شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ذ

هنوز هیچ شعری کسی پیشنهاد نداده برای این حرف.   دوستان عزیز اگر بیتی با این حرف سراغ دارید در قسمت نظرات عنوان کنید تا اشعار به روز رسانی شود و یک منبع غنی برای ادبیات دوستان فراهم آوریم. شعرها و تک بیت های ناب –سایر حروف برای مشاعره

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ی

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم ویران شود این شهر که میخوانه ندارد یک نفر آمد صدایم کرد و رفت         در قفس بودم، رهایم کرد و رفت الناز اسفند فر یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد        چیزی بغیر پیرهن از ما عوض نشد میثم امانی یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم       در میان لاله و گل آشیانی داشتیم رهی معیری یاد بگذشته به دل ماند و دریغ       نیست یاری که مرا یاد کند فروغ فرخزاد یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم       از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم امام خمینی ره یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا        شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا ساعد باقری یاد وصال می کنم، دیده …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ه

هر چیز که بشکند ز بها افتد و لیک      دل را بها و قدر بود تا شکسته است هادی رنجی   هر سر موی تو را با زندگی پیوندهاست      با چنین دلبستگی از خود بریدن مشکل است صائب تبریزی   هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم     باز چون فردا شود امروز را فردا کنم هلالی جغتایی   هر کجا رفتیم داغی بر دل ما تازه شد       سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها بیدل دهلوی   هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک کشته ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس پرتو بیضایی   هر کجا عدل روی بنموده است      نعمت اندر جهان بیفزوده است سنایی   هر که پا از حد خود برتر …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف و

وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم       شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم مهرداد اوستا وارث تمام اضطراب های من سلام        لیلی قشنگ خواب های من سلام فرهاد احمدی وصف تو کار واژه های لال من نیست         این شعر های عاشقانه مال من نیست سهیل محمودی وفا نکردی و کردم خطا ندیدی و دیدم         شکستی و نشکستم بریدی و نبریدم مهرداد اوستا وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین        کزین گلها پس از ما هم فراوان روید از گلها شهریار وقت اجلم ناله نه از رفتن جانست       از یار جدا می شوم این ناله از آن است معروف تبریزی وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی        تا با تو بگویم غم شب های جدایی هوشنگ ابتهاج وقتی …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...

شعر بازی – راهنمای اشعار برای مشاعره – شروع بیت با حرف ن

نباید بستن اندر چیز و کس دل       که دل برداشتن کاریست مشکل سعدی نمی توان به تو شرح بلای هجران کرد     فتاده ام به بلایی که شرح نتوان کرد هلالی جغتایی نمی دانم چه می خواهم بگویم       زبانم در دهان باز بسته ست هوشنگ ابتهاج نابرده رنج گنج میسر نمی شود       مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد سعدی نا کرده گناه در جهان کیست بگو       وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو خیام نیشابوری ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را       دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را کاظم پزشکی نشاط جوانی ز پیران مجوی        که آب رفته باز نیاید به جوی سعدی نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه …

فرهیخته گرامی برای مطالعه بیشتر راجب این گفتار و همچنین مطالب مرتبط بیشتر با این متن لطفا اینجا کلیک کنید...