مقدمه
سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، عملاً فعالیت خود را در پی تشکیل وزارت فرهنگ و هنر در سال 1342 از سال 1345 آغاز کرد و تا ادغام در تشکیلات سازمان میراث فرهنگی کشور به سال 1366 به شکلی گسترده و سازنده در موضوع مطالعه و مرمت بناها و مجموعههای تاریخی در سراسر کشور پیشگام بود. ساماندهی، مطالعه و تعمیر آثار تاریخی در ایران، همگام با نهضتی بزرگ بود که پس ازجنگ جهانی دوم و در جریان بازسازی پس از جنگ، ابعادی علمی و انسانی وسیع پیدا کرد و مفهومی از رقا و بقای انسانی یافت.
سازمان نامبرده در شکلدهی خود و در سطح قابل قبولی برای جامعه ملی و بینالمللی از امکانات فنی علمی و فرهنگی سطح بالای داخلی و خارجی بهره گرفت. صرفنظر از تربیت نیروی تخصصی و ماهر در سطوح مختلف علمی، فنی و هنری در کشور از توان موسسات و سازمانهایی نظیر: دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق)، دانشگا فارابی، موسسه ایتالیایی مطالعات خاوردور و نزدیک (ایزمئو)، سازمانهای دولتی و غیردولتی وابسته به یونسکو، دانشگاه فلورانس و جز آن استفاده کرد و تلاش بر این داشت که ضمن ارائه الگوهای موفق از مطالعه و مرمت بناها و مجموعههای تاریخی ـ فرهنگی (نظیر مجموعه بناهای تاریخی اصفهان، مجموعه آثار تاریخی هخامنشی فارس، شهر تاریخی سلطانیه و…) بستر مناسب و باروری را برای نسل آینده فراهم سازد و در این رابطه، مقوله مطالعه و مرمت آثار و مجموعههای تاریخی را به تولیدی فرهنگی نزدیک کند. از جمله این اقدامات باید از پروژه مطالعه و مرمت مجموعه آثار تاریخی فیروزآباد یاد کرد که نقطه عطفی در تاریخ فرهنگ معماری و شهرسازی کشورمان را رقم میزند.
به یاد آوریم که گنبد قلعه دختر فیروزآباد که کهنترین گنبد شناخته شده دنیا برپا شده بر زمینهای مربع است و مربوط به فصل تاریخی مشترک پارتی ـ ساسانی است، تنها بخشی از این مجموعه میراث برجا مانده را از این مقطع تاریخی تشکیل میدهد.
معرفی شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی
فیروزآباد کنونی را در عهد باستان«اردشیرکوره» و «شهر گور» مینامیدهاند که معرب آن «جور» گردیده است. این شهر روزگاران گذشته، یعنی عهد شاهنشاهی ساسانی و سدههای نخستین اسلام، مرکز کوره اردشیر و یکی از پنج ناحیه معروف پارس را تشکیل میداده است. نام کنونیش بنا به گفته مقدیسی، تاریخنویس سده چهارم هجری، چون خوشآیند امیر عضدالدوله دیلمی نبوده که بگویند: «ملک به گور رفت» یعنی به شهر گور رفت، به فیروزآباد تبدیل گردید و ظاهراً این نام باید از نام «فیروز» نیای انوشیروان گرفته شده باشد، که ساختمانهایی در زمان خود در آنجا نموده است. راه شیراز به بندر باستانی سیراف از همین شهر میگذشته است.
گسترش کوره اردشیر در عهد باستانی و سدههای نخستین اسلام از شیراز تا دریای پارس و جزایر جنوبی از خارک تا قشم و از خاور به دارابگرد و از باختر به بیشاپور و کازرون محدود میگردیده، پس از کوره استخر از بزرگترین کورههای پنجگانه فارس بوده است. امروز نیز از آن لحاظ که نخستین آثار و سنگنگاره از بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی را در کنار خود نگهداشته است و به مناسبت نمایاندن معماری عالی و هنر شگرف این دودمان برجسته، یکی از جاهای باارزش و باستانی کشور به شمار میرود.
بنای این شهر را به عهد اردشیر، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی نسبت میدهند و تاریخنویسان اسلامی مانند ابن فقیه (سده سوم هجری) و مقدیسی و اصطخری (سده چهارم هجری) نیز این مطلب را تایید نمودهاند:
اردشیر پس از گسترش فرمانروایی خود در خاک پارس و کرمان و نواحی کرانه دریای پارس، پیش از شکست اردوان پنجم واپسین شهریار اشکانی، در فیروزآباد کاخ و آتشکدهای ساخت. کاخ فیروزآباد نخستین بنای طاقدار سبک ایرانی و کار معماران و مهندسان ایرانی است که از دورههای باستانی بهجا مانده است و در این شهر بهتر از هرجای دیگر، معماری عالی زمان ساسانیان را میتوان به خوبی دید و شناخت. پس از آن در سروستان و بیشابور کازرون، البته پس از ایوان و طاق مدائن.
اردشیر شهرهای دیگری در حوزه شاهنشاهی ایران ساسانی ساخته است که در تاریخ بلعمی چند تایی از آنها را به این شرح نام برده است: «به پارس شهر جور و آنرا «ارشیر خوره» نام کرد و شهر دیگری به نام «رام اردشیر» و دیگر هم آنجا نام وی «ریوارشیر» و به ناحیت اهواز شهری بنا کرد نام او «هرمز اردشیر» و آن را «سوق الاهواز» خوانند و به سوا شهری بنا کرد نام آن «به اردشیر» و آن را «کرخ میسان» خواندند و به بحرین شهری بنا کرد نام آن «بوذر اردشیر» و امروز آن را خره خوانند».
فردوسی شهرهای اردشیر را اینطور بیان کرده است:
به گیتی مرا شارسان است شش
هوا خوشگوار و پر از آب کش
یکی خواندهام خره اردشیر
هوا مشکبوی و به جوی آب شیر
چو رام اردشیر است شهری دگر
گر آن بر سوی پارس کردم گذر
دگر شارسان اورمزد اردشیر
که گردد زیادش، جوانمرد پیر
کزو تازه شد کشور خوزیان
پر از مردم و آب و سود و زیان
دگرشارسان بر که اردشیر
پر از باغ و پر گلشن و آبگیر
دو در بوم بغداد و آب فرات
پر از چشمه و چارپا و نبات
که خوانی بنا پادشاه اردشیر
چو از من سخن بشنوی یادگیر
فیروزآباد پس از جلگه مرودشت، استخر و بیشابور کازرون، از جاهای باستانی فارس و بلکه کشور ایران است که آثار و نقوش از دوران گذشته در کنار و پیرامون خود به یادگار نگهداشته که هر کدام به نوبه خود از آثار گرانبهای ادوار باستانی ما را تشکیل میدهد.
در سوی باختری شهر کنونی، آثار صفهای از سنگهای گران وزن دیده میشود که سبک سنگتراشی و اندازه و طرز نصب سنگها به حجاری و کارهای دوران هخامنشی شباهت دارد. تکهای از تنه یک ستون از سنگ سیاهرنگ که اینک در مدخل امامزادهای در همان حوالی صفه افتاده و شبیه تنه ستونهای به کار رفته در تخت جمشید میباشد، این حدس را تایید میکند که صفه نامبرده بنایی از دوران هخامنشی بوده که پس از آن، در زمان اردشیر نسبت به ترمیم و تجدید و گسترش آن اقدام شده است، زیرا معروف است که اسکندر آب بر روی شهر بست تا شهر ویران گردد و چندی این جلگه به صورت باتلاق و دریاچه درآمده است.
مقدسی از وجود آتشکدهای در دروازه شهر سخن میگوید که نبشتههای پهلوی داشته و یادآور میشود که برای ساختمان این پرستشگاه، سی هزار دینار زر مصرف گردیده است. و باز همین مورخ از یک میدان بزرگ در میان شهر و از باغهای فراوان گل سرخ یاد کرده و مینویسد: «که از هر دروازه شهر که شخص بیرون رود، تا شش کیلومتر در باغ و ساختمان راه میپیماید». قزوینی هم از گلهای سرخ ممتاز و فراوان فیروزآباد توصیف بسیار کرده و مینویسد: «که بهترین انواع گل سرخ که شهرت همه جایی دارد، در باغهای این شهر به اندازه بسیار موجود و به همین مناسبت یکی از صادرات عمده این شهر در عهد باستانی، گلاب بوده است». یاقوت حدوی، تاریخنویس سده هفتم هجری در معجم البلدان در توصیف این شهر نوشته:
«که خوش آب و هوا، پاکیزه و زیبا و سبز و خرم است. از هر سو که شخصی بخواهد وارد این شهر شود، باید شش میل در باغ و بوستان و از زیر درختان سبز و خرم بگذرد تا به دروازه شهر برسد. در هجوم «تازیان»، شهر گور سالها در محاصره بود و مردم آن شهر برای نگاهداری مرز و زادگاه خویش مدتها دلیرانه پایداری نمودند، اما پس از سالها ایستادگی به واسطه نداشتن خوراک و خواربار، پایداریشان شکسته شد و شهر به دست تازیان افتاد و نام آن را معرب ساخته «جور» گفتند و عضدالدوله از پادشاهان آل بویه که در تشیید اصول ملی ایرانی خدمات بزرگی انجام داده، برای این که عمل تازیان را در نامگذاری این شهر به «جور» ملغی کرده باشد، نام آن را به «فیروزآباد» مبدل ساخت. همچنین وی نوشته است که اسکندر هنگام محاصره فیروزآباد آب رودخانه را تغییر مسیر داد و شهر در آب متراکم غرق و ویران گردید و همانطور بود تا زمان اردشیر که باتلاق خشکانید و شهر تازهای ساخت!». این داستان تا حدی بعید به نظر میرسد، زیرا نمیتوان باور کرد که جلگهای با این موقعیت، پانصد سال متروک و باتلاق مانده باشد.
فهرست مطالب
مقدمه. 1
معرفی شهر باستانی گور و فیروزآباد کنونی.. 2
ساختمانهای باستانی فیروزآباد. 6
قلعه دختر. 7
وجوه تاریخی و باستانشناسی.. 8
کاخ و آتشکده 27
ساختمان و کاخ فیروزآباد. 29
ایوان ورودی.. 30
برکه جوشان. 31
سنگنگاره تنگاب فیروزآباد. 32
سنگنبشه پهلوی تنگاب فیروزآباد. 33
نظر مورخین بعد از اسلام درباره فیروزآباد. 35
وضع موجود بنا 39
سازههای باربر. 41
نقوش برجسته. 43
پژوهشهای فنی.. 44
وضع موجود پژوهشهای فنی.. 45
ملات باستانی.. 46
ملاتهای جدید. 46
اصول فنی بنایی.. 48
مواد مصنوعی.. 49
مویینگی.. 51
اقلیم. 52
اقدامات اضطراری.. 54
مرمت.. 57
شرح خدمات.. 57
طرح مرمت.. 59
مسائل فنی.. 63
گروههای کار. 66
توضیحات نهایی.. 69
این فایل ورد در 75 صفحه به خدمتتون ارئه میشود.