اصـــول لفظیـه


فقهای قدیم در استفاده از روایات به مشکلاتی بر می خوردند که آن ها را با یک سری از اصول بر طرف می کردند. یعنی در مقام ظهور گیری از کلام معصومین احتمالاتی سراغ فهم آن ها می آمد که با این اصول آن ها را برطرف می کردند. عده ایی آمدند و در صحه اصول مطروحه خدشه ایجاد کردند بطوریکه حجیت آن ها زیر سوال رفت. در این صورت دست فقیه از بسیاری از روایات خالی می شود. و در عمل به انسداد می رسد. عده ایی مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی به شبهات وارد شده پاسخ دادند و گفتند این اصول ریشه در استصحاب عدمی دارد و حکم عقلاست.مثلا در ظهورگیری از روایت ما می رسیم به لفظی که نمی دانیم معنای مد نظر معصوم معنای حقیقی لفظ بوده یا معنای مجازی آن؟ در این صورت استصحاب عدمی حکم می کند به این که ما بگوییم قرینه ایی نداریم و چون قرینه ایی نداریم به همان معنای حقیقی استناد می کنیم. اگر ما نتوانیم ریشه ایی برای استدلال به این اصول پیدا کنیم دچار انسداد می شویم و انسداد همان نهیلیسم در فضای اندیشه ی اسلام یاست. ازجمله ی استدلال هایی که برای این اصول آورده اند همان استحاب عدمی بود که حکم عقل است و بناء عقلا اگر سیره ی عقلاء را حجت ندانیم نمی توانیم از دام انسداد بیرون بیاییم.

[download id=”65484″]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *