آنها در مواقع بحرانی است، رسانه ها از جایگاه ویژه ای در این زمینه برخوردارند. رسانه ها به مثابه موتور محرکه باورهای مردم، نقش مهمب در رویکرد افکار عمومی به حاکمیت دارد. این نقش به پیدایش تصویرهای اولیه از حکومت و یا نهاد مشخص در نزد افکار عمومی منجر می شود  که با گذشت زمان در قالب رفتار جمعی و فردی شکل می گیرد و در مقام جبهه افکار عمومی، در برابر یا همراه با دولت و سیاست مداران ظهور می کند.

بنابراین، رسانه ها با اتکاء به این قدرت خود نقش مهمی از پیشگیری از بحران دارند. چنانچه نهادها قدرت پیش بینی بحران را داشته باشند، با استفاده از رسانه ها می توانند از بروز آن جلوگیری کنند اگرچه هیچ بحرانی دقیقاً مشابه بحران های دیگر نیست، شباهت های قابل توجهی مانند لزوم تصمیم گیری صحیح، وجود راه حل های محدود، برخورد با گروههای با اهداف متضاد، لزوم واکنش سریع، وخیم بودن عواقب و تصمیمات غلط و … بین آنها وجود دارد که بر این اساس و با توجه به نوع بحران‌ها می توان برنامه ی از پیش تعیین شده برای جلوگیری از وقوع بحران تدوین کرد.

بنابراین، چنانکه رویکرد پیشگیرانه در واکنش های انفعالی مقدم گرفته شود، می توان از بروز بسیاری از بحران ها پیش گیری کرد. خلاصه اینکه، کلید حل بحران را می توان در آمادگی، قدرت پیش بینی، برنامه ریزی و ایجاد زیر ساخت های اطلاع رسانی دانست.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *