کعبه زرتشت نام بنای سنگی چهارگوش و پلهداری در محوطه نقش رستم در کنار روستای زنگیآباد شهرستان مرودشت فارس در ایران است. محوطه نقش رستم علاوه بر بنای مذکور، یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را نیز در خود جای دادهاست.
فاصله کعبه زرتشت تا کوه، ۴۶ متر است و دقیقاً روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد و شکلش مکعب مستطیل است و تنها یک در ورودی دارد. جنس مصالح این بنا از سنگ آهک سفید میباشد و بلندی آن حدود ۱۲ متر است که با احتساب پلههای سهگانه به ۱۴٫۱۲ متر میرسد و ضلع هر قاعده آن، حدود ۷٫۳۰ متر درازا دارد. در ورودی آن به وسیله پلکانی سی پلهای از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد. قطعات سنگها به صورت مستطیلی شکل است و بدون استفاده از ملات، روی هم گذاشته شدهاند که اندازه سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است و با بستهای دُمچلچلهای بههم وصل شدهاند.
این بنا در دوره هخامنشی ساخته شده و از نام بنا در آن دوران اطلاعی در دست نیست ولی در دوره ساسانی به آن بُن خانک گفته میشده و نام محلی این بنا هم، کُرنایخانه یا نقارهخانه بوده و اصطلاح کعبه زرتشت در دوران اخیر و از حدود قرن چهاردهم میلادی به این بنا اطلاق شدهاست.
درباره کاربرد این اتاقک، دیدگاهها و تفسیرهای متفاوتی ارائه شدهاست و نمیتوان هیچکدام از آنها را به قطعیت پذیرفت؛ چنانکه برخی این برج را آتشگاه و آتشکده میدانند و معتقدند که این بنا، مکان روشن کردن آتش مقدس و محلی برای عبادت بودهاست اما عدهای دیگر با ردّ آتشگاه بودن آن، این بنا را به دلیل شباهتش به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا، آرامگاه یکی از شاهان یا بزرگان هخامنشی میدانند و برخی دیگر از ایرانشناسان این اتاقک سنگی را بنایی جهت نگهداری اسناد و کتابهای مقدس دانستهاند اما اتاقک کوچک کعبه زرتشت برای نگاهداری کتابهای دینی و اسناد شاهی بسیار کوچک است. البته نظریات دیگری همچون معبدی برای ایزد آناهیتا و یا تقویم آفتابی هم ذکر شدهاست که کمتر مورد توجه هستند.
بر بدنه شمالی، جنوبی و خاوری این برج، سه کتیبه به سه زبان پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در دوره ساسانیان نوشته شدهاست. که یکی به شاپور اول ساسانی و دیگری به موبد کرتیر تعلق دارند و چنانکه والتر هنینگ گفتهاست، «این کتیبهها مهمترین سند تاریخی از دوره ساسانی میباشند.» ساختمان کعبه زرتشت از نظر تناسب اندازهها، خطوط و زیبایی خارجی، بنای زیبایی است که از نظر اصول معماری نمیتواند مورد ایراد قرار گیرد.
این بنا امروزه بخشی از محوطه نقش رستم است و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران قرار دارد که از طریق جاده شیراز به اصفهان قابل دسترسی است و دسترسی محلی آن از طریق جاده قدیمی حاجیآباد-زنگیآباد و جاده تخت جمشید-نقش رستم امکانپذیر است.
مشخصات بنا :
بنای کعبه زرتشت، مکعب مستطیلی است و تنها یک در ورودی دارد که به وسیله پلکانی از جنس سنگ به درون اتاقک آن راه مییابد و در هر طرف نمای این کعبه، چهار پنجره کور وجود دارد. جنس سنگهای بکار رفته در این بنا، سنگ آهک سفید مرمرنما است که در دیوارهای آن طاقچههای دندانهداری از سنگ سیاه، قرار دارد که سنگهای این بنا را از کوه سیوند در جایی بهنام نعل شکن تا نقش رستم آورده اند.قطعات سنگها را بزرگ و بیشتر مستطیلی تراشیدهاند و بدون استفاده از ملات برهم نهاده شدهاند و در برخی از جاها -همچون بام- سنگها را با بستهای دُم چلچلهای به هم متصل کردهاند.اندازه سنگها از ۰٫۴۸×۲٫۱۰×۲٫۹۰ متر تا ۰٫۵۶×۱٫۰۸×۱٫۱۰ متر متفاوت است، اما در دیوار غربی، تخته سنگی وجود دارد که بزرگیاش ۴٫۴۰ متر است.
چهار تکه سنگ مستطیلی بزرگ با محور شرقی-غربی سقف را میپوشانند، هرکدام از این سنگها ۷٫۳۰ متر طول دارند و با بستهای دم چلچلهای بهم دوخته شدهاند و طرز تراش آنها شکل هرم کوتاهی را به بنا بخشیدهاست. در بَرهم نهادن سنگهای بنا از شیوه همترازسازی استفاده کردهاند ولی در ردهبندی سنگها نظم دقیقی رعایت نشده و در برخی جاها ۲۰ رده و در برخی از قسمتهای دیگر ۲۲ رده سنگ بر روی هم نهاده تا به سقف رسیدهاند. هرجا که در سنگ اصلی خطا و عیبی بوده، آن قسمت را برداشتهاند و با وصلههای ظریفی پُر کردهاند که برخی از آنها هنوز وجود دارند.
برای اینکه یکنواختی و یکرنگی بنا زیاد مشخص نشود، دو تنوع معماری در آن داده شده؛ یکی اینکه طاقچههای دو لبهای از یک یا دو تخته سنگ سیاه خاکستری ساخته و در دیوارها نشاندهاند و دوم اینکه در قسمت بالا و میانی دیوارها، گودیهای مستطیلی کوچکی کندهاند که ظرافت خاصی به چهره بنا میدهند. سنگهای سیاه را احتمالاً از کوه مهر در تخت جمشید آورده باشند و در سه ردیف به ترتیب زیر در دیوارها قرار دادهاند:
۱- در بالا زیر سقف، در جبهه شمالی یک طاقچه کوچک مستطیلی، و دو طاقچه مثل آن در هریک از جبهههای دیگر.
۲- در سه متری زیر سقف، دو طاقچه بزرگ مربعی در سه جبهه و یک طاقچه کوچک مستطیلی در جبهه شمالی.
۳- در شش متری زیر سقف، دو طاقچه مستطیلی متوسط در سه جبهه و یک در بزرگ مستطیلی در جبهه شمال.
طرح رسم شده از نقش رستم توسط ژان شاردن در سال ۱۷۲۳ میلادی
کارستن نیبور که در سال ۱۷۶۵ میلادی (۱۱۷۸ هجری) از این بنا دیدن کرده بود مینویسد: «جلوی کوهی که آرامگاهها و سنگ نگارههای پهلوانی رستم بر آن قرار دارد، بنای کوچکی از سنگ سفید ساخته شدهاست که فقط با دو قطعه سنگ بزرگ پوشیده شدهاست.» همچنین ژان دیولافوا که در سال ۱۸۸۱ به ایران آمده بود در سفرنامه خود چنین گزارش داد: «… و بعد یک بنای چهار ضلعی را دیدیم که در مقابل دیوارهای صخره واقع بود. هریک از سطوح آن مانند سطوح بنای خرابی بود که در دشت پلوار دیده بودیم…»
نخستین تصاویر مصور از این بنا در قرن هفدهم توسط جهانگردان اروپایی از جمله ژان شاردن، انگلبرت کمپفر و کرنلیوس دبرین در سفرنامههایشان آمده بود اما شرح علمی و گزارشهای حفاری بنا، نخستین بار توسط اریک فریدریش اشمیت انجام شد که با عکس و نقشههای ترسیمی، همراه بود.
محوطه نقش رستم همراه با بنای کعبه زرتشت برای نخستین بار، در سال ۱۹۲۳ میلادی (۱۳۰۲ خورشیدی) توسط ارنست هرتسفلد بررسی و کاوش شد.همچنین، این محوطه در چندین فصل در بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مورد کاوش گروه مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو به رهبری اریک فریدریش اشمیت قرار گرفت و آثار مهمی چون نسخه پارسی میانه کتیبه بزرگ شاپور یکم که بر دیواره بنا نوشته شده بود، پیدا شدند.
کاربرد بنا :
کاربرد بنای کعبه زرتشت همواره مورد مناقشه باستانشناسان و پژوهشگران بودهاست و دیدگاهها و تفسیرهای گوناگونی درباره کاربرد آن ذکر شدهاست اما چیزی که تفسیر آن را دشوارتر هم میکند، وجود بنای مشابهی در پاسارگاد است که هر احتمالی را باید با شرایط آن نیز سنجید و تفسیر مشابهی برای هردو در نظر گرفت.برخی از باستانشناسان این بنا را آرامگاه دانستهاند و بعضی دیگر مانند رومن گیرشمن و اشمیت، گفتهاند که کعبه زرتشت آتشگاهی بودهاست که آتش مقدس را در درون آن قرار میدادهاند و در مواقع انجام تشریفات مذهبی از آن استفاده میکردهاند.
گروهی دیگر از جمله هنری راولینسون و والتر هنینگ معتقدند که این بنا گنجخانه و محل نگهداری اسناد دینی و اوستا بودهاست.گروه اندکی هم این بنا را پرستشگاه آناهیتا میدانند و معتقدند که مجسمه این ایزدبانو در کعبه زرتشت نگهداری میشده است.هلن سانسیزی وردنبورگ این ساختمان را به عنوان سازهای ساخته شده توسط داریوش یکم برای تاجگذاری میداند و شاپور شهبازی معتقد است کعبه زرتشت یک آرامگاه هخامشی بودهاست که در دوره ساسانی از آن بهعنوان مکانی همانند گنج خانه اسناد دینی استفاده کردهاند.
اریک فریدریش اشمیت درباره اهمیت این بنا میگوید:
کوشش فوقالعادهای که برای برآوردن این شاهکار معماری لازم بوده انجام شود، تنها برای ساختن یک اطاقک تاریک و منفرد بهکار رفته است. از این گذشته، این واقعیت که تنها ورودی اتاق یک بنا را با دری سنگین و دولنگه میبستند یا میتوانستند ببندند، روشنساز آن است که محتویات آن را میبایست از دستبرد و آلودگی دور نگه دارند.
دیدگاه حاشیهای :
در سالهای اخیر آقای رضا مرادی غیاثآبادی با انجام پژوهشهای میدانی تفسیر تازهای از این بنا ارائه دادهاست و آن را یک رصدخانه و تقویم آفتابی میداند و معتقد است که پنجرههای کور، پلههای مقابل در ورودی و ساختار بنا، یک زمانسنج یا شاخص خورشیدی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سال شماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول هر ماه خورشیدی و انقلابهای تابستانی و زمستانی و اعتدالهای بهاری و پاییزی بودهاست. او نتیجه میگیرد که می توان شروع هر ماه خورشیدی را با رصد سایههای تشکیل شده بر پنجرههای کور، متوجه شد.
اما این نظریه نمیتواند کاملاً درست باشد و یکی از دلایلی که میتوان در رد این نظریه عنوان کرد این است که جهت شمال جغرافیایی هر منطقه ممکن است با جهت شمال مغناطیسی متفاوت باشد. زاویه انحراف شمال مغناطیسی از شمال جغرافیایی در محوطه نقش رستم برابر با حدود ۲٫۵ درجهاست و زاویه انحراف مغناطیسیِ بنا، طبق اندازهگیری اشمیت برابر با ۱۸ درجه غربی نسبت به شمال مغناطیسی است، بنابراین انحراف بنا نسبت به جهت شمال جغرافیایی حدود ۱۵٫۵ درجه خواهد بود، در حالی که جناب غیاث آبادی همان مقدار ۱۸ درجه را به عنوان انحراف بنا از شمال جغرافیایی در نظر گرفتهاند.
آرامگاه :
بیشتر پژوهشگران این برج را به عنوان مقبره یکی از شاهان هخامنشی تصور میکنند. چون از نظر شکل ظاهری، صلابت معماری و داشتن یک اتاق کوچک با دری بسیار سنگین، به آرامگاه کورش بزرگ و برخی از آرامگاههای لیکیه و کاریا شبیهاست، آن را آرامگاه میدانند. ولفرام کلایس و دیوید استروناخ بر این باورند که سازههای هخامنشی در پاسارگاد و نقش رستم میتوانستهاند از هنر اورارتویی در نیایشگاههای برجشکل اورارتو تاثیر گرفته باشند. اریستوبولوس از همراهان اسکندر، هنگام توصیف پاسارگاد از بنای موسوم به زندان سلیمان با نام «آرامگاه برج مانند» یاد میکند که اگر بنای مذکور آرامگاه یکی از شاهان هخامنشی فرض شود، به دلیل شباهت آن با بنای کعبه زرتشت، و آنچان که فرانتس هاینریش وایسباخ و الکساندر دماندت توضیح دادهاند ناگزیر باید این بنا را هم متعلق به یکی دیگر از شاهان هخامنشی دانست. از اینها گذشته کعبه زرتشت در چند متری آرامگاههایی قرار دارد که زمان ساختشان یکسان است و بعدها هم همه را توسط زنجیری از استحکامات از بقیه قسمتهای نقش رستم جدا کردهاند و این میرساند که در اصل همه آنها از یک نوع بودهاند و کاربرد مشابهی داشتهاند، بهعبارت دیگر، همه از جمله همین کعبه زرتشت، آرامگاه بزرگان هخامنشی بودهاند.
چند دلیل دیگر برای آرامگاه بودن کعبه زرتشت میتوان آورد؛ یکی وجود واحدهایی سه تایی و هفت تایی است که در آرامگاههای هخامنشی مییابیم. مثلاً اطاقکهای سه قبری آرامگاهها آنها را با سه طبقه نمودن کعبه زرتشت و سه پلهای بودن سکوی آن ارتباط میدهد.و هفت دریچه هر طبقه از بنا، یادآور هفت آزاده پارسی روی آرامگاهها و هفت طبقه بودن آرامگاه کوروش میباشد.
نکته : اما کاوشهای انجام گرفته، این دیدگاه را تایید نمیکنند و نوشتههای منقور بر دیواره کعبه زرتشت هم هیچ اشارهای به وجود آرامگاه یا گورستان ندارند.
کتیبههای شاپور و کرتیر :
در ۱۱ خرداد ۱۳۱۵ (۱۹۳۶ میلادی) در پی کاوشهای گروه حفاری گروه مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو، بر بنای کعبه زرتشت کتیبههایی یافت شد که متعلق به شاپور یکم و موبد کرتیر بودند؛
کتیبه شاپور به سه زبان یونانی (۷۰ سطر)، پهلوی اشکانی (۳۰ سطر) و پهلوی ساسانی (۳۵ سطر) بر سه طرف بنا نوشته شدهاند و کتیبه کرتیر که در ۱۹ سطر به زبان پهلوی ساسانی است، در زیر کتیبه شاپور قرار دارد.
در کتیبه شاپور که به منزله «قطعنامه انقلاب» دودمان ساسانی باید القی گردد او ابتدا خود را معرفی کرده و مناطقی که بر آنها حکمرانی میکرد را ذکر میکند و سپس به شرح جنگهای ایران و روم پرداخته و به شکست و کشته شدن گوردیان سوم اشاره میکند که پس از آن سپاهیان روم فیلیپ عرب را امپراتور اعلام کردند و وی برای درخواست عفو خسارتی معادل نیم میلیون دینار طلا به شاپور پرداخت کرد و به کشورش بازگشت. در ادامه، شاپور شرح نبردش با رومیان را به همراه فهرست مفصلی از ایالتهای رومی که سپاهیان را از آن جمع کرده بودند، شرح دادهاست. این نبرد که بر سر ارمنستان صورت گرفت، بزرگترین شکستی بود که ساسانیان بر رومیان وارد کردند.
شاپور در ادامه میگوید که «والریانوس قیصر را، خودم، با دستهای خویش دستگیر کردم.» و نام سرزمینهایی که در این نبرد به تصرف او درآمد را ذکر میکند. وی سپس از قدرت خداوند که به او قدرت پیروزی را داده سپاسگزاری میکند و برای خشنودی وی آتشکدههای زیادی را برپا میکند تا نام کسانی که در ایجاد دولت ساسانی نقش داشتند را در برابر آتش یاد کنند و در پایان کتیبه به آیندگان سفارش کردهاست که در کارهای ایزدان و امور خیریه بکوشند.این کتیبه از نظر اهمیت تاریخی بسیار جالب توجه و در زمره مدارک تراز اول دوره ساسانی محسوب میشودو از لحاظ حدود و گستردگی مرزهای ایران ساسانی از مهمترین اسناد این دوران است.و در این کتیبه آخرینباری است که از خط و زبان یونانی در کتیبههای ایرانی، استفاده میشود. منبع: پژوهشکده