کارتون رکسی


یک کارتون دیگر از خالق بولک و لولک

سگ بی‌آلایش!

سعید جعفریان

واقعا نمی‌توان تصور کرد که اگر تمام تصورات یک موجود (شما فرض کنید سگ!) محدود به یک استخوان بی‌ارزش باشد، چند قسمت سریال می‌توان از آن درآورد. ولادیسلاو نبرفسکی در سال 1964 با خلق «رکسی» و پرداختن به همین موضوع فوق‌العاده بی‌اهمیت توانست داستان‌های زیادی بسازد که یکی از یکی باحال‌تر و بامزه‌تر بود. شخصیت رکسی با آن چشم‌های دگمه‌ای و معصوم و آن پارس‌کردن‌های بامزه‌اش آن‌قدر معروف شد که سال دوم پخشش 11 کشور امتیاز پخش آن را خریدند و آن را در کشورشان پخش کردند. داستان‌های رکسی آن‌قدر بی‌شیله و پیله و راحت تعریف می‌شدند که بچه‌ها از 5 ساله تا 99 ساله می‌‌توانستند آن‌‌ها را ببینند و حال کنند، در ضمن توجه داشته باشید که کارتون رکسی صامت (بدون صدا) بود و این قضیه را به همان استخوان معروف اضافه کنید تا به کار شاهکار ولادیسلاو بیشتر پی ببرید. اگر یادتان باشد توی تیتراژ «رکسی»، یک جا، به اندازه کل صفحه نمایش‌ کش می‌آید و دراز می‌شد و یک جای دیگر در حالی که یک مهر دستش بود، مدام نگاتیوها (فیلمی که توی دوربین فیلم‌برداری می‌گذاریم) را مهر می‌زد و سر آخر می‌پرید توی حاشیه سبز نوشته‌های پشت سرش  و محو می‌شد. این فانتزی فوق‌العاده و به دور از جنگولک بازی تقریبا در تمام قسمت‌های سریال حفظ شده بود. به خاطر بیاورید لحظاتی را که رکسی به فکر فرومی‌رفت، آن تفکر اساسا ساده و دوست‌داشتنی، در ابری که بالای سرش تشکیل می‌شد شروع به حرکت می‌کرد و رکسی هم مثل ما به آن‌ها نگاه می‌کرد و اگر از نتیجه اثر خوشحال نمی‌شد با دو تا پارس، آن‌ها را می‌‌تاراند و بخار می‌کرد! کاری که بعدها در nتا کارتون استفاده شد. یا آن قسمیت که لولک و بولک (شخصیت‌های جاودانه ولادیسلاو نبفرسکی) از کارتون خودشان یکهو در کارتون رکسی ظاهر شدند و از دنیای جدید متعجب بودند! از یک طرف این فانتزی نرم و استادانه، که از کارتون‌های جینگیل مستان دیزنی خیلی کمتر و از کارتون‌های بی‌مزه و خط‌کشی شده روسی خیلی بیشتر بود و از طرف دیگر شخصیت آرام، باورپذیر و بسیار مهربان رکسی با آن نگاه‌های خیره به دوربین شاهکار و شوخی همیشگی رکسی با جمع شدن تصویر در انتها (آن‌جا که تصویر مثل فیلم‌های صامت دایره‌ای جمع می‌شد و رکسی در انتها از آن بیرون می‌پرید یا آن را با دست دوباره باز می‌کرد یا پوزه‌اش توی دایره گیر می‌افتاد…) توی ذهن خیلی از ما شخصیتی محبوب ساخته است. دلمان تنگ شده برای آن استخوان کوچک که رکسی آن را توی هزار تا سوراخ قایم می‌کرد و دلمان تنگ شده برای آن فضای بی‌آلایش و فوق‌العاده ساده و بی‌‌تکلف. امان از دست کارتون‌های امروزی!

مشاهده تیتراژ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *