زندگی در شهر یعنی تماس روزانه و همیشگی با معماری. از دوران غارنشینی تا برجنشینی با مصالح و معماری آغشتهایم. نه فقط راحتی و آرامش بلکه زیبائی و هنر را نیز با معماری توام کردهایم عکس معماری نیز باید در خدمت و معرفی هم زیبائی و هنر و هم راحتی و آرامش معماری باشد. نور و روشنائی و تاریکی آن. رنگ نور. شدت نور. زاویهی تابش نور و نوع نور در یکایک سوژههای عکاسی معماری سرنوشت نوع آن سوژه معماری را مشخص میکند. هر نوری نمیتواند نظر و خواستهی مهندس و طراح را که پلهگردان با پنجرههای باریک و عمودی طراحی کرده نشان بدهد. عکاس باید دانش و تجربهی زیادی در رابطه نور و معماری داخلی داشته باشد تمام رشتههای عکاسی مانند پرتره در استودیو با اشیاء و لوازم زندگی در آتلیهی عکاسی صنعتی و بسیاری عکسبردایهای دیگر به نورپردازی و تنوع نور نیازمند میشود. ولی عکاسی معماری چه داخلی و چه خارجی بدون نورپردازی و انتخاب صحیح نور حتماً جذابیت لازم را نخواهد داشت.
از مهمترین مشکلات عکاسی معماری شناخت پرسپکتیو و انتخاب نقطه درست و حرفهای دوربین است. هر تصویری که ساختمان و معماری سوژهی اصلی آن باشد معمولاً از هر زاویه و نقطهای میتوان با یک لنز واید همه چیز را در عکس دید و انداخت. این عکسها مسلماً صدها اشکال و ایراد معماری و زیبائیشناسی خواهد داشت و فقط عکسبرداری از نقطهای که بهترین پرسپکتیو سوژه و محل را نشان میدهد قابل قبول و حرفهای محسوب میشود. معمولاً عکاسها و گرافیستها در یک سالن بیشتر جذب اشیاء زیبا و سوژههای چشمگیر میشوند ولی یک معمار سالن و اطاق را حتی بهتر از دکوراتورها درک میکند و محل دوربین را بهتر تشخیص میدهد. فقط ممکن است تجسم زاویهی دید 180 درجه را نداشته باشد که با کمک عکاس و تماشای صحنه از درون لنز نقطه نهائی و درست دوربین را پیدا خواهد کرد.
اگر عکاس نور و چراغ به اندازه کافی همراه داشته باشد شانس هنریتر کردن و بالابردن سطح زیبائی در عکس معماری را خواهد داشت. همانگونه که بعضی مواقع از نفوذ یا شدت نورهای موجود در صحنه، حال چه نور روز از پنجره باشد و چه چراغهای سقف و دیوار باید کم کرد تا در تمام تصویر نور جذاب و زیبائی بوجود بیاید. در عکاسی معماری، سایهها و خطوط و حجم یک ساختمان است که در ساعات و نورهای متفاوت تغییر فرم میدهند. این مشکل با کمک فیلتر، لنز و زمان عکسبرداری باید حل شود. هر چه آشنائی عکاس معماری با تاریخ معماری، هنر معماری و اجزاء معماری و شهرسازی بیشتر باشد کار عکاسی او آسانتر و عکسهای او نیز با دیگران متفاوت است.
پرسپکتیو در عکاسی معماری
اولین مشکل در عکاسی معماری، انطباق پرسپکتیو معماری با پرسپکتیو عدسی و لنز در عکاسی است. یک ساختمان مرتفع و در ضمن طویل در دوربین، طبیعی و واقعی دیده نمیشود و حتماً ساختمان یا برج از حالت و فرم طبیعی خود خارج شده و بصورت هرم دیده خواهد شد به این دلیل دوربین و لنز در عکاسی حرفهای معماری باید امکان تغییر دادن پرسپکتیو و فرم هندسی یک ساختمان را داشته باشد این مشکل فقط با دوربینهای فانوسی (دوربینهای بزرگ) و یا لنزهائی که قابلیت تغییر پرسپکتیو را دارند رفع خواهد شد.
در عكاسي معماري بايد خطوط و سطوح عمودي بنا در تصوير كاملاً عمودي باشند و چون با دوربينهاي قطع بزرگ به سادگي ميتوان پرسپكتيو صحنه را كنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودي ثبت كرد، از اين دوربينها بيشتر استفاده ميشود.
پرسپكتيو اصلاح نشده پرسپكتيو اصلاح شده
البته با دوربينهاي SLR و لنزهاي Perspective Correction نيز ميتوان به عكاسي معماري پرداخت. با لنزهاي Perspective Correction تا حدودي ميتوان پرسپكتيو را كنترل كرد و يا در صورت عدم دسترسي به لنزهاي Perspective Correction تلاش شود كه در حد مقدور خطوط عمودي ساختمان دچار اغتشاش نشود و تصويرهايي با كيفيت مطلوب ارائه شود.
به عبارتي ديگر از اصول اوليه عكاسي معماري، كج نبودن خط افق در تصوير، عمود بودن كامل ساختمان و خطوط و سطوح عمودي آن در تصوير است، اما در مورد بناهاي مدرن كه كيفيت گرافيكي نماي آنها چشمگيرتر است، ميتوان از زواياي غيرمتعارف و وجود پرسپكتيو سود جُست و اندكي از اصول اوليه چشمپوشي كرد.
استفاده از نماهاي نامتعارف در ساختمانها مدرن
لنزهاي گوناگون تأثيرات مختلفي در تصوير نهايي به جا ميگذارند. لنزهاي وايد در فواصل نزديك ابعاد و تناسبهاي سطوح نزديك را درشتتر كرده و آنها را دچار دگروني ميكند و سطوح دورتر را كوچكتر نمايان ساخته و فضاي گستردهتري را به تصوير ميكشد.لنزهاي تله براي عكسبرداري از فاصلة دور يا عكسبرداري از جزييات بنا با درشتنمايي بيشتر مناسبتر است. اين لنزها زاوية ديد بستهتري دارند و فضاي كمتري را به تصوير ميكشند اما اگر از فاصلهاي مناسب كه كل بنا در تصوير بگنجد عكسبرداري انجام شود با اين روش خطوط، سطوح و ستونهاي موازي عمودي بنا در تصوير موازي و عمودي ديده ميشود. در صورت عدم دسترسي به دوربينهاي قطع بزرگ يا لنزهاي پرسپکتیو کارکشن روش مفيدي براي اصلاح پرسپكتيو در عكاسي معماري است.
هنگامی که شما در میان خط آهن، نقطه گریز را در افق جستجو می کنید ، در واقع پرسپکتیو را تجربه می نمایید. در این زمان متوجه می شوید که خطوط افق در دوردست به هم می رسند. هنگامی که با دوربین عکاسی می کنید، با تنظیم فاصله کانونی و تغییر آن می توانید خطوطی را در دوردست به هم برسانید که همگرا نیستند، به این معنی که هرچه فاصله کانونی کمتر باشد، خطوط موازی با زاویه تندتری به هم می رسند. اگر بخواهید از یک ساختمان بزرگ عکس کاملی داشته باشید و فاصله شما با آن ساختمان کم باشد، خطوط ساختمان در تصویر، به صورت همگرا دیده خواهد شد. اکنون اگر از فاصله دورتر با لنز زاویه بسته از آن ساختمان عکاسی کنید، خطوط همگرا یا پرسپکتیوگونه در تصویر شما وجود نخواهد داشت. متاسفانه، اغلب لنزهای بزرگ نمایی در دوربین های کوچک دیجیتال موجب تخریب خطوط تصویر می شوند. این تخریب ها معمولا به صورت همگرا شدن خطوط موازی یا گاهی به صورت منحنی شدن خطوط راست دیده می شوند. آیا می دانید؟ شما با استفاده از یک نرم افزار ویرایشگر تصویر مثل photoshop نیز می توانید مشکلات همگرایی خطوط را که در اثر عکاسی با لنز زاویه باز به وجود می آیند، رفع کنید. از منوی edit، گزینه transform، سپس perspective را انتخاب کنید تا خطوط به صورت موازی اصلاح شوند.
انتخاب زاويه ديد و محل قرار گرفتن دوربين نسبت به موضوع عكاسي يكي از مهمترين قسمتهاي خلق يك عكس خوب است. ولي افراد كمي به آن توجه مي كنند. اولين تغيير آشكاري كه با عوض كردن زاويه ديد مشاهده مي كنيد. در پشت زمينه تصوير است. اگر سوژه عكاسي را نمي توانيد به آساني جابجا كنيد، بهترين راه حل تغيير زاويه ديد است يعني شما به عنوان عكاس بايد آنقدر جابجا شويد تا موقعيت مناسب را پيدا كنيد.
با تغيير زاويه ديد نسبت به سوژه عكاسي شما مي تواند كاملاً متفاوت به نظر برسد. با انتخاب يك زاويه درست مي توانيد كاري كنيد كه عكس هاي شما كاملاً پويا به نظر برسند. براي اين منظور سعي كنيد از زواياي مختلف از سوژه خود عكس بگيريد. مخصوصاً براي عكس هاي ورزشي سعي كنيد تعداد بيشتري عكس بگيريد زانو بزنيد و تا مي توانيد به زمين نزديك شويد.
همينطور با اين تغييرات پرسپكتيو شما مي تواند به شدت تغيير حالت دهد، بخصوص اگر از لنزهاي Wide استفاده كنيد. اگر از فردي در حالت ايستاده و تمام قد عكس مي گيريد و از يك لنز Wide استفاده كنيد. در اين صورت سر فرد نسبت به بدن او بزرگتر ديده مي شود. و اگر زانو بزنيد و با همين لنز از پايين عكس بگيريد به طوريكه دوربين هم سطح با كمر كسي كه از او عكس مي گيريد باشد مشاهده خواهيد كرد عكس شما تناسب بيشتري با بدن فرد دارد.
به منظور عكاسي از نماي يك ساختمان، اختصاص يك فضاي محيطي به عكس ضروري است. البته نوع بنا در ميزان فضاي خالي تاثير گذار است. در كادرتان به ساختمانهاي قديمي كمي فضاي خالي قرار دهيد .معمولا در بناهاي مدرن كمتر ميتوان اين نكته را اجرا كرد. در عكاسي از خانههاي يك روستا بيننده بيشتر به دنبال فضاهاي اطراف آن خانه است.
در عكاسي از بنا ميتوانيد با فاصله گرفتن از سوژه از لنز تله استفاده كنيد تا پرسپكتيو را به صورت فشردهتر نشان دهيد.بعضي وقتها نماي روبرو همان چيزي است كه مدتها به دنبال آن بودهايد بنابراين آن را هم امتحان كنيد.
تأثير لنزها بر پرسپکتيو: لنزهاي وايد، اعوجاج و درهم ريختگي بيشتري به وجود آورده، فضاي پس زمينه را از پلانهاي اول تصوير دورتر مي کنند. به تعبيري ديگر، لنزهاي وايد در پرسپکتيو صحنه، اغراق مي کنند؛ يعني اشياء و عناصر نزديک را درشت تر و اجزاي دورتر را ريزتر از حد معمول (نسبت به لنز نرمال) نشان مي دهند.
مثلاً هنگامي که با لنزهاي وايد از يک اتومببيل عکسبرداري مي شود، علاوه بر کشيدگي اغراق آميز، قسمتهاي جلويي بزرگتر و قسمتهاي انتهايي اتومبيل کوچکتر مي شوند. براي مشاهده مي توان از يک اتومبيل با 3 لنز به گونه اي که درشتنمايي اتومبيل در هر سه تصوير يکسان باشد عکسبرداري کرد.
پرسپکتيو در تصوير لنز وايد اغراق آميز است؛ اما در تصوير لنز نرمال، طبيعي به نظر مي رسد و در تصوير لنز تله، پرسپکتيو تخت تر است. در مجموع براي استففاده از لنزها، علاوه بر تأثيرات فني، بايد بر حالتهاي غير منفي و زيباشناسانه آنها توجه کرد و منطبق بر آنها به انتخاب لنز خاصي اقدام کرد.
اصولاً در عکاسي معماري و تبليغات، ايجاد حالت پرسپکتيو (که خطوط عمودي بر قاعده تصوير عمود نباشد) پسنديده نيست.
عمق ميدان وضوح در تصوير
مقدار فضاي واضح در تصوير «عمق ميدان وضوح» ناميده مي شود. اگر فضاي واضح در تصوير محدود باشد عمق ميدان وضوح كم و اگر فضاي واضح زياد باشد عمق ميدان وضوح نيز زياد است. با ديافراگم هاي باز عمق ميدان وضوح تصوير كم مي شود و با ديافراگم هاي بسته عمق ميدان وضوح افزايش مي يابد.
بر روي حلقه واضح سازي لنزها و در رديف اعداد متراژ، علامت بي نهايت ( ∞ ) مشخص شده است. اگر عكسبرداري با ديافراگم هاي باز انجام شود محلي كه واضح سازي بر روي آن صورت گرفته در تصوير واضح است و بقيه فضا محو مي شود اما اگر از ديافراگم هاي بسته استفاده شود فضاهاي بيشتري از وضوح كافي برخوردارند .
با كاهش فاصله دوربين تا موضوع، عمق ميدان تصوير كم مي شود. با افزايش فاصله بين دوربين و موضوع عمق ميدان وضوح تصوير نيز زياد مي شود تا آنجا كه اگر عسكبرداري در فواصل بيشتر از بي نهايت لنز انجام شود ديافراگم بر عمق ميدان بي تأثير است و تمامي صحنه واضح ثبت مي شود عوامل مؤثر بر عمق ميدان وضوح تصوير، ديافراگم و فاصله دوربين تا موضوع است.
داشتن لنزمناسب برای نمایش پرسپکتیو جذاب در عکس معماری سرنوشت ساز است.
انتخاب ساعت عکاسی معماری در رابطه با تابش نور مناسب و زاویهی صحیح عکاسی باعث گیرائی در عکس معماری است.
موفقیت در رسیدن به رنگ، طرح و سبک در معماری به تجربه و دانش و هنر عکاس معماری مربوط میشود.
خلاقیت در انتخاب زاویه برای نمایش بزرگ نمائی یا ابهت اجزاء معماری هنر دیگر عکاس معماری است.
استفاده از اشیاء یا چیدمان اجزاء معماری نمایانگر سلیقه، تجربه و تسلط عکاس معماری است.
مطالب زیر حدود تنوع و تفاوت عکاسی معماری را نشان میدهد.
عوامل و شرایط مؤثر در خلق عکس پرسپکتیو موفق
کادربندی: هر عکاس اول در هنگام عکاسی و دوم در چاپ کادر مورد اعتقاد خود را انتخاب میکند.
نوع نور: بفراخور سوژهی مورد نظر از منابع نور، خورشید، سایه، فلاش و لامپ استفاده میکند. نوردهی، ترکیب صحیحی از سرعت شاتر، اندازه دیافراگم و سرعت ISO است.
اندازه گیری صحیح نور: به دلیل دسترسی به رنگهای درست، کنتراست صحیح و امکان چاپ مناسب میباشد.
شناخت دوربین و لنز: بدون دوربین و لنز مناسب و شناخت کاربردی آنها هر نوع عکاسی به اشکال برخواهد خورد.
خلاقیت و ابتکار: شناخت محو یا واضح شدن بخشی از تصویر به دلیل تفکر و خلاقیت در تصویر سازی است.