کاشی کاری مسجد کبود
از دورآبی رنگ بنظر می آید و در سایر رنگها و نقشها از سفید و طلایی و فیروزه ای در متن سراسری مستحیل می گردد از نزدیک تقسیم بندی منطقی سطح بدنه به اشکال مختلف و سطوح متفاوت و ستونهای گرد و مقرنس و تخصیص هر قسمت به نقوشی کاملاً متمایز از هم از حیث طرح و نقش و رنگ آمیزی آن، بدقت بیشتر از فاصله کمتر از یک متر احتیاج دارد و در چنین حالتی مفاهیم عادی زمان و مکان و نقش و نگار از بین رفته و بیننده بی اختیار کلماتی را که نشانه حیرت و تعجب باشد بر زبان می راند و دست مریزاد بر معرق گران آن می گوید.
بدستهایی که یکبار برای همیشه شاهکاری آفریدند و به بنائی بی همتا روح دادند و جان بخشیدند و برای ایجاد اثری مشابه تا ابد سترون گشتند. چون آب و رنگ و ظرافت و طراوت را در کاشیهای 500 ساله مسجد کبود حدی متصور نیست و هر آن چنین بنظر میاید که چند لحظه قبل از زیر دستهای هنرمندان بیرون آمده است
یا از ساعتی پیش صدای اره و چکش و سایر وسایل استاد کاران قطع شده در حالیکه دیوارهای جسیم و کاشیهای ظریف آن520سال از باد حوادث متأثر شده است و پنج قرن پیش طراحان و معرق گران مومن به خدا و هنرخود و فنای آدمی و بقای آثار هنری کوشیده اند و عرق ریخته اند و خانه ای برای خدا و خداشناسان ساختند که در زیر سقف کاشیکاری آن خودی و بیگانه سخن می گوید ولی تمام آنچه که می گوید به یک بر گردان ختم می شود: دیگر دست هنرمندی را یارای وصله کردن نیست و یا رفوگری مدعی ترمیم کاشیکاری آن نیست؛ چون اغلب،از هنرهای ساده کاشیکاری تقلید می کنند.
و حالا بعد پنج قرن که گفته و اندازه گرفته و معرفی نموده اند خوب است سیری در دیوارها و باقیمانده کاشیهای مسجد کبود تا آنجا که تصویر و بیان قدرت دارد بعمل آوریم.
نقشها و نگارهای آن را ابتدا و انتهایی نیست و برگردانی است از بی نهایت زیبایی که ابتدا و انتها درآن بهم گره خورده اند هر نقطه هم مبدأ و هم مقصد است رنگی و نقشی ابدی دارد و حد زیبایی می باشد؛ فقط نوشته ها و کتیبه های آن حدودی دارد که مبدأ آن سروش آسمانی و کلمات دینی است و مقصد آن انتهای راه انسانها بود که بسوی خداشناسی در ملکوت می پیوندد و دلها را به راه سالکین طریق انسانی سوق میدهد جلاء می بخشد و صفا می آفریند چون هر چه از نقش و نگار در آن هست رنگی صاف و لایزال دارد که حرارت و برودت رطوبت و خشکی را در آن اثری نیست سر لوحه ایست از ایمان وعکسی است از رنگ دلهای صاف چون بر خلاف هنر قرون وسطایی حکایت از حال ندارد و آنچه در بر گرفته است افقی است از آینده و ابدیت و اکنون درین وجیزه صحبت از تاریخچه نقشه و وسعت و قطر دیوارها و زیر بنا نمی شود چون بقدر کافی گفته شده فقط تا آنجا که ممکن است از نقش و نگارو رنگ و کتیبه های آن صحبت میرود.



و عکسها و باز خوانی کاشی کاری های مسجد که در پاورپوینت قابل دسترسی می باشد.