نهبندان پارچه بافی
پارچه بافي در تمام نقاط استان خراسان انجام ميشود. بافت پارچه هايي براي تهيه و دوخت انواع البسه مردانه و زنانه ، بافت حوله- جابندو…از وظايف سنگيني است كه برعهدة زنان مي باشد. فرتي farati و كرباس دو اصطلاح عمومي است كه به محصولات أين كارگاهها اطلاق ميشود امروزه با رواج استفاده از پارچه هاي ارزان قيمت و رنگارنگ كارگاهها ي پارچه بافي نيز از كار افتاده اند. كارگاههاي كوچك چوبي كه در گوشه اتاق نشيمن همه خانه هاي روستايي هنوز جاي خالي اش بچشم مي خورد و با در مناطق دور افتاده هنوز براي بافت حوله مورد استفاده قرار مي گيرد
شمال خراسان بافت نوارهای تزيينی
به عمل بافت نوارهاي تزئيني در شمال خراسان مداخل بافي با جهره بافي ميگويند كارگاه بافت مداخل از جنس چوب ساخته ميشود. هريك از نخهاي تار به يك صفحه چهار گوش از جنس پوست و يا امروزه نگاتيو عكسهاي راديولوژي وصل شده استو بافنده تا تغيير وضعيت هريك از صفحه ها به نقش پردازي بر روي نوار مبادرت مي ورزد.
قوچان پوستين دوزی
زندگی دامداری و کوچ نشينی همراه با سردی هوا در شمال خراسان سبب رواج استفاده از پوستين و در نتیجه پوستين دوزی شده است.
قوچان پوستين دوزی
هواي سرد و دام فراوان قوچان أين صنعت دستي را بوجود آورده است، پوستين دوزي يك صنعت سنتي و قديمي است. پوستين هاي قوچان در ميان دامداران شمال خراسان معروف است. پوستين دوزي از مشاغلي است كه افراد خاصي به آن مبادرت مي ورزند كه اجدادشان براي آنها به ارث گذاشته اند ، مركز اصلي و مهم آن قوچان است. استفاده از پوستين در اكثر شهرهاي شمالي خراسان در فصول سرد رايج است. در حال حاضر در قوچان يك نفر به أين حرفه اشتغالف دارد كه اجدادش يكي دو نسل قبل از او از أين راه امرار معاش مي كردند. كار تهيه پوست كه جزو مراحل اوليه مي باشد بر عهده خود پوستين دوز است.
گناباد نمد مالی
يكي از صنايع دستي است كه در حال حاضر در روستاي بيمورق كه بطور اجمال مورد پژوهش قرار گرفته تهيه مي گردد. عمده كار نمد مال اين روستا تهيه و ماليدن نمد چوپاني است كه در زمستان از آن استفاده مي كنند. مواد اوليه نمد مالي پشم گوسفندان مي باشد كه آنرا از دامداران مي خرند پس از تهيه پشم آنرا با كما ن حلاجي كه خود نمد مالان در اختيار دارند حلاجي مي كنند تا آماده كار شود .
سبد بافی
از صنايع دستي ديگر سبد بافي است كه در يكي از روستاهاي ديگري كه بطور اجمال مورد پژوهش قرار كرفته معمول مي باشد خانيك از روستا هاي مناطق سردسير و ييلاقي گناباد مي باشد كه در طول اين تحقيق برآن نگاهي انداخته شده است. سبد بافي در اين روستا بعنوان يك منبع درآمد براي برخي از اهالي ميباشد كه در حال حاضر بندرت ديده مي شود. مواد اوليه سبد بافي چوبهاي نازك و طويل درخت بيد مي باشد كه از آن وسايل زير را بدست مي آورند .
سرخس نجاری
يكي از فنون و صنايعي كه در گذشته در بعضي از روستاها و شهر سرخس رايج بوده است. نجاري سنتي با روش و وسايل ابتدايي بوده است كه در حال حاضر در روستاها بجز بزنگان و شهر سرخس و آن هم با فنون و روشهاي جديد، در ساير روستاهاي مورد پژوهش ازبين رفته و اثري از آن ديده نمي شود. نجاران سنتي ، ساختن در بهاي خانه، پنجره ها ، كمد ، صندوقچه جهت لباسها ، دسته بيل و كلنگ ، ميخ زدن و تراشيدن چوب جهت سقف خانه ها را در گذشته برعهده داشته اند، كه در بعضي از روستاها مثل قره قيطان ، اسلام قلعه بخاري محلي وجود نداشته و كارهاي نجاريشان را نجاران دوره گرد انجام مي داده اند.
نيشابو قالی بافی
يكي از معمولترين صنايع دستي كه در گذشته به وفور در كليه مناطق بررسي شده رايج بوده قالي بافي است. قالي بافي كه در گذشته رايج بوده با قالي بافي امروزي تفاوت داشته است . در زمانهاي قبل دستگاههاي قالي بافي بصورت افقي و بر روي زمين داير مي شده كه متشكل از دو تير چوب بوده و در فاصله اي معين به چهار ميخ آهني بلندكه در چهار نقطه متقابل به زمين كوبيده مي شد مي بستند. مواد اوليه : در كليه مناطق مواد اوليه اين نوع قالي بافي را از پشم گوسفندان تهيه مي نمودند پشم را بعد از چيدن از بدن حيوانات شستشو مي دادند و بعد با رنگهاي گياهي آنرا رنگ مي زدند و بوسيله جلك و چرخ به نخ تبديل مي كردند و بدون اينكه نقشه اي بكار ببرند مي بافتند. ابزاري كه در قالي بافي گذشته و حال مورد استفاده قرار مي گيرد پاكي وسيله اي جهت بريدن رنگ يا نخ در موقع بافتن – افه يا به اصطلاح استاد استوك جهت ضربه زدن بر لبه قالي – قيچي يا مقراض. امروزه قالي بافي در تمام مناطق بوسيله دستگاههاي آهني عمودي انجام مي گيرد كه بر اساس نقشه اي از قبل در بازار شهر تهيه مي كنند مي بافند.
فردوس آهنگری
اين حرفه كه در گذشته وظيفه تامين ابزار فلزي را برعهده داشت اكنون نيز به دليل كاربرد برخي صنايع سنتي در شهرستان به حيات خويش ادامه مي دهد . كارگاههاي آهنگري سنتي در شهر فردس بصورت محدود وجود دارد. جوانان به اين حرفه علاقه چنداني ندارند اما به لحاظ اينكه كوبيدن پتك بر روي آهن گداخته به نيروي فراواني محتاج است هر استاد كار از نيروي يك جوان در اين عمل بهره مي گيرد . ابزار مورد نياز آهنگر عبارتند از: دم آهنگري يا دستگاه : از دوصفح چوبي با پرده هاي پوستي ويك محل بعنوان كوره تشكيل يافته ااست. اين سيستم كه در گذشته ( تا حدود 30 سال پيش ) كاربد داشته است. جهت دم دادن نياز به يك نيروي انساني دارد. با حركت دم ، بادبه محل كوره هدايت مي شود و زغال سنگ را مي گذارد تا حرارت كافي جهت گداختن آهن تامين شود. امروزه اهنگرها از دم برقي استفاده مي كنند
بيرجند قاليبافی
قالي شهرستان بيرجند نيز از شهرت جهاني برخورداغر است و نقشهاي ، زيباي قالي آن زبانزد خاص و عام است ولي متاسفانه نقشهاي زيبا و مشكل قبلي از رونق افتاده و جز معدود افرادي كه اكثراً كارهاي سفارشي انجام مي دهند، بقيه نقشهاي جديد و ساده را به سفارش تجار قالي انجام ميدهند
پارچه بافی
براي درست كردن دار و بافتن پارچه ابتدا كلاف نخ تار را مي جوشانند تا سفت شود و نان خشك در آب جوش مي ريزند و نخها را مشت مي كنند تا ضخيم شود. نخ كلاف را داخل نورد مي گذارند تا خشك شود. بعد بوسيله چرخ دوك ريسي نخها را بدور ماسوره مي پيچانند و بعد چهار تا چوب در يك زمين بزرگ مي كوبند و نخها را بصورت مستطيل بدور اين چهار چوب مي پيچانند، سپس نخها را يك تار ، يك تار از داخل تيغ و گله تيغ عبور مي دهند و دستگاه را وصل مي كنند و بعد نخ را بوسيله ماسوره كه در داخل سبچ است از داخل تارها عبور مي دهند و با شانه هر رديف نخ را مي كوبند سپس بوسيله پوشال تارها را بصورت زيگزاگ بالا و پايين مي برند تا تارها بدور نخها بپيچند .
پلاس بافی
پلاس بافي اكثراً با موي بز انجام مي گيرد ولي در روستاي خور نوع ديگر پلاس بافي با روگ (تكه پارچه) انجام مي گيرد. براي بافت پلاس ابتدا دار پلاس را بوسيله ميخ سر پا مي كنند، سپس شتها را از دور سر كار و كون كار مي گذرانند و بعد بخاطر اينكه تارها به همديگر نرسد و بهم نخورد روي چوب كار را گل مي كنند. سپس به وسيله ماسوره و نخ پلاس را مي بافند. براي بافت پلاس با روگ ابتدا چند رديف شتها را مي چينند كه به آن ساده گويند بعد به وسيله تكه هاي پارچه كه به آن روگ گويند شروع به بافتن پلاس مي نمايند .
ریسندگی با جلگ
جلك يك چوب چهار پر است كه نخها را بدور پره ها مي پيچند و با چرخاندن جلك پشم را تبديل به نخ مي نمايند. جلك ريسي را بيشتر چوپانان بدنبال گله خود و پيرمردان از كار افتاده در ميدان ده انجام مي دهند .
حصير بافی
براي بافت حصير ابتدا نخها را به لنگر وصل مي نمايند، سپس يك ني در روي دستگاه مي گذارند ولنگرها را به صورت زيگزاگ از روي ني عبور مي دهند سپس ني ديگري در روي دستگاه مي گذارند و دوباره لنگرها را از دور آن عبور مي دهند كه با عبور نخ لنگر از دور ، نيها بهم متصل شده و حصير درست مي شود. ني هاي اضافي و بلند را با چاقو مي برند و وقتي حصير بافته مي شود با قيچي كنارة حصير را راست مي برند و بعد با پارچه و نخ وسوزن كنارهاي حصير را مي دوزند .
نمدمالی
نمد مالي از جمله فنوني است كه سابق در بيرجند و بعضي از روستاها رايج بوده است ولي در حال حاضر فقط در بعضي از روستا ها كم وبيش به اين كار مي پردازند. از جمله اين روستاها روستاي سلم آباد در نزديكي سر بيشه است. اكثر مردم اين روستا در گذشته نمد مال بوده اند و در حال حاضر هم چندين دستگاه نمد مالي در اين روستا فعال است .
آهنگری
براي ساخت كلنگ در آهنگري ابتدا يك تكه آهن بزرگ را در كوره مي گذارند تا گرم شود. بعد با انبر كلنگ را مي گيرند و روي سندان گذاشته و با پك مي زنند و به آن حالت مي دهند. دوباره آنرا درآتش مي گذارند و با سمبه باريك انتهاي كلنگ را سوراخ مي نمايند و بار ديگر آنرا با سمبه بزرگتر سوراخ مي نمايند تا به اندازه آن اندازه که دسته كلنگ در آن جا بگيرد. سپس بار ديگر آنرا در آتش مي گذارند و نوك آنرا تيز مي نمايند. .
نيشابور ريسندگی
ريسندگي از جمله وظايف زنان روستاي است كه با پشم گوسفند، موي بز و پنبه براي تهية بافتني ها نخ مي ريسند. وسايل كار در أين حرفه عبارتند از : 1- چرخ: دستگاه نخ ريسي براي تهيه و توليد نخهاي پنبه اي مورد استفاده قرار مي گيرد.2- دوگلوdoglu يا جلك jalak : جت پشم ريسي مورد استفاده قرار مي گيرد.
مسگری
مس گران به ساخت انواع ظروف مسي از قبيل ديگ، طشت، كاسه ، سيني و … اشتغال دارند. چكش ابزار شكل دادن به مس است. سفيد گران كه در كنار مس گرها استقرار يافته اند به سفيدگري ظرف مسي مشغولند. سفيدگرها بوسيلة دم به ذغال حرارت لازم جهت داغ كردن مس را توليد مي كنند. انبرهاي مخصوص جهت گرفتن قطعات مسي در أين مرحله بكار مي آيند . پس از حرارت دادن به قطعات مسي مقداري قلع بر روي آن مي مالند و بوسيلة يك پنبه كه آغشته به نشادر شده است قلع را بر روي سطح ظروف پهن مي كند. .
گناباد قالي بافي .
يكي از معمولترين صنايع دستي كه در گذشته به وفور در كليه مناطق بررسي شده رايج بوده قالي بافي است. قالي بافي كه در گذشته رايج بوده با قالي بافي امروزي تفاوت داشته است . در زمانهاي قبل دستگاههاي قالي بافي بصورت افقي و بر روي زمين داير مي شده كه متشكل از دو تير چوب بوده و در فاصله اي معين به چهار ميخ آهني بلندكه در چهار نقطه متقابل به زمين كوبيده مي شد مي بستند.
نجاري
نجاري ازجمله صنايع دستي است كه درمناطق بررسي شده بيشتر معمول بوده است. ذر گناباد و روستاي قوژد كماكان به اين حرفه اشتغال دارند. البته برخي از نجاران به جاي ابزارسنتي و دستي ابزارهاي ماشيني را مورد استفاده قرار مي دهند.در كليه مناطق نجار به ساخت وسايل و كارهايي از قبيل ساختن دربهاي چوبي – چهار پايه – صندلي – دسته بيل و كلنگ – ساخت ابزار و وسايل كشاورزي – كرسي و ديگر وسايل ضروري زندگي مي پرداخته اند. امروزه در روستاها اين صنعت از بين رفته است.
درگز آهنگری
يكي از صنايع سنتي كه در اكثر مناطق مورد پژوهش در گذشته رايج و در حال حاضر متروك گشته آهنگري به شيوه سنتي مي باشد ، آهنگر در بعضي از مناطق مثل لطف آباد ، حاتم قلعه و روستاي لاين نو در گذشته رايج و در روستاي گپي و دوست محمد بيگ بصورت دورگرد بوده است. در بخش نوخندان و شهر درگز آهنگر از گذشته دور تاكنون مشغول ساختن ابزار آلات مورد نياز عموم بوده است كه بدنبال كسب و كار به روستا هاي همجوار مي رفته ، و وسايل مورد نياز روستاييان را ساخته يا تعمير مي نموده است. آهنگر نوخنداني در گذشته به روستاهاي خادملو و منطقه درونگر، پالكانلو ، برچ قلعه و ساير مناطقي كه زمينه كاري برايش فراهم بوده رفت و آمد مي كرده است، وسايلي كه آهنگر در مناطق مورد پژوهش ساخته و پرداخته مي كند عبارتند از: بيل ، كلنگ، ابزار دروي گندم و جو و علوفه ، انواع ميخ، زنجير، پاشنه درهاي چوبي، درست كردن نعل و نعل بندي الاغ و اسب و قاطر و غيره
فردوس قالي بافي
قالي بافي به دو روش انجام مي شود. روش سنتي كه دار آن بصورت خوابيده بر روي سطح زمين قرار مي گيرد . قطعات تشكيل دهنده اين نوع دار كاملا چوبي است و نقوش آن به طور ذهني توسط دختران و زنان بافنده پياده مي شود. روش دوم كه از حدود 20 سال پيش در اكثر نقاط روستايي و شهري رواج يافته توسط دارهاي آهني از پيش ساخته شده انجام پذير است. در اين روش برخي استاد كارهاي سرمايه دار ساكن در نقاط شهري و يا مراكز دولتي مانند جهاد سازندگي سابق عوامل توليد قالي را در اختيار بافنده ها قرار مي دهند و در قبال پرداخت دستمزد سفارشات گوناگون قالي و قاليچه را تهيه مي نمايند. ابزار قاليبافي عبارتند از بپكي – دستوك و قيچي . نخهاي قالي بافي اكثراً از جنس پشم است . در قاليبافي سنتي كليه مراحل مربوط به پشم ريسي و رنگرزي در محل صورت مي گيرد. رنگ مورد نياز نخها را از شهر خريداري نموده و خود مبادرت به رنگرزي نخها مي نمايند
نجاري
در شهرستان فردوس نجارها به انواع سنتي ، مدرن وتلفيقي از سنتي و مدرن تقسيم مي شوند. در نجاريهاي سنتي كه اكثراً در حاشيه شهرها و روستاها به چشم مي خورند، هنوز از ابزار قديمي استفاده مي شود. اين كارگاهها به ساخت و تعمير لوازم كشاورزي ، در ، پنجره، گهواره، دسته بيل، چكش، كلنگ، آخور و000 مشغولند. ابزار اينگونه كارگاهها عبارتند از تيشه پرما (نوعي مته سنتي) ، ارّه، رنده، سوهان چوب ساب ، اسكنه. نجاريهاي مدرن به توليد وسايل جديد مشغولند. انواع ميز، مبل، دكور، بوفه، جهيزيه عروس، سرويس خواب وغيره با طرحهاي جديد كه اكثراً الگويي از محصولات مشهد است در اين نوع كارگاهها توليد مي شود. نجاريهايي كه شيوه هاي سنتي و مدرن را توام به كار مي برند، كارگاههايي هستند كه مرحله گذر از شيوه سنتي به طور كامل در آنها صورت نگرفته است.
بجنورد اربعين
در روز اربعين همانند روزهاي تاسوعا و عاشورا مراسم زنجير زني و سينه زني از صبح شروع و تا ظهر ادامه مي يابد. همچنين در اين روز در بعضي از مناطق مورد پژوهش مراسم شبيه خواني (ورود اهل بيت امام حسين (ع) به مدينه) برگزار مي گردد. در اين روز هر كس نذري داشته باشد هئيت هاي عزاداري را اطعام مي دهد.
گناباد مراسم عروسی معمولاً در اكثر مناطق 2 الي 5 سال بعد از عقد عروسي انجام مي گيرد. تقريباً بيست روز به بردن عروس خانواده طرفين خود را براي عروسي آماده مي كنند و به تهيه وآماده ساختن جهيزيه عروس ميپردازند. در گنابا د در روز قبل از عروسي خانواده داما د گوشت و برنج و روغن , قند و چاي – پيا ز و نخود و سيب زميني به منزل عروس برده و بعد عروس را به حمام مي بردند كه به آن سر شويو مي گويند در حمام مراسم حنا بندان هم انجام مي دادند كه در حال حاضر حنابندان در روز عروسي صبح يا ظهر عروس را به حمام مي برند. در گناباد در موقع وارد شدن عروس به منزل داماد چند تخم مرغ را در جلو راه قرار مي دهند تا عروس و داماد از روي آن بگذرد تا شكسته شوند كه اين باعث رفع چشم زخم خواهد شد. در روستاي استاد بردن عروس در گذشته تا حال متفاوت شده است. در گذشته عروس بردن در بعد ازظهر همراه با جهيزيه بوده است بدين ترتيب كه ابتداء داماد را به محيطي باز كه داراي زميني سخت و سفت ميباشد كه به آن خرمن مي گويند و در آنجا با ساز و طبل و چوب بازي مي پرداختند .
نشانه های عزاداری
معمولترين نوع نشانه اي عزاداري علم ونخل مي باشد كه آنها را با پارجه هاي رنگارنگ و مشكي آرين بندي مي كنند و در تمام مناطق مورد استفاده قرا مي گيرد. در گناباد كتل – پرچم بزگ سبز رنگ – علامت از نشانه هاي ديگر عزاداري مي باشند. در روستاي قوژد در روز عاشورا در گذشته مراسم قتلگا ه نخل برداري – علم – تيغ زني انجام مي گرفته كه در حال حاضر بر اساس نوبت بندي كه در ما بين روستاهاي حومه انجام گرفته به روز دوازدهم موكول شده است . نخل را با پارچه هاي مشكي گلدوزي شده مي پوشانند و بعد بر روي آن پارچه و شالهاي رنگارنگ مي اندازند وآينه اي به جلد آن نصب نموده و دو شمشير را در بالاي آن در دونقطه مقابل هم قرار مي دهند و به سر هر يك از شمشير ها يك سيب فرو مي كنند و گل تاج خروس در وسط دو شمشير نصب مي كنند. نخل را بعد از گردانن در كوچه هاي محل به محلي خارج از روستا كه مكان برگزاري قتلگاه مي باشد مي برند . در اين مكان مراسم شبيه خواني صحراي كربلا هم انجام مي گيرد . همچنين جوانان با تراشيدن موي سر به سر خود تيغ مي زنند و وارد ميدان قتلگاه مي شوند .
نامگذاری
در كليه مناطق مطالعه شده در روزهاي اول تا هفتم بر روي نوزاد نامگذاري مي كننددر برخي خانواده ها بزرگ خانواده نام را انتخاب مي كند . برخي از خانواده هاي ديگر در كه بر سر تعيين اسم به تفاهم هم نمي رسند چند نوع نام را بر كاغذ نوشته و آنرا در لابلاي صفحات قرآن قرار مي دادند و بر اساس قرعهيكي از آنها را مي كشيدند كه هر آنچه خارج مي شود همان نام انتخاب مي شد. در روستاي كلات بيشتر اسامي آبا و اجداد فوت شده خود را انتخاب مي كنند بر اين باور نام اجدادشان فراموش نشود .
چهار شنبه سوری .
چهارشنبه سوري يكي از مراسم سنتي است كه در برخي از مناطق مطالعه شده معمول مي باشد در برخي از مناطق به چهارشنبه آخر صفر چهارشنبه سوري مي گويند. در گناباد رسم بر اين است كه كوزه سفاليني را پر از آب كرده و از بالاي پشت بام به پائين پرت مي كنند براين باورند كه آب موجب روشنائي مي گردد همچنين در اين شب مقداري هيزم را در جلو خانه ها روشن نموده و از روي آن مي پرند و مي گويند سرخي تو از مو زردي مواز تو
بجنورد عيد غدير
عيد را به همديگر تبريك مي گويند ، به ديدن افراد سيد روستا مي روند، چنانچه مريضي داشته باشند افراد متدين سيد را واسطه قرار مي دهند تا شفاي مريضشان را از خداوند بخواهند. سيدها به عنوان تبريك سكه اي به افرادي كه به ديدنشان مي روند هديه مي كنند. .
سرخس نامگذاری
نامگذاري نوزاد بنا به وصاياي بزرگان دين با حساسيت و احترام خاصي صورت مي گيرد. انتخاب اساسي اغلب از روي نام بزرگان دين و يا صفات انها ميباشد. در روستاي شير تپه از اسامي بعضي روزهاي هفته مانند شنبه – دوشنبه و يا جمعه انتخاب مي كنند.
خواستگاری
بعد از اينكه دختر مورد نظر معين شد در روستاهاي مورد پژوهش دفعه اول پدر و مادر خصوصاً مادر پسر به خانه دختر مي رود و موضوع را به ميان مي آورد و مي گويند پسر ما را به غلامي قبول كنيد ، چنانچه پدر و مادر دختر راضي باشند شب بعد به اتفاق سه چهار نفر از اقدام داماد به خانه عروس ميروند. در شهر سرخس بعد از انتخاب نمودن دختر مورد نظر به خانه پدر و مادرش مي روند و پس از گفتگو و صحبت هاي مختلف سر انجام موضوع خواستگاري را به ميان ميكشند، اين امر چندين مرتبه تكرار ميشود بالاخره اگر كسان دختر هم مايل به ازدواج باشند جوابي موافق ميدهند زيرا معتقدند كه اگر دفعة اول جواب بدهند دختر آنها سبك و بي ارزش ميشود. رسم ديگري كه گذشته در سرخس معمول بوده است به اين ترتيب است كه پس از رضايت طرفين عده اي از طرف داماد دعوت مي شوند كه با چند كله قند و مقداري كشمش به منزل عروس بروند، در خانه عروس يكي از بزگترها قندها را تكه كرده و بين حاضرين تقسيم ميكند و سر كله قند را براي خود بر ميدارد. كه پس از آن بايد داماد يك جفت كفش ، دستكش ، جوراب و يك عدد دستمال و پيراهن براي او بفرستد و سر كله قند را تحويل بگيرد. بعد از اين موارد ، شب بعد با اقوام نزديك داماد به همراه مقداري شيريني به خانه عروس مي روند و پس از مدتي رسماً خواستگاري مي كنند .
شيربها
شير بها پولي است كه بايد به پدر و مادر عروس بدهند و بستگي به تمكن مالي خانواده هاي عروس و داماد دارد، مقدار آن 50 هزار تومان شروع و تا 300 هزار تومان هم مي رسيد، چون پول شير بها علاوه بر مهريه و خرج عروسي است داشتن دختر براي خانواده هاي مذكور نه تنها ناراحت كننده نيست بلكه چون در آينده سرمايه اي محسوب مي شوند علت رواج اين رسم به اين جهت است كه دختر تا وقتي در خانه پدر ميباشد با بافتن قاليچه و كمك كردن در امر هنرهاي خود سرمايه اي براي شوهرش ميباشد لذا داماد موظف است شير بها را به مادر عروس كه تربيت كننده دختر است تقديم كند. مقدار شير بها در شب دوم خواستگاري كه بطور رسمي مي باشد معين و داماد بايد قبل ازعقد وعروسي آن بپردازند.
عرفه
عرفه يا به اصطلاح مناطق مورد پژوهش علفه در اين روز مردم قبل از غروب آفتاب و گاهي طرف صبح بر سر خاك امواتشان حاضر و فاتحه اي مي خوانند و سبزينه مي گذارند و مقداري آب هم روي خاك مي پاشند ، قرآن مي خوانند و خيرات ،حلوا و خرما تقسيم ميكنند.
دید و بازديد
بعد از تحويل سال در تمام مناطق مورد پژوهش ديد وبازديد شروع مي شود بدين ترتيب كه كوچكترها به ديدار بزرگترها ميروندو سال نو را تبريك گفته و چند دقيقه اي مي نشينند. و چاي و شيريني صرف مي كنند . و چاي و شيريني صرف مي كنند . بعد از آن نوبت بزرگترها ست كه به ديد وبازديد ادامه ميدهند ، در روستاها معمولاً ديدو بازديد همان سه چهار روز اول عيد انجام مي گيرد و اول ديدو بازديد درون هر طايفه است و بعد از آن برون طايفه اي .
نوروز در شهر سرخس عده اي معتقدند كه نوروز ، روزي است كه حضرت محمد (ص) – حضرت علي (ع) را بجاي خود نشانده ، وبعضي ديگر بر اين باورند كه رسم نوروزي بازمانده از دوره پيروزي فريدون بر ضحاك و بعضي ديگر هم روز به تخت نشاندن جمشيد مي دانند.