کارمند محتوی گذار 4

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ه

هر چیز که بشکند ز بها افتد و لیک      دل را بها و قدر بود تا شکسته است هادی رنجی   هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست      با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است صائب تبریزی   هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم     باز چون فردا شود امروز را فردا کنم هلالی جغتایی   هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد       سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها بیدل دهلوی   هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک کشته ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس پرتو بیضایی   هر کجا عدل روی بنموده است      نعمت اندر جهان بیفزوده است سنایی   هر که پا از حد خود برتر …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف و

وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم       شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم مهرداد اوستا وارث تمام اضطراب های من سلام        لیلی قشنگ خواب های من سلام فرهاد احمدی وصف تو کار واژه های لال من نیست         این شعر های عاشقانه مال من نیست سهیل محمودی وفا نکردی و کردم خطا ندیدی و دیدم         شکستی و نشکستم بریدی و نبریدم مهرداد اوستا وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین        کزین گلها پس از ما هم فراوان روید از گلها شهریار وقت اجلم ناله نه از رفتن جانست       از یار جدا می شوم این ناله از آن است معروف تبریزی وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی        تا با تو بگویم غم شب های جدایی هوشنگ ابتهاج وقتی …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ن

نباید بستن اندر چیز و کس دل       که دل برداشتن کاریست مشکل سعدی نمی توان به تو شرح بلای هجران کرد     فتاده ام به بلایی که شرح نتوان کرد هلالی جغتایی نمی دانم چه می خواهم بگویم       زبانم در دهان باز بسته ست هوشنگ ابتهاج نابرده رنج گنج میسر نمی شود       مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد سعدی نا کرده گناه در جهان کیست بگو       وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو خیام نیشابوری ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را       دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را کاظم پزشکی نشاط جوانی ز پیران مجوی        که آب رفته باز نیاید به جوی سعدی نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف م

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن         منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن حافظ   موی سپید را فلکم آسان نداد        این رشته را به نقد جوانی داده ام رهی معیری   می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی ست آن زمان، هر دل فقط یک بار عاشق می شود خلیل ذکاوت   می رود عمر عزیز ما، دریغا چاره چیست دی برفت و میرود امروز و فردا، چاره چیست   می روی و گریه می آید مرا      ساعتی بنشین که باران بگذرد امیر خسرو دهلوی   می یابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این آماده ی صد گریه ام از اشتیاق کیست این وحشی بافقی   من اگر نیکم و گر بد تو برو خود …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ل

لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور      ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست لذت اندر ترک لذت بود، ای آزادگان      ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم لطف حق با تو مدارا ها کند        چون که از حد بگذزد رسوا کند   لوتی تو برو لقمه ی خود گاز بزن          کم پشت سر خلق خدا ساز بزن لب میالای به شعری که ندارد شوری              شاعری قدرتو داند که شعوری دارد. لبخند تو خلاصه خوبیهاست                           لختی بخند خنده گل زیباست لبت نه میگوید و انگار میگوید دلت اری که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...