شبکه‌سازی دانشگاهی


گزارشی که ارائه کرده‌ام، بیشتر در مورد اتفاقاتی است که شدنی است، نه اتفاقاتی که شدنی نیست. شبکه علمی ایران توانست در یک پروژه علمی در جهان از میان ۱۱۰ پروژه از ۹۷ کشور دنیا جایزه سازمان ملل را از آن خود کند. ماجرا این بود که شبکه علمی در یک اپراتوری که قرار است برای دانشگاه‌های کشور سرویس ارائه دهد نگاهش را به مفهومی به نام زیست‌بوم اقتصاد علم توسعه داده است. اما چرا زیست‌بوم اقتصاد علم؟ چون اساسا از نگاه پروژه شبکه علمی، شبکه علمی کشور می‌تواند GDP ایران را تحت‌تاثیر قرار دهد، به شرط آنکه همه در آن شرکت و فعالیت داشته باشند.
در فاز اول و براساس تعهدی که این پروژه بر عهده داشت در زیست‌بوم شعاع فرآیند B۲B آن آغاز شد. فرآیند B۲B برای اینکه اتصالات میان مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی و حوزه‌های علمیه و کتابخانه‌ها و شاید در آینده مدارس را در این زیست‌بوم جدید ایجاد کند، به واسطه یک شرکت مشخص شکل گرفت. چیزی که بیشتر شبکه‌سازی با تم تکنولوژی است. اما در نگاه دوم نگاه B۲C است که پژوهشگران، دانشجویان، طلاب، اساتید و فارغ‌التحصیلان و بعدا دانش‌آموزان و عموم دانش‌پذیران وارد این چرخه می‌شوند که می‌تواند محتوای دانش کشور را با ارائه مفاهیم تغییر دهد. بنابراین در گام اول یک زیرساخت فیزیکی در مقام یک برنامه نقشه‌راه که نیاز بود، شکل گرفت. اما پرسش اینجاست که این زیرساخت فیزیکی چرا مجددا ایجاد شد؟ به‌خاطر اینکه در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی به یک مدل ارتباطی که در ایران به‌طور کم و بیش وجود نداشت، نیاز داشتیم. بعد از آن برای ایجاد یک فرآیند مرکز داده قابل استفاده برای دانشگاهیان اقدام شد. در واقع هدف‌گذاری این مرکز داده این بود که تمام مراکز در این دو لایه عملیات به هم وصل شوند که امکان و اختیار مربوط به عملیات دو لایه را در اختیار کل افراد قرار دهد. همچنین در لایه بالاتر دو سامانه اصلی پدید آمد که این دو سامانه بسیار مهم هستند، یکی سامانه ارتباط‌سنجی و حسابرسی و دیگری هم سامانه‌ای با دغدغه موضوع کپی رایت است که در حوزه تولید علم و فنون بسیار مطرح است. بنابراین به‌صورت یک عملیات مشخص این دو سامانه ایجاد شد. البته مساله اعتبارسنجی در این رهگذر و مسیر بسیار حیاتی و مهم بود. روی این شبکه سامانه‌های متمرکز اصلی که در واقع زیرساخت دانشگاهی کشور هستند، قرار دارد و دانشجو می‌تواند کاملا به‌صورت الکترونیکی همه فرآیندهای خود را انجام دهد. سامانه‌های مزبور سامانه‌هایی هستند که خدمات پرداخت را در خود جای می‌دهند، فرآیند دیجیتال را سازماندهی می‌کنند و تمام خدمات و برنامه‌های در دوران تحصیل که به آن نیاز دارند، روی این پلت‌فرم در اختیار اعضا قرار می‌گیرد. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی که متاثر از بازگشت تحریم‌ها در حوزه سرمایه‌گذاری و هزینه وجود داشت و دارد، تامین ارز در کشور بود. در واقع ارزی که خریداری می‌شود، به‌صورت جزیره‌ای است و کل فضای دانشجویی کشور نمی‌توانند از آن استفاده کنند. البته می‌شود این رمزارزهای دیجیتال را به‌صورت مشخص در یک مجموعه و براساس نیاز مخصوصا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) دسته‌بندی کرد و هزینه‌ها را کاهش داد. ضمن اینکه در حالت آموزش این مشکل را داریم که این بودجه‌ها به همه دانشگاه‌های کشور نمی‌رسد و فقط به چند دانشگاه بزرگ می‌رسد و عملا تنها هزینه ناپایدار را به دنبال داشت. این فرآیندی است که به‌صورت یک زیست‌بوم دارد تشکیل می‌شود زیست‌بومی که موجب می‌شود تا ما کل فرآیند دانشجویی کشور را به‌صورت الکترونیکی در اختیار داشته باشیم. ضمن اینکه این فرآیند می‌تواند برای بدنه تولید درآمد نیز داشته باشد. تقریبا یک سال و نیم اخیر که ما درگیر این پروژه هستیم یکی از دغدغه‌های بزرگ همین مساله درآمدزایی است. اغلب دانشگاه‌ها فکر می‌کنند درآمدزایی ناپسند است، درحالی‌که یکی از وظایف دانشگاه در حوزه تولید درآمد است. اگر به ردیف بودجه دانشگاه‌های بزرگ جهان نگاهی بیندازیم، بخش اعظمی از آنها ردیف درآمدزایی دارند اما دانشگاه‌های ما به بودجه‌های دولتی وابسته شده‌اند. ما با زیست‌بوم اقتصاد علم امیدواریم بتوانیم بخشی از پروسه الکترونیکی کردن شهروند دانشجویان را با موفقیت انجام دهیم و همانند آنچه در جهان رخ داده با درک تاثیر اهمیت این مساله روی تولید ناخالص داخلی کشورها این کار را با موفقیت در کشورمان به انجام برسانیم.

محمدحسن مقدم‌فرمدیر اجرایی شبکه علمی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *