باغ ایرانی
مقدمهای بر پیشینه تاریخی باغ ایرانی
انسان کاشف طبیعت و عامل برقراری تداوم و پایداری بقاء و عاملی در تجلی امکانات و استعدادهای نهانی طبیعت شناخته شده و اوست که با تصور در طبیعت، رزاهای نهانی خود را آشکار ساخته و گهگاه از چهره به ظاهر خصمانه و شرارت آلودش، زیبایی، صفا و صمیمت میتراود. در این فلسفه روابط انسان و طبیعت به صورت یکپارچه مشاهده میشود و انسان نه جزئی جداشدنی از طبیعت و نه حاکم مافوق آن است. شعر و ادب هنرهای تزئینی ایران خواه از زمان هخامنشیان و خواه از زمان سامانیان و دوره اسلامی، همیشه سرشار از احترام و علاقه به طبیعت است.
طبیعت کلیت و مظهر تجلی وجود است، مقام خاص و مقدسی دارد و در آن همه چیز در حالت نظم و تعادل قرار دارد. در باغ ـ این طبیعت از پیش اندیشیده ـرابطه انسان و طبیعت در نهایت هماهنگی است. باغ به کمک اشکال منظم هندسی، رابطه میان طبیعت و دنیای درونی تصور میشود.
باغ مفهوم عرفانی و مذهبی طبیعت و نظم جهانی را منعکس و مفاهیم فضاها را مطرح میکند .
در باغ، خواه طبیعی و خواه ساخته دست انسان، آدمی با محیط اطراف خود در صلح و صفا بود. در باغ، انسان و طبیعت در همسویی کامل بودند. زمین وحشی و عقیم. در باغ به کمال مقدر خویش دست می یافت. قرآن کریم در آیههای متعددی، خوشیهای بهشت را توصیف میکند. شادی و لذت عمیق کسانی را که به خدای خویش ایمان آوردند و سرانجام آرامش، برکت و آسایش یافتند و برای همیشه در باغهایی جای گرفتند که آب از زیر آنها جاری است؟ در سایههای خنک و برای همیشه، آراسته به چشمههای سرشار .
باغ، ایرانی نه تنها جای امن و آرام که در عین حال جایی است برای تفکر آرام یا مذاکرات فلسفی. جایی است برای تأمل و تحقیق، جایی که روح خسته آدمی میتواند تازه شود و آرامش یابد و منظرههای تازه بر او مکشوف گردد. آرمان باغ بسیار نیرومند و با دوام بود .
هر شهر و هر قصری باغهایی داشت که بسیاری از آنها عمومی بودند. همه آنها برای مراسم نوروز باز بودند. کلاریخو توصیف میکند که جادههای زیبا دارای محوطههای باز بودند به صورت چهارراههای بزرگی که در میان آنها، آبنمایی برای نوشیدن آب وجود داشت و میدان مرکزی یک پارک بزرگ بود، گرداگرد آن درختان تبریزی بلند با آلاچیق پوشیده از یاسمن و گلسرخ .
بیشک آرمان باغ در همه هنرها به طور کامل نفوذ کرده به فرشهای بزرگ، همه آفرینشهای شاعرانه و مجسمکننده گل و گیاه کامل بهشت است. نیلوفر آبی در سراسر اعصار و در تمامی آسیا یک نماد مقدس آسمانی بود. آرایش معماری در سراسر اعصار منحصر به گل و گیاه بوده و میباشد .
باغ ایرانی بیشتر حاکی از نیازهای روحی و کمتر متناسب با نیزهای آب قابل سنجش است. از زمانهای قدیم بخش اساسی از زندگی ایران و معماری آن بوده و در موجودیت آتشکدههای بزرگ و تقویت نمادین آنها، سهم داشته است. از زمان سومریان، باغ، معبد و قصر سلطنتی را احاطه میکرد. بیشک باغ در چنین اقلیم خشکی همه چیز از آسایش و زیبایی داشت تا عرضه کند. ولی هنگامیکه مبارزه به خاطر زنده ماندن بیش از لذت شخصی اهمیت داشت. این یک موضوع فرعی بود. از آنجا که همه چیز را از مشیت خداوند میدانستند.
دعا ضرورت داشت. تصور میشد مطمئنترین راه جلب توجه جادوی است: ایجاد فضایی هرچه شبیهتر به آنچه مورد نیاز است و تشویق به تقلید از آن ـ در مقیاس بسیار وسیعتر. به عنوان مثال، ایجاد باغی در کنار یک معبر یا کاخ ممکن است قادر مطلق را به تکمیل تلاش کوچک انسان در راه آبادانی زمین تشویق کند .
زندگی در ایران به آب وابسته و در واقع آب عامل اصلی زندگی است. ایرانیان به منظور بهرهگیری نسبی از منابع آب، با قدرت تخیل و ابداع، چاره اندیشی کرده بودند و کاریزهایی عمیق که از ٨٠ الی ١۶٠ کیلومتر طول داشتند. حفر مینمودند. حتی در ٣۵٠٠ سال پیش از میلاد، آرایش سفال پیش از تاریخ، علاقه شدید به آب و حاصلخیزی را نشان میدهد. این نقش های کهن، همه عناصر آن را به صورت واقعی یا نمادی، ثبت کردهاند : کوه، ابر، برکه، جنگل، پرندگان آبی و درختان که هدف عمده از آنها دریافت پاسخ مساعد از قدرتهای آسمانی بود. در سفال سامرا، طرح نمونهوار باغ دیده شده است؛ به صورت دو نهر متقاطع با پرندگان و درختان در هر یک از چهارگوشه. در مفرغهای لرستان (حدود ١٠٠٠ قبل از میلاد) . باز درخت را همراه با آب روان ترسیم کردهاند که مطلوبترین منظره در یک سرزمین خشک است.
پس از آب، درختان مهمترین نقش را در شکلگیری باغ ایرانی دارند. ایرانیان قدیم معتقد به فرشته مقدسی بودند به نام (اوروزا) که صدمه زدن به گل و گیاه، موجب ناراحتی و خشم او میشد .
کوروش کبیر در سارد، باغ بزرگی ساخته و به دست خود در آن درخت کاشته شد. گزنفون yenophon در کتاب خود به نام (اکونومیگوس) نقل کرده است که کوروش شخصاًُ لیزاندر را به تماشای باغ خود در سارد برده است که: لیزاندر از مشاهده زیبایی درختها، نظم و دقت فواصل آنها و مستقیم بودن ردیفها و زاویهها و روایح معطر و متعددی که هنگام گردش به مشام آن دو می رسیده، تحسین و تمجید میکند.
باغهای هخامنشی دارای طرحهای مستطیل دقیق با خیابانها و درختان متقاطع بود. سنگ نگارههای به جا مانده از دوران هخامنشی با درختان راست قامت، به خوبی اهمیت باغ در میان ایرانیان و نیز نظم هندسی موجود در باغهای ایرانی را نشان میدهند.
باغ در عصر شاهنشاهی ساسانیان نیز بر پایه اصول گذشته شکل میگیرد: ترکیب هندسی منظم، میان اسه اصلی، خیابانهای عمود برهم و کرتهای راست گوشه، باغها بسیار وسیع بودند و با دقت طراحی و مراقبت میشدند: گاه نزدیک به ٢۵ کیلومتر مربع مساحت داشتند. باغی که توسط خسروپرویز پس از هفت سال کار ایجاد شد، اصلاحی جسورانه و زیبا در محیط بود.
در دوران اسلامی، باغهای انبوهی کاخ را احاطه میکرد و از لحاظ معماری به صورت بخشی از آن در نظرگرفته میشد، به صورتی که باغ تمامی جوانب اصلی بنا را به صورت قرینه فرا میگرفت. سراسر محوطه به قطعات مستطیلی تقسیم میشد که از میان آنها جویهای کوچکی میگذشت . این باغها به پیروی از پیشینیان ایرانی ساخته میشدند. از همان سدههای نخستین هجری، باغسازی به شیوه ایرانی به فراسوی مرزها میرود و به مرور زمان گستره خود را وسیعتر میکند. باغهای زیبای آندلسی (الحمرا) و باغهای باربری کشمیر نمونههایی از باغهایی هستند که تحت تأثیر باغسازی ایرانی شکل گرفتند. شیوه باغسازی در کشورهای شرقی از باغسازی ایران الهام گرفته است.
بابرشاه از شاهان مغولی حاکم بر هند شیوه باغآرایی ایرانی را به سرزمین هند برد و باغهایی در آگرا واقع در شمال هند احداث کرد که معدودی از آنها تا به امروز موجود است و سپس جهانگیر یکی از جانشینان وی چندین باغ در منطقه کشمیر ایجاد نمود.
در کتاب تاریخ تمدن ـ عصر ایمان ـ ویل دورانت آمده که باغ به سبک ایرانی مورد تقلید سایر ملل نیز قرار گرفت و هم در بین اعراب و مسلمین و هم در هندوستان رواج یافته است و در قرون وسطی موجب الهام اروپائیان گردیده است. در اروپای قرون وسطایی که در شهرها به باغ عمومی و فضای سبز مفهومی نداشت، بیشتر شهرهای ایران در محاصره باغهای سرسبز و انبوه که پناهگاهی برای آسایش ساکنان آنها بوده است و از نظر زیبایی، طراوت و داشتن باغهای بزرگ و بیشمار در دنیای آنروز به خود میبالیدهاند.
عناصر و اجزاء باغ
درختان سایهدار و درختچهها
اهمیت اینگونه درختان در باغ ایرانی، بیشتر ایجاد سایه و زیبایی است. اینگونه درختان که اکثراً غیر مثمر هستند بیشتر در محور اصلی باغ کاشته میشدند. در اینجا انواع درختان به ترتیب اهمیت آنها در باغ ایرانی معرفی میگردند منابع مورد استفاده در این مبحث، باغهای ایرانی ( پیرنیا، محمد کریم ) باغ ایرانی (دانش دوست، یعقوب ) باغ ( ابوالقاسمی، لطیف ) گیاهان پهن برگ مقاوم به شرایط نامساعد( یارایی، رامی) فلور ایران ( قهرمان، احمد ) و کتاب
هستند . TREES Coombes,Allem
- سروها :
Cupressus Cupressaceae :تیره
1-1-سرو ناز :Cupressus sempervirns
دارای تاج مخروطی شکل و زیباست و میوه آن به صورت کروی است. برگهای فلسی و متراکم دارد و نوک آن به سمت بالا قراردارد.
زربین C.V var. horizon tallis با انشعابات فرعی و افقی و سرو شیرازC.v .var. Fastigiata که بعنوان گیاه تزئینی در باغهای تاریخی و در محورهای اصلی کاشته میشده و به باغ زیبایی خاصی میبخشیدهاند، از واریتههای سروناز هستند.
1-2- سرو نقرهای: Capressus arizonica
دارای برگهای نقرهای است . بومی ایران نمی باشد. ولی در باغها کشت آن دیده شده است و ارتفاع آن به 8 متر می رسد.
1-3- سرو خمرهای Bieta orientalis
دارای برگهای فلسی شکل است. رنگ عمومی آن سبز و روشن است که در زمستان کمی تغییر رنگ میدهد. بعنوان پرچین هم از آن استفاده میشود. میوه آن مخروطی کوچک است. از2 الی 5 فلس تشکیل شده که در کنار هر فلس دو دانه قرار گرفته است. سروها از گونههای رایج در باغهای ایرانی هستند و در اکثر باغهای تاریخی بویژه در باغهای شیراز، باغ فین کاشان و باغ شاهزاده ماهان مشاهده میشوند.
2- چنار
درختی پهن برگ و خزان کننده، با پوست روشن (خاکستری) است. ارتفاع آن به 25 متر میرسد. میوه آن کرکدار وگرد و دارای دنباله است. دنباله میوهها اکثراً بین 6تا 8 سانتیمتر است .میوه آن در پاییز میرسد. برگها با پهنک دارای 5 تا 7 قطعه دندانهدار هستند. گرده آن باعث آلرژی در افراد میشود مهمترین گونه آن P.orientalis است که در باغهای قدیمی در مناطقی مانند تهران رواج بسیار داشته است و اصولاً تهران در قدیم چنارستان بوده است. از گونههای دیگر آن میتوان به P.hispanica و P.aceiflia اشاره کرد
3-کاج ایرانیPinus eldarica Pinaceae(Abistacaea) :
تیره درختی بزرگ با میوه مخروطی شکل است که ارتفاع درخت به 20 تا30 متر میرسد. شاخههای آن نسبتاً بلند هستند برگهای آن دائمی با یک رگبرگ میباشد. دانه گرده ( میکروسپور: اندام تولید مثلی نرگیاه) آن دارای بادکنک است که موجب تسهیل در عمل گرده افشانی میگردد. دستگاه ماده مخروطی شکل و بر روی آن برگههای متعددی موجود است که آنها را برچه ( کوچکترین واحد مادگی) می نامند، درون آن تخمک )مگاسپور: اندام تولید مثلی ماده گیاه ( قرار دارد. چوب آن صمغی است و مصارف صنعتی دارد. این گونه گیاهی از حلب وارد ایران شده است.
از گونههای دیگر کاج که در باغها کاشته میشوند: کاج جنگلی P.sylvestris، کاج کاشفی P.longifolia، کاج سیاه P.laricio میباشد. که اکثراً بومی ایران نمیباشند.
در بیشتر باغهای تاریخی و در اکثر نقاط کشور به جز جنوب و حاشیه خلیج فارس این گونه گیاهی وجود دارد.
4- صنوبرPopulus spp Salicacea : تیره
این درخت دارای ریشههای سطحی بوده ولی رشد آنها بسیار عالی است و درکمتر از15 سال به ارتفاع 25 متر می رسد. خزان کننده، پهن برگ و تک پایه(دانه گرده و مادگی روی یک گیاه تشکیل و لقاح صورت می گیرد) است. گلها منفرد، اکثراً کرکدار، و با گل آذین(طرز قرارگرفتن گلها روی ساقه و یا شاخه) خوشهای بوده و میوهها کرکدار است.
گونه های آن عبارتند از:
4-1- سپیدار: P.alba
درختی است ستونی شکل و بلند. پشت برگها روشنتر است و نقرهای رنگ میباشد ارتفاع آن 25-18 متر و بسیار مقاوم است. در باغهای تاریخی و قدیمی زیاد کاشته میشده است چه بعنوان باد شکن در حاشیهها و بعضاً در مسیرهای اصلی نیز کاشته میشد.
4-2- صنوبر خاکستری: P.canescens
ارتفاع آن به 30 متر میرسد. اندازه برگ آن با سپیدار تفاوت دارد. پوست تنه آن خاکستری مایل به زرد میباشد.
4-3- تبریزی:( اشالک، صنوبرآسیایی، صنوبر لمباردی)P.nigra var Italica از درختان با ارتفاع زیاد و زیبا میباشد. معمولاً در کنار باغها کاشته میشده است. برگهای آن لوزی شکل و زیبا که درازی برگها بیش از پهنای آن می باشد. در پاییز به رنگ زرد قناری در میآید.
4-4- صنوبر لرزان: ( آشنگ ) P.tremula
برگهای آن شبیه نارون است.
4-5- پده P.eupratica
مخصوص نواحی گرم است.
5- نارون ( وسک، قره آغاج )Ulmus Ulmaceae : تیره
درختی است با پوست شکافدار، برگهای متناوب، خزان کننده و رگبرگهای شانهای، دمبرگ کوتاه، پهنک معمولاً در قاعده مورب، حاشیهای ارهای مضاعف یا ساده. گوشوارک( زائده ای درقاعد ه برگ که معمولاً زیر برگ قرار دارد) ریزان دارد. گلهانر- ماده ( اندام جنسی نروماده روی یک گل قراردارد )یا تک جنسی(گلهای نر و ماده از یکدیگر جدا هستند)، قبل از ظهور برگ ظاهر میشود. پوشش گل، استکانی ( منظور شکل گل آذین است) و دارای 4 تا 8 لوب است. پرچمها( اندام نر گیاه) دارای میله باریک و طویل هستند، میوه فندقه بالدار( سامار: دراین نوع میوهها ( اپیدرم (پوست خارجی) یک تخمدان رشد کرده و به صورت زائدههای بال مانند در میآیند) بوده بالها در انتها شکافدارهستند. تشکیل میوه 3 تا 4 هفته بعد ازگل دهی انجام میگیرد.
در نواحی شمال، شمال غرب و شمال شرق ایران بیشتر دیده می شود . خصوصاً درتهران بسیار زیاد کشت می شود
5-1- نارون چتری:Ulmus umbraculifera
برگها متقارن و دارای قاعده تقریباً قلبی شکل بوده و نوک داندنه ها تیز نیست. فصل گلدهی اواخر زمستان بوده و گیاه متعلق به بخشهای مرکزی فلات ایران است.
گونههای نارون
5-2- ملج U. Montana
5-3- اوجا U. Campestris
سایر درختان سایهدار:
1- آزاد: Zelkova Carpini folia
Ulmaceae : تیره
درختی بلند به ارتفاع تا 35 مترودارای برگهای بیضی شکل به طول حدود 8 و عرض 4 سانتی متر است.برگها اکثراً نوک هستند اما انواع نوک تیز نیز درآنها مشاهده شده است. حاشیه برگها ساده بدون کنگره، اما گاهی دندانههای هلالی کند درآنها مشاهده میشود. سطح فوقانی برگ نرم وسطح زیرین آن تقریباً بدون کرک است.
پوست درخت خاکستری تیره است. دمبرگها کوتاه1،2و حداکثر 3 میلی متر است. فصل گلدهی آنها اوایل بهار است.
در شمال ایران زیاد به چشم میخورد و بیشتر درختی جنگلی محسوب میشود.
2- داغداغان (تا): Celtis spp.
Ulmaceae: تیره
درخت یا درختچهای با پوست صاف است که پوست آن به آسانی جدا نمیشود. برگها متناوب، خزان کننده، دارای 3 رگبرگ مشخص در قاعده هستند. دمبرگ آنها مشخص است. گلها نرو ماده و از هم جدا یا به صورت هر ما فرودیت (نرماده) میباشد. زمان پیدایش آنها تقریباً همزمان با زمان پیدایش برگهاست.گلها در مادهها منفرد و در نرها مجتمع هستند. میوه آن شفت، (دارای میانبر ضخیم و گوشتی درونبر استخوانی)، کروی یا تخم مرغی بوده، دمگل آن مشخص وهسته آن سخت است. از درختان قدیمی بومی ایران است.
3- زبان گنجشگ: (ون) Fraxinus excelsior
Oleaceae : تیره
شاخههای آن به سرعت به صورت عرضی رشد می کنند. برگهای آن ریز و کوچک بوده و به برگچههایی تبدیل میشوند. در بهار به برگ مینشیند. ارتفاع آن گاهی به 18 متر میرسد. میوه آن در تابستان ظاهر میشود. درختی مقاوم با عمر طولانی است. دو واریته(Variety ) دارد:
F.excelsior Var Jaspidea
F.excelsior Var pendula
در باغها در مسیرهای فرعی کاشته میشده است و سایه مناسبی دارد.
4- توس ( غان)Betula pendula Betu laceae : تیره
درختی است خزان کننده و با رشد زیاد. برگهای آن نوک تیز و دندانهداراست. در پاییز رنگ برگها متمایل به زرد میشوند. چوب این درخت بسیار محکم است. بهتر است در نزدیک درختان سبز خصوصاً سوزنی برگان کاشته شود تا جلوه بیشتری پیدا کند. عمر این درخت کم است. در هر نوع خاک بعمل میآید. محیط آفتابی یا نیم سایهدار را میپسندد. پوست زیبایی دارد که معمولاً به رنگ سفید است
5- راش ( آلش، راج، مرس) Fagus sylvatica
Fagaceae : تیره
درختانی پهن برگ و خزان کننده با چوب صنعتی هستند که برگهای بیدندانه یا کم داندانه و گلهای نر نزدیک به هم دارند و همانند سنبلههای توپی، 1 تا3 میوه در گریبانی(پوشش گل که گلبرگها را در بر میگیرد) چهار برگه خاردار بوجود میآید. ارتفاع آنها تا 30 متر و گاهی بیشتر می رسد و شاخههای فرعی زیاد و برگهای سبز براق آنها در پاییز زرد میشوند. دندانه برگها ملایم است. بعنوان پرچین یا حصار هم میتوان از آن استفاده کرد.
8- درخت ابریشم:(شب خسب)Albizia julibrissin
Mimosacae: تیره
ارتفاع این درخت به 8 متر میرسد پوست آن خاکستری تیره است و برگهای شانهای دارد. محور برگ به طول 10تا 28 سانتی متر دارای یک غده در قاعده دمبرگ بوده و در محل بین آخرین جفت شانه،(برگهای مقابل هم )گوشوارک دارد. شانه های برگ به تعداد 4 الی 14 جفت به طول 15 سانتی متر است که تعداد برگچه های آن 10 الی 30 جفت می باشد. طول برگچهها تا 18 و عرض آنها 3تا7 میلی متر است. دانههای گل به تعداد 8 تا 15 عدد بوده و فصل گلدهی آن بین خرداد تا مرداد ماه است و زمان رسیدن میوه شهریور ماه تا مهرماه است .این درخت در قدیم بسیار استفاده بسیار مرسوم و متداول بوده است. بویژه در تهران که این درخت با آب و هوای این شهر سازگاری دارد. این درخت درشمال مرکز ایران دیده میشود. در شمال و مرکز ایران دیده میشود.
9-کهور ایرانی: Prosopis
Mimosaceae : تیره
ارتفاع این درخت به 10 متر و گاهی 15 متر میرسد. پوست آن متمایل به خاکستری رنگ است. خارهایی بامنشأ اپیدرمی( خارجی ترین لایه گیاه) دارد که طول آنها بین 3 تا 7 میلی متراست. خارها (اکثر درختان مناطق گرمسیر خاردارند) معمولاً راست و گاهی خمیده است. مخروطی شکل و قاعده آن پهن است.گل آذین آن شبه سنبله به طول 7تا 16 سانتی متر میباشد گلهای آن زرد، بدون کرک و کاسه گل کوچک است. طول گلبرگها 5/3 تا 5/4 سانتی مترو زمان گلدهی اسفند ماه تاس خرداد و زمان رسیدن میوه خرداد و تیر است.
10- ممرز( اولس):Carpinus betulus Mimosaceae : تیره
بیشتر در نواحی شمال میروید و برگهای آن دندانه داراست. گلهای نر با خوشههای دراز همراهند و میوههای آن شبیه میوه رازک هستند. در هر نوع خاک حتی خاکهای سنگین نیز بعمل میآید و در آفتاب یا نیم سایه بعمل میآید.
11- اقاقیا معمولی: Robinia psedo acaia Legaminosae :تیره
ارتفاع این درخت به 15 متر میرسد تاج آن گسترده است و برگهای آن متناوب، شاخهها شفاف و قهوهای رنگ هستند، گل آن کاسه ای استکانی، جام سفید، شیری رنگ معطر و موسم گل آن اردیبهشت می باشد. اقاقیا درخت مقاومی است که با انواع آب و هوا سازگاری یافته و در اکثر باغهای قدیمی نیز کاشته میشده است.
12- ارغوانCeris siliquastrum Leguminoseae : تیره
درخت یا درختچهای به ارتفاع 5 تا 10 متر با برگهای قلبی شکل با گل آذین صورتی ارغوانی و به شکل خوشههای کوچک است که میوه آن نیام (این نوع میوه از یک کارپل بوجود آمده و دارای دو ردیف دانه است) نام دارد. موسم گلدهی آن فروردین و اردیبهشت قبل از پیدایش برگها می باشد.
درگرگان، گیلان، نواحی غرب کشور و زیاد به چشم میخورد.
13- بید قرمز: Salix carmanica
Salicaeae: تیره
درخت کوچکی به ارتفاع 5 متر یا بیشتر است.و تنه آن ضخیم بوده و تا قطر 70 سانتی متر می رسد. پوست آن خاکستری مایل به سیاه با شکافهای طولی عمیق و شاخه های باریک کم و بیش آویخته است. پوست شاخه های جوان یکساله در پاییز و زمستان ارغوانی و قرمز میشود. گل این درخت، تک جنسی، سنبله (به حالت خوشه سنبل)، تنک و سبز مات است.
در نواحی خشک و کوهستانی، جنوب شرقی، بخش مرکزی غرب آذربایجان و غرب ایران و کرمان، یزد، اصفهان، آذربایجان، ارومیه و کرمانشاه انتشار دارد.
14- ختمی: Althea tehranica Malvaceae :تیره
گیاهی است پایا و پوشیده از کرک. ساقه آن به ظاهر فاقد کرک ولی پوشیده از کرک ستارهای است. برگها به صورت سر نیزهای پهن و گل به رنگ بنفش متمایل به قرمزاست. گلبرگها تخم مرغی واژگون و موسم گلدهی اردیبهشت تا تیر ماه می باشد.
در تهران، شمیرانات، قلهک، تپههای ونک یافت میشود.
درختان میوه
باغ ایرانی مظهر نظم و ثمر بخشی است. درگذشته در باغهای تاریخی، درختان میوه بخشی مهمیاز باغ بوده و کاشت آنها درمیان کرتها طبق قاعده و قانون و نظم خاص صورت میپذیرفت.
علاوه بر اقلیمهای متفاوت ایران که در کاشت و انتخاب درختان میوه در یک باغ موثر هستند، در قدیم کاشت درختان میوه داخل یک باغ نیز بسته به شرایط هر قسمت از باغ متفاوت بود. به طور مثال انجیر را جایی میکاشتند که سایهدار بوده و از گزند باد و بارانهای شدید محافظت شود و یا انار را در قسمتهای خشک تر میکاشتند.
برای تهیه مطالب در خصوص درختان میوه از کتاب درختکاری عملی تالیف غلامعلی وزیری کمک گرفته شده ه است، همچنین در مورد نوع درختان از منابع باغهای ایرانی (پیرنیا، محمد کریم) باغ ایرانی (دانش دوست، یعقوب) استفاده شده است.
1- زردآلو:Prunus armeniaca
Rosaceae : تیره
درختی است که ارتفاع آن تا 5 مترمیرسد با برگهای خزان کننده و به شکل قلب. روی برگها صاف و رنگ آنها سبز روشن است. شکوفههای زردآلو تک گله و دارای دنباله دراز هستند. درخت آن دارای گلهای مذکر و مونث و میوهای گوشتی و کروی است. زادگاه اصلی این درخت ارمنستان، ایران و مصر است. درخت زردآلو در نواحی گرم و معتدل بهتر محصول میدهد. میوه درخت بیشتر روی شاخههای یک ساله قوی دیده میشود.
2-گیلاس: prunus cerasus
Rosaceae : تیره
درخت گیلاس از تیره گل سرخیها است که برحسب نوع آن 4 تا 8 متر ارتفاع دارد. برگهای آن غیر دائمیکشیده، نوک تیز و مضرس است. میوههای آن گوشتی به رنگ قرمز و صورتی میباشد. گیلاس دارای انواع مختلفی است. یکی از واریتههای آن آلبالوP.C.var avium است. که میوه آنها شفت و به مصرف خوراکی میرسد. درخت گیلاس دارای تنهای صاف است که چوب آن در صنعت مصرف دارد. دم گیلاس وبرگ آن هم به مصارف دارویی میرسد.
3-گوجه :Prunus spinosa
Rosaceae : تیره
درخت گوجه غالباً زمین عمیق و تقریباً زمینهای با خاک تازه را دوست دارد.خاک کمیآهکی برای آن مناسب است. ارتفاع درخت به 5 تا 6 متر میرسد. برگهایش متناوب، بیضی شکل کنگرهای ودندانه دار است. گلهای سفید آن در فروردین ماه بعد از ظهور برگها، باز میشود. میوههایش به شکل بیضی تا گرد و رنگ آن سبز است.
این درخت بومیشمال ایران بوده و ممکن است در مناطق سرد با سرمازدگی مواجه شود.
4- بادام:Prunus amygdalus
Rosaceae: تیره
از تیره گل سرخیها میباشد. بیشتر در باغهای مناطق سردسیر کشت میشود اما سرما نباید آنقدر زیاد باشد که باعث سرمازدگی بادام شود. درخت بادام پیوند شده روی گوجه بهتر از پایههای دیگر به عمل میآید. دارای واریتههای فراوانی است.
5- هلو:prunus persica
Rosaceae :تیره
درخت هلو در بیشتر نقاط دنیا وجود دارد و مشهور است که اصل درخت از ایران آمده است ولی بعضی معتقدند اصل آن از چین میباشد. ارتفاع آن بین 3 تا 5 متر است. برگهای آن کنگرهای و غالباً در قاعده غدهدار است. گلهایش به پنج قسمت و به رنگ صورتی کم رنگ و پررنگ است. پوست آن پرزدار ولی در واریته شلیل صاف میباشد. درخت هلو در زمینی که خاک آن رس آهکدار و یارس شنی است محصول زیاد میدهد. هلو را به وسیله کاشتن هسته و پیوند زدن تکثیر میکنند.
6- سیب:Malus
Rosaceae: تیره
در بیشتر نواحی ایران میروید و بارور میشود و هر ناحیهای سیب مخصوص خود دارد. سیب گلاب، سیب دماوند، سیب شمیران، سیب قندک، سیب ترش، سیب خراسان، سیب شیرین و غیره. گل آن در اواسط بهار ظاهر میشود. در خاک رسی و غنی شده خوب محصول میدهد. تکثیر آن از دو طریق تخم و پیوند است.
7- به:Cydonia vulgaris
Rosaceae : تیره
از چهار هزار سال قبل در ایران کاشته میشده است. ارتفاع آن از سیب و گلابی کمتر است و به 2 تا 4 متر میرسد.برگ آن کرکدار و شبیه بیضی، گلهایش درشت و منفرد و میوه آن مخروطی یا کروی است. روی میوه هم قشری کرک وجود دارد. از تخم به که معروف به (به دانه) است لعابی میگیرند، که در نساجی برا ی آهار زدن پارچه و در طب برای درمان سرفه استفاده میکنند، شکل برگ آن بیضی است که زیر آن دارای کرکهای سفید است. شکوفهاش سفید و میوهاش زرد میباشد. تکثیر آن بوسیله قلمه، پاجوش، پیوند و خواباندن شاخه است. خطر سرمازدگی برای آن وجود دارد.
8- گلابی:Pyrus communis
Rosaceae : تیره
ارتفاع آن بین 5 تا 15 متر و شکل میوه آن تخم مرغی است که انتهای آن باریک میشود. برگهایش بیضی شکل و نوک تیز و دم دار و شاخههای آن به شکل هرم است. گلهای آن بصورت دسته ای به رنگهای سفید تا صورتی است. آب و هوای مناسب برای گلابی آب وهوای، معتدل است. گلابی را روی پایه (به) پیوند میزنند. پیوند آن بر روی زالزالک نیز دیده شده است. نیاز زیادی به هرس وکود دهی زمستانه و پاییزه دارد. بهتر است در زمینهای عمیق کشت شود. میوه آن دارای دو نوع تابستانه و پاییزه است. و دارای واریتههای بسیار متنوعی میباشد
9- انجیر: Ficus
Moraceae : تیره
این درخت بومیجنوب اروپا است. اما از قدیم در ایران نیز کشت میشده است. درخت انجیردر اکثر اوقات بیشتر از یک بوته نیست، بخصوص در مناطق معتدل،کمیسرد که بیشتر این حالت را دارد. برگهای آن متفاوت غیر دائمیو پنجه ای شکل است. آنچه که ما به عنوان میوه انجیر میشناسیم مجموعهای از پرچم و مادگی و دیگر اندامها میباشد، که در داخل آن جای خالی باروری و لقاح گلهای کوچک نرو ماده متحد با هم تعبیه شده است.
10- انگور:Vitis vinifera Vitaceae (Ampelidaceae ) : تیره
بوته مو از دیر باز کاشته میشده است. تاریخچه اصلی آن نامعلوم است و به نظر میرسد از آسیا به یونان وسپس به فرانسه و ایتالیا برده شده است. واریتههای مختلف آن در آب و هواهای مختلف به عمل میآید. در آب و هوای گرم یا معتدل و خشک عموماً این درخت بهتر عمل میآید. در باغهای قدیمیبه دو صورت ( سواره( و (پیاده (1 کاشته میشده است. معمولاً رو به سمت شرق باغ که آفتاب آن بهتر است، کاشته میشد. مو از طریق خوابانیدن یا قلمه زدن به خوبی تکثیر میشود در درخت مو در بیشتر نواحی ایران به عمل میآید. این درخت با داشتن پیچکها به داربست یا درختان مجاور پیچیده میشود و از آنها بالا میرود یا اینکه ساقههایش کوتاه است و روی زمین میخزد.
11- توت: Morus alba
Moraceae : تیره
درخت توت از درختان بزرگ و تنومند با برگهای پهن و مفید است که به مصرف تغذیه کرم ابریشم میرسد. میوه آن ریز و آبدار و شیرین است. نوع معروف آن توت هرات است. توت مجنون نیز نوعی توت است که شاخههای آن چتری و مانند بید مجنون اندکی آویخته و سرازیر است.
12- شاهتوت:Morus nigra
Citraceae:تیره
درختی است بزرگ و تناور که پیوند آن را به درخت توت رسمیمیزنند. میوه آن توتی است سیاه رنگ و آبدار که اندکی ترش مزه است.
13- پرتقال: Citrus auratium
Citraceae: تیره
شاخههای این درخت تیغ دارد و برگش بیضی شکل و گل آن خوشبو است. در باغهای شهرهای گرمسیری مثل شیراز گاهی از مرکبات به جای درختان بیثمر در مسیرهای اصلی هم استفاده میشد. تکثیر آن بوسیله تخم، پیوند و خوابانیدن انجام میشود. کاشتن بذر آن باعث بوجود آمدن درخت پربار و تنومند میشود
معمولاً پرتقال را روی پایه نارنج پیوند میزنند
14- لیموترش: Citrus limonum
Citraceae : تیره
لیموترش در برابر سرما حساس تر از پرتقال و نارنگی است. از چاشنیهای معروف غذایی است. پوست آن فوق العاده معطر است و عصاره خوشبویی دارد که از آن عطر میگیرند.
15- لیمو شیرین: Citrus limonum var. dulcisCitraceae: تیره
ارتفاع این درخت به 6 متر میرسد. شاخههایش دراز بیتیغ وگلهای آن سفید است میوهاش درشت و پرآب و شیرین است. خاک مناسب آن خاک رس است. این درخت که واریتهای از لیموترش است را به وسیله پیوند زدن روی پایه نارنج تکثیر میکنند.
از دیگرگونههایی که مربوط به تیره Citraceae میباشد و کشت آن در ایران از قدیم رواج داشته است میتوان به نارنج Citraceae vulgaris، نارنگی Citrus delicivsusو دارابیCitrus decumana
اشاره کرد.
16- خرما(نخل): Phoenix dactylifera Palmaceae: تیره
از مهمترین محصولات نواحی جنوبی ایران میباشد. درخت خرما همه جا میروید لیکن فقط درمناطق گرمسیر و آب و هوای گرم محصول میدهد. تکثیر آن بوسیله هسته و یا با جوش میباشد. آبیاری آن از اوایل بهار هفتهای یکبار میباشد. و برای هر 25 نهال ماده یک نهال نر غرس میکنند. در باغهای تاریخی قسمتهای جنوبی و نواحی گرمسیر کشور کشت آن معمول بوده است.
17- پسته:Pistacia vera Anacardinaceae : تیره
درخت پسته در آب و هوای معتدل و زمینهای با خاک سبک بارور میشود. در شهرهای کرمان، دامغان، سمنان و قزوین به عمل میآید. درخت پسته را از طریق بذر و خوابانیدن شاخه و پیوند زیاد میکنند. بهترین پیوند برای پسته پیوند لولهای است.
بهترین پایه پیوند درخت بنه یا پسته کوهی P.mutica است.
18- انار:Punica granatum Punicaceae : تیره
درخت انار درآب و هوای معتدل و در خاکهای رسی، شنی عمیق محصول میدهد. درجنگلهای شمال خود به خود میروید. دارای انواع مختلف است که معروفتر از همه انار ساده و انارگن، انار شیرین و انار ترش است. درخت انار شیرین از سرمای زیاد آسیب میبیند درحالیکه انار ترش به سرما مقاوم است. درخت انار در آب و هوای خشک مشروط به اینکه مرتب آبیاری میشود بیشتر و بهتر بار میدهد.