اضطراب چیست ؟
همه انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه میکنند و طبیعى است که مردم هنگام مواجهه با موقعیتهاى تهدیدکننده و تنشزا مضطرب میشوند، اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح، امرى غیرعادى است.
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگى و برانگیختگى فیزیولوژیکى است. بهطور کلى اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسى است که با یک یا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد و غیره همراه است.
بررسیها نشان میدهد که اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان کمتر است و در زنان، افراد کمدرآمد و سالمندان بیشتر شایع میباشد.
علائم و نشانه های اضطراب
ـ عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن
ـ تنش
ـ احساس خستگى
ـ سرگیجه
ـ تکرر ادرار
ـ طپش قلب
ـ بیحالى
ـ تنگى نفس
ـ تعریق
ـ لرزش
ـ نگرانى و دلهره
ـ بیخوابى
ـ اشکال در تمرکز حواس
ـ گوش به زنگ بودن
اضطراب در کودکان و نوجوانان
بسيارى از کودکان هنگام قرارگيرى در وضعيت جديد مثل روبرو شدن با افراد جديد، احساس اضطراب کرده و بهطور خجالتآورى به مادر و پدر، افراد فاميل و يا وابستگان به اصطلاح «آويزان» ميشوند.
معمولاً والدين ميتوانند آنها را تشويق به خروج از «منطقه امن» بکنند. هر چند بعضى از کودکان در مقابل اين شرايط مقاومت کرده و آنها را نميپذيرند. بهمنظور کمک به کودکان در اين موقعيت بايد صبر و حوصله کافى داشت بهطوريکه آنها احساس اعتماد به نفس کافى جهت مقابله با مسائلى که به نظرشان مشکل مى آيد، را کسب کنند.
بسيارى از والدين از اين احساس کودکانشان آگاه نيستند تا روزى که آنان به مشکلى برخورد ميکنند مثل روز رفتن به مدرسه و … منشاء اين اضطراب در کودکان ناشناخته ميباشد. اغلب ترکيبى از يک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با يک طبيعت ناشى از شرم و خجالت زمينة بسيارى از اضطراب کودکان را تشکيل ميدهد.
بسيارى از شکايتهاى کودکان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده يا سوزش سر دل و يا دردهاى پراکنده ديگر، ناشى از وجود يک اضطراب نهفته در کودکان است که وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر ميتواند از علل آن باشد که اين نگرانى مستقيماً به کودک انتقال يافته و با اين شکايات بروز مى کند.
شايعترين اختلالات اضطرابى در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
ـ اضطراب جدايى (Separation Anxiety)
ـ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)
ـ اضطراب اجتماعى (Social Anxiety)
ـ ترس از مدرسه (School Phobia)
«سوزان چرچ» عقيده دارد كه اضطراب كودكان، ارتباط مستقيمي با مشاهده صحنههاي جرم و جنايتي دارد كه آنها در دوران كودكي از طريق فيلمها و تصاوير شاهد آن هستند. او پيشنهاد ميكند، پدران و مادران به جاي تلاش براي تحصيل رفاه بيشتر براي خانواده، به فكر ايجاد محيطي سالم و باثبات براي كودكان باشند.
نويسنده در اين مقاله، به بررسي نقش اضطراب در سلامت جامعه آمريكا پرداخته است. «سوزان چرچ» عقيده دارد كه اضطراب كودكان، ارتباط مستقيمي با مشاهده صحنههاي جرم و جنايتي دارد كه آنها در دوران كودكي از طريق فيلمها و تصاوير شاهد آن هستند. او پيشنهاد ميكند، پدران و مادران به جاي تلاش براي تحصيل رفاه بيشتر براي خانواده، به فكر ايجاد محيطي سالم و باثبات براي كودكان باشند.
جرائم اجتماعي و طلاق والدين، فضاي امن خانوادهها را از بين برده است. مهمترين كساني كه به امنيت رواني و احساس خانواده نياز دارند، كودكان هستند. افزايش سطوح طلاق والدين، بيكاري، جرائم اجتماعي و خشونت در تلويزيون و فيلمهاي سينمايي، آسمان را براي كودكان سياه كرده است.
جالب است بدانيد، براساس مطالعهاي كه جديداً انجام شده، اضطراب و تشويش بچههاي سالم در دههي 1980، به اندازهي اضطراب و تشويش بچههايي كه در دههي 1950 بيماري ذهني داشتهاند، بوده است.
«جين كويينگ»، روانشناس اجتماعي در دانشگاه كيس وسترن ريزرو ميگويد: جرم، طلاق والدين و كمبود روابط احساسي و اجتماعي با افراد ديگر، نوجوانان و جوانان آمريكايي را بيمار كرده است. او سالهاي آخر قرن بيستم را «سالهاي اضطراب» ناميده است. او ميگويد: براساس مطالعات دانشگاهي انجام شده، اضطراب و عصبانيت از سالهاي 1980 ـ 1950، پنجاه درصد افزايش داشته، ترس و دودلي بين جوانان با شتاب زياد افزايش پيدا كرده و عميقتر شده است، اين نتايج، خلاصه آزمايشهاي سطوح اضطراب در بين 40192 دانشجو و گزارشهاي اضطراب از 12056 دانشآموز در دهههاي 1980 ـ 1950 است.
تويينگ براي يافتن دلايل اضطراب در بين كودكان آمريكايي، عواملي را كه در سعادت جامعه نقش دارند، بررسي كرده است؛ در چكيده آمار ايالات متحده، عوامل مؤثر در سعادت جامعهي آمريكايي، سطوح جرايم، طلاق، بيكاري، درآمد و بعضي موارد ديگر برشمرده شده است. او ميگويد، دو عامل برجستهتر هستند: 1ـ جرم و بيثباتي اجتماعي حاصل از آن، 2ـ كمبود ارتباط اجتماعي با ديگران.
تويينگ ميگويد: با افزايش جرم و جنايت در جامعه، به همان نسبت اضطراب بچهها بيشتر ميشود. حتي اگر بچهها قرباني اصلي خشونتها نباشند، رشد اين تصور كه خشونت به راحتي اتفاق ميافتد بچهها را مضطرب ميكند، در اين بحث، پول كمترين نقش را دارد. امنيت مالي خانههايي كه بچهها در آن بزرگ ميشوند، اهميت زيادي ندارد، بلكه مهم اين است كه آيا بچهها احساس سلامت و امنيت ميكنند يا خير. به گفتهي تويينگ، مردم الان نميدانند چه اتفاقي دارد ميافتد؛ همان طور كه ندانستند بر سر جامعه چه آمده است؛ دههي 1950 سالهاي بلوغ و كمال نبود، اما مردم نسبت به هم بيشتر احساس وابستگي ميكردند. امروزه ما بيشتر آزادي داريم، انتخاب بيشتري داريم، جرايم بيشتري هم داريم و البته اضطراب بيشتر. چيزي نمانده تا به خاطر اين اضطراب و جرايم، هزينه سنگيني پرداخت كنيم.
به نظر تويينگ، وقتي اين بچههاي مضطرب بزرگ ميشوند، اضطراب و اضطرابزايي خود را به جامعه ميآورند. اين غولهاي ترسناك كه بچهها از آن ميترسند، در بزرگسالي آنها را به اعتياد، الكل و مواد مخدر ميكشاند. آدمهاي مضطرب زودتر از آدمهاي معمولي ميميرند. به عقيده متخصصان، اضطراب با اغلب بيماريهاي طولاني مدت، مثل بيماريهاي سخت داخلي، بيماريهاي قلبي و بيماريهاي رواني، رابطه مستقيم دارد. اضطراب و ناراحتي در كودكان، نمود بيروني و رفتاري ندارد و بنابراين قابل تشخيص نيست. «ديويد استرچرز» پزشك عمومي، تحقيقي بر روي سلامت ذهني كودكان انجام داده كه براساس آن مشخص شده، از هر ده جوان آمريكايي، يك نفر از بيماري ذهني رنج ميبرد؛ طوري كه شخصي را از كار روزانهاش بازميدارد.
منتقدان رسانههاي جمعي مثل «جوآن كانتور»، استاد ارتباطات در دانشگاه واشنگتن ميگويد، تصاوير خشونتآميز در تلويزيون، فيلمهاي سينمايي و بازيهاي ويديويي، ميتواند ترسي را در نهاد كودكان ايجاد كند كه براي مدت طولاني باقي ميماند. او در همين زمينه، تحقيقي روي دانشجويان انجام داد. تقريباً يك چهارم مصاحبهشوندگان گفتند، هنوز از انجام بعضي كارها مثل شنا كردن در اقيانوس ميترسند؛ زيرا فيلمهاي سينمايي از جمله فيلم «جاوز» كه هفت سال پيش ديده بودند، ترس را در آنها نهادينه كرده بود.
كانتور كه كتاب «مامي، من ميترسم: چگونه تلويزيون و فيلمهاي سينمايي بچهها را ميترسانند و ما براي حفاظت از آنها بايد چه بكنيم». را نوشته، ميگويد حتي وقتي شما به اندازهاي بزرگ شدهايد كه تشخيص ميدهيد صحنههاي ترسناك، فقط فيلم است، باز ترس به قدري شديد است كه در حافظه بلندمدت شما ميماند.
چه بايد بكنيم
براساس مطالعات تويينگ، بهتر است والدين به جاي تحصيل پول بيشتر، براي بچهها، خانه و زندگي با ثبات و با احساس آماده كنند. آنها بايد بچهها را از صحنههاي خشونتبار تلويزيون دور نگه دارند. كانتور ميگويد: ترس بچهها را دست كم نگيريد و به آنها قوت قلبي صادقانه ببخشيد. او ميگويد: «به آنها آرامش دهيد و توضيح دهيد، هيچ اتفاقي نيفتاده است».
عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آن
سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای ظاهراً غیر منطقی نوجوانان اضطرابی است که از عوامل گوناگون از جمله عوامل زیر ناشی میشود : تغییرات جسمانی از قبیل نگرانی از دیررسی بلوغ بخصوص در پسرها، نگرانی از زود رسی بلوغ بخصوص در دخترها، ترس و احساس خجالت از تغییر جسمانی و رنج ناشی از عدم پذیرش تغییرات جسمانی، عدم پذیرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غیر منطقی بودن، نداشتن مهارتهای لازم برای زندگی، تمایلات جنسی و آشفتگی در نقش. در اینجا به طور مختصر بعضی از این عوامل مورد بررسی قرار می گیرند:
نحوه رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی
تغییرات ناشی از دوران بلوغ را نوجوان بهتدریج میپذیرد. علت اصلی نگرانی در مورد نکات دیگری همچون زودرسی و دیررسی بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغییرات جسمانی، عدم آگاهی، آگاهی ناقص یا محدود و یا اطلاعات نادرست نوجوان در زمینه های مختلف بلوغ و تغییرات جسمانی ناشی از آن است، که بهترین راه پیشگیری نیز فراهم آوردن آگاهی و بینش دقیق، صحیح و به موقع است. والدین باید قبل از پیدایش علایم ثانویه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقی، در جریان مسائلی از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پیدایش بلوغ و تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند. والدین و مربیان با فراهم آوردن جوی آزاد و سالم باید این امکان را به نوجوان بدهد که سوالات، افکار، احساسات و احیاناً نگرانیهای خود را صادقانه مطرح و جوابهای مناسب دریافت کند و نباید بگذارند تا نوجوانان برای یافتن پاسخ سوالات خود کسانی که صلاحیت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردی که نوجوان نمی تواند مسائل را حضوری با والدین مطرح کند، باید مربیان و اولیای مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمایی کنند و با ارائه کتابهای مناسب و بحثهای مفید، زمینه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان
نتایج پژوهشی نشان داده است که ناامنی، وابستگی شدید و ناسالم نوجوان به والدین، ناتوانی یا نداشتن مهارتهای لازم در برقرار کردن روابط عاطفی، اجتماعی و اخلاقی سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذیرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسیاری از نوجوانان می شود. برای اینکه نوجوانی که تجربه های ذکر شده را نداشته است دچار اضطراب شدید نشود و یا اضطراب او ادامه پیدا نکند اقدامات زیر مفید است :
- والدین باید گرایش فرزند خود به همسالان را بدرستی درک کنند، زیرا این یک نیاز طبیعی است که بخواهد مورد توجه و حمایت همسالان قرار گیرد.
- والدین با نوجوان در مورد گزینش دوست توافق نمایند تا دچار تعارض نشود و پنهان کاری نیز نکند.
- باید سعی کنند به طور منطقی با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوی ملایم و استدلال، او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرتها کنند.
- والدین و مربیان برای دوستان نوجوان باید اعتبار و احترام قایل باشند.
- والدین و مربیان و… باید در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصیت نوجوان را حفظ کنند.
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن
یکی از عمومی ترین نیازهای نوجوان کسب استقلال از افراد خانواده و دیگران است. مطالعات نشان داده که اضطراب در کسانی بیشتر دیده می شود که دچار ناامنی شدید، عدم اعتماد به نفس، وابستگی ناسالم به والدین بخصوص مادر هستند. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان اضطراب ایجاد می کند. از جمله حالاتی که در زمینه مستقل شدن دیده می شود، تضاد و دوگانگی است، یعنی نوجوان در حالیکه می خواهد و می داند که باید مستقل شود از استقلال نیز می ترسد. برای جلوگیری از این دوگانگی والدین باید وضعیتی فراهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنیت روانی و جرات تجربه کردن، بتدریج درصدد کسب استقلال برآیند. یکی از دلایل اساسی در اضطراب ناشی از مستقل شدن، عدم آگاهی از وضعیتی است که نوجوان بعد از مستقل شدن پیدا خواهد کرد. به نوجوان باید مسئولیت و فرصت داد که در بسیاری از امور مربوط به خود اظهار عقیده کنند و تصمیم بگیرد، ولو اینکه اشتباه کند و نباید نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبیه یا تحقیر قرار داد بلکه باید به آنها این فلسفه را آموخت که زندگی سراسر تلاش و مبارزه است و آنها می توانند از خطاهای خود درسهای مفید بیاموزند. در نیاز نوجوانان به کسب استقلال تفاوتهای فردی وجود دارد به همین دلیل نباید آنها را مقایسه ملامت آمیز کرد زیرا گاهی باعث دلسردی، احساس نا امنی و اضطراب می شود.
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه
یکی از خصوصیات بعضی از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است که گاه بصورت پرخاشگری کلامی یا غیر کلامی بروز می کند. عدم توانایی در کنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسیاری از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن میزان مقاومت و تحمل کودک در برابر ناکامی و سختیها، ارضاء صحیح نیازهای کودک، ایجاد امنیت روانی و بوجود آوردن الگوهای رفتار مناسب می تواند در پیشگیری رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر این اقدامات بموقع انجام نشود باید در زمان حال امکاناتی فراهم آوریم که نوجوان کمتر پرخاشگری کند و با اضطراب کمتری روبه رو شود. توصیه های زیر در این زمینه مفید است:
- والدین و دیگران باید تا حد ممکن از امر و نهی های زیاد، بی مورد و غیر اصولی خودداری کنند.
- از ایجاد ممنوعیت و محدودیتهای بی مورد که مغایر با نیاز نوجوان به کسب آزادی و استقلال است خود داری کرد.
- با تقویت روحیه نوجوان بخصوص تکیه بر مهارتها و تواناییهای مثبت او، باید روشهای مناسب مواجهه با ناکامی را به او آموخت.
- به نوجوان باید آموخت که در مقابله با خشم به جای اینکه بدون تفکر خشمی کنترل نشده ابراز دارند منطقی برخورد کنند و بدون توهین و تحقیر به دیگران ابراز وجود کنند و عواطف خود را بیان کنند.
- باید به او فهماند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود اوست.
- در برابر پرخاشگری نوجوان نباید از تنبیه یا تحقیر استفاده کرد، زیرا این رفتارها خود باعث تشدید پرخاشگری می شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها باید به نوجوان فهماند که بی اعتنایی ظاهری به پرخاشگری او حمل بر تائید یا قبول آن نیست.
انواع اضطراب
اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد که هر فردى ممکن است به یک یا چند نوع از این اختلالات مبتلا باشد:
۱ـ اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)
ترکیبى از علائم زیر در این اختلال وجود دارد:
طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بیاشتهایى، سستى، سرگیجه، تعریق، بیخوابى، تکرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن کف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آینده، گوش به زنگ بودن نسبت به محیط. در اضطراب فراگیر خطر واقعى وجود ندارد.
۲ـ اختلال هراس (Panic Disorder)
این افراد دچار حملات اضطرابى پیشبینى نشدهاى میشوند که ممکن است ظرف چند ثانیه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان کند. مبتلایان به این اختلال میترسند مبادا بمیرند، دیوانه شوند یا بیاختیار دست به کارهایى بزنند و یا علائم روانى ـ حسى غیرمعمول نشان دهند. سایر علائم اختلال اضطراب فراگیر نیز در این اختلال مشاهده میگردد.
۳ـ ترسهاى اختصاصى یا ساده (Simple Phobia)
شایعترین نوع ترس است. در خانمها بیشتر وجود دارد. یک نوع ترس غیرمنطقى است که طى آن فرد از مواجهه با اشیاء، فعالیتها و موقعیتهاى خاص همچون ترس از حیوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب میکند. در این موارد خود فرد متوجه افراطى و غیرمنطقى بودن ترس خویش است.
۴ـ ترس از مکانهاى باز (Agorophobia)
افراد مبتلا به این اختلال از وارد شدن به موقعیتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع میکنند. این افراد از ترک کردن محیط منزل دچار ترس شدید هستند. این اختلال در نوجوانى شروع میشود و معمولاً این افراد تجربه اضطراب جدایى را در دوران کودکى داشتهاند.
۵ـ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)
این نوع ترس از اواخر دوران کودکى یا اوائل نوجوانى شروع میشود. این افراد در مواجهه با دیگران احساس شرمسارى میکنند، نگران هستند که دستها و صدایشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت کردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود کردن، انتقاد کردن، اظهارنظر کردن و اشتباه کردن میترسند.
۶ـ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)
عبارت است از افکار یا اعمال غیر ارادى، تکرارى و غیرمنطقى که فرد برخلاف میل خود آن را تکرار میکند. این بیمارى میتواند بهصورت وسواس فکرى، وسواس عملى و یا وسواس فکرى و عملى توأم با هم باشد.
در وسواس فکرى، فرد نمیتواند فکرى را از ذهنش خارج کند (مثل افکار پرخاشگرى یا جنسی)، یعنى یک فکر، عقیده، احساس مزاحم و تکرار شونده وجود دارد.
در وسواس عملى فرد براى اجراى تکرارى عملى خاص یا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار میکند مثل شستن مکرر دستها. فکر وسواسى موجب افزایش اضطراب شخص میگردد درحالیکه عمل وسواسى اضطراب شخص را کاهش میدهد.
۷ـ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)
این اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» نامیده میشد. معمولاً با یک استرس شدید هیجانى که شدت آن میتواند براى هرکس آسیبرسان باشد همراه است از قبیل جنگ، بلا یا سوانح طبیعى مثل زلزله، مورد حمله یا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شدید. ارتباط اضطراب با بیماریهای دیگر
اضطراب و کاهش قند خون
کاهش قند خون در هر شرایطى با علائم اضطراب هماهنگى کامل دارد. یعنى در هر اضطراب قند خون کاهش پیدا میکند و این مطلبى است که تحقیقات جدید را بهسوى خود منعطف کرده است.
این واقعیت ما را به این مهم راهنمایى مى کند که شاید با کنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد کاهش داد.
علل اضطراب
اضطراب میتواند ناشى از یک وضعیت روحی ـ اجتماعى، فیزیکى، زیستشناختى، اختلالات طبى، اثرات جانبى داروها و یا ترکیبى از این موارد باشد. هنر یک پزشک در این است که اضطراب شما را در مجموعهاى از این عوامل تشخیص دهد.
فاکتورهاى روانى ـ اجتماعى
ـ حالات درونى فرد و انگیزههاى ناخودآگاه
ـ ناتوانى فرد در مقابله با فشارهاى محیطى مانند کار، ازدواج و مبادلات بازرگانى
ـ احساس جدایى یا طرد شدن
ـ احساس فقدان یا از دست دادن حمایتهاى عاطفى مثل مرگ همسر
ـ تغییرات ناگهانى محیطى یا حوادث غیرمنتظره و خطرناک از قبیل:
٭ حوادث طبیعى مثل زلزله
٭ استرس ناشى از یک بیمارى طبى
٭ استرس ناشى از داروها
٭ استرس ناشى از مصرف مواد مخدر مثل کوکایین
ـ یادگیرى در منزل و محیط مثل یادگیرى اضطرابها و ترسهاى والدین
ـ افکار و عقاید غیرمنطقى، غلط و اغراقآمیز در مورد خطرات موجود در موقعیتها مثل اضطراب امتحان که همراه با افکار و عقاید غلوآمیز میباشد.
عوامل جسمانى و زیستشناختى
ـ ژنتیک
اضطراب اغلب از زمان کودکى و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکى برخوردار است. مطالعات در این زمینه روى دو قلوهایى که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابى به شدت در فرزندان دوقلوى والدین مضطرب، حتى آنانکه در محیطهاى مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهاى مخصوصى که واسطههاى شیمیایى مجزایى را تولید میکنند شناخته شده است
.ـ فعل و انفعالات شیمیایی مغز
علل طبى و اثرات داروها
انواع و اقسام بیماریهاى طبى میتوانند علائمى شبیه علائم اختلالات اضطرابى ایجاد کنند.
ـ اثرات مصرف داروهاى روانگردان و مواد مخدر
ـ پرکارى تیروئید، کمکارى تیروئید و کمبود ویتامین ب١٢
ـ وجود غدهاى در غده فوق کلیوى بهنام فئوکروموستیوم، هورمون اپینفرین (Epinephrin) تولید میکند که میتواند موجب علائم اضطرابى بهصورت حملهاى شود.
ـ برخى ضایعههاى مغزى علائمى ایجاد میکنند که شبیه علائم اختلال وسواس عملى است.
ـ بینظیمهاى قلبى علائم جسمى اختلال هراس (پانیک) را ایجاد میکند.
ـ کمبود قند خون (هیپوگلسیمی) میتواند علائمى شبیه علائم اختلال اضطرابى تولید کند.
درمان اضطراب
در بعضى از موارد اضطراب بدون نیاز به درگیرى پزشک در این ماجرا میتواند درمان گردد. این موارد اضطراب طبیعى نام دارند که طى آن اضطراب به خوبى توسط بیمار کنترل شده و برطرف میشود مثل ترس ناشى از امتحان نهایى و یا ترس ناشى از مصاحبه. در چنین شرایطى استرس میتواند توسط اعمال و روشهاى زیر تحت کنترل درآید:
ـ صحبت با شخص مورد اعتماد
ـ روشهاى ایجاد تمرکز
ـ حمام گرفتن طولانى
ـ استراحت در یک اتاق تاریک
ـ ورزشهاى تنفس عمیق
درمان دارویى
در گذشته داروهایى از خانواده بنزودیازپانها مانند دیازپام (والیوم)، آلپرازولام (زانکس)، لورازپام (آتیوان) و باسپیرون در درمان اختلالات اضطرابى مورد استفاده قرار میگرفت.
در حال حاضر استفاده از داروهاى ضدافسردگى مانندSertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineکاربرد بیشترى دارد.
تجویز داروهاى ضد اضطراب یک پدیده مشخص در تمام دنیا است. تخمین زده میشود که بین ١٠ تا ٢٠% از مردم در نیمکره غربى تقریباً بهطور مرتب از این داروها استفاده میکنند. طبق اظهار نظر رسمى FDA (سازمان غذا و دارویى آمریکا) در سال ١٩٧٨، ده میلیون آمریکایى از داروهاى دسته بنزودیازپینها استفاده میکردهاند.
عدهاى معتقدند که این آرامبخشها روش مؤثر و کم هزینهاى در مقایسه با سایر طرق درمانى است. عدهاى نیز بر اثرات مؤثر درمانهاى غیردارویى تأکید دارند.
درمان غیردارویى
درمان غیردارویى شامل تکنیکهاى متعددى میباشد. در تمام این روشها به بیمار آموزشهاى کلاسیک کسب آرامش یاد داده میشود و بدینوسیله بدن خود به مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا برمى خیزد.
ـ تنآرامى یا آرامسازى (Relaxation)
ـ مواجهسازى (exposure)
ـ غرقهسازى (Flooding)
ـ حساسیتزدایی((Desensitization
ـ سرمشقدهى (Modeling)
ـ توقف فکر (Thought Stopping) ـ و موارد دیگر
پیشگیری از اضطراب
پیشگیرى شامل:
۱-رژیم غذایى
رژیم غذایى فاکتور بسیار مهمى است
براى آنکه از تغذیه سالم برخوردار باشید توصیه مى شود :
١- متنوع بخورید .
٢- مصرف غذاهاى پرچرب و یا شیرین را محدود کنید .
٣- از مصرف مقادیر زیاد نمک و کافئین پرهیز کنید .
٤- ویـتامـینهاى A، D، E و K را بیش از مقادیر مجاز مصرف نکنید زیرا بدن این ویتامینها را ذخیره مى کند و اگر مقادیر زیادى از آنها در بافتهاى بدن تجمع یابند ممکن است اثرات سمى داشته باشد.
٥- در روز چندین بار غلات و به اندازه کافى سیب زمینى بخورید.
٦- در مورد سبزیجات و میوه اصل پنج بار در روز را فراموش نکنید.
٧- روزانه به اندازه کافى لبنیات و حداقل یک بار در هفته ماهى بخورید، گوشت و تخم مرغ به اندازه مصرف کنید.
٨- به اندازه بنوشید، مصرف آب در زندگى حیاتى است و باید روزانه ٨ لیوان (٢ لیتر) آب بنوشید.
٩- خوشمزه و سالم بپزید ، با آب کم ، با چربى کم و حرارت کم.
١٠- آهسته بخورید و لذت ببرید.
١١- بطور مرتب خود را وزن کنید و پر تحرک باشید.
١٢- نمایه توده بدن را با استفاده از فرمول زیر محاسبه و با استاندارد مقایسه کنید:
یعنى اینکه وزن بدن بر حسب کیلو گرم را بر مربع قد بر حسب متر تقسیم نمائید
حال :
– اگر نمایه بدنتان کمتر از ٥/١٨ کیلو گرم باشد کم وزن مى باشید.
– اگر نمایه توده بدنتان ٥/١٨ تا ٩/٢٤ کیلو گرم باشد وزنتان در محدوده طبیعى است.
– اگر نمایه توده بدنتان ٢٥ تا ٩/٢٩ کیلو گرم باشد دچار افزایش وزن مى باشید.
– اگر نمایه توده بدنتان بیشتر یا مساوى با ٣٠ کیلو گرم باشد مبتلا به چاقى مى باشید.
همیشه سعى نمایید با تغذیه صحیح و فعالیت بدنى، نمایه توده بدن خود را در محدوده طبیعى نگهدارید.
۲-ورزش منظم
ورزش کردن خصوصاً ورزش منظم بهگونهاى تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تأثیر قرار میدهد. هنگامى که علت اضطراب مشخص شود و یک برنامه درمانى مشخص تدوین گردد، بهراحتى درمانپذیر بوده و سریعاً شخص به زندگى عادى بر میگردد ولى در صورت فقدان علت تشخیص، احساس اضطراب در یک پریود طولانى شخص را آزار داده و از فعالیتهاى اجتماعى دور میسازد. پژوهشگران دریافتهاند که پیادهروى تند و سریع به مدت ٤٠ دقیقه میزان اضطراب را بهطور متوسط تا ١٤ درصد کاهش میدهد.
٤ـ اجتماعى باشید.
هنگامى که تحت فشار روانى هستیم غالباً بهطور غریزى تمایل پیدا میکنیم که خود را از صحنه عمل کنار کشیده و به گوشهاى پناه ببریم. کارى بدتر از این وجود ندارد؟!!! گوشهگیرى به تشدید استرس کمک میکند. در این زمان باید سعى کنیم که با دوستان خود ارتباط بیشترى داشته باشیم.
باید ترتیبى دهیم که عدهاى بچه کوچک کنار ما باشند، کودکان میدانند که چگونه مارا مجبور به خنده کنند تا نگرانیمان را از یاد ببریم.
۵ـ هیجانات سرکوب شده خود را روى کاغذ بیاورید.
متخصصان معتقدند که نوشتن ساده هیجانات بر روى کاغذ موجب تسکین روحى و روانى شخص میشود. نوشتن احساساتتان در دفترچه کمک میکند تا فشار روانى ناشى از رویدادهایى مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشکلات زناشوئى و … را تسکین دهد.
۶ـ بخندید و شوخطبع باشید.
مطالعات زیادى نشان داده که خنده میتواند یکى از سالمترین پادزهرهاى فشار روانى باشد.
هنگامى که میخندیم یا حتى طبق برخى تحقیقات موقعى که ما لبخند میزنیم جریان خون به مغز افزایش مییابد و موادى بنام اندروفین (هورمانهاى ضد دردى که در شخص احساس خوش و سلامت ایجاد میکند) در مغز آزاد میشود و سطح هورمونهاى استرسزا را در خون پایین میآورد.
۷ـ ذهن خود را متمرکز زمان حال کنید.
اگر بتوانید ذهن خود را چنان پرورش دهید که امیدها و آمال خود را به کنارى نهاده و موقع مناسب و مقتضى به سراغ تک تک آنان بروید،به آرامش ذهنى دست خواهید یافت.
جادهاى که به آرامش ذهنى منتهى میگردد از راهى موسوم به توجه میگذرد.این توجه به خود در هنگام عمل کردن به کارهاى ساده نظیر ظرف شستن و … باعث میشود که به هیچ وجه بى هدف و سرگردان همچون بطرى بر امواج دریا شناور نشویم
٨ـ گوش دادن به موسیقى ملایم
برخى مطالعات اخیر نشان داده است که موسیقى آرام باعث آهسته کردن ضربان قلب و افزایش آندروفینها و کاهش اضطراب میشود. در این مورد میتوانید بخش شنیدنیهای سایت را ببینید.
٩ـ افزایش اعتماد به نفس
با داشتن اعتماد به نفس بالا حداکثر استفاده را از تواناییهاى خود در مواجهه با استرس خواهید برد و درنتیجه کمتر دچار مشکل میشوید.
اما افرادى با اعتماد به نفس پایین نه تنها از شیوه مناسبى جهت مقابله استفاده نمیکنند بلکه آسیب بیشترى نیز به آنان وارد میشود.
١٠ـ حمایت اجتماعى
وجود حمایت اجتماعى در زندگى هر فرد سبب میشود که در مقابل بحرانهاى زندگى همانند سپر از وى دفاع کند. به همین دلیل ما باید شبکهٔ اجتماعى و روابط اجتماعى خود را گسترش دهیم تا بتوانیم به آنها تکیه کنیم و فکر کنیم که افرادى هستند که ما را دوست بدارند و ما نیز آنها را دوست بداریم.
با کسب حمایت اجتماعى در سطح بالاتر، احساس امنیت و اعتماد به خود افزایش مییابد و در مقابل استرس و فشار روانى کمتر آسیب میبینیم.
١١ـ آمادگى براى موقعیتهاى تنشزا
باید یاد گرفت که در شرایط استرسزا فکر خود را از ترس و نگرانى دور کرد و در جهت مفید قرار داد. مثلاً باید به کارى که در حال انجام است تمرکز نمود و به زمینههاى اضطرابزای آن فکر نکرد.
مثلاً بازیکنان فوتبال به جاى فکر کردن به اینکه زیر نظر عده زیادى از تماشاگران هستند به فعالیت و نقش خود در هنگام بازى متمرکز شوند.
١٢ـ كسب اطلاعات در مورد موقعیت
عدم اطلاع از موقعیت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاترى در افراد میگردد بنابراین کسب آگاهى و اطلاعات در مورد موقعیتها و مواردى که مواجه خواهند شد سبب میشود که از پیامد موقعیت مطلع شده و کمتر دچار نگرانى و دلواپسى شوند.
مثلاً اگر بیماران قبل از عمل جراحى آگاهى یابند که عمل چگونه انجام خواهد شد و میزان درد پس از عمل را بدانند و سیر بهبودى برایشان روشن شود، کمتر دچار اضطراب میگردند.
١٣ـ تنآرامى (Relaxation)
طى آن عضلات بدن براى مدتى کوتاه بهطور ارادى منقبض گردیده و سپس به حالت آرامش برمیگردند. این کار طى مراحل و سلسله مراتبى انجام میگیرد. با این روش که به تنهایى و یا همراه با تکنیکهاى دیگر بهکار میرود نشانههاى اضطراب کاهش مییابد.
١٤ـ راهحلهاى دیگر
راههاى دیگرى که میتوانید در چنین موقعیتى انجام دهید مورد توجه قرار داده و آنها را بیازمایید و مناسبترین راه را انتخاب نموده و استفاده نمایید.
٭ اجتناب از موقعیتهاى تنشزا و مشارکت کمتر در موقعیتهاى ناراحتکننده و استرسزا نه تنها سبب کاهش اضطراب میشود بلکه باید سعى شود که در محیط خانوادگى و ارتباطهاى بین فردى آرامش برقرار باشد.
٭ خودت باش. سعى کنید در موقعیتهاى فشارزا طبیعى رفتار نمایید و از نقش بازى کردن پرهیز نمایید.
٭ انتظارات، ترسها، مهارتها و امیدهایتان را بشناسید. لازم به ذکر است که یک برنامه دارویى مناسب و قابل دسترس و یا انجام درمانهاى غیردارویى و البته ترکیب آن دو، بهترین نوع درمان میباشد
اضطراب در ورزش
همه موقعيت های مهمی که در آن مورد آزمايش قرار می گيريم ممکن است ما را دچار اضطراب کند. اين موقعيت ها ممکن است شرکت در امتحانات آخر سال مدرسه، ملاقات با يک شخصيت مهم، ايراد سخنرانی، شرکت در مصاحبه برای استخدام يا شرکت در يک مسابقه مهم ورزشی باشد.
جسم بدون توجه به علت در همه موقعيت های اضطراب زا به يک صورت واکنش نشان می دهد. نگرانی فقط در ذهن نيست بنابراين وقتی ذهن نگران است جسم هم واکنش هايي نشان می دهد: افزايش ضربان قلب و آهنگ تنفس، افزايش تنش عضلات، احساس خستگی، تحريک پذيری، خشک شدن دهان، عرق کردن و سرد شدن کف دستها، دلشوره، تمايل به دفع ادرار، برافروختگی چهره، لرزش صدا، تهوع، افزايش فشار خون از نشانه های جسمانی اضطراب است. بعضی از علامت های ذهنی اضطراب هم عبارتند از احساس سردرگمی، فراموش کردن جزئيات، ناتوانی در تمرکز کردن، توسل جستن به عادت های گذشته و ناتوانی در تصميم گيری. التبه اگر همه اينها با هم به سراغ کسی بيايد کارش مختل می شود. ولی اغلب، بعضی از اين علامت ها احساس می شوند. اضطراب تأثيرات متفاوتی در افراد متفاوت می گذارد. لذا تفاوتهای فردی بايد در نظر گرفته شوند و همه ورزشکاران از چگونگی تأثير اضطراب بر خود و عملکردشان آگاه باشند.
چرا اضطراب بر عملکرد ورزشی اثر می گذارد؟
اضطراب از دو راه بر عملکرد ورزشی اثر نامطلوب می گذارد:
الف- اضطراب سبب انقباض غيرضروری در عضلات می شود.
وقتی نام کسی را برای گرفتن جايزه می خوانند تا روی صحنه برود اگر دچار اضطراب شود راه رفتن که طبيعی ترين فعاليت انسان است برايش دشوار می شود. زيرا عضلات زيادی دچار انقباض می شوند که مانع راه رفتن روان و راحت است. همين اتفاق ممکن است در مسابقه دو برای دونده روی دهد. بسياری از مردم بر اثر اضطراب در عضلات خود کوفتگی و درد احساس می کنند که ناشی از انقباضات و تنش های ناخواسته است.
با تمرينات آرميدگی و رها کردن عضلات و مهارت يافتن در آن می توان در مواقع افزايش تنش عضلانی آنها را آرام کرد. انقباض های زائد عضلات سبب ناهماهنگی و ناموزونی حرکات و گاه سبب کند شدن آنها و نيز موجب صرف انرژی زياد و خستگی زودرس می شود.
ب- تغيير در توجه و تمرکز:
اضطراب زياد توجه و تمرکز را بر هم می زند و به دنبال آن عملکرد افت می کند. بطور کلی وقتی دچار اضطراب می شويم همه فعاليت های ذهنی دچار کندی و عدم دقت می شود. کسی که در ملاقات با يک شخصيت مهم دچار اضطراب شده وقتی می خواهد دوست خود را معرفی کند، ممکن است نام او را به ياد نياورد.
معمولاً در اضطراب زياد توجه محدود می شود. يعنی دامنه توجه باريک می شود و ورزشکار نمی تواند همه ميدان بازی را زير نظر بگيرد. مصداق آن زمانی است که يک بازيکنت فوتبال يا بسکتبال دچار اضطراب می شود و به علت محدود شدن توجه يار هم تيمی خود را که در موقعيت خوبی برای دريافت پاس قرار دارد نديده و توپ را به اشتباه به حريف پاس می دهد.
علل اضطراب: بطور کلی وقتی فرد به اين نتيجه برسد که توانايي اش برای انجام کاری که از او انتظار می رود کافی نيست دچار اضطراب می شود. بنابراين مهم ترين عامل اضطراب قضاوت شخص در مورد اهميت کار و توانايي خود اوست. در عين حال عوامل اضطراب زا در ورزش را می توان به دو دسته موقعيتی و شخصي تقسيم کرد:
عوامل موقعيتی اضطراب:
اهميت مسابقه: هر چه اهميت مسابقه بيشتر باشد، احتمال افزايش اضطراب بيشتر است. البته اهميت مسابقه در نظر همه ورزشکاران البته اهميت مسابقه در نظر همه ورزشکاران يکسان نيست.
عدم اطمينان: مثلاً در بازيهای گروهی وقتی نتيجه بازی مساوی است، ميزان اضطراب بيش از حالتی است که اختلاف دو تيم زياد است يعنی شرايطی که تيم حريف يا خيلی قوی تر يا خيلی ضعيف تر است و نتيجه مسابقه معلوم است.
همينطور عدم اطمينان ورزشکار از اينکه آيا جزء نفرات اصلی تيم هست يا نه، آيا می تواند از سربازی يا دانشگاه مرخصی بگيرد و … می تواند از عوامل بی اطمينانی به شمار آيد.
عوامل شخصی:
عوامل شخصی اضطراب شامل:
الف- اعتماد به نفس: هر چه اعتماد به نفس بيشتر باشد، اضطراب کمتر است. بنابراين افزايش اعتماد به نفس سبب کاهش اضطراب می شود.
ب- اضطراب صفتی: غير از اضطراب مسابقه که يک اضطراب موقعيتی است همه انسانها از نظر اضطراب صفتی با هم متفاوت اند. بعضی ها موقعيت های زيادی برايشان اضطراب زاست. بنابراين هرچه اضطراب صفتی يک ورزشکار بيشتر باشد احتمال مضطرب شدن او در مسابقه بيشتر است.
روش های مقابله با اضطراب:
- کنترل فکر: افکار منفی را به مثبت تبديل کنيد.
- تمرکز بر تکليف: توجه خود را به کارهايي معطوف کنيد که در دست داريد.
- به نکات مثبت خود توجه کنيد.
- آمادگی روانی پيش از مسابقه: تصويرسازی، آرميدگی و …
- تنظيم وقت: استفاده بهينه از وقت برای تمرين و ساير امور زندگی
- تمرين سخت: اعمال تلاش مطلوب در تمرين
- هنگامی سختی بخنديد.
- در تمرين، شرايط اضطراب زا را ايجاد کنيد.
- به زمان حال تمرکز کنيد: به گذشته و آينده فکر نکيند.
- آماده به مسابقه بياييد: با برنامه و نقشه بياييد، وسايل مهيا باشد، در زمان مناسب، احتمال ها را تا حد ممکن پيش بينی کنيد و اقدامات مقابل را بينديشيد.
اختلالهای اضطرابی:
مضطرب بودن تا اندازه ای به عنوان بخشی از یک پاسخ مقابله ای طبیعی به مسائل زندگی روزمره در نظر گرفته می شود. با این حال، زمانی که اضطراب شدید و یا نا متناسب با موقعیت باشد به عنوانیک اختلال و یا یک شک مشکل بالینی در نظر گرفته می شود. تعاریف ارائه شده در مورداضطراب به عنوان یک پدیده بالینی متفاوت می باشند. بعضی از تعاریف بر علائم فیزیولوژیکی و بعضی بر علائم روانشناختی تأکید می ورزند. بطور کلی د رمورد این که آیا علائم فیزیولوژکی و روان شناختی هر دو برای تشخیص لازمند یا این که این علائم تا چه میزان باید آشکار شوند تا اضطراب به عنوان یک اختلال در فرد تشخیص داده شود. توافق نظر کمی وجود دارد.
اختلال اضطراب منتر: همان طور که درمورد بیماری افسردگی گفته شد، توصیفهای DSM III-R از اختلال اضطراب منتشر (GAD) اختصاصی تر از توصیفهای ICD-9 می باشد. ملاک هایی تشخیص اختلال اضطراب منتشر در جدول 7-1 آمده است.
جدول7-1 ملاکهای تشخیص DSM III-R برای اختلال اضطراب منتشر
الف- اضطراب و تشویق شدید یا غیر معقول( انتظار توأم با دلواپسی) در مورد دو یا چند موقعیت زندگی( به عنوان مثال، نگرانی در مورد بدشانسی احتمالی کودکی که در معرض خطر قرار ندارد، نگرانی بدون دلیل برای مسائلمادی) برای مدت شش ماه یا بیشتر، که ضمن آن بیمار اکثر روزها گرفتار این حالت بوده است( درکودکان ونوجوانان، این حالت ممکن است به صورت نگرانی در مورد تحصیل، ورزش یا عملکرد اجتماعی ظاهر شود)
ب- اضطراب عمومی نسبت به اختلالی دیگر نظیر اختلال وحشتزدگی یا بی اشتهایی عصبی در مرتبه ثانوی قرار ندارد.
ج- اختلال فقط در جریان یک اختلال خلقی یااختلال روان پریشی روی نمی دهد.
د- در حالت اضطراب حداقل شش علامت از هجده علامت زیر باید وجود داشته باشد:
تنش حرکتی
1– رعشه، انقباض ناگهانی، یا احساس لرز
2- تنش عضلانی، درد یا کوفتگی
3- بی قراری
4- خستگی پذیری مفرط
پیش فعالی خود بخودی
5- احساس تنگی نفس یا احساسا خفگی
6- طپش یا سرعت ضربان قلب( تاکیکاردی)
7- تعریق، دستهای سرد و مرطوب
8- خشکی دهان
9- احساس سر گیجه یا سبکی سر
10- تهوع، اسهال یا سایر ناراحتی های شکمی
11- گل انداختن صورت(احساس داغ شدن) , احساس سردی
- تکرار ادرار
- اشکال در بلع یا احساس گرفتگی در گلو
گوش به زنگ بودن و پیگیری
14- احساسا تحریک(کوک بودن) و بی صبری
15- واکنش و از جا پریدن به طور مفرط
16- اشکال در تمرکز یا « احساس تهی شدن ذهن» به علت اضطراب
17- اشکال در خواب رفتن و تدام خواب
18- تحریک پذیری
اختلال اضطراب منتشر و حملات وحشتزدگی:
با توجه به سطح فعلی دانش مان گفتن این که در این گروه از اختلالات شناخت درمانی برای چه نوع فرد بیماری موثر است تقریباً غیر ممکن است. با این حال، در کتب و مقالات تحقیق اشاره ها و راهنماییهای کلی را می توان یافت که در جول10-1 خلاصه شده است.
برخلاف شواهد مربوط به بیمارن افسرده، همراه بودن این دو اختلال به نظر نمی رسد که یک نشانه متناقض با کاربرد شناخت درمانی در بیماران مضطرب باشد.
جدول 10-1 نشانه های لازم برای شناخت درمانی اختلالات اضطرابی
اختلال اضطراب منتشر( با جملات وحشتزدگی یا بدون آنها)
اختلال وحشتزدگی( ذر مواردی که علائم ناشی از تنفس نامنظم است)
اضطراب به عنوان یک علامت همراه با افسردگی
با دارو یا بدون دارو
(سالکوسکیس و همکاران، 1986؛ دورهام و توروی، 1987).
قرائتی وجود دارد مبنی بر این که توإم کردن درمان دارویی( سه حلقه ای هایی خاص و بازدارنده های مونوآمین اکسید از) و رویکردهای روانشناختی که شامل مواجهه تدریجی باشد، مخصوصاً در مورد بیماران مبتلا به حملات وحشتزدگی می تواند اثرات درمانی خوبی داشته باشد.( تلچ؛ 1988) برای حالات اضطراب منتشر، مصرف دراز مدت بنزودیازپین شیوه درمانی موثری محسوب نمی شود( کمیته بررسی داروها، 1980) و مخصوصاً در این جا به نظر می رسد که شناخت درمانی شیوه مناسبی باشد.
الگوی اضطراب بک، اختلالات تفکر.
الگوی شناختی بک در باره اضطراب(الگوی کلی): الگ.یی که بوضوح تمام بین عواطف و تفکر در اختلالات اضطرابی پیوند برقرار می کند، الگوی شناختی بک است(بک ،1976؛ بک و امری، 1985) . در این الگو اختلالهای اضطرابی به عنوان اختلالهایی که در وهله نخست به تفکر مربوط می شوند تعریف می گردند.
بک و همکارانش (1974) در بررسی دو مطالعه که به منظور شناسایی شناختها و تصویر دیداری که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با اضطراب توأم بود دریافتند که بیماران مظریب انواع افکار یا تصورات تهدید کننده را که اغلب قبل از حملات اضطراب وجود دارند، تجربه می کنند. این افکار در ارتباط پیش بینی یا تصور خطر و آسیب پذیری شدید هستند.
تصور می شود اختلالهای اضطرابی ناشی از مکانیسم بق است که ارگانیسم به هنگام مواجهه با تهدیدهای عینی و خطرا به طور طبیعی آن ا انتخاب می کند. اضطراب تجربه شده در این گونه موارد نشانه ای است که با استفاده از آن ارگانیسم به منظور اجتناب یا کاهش خطر متوسل به واکنش دفاعی می شود. برانگیختگی خودبخودی، بازداری رفتار و وارسی و پیگردی انتخبی محیط به منظور اجتناب از خطر، معمولاً عملکرد انتخابی است که شانس بقاء ارگانیسم را افزایش می دهد. با این حال، در اختلالهای اضطرابی بر انگیختگی خود بخودی رفتار و پردازش شناختی در ارتباط با ارزیابی عینی میزان خطر در یک موقعیت نیست. بیماران مضطرب نوعاً نسبت به احتمال وقوع و شدت یک حادثه تهدید کننده غلو می کنند و توانایی خود را برای مواجهه با آن و عوامل موجود برای رهایی از آن وضعیت را دست کم می گیرند. الگوی شناختی اضطراب در جدول 2-2 ارائه شده است. در این الگو همانند الگوی افسردگی، سوگیریهایی در سطوح مختلف پردازش اطلاعات است که بر پاسخ فرد تأثیر می گذارند.
جدول 2-2- الگوی شناختی اضطراب
محرک واسطه پاسخ
(موقعیتهای طرحواره ها (تجربه ذهنی اضطراب،
اضطراب اور) فرایندهای شناختی برانگیختگی خود به خودی
پیامدهای شناختی بازداری رفتاری
ارزیابی اولیه و ثانویه
اختلال وحشتزدگی: الگوی شناختی اختلال وحشتزدگی (کلارک،1986 وب،1988) بیانگر این است که وحشتزدگی ناشی از تفسیر نادرست و فاجعه انگیز احساساهای بدنی خاصی است که به صورت ناهنجار ادراک می شوند. بک معتقد است که در خلال حملات وحشتزدگی فرد توانایی خود برای پردازش اطلاعات را که می تواند حمله را به حداقل برساند یا آن را متوقف کند از دست می دهد. در نتیجه تمرکز شدیدتر بر احساسهای بدنی، احتمال این که شخص این احساساها را به صورت فاجعه آمیز تفسیر کند بالا می رود و این به نوبه خود سبب افزایش بر انگیختگی فیزبولوژیکی میگردد. لذا این چرخه معیوب و نادرست ادامه پیدا می کند. یک ادعا می کند که این« استنباط بازتابی و خودبخودی» قریب الوقوع بودن مصیبت و بلامانع از توانایی فرد در جهت دادن به تفکر و لذا ارزیابی احساسها به صورت عینی تر می شود.
منابع :
سایت اطلاع رسانی : www.e-clinic.com
سایت اطلاع رسانی : www.healingwell.com
مرکز روانشناسی ورزشی
آکادمی ملی المپيک و پارالمپيگ