کارآفرینی اجتماعی – بخش دوم


انواع کار آفرین:

این سوال که :( کار آفرین کیست؟) پیش از هر موضوع دیگر کار آفرین مورد بررسی قرار گرفته است . این در حالی است که شواهد چندی نشان می دهند که کارآفرینان به طور کلی ویژگیهای مشخصی دارند. مانند سطح بالای انگیزش به موفقیت مرکز کنترل درونی و تحمل ابهام . به نظر نمی رسد که این ویژگیها تنها ویژگی های یک کار آفرین باشند بله ممکن است به تشخیص مقوله های مختلف کارآفرینان کمک کند .برای مثال ( اسمیت و میلر ) کارآفرینان ماهر را از ( فرصت طلبان ) جدا می کنند و به این نکته توجه دارند که فرصت طلبان وفق پذیرند  و رشد محورتر هستند .در این جا چهار نوع از کار آفرینان مشخص می شوند که عبارتند از :

 

– کار آفرینانی که بر حرکتهای جسورانه تاکید می کنند و برای موفقیت بر انگیخته می شوند .

– کار آفرینانی که کسب و کارهایی حول فروشندگی و شبکه بندی ایجاد می کنند .

– کارآفرینانی که بر اختراع و نو آوری تاکید دارند.

– و آنهایی که برای قدرت برانگیخته می شوند و تمایل برای رهبری دارند .البته یک فرد ممکن است در بیش از یک مقوله قرار گیرد .

مدل مخاطره کار آفرین :

اینکه کار آفرین یک الگوی سرمایه گذاری در ذهن داشته باشد و بداند چه موقع یک کسب و کار یا مخاطره را شروع کند حائز اهمیت است.

اولین الگو یک مدل درآمدی است که در آن کار آفرین به کسب و کار یا مخاطره بر اساس جایگذین درآمد نگاه می کند . یعنی بعد از یک دوره شروع اولیه و در نظم کوتاه منطقی مخاطره جریان منظمی از درآمد را فراهم می آورد که استاندارد کار آفرین بسیار بالایی را حمایت می کند .

دومین  مورد  یک الگوی رشد است که در  آن  کار آفرین مخاطره  را  شبیه رشد بسیار بالای موجودی  می بیند که برخی پاداشهای اضافی را پرداخت می کند  اما کار آفرین کسب سرمایه عمده را در پنج سال یا بیشتر از آن تشخیص می دهد کارآفرین زمانی یک درآمد  پایین را می پذیرد که سرمایه گذاری مجدد به همان  اندازه  ممکن بوده و یا حتی سرمایه اضافی برای حمایت  از رشد اجتماعی صرف شود .اما این  مسیر  نتیجه  مهمی  را  که   کار  آفرین   تشخیص   می دهد  زمان مخاطره جویی عمومی یا خریداری سهام است .

سومین الگو کوتاه مدت است که یک الگو ی فرضی است و در آن کار آفرین به شکلی اساسی خواستار آغاز مخاطره و کار آیی در بازار است در این جا کالا یا محصول و خدمت فقط به بهترین پیشنهاد دهنده فروخته می شود . می توان این پدیده را با تعدادی از شرکتهای اینترنتی امروز ی تطبیق داد .

این مدلها همچنین اشارات ضمنی مهمی به چگونگی ایجاد کسب و کار و مخاطره دارد برای مثال کار آفرینان الگوی درآمد را اغلب در مراحل اولیه مخاطره یا سبک زندگی انواع کسب و کار ها به کار می گیرند .

آنها احتمالا بر پس انداز و بدهی و وام تاکید بسیاری دارند در حالی که افرادی که بر الگوی رشد تاکید می کنند مستعد افزایش کنترل بوده و بر شرکاء و برابری مالی صحه می گذارند و در مقابل افرادی که از یک الگوی فرضی استفاده می کنند  تمایل شدیدی به اجاره کردن و به دست آوردن منابع و بدون سپاری بخشهای اصلی کسب و کار دارد .

مفهوم کسب و کار نوآور :

کارآفرینی به طور کلی به معنی فرصت طلبی است یک فرصت می تواند به عنوان یک مجموعه مطلوب از شرایط ایجاد شده و یک نیاز یا تشریح یک مفهوم کسب و کار باشد .

مفهوم کسب و کار به سرمایه گذاری روی فرصتهای جدید به صورت عوامل بی نظیر یا نو آور اطلاق می شود . این خصوصیت می تواند در تولید یا ارائه خدمت در کسب و کار یا در برخی جنبه های عملیابی مخاطره جویی مانند روشهای توزیع یا رویکرد قیمت گذاری منعکس شود .

چارچوب انواع نو آوری :

– جدید بودن محصول یا خدمت در دنیا

– جدید بودن محصول یا خدمت در بازار کشور

– جدید بودن محصول یا خدمت موسسه در صورتی که حد اقل یک رقیب داشته باشد

– اضافه کردن به خط تولید محصول یا خدمت موسسه

– بهبود تولید و خدمت اصلاح شامل کار برد ویژگیهای جدید انتخاب یا تغییرات جدید

– کاربرد جدید از خدمت یا محصولات موجود شامل یه که گیری برایبخش جدیدی از بازار

– استقرار دوباره خدمت یا محصول موجود

– بهبود فرایندها که منجر به ایجاد ارزش برای مشتری شود افزایش بهره وری و کاهش هزینه شود

– اجرای سیستم یا رویه جدید

– ساختار یا شکل سازمانی جدید

– روش تولید جدید

– رویکرد فروش یا بازاریابی جدید

– برنامه حمایت از مشتری جدید

– کانال و روش توزیع جدید

– رویکرد استراتژیک جدید

– روش جدید تامین منابع مالی

– رویکرد جدید قیمت گذرای

– تکنیک جدید خرید

مفهوم سرمايه اجتماعي

مفهوم سرمايه اجتماعي در طي دهه 90 ميلادي به سمت مفاهيم سرمايه انساني و مالي پيش رفت . براساس نظر بورديه و واکون سرمايه اجتماعي يک امتياز فردي يا گروهي است. که از دسترسي به يک شبکه بادوام از روابط نهادي ( کم يا زياد) حاصل آمده است. در مقابل، کولمال عقيده دارد که اين مفهوم در رابطه ميان افراد جاي گرفته است و شامل وظايف و انتظارات و شبکه هاي ارتباطي و هنجارهاي اجتماعي آن ها مي شود. براي مثال مي توان به گرايش هاي بي اعتماد و سراسر اعتماد و يا اعتماد به خانواده در مقابل اعتماد به اجتماع اشاره کرد. سرمايه اجتماعي متنوع ترين نوع سرمايه مي باشد.

« کولمن» معتقد است که سرمايه اجتماعي يک پديده دروني است که در روابط اجتماعي نمود پيدا مي کند و در مقابل « فوکوياما» مي گويد سرمايه اجتماعي مفهومي کاملاً اجتماعي است و از اعتماد و همکاري ميان انسان ها ناشي مي شود.

« ولکاک» و « فدرک» و همکاران معتقدند که مفهوم سرمايه اجتماعي شامل دو بُعد متعادل مي باشد: اول، شفافيت ( سرمايه اجتماعي به دليل کانال هاي ارتباطي مختلفي که در اختيار دارد، مي تواند هزينه هاي مبادلاتي را در جامعه کاهش دهد) و دوم، پتانسيل عقلاني اگر به افزايش بازده صرفه جويي در مقياس در بخشي از اقتصاد کمک بسياري مي کند. به بيان بهتر، سرمايه اجتماعي براي کاهش سرعت بازده نزولي، کارآيي بسياري دارد. « پيتزا» و «جيورجي» دو مفهوم ديگر را به دو مورد قبلي اضافه مي کنند: الف) سرمايه اجتماعي حوزه عمل گسترده اي دارد و کمک زيادي به شکوفايي سرمايه انساني و مهارت هاي کار آفريني مي کند زيرا به وسيله آن مي توان هزينه هاي توليد خلاقانه را کاهش داد.

ممکن است جا به جايي فراواني ميان سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي وجود داشته ( به اين معنا که اين دو سرمايه به هم تبديل شوند و به طور خاص سرمايه اجتماعي به سرمايه اقتصادی تبديل گردد.)

بنابراين : اگر بپذيريم که سرمايه گذاري بر روي سرمايه اجتماعي دارد. آن گاه راه ديگري براي کند کردن فرايند بازده نزولي يافته ايم. بنابراين رشد اقتصادي و سرمايه اجتماعي نسبت مستقيمي با يکديگر دارند و انباشت سرمايه اجتماعي نقش سوخت را براي حرکت موتور رشد اقتصادي ايفا مي کند.

قضيه 1: سرمايه اجتماعي موتور محرکه رشد اقتصادي است.

قضيه 2: کار آفرين باعث تقويت سرمايه اجتماعي مي شود.

قضيه 3: کار آفرين تأثير مثبتي بر رشد اقتصادي دارد.

کارآفرینی اجتماعی

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اعتقاد دارد که در یک سطح کلان ( کارآفرینی سازنده و مفید اساس و بینایی برای رشد اقتصادی ایجاد اشتغال و نوآوری )کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک ابزار مفهومی برای تغییر های اجتماعی مورد توجه واقع شده است . بنابراین چون این مفهوم فرصتی برای تحول اجتماعی به وجود می آورد در هر بخش و در هر جامعه ای مورد توجه قرار می گیرد .

در زمینه کارآفرینی اجتماعی درک تعاریف هریک از سه بخشی که کار آفرینان می توانند در آنها فعالیت نمایند مهم می باشد . این سه بخش عبارتند از :

– بخش خصوصی : که از آن به عنوان بخش انتفاعی یا بخش سود آور یاد می شود . این بخش به مسائل اقتصادی که به فعالیتهای سود آور به منظور ایجاد دارایی برای مالکان و ذی نفعان یاسهام داران متمرکز است تاکید دارد .

 

– بخش عمومی : این بخش به وسیله حکومت کنترل می شود و بر اجرای سیاستهای حکومتی تاکید دارد .

– بخش داوطلبانه : از آن به عنوان  بخش سوم بخش اجتماعی بخش شهروندی یا بخش بدون سود نیز یاد می شود . آن یک بخش اقتصادی است که به فعالیتهای غیر انتفاعی گرایش دارد و به شدت بر حمایتهای داوطلبانه برای بقای خود متکی است . فلسفه وجودی سازمانها بر این بخش ماهیت ایثارگرانه آنها به جای تولید سود و افزایش ارزش سهام داران است .

سازمانهای غیر انتفاعی داوطلبانه به طور ویژه درگیر عملیات هماهنگی و جذب منابع هستند و بیشتر کار آنها میانجی گری است . البته این سازمانها به هماهنگی و حمایت سازمانهای غیر انتفاعی دیگر نیز کمک می کنند . چنین سازمانهایی به عنوان تسریع کننده (کاتالیزور) اساس یا منبع تخصص اطلاعات تحقیقات هستندبه کار گیری مدل برای تعریف مفهوم کار آفرینی اجتماعی به تبیین بیان درستی از آن کمک می کند. در این جا این مدل بیان می شود که به سه نوع متفاوت کارآفرینی می پردازد که عبارتند از:

کار آفرینی خصوصی، دولتی و اجتماعی

پروه های کارآفرینانه اجتماعی می توانند سهم مثبتی در توسعه اجتماع به طور موثر و مداوم داشته باشند . عواملی که در موثر بودن و موفقیت کارآفرینی اجتماعی سهم دارند عبارتند از : نوآوری و استفاده از تجربه های دست اول در راه تلاش برای تعقیر دادن ادراکات اجتماعی سنتها نگرشها و رفتارها .

جنبه های اثر گذار کار آفرینانه اجتماعی شامل تعقیرهایی در نگرشها و رفتار اجتماعات مجاور گسترش ایده کارآفرینی اجتماعی ایجاد اشتغال و اثر گذاری بر سیاست ملی است . همچنین عواملی که این اثرگذاری را تحت تاثیر قرار می دهند عبارتند از : شخصیت کار آفرین اجتماعی و منابع آماده شده ای همچون دانش نمونه ها یا الگوها مواد شبکه ها و ارتباطات و حمایت خانوادگی .

تداوم کار آفرینی اجتماعی از توانایی سازمان کارآفرینی اجتماعی برای جذب و تولید سرمایه ها و بودجه ها توانایی برای ایجاد شرکت توانایی در معرفی یک ساختار سازمانی موثر و توانایی برای جذب افراد و مهارتها متاثر می شود ( Thomas. 2004 )

تعاریفی از کارآفرینی اجتماعی :

کارآفرینی اجتماعی به عنوان کانون پژوهش آکادمیک و علمی سابقه نسبتا مختصر و کوتاهی دارد . خلاصه از ادبیات کارآفرینی اجتماعی در جدول 1 ارئه شده است که بعضی از آنها کار مقدم و محدوده ها را بیان می کند کار آفرینی اجتماعی ممکن است در پهنه ( صف ) وسیعی از اقتصاد فعالیتهای آموزشی و پرورشی پژوهش کمک های اجتماعی و رفاهی فعالیتهای اجتماعی و معنوی ارائه شود که به وسیله سازمانهای مختلف انجام می شود . ( leabder . 1997  ) با انعکاس این دامنه متنوع از فعالیتها محققان نسبت به مفهوم سازه کار آفرینی اجتماعی در بعضی از زمینه ها شامل بخش عمومی سازمانهای اجتماعی سازمانهای فعال در مسائل اجتماعی و موسسات خیریه تلاش کرده اند اکثریت ادبیات راجع به کارآفرینی اجتماعی در حدود قلمرو سازمانهای غیر دولتی غیر انتفاعی نمو یافته است .

بعضی محققان ( cook dodds smitchll. 2001. wallac . 1999 ) می گویند آن شرکتهای اجتماعی که فعالیت انتفاعی انجام می دهند در جهت حمایت از دیگر فعالیتهای غیر انتفاعی به نظر کار آفرینان اجتماعی می آیند . بعضی دیگر از محققان استدلال کرده اند آن سازمانهای انتفاعی که ممکن است فعالیت نو آورانه ای نسبت ایجاد سرمایه اجتماعی انجام دهند از لحاظ اجتماعی کار آفرینانه تصور می شوند ( Canadian centre for social entrepreneurship  )؛((2001 thompson alve.

با ایجاد وضوح روشن شدن موضوع تامسون (2002 ) کارآفرینی اجتماعی را شاید در نتیجه رخ دادن در کسب و کارهای در جستجوی سود که تا حدودی متعهد به انجام کار خوب در موسسات اجتماعی که برای هدف اجتماعی ولی همچون کسب و کار بازرگانی و در بخش غیر سود ده و داوطلبانه بر پا می شوند شناسایی کرد . اما او نتیجه گرفت دنیای نیرومند کارآفرین اجتماعی در بخش داوطلبانه می باشد ( NFP  )

در پیرو این بخش ما به طور خلاصه مفهومهای موجود از کارآفرینی اجتماعی را چنان که در حوزه های غالب شناسایی شده مطرح می کنیم این بخشها در حوزه های عمومی و غیر انتفاعی خصوصی واقع می شود. کارآفرینی در حوزه عمومی رهبری سازمانهای عمومی ( public ) یا توسعه خط مشی عمومی ( ملی ) را مطرح می کند ( e.g.king.s.roberts. 1987 ) محققان در این بخش استدلال کرده اند که کارآفرینان اجتماعی دارای ویژگی های چندگانه رهبری برای مثال اعتبار قابل توجه شخصی امانت و درستی و توانایی در ایجاد تعهد پیروان در پروژه ها به واسطه ایجاد شرایطی از ارزشهای مهم اجتماعی به جای شرایط کاملا اقتصادی می باشند ( borins 2000 lewis. 1980 waddock. Spost. 1991  ) پژوهش روی کارآفرینی اجتماعی در این بخش اساسا روی ایجاد ( سازه ) ظرفیتهای فردی و رهبری تصور شده است.

تعدادی از رویکرد ها نسبت به کارآفرینی اجتماعی در حوزه NFP   خصوصی ( بخشهای غیرانتفاعی خصوصی ) قرار می گیرد . در سازمانهای اجتماعی کار آفرینی اجتماعی به عنوان بازی کردن نقشی در ارتقائ شرایط زندگی افراد فقیر و محروم از مزایای اجتماعی و اقتصادی ( e . g . cornwall . 1998  ) و تسهیل توسعه جامعه شناخته شده است .

(Wallace. 1999 ) کارآفرینی اجتماعی در درون یک زمینه عملی ( رفتاری ) اجتماعی در شرایط رهبری تحریک کننده مربوط به حوزه بنگاه اجتماعی با هدف تعقیر دیده شده است در هر دو بعد از فضای بنگاه اجتماعی و در خط مشی عمومی به آن فضای ( سرمایه نیروی انسانی تجهیزات ) در یک بازار رقابتی نشان خوبی است که فعالیت پر ریسک ( فعالیت اقتصادی ) کاربرد پربارتری را از این منابع نسبت به آلترناتیویی که در حال رقابت در برابر اوست ارائه می دهد .

در باره جنبه تامین وجه کارآفرینان اجتماعی روشهای نو و ابتکاری را دنبال می کنند برای اطمینان یافتن از این که آیا فعالیت آنها قابلیت دست یابی به منابع را به همان اندازه خواهند داشت که این روشها در حال خلق ارزش اجتماعی هستند تعدادی از محققان به نقش نو آوری در سازمان کارآفرینانه اجنماعی اهمیت می دهند . ( borins. 2000 )

پرابهر ( prabhu . 1998  ) و سولیوان مورت رات آل ( 2003 ) سه فاکتور نو آورانه بیش فعالی و ریسک پذیری را ( ovingslevin . 1986  ) به عنوان مرکزی برای کارآفرینی اجتماعی شناسایی کرده اند . بعضی محققان از کارآفرینی اجنماعی به عنوان یک راه حل جزئی ( طرفدارانه ) در برابر نیاز ( ضرورت ) برای اصلاح بنیادی رفاه و کمکهای اجتماعی دفاع کرده اند به طوری که راهی به سوی جامعه شایسته و تقاضای دیگر به واسطه نو آوری های اجتماعی افراد متهور ایجاد شود ( leadbeater .1997. Thompson. 2002 ) حال آنکه این رویکرد توجه شایانی را به خود جلب کرده است ( این رویکرد ) همچنین نقدهایی چون تحلیل رویکرد بر اساس حقوق در خدمات اجتماعی را جذب کرده است (cook.dodds smitchell. 2002 ) این رویکردها مفاهیمی از کارآفرینی اجتماعی را در درون محدوده علم اقتصاد رفاه ( اقتصاد مبتنی بر رفاه و آسایش ) بیان می کنند .

بحث قبلی مشخص می کند که نارسایی اساسی در ادبیات کارآفرینی اجتماعی در حوزه های متفاوتی توسعه یافته است و منجر به فقدان رویکردی منسجم شده است. مهمترین موضوع این که ما فهمیدیم که رویکردها در مفهوم سازی کارآفرینی اجتماعی محیط رقابتی را به اندازه ای که موسسات اجتماعی فعالیت می کنند منعکس نمیکنند . برای مثال رویکردی که کارآفرینان اجتماعی را به عنوان یک نسل خاص از رهبران نشان می دهد ( dees. 1998b ) یا رویکردی که ویژگیهای شخصیتی را منعکس می کند( prabhu.1998.shqwetal.2001 ).

به ویژه چگونگی دست یافتن کارآفرینان اجتماعی به اهداف سازمانی خویش در کنار وضع ماموریت اجتماعی و کوشش برای کارآیی عملیاتی در حالی که به پویائی های محیطی پاسخ می دهند .

دیز ( 2001 ) بیان می کند که این یک اتفاق نیست که کارآفرینی اجتماعی در حال کسب توجهات زیادی در موقعی است که محیط رقابتی دستخوش تعقیر سریع می باشد و مرزهای سنتی بین بخشهای انتفاعی و غیر انتفاعی در حال تعقیر است .

راین ( 1999) دورنمای رقبانی جدیدی را برای NFPs به شکل بازاری شناسایی کرد که به انظباط عملکرد و ظرفیت سازمانی نسبت به وضعیت غیر انتفاعی و ماموریت پاداش می دهد .

سولیوان مورت ( 2003) همچنین تاثیر تعقیرات محیطی به همراه جهانی شدن رو به رشد ابتکار در بازسازی دولت و ورود فزاینده سازمانهای انتفاعی به طرف بازارهایی که به طور سنتی به وسیله موسسات غیر انتفاعی ارائه خدمت می شد را به عنوان زمینه ای برای کارآفرینی اجتماعی مطرح می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *