مقدمه
امروزه پيشرفت تکنولوژی و ارتباطات و دسترسی سريع به تجربيات و اطلاعات موجود در اقصی نقاط جهان، تأثير شگرفی در رشد و توسعه در تمام ابعاد زندگی انسان گذارده است. اين تغيير و تحول پرشتاب تأثير زيادی در فعاليت بنگاه های اقتصادی و واحد های عمومی و دولتی می گذارد، که به نوبه خود منجر به دگرگونی در مفاهيم مديريتی اين سازمان ها می گردد. در چنين شرايطی بدليل تاثير گذاری شديد عوامل محيط بيرونی، مديريت سنتی اين گونه سازمانها قادر به ادامه حيات نخواهند بود و مديريت بايد شرايط را بگونه ای مهيا سازد که قادر باشد پيوسته با تحول شرايط برنامه های خود را مورد بازنگری قرار دهد، لذا در غير اينصورت منجر به شکست قطعی در اجرای برنامه ها و رسيدن به اهداف خواهد شد.
برای رهايی از اين مشکل بايد برنامه ريزی های تاکتيکی که به طور سنتی در سازمان ها وجود دارد، به برنامه ريزي های بلند مدت استراتژيک تبديل شود. در برنامه ريزی استراتژيک تأثير عوامل داخلی و خارجی بر مديريت سازمان مورد توجه قرار می گيرد و اين برنامه ريزی متضمن همه اقداماتی است که منجر به تعريف اهداف و به تعيين استراتژی های مناسب برای دستيابی به آن اهداف برای کل سازمان می گردد.
طبيعی است که بين پژوهش های مربوط به طرح های استراتژيکی در مؤسسات خصوصی که برای منفعت تلاش می کنند. با طرح های استراتژيکی در سازمان های دولتی که عهده دار ارائه خدمات به جامعه می باشند، تفاوت فراوانی وجود دارد. در واقع در سازمان های دولتی عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر اثربخشی فعاليت ها مورد توجه قرار می گيرند.
استراتژی يک برنامه واحد و همه جانبه و تلفيقی است که محاسن يا نقاط قوت اصلی سازمان را با فرصت ها و تهديد های محيط مربوط می سازد و به نحوی طراحی می ج شود که با اجرای صحيح آن از جهت دستيابی به اهداف اصلی سازمان اطمينان حاصل شود.
مديران ارشد سازمان، مديران اصلی استراتژيک هستند که اختيار و مسئوليت نهايی، تنظيم و اجرای برنامه های استراتژيک برای کل سازمان به عهده آن ها است. لذا برنامه استراتژيک بايد با برخورداری از حمايت مدير سازمان، بسان کمکی برای او تلقی شود که می خواهد با ايجاد نظام ارزش ها، ابداع روش ها و ارائه يک خط مشی پيشرو، در مسير پذيرفته شده مشترک به سوی تحقق اهداف مشترک، گام بردارد.
هيچ برنامه استراتژيکی و يا فرآيند مديريت استراتژيک بدون همکاری مؤثر و حمايت مديران سازمان قابل اجرا نخواهد بود، درنتيجه ترغيب مديران برای برنامه ج ريزی و بخصوص تفکر استراتژيک از مهمترين و ضروری ترين گام های اجرايی فرآيند مديريت استراتژيک است. در مجموع مديريت استراتژيک برمجموعه تصميم ها و اقدام هايی که عملکرد بلند مدت شرکت را مشخص می سازند، تأکيد می کنند.
با عنايت به عدم کارائی و اثر بخشی فرآيند تحقيقات در ستاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بخصوص در دانشگاه های علوم پزشکی تحت پوشش، در سنوات گذشته و بويژه طی سالهای 1379 و 1380، و دور شدن آن از تحقيقات کاربردی و عدم توجه به تحقيقات پايه, مفهوم تحقيق و فنآوری در اين شاخه از فعاليت وزارتخانه مفهوم علمی و منطقی خود را بتدريج از دست داد و نهايتاً به عنوان نقطه ضعف بسيار زياد در فرآيند بررسی استراتژيک وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مطرح گرديد.
با تغييرات صورت گرفته در سطوح مديريت وزارتخانه و بخصوص در معاونت تحقيقات و فنآوری اين وزارتخانه نقاط ضعف درونی و تهديدهای محيطی مورد توجه قرار گرفت، بديهی است برای حل مسائل موجود و جاری می بايستی راه حل و تصميمات فوری اتخاذ می شد اما برای بعضی راهکارهای بلند مدت، توجه به فرآيند مديريت استراتژيک در دستور کار معاونت تحقيقات و فنآوری اين وزارتخانه قرار گرفت.
این تحقیق در 43 صفحه می باشد