بچههای مدرسه والت (Cuore / Heart / School of Love)
یک والس غمگین
هر روز بعد از تمام شدن کلاسهای مدرسه، بدوبدو به خانه میآمدیم و دست و رو نشسته، مینشستیم پای تلویزیون تا موسیقی والس ایتالیاییالاصلِ «بچههای مدرسه والت» روی عنوانبندی کارتون، که تصاویری از معماری ایتالیایی شهر و منظره غروب دلگیر رودخانه میان آن بود و دست کمی از داستانهای دردناک و غمانگیز هر قسمت نداشت، شروع شود. خاطرهای که هنوز هم با دیدن هر فیلم ایتالیایی، ناخودآگاه در ذهنمان جان میگیرد. اوایل ماجرا است که معلم بچههای مدرسه تغییر میکند و آقای پِلبونی با آن عینک یکچشمی و خطهای پیشانیاش (با صدای مرحوم پرویز نارنجیها) که خیلی خشک و عصا قورت داده به نظر میرسد، به کلاس میآید. از موقعی که آقای پلبونی شروع میکند و قصههای اندوهگین و عبرتدهندهاش را سر کلاس برای بچهها تعریف میکند، همه از اینرو به آنرو میشوند، جز فرانچی. اما آقای پلبونی ولکن معامله نیست، او که با گفتن هر داستان، باعث میشود هر کدام از بچهها به طریقی با قهرمان داستانش همذاتپنداری کنند و به پهنای صورت اشک بریزند (با تشکر از امیر پوریا!)، آنقدر میان داستانهایش میگردد تا بالاخره یک قهرمان (ضدقهرمان؟!) مشابه فرانچی مییابد و او را به زانو درمیآورد. راوی داستانهای هر قسمت، انریکو است؛ یکی از بچههای خانوادهدار و متشخص مدرسه که وقایع را در دفتر خاطراتش ثبت میکند و در واقع، نتیجهگیری اخلاقی پایان هر داستان، از زبان او است. اصل داستان، متعلق به اِدموندو دِ آمیچیز (1864 ـ 1908)، رماننویس ایتالیایی است که موفقترین و محبوبترین کتابش (همین (Cuore / Heart را در سال 1886 نوشت و شهرت او جهانی شد. سری کارتونی که در تلویزیون ما با نام «بچههای مدرسه والت» نشان داده شد، محصول کمپانی نیپون است که سال 1981 ساخته شده و شبکه TBS آن را پخش کرده است. جالب است که تمِ ایتالیایی موسیقی کارتون را یک موزیسین ژاپنی به نام یاسوشی آکوتاگاوا ساخته است.