بررسي سير تكاملي هنر فلزكاري در ايران ،
از پيدايش اولين فلز تا برپايي حكومت هخامنشيان
فروغ مطيعي
چكيده
در اين مقاله كه سير تكاملي هنر فلزكاري را از حدود 5 هزار سال پيش از ميلاد تا برپائي سلسله هخامنشيان بررسي مي كند به شرح اين قضيه پرداخته شده كه چگونه شد كه بشر فلز را شناخت و آن را به كار گرفت و در كدام قسمت جهان ابتدا فلزات را مورد بهره برداري قرار داده اند. از آنجايي كه در اين مقاله فلز كاري بيشتر از لحاظ هنري بررسي شده فلزاتي مورد بررسي قرار گرفته اند كه جنبه هنر كاربردي آنها بيشتر بوده است. در ابتداي بررسي هر فلز (عنصر فلز) توضيحي از خود آن فلز از كتاب 89 فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد ارائه شده كه در ابتدا شناختي راجه به شكل ظاهري و خواص هر فلز را در اختيار خواننده قرار مي دهد. با مطالعه چهار كتاب معتبر فلز كاري كه در ايران موجود مي باشد و همچنين مطالعه چند سايت اينترنتي با تاريخ ها و مطالب ضدو نقيضي كه حتي در خود يك كتاب هم بسيار ديده مي شد مواجه شدم و سعي كردم اطلاعاتي را در اين مقاله بياورم كه قابل استدلال باشد و امكان پذير است كه آنها را با مطالب و تاريخهايي كه در كتابهاي ديگر است ، استدلال كرد.
كليد واژه ها : قدمت، محققين، فلز، استخراج، اشياء.
مقدمه
صنايع دستي ايران خصوصاً هنر فلز كاري در زمان گذشته سر آمد تمام جهان بوده است.
بشر كه ابتدا وسايل مورد نياز خود را از خاكي كه كاملاً راحت در اختيارش بود تهيه مي كرد كم كم متوجه فلزاتي شد كه در طبيعت بارنگهاي زيبا، متفاوت و درخشان جلب توجه مي كردند اين مردم توانستند با سخت كوشي و روح آفرينشگري خود آثاري جاودان بر جاي بگذارند. آثاري كه تمدن و هنر خاص ايراني را نشان مي دهد و توانست بر فرهنگ و تمدن جهان نيز تأثير بگذارد.
« پيشينه تحقيق »
در كتاب هفت هزار سال هنر فلزكاري ايران نوشته آقاي محمد تقي احساني، هنر فلز كاري ايران از ابتداي پيدايش تا استيلاي مغولان بررسي شده است. در قسمت قبل از حكومت هخامنشيان كه موضوع مقاله من است مقدار زيادي از مطالب به نوع اشياء كشف شده و شكل تزئينات آن پرداخته شده است. در كتاب صنايع دستي كهن ايران نوشته آقاي هانس اي . وولف در قسمت فلز كاري به بررسي تمام شاخه هاي فلز كاري مانند ورشو سازي، سماور سازي و … پرداخته شده و آن قسمت كه راجع به تاريخچه فلز كاري و فلزهاي مختلف است بسياري از مطالب را بررسي جايگاه معادن فلزات در ايران تشكيل داده است.
در كتاب سير تكاملي آهن و فولاد در ايران و جهان نوشته آقاي ناصر توحيدي فلزكاري از بعد صنعتي بررسي شده و در ضمن بررسي آهن و فولاد مطالبي نيز راجع به هنر فلزكاري ايران باستان آمده است. در مجله هنر و مردم شماره هاي 126و127 كه در سال 1352 منتشر شده پيشرفت هنر فلز كاري در هزاره سوم قبل از ميلاد در حاشيه دشت لوت و خبيض بررسي شده است و اشيايي را كه در آنجا يافت شده به صورت كاملاً دقيق از نظر شكل كلي و تزئينات بررسي كرده است.
و اما من در مقاله خودم كه راجع به سير تكاملي هنر فلز كاري در ايران از پيدايش اولين فلز تا بر پايي حكومت هخامنشي است، سعي كرده ام كه به طور كامل سير تكاملي هنر فلزكاري را بررسي كنم و خود را درگير حواشي و بررسي نقوش يك شيء و جزئيات ننمايم. در اين مقاله 3 فلز مس، طلا و نقره و آلياژ مفرغ را كه بيشتر استفاده و كاربرد آنها جنبه تزئيني و كاربردي داشته اند نه مصرف صنعتي و فلز آهن را كه در عين حال كه مصرف صنعتي داشته ولي از لحاظ زيبايي هم به آن پرداخته شده بررسي كرده ام. همچنين سعي كرده ام كه اطلاعاتي را جع به شكل ظاهري فلزها از لحاظ رنگ در طبيعت هم در اختيار خواننده قرار دهم. با توجه به ضد و نقيض گويايي هايي كه در كتاب هاي هنري وجود دارد مطالبي را جمع آوري و ثبت كردم كه قابل استدلال بوده اند.
«جغرافياي ايران باستان»
بر اساس مدارك با ستانشناسي، در حدود 15 هزار سال قبل، فلات ايران يك دوره نيمه خشك را پشت سر گذرانده كه اين تغيير آب و هوا و خشكي، در شرايط انساني اين فلات تاثير گذاشته است، در اين دوره ساكنين اين فلات، غارنشين بوده اند و از طريق شكار غذاي خود را از دامنه هاي شمالي البرز، رودهن آبعلي، دره هاي جاجرود، شمال شرقي شوشتر و كوههاي بختياري تهيه مي كرده اند. در هزاره پنجم قبل از ميلاد ساكنان فلات ايران علاوه بر غارها و مناطق كوهستاني در نواحي جلگه اي، دشتي و تپه اي نيز زندگي مي كرده اند. در هزاره پنجم قبل از ميلاد در ادامه دوران نيمه خشك در سواحل شمالي و غربي درياچه ها كه به علت رسوبات رودخانه ها حاصلخيز بودند، كم كم مراتع وسيعي ايجاد شد و در پي آن حيوانات نواحي كوهستاني به اين مناطق كوچ كردند و شكارچيان نيز به دنبال حيوانات حركت به سوي دشتها را آغاز كردند. بنابه گفته محققين از اين زمان، نخستين تمدنها در داخل فلات ايران به وجود آمدند تصوير (1).
هر چند كه در تمام ايران تحقيقات باستان شناسي انجام نشده ولي كاوشهاي انجام شده در مناطقي مثل سيلك كاشان، اطراف قم، ري، ساوه تپه حصار دامغان نشان مي دهد كه از ظروف سفالي ناموزون و دودزده و همچنين از ظروف مسي چكش خورده استفاده مي شده . نقشه ايران باستان در تصوير(2) و (3) ديده مي شود و مناطقي كه در آن فلز كاري بوده است با علامت × مشخص شده اند.
« در هزاره چهارم قبل از ميلاد به ساخت آجرهاي صاف و مستطيل شكل با خاك نرم و تزئين خانه ها با رنگهاي قرمز و سفيد و نصب دروپنجره كوچك و كوتاه منتهي مي گردد. در اين دوره انسان از مس چكش خورده استفاده مي كرده و در برخي از نقاط از جمله شهر سوخته اشياء و سنگهاي قيمتي را مي شناخته و با همسايگان خود مبادلات تجاري نيز داشته. » (1)
«تاريخچه فلز كاري در ايران و جهان»
قديمي ترين آثار هنري كه انسان خلق كرده است در منطقه حاصلخيزي از خاورميانه كه از شمال كرانه هاي درياي مديترانه و كوههاي آناتولي و از جنوب، رودهاي دجله و فرات را در بر مي گيرد، شناخته شده است. در اين منطقه حاصلخيز آثار انسانها در دوران مس قديم و دوران مفرغ از زير خروارها خاك پيدا شده است. اولين نشانه هاي بكار گيري مس خالص براي ساختن وسايل و ابزار صنعتي كه به روش چكش كاري سرد شكل گرفته در آناتولي در مجاروت معادن غني مس يافته شده است. در دروان باستان مس در اروپا بيشتر براي توليد مفرغ جهت ساختن ناقوش كليسا ها و زينت آلات و مسكوكات به كار مي رفته است.
در قرون وسطي مس بيشتر براي توليد مفرغ استفاده مي شده است. در مورد كشف مس براي اولين بار در بين باستان شناسان اختلاف نظر وجود دارد. مثلاً به گفته لوكاس ، مس براي اولين بار به دليل وجود معادن به وسيله مصريان كشف شده است. آثار زيادي در مصر پيدا شده است كه متعلق به دوران باستان مي باشد. در تصوير (4) يك اثر هنري مسي ديده مي شود كه مربوط به 3100 پيش از ميلاد است ولي مشخص نشده كه اين كار از طريق چكش كاري مس ساخته شده يا بر اثر ريخته گري و ذوب آن.
گرچه برخي از محققين معتقدند كه در ميان فلزات اولين بار ذرات براق طلا توجه مردم را به خود جلب كرد ولي در اين زمينه اشياي طلايي پيدا نشده كه ثابت كند طلا قبل از مس به كار گرفته شد از طرفي چون مس در طبيعت به وفوريافت مي شود و از طرفي ديگر چون در درجه حرارت محيط، قابليت چكش كاري مناسبي دارد به همين دليل بشر براي اولين بار مس را مورد استفاده قرار داد. تاريخ ساخت اولين اشياء مسي كه در اثر چكش كاري مس سرد ساخته مي شده اند در جهان نا مشخص است.
احداث كوره هاي سفالپزي براي تامين درجه حرارت بالا، از نيمه دوم هزاره 5 پيش از ميلاد كه از جمله در جعفر آباد آغاز شد مقدمه اي شد براي احداث كوره هاي مناسب براي توليد فلزات. به اين ترتيب با توجه به تجربه اي كه بشر از پختن ظروف سفالي به دست آورد موفق شد فلزات و در درجه اول مس را در ظروفي از جنس سفال ذوب كند و به روشهايي ابتدايي و سايل مورد نياز خود را بسازد.
مدارك باستان شناسي اين مطلب را تاييد مي كنند، كه شمال و مركز ايران از قديمي ترين و ابتدايي ترين مراكز صنايع فلز كاري بوده است ايران جزو اولين كشورهاي توليد كننده و مصرف كننده وسايل مسي بوده است. كه ابتدا اين واضح است كه بشر در مكاني مي توانست فلز را بشناسد و آن را بكارگيرد كه در آن منابع فلزات وجود داشته باشد. و ايران به طور طبيعي ذخاير بزرگي از كانيها را دارا مي باشد. ايران داراي منابع سوخت فراواني در كوه هاي البرز، حاشيه كوير و در انارك، در نزديكي كرمان ، جيرفت و اهر مي باشد البته اين نكته قابل ذكر است كه تمدن هاي مصر، بابل، هند و جيحون نتوانسته اند خود را در رديف اولين فلز كاران جهان باشند. حفاريهايي كه در اين مكان ها انجام شده است نشان داده كه فلز كاري در اين كشورها نسبتاً دير شروع شده است در نيمه دوم هزاره چهارم پيش از ميلاد مس را با گداختن از كاني جدا مي كردند و بعد به شكلي كه مي خواستند در مي آوردند. ابزار مسي كه از اين زمان بدست آمده مقادير مختلفي از طلا و نقره ، سرب، آنتيموان، آهن، نيكل و قلع را دارا مي باشند كه مي توان چنين نتيجه گرفت كه صنعتگران آن زمان براي بدست آوردن مس سنگهاي فلزي مختلف را آزمايش مي كرده اند و بدين گونه به طور اتفاقي آلياژهاي مس را توليد كرده اند.
« در دوران باستان ابتدايي ترين وسايل مسي از طريق ريخته گري به اين نحو ساخته مي شده كه مس را پس از ذوب بر روي ماسه هاي مسطح، مي ريخته اند و پس از انجماد، به روش چكش كاري سرد، به شكل مطلوب در مي آورده اند. با پيشرفت دانش و تجربه انسان قالبها به ترتيب از ماسه، سنگ و سفال ساخته مي شده اند»(2). در تصوير 5 طرح قالبهايي ديده مي شود كه از سنگ ساخته شده و براي ريختن سرنيزه درست شده است متعلق به 2000 سال پيش از ميلاد است.نزديك بودن معادن سنگ قلع در شمال ايران در كوه سهند و در رشته كوه هاي قره داغ به معادن مس و همچنين وجود معادن قلع در نزديكي معادن مس انارك و اصفهان و 35 كيلومتري باختر مشهد در رباط الوك بند فهم اين مطلب را آسان مي كند كه چگونه بشر آن زمان آلياژ مفرغ را به طور تصادفي در اختيار داشت. به تدريج كه آلياژهاي مفرغ بر پايه مس شناخته شد، ابزار و ظروف و آثار هنري از مفرغ ساخته مي شد. نمونه ابزارهاي مسي كه از 2500 ق م به بعد بدست آمد نشان مي دهد كه مقدار قلعي كه در اين درواقع مفرغ ها وجود داشته 5 درصد بوده كه اين مقدار به مدت 1000 سال ثابت بوده و بعد از آن به 10 درصد رسيده كه اين قضيه را ثابت مي كند كه در آن زمان قلع و مس را به طور جداگانه ذوب مي كردند و به اين ترتيب آلياژ دقيقي را بدست مي آوردند. در 2000 سال پيش از ميلاد مصرف مفرغ رواج پيدا كرده بود كه براي ساخت آن ها از قالبهايي از سنگهاي نرم استفاده مي شد، بدين ترتيب كه نيمي از در دوران باستان ابتدايي ترين وسايل مسي از طريق ريخته گري به اين نحو ساخته مي شده كه مس را پس از ذوب بر روي ماسه هاي مسطح، مي ريخته اند و پس از انجماد به روش چكش كاري سرد، به شكل مطلوب در مي آورده اند. با پيشرفت دانش و تجربه انسان قالبها به ترتيب از ماسه، سنگ و سفال ساخته مي شده اند و (2) در تصوير 5 قالبهايي ديده مي شود كه از سنگ ساخته شده و براي ريختن سرنيزه درست شده است. متعلق به 2000 سال پيش از ميلاد است.
مس
« Cu . فلزي است به رنگ عنابي روشن ميخكي، بسيار نرم، با قابليت هدايت حرارتي الكتريكي خوب. مس و طلا دو فلز منحصراً رنگي هستند. مس ، يكي از چند فلز اصلي محدودي است كه به شكل خالص و به مقدار زياد در طبيعت يافت مي شود و مانند طلا از اولين فلزاتي است كه بشر آنرا شناخته است (…) كليه عمليات سرد كاري، مس را سخت و استحكام كششي آن را افزياش و در عين حال، نرمي آنرا كاهش و قابليت هدايت آن چند درصدي كم مي شود. تا بكاري، نرمي آنرا تجديد و امكان سرد كاري بيشتري را به وجود مي آورد. مس با قلع، سري آلياژهاي مفرغ (Bronze) را تشكيل مي دهد.» (3)
مس اولين فلزي است كه انسان اوليه آن را براي ساختن وسايل مورد نياز خود به كار گرفت. مس در طبيعت به رنگهاي سبزي مالاكيت، لاجوردي و نيلي، رنگ طلايي كلكو پريت و مس سرخ خالص ديده مي شود. انسان آن عصر با ضربه زدن به مس خالص و سنگهاي آن متوجه تغييرات در شكل آنها شدند و به قابليت چكش خواري و شكل پذيري مس پي بردند. تصوير(6) كاوش هايي كه محققان در ايران به عمل آوردند به اين نتيجه منجر شده است كه دره ها در پايان عصر نوسنگي روبه خشكي گذاردند و مردم ناگزير در دشتها جاي گرفتند كهن ترين نقطه مسكوني كه در اين دشت تشخيص داده اند سيلك در نزديكي كاشان مي باشد. در اين ناحيه كه معمولاً كهن ترين صنايع دستي ايران در آن پيدا شده، آثار فلزي تدريجاً در اواخر هزاره پنجم پيش از ميلاد پديد مي آيند. اين ابزارها از مس چكش خورده درست مي شدند. زيرا مردم آن زمان تازه با خواص فلزات آشنا شده بودند و مي دانستند كه مس نرم و چكش خوار است ولي هنوز با ريخته گري فلزات آشنا نشده بودند. بنابر دستاوردهاي محققين، دو شيء بدست آمده از تپه سيلك در نزديكي كاشان كه عمرشان به 4000 تا 4500 سال پيش از ميلاد مي رسد، به عنوان قديمي ترين اشياء مسي بدست آمده از معدن ايران شناخته شده اند.
از كاوش هاي انجام شده در تل ابليس كه در كنار رودخانه لاله زار در 100 كيلومتري جنوب غربي كرمان واقع شده است، اشياي مسي يافت شده است كه متعلق به 4083 پيش از ميلاد مي باشد. مردم تل ابليس، در نتيجه نزديكي با معادن مس، از 7000 سال پيش از ميلاد ساخت اشياي مسي و نحوه استفاده از آن را مي دانستند.
اشياي مسي كه از حاشيه دشت لوت به دست آمده، متعلق به اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره سوم پيش از ميلاد مي باشد. اين اشياء پيشرفت هنر فلزكاري را در هزاره سوم پيش از ميلاد نشان مي دهد.
بشر با تجاربي كه از پختن سفال بدست آورده بود ريخته گري مس را هم فراگرفت، در اجاقهاي معمولي كه دما از 700 تا 600 درجه سانتيگراد تجاوز نمي كند، احياي سنگهاي اكسيدي و كربنات مس امكان پذير مي باشد. در نتيجه احياي اكسيدهاي فلزات زودتر از ريخته گري و ذوب آنها انجام مي شده.
ابتدايي ترين روشي كه براي ساختن اشياي مسي از طريق ريخته گري، به كار گرفته شد به اين شكل بود كه ابتدا مس را ذوب مي كردند سپس آنرا بر روي ماسه هاي مسطح مي ريختند و پس از انجماد، آن را به روش چكش كاري به شكل دلخواه در مي آوردند. به تدريج كه تجربه بشر بيشتر و علم او افزون تر گشت، قالبها به ترتيب از ماسه، سنگ و سفال ساخته مي شده اند. قالبهاي ماسه اي فقط يك بار قابل مصرف بوده اند در صورتي كه قالبهاي سفالي، داراي طول عمري مضاعف بوده اند ولي پردوام ترين قالبها ، قالبهاي سنگي بوده اند.
مفرغ
« اصولاً آلياژ مس و قلع است ولي در سالهاي اخير به شماري از آلياژهاي برمبناي مس محتوي و مقدار كمي قلع، اگر وجود داشته باشد، و نيز مفرغ آلومينيم، مفرغ منگنز، مفرغ فسفر، مفرغ بريليم ، مفرغ سيلسيم و غيره و به طور خلاصه، آلياژ غني از مس غير از برنج اطلاق مي شود، وجود روي در مفرغ ريخته گري را تسهيل مي كند و براي مجسمه سازي تا 5 درصد اضافه مي كنند.»(4)
همزامان با حياي سنگ مس و سنگهاي همراه آن دركوره ها، گاهي فلزات و يا آلياژهايي كه داراي نقطه ذوب پاييني هستند ناخواسته ذوب و در ته گودالها و يا كوره ها جمع مي شدند كه به اين صورت انواع مفرغ ها توليد شده اند.
از دشتهاي شمالي قبايل مهاجر ، ميتاني، هيتيت و كاسي كه نژادشان از قفقاز بود بر لرستان فعلي مهاجرت كردند . كاسي ها پس از مهاجرتشان به لرستان در دوره هاي سرسبز كوه هاي زاگرس ساكن شدند. اين اقوام در سوار كاري تربيت اسب از مردم آريايي ماهرتر بودند. و همين اقوام بودند كه نژاد اسب اصيل را كه برتري فوق العاده اي داشت با خود به ايران آوردند.
اين مهاجران كه از 2500 سال پيش از ميلاد در هنر مفرغ ريزي مهارت داشتند پس از مهاجرتشان كه پيش از هزاره دوم قبل از ميلاد روي داد، هنر مفرغ لرستان را صورتي تازه بخشيدند تصوير (9و8و7) محصولات مفرغي اين زمان به دليل علاقه اي كه اين اقوام به سوار كاري و تربيت اسب داشتند در قالب اشيايي همچون لگام، مهار اسب، حلقه هاي زين و ركاب و ساير افزارهاي اسب و نيز سلاح هاي دستي و شمشير و مخصوصاً بت هاي مختلف بود. علاقه اين اقوام به اسب در تزئينات اين ابزارها هم اثر گذاشته و بر روي اين ابزار صورت اسب ديده مي شد. در فاصله سالهاي 1100 – 700 پيش از ميلاد در مفرغ سازي لرستان، تغييرات تازه اي رخ داد. اين رونق و تازگي به دليل مهاجرت اقوام ديگري از قفقاز بود كه به علت مهارت بيشتر اين مردم به هنر مفرغ سازي تحولي در اين هنر به وجود آوردند. مردم لرستان متكي به قدرت آسماني بودند و زندگي اين جهان خود را صرف تهيه مقدمات مرگ و زندگي در جهان بعدي مي كردند.
از خصوصيات جالب اين هنر تزئينات بت هاي مفرغي است كه با الهام از سحر خدايان اساطيري و نقش خلاقه آن ها ممزوجي از تجسم اشكال جانواران و انسان بود كه به صورت بت هاي مختلف پرستيده مي شد و يا براي مداواي روحي و جسمي بيماران به كار مي رفت. اصولاً در اين عصر، مفرغ كاران لرستان باالهام از نسل هاي پيشين در تجسم اشكال خدايان اساطيري، غالب بت ها و مجسمه هاي كوچك و بزرگ مذهبي و همچنين اشكال و صور گوناگون را بر روي ظروف فلزي و به دستور متوليان دين مي ساختند.
در گورهاي بزرگي كه سنگي بودند سواركاران را يا به صورت فردي و يا جمعي با اسب و لگام و آلات مفرغي دفن مي كردند. همچنين از اين گورها انواع سلاح ، پيكان، خنجر، و … و اقسام بت هاي مفرغي بوده است.
در گور زنان هم زينت آلات فلزي به ويژه از جنس مفرغ از جمله دست بند ، گل كمر، سنجاق هاي سري كه شبيه سر جانوران بوده ، پيدا شده است. در گورستان سيلك اشياي مفرغي فراوان مانند زيور و سلاح و دهنه اسب يافت شده است كه متعلق به 1200 تا 1000 پيش از ميلاد است. و همچنين در مناطق ديگري غير از لرستان اشياي مفرغي از اواخر هزاره سوم قبل از ميلاد يافت شده.
با توجه به اين اشياء مفرغي يك مسئله مورد ابهام است كه چرا باستان شناسان تمام مفرغهايي را كه از اواخر هزاره سوم به بعد پيدا شده متعلق به يك قوم مي دانند در صورتي كه مدركي در دست نداريم كه اين مطلب را تاييد كند كه قوم مشخصي در حدود 2500 سال در اين ناحيه مي زيسته است.
آهن
«Fe ، فلزي سنگين مايل به سفيدي و يكي از فراوان ترين عناصر فلزي است كه به ميزان وسيعي در نقاط مختلف زمين پراكنده است. حدود 6/4 درصد پوسته زمين را تشكيل مي دهد و يكي از مهمترين فلزات است. فلز آهن به عطارد (مارس) منسوب است و به سه شكل آلفا، گاما و دلتا و پايه انواع فولادها و چدنها و ماده اصلي در بسياري از نيازهاي هوا نوردي ، كشاورزي، خودرو، مهندسي شهري، الكتريكي، دريايي و مكانيكي و به ميزان وسيعي در لوازم بهداشتي و كارهاي مهندسي آب به كار مي رود. آهن به صورت خالص به طور تصادفي در شهاب سنگها يافت مي شود ولي بيشترين منبع عمده آن كانه هاي اكسيدي است.»(5)
آهن كه جزو فلزاتي است كه دردوران باستان شناخته شده است، در بين فلزات از نظر تنوع كاربرد در زندگي براي ساخت ابزار و ماشين آلات مخصوصاً در دوره جديد همواره مقام اول را داشته است. عصر آهن از هزاره دوم پيش از ميلاد آغاز شد. بشر اوليه آهن را به صورت نسبتاً خالص از طريق سنگهاي آسماني مي شناخته و در دسترس داشته است. چون آةن قابليت احيايي همجون مس داشته معمولاً در دوران باستان در فرآيندهاي توليد مس و سرب بدست مي آمده است. با توجه به اين سهولت احياي آهن احتمالاً علت بكارگيري متاخر آن سختي آن بوده كه بشر در آن دوران نيروي لازم براي شكل دادن به آهن را نداشته است. به همين دليل ذوب سنگهاي آهن در دوران باستان انجام نشده است، با اينكه هيتيان و مردم متياني در غرب ايران از 1500 سال پيش از ميلاد آهن را شناخته بودند ولي از اين فلز تا حدود 7 قرن پيش از ميلاد استفاده كامل نمي شد.
اولين اشياي آهني در نيمه دوم هزاره سوم پيش از ميلاد يافت شدند كه فقط زينتي بودند ولي بعد از آن تا 7 قرن پيش از مسيح شي آهني بدست نيامده است.
طلا
«Au، عنصر فلزي با قابليت چكش خوري و نرمي زياد و در برابر اكسايش و بسياري از خورنده ها مقاوم و معمولاً آن را با نقره و مس آلياژ مي كنند. طلا به ستاره خورشيد منسوب است»(6)
عده اي از محققين بر اين عقيده اند كه بشر اولين بار طلا را در ماسه هاي كنار رودخانه ها يافت. اما هنوز كاملاً مشخص نشده و همه محققين به يك اتفاق نظر نرسيده اند كه بشر ابتدا طلا را شناخت يا مس را، هر دوي اين فلزها به صورت خالص در طبيعت موجودند .مس در طبيعت بسيار زياد است اما طلا بيشتر جلب توجه مي كند. برخي از محققين بر اين عقيده اند كه مصريان اولين مردمي بودند كه سنگهاي طلا دار را استخراج كرده اند.
«پير روسو در كتاب تاريخ صنايع مي نويسد: 5 هزار سال پيش، در كشور سومريها، واقع در بين النهرين، طلا به مراتب بيشتر از امروز رايج و متداول بود.»(7) مداركي بدست آمده كه بااستناد به آنها مي توان گفت استخراج طلا و ساختن اشياي طلايي در ايران نيز قديمي مي باشد. معادن طلا و وسايل لازم براي شستشوي آن در موته كه بين كاشان و اصفهان قرار دارد ، كشف شده اند اما تاريخ قدمت آنها مشخص نيست. طلا به علت خلوص شيميايي و فيزيكي كه دارد در محيط طبيعي، پايدار مي باشد. استخراج طلا ي خالص از سنگهاي همراه آن آسان است. از قديمي ترين روشهاي استخراج و تلخيص طلا اين بوده كه پس از آسياب كردن سنگها طلا دار آنها را در آب جاري مي شويند، رسوبات و شن و ماسه كه سبك تر از طلا مي باشند شسته مي شوند ولي طلا كه سنگين است ته نشين شده و به صورت خالص باقي مي ماند. در هزاره سوم پيش از ميلاد در ايران از طلا براي ساخت زينت آلات استفاده مي كرده اند. مردم در زمان باستان به زيور آلات، روكش كاري ظروف و تزئين درهاي معابد با طلا علاقه مند بوده اند.
آثار هنري زيادي از طلا در تپة مارليك و چراغعلي تپه پيدا شده است كه در جهان معرف مي باشند.
با كشف جام جنسلو در جنوب درياچه اروميه و جام هاي زرين مارليك در دره گوهر رود در شمال غربي رشت و نيز جام هاي طلاي كلار دشت مازندران باستان شناسان به اين نتيجه رسيدند كه در اين مناطق امير نشين هايي وجود داشته كه در هزاره اول پيش از ميلاد از هنر و فرهنگ بالايي برخوردار بوده اند. تزئينات ظروف طلايي نيز هنر ظريف و غناي ذوقي آنان را نشان مي دهد. بر روي اين ظروف از شكل حيوانات هم استفاده مي شده. تصوير (10 و 11)
در تپه مارليك در چند گور علاوه بر جام و ظروف، اسلحه و دكمه هاي زرين هم يافت شده است.
نقره
«Ag . در اتصالات الكتريكي، آلياژهاي لحيم كاري سخت، محلول هاي عكاسي، جراحي و آبكاري به كار مي رود، نقره به ماه منسوب است.»
انسان كاربرد نقره را براي ساخت ظروف و زيور آلات عملاً به موازات طلا و يا شايد قدري ديرتر از آن شروع كرده است. از اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره سوم پيش از ميلاد، بشر نقره را مي شناخته. آثار نقره اي كه از سيلك به دست آمده قدمتشان به 4000 سال پيش از ميلاد مي رسد. با اينكه نقره مانند طلا و مس در طبيعت به طور خالص يافت مي شود ولي بيشترين نقره از سنگهاي سرب مانند گالن، استخراج شد ه است.
نحوه استخراج نقره در دوران باستان به اين شكل بوده كه نقره و احتمالاً طلاي موجود در سنگ سرب در فرآيند احيا، در سرب حل و سپس محلول طلا، نقره، سرب جدا مي شده اند. تفكيك طلا و نقره از يكديگر نيز به اين صورت بوده كه محلول مذاب طلا و نقره را در آب مي ريختند كه به صورت دانه – دانه در مي آمده پس محلول جامد را با نمك معمولي و خاك رس مخلوط و به وسيله زغال چوب، آن قدر مي گداختند تا نقره به صورت كلر در متصاعد و جذب خاك رس شود و فقط طلا باقي مي مانده. اشياي نقره اي زيادي از جمله زيور آلات، مسكوكات و ظروف از دوران باستان در ايران پيدا شده است. تصوير (12و13)
نتيجه گيري
دركتابها دليل اينكه بشر ابتدا مس را شناخت ، قابليت چكش كاري و شكل پذيري مناسب آن و همچنين در دسترس بودن به طور خالص در طبيعت ذكر شده ولي من فكر مي كنم علل آن علاوه بر موارد ذكر شده فراواني معادن مس در ايران و جهان و بخصوص به علت رنگ زيباي آن مي باشد. با اينكه اكثر محققين مس را اولين فلز شناخته شده دانسته اند ولي عده كمي از محققين هم گفته اند بشر طلا را براي اولين بار مشاهده كرد. من فكر مي كنم كه طلا زودتر يافت شده ولي به خاطر كم بودن طلا و نياز مردم آن زمان به ساخت اشياي آشپزخانه و وسايل كاربردي زندگي كم تر مورد استفاده قرار گرفته مگر در ساخت زينت آلات كه البته مدركي هم در دست نيست. پيشنهاد من به افرادي كه مي خواهند راجع به فلز كاري تحقيق كنند اين است كه موضوع خود را به يك فلز خاص از ابتداي پيداش آن تا عصر حاضر اختصاص دهند يعني روند تكامل يك فلز خاص در حدود 7000 سال بررسي شود با چنين موضوعي اطلاعاتي را جمع آوري مي كنند كه تا بحال به طور جامع وجود نداشته است.
پي نوشت
- بيك محمدي، حسن1382 مقدمه اي بر جغرافياي تاريخ ايران،دانشگاه اصفهان ص 63.
- توحيدي ، ناصر1364 سير تكاملي آهن و فولاد در ايران و جهان،امير كبير ص 33.
- فرهنگ، پرويز1379 فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد ،دنيا ص 250.
- فرهنگ ، پرويز1379 فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد،دنيا ص 158.
- فرهنگ، پرويز1379 فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد،دنيا ص528.
- فرهنگ، پرويز1379فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد،دنيا ص 443.
- توحيدي ، ناصر1364 سير تكاملي آهن و فولاد در ايران و جهان،امير كبير ص 45.
- فرهنگ، پرويز1379 فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد.دنيا
فهرست منابع
- احساني، محمد تقي.(1368). هفت هزار سال هنر فلزكاري در ايران. تهران : انتشارات علمي و فرهنگي
- بيك محمدي، حسن. (1382) . مقدمه اي بر جغرافياي تاريخي ايران. دانشگاه اصفهان
- پوپ،آرنور،شاهكار هاي هنر ايران،پرويز ناتل خانلري
- پيرنيا،حسن،تاريخ ايرانباستان،تهران،ابن سينا
- توحيدي، ناصر. (1364). سير تكاملي آهن و فولاد در ايران و جهان. امير كبير
- فرهنگ ، پرويز. (1379). فرهنگ بزرگ متالوژي و مواد. دنيا
- وولف، هانس اي. (1372) صنايع دستي كهن ايران. دكتر سيروس ابراهيم زاده. انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
- دفتر تاليف و برنامه ريزي درسي آموزشهاي فني و حرفه اي.(1378). تاريخ هنر ايران. سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي.
- دفتر تاليف و برنامه ريزي درسي آموزشهاي فني و حرفه اي،1379،سيبر هنر در تاريخ(1)،سازمان پژوهش و برنامه ريزي.