کارآفرینی اجتماعی – بخش اول


کارآفرینی اجتماعی – بخش اول

چكيده :

کارآفرینی به عنوان پدیده ای نو ظهور ، به تازگی در محافل علمی  ایران مطرح  شده است . احیای تحقیقات و عملیات  کارآفرینی در دنیا به  دهه 1980 میلادی باز می گردد؛ که آن را ” انقلاب کارآفرینانه ” نام گذاری کرده اند . ” جان تامپسون ” معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمان ها (دولتی ، خصوصی ، داوطلبانه و غیره ) با هر اندازه ( بزرگ ، متوسط و کوچک ) است ( تامپسون ، 1999، ص 281) .

این مقاله دیدگاهی از علم کارآفرینی، تحت عنوان ” کارآفرینی اجتماعی”  را به عنوان یک فرایند که تغییر اجتماعی را تسریع می کند و نیاز های مهم اجتماعی را مورد خطاب قرار می دهد ، مطرح می کند . کارآفرینی اجتماعی به عنوان مقوله ای متفاوت از دیگر اشکال کارآفرینی ، به طور نسبی در ارتفای ارزش های اجتماعی و توسعه در مقابل کسب ارزش اقتصادی ارجحیت بیشتری را کسب می کند . در اين مقاله  ابتدا مروري بر مفاهيم كلي كارآفريني خواهيم داشت سپس سرمايه اجتماعي، مفاهيمي از كارآفريني اجتماعي و چار چوب هاي نظري اين مقوله جديد ، جايگاه آن نسبت به ساير مقوله هاي كارآفريني ،ويژگي هاي رفتاري كارآفرینان اجتماعي  و در نهايت مدلي براي كارآفريني اجتماعي مطرح مي شود .

کلمات کلیدی :

کارآفرینی اجتماعی1؛سرمایه اجتماعی2؛سازمان های غیرانتفاعی3؛بخش داوطلبانه4؛کسب وکار نوآور5

مرور ادبیات و مقدمه :

مرور ادبیات این مقوله نشان می دهد که برای این موضوع هیچ چارچوب تئوریکی یکپارچه ای وجود ندارد . به ویژه ، مفهوم  سازی های اخیر با در نظر گرفتن ويژگي هاي واحد و يكسان از كارآفريني اجتماعي و زمينه اي كه در آن كار مي شود  شكست خورده است .سارمان هاي كارآفرين اجتماعي نيارمند هستند تا با فرهنگي بدست آمده در نوآور بودن ،. بيش فعال بودن و مديريت ريسك تطابق يابند ؛آن ها نيازمند هستند تا فنون تصميم بر مبناي برنامه ريزي پويا را براي بهبود مديريت در فعاليت هاي خويش توسعه دهند .كارآفرينان اجتماعي مي توانند در واقع رقابتي بودن خود را حفظ كنند در حالي كه هدف عالي اجتماعي خود را به اتمام برسانند .كارآفرينان اجتماعي همچون كارآفرينان تجاري بواسطه تركيبي از انگيزاننده ها، برانگيخته مي شوند .محرك هاي معمول شامل تمايل براي خود تكاملي، استقلال شغلي و فرصت هايي براي خلاقيت مي باشد .محرك هاي منحصر به فرد براي كارآفرينان اجتماعي شامل نوسازي فردي، جستجو براي حل مشكلات افراد  و تعهد به جامعه (  همچون  تعهد براي جامعه اي پايدار ) يا همبستگي در جامعه ( همچون مشاركت افراد در  مشكلات جامعه ) مي باشد .

1- Social Entrepreneurship

2- Social capital

3- Not- for- profit organizations (NFPs) or  Non-profit organizations(NPOs)

4- Voluntary section

5- Innovative business

در سالهای اخیر یک صعود ناگهانی از تمایل در کارآفرینی اجتماعی به وسیله چندین تعقیر اتفاق افتاده در محیط رقابتی که سازمانهای بدون سود با آن مواجه شده اند به وجود آمده است (NEPs) .

امروزه NFPs  در محیطی کاملا رقابتی قرار دارند که به وسیله نیازهای فزاینده در مجموع اهداف خویش ( اجتماع ) مشخص می شوند و عموما سرمایه گذاری (منابع تامین مالی ) محدودتری در محیط با رشد رقابت برای وام دهنده ها و امتیاز دهندگان وجود دارد . ابتکارات دولت نوآور دگرگون کرده است روابط بین دولت و NFPs را  و همچنین ایجاد کنندگان خدمات تجاری را به سمت بازارهایی که به طور سنتی به وسیله NFPs منحصرا خدمات ارائه می شد جلب و جذب کنند این مسئله آنهارا مجبور کرد که خودشان را برای موقعیت رقابتی در فعالیت خویش تطابق دهند برای تمرکز روز نتایج به وسیله سیاست دولت هدفگیری می شوند و به منظور پیگیری راههای نوآورند در ارائه ارزشهای برتر در جهت بازار هدف و تسخیر و کسب مزیتی رقابتی برای سازمانهای اجتماعی ( 2001 ) به آنها نیرو وارد کرد .

اما در حالی که ادبیات عمدتا در ده های محدود اخیر رشد کرده اند بحثی اساسی در زمینه مفهوم سازی کار آفرینی اجتماعی باقی می ماند کار آفرینی جتماعی به صورت پدیده ای باقی می ماند ولی مفهوم آن به خوبی تعریف نشده است .

اجماعی در حال پدیدار شده است . که ادراک کار آفرینی اجتماعی و کار آفرینان اجتماعی مهم است.این قضیه مورد اشاره قرار گرفته است که کار آفرینان اجتماعی رهبری متفاوت و نوآورانه در شرکتها و موسسات اجتماعی را مهیا می کنند. ( 1998 dees 1998 praphu )  آن همچنین پیشنهاد شده است که نتایج کارآفرینی اجتماعی در یک سازمان با کسب مزیتی رقابتی پایدار و پذیرش آن در جهت کسب ماموریت اجتماعی آن (اجتماعی اش) همراه است  ( weerawandena sull van most 2001).با نشان دادن این ربط ها می گوییم که کارآفرینی اجتماعی را می بایستی در درون محیط رقابتی تری که در آن فعالیت می کنند تصور کنیم .

مفاهیمی که در شرکتهای سود ده ( سود آور) نشات گرفته اند در صورت ایجاد بصیرتهای با ارزش نسبت به رفتار و سلوک کارآفرینانه خصوصیات موثر و بی نظیر NFPs  را محدود و کنترل نمی کنند به ویژه چنانچه NFPs کارآیی موثر را در خلال به دست آوردن ماموریت اجتماعی شان حفظ می کنند .

با این فرضیه شروع کردیم که همه NFPs از لحاظ اجتماعی کار آفرین نیستند. به طریقی مشابه همه کسب و کارهای در جهت سود آوری کار آفرینانه نیستند. ما گمان می کنیم که سازمانهایی که از لحاظ اجتماعی کارآفرینانه هستند ویژگیهای رفتاری معینی را در واکنش به محیط نشان می دهند .

این تصمیمات و بصیرت استراتژیک آنها می باشد که ایشان را از  همتایان NFP خویش تشخیص می دهیم. هدف تحقیق ما پیش بردن ( ارتقا) مفهوم سازی ساخت کارآفرینی اجتماعی مبنی بر پژوهشی تجربی به وسیله به کار بردن شیوه متد توری بیان شده می باشد .

این مطالعه می باید نشان می دهد که کارآفرینی اجتماعی ساخت چند بعدی کران دار می باشد که عمیقا در ماموریت ( اهداف عالی ) اجتماعی سازمان ریشه کرده  است و برای ثباتش از آن مشتق می شود .

و به شدت تحت تاثیر آن است و به وسیله پویاییهای محیطی شکل می گیرد . این مقاله با توجه به جزئیات ادبیات که اساس و بنیان را برای مطالعه آماده می کند پیش می رود ما بنا را بر این می نهیم که این ادبیات چند تکه شده است  و کمبودی در چارچوب توریکی مربوطه وجود دارد بنابر این در بازتاب نیاز برای التزام به پژوهش تجربی اساس را در سازمانهای کارآفرینانه اجتماعی بنا نهاده ایم .

مروری بر کارآفرینی

جان تامپسون  معتقد است که رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها ( دولتی خصوصی داوطلبانه و غیره…) با هر اندازه ( بزرگ متوسط و کوچک) است( تامپسون،1999)

تحقیقات و عملیات کارآفرینی به دهه 1980 میلادی باز می گردد که آن را دو انقلاب کارآفرینانه1 نام گذاری نموده اند و این انقلاب هنوز هم استمرار دارد و به ایجاد فضای باز اقتصادی در چین و ویتنام فروپاشی بلوک کمونیست در اروپا و اتحاد جماهیر شوروی کمک نموده است .سازمان های بین الدولی همچون سازمان ملل متحد در امر توسعه کارآفرینی درگیر شده اند و دولتهای مختلفی به ترقیب کار آفرینی در افراد جامعه پرداخته اند به عنوان نمونه در امریکا رشته های مختلف کارآفرینی ظهور نموده و دولت سنگاپور کارآفرینی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل در فرآیند رشد و توسعه اقتصاد ملی مورد شناسایی قرار داده است .

تلاشهای کار آفرینانه در آفریقای جنوبی هند اروپا روسیه ایرلند استرالیا و سایر کشور ها نیز بسیار چشمگیر بوده است .( هین چای کو 1996 . 13 )

کارآفرینی پدیده ای است که شرایط محیطی در آن تعین کننده است که  موریس2  و لوئیز3 بر این باورند که ترکیب زیرساخنهای محیطی درجه آشفتگی محیطی و تجربیات محیطی افراد جامعه بر سطح انگیزه کارآفرینانه جامعه تاثیر گذار است ( موریس و لوئیز 1995 . 35 ) تئوریهای جامعه شناسی کارآفرینی به بررسی این موضوع می پردازند که چگونه محیط بر کارآفرینی تاثیر گذار است ( هرلی 1999 . 56 ) طبق نظر  جفری تیمونز  آنچه در محیط مطلوب کارآفرینانه مورد نیاز است محیطی می باشد که ویژگیهای اجتماعی سیاسی و آموزشی را با هم ترکیب نماید به ویژه این محیط نیازمند فرهنگی است که برای کارآفرینی ارزش قائل می شود تحصیل اجباری است حکومت به طور جدی از علوم محض و کاربردی حمایت می کند کارآفرینی را با خط مشی روشنفکرانه پرورش می دهد و دانش آموزان نخبه را تربیت می کند ( الیسیون و مریسین 2000 . 62 )

1 .entrepreneurial revolution

2 . morris

3 . harieg

 

ورنون1  و  ورتزل2 بر این باورند که فرهنگ در توسعه کارآفرینی از جایگاه والایی برخردار است زیرا فرهنگ تعیین کننده نگرشهای افراد در جهت آغاز فعالیتهای کار آفرینی است( الیسون و مریسون،2000 . 51 ).

برای ایجاد یک فعالیت موفق ضروری است تا محیط کارآفرینانه در صنعت خویش را شناسایی کنیم .

انبوهی از مسیرهای کارآفرینانه وجود دارد تعدادی از محققان مسیرهای زیررا شناسایی   کرده اند :

1 – توسعه  کسب و کارهای خانگی

2- حرکت در جهت ارائه خدمات اطلاعاتی

3 – افزایش برون سپاری

4 – ایجاد اتحادهای استراتژیک جدید

5 – حرکت به سوی جهانی شدن

6 – عدم استخدام های جدید در راستای توسعه کار آفرینی

7 – بازسازی کسب و کارهای آغاز شده

8 – افزایش کسب و کارهای با مالکیت زنان و اقلیت ها

9 – توسعه کسب و کار های با اهداف غیر انتفاعی و توسع کار آفرینی اجتماعی

 

 

1 . Vernon

2 . wortzel

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *