بایگانی/آرشیو برچسب ها : کارتون

کارتون سفرهای مارکوپولو

مارکوپولوی ما احسان رضایی «مارکوپولو، تاجر و جهانگردی بود که از زادگاه خود در ونیز برای سیاحت به ایران، هند و چین رفت و مدت‌ها در دربار قوبلای قاآن ماند و…» توی کتاب‌ها درباره مارکوپولو این‌‌طوری می‌نویسند. برای ما اما مارکوپولو هیچ‌کدام این‌ها نبود. برای ما مارکوپولو، یک دوست بود، یک آشنا، که شنبه عصرها به دیدن‌مان می‌آمد و با موسیقی عجیبی شبیه آهنگ Shine on you carzy diamond پینک فلوید از عجایب جهان می‌گفت. سال‌ها بعد از دیدن آن کارتون ـ مستند و طی شدن دوره کودکی، کتاب‌های زیادی درباره ماکوپولو و نقاشی‌ها و فیلم‌های زیادتری درباره این تاجر ونیزی خواندم و دیدم. اما هیچ‌کدام از این مارکوهای جدید، آن مارکوپولوی دوست‌داشتنی ما نشدند. برای ما، انگار زمان در …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

کارتون مادربزرگ

موتورسواری با مادربزرگ! نوید غضنفری یک مادربزرگ «لُپ گلی» و بانمک با پیراهن«گُل من گلی» و روسری قرمزِ خوشگل که هر روز جیم، نوه بزرگش، به خانه او می‌آمد تا ببیند مادربزرگ، کمکی چیزی لازم دارد یا نه. اما این فقط ظاهر قضیه بود. مادربزرگ برخلاف سن و ظاهر مثبتش، پر از انرژی و سورپریز بود و با سرگرمی‌های دیوانه‌وار و کارهای عجیب حال می‌کرد. جیم برخلاف مادربزرگ، پسری خونسرد و آرام بود و در هر قسمت، ماجراجویی‌های مادربزرگ به طریقی او را غافلگیر می‌کرد. مثلا دوچرخه جیم را می‌دید و عشق موتور‌سواری به سرش می‌زد. یا هوس می‌کرد برود باغ‌وحش و حیوان خطرناکی را برای نگهداری به خانه‌اش بیاورد! او در بافتن، مهارت چندانی نداشت، اما اگر شروع به بافتن می‌کرد …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

کارتون لولک و بولک

یک کارتون لهستانی دیگر سه خال مو! احسان بیکایی با برادرم که از من یک سال و نیم بزرگ‌تر بود همیشه کل‌کل داشتیم، همیشه توی سر و مغز هم می‌زدیم و این‌ها همه از بازی شروع می شد. اصلا هر وقت از بازی حوصله‌مان سر می‌رفت یک چیزی داشتیم که به ما هیجان می‌داد. دعوا – شوخی. دعوایی که قرار بود شوخی باشد و ضربه‌های آرام و همیشه بعد از چند ضربه، جدی می‌شد. کارتون که شروع می‌شد اما همه چیز قطع می‌شد. مثل بچه آدم ‌می‌نشستیم و کارتونمان را می‌دیدیم. ولی یک کارتون بود که باز هم زمینه‌ساز کل‌کلمان می‌شد. لولک و بولک. دو برابر لهستانی که عاشق دنیای بچه‌گانه‌شان بودیم، وقتی دزد دریایی می‌شدند، وقتی گیر آدم‌خوارها می‌افتادند …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

کارتون گوفی

گوفی احسان رضایی او همزمان با میکی‌موس به دنیا آمد و ابتدا سگ دست‌آموز میکی بود. اما بعد، کم‌کم خودش صاحب شخصیت و خصوصیاتی مستقل شد. مجموع کارتون‌های گوفی از 1944 تاکنون 46قسمت بوده که سه تا از این کارتون‌های 7 دقیقه‌ای را تلویزیون ما سر هم کرده بود و به شکل یک فیلم کارتونی نشان می‌داد. در داستان اول فیلم، گوفی شکارچی ببر ‌شد و به جنگل‌های هند ‌رفت و تازه وقتی با ببر بنگال روبه‌رو شد، فهمید که این‌کاره نیست (1945 ـ  Tiger Trouble )در داستان دوم، گوفی خدمتکار یک شوالیه بود که روز نبرد، اربابش از حال ‌رفت و گوفی به جایش ‌رفت جنگید (1946 ـ A Knight for a Day). در داستان سوم هم گوفی در …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

کارتون گوریل انگوری

وقتی  یک گوریل 13متری، بالای ماشین کوچولوی بیگلی بیگلی می‌نشست انگوری انگوری! کاوه مظاهری   تام و جری‌ای که این‌بار بر خلاف سنت دیرینه‌شان با هم دوست بودند و جانشان را برای هم می‌دادند. تام شده بود یک گوریل 13 متریِ (40 فوتیِ) خجالتی که عاشق انگورو موز بود، جری هم یک ماشین خریده بود و اسمش شده بود بیگلی بیگلی (Beegle Beegle). این وسط یک تغییر هویت کوچولو هم اتفاق افتاده بود، جری از موش بودن استعفا داده بود و شده بود سگ. یک سگ سفیدِ دوست‌داشتنی که اصغر افضلی به‌جایش حرف می‌زد، همان کسی که یک عمر به جای وودی آلن حرف زد و ما را عاشق صدای خودش کرد. یگلی بیگلی از ماشین پیاده می‌شد و انگوری …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...