حجاب و پوشش در دين مبين اسلام


مقدمه :

حجاب و پوشش در دين مبين اسلام از جايگاه ويژه اي برخوردار است. اسلام به عنوان آخرين دين الهي براي حفظ فرد و جلوگيري جامعه از انحرافاتي که سرچشمه آنها بي حجابي و بي عفتي و عدم رعايت پوشش صحيح مي باشد . برنامه اي را به مردم داده است که اين دستورالعمل شامل همه افراد بشر اعم از مرد و زن مي باشد. اسلام براي مردان پوششي را قرار داده است که مسلمانان بايستي به آن دستور عمل کند و براي زنان و دختران نيز متناسب با جسم و روحيات آنها برنامه اي دارد. پرواضح است که جسم زن از لطافت و زيبايي خاصي برخوردار است که اين ويژگي ها البته متناسب با وظايف و مأموريت هاي زن مي باشد او مادري مهربان مي باشد و بايستي لوازم آنرا تير داشته باشد. پس اين نعمت الهي را بايستي شکر کند و آنرا حفظ نمايد زن در اسلام مقدس است البته به شرطي که خودش شرايط آنرا داشته باشد . زن کانون مهر و محبت است و بايستي اين نعمت را در جايگاه خودش مصرف نمايد. زن مظهر زيبايي است و بايستي در مورد خودش بهره برداري گردد. زن در ديدگاه دنيا گران و کساني که فقط به عالم ماده دل خوش کرده اند بسيار تحقير شده است. زيرا از او به عنوان کالاي تبليغاتي و وسيله شهوت راني و غيره استفاده مي کنند. اگر به فکر فرو رويم و اندکي دقت داشته باشيم مي يابيم که همه جسارتها و تحقيرها علتي ندارد به جز دوري جستن از برنامه هاي دين و عمل نکردن به فرائض و شعائر ديني و مذهبي .

اسلام مي گويد: اي زن خودت را حفظ کن و زيور آلات و جسم زيبايت را براي همسر خودت نمايان کن و البته در مقابل همسرت به بهترين صورت ظاهر شو  و خودت را از نگاه نامحرمان که به تو به چشم ديگري مي نگرند محفوظ بداره البته در جامعه حضور داشته باش و نقش خودت را ايفا کن ولي بايستي به ابزار آن مجهز باشي و آن پوشش متناسب با جسم زنانه توست حجاب اسلامي يعني مصنويت و نه محدوديت و مثال حجاب براي زن به قلعه اي مي ماند که مردم براي حفظ جان خويش از ظلم و حلمات وحشيان به دور خانه هاي خويش مي سازند. پس قلعه وسيله نجات است و در مسير پر خار و خس زندگي که هر لحظه امکان دارد که پاي تو بر تيغي بنشيند بايستي کفشي به پا کني که پاي جانت را از تيغ هاي شهوت راني و حرام آلو ديگران محفوظ بداري .

اسلام به عنوان کامل ترين شريعت و به عنوان نمونه و سرمشق براي زنان الگويي را آورده است که در طول تاريخ همانند او را نخواهي يافت و او رسيده و سرور زنان عالم است. او دختر رسول خداست که در دامان رسول الله (ص) پرورش يافته است و بررسي و مطالعه حالات اين بزرگوار به خوبي چگونگي پوشش ظاهري و حيا و عفت را به زنان مي آموز. حضرت فاطمه زهرا (س) نمونه بارز و کامل يک زن مسلمان است و زنان بايستي در زندگي خود به اين کمپاني حيا و عفت تأسي داشته باشند. باشد که روزي در جامعه اسلامي شاهد بدحجابي نبوده و به رستگاري نزديکتر شده باشيم .

 

فلسفه حجاب

بدون شک در عصر ما که بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذرانده اند افراد غرب زده، بي بند و باري زنان را جزئي از آزادي او مي دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه است متعلق به زمانهاي گذشته ولي مفاسد بي حساب و مشکلات و گرفتاريهاي روز افزون که از اين آزادي هاي بي قيد و شرط بوجود آمده، سبب شده که تدريجا گوش شنوايي براي اين سخن پيدا شود. اسلام مي گويد کامياب هاي جنسي اعم از آميزش و لذت گيري هاي سمعي و بصري و لمسي مخصوصا به همسران است و غير از آن گناه و مايه آلودگي و ناپاکي جامعه مي باشد که جمله :

«ذلِکَ اَزکي لَهُم» در آيه 30 سوره نور اشاره به آن است

فلسفه حجاب امر مکتوم و پنهاني نيست زيرا :

  • برهنگي زنان که طبعا پيامدهايي همچون آرايش و عشوه گري و امثال آن را به همراه دارد. مردان مخصوصاً جوانان را در يک حال تحريک دائم قرار مي دهد تحريکي که سبب کوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان هاي بيمارگونه عصبي و گاه سرچشمه امراض رواني مي گردد. مخصوصاً توجه به اين نکته که غريزه جنسي نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمي است که در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناکي شده تا آن جا گفته اند :

هيچ حادثه مهمي را پيدا نمي کنيد مگر اينکه پاي زني در آن در ميان است. آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگي به اين غريزه و شعله ور ساختن آن بازي با آتش نيست ؟ آيا اين کار عاقلانه اي است ؟

  • آمارهاي قطعي و مستند نشان مي دهد که با افزايش برهنگي در جهان طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا بطور مداوم بالا رفته است زيرا در «بازار برهنگي» که عملا زنان به صورت کالاي مشترکي «لااقل در مرحله غير آميزشي جنسي» در آمده اند قداست پيمان زناشويي مفهومي نمي تواند داشته باشد.
  • گسترش دامنه فحشاء و اقرايش فرزندان نا مشروع از دردناکترين پيامدهاي بي حجابي است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربي کاملاً نمايان است.
  • مسأله «ابتذال زن» و«سقوط شخصيت آن» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است هنگامي که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبيعي است روز به روز تقاضاي آرايش بيشتر و خودنمايي افزون تر از او دارد و هنگامي که زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ کالاها و ذکور اطاقهاي انتظار و عاملي براي جلب جهان گردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهد در چنين جامعه اي شخصيت زن تا سر حد يک عروسک يا يک کالاي بي ارزش سقوط مي کند و ارزشهاي والاي انساني او به کلي به دست فراموشي سپرده مي شود و تنها افتخار او جواني و زيبايي و خودنمايي اش مي شود و به اين ترتيب مبدل به وسيله اي خواهد شد براي اشباع هوسهاي سرکش يک مشت آلوده فريبکار و انسان نماهاي ديو صفت، در چنين جامعه اي چگونه يک زن مي تواند با ويژگي هاي اخلاقي اش، علم و آگاهي و دانايي اش جلو کند و حايز مقام والايي گردد .

بنابراين زن اين موجود ظريف، مظهر جمال خلقت است و اسلام مي خواهد اين گوهر گرانبها در گنجينه حجاب، مستور باشد تا از آفات هوس ها مصون بماند از طرفي حجاب، نوعي ارزش و احترام براي زنان به دنبال مي آورد تا نامحرمان هوسران آنها را به ديده حيواني ننگرند

قرآن درباره فلسفه حجاب مي فرمايد :

حجاب براي اين است که زنان شناخته نشوند ومورد اذيت و آزار قرار نگيرند

در مخزن شرف، گهري جز حجاب نيست  
  شمشير ديده را سپري جز حجاب نيست

 

زن تا زماني که در غنچه حجاب است هيچ کس هوس چيدن آن را نمي کند اما همين که اين حجاب کنار رفت و اين غنچه باز شد آن را خواهد چيد و پس از چند روز پژمرده و پرپر شد و به کناري خواهد افکند .

هر که داد او حسن خود را در مزاد  
  صد قضاي بد سوي او رو نهاد

 

 

معني عفاف

عفت يعني نگاه داشتن نفس از چيزهايي که حرام است يا انجام آن شايسته نيست.

شهيد مطهري در تعريف عفاف مي فرمايد: عفت حالتي نفساني است به معني رام بودن قوّه شهواني تحت حکومت عقل و ايمان؛ تحت تأثير قوّه شهواتي نبودن

حضرت علي (ع) درباره حقيقت عفت مي فرمايد :

اَلصَّبرُ عَلَي الشَّهوَهِ عِفَّهُ : عفت مقاومت در برابر شهوت ها است هم چنين در روايت ديگري مي فرمايد : اَلعِفافُ زِهادَهُ : عفت بي رغبتي نسبت به خواسته هاي نفساني است.

و اما عفيف به کسي گفته مي شود که در برابر خواسته هاي نفساني از جمله کششهاي جنسي، مقاومت نموده، خود را حفظ نمايد .

 

فرق عفاف و حجاب

ما پيوسته سخن از حجاب گفته يا شنيده ايم ولي مسأله اصلي و بنيادين عفت است. عفت فراتر و برتر از حجاب است .

حجاب، همان پوشش ويژه وعفت يک خصلت و بينش و منش است. حجاب، پوششي بيروني است ولي عفت هم پوشش بيروني و هم پوشش دروني است .

حجاب مي تواند ريايي، تحميلي، ظاهري و يا غير اختياري باشد ولي عفت، يک خصلت و ارزش اختياري است .

عفت، نمودهاي گوناگوني دارد از جمله، عفت در نگاه، عفت در سخن عفت در شهوت و …. ممکن است کسي حجاب مناسب داشته باشد ولي عفت در نگاه، سخن گفتن و يا امور جنسي نداشته باشد اين خود نمونه حجاب بدون عفت است بنابراين براي سالم سازي جامعه بايد به دنبال عفت عمومي باشيم تا حجاب آگاهانه گسترش يابد .

 

قرآن و عفاف

قرآن از اين ارزش انساني و اسلامي با واژه هائي چون عفاف، احصان و حصور، با عظمت يا نموده، يکي از ويژگي هاي مؤمنان راستين را پاکدامني و عفاف مي داند و الَّذينَهُم لِفُرُوجِهِم حافِظُونَ

آنان] مؤمنين[ کساني هستند که خويشتن را از بي عفتي حفظ مي کنند در اهميت عفاف همين بس که خداوند در قرآن سوره اي را به نام سوره نور با آلودگي هاي جنسي بيان فرموده است. قرآن حتي در بيان مهيج ترين ماجراهاي تاريخي، چون داستان حضرت يوسف(ع) جانب عفاف را رعايت نموده است. به بيان ديگر بايد گفت قرآن کتاب عفاف است و برنامه اي  براي کساني که بخواهند اين راه سعادت بخش را در پيش گيرند .

 

حجاب از ديدگاه قرآن

«قل للمومنين يغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ يحفظُوا فُروجَهم ذلکَ اَزکي لَهم اِنّ اللهَ خبيرُ بِما يصنعون»

در رابطه با اين مي توان اينگونه تفسير کرد مبارزه با چشم چراني و ترک حجاب پيش از اين سوره نور در حقيقت سوره عفت و پاکدامني و پاکسازي از انحرافات جنسي است در اينجا احکام نگاه کردن و چشم چراني و حجاب را بيان مي دارد :

نخست مي گويد «به مومنان بگو چشم هاي خود را از نگاه به نامحرمان فرو گيرند و عفاف خود را حفظ کنند»

قرآن به مسأله حجاب که از ويژگي زنان است ضمن سه جمله اشاره فرمودند

  • و آنها نبايد زينت خود را آشکار سازد جز آن مقدار که طبيعتاً ظاهراست

«ولا يبدِينَ زينَتَهُنَّ اِلّا ما ظَهر منها»

بنابراين زنان حق ندارند زينتهايي که معمولا پنهاني است آشکار سازند هر چند اندامشان نمايان نشود و به اين ترتيب حتي آشکار کردن لباس هاي زينتي مخصوصي را که در زير لباس عادي يا چادر مي پوشند مجاز نيست چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنين زينتهايي نهي کرده است .

  • حکم ديگري که در آياه بيان شده اين است که روسري هاي خود را بر سينه خود افکنند تا گردن و سينه با آن پوشانده شود

و ليضرِبنَ بِخَمرهِنّ عَلي جِيوبِهِنّ

از اين جمله استفاده مي شود که زنان قبل از نزول آيه دامنه روسري خود را به شانه ها يا پشت سر مي افکندند به طوري که گردن و کمي از سينه آنها نمايان مي شد قرآن دستور مي دهد روسري خود را بر گريبان خود بيفکنند تا هم گردن و هم سينه آنان مستور گردد.

  • در سومين حکم، مواردي را که زنان مي توانند در آن جا حجاب خود را بر گيرند و زينت پنهان خود را آشکار سازند با اين عبارت شرح مي دهد و آنها نبايد زينت خود را آشکار سازند مگر در دوازده مورد :
  • براي شوهرانشان
  • يا پدرانشان
  • يا پسرانشان
  • يا پدر شوهرانشان
  • يا پسران همسرانشان
  • يا برادرانشان
  • يا پسران برادرانشان
  • يا پسران خواهرانشان
  • يا زنان همکيششان
  • يا بردگانشان، کنيزانشان
  • يا مردان سفيهي که تمايلي به زن ندارند
  • يا کودکاني که از امور جنسي آگاه نيستند

4- و بالاخره چهارمين حکم را چنين بيان مي کند آنها به هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانشان دانسته شود و صداي خلخال که بر پا دارند به گوش رسد و سرانجام به دعوت عمومي همه مومنان اعم از مرد و زن به توبه و بازگشت به سوي خدا آيه را به پايان داده و مي گويد: همگي به سوي خدا بازگرديد اي مومنان تا رستگار شويد و توبوا الي الله جميعا ايه المومنون لعلکم تفلحون

يکي ديگر از آياتي که در قرآن دلالت بر وجود حجاب و پوشش براي زن است آيه : سوره نور آيه 31

يا ايها النبي قل لازواجک و بفاتک و نساء المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلک ادتي ان يعرفن فلا يوذين

اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنين بگو جلبابهاي بلند خود را بر خويش فرو افکنند اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است .

وآيه ديگر که در مورد پوشش و حجاب دلالت دارد سوره اعراف آيه 26 يا بني آدم قد انزلنا عليکم لباسايواري سواتکم و ريشاً و لباس التقوي ذلک خير.

نخست به همان مسأله لباس و پوشانيدن بدن که در سرگذشت آدم نقش مهمي داشت اشاره کرده و مي فرمايد :

اي فرزندان آدم! ما لباسي براي شما فرو فرستاده ايم که اندام شما را مي پوشاند و زشتي هاي بدنتان را پنهان مي سازد ولي فايده اين لباس تنها پوشاندن تن ومستور ساختن زشتي ها نيست بلکه زينت شماست

در پايان آيه مي فرمايد : اين لباس هايي که خدا براي شما قرار داده اعم از لباس مادي و معنوي لباس جسماني و لباس تقوا همگي از آيات و نشانه هاي خداوند متعال است تا بندگان متذکر نعمتهاي پروردگار شوند

«ذلک من آيات الله لعلهم يذکرون»

 

اهميت حجاب در اسلام

از شگفت انگيزترين وتأسف بارترين فرازها و فرودها در تاريخ انسان قصه پرغصه مرد، همکار، ياروياور او که با تمامي سختي هاي بارداري و بچه داري بار سنگين زندگي را نيز به دوش کشيده و در خانه و مزرعه همراه مرد به فعاليت پرداخته است. در بسياري از ادوار تاريخي و از طرف اقوام بسياري مورد اهانت و تحقير قرار گرفته است بخصوص زمان قبل اط ظهور اسلام يکي از تاريک ترين دوران براي زنان بود چه در امپراطوري روم و يونان و چه در ايران و سرزمين جزيره العرب و ساير مناطق جهان يکي از مهمترين تحولاتي که اسلام ايجاد کرد: تحول در نگرش انسانها نسبت به زنان بود. اسلام نه تنها در جلوقرباني کردن و کشتن زنان و دختران را گرفت بلکه کرامت و شخصيت پايمال شده زن را به او بازگرداند و عقايد خرافي را که بعضاً تا دوران هاي نزديک به عصر ما هم در اروپا باقي بود نفي کرده و رد نموده است .

يکي از عقايدي که در آن دوران به شدت رايج بود و تورات هم آن را بيان کرد و مسيحيان نيزآن را پذيرفته اند اين بود که منشا اولين گناه موجب آلوده شدن اولين انسان وسوسه هاي زن بوده است تورات ضمن بيان قصه حضرت آدم مي گويد :

شيطان به سراغ آدم رفت ولي او فريب نخورد سپس به سراغ حوا مادر آدميان رفت و حوا فريفته شد و شوهر خود حضرت آدم را به گناه کشيد بنابراين زن سرچشمه شرور و سلاح شيطان معرفي مي شد اما قرآن ضمن بيان داستان حضرت آدم وسوسه شيطان را نسبت به هر دو بطور يکسان ذکر کرد و هيچ گاه حوا را وسيله فريفته شدن آدم ندانست و بدين گونه دامن زن را از گناه اوليه پاک کرد.

و در جاي ديگر از قرآن وجود زن را از آيات و نشانه هاي خداوند اعلام کرده است و وجود او را موجب تسکين و آرامش مرد معرفي نموده و محبت بين زن و مرد را از الطاف الهي و اين در حالي بود که در تفکر رايج آن زمان دروازه جهنم و سلاح شيطان و سر منشاء فساد تلقي مي شد. با وجود زحمات طاقت فرسايي که همواره به دوش زنان بوده است زن در دنياي قديم و حتي در اروپا تا اواخر قرن نوزدهم حق تملک هيچ گونه ثروتي را نداشت و بلکه بالاتر خود به عنوان کالا و شيء به تملک ديگران در مي آمد  .

اسلام مالکيت زن را به رسميت شناخت و شوهر را از هر گونه تصرف در اموال وي منع نمود.

 

 

عفاف از ديدگاه پيامبر (ص) و حضرت علي (ع)

پيامبر گرامي اسلام(ص) که از وي به عنوان مظهر عفاف ياد مي کنيم تلاش بسياري براي حاکميت عفاف و پاکدامني نموده تا جامعه اي بسازد که در آن عفاف و پاکي، ارزش و بي عفتي، ضد ارزش بشمار آيد

پيامبر(ص) در جريان بيعت با زنان مکه از آنان پيمان گرفت که پاسدار پاکدامني و عفاف باشند و فرمودند

لا يقعُدَنَّ الرّجالِ فِي الخَلَاً:

زنان با مردان نامحرم نبايد در خلوت بنشينند .

عفاف در روايات جايگاه خاصي دارد که به چند حديث از جملات نوراني حضرت علي(ع) اشاره مي نمائيم .

افضل العباده العفاف: بهترين عبادت ، پاکدامني است

العفه رأس کل خير : عفت ريشه و اساس تمتم خوبيهاست .

عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم که ملائکه بالاترند يا انسان؟ حضرت فرمود از جدم علي(ع) بخاطر دارم که فرمود: خداوند متعال به ملائکه عقل بدون شهوت و به چهار پايان، شهوت بدون عقل داد اما انسان هم عقل داد و هم شهوت همين انسان اگر عقل وي بر شهوتش غالب شود از ملائکه برتر و اگر شهوت وي بر عقلش فايق آيد از چهارپايان پست تر مي گردد .

عفاف با همه ارزش و اهميتي که دارد متاسفانه روز به روز شاهد کم رنگ تر شدن آن هستيم . حضرت امير المومنين(ع) ضمن بيان علائم دوره آخر الزمان مي فرمايد :

حفار الفسوق نسبا و العفاف عحباً

در آن زمان مردم به گناه افتخار مي کنند و از پاکدامني در شگفتي فرو مي روند .

 

عفاف از ديدگاه امام خميني (ره)

امام خميني (ره) طي سفارش هاي متعددي درباره عفاف مي فرمايند :

بانوان محترم ايران ثابت کردند که دژ محکم عفت و عصمت هستند و جوانان صحيح و نيرومند و دختران عفيف و متعهد به کشور تسليم خواهند کرد و هيچ گاه در آن راههائي که قدرتهاي بزرگ براي تباه کردن کشور پيش پاي آنها گذاشته بودند نخواهند رفت .

زنها بايد در ميدان زهدو تقوا و عفاف و تحصيل و مجاهده و دفاع از اسلام از حضرت زهرا(س) تبعيت کنند .

وصيت من به مجلس شوراي اسلامي در حال و آينده و رئيس جمهور و رؤساي جمهور ما بعد و به شوراي نگهبان و شوراي قضايي و دولت در هر زمان آن است که نگذارند اين دستگاههاي خبري و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم که آزادي غربي آن که موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي شود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبليغات و مقالات و سخنراني ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومي و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيري از آن واجب است و از آزادي هاي مخرب بايد جلوگيري شود.

 

فوايد عفاف و حجاب

علي (ع) در يک جمله زيبا اين مطلب را بيان فرموده اند:

العفه رأس کل خير: عفت منشأ تمام نيکي هاست

  • حفظ نفس : عفاف موجب کنترل و حفظ نفس از بدي هاست علي (ع) فرمود : پاکدامني نفس را حفظ مي کند و از پستي ها دور مي دارد و در روايتي ديگر مي فرمايد:

ثمره العفه الصياته : ميوه عفت محفوظ ماندن است

  • عزت و سربلندي : انسان در سايه عفاف عزت پيدا مي کند و کساني که هر چه مي خواهند مي خورند و آنچه مي خواهند مي گويند و دائماً به دنبال هوسراني هستند نزد ديگران ارزش و اعتبار ندارند .
  • سلامت جامعه : عفاف سلامت جامعه را بدنبال دارد زيرا جامعه را افراد آن تشکيل مي دهند و اگر افراد اصلاح شوند جامعه تير اصلاح خواهد شد عفاف موجب مصونيت پسران و دختران جوان از آشفتگي هاي ذهني، بزهکاري، آوارگي و بالاخره بيماريهاي روحي و رواني مي شود و از انحطاط اخلاقي جامعه و از هم پاشيدگي خانواده ها جلوگيري مي کند .
  • پاکي اعمال : حضرت علي(ع) مي فرمايد : آنگاه که پاي نفس و اميال نفساني در ميان نباشد اخلاص در عمل جاي خود را باز خواهد کرد
  • قدر و منزلت الهي : از ديگر برکات عفاف قدر و منزلت و تقرب يافت در درگاه خداوند است حضرت علي(ع) مي فرمايد :

– کسي که عفت داشته باشد گناهانش سبک و منزلتش در درگاه خداوند زياد خواهد شد .

  • فرونشاندن آتش شهوت : حضرت علي(ع) مي فرمايد : عفت، شهوت را کاهش مي دهد
  • قناعت : حضرت علي(ع) مي فرمايد : محصول پاکدامني قناعت است

انسان عفيف مسلما شخص قانعي نيز هست زيرا کسي که مزين به زينت عفاف است روح بلندي دارد که خود را از بي عفتي در امور مختلف بي نياز مي بيند و از حد خويش تجاوز نمي کند

  • استحکام بنياد خانواده : همانطور که عفاف موجب تحيکم خانواده است مي توان گفت يکي از علل تزلزل خانواده ها نيز بي عفتي است .
  • آرامش رواني : اگر زن با لباس نامناسب ونيمه عريان در اجتماع و معاشرت ها حاضر شود و خود آرايي و جلوه گري داشته باشد سبب مي شود عطش و تقاضاي جنسي افراد از جمله خودش شعله ور گردد و چه اين عطش و تقاضا در کوتاه مدت برآورده شود و چه با ناکامي روبه رو گردد در هر دو صورت سبب ايجاد عقده هاي رواني مي گردد .
  • حفظ شأن و منزلت زن : اگر زن در اجتماع زنان با پوشش و رعايت حريم وارد شوند و بهره بري جنسي فقط محدود به ازدواج باشد طبيعي است که طلب و اشتياق مردان به زنان شعله ور مي گردد و چون اين متاع در دسترس نيست حاضر مي شوند با اشتياق براي رسيدن به محبوب خود بهاي گزاف بدهند و زن منزلت مي يابد و ارجمند مي گردد.
  • کارايي نيروي فعال اجتماع: طبيعي است که خواهش جنسي افراد با وجود عوامل محرک فعال مي گردد و ذهن آنان را مشغول کرده کارايي آنان را پايين مي آورد. حضور زنان با پوشش نامناسب در اجتماع بزرگترين عامل تحريک کننده است که ذهن ها را هب خود مشغول کرده کارايي ها را پايين مي آورد .

 

 

 

 

 

 

 

 

مراتب عفاف

مرتبه اول = عفت در ميل جنسي : به اين معني که انسان براي خاموش کردن شهوت خود به اعمال منافي عفت و حرام متوسل نشود و آن ميل را در جهت صحيح و حلال خود هدايت کند.

مرتبه دوم = عفت در اعضاي بدن : به اين معني که انسان علاوه بر کنترل شهوت هر يک از اعضاي بدن خود را از گناه باز دارد چشم را از ديدن حرام و گوش را از شنيدن غيبت و ناروا دور کرد زبان را از کلام ناحق و غيبت ديگران و دست و پا را از رفتار گناه آلود باز دارد .

مرتبه سوم = عفت در افکار : به اين معني که انسان علاوه بر کنترل اعضاي بدن نسبت به گناه حتي فکر گناه نيز به ذهنش خطور نکند آدمي به جايي برسد که ظاهر و باطنش يکسان و وجودش مجسمه عفاف باشد نه مرتکب گناه شود و نه حتي به فکر انجام آن افتد.

 

عفاف و ديدگاه ها

يکي از غرايز انسان، غريزه جنسي است که با رسيدن به سن بلوغ و بيداري غرايز انسان به صورت طبيعي ميلي را در خود احساس مي کند براي تأمين اين نياز دو نظريه منفي و ديدگاه منفي وجود دارد .

  • گروهي همچون فرويد و شاگردان مکتب او جانب افراط را گرفته اند و خواهان آزادي مطلق در اين زمينه شده و معتقدند بايد اخلاق کهن را در امور جنسي واژگون کرد و اخلاق جديدي را جايگزين آن نمود از نظر آنها اخلاق جنسي کهن براساس محدوديت و ممنوعيت ها است و معتقدند که گرفتاري و مشکلات بشر هم از همين محروميت ها ناشي مي شود. برتراند راسل محدويت جنسي را فقط تا جايي مي پذيرد که در مورد ممنوعيت هاي غذايي است . وي اعمال منافي عفت را تا آن جا که آسيبي به بار نياورد ممنوع ندانسته است ضررهاي اين بينش بسيار روشن است زيرا براي تمايلات جنسي انسان حد و مرزي نمي شناسد اين نوع آزادي بتدريج جامعه را بي عفتي سوق مي دهد .
  • از طرفي ديگر گروهي تير جانب تفريط را گرفته اند همچون اربابان کليسا که مجرد زيستن حضرت عيسي را دليلي بر پليدي ازدواج دانسته اند و شرط رسيدن به مقامات روحاني را عدم ازدواج در تمام عمر مي دانندبه همين دليل پاپ را از ميان کساني انتخاب مي کنند که هيچ گاه ازد.اج نکرده باشد .
  • نظريه سومي هم وجود دارد و آن ديدگاه آيين اسلام است که ضمن پذيرش تأمين نياز جنسي و دعوت پيروان خود به ازدواج از بي عفتي به شدت نهي نموده و راههايي براي مقابله با آن قرار داده است.

ويژگي زنان عفيف

  • سنگيني و وقار : زنان عفيف از هر کار سبک و نامناسبي که موجب جلب توجه ديگران شود پرهيز مي کنند مثلا راه رفتن، لباس پوشيدن و رفتارشان بگونه اي نيست که نامحرمان را به سوي خود جذب نمايد
  • عفت در سخن گفتن : کم سخن مي گويند ساده و آرام و بدون ناز و کرشمه حرف مي زنند و از سخنان غيره ضروري خصوصا با نامحرمان دوري مي کند .
  • پرهيز از خود نمايي: از ويژگي هاي زنان عفيف آن است که از آنچه مظهر خودنمايي باشد پرهيز مي کند همچون نشان دادن زينتهاي خود، يا بيرون گذاشتن قسمتي از موي سر يا آرايش کردن براي نامحرمان

خداوند در قرآن مي فرمايد : زنان عفيف زينت خود را در برابر نامحرمان آشکار نمي سازند .

پيامبر (ص) به حضرت زهرا فرمود: زني که خود را آرايش کند و با بهترين لباس از خانه خارج شود تا مردم آو را ببينند ملائکه آسمانهاي هفتگانه و زمين او را لعنت مي کنند و مورد خشم خداوند است تا بميرد و وارد آتش شود .

  • پوشش مناسب : زنان عفيف از انتخاب لباس هاي نازک و چسبان و رنگ هاي تند و زننده که موجب جذب نامحرمان به سوي خود مي شوند اجتناب مي کنند .
  • کنترل در رفت و آمدها: اين گونه زنان از رفتن به مراکز و مکانهاي آلوده و نامناسب چون مجالس گناه و لهو و لعب و … خودداري مي کنند.
ز خوي عف، آن مردان آگاه  
  رهانيدن جان از نفس بدخواه
برون کردن ياد شهوت از دل  
  نبودند از فريب نفس، غافل
به عفت، دست شهوت مي توان بست  
  زکيد نفس و مکر  آسمان دست
به عفت نه چون آن پرهيزکاران  
  قدم در بارگاه شهر ياران
بدين خود نفس سرکش ، رام سازي  
  الم بر عرش ايمان بر فرازي

 

زمينه هاي فردي عفاف

  • ايمان: ايمان به خداو زندگي پس از مرگ از مهمترين و قوي ترين عوامل پيشگيري از شهوات و هوس هاست . شخص با ايمان خداوند متعال را همه جا حاضر و ناظر مي بيند و باور دارد که همه ي کارهاي او به وسيله فرشتگان الهي در پرونده اي ثبت مي شود و روزي مورد رسيدگي قرار خواهد گرفت گ

اين تعبير از امام خميني (ره) به خاطر بسپاريم که :

«عالم محضر خداست در محضر خدا معصيت نکنيم»

  • تقوا: از ديگر زمينه هاي فردي عفاف تقوا و پرهيزگاري است.

قرآن در اين باره مي فرمايد : لباس پرهيزگاري بهتر است.

امام باقر(ع) در تفسير آيه فوق فرمود : مقصود از لباس تقوا، عفاف است.

حضرت علي (ع) مي فرمايد :

  • پايه و اساس تقوا دوري از خواهش هاي نفساني است
  • بندگان خدا بدانيد که تقوا حصاري بلند و نفوذ ناپذير است و بي تقوايي حصار پستي است که حافظ ساکنان خود نيست .
  • آگاهي: حضرت علي(ع) فرمود : هر که آگاه باشد از انجام گناه باز ايستد اين آگاهي را از طرق مختلف مي توان بدست آورد گاهي با مطالعه کتابها و نشرياتي که در اين زمينه ها نوشته شده و گاهي با عبرت گرفتن از حوادث زمان و تجربياتي که ديگران داشتند چون به فرموده حضرت علي (ع) عبرت موجب پاکدامني مي شود .

امام صادق (ع) فرمود : اموال و دامن خود و همسرانتان را با خواندن سوره نور حفظ کنيد زير اکسي که روزي يک بار اين سوره را قرائت کند به فحشا کشيده نخواهد شد.

  • کنترل نگاه : يکي از زمينه هاي عفاف و سلامت فرد و جامعه کنترل نگاه از حرام است .

پيامبر (ص) فرمود از نگاه به نامحرمان بپرهيزيد زيرا نگاه به نامحرم بذر شهوات است .

راههاي کنترل نگاه

الف- توجه به علم و آگاهي خداوند از اعمال ما

ب- توجه به قيامت

ج- توجه به زيان هاي چشم چراني

  • کنترل فکر : يکي از عواملي که باعث تحريک ميل جنسي در انسان مي شود فکر کردن در مورد مسائل جنسي است بنابراين محافظت فکر از چنين وسوسه هاي شيطاني، موحيات عفاف و سلامت روحي و رواني شخص را فراهم مي آورد.

حضرت موس(ع) مي فرمايد: کسي که در انديشه گناه باشد و درباره آن بسيار فکر کند سرانجام همان افکار او را به گناه مي کشاند

حضرت علي(ع) مي فرمايد : روزه ي قلب و باطن انسان نسبت به فکر انجام گناه بهتر از روزه غذا و طعام است .

  • نماز و عبادت: قرآن با صراحت تمام نماز را عامل بازدارنده انسان از فساد و گناه مي داند و مي فرمايد: نماز انسان را از زشتي ها و منکرات باز مي دارد. طبيعت نماز از آنجا که انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدا و معاد مي اندازد داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منکر است.
  • وجدان اخلاقي : يکي از عوامل بازدارنده گناه که به صورت فطري در نهاد بشر به وديعه گذاشته شده است و غيرت را در مردها و عفت را در زنها بيدار مي کند وجدان اخلاقي است . چيزي که در فطت بشر است مسأله عفت است يعني خداوند انسان و بخصوص زنان را طوري آفريده که به حقوق خانوادگي احترام بگذارند و در وجدان هر زني هست که به شوهر خودش خيانت نکند در وجدان هر مردي هم هست که به زن خود و ديگري خيانت نکند .
  • حيا: حضرت علي(ع) حيا را سبب عفت مي نامد و رد جاي ديگر حيا را ميوه و ثمر عفت معرفي مي کند .

هر قدر اين احساس شرم از زشتي هاس در ايشان بيشتر باشد عفت او نيز بيشتر خواهد بود با عفت ترين شما با حيا ترين شماست .

 

حيا چيست ؟

حيات شرمي برخواسته از ادراک خوبي ها و بدي هاي اختياري بدين جهت است که انسان دسته اي از کارها را خوب  و دسته ي ديگر را بد مي داند بر خلاف حيوانات که چون اين ادراک در آن ها نيز شرم و حيا هم ندارند . علامه مجلسي درباره حقيقت حيا مي فرمايد : ملکه اي است که موجب خودداري از کارهاي قبيح مي گردد .

نقش حيا : حيا عامل بازدارنده اي است که همچون لباس تمام زشتي ها را مي پوشاند و موجب پايبند شدن انسان به قوانين و دستورات دين مي شود «کسي که حيا ندارد ايمان ندارد » (قال الصادق)

حيا عامل حفظ دختران و پسران از تن دادن به انحرافات و آسيب هاي اجتماعي است. دکتر فلاسن استاد دانشگاه روچيستبر مي گويد خجالت کشيدن و حيا علامت سلامت است .

حضرت علي(ع) حيا از کارهاي قبيح جلوگيري مي کند .

گر حيا نبود بيفت رسم عصمت از ميان  
  ور حجابي در ميان است از تقاضاي حياست

 

 

انواع حيا و موارد آن

  • حياي مثبت : حيايي که برخواسته از حکم عقل است و انسان را از کارهاي زشت باز مي دارد و موارد آن عبارت است از :

موارد حياي مثبت

  • حياي از خداوند
  • حيا از خويش
  • حيا از ديگران
  • حيا از فرشتگان
  • حيا از پدر و مادر

2-حياي منفي: حيايي که انسان را از کارهاي نيک باز مي دارد ناپسند و منفي است و اسلام آن را در انسان نشانه ناداني  و ناتواني مي داند .

موارد حياي منفي

  • حيا در گفتن حق
  • حيا در فراگيري دانش
  • حيا از گفتن «نمي دانم»
  • تعقل و عاقبت انديشي : حضرت علي (ع) مي فرمايد هر کس عاقل باشد پرهيزگار مي باشد هر قدر اين تحقق در انسان بيشتر باشد حالت کنترل و عفاف نيز بيشتر خواهد بود قرآن پس از ذکر داستان قوم ثمود و سرنوشت شوم آنها مي فرمايد :

ولا يخاف عقباها : يعني همه ي بدبختي هايي که اين قوم بدان دچار گشتند بخاطر آن بود که عاقبت انديش نبودند و از سرانجام عمل خويش بيمناک نگشتند انسان عاقبت انديش قبل از انجام هر کاري ابتدا به عاقبت و تبعات آن مي انديشد و بعد تصميم مي گيرد اين موجب مي شود تا به تدريج بتواند در تمام زمينه ها عفاف را در پيش بگيرد

  • عزت نفس : در اخلاق اسلامي براي اينکه انسان را به سوي اخلاق حسنه سوق دهند او را به يک نوع درون نگري تشويق مي کنند تا حقيقت وجودي خود را کشف کند وقتي انسان با گوهر اصلي ذات خويش آشنايي يافت درک مي کند که هيچ گونه پستي با اين جوهر عالي سازگار نيست . کسي که داراي بزرگواري و کرامت نفس باشد هوا هوس در نظرش خواهد مرد(نهج البلاغه)

 

روش هاي ترويج حجاب

  • آموزش حجاب در مدارس
  • تشويق
  • فعاليتهاي علمي فرهنگي و هنري
  • ترويج فرهنگ غيرت
  • نظارت لازم و رسانه هاي جمعي
  • فعاليتهاي موثر قواي سه گانه
  • تقويت پايه هاي حجاب
  • امر به معروف و نهي از منکر

 

راههاي مبارزه با بي حجابي و بد حجابي

  • مبارزه بي امان با استعمار غرب و غرب زدگي
  • آگاهي بخشي در مورد تقسيم آزادي به آزادي صحيح
  • تقويت باور فکري و عملي زنان
  • نشان دادن ارزشهاي والا و راستين انساني و اسلامي
  • تربيت، تزکيه نفوس با برنامه هاي اخلاق اسلامي
  • احياي فرهنگ اصيل اسلامي
  • نشان دادن الگوهاي کامل و سالم و جايگزيني آنها به جاي الگوهاي دروغي
  • تقويت اعتماد به نفس و استقلال فکري و دوري از خود باختگي
  • تقويت نيروي تفکر و فراخواني زنان به تفکر و تعقل
  • تقويت اراده در پرتو ايمان و عبادات و اعتقاد به خدا ودوري از هر گونه عوامل سستي و بي ارادگي

 

حجاب مصونيت است يا محدوديت

حجاب قلعه است يا زندان

زن درّ است و جاي آن در صندوق است زن بايد در حجاب وچادر حفظ شود و اين احترام و تکريم او است نه محدوديت او

حضرت علي(ع) مي فرمايد : زن بايد بخيل باشد چه در خرج کردن پول شوهر و چه نسبت به عفت خود

حضرت امام جعفر صادق(ع) مي فرمايند : اگر زن عفت داشته باشد به دنيا مي ارزد وگرنه به خاک هم نمي ارزد .

قلعه و زندان دو مرکزي هستند که مراقبت و نگهداري از آنها لازم است هر دو داراي برج و بارو هستند و هر دو جايي در بسته اند با اين تفاوت که هر بستن زندان براي اين است که مجرمين و خلافکاران به بيرون از آن فرار نکنند ولي بستن قلعه براي اين است که بيگانگان بدان داخل نشوند قلعه حفاظت از درون و زندان حفاظت از بيرون است.

در فرهنگ اسلامي بسياري از ارزشها همچون قلعه اي است که حافظ درون است و توسط خود شخص انجام مي گيرد مانند ولايت ائمه که با عنوان حصن و قلعه از آن تعبير شده و براي اينکه اعتقاد انسان آسيب نبيند بايد در قلعه و حفاظ ولايت پناه بگيرد براي اينکه انسان بتواند از نامحرمان و گناهان محفوظ ماند بايد خود را در لباس و حفاظ تقوا قرار دهد  و براي اينکه دامن زنان از بي عفتي پاک باشد لازم است خود را در حفاظ حجاب و عفاف قرار دهند بنابراين حجاب قلعه و پناهگاهي است که گوهر زيبايي و عفت زن را از دستبرد دزدان و بيگانگان حفظ مي کند نه زنداني که او را از جامعه و افراد آن دور کند .

الگوي عفاف

  • حضرت زهرا (س) يکي از الگوي عفاف که مظهر عظمت و تمام کمالات انساني است حضرت فاطمه دخت گرامي پيامبر اسلام سرور زنان عالم همسر ولايت، مادر امامت و الگوي امت است بانويي که امام حسن عسگري (ع) درباره ايشان فرمود:

«ما حجت خداو فاطمه (س) حجت ما مي باشد»

امام زمان (عج) فرمود:

حضرت فاطمه (ع) و دختر پيامبر(ص) الگو و اسوه زيبايي براي مردم است .

 

ايجاد عفاف در شخصيت با عظمت حضرت فاطمه (س)

الف: بهترين فضيلت زن : پيامبر (ص) پرسيد براي زنان بهترين ارزش چيست ؟ حضرت زهرا فرمودبهترين چيز براي زن اين است که مردي را نبيند و مردي هم او را نبيند .

ب: نزديکترين حالات به خدا : رسول خدا از دخترش سوال کردند زن در چه حالتي به خدا نزديکتر است فرمود هنگامي که در خانه مي ماند.

ج: پوشش از نابينا : نابينايي وارد خانه دخت نبي شد در اين هنگام او خود را پوشاند پدرش پرسيد او تو را نمي بيند حضرت زهرا فرمودند او با چشم دل مرا مي بيند .

د: تقسيم کار : روزي حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) به خدمت پيامبر رسيدند تا از آن حضرت براي تقسيم کارهاي زندگي کسب تکليف نمايند پيامبر فرمودند دخترم کارهاي داخل خانه و علي (ع) کارهاي خارج از خانه را انجام دهد دختر پيامبر از اين تقسيم بسيار خوشحال شدند .

هـ: سخنراني از پس پرده : هنگامي که فدک را از آن حضرت گرفتند آن بانوي بزرگوار در حالي که مقنعه و روسريش را بر سر و لباس بلندي به تن کرده بود بسوي مسجد پيامبر(ص) حرکت کرد و براي خود جايگاهي درست کرده بودند که مردها او را نمي ديدند و آن حضرت سخنراني کرد .

و: تابوت حجاب : اسماء بنت عميس نقل مي کند که حضرت زهرا(س) از اينکه جنازه زن را روي تخته مي گذارند بطوري که حجم بدن ميت براي بينندگان آَکار شود ناراحت بود و فرمودند مرا بر روي چنين تابوتي نگذاريد

ي: حجاب عامل شهادت : روزي که دشمنان ولايت به خانه اس حمله کردند او خودد را پشت در پنهان ساخت تا نامحرمان او را نبينند و اي امر باعث شهادت وي شد .

م: حجاب حضرت زهرا(س) در قيامت : حضرت فاطمه از پدرش پرسيدند آيا اهل اين دنيا روز قيامت برهنه اند حضرت فرمود بلي دخترم. دخت پيامبر پرسيدند آيا من هم برهنه ام فرمود بلي حضرت فاطمه جواب دادند چقدر جاي خجالت است آن روز در برابر خداوند در اين هنگام جبرئيل امين به پدرش خبر داد  اي محمد به فاطمه سلام برسان و بگو به خاطر حيا و شرافتت خداوند تو را در روز قيامت به دو حلّه از نور مي پوشاند .

2- حضرت مريم : يکي از الگوهاي عفاف که در قرآن از وي به عظمت ياد شده حضرت مريم است او به قدري نسبت به عفت و پاکدامني حساس بود تا زماني که به امر الهي باردار شد بسيار ناراحت و نگران بود و شدت ناراحتي او از اين ماجرا به حدي بود که فرمود اي کاش قبل از اين مرده بودم و بکلي فراموش شدم اين خود دليلي است که عفت و پاکدامني براي آن حضرت حتي از جانش بيشتر اهميت داشت .

3- حضرت يوسف : آن هنگام که همسر عزيز مصر زليخا تمام شرايط را براي يوسف فراهم کرده بود تا او را به سوي گناه و لغزش بکشاند و هيچ راهي برايش باقي نمانده بود در پاسخ زليخا به ايم جمله قناعت کردو گفت معاذالله پناه مي برم به خدا و به اين ترتيب با کمک خداوند و ايمان به او خواسته نامشروع زليخا را با قاطعيت رد کرد .

4- حضرت زينب (س): اين حضرت ضمن اينکه مظهر شجاعت و علم و ادب و صبر و جهاد و ساير فضائل بودند در بعد عفاف نيز در مرتبه بالايي قرار دارد .

يحيي مازني مي گويد : من مدت طولاني در همسايگي حضرت علي (ع) وبودم به خدا قسم هرگز حضرت زينب را نديدم و صدايش را نشنيدم .

 

بحث و نتيجه گيري

اگر چه درياي پاکي و منزه مطلق اوست ما نيز بر آن سريم تا قطره اي از اين زلال آبي بي کران باشيم همانطور که فهميدم عفاف مرواريدي است ارزشمند که در صدف وجود انسان به وديعت نهاده اند که اي کاش بازش يابيم تا برق درياي هستي مان را روشني بخشد. عفاف مصونيت است از لغزشها و خطاها و سرمايه اي است در مسير ثبات و وارستگي .

عفاف دفاع است از شرافت و کرامت انسان و حصاري است در برابر دنياي امروزي که درياي پرتلاطمي را ماند بخصوص در طوفان دوران جواني جوانان ما چگونه ره به ساحل سلامت خاهند بر اگر اندکي از فانوس تقوا و عفاف غافل شويم و خلاصه حجاب ره توشه اي است که پدران، مادران معلمان و مربيان را بکار آيد و جوانان را سلامت افزايد در پايان اين مقاله تمام مباحث خود را با بياني از کلام امام خميني (ره) به پايان مي رسانم :

زني که در حجره اي کوچک و خانه اي محقر انسانهايي تربيت کرد که نورشان از بسيط خاک تا آنسوي افلاک و از عالم ملک تا آنسوي ملکوک اعلي مي درخشد صلوات و سالم خداوند تعالي بر اين حجره محقري که جلوه کار نور عظمت الهي و پرورشگاه زبدکان اولاد آدم است .

 

منابع و مآخذ

1- مرواريد عفاف از محمود اکبري                    انتشارات ظفر 1378

2- حريم عفاف از حسين رشيدي                    انتشارات رازبان 1385

3- آسيب شناسي حجاب از مهدي مهريزي             انتشارات جوانه رشد 1385

4- جايگاه زن در اسلام از پژوهشکده تحقيقات اسلامي سپاه

انتشارت : معاونت آموزش نيروي مقاومت بسيج 1384

5- حجاب از استاد مرتضي مطهري     نشريه انجمن اسلامي پزشکان 1353

6- زن در آينئه جلال و جمال از آيت الله عبدالله جوادي آملي ،مرکز نشر اسراء 1387

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *