حقوق بشردوستانه درآینه قرآن و سنت (عبد الرئوف عالمی)
حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی در آینه قرآن و سنت
حجت الاسلام عبدالرؤوف عالمی
مقدمه
اسلام در عین اینکه انسان را به عنوان خلیفه خدا در زمین، گوهر مکرم هستی و مسجود ملائکه معرفی می کند، تمام انسانها را با هم برابر و برادر می داند و می فرماید: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا».
مردم ! ما شما را از یک مرد (آدم) و یک زن (حواء) افریدیم و شما را دسته دسته قرار دادیم، تا همدیگر را بشناسید. یعنی تفاوتهای خاکی و خونی در جهان، فقط اماره شناسائی است نه مایه برتری بلکه: «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» ؛ مکرمتر در نزد خداوند کسی است که تقوای بیشتری داشته باشد.
پریدن از سکوی خاک تا قله کرامت، تنها با سرمایه تقوا میسر می شود، نه چیز دیگر، چون تقوا اساس و میزان برتری است و انسان زمانی به کرامت نزدیک می شود که در اندیشه و عمل تقوای الهی را وظیفه خود بداند، چه در شرایط صلح و چه در زمان جنگ، قرآن کریم و پیامبر اعظم، برای دست یافتن بشر به سرمایه تقوا، حتی برای برخورد با دشمن جان انسان نیز، ادبیاتی وضع کرده اند که امروزه به نام حقوق بشردوستانه بینالمللی یاد می گردد و اینک فشرده ترین مبانی نظری و فروع عملی حقوق بشردوستانه بینالملل اسلامی را بررسی می کنیم:
حقوق بشر دوستانه بینالملل
عبارت از حقوقی است که در مورد مخاصمات مسلحانه بینالمللی و غیر بینالمللی برای محدود ساختن آثار مخرب جنگ اجرا می¬شود.
ماهیت جنگ از نظر اسلام
جنگ با مفهوم متعارف خود در متون اسلامی وجود ندارد. زیربنای سیاست خارجی اسلام؛ رساندن پیام وحی به همه ملتهای جهان است. قرآن میفرماید: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن» بخوانید به سوی پروردگار خود با برهان و موعظه نیکو و گفتگوهای ادیبانه. و برای اجرای دعوت مذکور دو مسیر تعیین شده است:
1- از طریق دیپلماسی مانند: فرستادن دعوتنامه و سفراء به سوی ملتها جهان، چنانچه پیامبر اعظم در برابر امپراطوران روم، فارس، حبشه و مصر انجام داد.
2- از طریق جهاد آزادی بخش که قرآن میفرماید: «و جاهدوا فی الله حق جهاده»
در راه خدا جهاد شایسته انجام دهید. جهاد آزادی بخش با شرایط خاص برای نجات تودهها از مظالم استکبار تشریع شده است نه برای تجاوز به حریم ملتهای دیگر. چنانچه با درخواست ملت اسپانیا به واسطه (کنت ژولیان) سپاه اسلام به فرماندهی طارق ابن زیاد با راهنمایی و حتی کشتی اهدایی کنت ژولیان از تنگه طارق عبور کرده وارد اسپانیا شدند و مردم آن سامان را از شر حکام (گوتها) نجات دادند.
چون فطرت بشر تشنه اسلام و توحید است نیاز به پیکار مسلحانه ندارد. چنانچه کشورهای پهناور مانند شرق آسیا که قدم مجاهد مسلمان به آنجاها نرسیده ولی با مطالعه پیام الهی اسلام را پذیرفتهاند. (ولتر) میگوید: آیین محمد (ص) چنان خردمندانه است که برای تبلیغ آن هیچ نیازی به جبر و قهر نیست، کافی است اصول آن را به مردم بفهمانند. اصول دین محمد (ص) چنان با عقل سازگار است که در مدت کمتر از پنجاه سال در قلب نیمی از مردم روی زمین جا گرفت.
برنارد شاو میگوید: من چنین پیشبینی میکنم که ایمان محمد (ص) مورد قبول اروپای فردا خواهد بود. بنابراین جنگ در اسلام صبغه جهاد و ماهیت دفاعی دارد که از هر نظر موجه است.
دلایل مشروعیت دفاع:
1- از نظر تکوین، خداوند در تمام پدیدهها خاصیت و نیروی دفاع را به ودیعه گذاشته است که در موجودات بیجان به شکل واکنش ساده و در جانداران بر حسب وجودشان به شکل قوه قهریه در انسان، شاخ و مانند آن در حیوانات و خار در پیرامون گلها تجلی نموده است.
2- از نظر اعتبار و قرارداد منشور ملل متحد در فصل هفت ماده (51) دفاع را حق ذاتی فرد و اجتماع دانسته است. هر ذاتی شی جزء لاینفک ماهیت شیء است، پس دفاع جزء ماهیت فرد و اجتماع است.
3- از نظر عرف و سیره عقلا هر انسان نرمال دفاع را حق مسلم خود میداند.
4- از نظر تشریع قرآن میفرماید: «و قاتلوهم حتی لایکون فتنه»؛ دفاع کنید تا دامن فتنه تجاوزگران برچیده شود.
اسلام برای این دفاع مقدس نیز اصول و قواعدی وضع کرده است که در دست بررسی است.
اصول حقوق بشر دوستانه بین الملل اسلامی
از نظر قرآن حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی بر این سه اصل بنا یافته است:
1 ـ نفی تجاوز؛ یعنی تجاوز به آب، خاک، هوا و حیثیت مادی و معنوی دیگران در اسلام ممنوع است. و جهاد اسلامی امروز صبغه دفاعی دارد. و جنگ دفاعی طبیعتاً مشروع میباشد. چنانچه قرآن فرموده است: «لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین»؛ به حریم کسی تجاوز نکنید. که خداوند تجاوزگران را دوست ندارد.
2 ـ تفکیک اهداف نظامی از هدفهای غیر نظامی؛ یعنی حمله زمینی، هوایی و دریایی، باید در دایره اهداف استراتژیک دشمن متمرکز گردد. و الا حمله کور کورانه یا استفاده از ابزاری که نشانهگیری آنها بر اهداف نظامی دقیق نیست مانند: بمباران، موشک باران وریختن فراوردهای شیمیایی بر سر دشمن حرام است. قرآن می¬فرماید: و «قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم» تنها با کسانی قتال کنید که با شما می¬جنگند.
3 ـ حاکمیت منطق بر اسلحه و احساسات الزامی است. یعنی کشتار افراد غیر نظامی و تخریب تاسیسات عام المنفعه مانند بیمارستانها، اماکن فرهنگی، عبادتگاهها، پل¬های ارتباطی و سدها و کشتزارها، تاسیسات و اماکن غیر نظامی به بهانه ضرورت نظامی قطعاً ممنوع است بدلیل فلسفه و حکمت تفکیک که واجب است مبارزین مسلمان، به مرحله اجرا بگذارند و تقوای الهی را جامه عمل بپوشانند.
تطبیق اصول حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی در مرحله تطبیق وتفریع
برای تطبیق اصول حقوق بشر دوستانه اسلامی بر مصادیق و موضوعات خارجی، در سنت حضرت پیامبر- صلی الله علیه و آله – و امامان معصوم شیعه، مسائل گسترده مطرح و بیان شده است که استقصای آن از عهده یک مقاله و کتاب بیرون است، بنابراین نمونه¬هایی از حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی را طی پنج دسته، دسته بندی و بررسی می¬کنیم:
دسته اول حقوق بشر دوستانه اسلامی و اهداف نظامی دشمن
1 ـ مبارزین مسلمان ابتدا باید نیروهای دشمن را به اسلام، صلح و پرهیز از خونریزی دعوت نمایند. علی – علیه السلام – می¬فرماید: «بعثنی رسول الله علیه السلام الی الیمن و قال لی یا علی لا تقاتلن احداً حتی تدعوه و ایّم الله لان یهدی الله علی یدیدک رجلا خیر لک مما طلعت علیه الشمس و غربت.»
پیامبر اعظم مرا به یمن فرستاد و فرمود علی! نباید پیش از دعوت با احدی بجنگی، قسم به خدا اگر یک نفر را خداوند بدست تو هدایت کند، بهتر است برایت از تمام آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب می¬کند.
2 ـ پیشدستی در جنگ ممنوع است علی(ع) به سپاهیانش دستور داد: «لا تقاتلوهم حتی یبدوکم»؛ بگذارید دشمن آغاز گر جنگ باشد.
3 ـ باران حکمت و عفت از زبان بردشمن ببارید، ناسزا به دشمن نگوئید. امیرالمؤمنین(ع) به سپاهیانش سفارش می¬کرد: «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین» دوست ندارم به دشمن ناسزا بگوئید بلکه دشمن را باید به گمراهی و تجاوزش متوجه بسازید.
5 ـ شبیخون نزنید. بیت رسول الله (ص) «عدوا قط لیلا» رسول خدا (ص) هرگز به دشمن شبیخون نمی¬زد.
6ـ استعمال ابزار و فرآورده¬های سمی و شیمیایی، در زمین، آب و هوا ممنوع است. «ان رسول الله (ص) نهی ان یلقی السم فی بلاد المشرکین»؛ پیامبر اعظم از استعمال سمیات بر دشمن نهی فرموده است.
7 ـ مثله کردن و قطع اعضای کشته¬های دشمن ممنوع است. علی (ع) در وصیت خود به هر دو فرزندش فرمود: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: «ایاکم و المثله و لوبالکلب العقور» از مثله کردن بپرهیزید اگر چه نسبت به سگ گزنده باشد.
دشمن را در محاصره اقتصادی قرار ندهید؛ زیرا حضرت پیامبر(ص) ثمامه را از محاصره اقتصادی مردم مکه منع فرمودند. چنانچه در جنگ احزاب لشکر دشمن بیست وچند روز، در پشت خندق مدینه اردو زده بودند، مسلمانان (که اهل منطقه بودند) آب و راه انتقال مواد غذائی را برآنان نبستند. از استعمال مستقیم و غیرمستقیم سمّیات پرهیز نمودند، شبیه خون نزدند. تا جنگ را شخصی بنام عمروبن عبدود با چهار نفرهمراهان خود، با حمله و عبور از خندق آغاز کردند. علی (ع) برای دفاع در مقابل آنان قرارگرفت. و به عمرو گفت : تو با خدایت عهد داشتی، که هرگاه یک مرد قریشی دو چیز از تو بخواهد یک مورد آن را قبول میکنی. عمرو گفت: بلی. علی (ع) فرمود: پس من تو را به سوی خدا و رسول او و دین اسلام دعوت میکنم. گفت: به اینها نیاز ندارم. علی (ع) گفت پس پیاده شو! که من پیادهام. عمرو ناراحت از اسب پیاده شد، اول اسبش را پی کرد بعد با شمشیر بر علی (ع) حمله برد در نتیجه عمرو با نوفل کشته شدند و همراهانشان فرار کردند. وابستگان عمرو و نوفل پیشنهاد کردند: هردو جنازه را به ما بفروشید. پیامبر اعظم (ص) فرمود: ما به جنازهها وقیمت آنها نیاز نداریم و هردو جنازه را تحویل داد. درحالیکه جز صدمات جنگ هیچ گونه بی حرمتی نسبت به آنها نشده بود. خواهر عمرو وقتی چنین دید خطاب به جنازه گفت: عمرو! برتو گریه نمیکنم زیراقاتلت مکرّمترین مرد جهان بوده که با تو جوانمردانه جنگیده است.
دسته دوم: حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی و اهداف غیر نظامی دشمن
1 ـ نهی از کشتن سالمندان و زمین گیران، زنان و کودکان: زیرا حضرت پیامبر (ص) هنگام اعزام لشکر سفارش می¬فرمودند: «لا تقتلوا شیخاً فانیاً و لا صبیاً و لا امرأه» پیران، کودکان و زنان را نکشید.
2 ـ نهی ازکشتن کسی که اسلحه بر زمین می¬گذارد، فرار می¬کند یا به نحوی ازجنگ دست می¬کشد: علی(ع) به لشکرش سفارش می¬کرد «فلا تقتلوا مدبرین» کسی را که از جنگ دست برداشته نکشید.
3 ـ الزام به مدارا و رفتار محترمانه با زنان. علی(ع) فرمود: «لاتهیجوا النساء و ان شتمن اعراضکم» زنان را نیازارید اگر چه به شما و رهبران شما ناسزا بگویند.
4 ـ نهی از کشتن مجروحان: علی(ع) فرمود: «لاتجهزوا علی جریح» زخمی دشمن را نکشید.
5 ـ نهی از جدا کردن کودکان از مادرشان رسول خدا (ص) فرمود: من فرق بین والده و ولدها فرق الله بینه و بین احبته یوم القیامه کسی که کودکان را از مادرشان جدا کند در قیامت از دوستان خود جدا می¬شود.
6 ـ نهی از قطع درختان خرما
7 ـ نهی از ویران کردن شهرها و آبادیها
8 ـ نهی از قطع درختان ثمردار
9 ـ نهی از سیاست زمین سوزاندن و آتش زدن مزارع. پیامبر اعظم فرمود: «لا تحرقوا النخل و لاتغرقوه بالماء و لا تقطعوا الشجره المثمره و لا تحرقوا ذرعاً.»
نخلها را نسوزانید، با آب غرقشان نکنید، درختان ثمردار را قطع نکنید و مزارع را آتش نزنید.
10 ـ نهی از کشتن دامهای اهلی دشمن جز برای ضرورت غذا. «نهی النبی(ص) عن ذبیح الحیوان لغیر مالکه» دام¬های دشمن را جز برای ضرورت نکشید. چناچه در سال هشتم هـجری فتح مکه نصیب مسلمانان شد لشکر اسلام با تدابیر شخص پیامبر اعظم (ص) وارد شهر مکه شدند که به هیچ مورد از اهداف غیر نظامی آسیب نرسید و به سالمندان، زنان، اطفال، شهرها، زراعت، اموال، دامها و محیط زیست متعرض نشدند. حتی هند جگرخوار (که جگر حمزه سید الشهدا عمّ پیامبر(ص) را درغزوه احد مکیده بود) زنده اسیرش کردند. پیامبر رحمت او را نیز بخشید وآزادش کرد. فراریان را مانند: عکرمه بن ابوجهل تأمین دادند و حضرت پیامبر (ص) در پایان سخنرانی خود در جمع اسیران مکّی نظر خواهی کردند: که ای اهل مکه! عملکرد ما و ارتش اسلام نسبت به شما در این جنگ چگونه بود؟ همه گفتند برادرانه و پر کرامت بود. آنگاه فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقاء»؛ بروید همه شما آزادید. اهل مکه بعد از آزاد شدن و رفتار کریمانه ارتش پیروز اسلام فوج فوج و دسته دسته به دین اسلام مشرف شدند.
دسته سوم: امان خواهان و حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی
1 ـ هر فرد دشمن درخواست امان کند به آغوش باز بپذیرید قرآن می¬فرماید: «و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه ما منه» هر فرد دشمن درخواست امان کند بپذیرید تا کلام خدا و دعوت اسلام را بشنود، سپس تا مأمنش برسانید، حضرت پیامبر فرمود:
«فان تبعکم فاخوکم فی الدین و ان ابی فابلغوه ما منه و استعینوا بالله علیه»
دشمنی که امان می¬گیرد اگر اسلام آورد برادر دینی شماست و اگر بر کفر خود باقی ماند به وطنش برسانید و درباره او از خداوند یاری بجوئید.
2 ـ امان دادن به افراد دشمن منحصر به شخص خاصی نیست. پیامبر اعظم فرمود: «و یسعی بذمتهم ادناهم»
اگر افراد عادی مسلمانان به دشمن امان بدهد، بر رؤسای مسلمین واجب است آن را قبول و رعایت کنند.
3 ـ خیانت به دشمن بعد از امان دادن شدیداً ممنوع است. امام باقر(ع) فرمود: «ما من رجل آمن رجلا علی ذمه ثم قتله الاجاء یوم القیامه یحمل لواء الغدر» هر کس دشمن مستامن را بعد از امان دادن بکشد در قیامت به صفت پرچمدار خیانت محشور میشود.
در زمان فتح مکه در سال هشتم هجری، بعد از امان دادن و آزاد ساختن اسرای احزاب عرب، حضرت پیامبر (ص) عدهای را مامور ساختند تا پیام اسلام و فتح مکه را به اطراف و نواحی مکه برسانند. از جمله خالد بن ولید بر طایفه بنی جزیمه وارد شد. چون خالد با بنی جزیمه از زمان جاهلیت، سابقه بدی داشت لذا خالد، بنی جزیمه را با اطلاع دادن از فتح مکه و برقراری صلح فریب داد. عده زیادی از مردان بنی جزیمه را کشت، خسارات مالی و جانی فراوان به بار آورد. وقتی که حضرت پیامبر (ص) از ماجرا با خبر شد، دستان مبارک به سوی آسمان بلند نموده سه بار از کار خالد بیزاری جست، بعد حضرت علی (ع) را با مبلغ هنگفتی برای بازرسی اوضاع به سوی بنی جزیمه فرستاد. حضرت علی (ع) وقتی به آنجا رسید دیه همه کشتهها و خسارات وارده را پرداخت نمود حتی قیمت کاسه آبخوری سگهایشان را نیز پرداخت نمودند.
چنانچه در امان نامه دولت اسلامی برای مردم الیاء، لد و فلسطین میخوانیم : این امانی است که دولت اسلام به شما میدهد : جان شما و تمام اقشار ملت شما در امان هستند، مال، خانه و تمام مایملک شما در امان است، کنیسهها، کلیساها و صلیبهای شما در امان است کسی حق ندارد آنها را خراب کند. یا در حریم اطراف آنها تصرف نماید، در انجام مراسم مذهبی خود آزاد هستید و کسی شما را در امر دین مجبور نمی کند، مردم الیاء، لد و فلسطین باید مانند مدرس شام مالیه اسلامی را بپردازند این صلح و امان ادامه داشت تا فلسطین بدست رومیها ویران شد.
دسته چهارم: اسیران و حقوق بشر دوستانه بینالمللی اسلام
1ـ هر اسیری اسلام اختیار کند، خونش مانند مسلمانان محترم است. امام سجاد(ع) فرمود: «الاسیر اذا اسلم فقد حقن دمه» اسیر اگر اسلام اختیار کند خونش محترم است.
2 ـ دست اسیر را نبندید و اسیر را نزنید چون رسول خدا (ص) لشکر را از آن منع کرده است.
3 ـ غذا دادن و خوشرفتاری با اسیران واجب است. علی(ع) می¬فرماید: «اطعام الاسیر و الاحسان الیه حق واجب» اطعام و احسان نسبت به اسیر حق و واجب است.
4 ـ اسیران را از گرما و سرما محافظت نموده با نرم خوئی رفتار نمائید. امام صادق (ع) می¬فرماید: «و یظل و یرفق الیه کافراً کان اوغیره» اسیر را باید از گرما به سایه جای داده و با نرم خوئی رفتار نماید اگر چه کافر باشد یا از ملیت دیگر.
5 ـ سیاست نهایی در مورد اسیران از شؤون ولی امر مسلمین است که قرآن می¬فرماید: «و امّا مَنّاً بَعدُ واِمَا فِداءً»
تصمیم نهایی با فرمانده کل قوا است، که بی¬قید و شرط یا به صورت مشروط آزاد میکند.
6 ـ قرآن رفتار مؤمنین را با اسیران چنین می¬ستاید: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً»
مومنین غذای مورد احتیاج خود را برای جلب رضای خدا به اسیران می¬دهند. چنانچه برای ابن ملجم که قاتل امیر المومنین (ع) بود به دستور آن حضرت غذای مطبوع، فرش و بستر مناسب میدادند. از شیری که امیر مومنان استفاده میکرد نصف شیر را خودش به قاتل خود میداد.
دسته پنجم آتش بس و دیپلماسی در حقوق بشر دوستانه بین الملل اسلامی
پیامبر اعظم می¬فرماید: «صلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام»
اصلاح بین مردم از همه نمازها و روزه¬ها برتر است. بنابراین:
1 ـ دعوت به اسلام و صلح و پرهیز از خونریزی و آثار ویرانگر جنگ، اولین پیشکش لشکر اسلام برای دشمن است چنانچه ذکر شد.
2 ـ پیشنهاد صلح و آتش بس دشمن را قبول نمائید قرآن می¬فرماید: «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها» اگر دشمن پیشنهاد صلح داد، قبول نمائید.
3 ـ ترک مخاصمه و رفتن به سوی دیپلماسی، انتخاب خدای است. علی(ع) به استاندارش مالک اشتر نوشت: «و لا تدفعن صلحاً دعاک الیه عدوک و لله فیه رضی. »
صلحی را که از جانب دشمن پیشنهاد می¬شود و رضای خداوند در آن است رد نکنید.
4 ـ وفای به عهد و مقتضای پیمان واجب است. قرآن می¬فرماید: «و اوفوا بالعقود» به عهد خود وفادار باشید. علی(ع) برای مالک نوشت: «و اجعل نفسک دون ما اعطیت» جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده. یعنی تا جان در بدن دارید پیمان¬تان را نشکنید مگر اینکه دشمن خیانت نماید. چنانچه پیامبر اسلام قبل از هرچیز باب گفتگو را با تمام ملتها باز نموده ندای توحید سر میدهد: «یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله.» ای کسانی که اهل کتاب ( مسیحی، کلیمی و زرتشتی) هستید بیایید به هسته اصلی صلح و وحدت تمسک نمائیم وآن این است، که جز خدا را نپرستیم. همچنین مکاتبات سیاسی و صلحهای بیشماری با ملتهای مختلف منعقد ساخت؛ مانند: صلح با یهودان خیبر، مسیحیان نجران، زردشتیان بحرین؛ ایشان به صدور دعوت نامه برای سران کشورهای جهان نیز اقدام فرمودند.
ضمانت اجرائی حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی
حقوق به خودی خود اجرا نمیشود. عاملی میخواهد که اجرای آن را به عهده بگیرد. در دین اسلام ایمان به خداوند به عنوان مبدأ هستی و قاضی در روز جزا، و ایمان به قیامت به عنوان روز کیفر و پاداش در دادگاه عدل الهی، قویترین ضامن اجرا است، که انسان را متعهد میسازد تا به دستورات دین و پیامبر اسلام عمل نماید. با اجتناب از ظلم و رذایل و نزدیک شدن به عدالت و فضائل، خود را تزکیه نماید که: «قد افلح من زکیها» رستگار کسی است که خود را از آلودگیها پاکیزه نماید، اینجا است که مهار نمودن احساسات و کنترل عواطف، حتی در میدان جنگ آسان میشود. سرباز مسلمان خود را مسئول میداند که حتی در برابر دشمن برخورد کریمانه داشته باشد. «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» چون مکرمترین انسان در نزد خدا (ج) با تقواترین انسان است. در عین جنگیدن به تزکیه نفس پرداخته، حقوق بشردوستانه بینالملل اسلامی را رعایت نماید، تا با استعانت از تقوا از سکوی طبیعت به قله کرامت نائل گردد.
نتیجه
از بزرگترین افتخارات مسلمانان یکی آن است، که دینشان حدود پیکار نظامی و دفاع مشروع را به صراحت تام و دقت کامل مشخص کرده، و آن را از جنگی ناشی از تجاوز به حریم ارضی، دریایی و هوایی دیگران مجزا نموده است. طی مباحث گذشته روشن شد که اسلام دشمن را به عنوان انسانی میشناسد، که حتی در سنگر میتواند، ندای وجدان و فطرت پاک انسانی را اجابت کند. مانند حربن یزید ریاحی در گرما گرم هنگامه عاشورا هدایت شود، از این جهت سخن اولش با دشمن دعوت به اسلام و برقراری صلح است: لذا هشدار میدهد: «من قتل نفساً بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا» . هرکس یک نفر را بدون موجب شرعی بکشد چنان است که همه بشریت را کشته باشد همچنین کسی که یک نفر را نجات میدهد چنان است که تمام انسانها را نجات داده است. عملکرد کمیته صلیب سرخ و هلال احمر زمانی معنی پیدا میکند که این بنمایه قرآنی را به همراه داشته باشد.
زیرا!
حقوق بشردوستانه بینالملل اسلامی، فرآورده قراردادهای سیاسی دیپلماتها، یا محصول کنوانسیونها، اکادمیسینها و تئوریسینهای شرق و غرب نیست، که صرفاً وجود اعتباری داشته باشد و تردستان دنیای سیاست بتوانند آن را با حیلههای دیپلماتیک نقض کنند. بلکه حقوق بشر دوستانه بینالملل اسلامی هدیهی وحی است که در جان و ایمان مسلمانان ریشه دارد. فراتر از مرزهای زمان، مکان، رنگ و خون همیشه ثابت است، چون بخشی از دین خدا است با فطرت بشر آشنا و هماهنگ است، برای هر انسان گوارا است. مردم دنیا دیر یا زود به این حقیقت میرسند که اسلام به دنبال انسان سازی است نه انسان کشی. چنانچه جنگ حزب الله لبنان و اسرائیل نشان داد که فطرت بشر تشنه حقیقت است. دیدیم که افسونگران هلوکاست مهار زمامداران غرب را به میخ صهیونیزم گره زده. ولی تودههای میلیونی مردم کره زمین با اختلاف در عقاید، ملیت، رنگ و زبانی که داشتند به صورت خودجوش به خیابانها ریختند و از حزبالله حمایت کردند. به سزای این بازتاب گسترده و شفاف جنگ لبنان هیچ توجیهی منطقی نیست. جز اینکه بگوییم دفاع حزب الله هماهنگ با خواست فطرت بشر بود. مردم دنیا با تظاهرات خود به ندای فطرت لبیک گفتند و از حریم حق و کرامت انسانی در برابر تجاوز صهیونیزم پاسداری کردند.