مقدمه
درآمدی بر شناخت هنر و معماری سنتی مساجد
در سراسر تاریخ پرفراز و نشیب ایران که مملو از رویدادهای مختلف است ، همواره پس از هر سقوط و افولی ، صعود و پیشرفت ثمر بخشی وجود داشته است و در این هنگامه ، هنر، بزرگترین مایه و خصیصه هر دوره و هدیه همیشگی هنرمندان مسلمان ایرانی به تاریخ جهان بوده است.
آثار موجود هنر های سنتی ایران در اقصی نقاط عالم ، نشان می دهد که مردم این سرزمین در تمام ادوار تاریخی ، همواره زندگیشان با ذوق ، سلیقه و زیباپرستی همراه بوده است. عشق به زیبایی و برگرفتن عبرت در تمام دوره ها موضوع اساسی هنرهای سنتی ایران بوده است.چندانکه دستان هنرمندان ، با نقش و رنگ ، همیشه و در همه جا زیبایی طبیعی را بصورت طرح ها و نقش ها در کاشی ها ، گچبری ها ، نگاره های چوبی ، آینه ها ، قلم زنی ها ، خاتم کاری ها و… منعکس کرده اند. هنر های سنتی ایران در وهله نخست ، با زندگی پیوند نزدیک دارد و تار و پود آن از تجارب انسانی بافته شده است. با نگاهی به هنر های سنتی ایران در می بابیم که اغلب هنر های اسلامی و ایرانی ، جنبه عملی داشته و در ردیف هنر های صناعی محسوب می شده است. در نظر هنرمندان هنر های سنتی ایران، میان هنر های زیبای محض و هنر های سنتی کمترین تفاوتی وجود نداشته و از این جهت ، و با وضعیتی که آثار هنرهای سنتی در ایران داشته هم مفید فایده بوده و هم جنبه زیبایی و هنری در آن رعایت شده است. قبل از ورود به بحث ، تعریفی از هنر اسلامی ارائه می گردد:
«هنر اسلامی همان هنر قدسی است که پیام الهی را به بشر منتقل می کند ، زنده نگه داشتن آرمان های والا، هدف حیات و ارتباط بشر با خدا در روزگار مرگ ارزش ها ، هدفمند ساختن زندگی در مقابل پوچ انگاری ، الحاد و دور شدن از خدا ، از جمله پیام ها و کارکردهای معنوی هنر اسلامی است. هنر اسلامی ، فراتر از زمان و مکان بوده ، ریشه در عالم تجرد داشته ، از عالم بالا ریشه گرفته و در جهان جسمانی خود را متجلی ساخته است. هنر اسلامی ، هنری انتزاعی و بریده از واقعیات نیست بلکه ریشه در واقعیت ها دارد . هنر اسلامی در جهان معاصر، کارکردهای ارزشمند و شگفت آوری دارد که انسان امروز به آن ها نیازمند است. نمایاندن زشتی ها ، کژی ها و بیدار سازی جامعه و عبرت آمزی به انسان ها برای تصحیح مسیر حرکت و شیوه زندگی ، هدایت فرد و جامعه بسوی رستگاری ، سعادت و کمال ، آموزش جامعه و کمک به ارتقای فرهنگ و بینش و آگاهی افراد و جوامع ، درس بزرگواری و کرامت و عزت نفس و ایثار و عفو و برابری و مبارزه برای عدالت از جمله مواردی است که به واسطه بهره گیری از هنر اسلامی می توان به آن ها پرداخته و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن ها را نیز در سطح جامعه شاهد بود.»1
« همه هنرمندان که با زبان و بیان خاص خود به عرصه هنر و معماری پای می نهد، علیرغم تفاوتهای ظاهری در اصول و مبانی ، سعی دارند از هنر حقیقی ازلی و ابدی دفاع نمایند . این شیوه بیانی ، به هنر دینی نیز تعبیر شده است. بنابراین هنرمندان بدون داشتن ایمان و اعتقاد ، نمی توانند از پیرایه های ظاهری اطراف خود چشم بپوشندو از ظاهر به باطن پنهان بپیوندند. از این روی، یک معمار ایرانی که به بنای مسجد مبادرت می کند، نمی تواند بدون قالب تهی کردن از ظواهر به زیبایی حقیقی که پشتوانه او در تجلی هنر نابش است برسد.»2
هنر بکار رفته در برخی مساجد تاریخی ایران و جهان ، گواه این مطلب است که جذابیت این اماکن مقدس در گرو زیبایی اجزاء و عناصر داخلی و بیرونی آن می باشد، از آنجاییکه هر پیامی ر ا نمی توان در هر قالبی و به هر شکلی بیان نمود بنابراین ابلاغ سخن مکتب نیز فضا و بستر مناسبی را می طلبد که در پرتو آن بتوان با بهره گیری از سبکها و قالب های گوناگون هنری به تبیین آموزه های دینی پرداخت.
تلاقی دین و هنر اسلامی در مسجد
اسلام ، نخستین دین آسمانی است که نظر انسان را به گستره زیبایی و زینت در آفریده ها جلب می کند و به او می نمایاند که بعد انسانی و روحانی فطرت خویش را ارج نهاده تا به فراسوی زندگی حیوانی رهنمون شود. زیبایی و زینت ، تعبیر همین مفهوم و عصاره هنر های زیبا به شمار می رود . تمام نظم تجریدی هنر متعالی اسلامی ، بازتابی است از محتوای عارفانه ای که بر پایه ایدئولوژی اسلام بنا شده است. به یقین نمی توان ، مسائل عقلانی و انتزاعی را از ابعاد احساسی و عاطفی آن جدا دانست . تا این احساس برانگیخته نشود و وجدان و فطرت انسانی احیا نگردد ایمان ، ریشه ندوانیده است. از این حیث می توان ادعا کرد که دین با هنر نقاط اشتراک متعددی دارد . مساجد بعنوان ساختار های اجتماعی اسلام ، همواره به نقش آفرینی چند منظوره در قرون گذشته پرداخته است. گرایش مردم آزاد اندیش دنیا به مفاهیم عالیه اسلام از یکسو و ناکامی نظری و عملی تمدن مادی در برخی جهات از سوی دیگر ، بر اهمیت و نقش مساجد در جامعه جهانی افزوده است.تاثیرگذاری چند گانه مساجد در عرصه های مختلف سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی به گونه ایست که در و اقع ، قدرت پاسخگویی به تمام نیاز های بشر را دارد.
مساجد و بناهای مذهبی در تاریخ معماری ایران، همواره نقطه به اوج رسیدن هنر و معماری اسلامی بوده است.«در معماری اسلامی ایران ، بدون شک جنبه های ساختمانی و نوآوری در فضاهای مساجد و ایجاد فضایی تازه در سیر تاریخی خود، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. یک معماری ایران در عناصر معماری همچون قوس ها، تاق بندی ها، گنبد و حتی مقرنس بعنوان یک تزئین حجمی و سه بعدی پیشتاز بوده و توانسته است این دستاوردها به دیگر سرزمین های اسلامی نشان دهد.»3
مسجد، محل تجلی مجموعه ای از هنرهایی است که مصداق مسلم هنر شهودی است. بعبارت دیگر ، در مساجد نه تنها دین با هنر ملاقات می کند بلکه مهم ترین نمودهای هنر اسلامی ، معماری مساجد و ویژگیهای بارز آن است.مجموعه ای از جلوه های هنری را می توان در مساجد مشاهده نمود که از آن باید به هنر پرستشگاهی یا هنر قدسی یاد کرد.این جلوه های هنری عبارتند از معماری ،گچبری ،آجرکاری ، کاشیکاری ، مقرنس کاری ، خوشنویسی ، فضاآرایی و… در طول نسل ها و قرون متمادی ، پاکترین و امن ترین ملجاء برای هنر اسلامی ، مساجد بوده است.از آنجا که هنر با نماد آمیخته است و نمادها ماهیت و جوهر هنر را تشکیل می دهند، لذا مجموعه هایی که از هنر در خدمت مسجد قرار گرفته ، فراوان بوده و دارای پیامی معنادار می باشد. در هنر معماری مساجد ، خطوط عمودی ، افقی و منحنی ، دارای معنای بلندی می باشند. ساخت گنبد ، محراب ، گلدسته ها ، ستون ها ،منبر ، مقرنس ها نیز پیامی را به مخاطب القا می نماید. «هنر اسلامی نه تنها در مسجد بلکه در متن زندگی مردم جریان یافته و در طول قرون متمادی ، محیطی را فراهم آورده که در آن مسلمین با به یاد داشتن خداوند و با عنایت و تامل در باب زیبایی که نهایتا فقط ناشی از خداوند است که به مفهومی مطلق و زیبا منتهی می شود کار هنری انجام می دهند.»4
«مساجد بعنوان اجتماعی ترین مکان حضور مسلمین ، جایگاه تلاقی دین و هنر اسلامی می باشد. صرف نظر از نزهت معنوی ، این بناهای باشکوه در چشم هربیننده ” گالری هنر اسلامی” به شمار می آید. هنرمندان بی نام و نشان که تمام هستی خویش را وقف ساختمان مساجد کرده اند، از شوق مقدسی بهره مند بوده اند آنان با اشتیاقی وصف ناپذیر کوشیده اند تا بهترین تصور خود را از زیبایی ، در این آثار مقدس جلوه و جلا بخشند. در حقیقت ، معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زیبایی را که در اطرافش می دید ، اگر آن را در خور عظمت و شایسته جلال و جمال خدا می یافت ، سعی می کرد تا به هنگام فرصت ،برآی آن در مسجد جایی باز کند.
در بنای بسیاری از مساجد، هنر های گوناگون با هم در آمیخته است. معماری در توازن اجزا کوشیده ، نقاشی به الوان کاشی ها و نقوش توجه کرده ، و خوشنویسی الواح و کتیبه ها را جلوه و جلا بخشیده است.»5
بنابراین می توان مسجد را از آن حیث ، جایگاه تجلی هنر و معماری اسلامی قلمداد کرد که هنرهای گوناگون ، بر روی هم فضا و مکان خاصی را پدید می آورند، فضا و مکانی که برای ایجاد رابطه میان خدا و خلق او مناسب باشد و در عین شکوه و جلال ، آراستگی و تزئین آن ، ذهن انسان را به جای توجه به خداوند سبحان به خود مشغول نسازد. زیبایی معناداری که در معماری اجزاء و عناصر مسجد ، نظیر کتیبه ها و یا مقرنس ها موج می زنند نه تنها انسان را از یاد خداوند غافل نمی سازد بلکه او را متوجه وزن اشکال و صور روحانی آن می کند. چرا که معمار بواسطه هنر و با استفاده از مصالح و ملزومات کار هنری، همزمان با خلق یک بنای زیبا به مفهوم سازی نیز می پردازد. بطوریکه بنای ساخته شده با اعتقادات سازندگان آن پیوندی ناگسستنی دارد ، در واقع ساختمان زیبا ، جمال باطن پدیدآورنده آن را هویدا می سازد.
فرم ها و نقش های نمادین در مسجد
سیر تکوین هنر و معماری اسلامی در طی دوره های مختلف و تطور زمانی، در مسجد نمود و ظهور پیدا کرده است.بسیاری از مساجد تاریخی جهان اسلام در ابتدای ساخت و شکل گیری بسیار ساده بودند ، اما در طی سالیان متمادی بسیاری از هنرهای نوین که برخاسته از ذوق و قریحه ذاتی هنرمندان مسلمان بود ، در این مساجد شکل گرفت و تکامل یافت. در واقع این مساجد بودند که وحدتی بین آثار و هنر گذشتگان طی نسل های متمادی قبل و بعد ایجاد کرده اند، که گسستی در این زمینه در آن دیده نمی شود.تمامی سبک ها و قالب های مختلف هنری در مساجد ، رشد و نمو یافته اند ، قالب هایی که با اصل اسلام و ارزش های الهی و قدسی در تناقض نبودند. معماران مسلمان با ذوق و سلیقه سرشار ، مساجد را با سبک و شیوه جدیدی احداث کرده و در این زمینه دست به نوآوریهای کم نظیری زدند که اکنون ، مساجد تاریخی تبدیل به زیباترین جاذبه های فرهنگی جهان شدند.معماری مساجد ، هیبت و شکوهی را به نمایش می گذارد که نماینده ذئق سرشار زیبایی شناسی است و منبعی جز ایمان و الهام آسمانی نمی تواند داشته باشد.از سده های نخستین تا کنون ، ملیتها و اقوام مختلف مانند یک امت واحد با فرهنگ ها ، آداب و رسوم و بویژه با توانایی و درک هنری متفاوت و متنوع در کار ساختن و پرداختن مساجد در سرزمین های وسیعی که از اندلس تا جنوب آسیا امتداد دارد تلاش کرده اند. بر این اساس ، هر آنچه که دیروز و امروز تحت عنوان معماری اسلامی در سرزمینهای مفتوحه با سبک ها و شیوه های شناخته شده اندلسی ، آفریقای شمالی ، شامی ، مصری ، ایرانی و عثمانی ایجاد شده است، در حقیقت ، هنر مردمان ساکن در این نواحی بوده است که دیر زمانی پیش از ظهور اسلام ، هر کدام دارای تمدن های درخشانی بوده اند و اینک در پرتو تعالیم اسلام ،دارای سمت و سو و شخصیت واحدی شدند.اگر چه به ظاهر ،واجد تفاوت هایی بوده اند که بیش از همه در شیوه تزئین بنا ، تجرید و درک هنری مبتنی بر برخی جنبه های فرهنگی مانند آداب و رسوم قومی و سننن قبیله ای ، اقلیم ، عادت ها ، معیارها و هنجار های مورد قبول ان ها بوده است. معماری ایرانی در دوره قبل از اسلام ، بطور بارز در دو شیوه پارسی و پارتی ظهور یافته است.معماری ایران کهن ، هر چند بصورت متعالی به خلق صورت پرداخته اما هیچگاه خالی از معنا نبوده است. و همواره اصول و معماری ایرانی با معماری اسلامی ، پیوندی نا گسستنی یافته است. بعبارت بهتر اسلام و معماری ایرانی در جهت نوعی کمال گرایی دو جانبه حرکت می کنند . تاثیری که اسلام و آموزه های آن بر معماری ایرانی می گذارد در واقع ، تزریق نوعی روح و حس درونی جدید به بنای ایرانی است که معمار ایرانی ، با بکار گیری یکسری مفاهیم اسلامی همچون بازگشت به اصل کثرت به وحدت و بکارگیری آرایه های نمادین ، چنین فضایی را خلق کرده است. به جرات می توان گفت که معمار ایرانی در هنگام خلق بناهای زیبا نظیر مسجد شیخ لطف الله ، همواره حقیقتی با عنوان مبداء آفرینش را با خود به همراه داشته است.
در هنرهای تزئینی اسلام ، رعایت اصل پرهیز از بیهودگی وجود داردیعنی اینکه در هنر اسلامی ، اشکال به صورت زیبا و دلپسند ارائه گردیده و به جنبه تزئینی آن توجه شده و در نهایت به حس جمال طلبی و زیبایی خواهی انسان ، پاسخ مثبت داده می شود. از آنجایی که مسجد ، پایگاه اجتماعی مسلمانان به شمار می رود به تزئین آن توجه خاصی شده است . ساختمان مسجد طوری است که راز و نیاز انسان را سهل و آسان می کند ، تناوب بیکران قوس ها و ستون ها فضای پیوسته را چنان به تکه های همسان ، تقسیم می کند که وصول به حالت معنوی را آسان می نماید. مساجد اسلامی ، جلوه ای از زیبایی های بصری و نمونه بارزی از تلفیق و ارتباط فرم های نمادین با باورهای عمیق اعتقادی است. اشکال، الگویی و ارتباطات سمبلیک در تمامی جوانب و نمادهای مساجد بوضوح دیده می شود.اساسا هنرهای دینی بخصوص مساجد اسلامی در یک امر مشترکند و آن جنبه سمبلیک آن هاست ، زیرا در همه این هنرها جهان ، سایه ای از حقیقت و مرتبتی متعالی از آن است.به همین جهت ، هر سمبلی، حقیقتی ماورای این جهان پیدا می کند. بنابراین سمبلها در مقام دیداری قرار می گیرند که از مرتبه خویش نزول کرده تا معنای متعالی را بیان نمایند.و این معانی جز با این سمبلها و تشبیهات به میان نمی آیند. در معماری مساجد ، نقوش و گچبری ها ، آجرکاری ها ، کاشی کاری ها ، برمبنای معنای سمبلیک هر یک از آن ها و حس پویایی و زیباپسندی مردم انتخاب می شوند. نمادگرایی موجود در مساجد بصورت فرم ها و چه به صورت نقش ها در واقع ارزش ذاتی بنا محسوب می شوند.
هنرمندان و طراحان مساجد ، چون دیگر معماری های اسلامی به تضاد میان داخل و خارج توجه کرده اند، بررسی معماری مساجد ، بدون در نظر گرفتن تزئینات آن در هر شکلی و با هر موادی کامل نیست. اهداف چنین تزئیناتی ، بیان واقعیات غیر ملموس است. نقوش اسلیمی ، هندسی و کتیبه ها منحصر به معماری اسلامی است.ویژگی نقوش اسلیمی ، تحرک ، پیچ و تاب ، رشد و نمو آن است. بی تردید چنین ترکیبات بدیعی ، جاذبه مساجد را در طول تاریخ تمدن اسلامی برای مسلمانان افزایش داده و حتی هنرمندان غربی را دچار حیرت و شگفتی نموده است. در معماری اسلامی ، نقوش اسلیمی جایگزین شمایل ، مجسمه ، و نقاشی در کلیسا ها شده است. در تمام سرزمین هایی که اسلام بدانجا قدم نهاد ، شکل منحصر به فرد نقوش اسلیمی را در آنجا آفرید معماران ایرانی ، تحت تاثیر باورهای اسلامی در خلق آثار بدیع ، نظیر کتیبه های متضمن نام های جلاله خداوند و رسول گرامی اسلام (ص) و آیات نورانی قرآن در انواع صور زیبا بر روی آجر پخته ها و کاشی لعابدار تلاش نموده اند. این نوع تزئینات ، علاوه بر زیبا سازی صوری فضا در بالا بردن کیفیت فضای روحانی عبادت ، نقش موثری ایفا می نماید.در معماری اسلامی ، عناصری همچون شکل ، تقارن ، جهت مندی بنا ، رنگ ، خط ، توجه به نوع مصالح ، محراب ، گنبد ، مناره و … باعث شیدایی انسان ها در هنگام ورود به مسجد می شود.
هنگامی که انسان وارد بنا می شود میان درون و برون ، تفاوتی آشکار مشاهده می کند که این حالت در مساجد به کمال خویش می رسد به این معنی که آدمی با گردش در داخل و خارج مسجد ، در واقع میان وحدت و کثرت سیر می کند. بنابراین اصل توحید که پایه نظرگاه اسلامی است در پی و حدت بخشیدن به پیکر عناصر گوناگون هنری است که بارزترین و ملموس ترین این وحدت ، در معماری مساجد سراسر جهان اسلام به منصه ظهور رسیده است.
سیر و سیاحت در جهان پر نقش و نگار تزئینات و کتیبه های مسجد که بیشتر به منظور ایجاد و تلقین نوعی محیط معنوی نوشته شده اند بیننده را در عوالم روحانی غرق می نماید و ایمان به وحدت خداوند را در دل او راسخ می سازد . در حقیقت ، استفاده از اسلیم ها و کتیبه ها یکی از بارزترین و یژگی های تزئینی مشترک در همه مساجد است. کاشیکاری که یکی از مصادیق بارز معماری اسلامی در مساجد است با بهره گیری از رنگ های زیبا و متنوع ، پیوندی بین آسمان و مسجد را برای بیننده القا می نماید . که نمونه عینی این هنر بی بدیل ، کاشیکاری گنبد مسجد شیخ لطف الله در اصفهان می باشد.
استفاده از آیات نورانی کلام وحی و نیز نقوش اسلیمی در کتیبه های مساجد ، به فضا و ماده ، هویت و معنا می بخشد. بطوریکه انسان را به جهانی معنوی رهنمون می سازد و غالب های ذهنی را درهم شکسته و به روشنایی دنیایی هدایت می کند که تجلی حق در آن است.
«معماری مسجد بدنبال الهام از مفاهیم کلام الهی و روایی است ، تا فضایی ایجاد بکند که عالم ملکوت(عالم معنا) و عالم ناسوت(عالم صورت،ملک و طبیعت) را به هم قرین سازد و فضای روحانی واحدی را خلق کند. چه گنبد ، مناره ، محراب و طاق در فرم ها و چه کتیبه ها و کاشی کاری ها و گچبری ها و کاربندی ها همگی به یک محور و نهایت منتهی به یک نقطه می شوند . نقوش ، اشکال و رنگ ها در معماری نشانه بارزی برای القای معانی پنهان هستند و مخاطب از طریق حضور در فضای معماری به درک شهودی آن معانی نایل می شود»6
تاثیر شکل و فرم نمادین در انتقال معانی و مفاهیم
بحث درباره فرم و شکل ظاهری مساجد و ضرورت تداوم معماری سنتی و یا تلفیق آن با معماری مدرن از جمله موضوعاتی است که توجه محافل علمی و مطالعاتی کشور را به خود جلب نموده است.این بحث از یک سو می تواند تنها معیارهای شکلی زیباشناسانه را مطرح نموده و بر زیبایی و تناسبات معمارانه سنتی تاکید داشته باشد و از سویی دیگر ، می تواند در سطوح معنایی والاتری مطرح شده ، موضع خوانایی مسجد در بافت شهری یا انتقال مفاهیمی چون الهی و قدسی بودن را در بر گیرد.
وقتی بحث از فرم و ظاهر مسجد به میان می آید ، منظور تمام ابعاد و اضلاع شکلی مسجد است و مراد ، ساختار فیزیکی و سازه ای آن بعنوان یک کالبد و ساختمان در فضای درونی شهرها و روستاهاست، که در تزریق روح و معنویت و دینداری در فضای مادی و بی روح جوامع ، نقشی مهم ایفا می نماید. تاثیر شکل و فرم در انتقال معانی و مفاهیم از دو منظر ” حس زیبایی شناختی و گرافیک محیطی ” قابل بررسی است:
الف) حس زیبایی شناختی (Aesthetic) :
یکی از نیازهای روان شناختی انسان ، نیاز به حس زیبایی شناختی است. زیبایی شناسی از آن جهت که کیفیتی درونی و ناظر بر حالات درونی آدمی است، ارضاء آن می تواند مقدمه ای برای رویکرد آدمی به معنویت و پرستش خداوند باشد یکی از ویژگی ها و جاذبه های مساجد می تواند این باشد که با ارضاء حس زیبایی شناختی و ایجاد این حس به پرورش دینی افراد کمک نماید. سوق دادن افراد به سمت خدا و متوجه ساختن ایشان به فرامین الهی اگر چه از کارکردهای مساجد است اما این خود مستلزم ارضاء حس زیبایی شناسی انسان است. زیبایی شناسی ، پاسخی است که فرد به امور زیبا از خود نشان می دهد بعبارت بهتر ، زیبایی شناسی ، مطالعه پاسخ و حساسیت فرد نسبت به امور زیباست نه مطالعه کارکردهای هنری . برای نیل به این هدف ، می توان از هنر و ابزارهایی نظیر نقاشی ، خوشنویسی بهره برد.از جمله مولفه هایی که در کنار این ابزارها برای انتقال مفاهیم متعالی ، نقش به سزایی ایفا می نماید Rhythm و Harmony می باشد. مساجد می توانند با استعانت از این هماهنگی و نظم و ترتیب در راستای مفاهیم بلند قدسی و تقویت هویت دینی بهره بگیرند.بین میزان ارضاء کنندگی مسجد و میزان جاذب بودن آن رابطه مستقیمی وجود دارد ، آدمی نیز رو به موقعیت هایی دارد که این نیازها را ارضاء نماید.اگر مساجد بتوانند احساس نیاز به پرستش کردن ، فواید ، اهمیت و ضرورت آن را بدرستی تبیین نماید.و همچنین اگر بتوانند جنبه های زیبایی شناختی کارکردهای خود را بدرستی به مردم تفهیم نمایند ، در واقع به میزان جاذبه خود افزوده اند. بسیاری از انسان ها نه برای خود ، بلکه بخاطر نفس حضور در مساجد و ارضاء کنندگی آن در بعد زیبایی شناختی به مسجد روی می آورند.
ب) گرافیک محیطی:
«در یک محیط ، باید میان زیبایی و عملکرد ارتبط برقرار نمود. طراحی محیطی برای زیبا ساختن محیط بصری ، آگاه کردن و ارتباط برقرارکردن بعنوان یک اهرم پر قدرت ، به ایفای نقش می پردازد. طراحی محیطی برای انواع محیط ها مانند مساجد ، بیمارستان ها و مراکز فرهنگی و دینی کاربرد دارد. پیکتوگرام ها یا علائم بصری ، سیستم های هدایت بصری ، طراحی نمای ساختمان ها و نقاشی های بزرگ دیواری جزء تقسیم بندی های گرافیک محیطی محسوب می شوند. در گرافیک محیطی یا طراحی ، برای ایجاد ارتباط بصری با مخاطبان ، طراح باید پیامی به ایشان القاء نماید، پیامی هدفدار در جهت شناساندن ومعرفی محیط . این پیام باید در وهله اول ، کاربردی بوده و بعد زیباشناسانه آن مراعات گردد.بعبارت دیگر، در جهت زیبایی و مطلوب نمودن محیط تلاش صورت پذیرد.»7
نقش پوشش در فضاسازی
«در معماری ایرانی ، فضا سازی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نحوی که این مهم تنها از طریق تلفیق و ترکیب احجام صورت نمی پذیرد، بلکه تمهیداتی اندیشیده می شود که الزاما احتیاج به ترکیب یا انفصال حجمی نباشد و دریک فضا سازی یکسره هم امکان فضا سازی های گوناگون و گاه متضاد ممکن گردد. ابزار نیل به چنین مقصودی در درجه اول پوشش فضاست.چنانچه در یک فضای واحد و یا متحد از پوشش های متنوع استفاده شود ، آن فضا متعدد ادراک و احساس می گردد و بالعکس در یک زمینه تلفیقی چنانچه پوشش مناسب انتخاب گردد ، آن فضا واحد و یا متحد جلوه می کند.
تاثیر نقش ، نور و رنگ در فضاسازی
اما به همراه پوشش ، سه عامل نقش ، نور و رنگ نیز در فضا سازی دخالتی مستقیم و ناگزیر دارند. نقش ، محصول لاینفک و ناگزیر مصالح بنایی نیز می باشد.نحوه قرار گیری آجرها در کنار و بر روی هم به هر حال ، تولید نقش می کندو نیز در فضا سازی دخیل است.مزاوجت آجر و ملات و حمایت این دو از یکدیگر نیز نقش آفرین است.رنگ نیز به خودی خود ظهور نمی یابد مگر اینکه بر نقش بنشیند آن گاه است که منشاء اثر می گردد و در فضا سازی دخالت می کند. سومین عنصر مهم فضاسازی معنوی مسجد ، نور است که رنگ نشسته بر نقش را ظاهر می گرداند و در فضاسازی نقشی بی بدیل ایفا می کند. همه رنگ های نشسته بر نقوش است که رنگ ها را ظاهر می گرداند و طیف رنگین از کم رنگ به پر رنگ و سایه روشن را می آفریند. بدین ترتیب، عمق میدان و وسعت دید ، معنا و موجودیت می یابد.» 8
الف) نقش:
نقش متنوع و رنگارنگ کاشیکاری مساجد ایرانی ، جزء زیباترین و پرمعناترین عناصر بکار رفته در مساجد است. این نقوش پرمعنا هریک بر حسب شکل و محل قرار گیری دارای کارکرد و بار معنایی و رمزی متفاوت است. تکرار ، ویژگی خاصی است که در میان عبادتگاهها تنها در مسجد به این وسعت استفاده شده است و در عملکرد خود با روح اسلام و عبادت در آن ارتباط تنگاتتگ و مستقیم دارد . نقوش اسلامی که در نوع گردش اسلیمی و ختایی و نقوش هندسی جلوه گر شده است معمولا از یک یا چند شکل منظم به دست می آید که در انحناها و دوایر قرار می گیرند و بر طبق اندازه های تکرار شونده به اشکال متفاوتی نمودار می شوند و به این صورت ، تناسبات و ابسته به آن نقش ، در کل سطح گسترش طرح تکرار می شود. حتی اگر پایه هندسی کار حذف شده باشد و تنها خطوط و شکل هایی که بر اساس آن ترسیم شده است باقی مانده باشد باز هم روح هم آهنگ و تکرار شونده آن محفوظ و نمایان است. این نقوش نیز جلوه ای قدسی در هم آهنگی کامل با معماری بنای مسجد است و چنان احساس معنویت را به شخص حاضر در مسجد القا می کند که گویی تمام ساختمان مسجد در ذره ذره نقوش و اشکال خود دائما ذکر او می گویند و به همراه خود ، عابد را از مقام خاکی به سیر در افلاک دعوت می کنند. این نقوش که نظم هندسی آن گویای عقلانی بودن آن است ضمن اینکه برای ره گذران زیبایی صوری ایجاد کرده ، برای عابد ، نقش دیگری ایفا می کند واو را از عالم تعلقات و کثرات به عالم وحدت و ماورای ظاهر رهنمون می کند. در اغلب نقوش اسلامی ، نوشته ، نقش کار ساز و مهمی ایفا می کند . خطوط نسخ وکوفی به سیال بودن آب زلال و به نرمی نسیم سحرگاهی در لابه لای نقوش یا روی آن ها می لغزند و آیات نور و اشارات قداست را بر آن ها می نگارند. هنرمند مسلمان از کثرات می گذرد تا به وحدت نایل آید . انتخاب نقوش هندسی ، اسلیمی و ختایی و کم ترین استفاده از نقوش انسانی و وحدت این نقوش در یک نقطه ، تاکیدی بر این کوشش است. طرح های هندسی که به نحو بارزی وحدت در کثرت و کثرت در وحدت را نمایش می دهد ، همراه با نقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند آن قدر از طبیعت دور می شوند که فضای معنوی خاصی را ابداع می نمایند که رجوع به عالم توحید دارد.تفکر توحیدی چون دیگر تفکرهای دینی در معماری مساجد ، تجلی تام و تمام پیدا می کند . معماری مساجد و تزئینات آن در گنبد ، مناره ها ، موزائیک ها و کتیبه ها و نقوش مقرنس کاری ، فضایی را ابداع می کند که آدمی را به روحانیت فضایی ملکوتی پیوند می دهد. در معماری سنتی ، شکل های هندسی ، چیزی بیش از ابزار تکنیکی صرف هستند هرچند به این معنا نیز در معماری عمل می کنند ولی ورای این عملکرد مادی دارای وظیفه مهم تری هستند و آن یادآوری انسان است از طریق چهره سمبلیکی . در معماری سنتی هیچ چیز بدون معنا نیست و معنا چیزی جز حالت روحانی نیست.
ب) رنگ:
تاثیر رنگ در معماری اسلامی ، انکار ناشدنی است و از اهمیت و گستردگی معنایی زیادی برخوردار است و یکی از عوامل و مولفه های مهم در فضا سازی معنوی و روحانی مسجد می باشد . رنگ ها علاوه برآثار و ابعاد عرفانی از نظر روحی و روانی نیز اثر داشته و سبب نشاط و یا خمودگی می گردد. رنگ در روان روان انسان ، حالتی متناظر با واقعیت کیفی و سمبلیکشان ایجاد می کند. رنگ و هارمونی آن که البته همنشین بی بدیل نور است در همه هنر های ایرانی و اسلامی ، نقشی تعیین کننده دارد . در هنر اسلامی ایرانی ، از رنگ ها بصورت خردمندانه ای استفاده می شود و این استفاده با آگاهی از معنای سمبلیکی هر رنگ و واکنش کلی ایجاد شده در روان انسان در برابر حضور یک ترکیب یا هارمونی از رنگ ها همراه می باشد. استفاده سنتی از رنگ ها بیشتر با هدف یادآوری واقعیت آسمانی اشیاء همراه است . دراین معنا ، رنگ ها یکی از عناصری هستند که معنای سمبلیکی آن ها باید به نحوی در نظرگفته شوند و این راهی است که بدان وسیله می توان معنای درونی معماری و هنر اسلامی را درک نمود.
حسین نصر در کتاب ایران پل فیروزه در رابطه با تاثیر رنگ چنین می نویسد : « رنگ ها در هنررجنبه کیمیایی دارند و آمیختن آن ها خود یک هنر مشابه به کیمیاگری است. هر رنگ دارای تمثیلی است خاص خودش و نیز هر رنگ ، دارای رابطه ای با یکی از احوالات درونی انسان و روح است».
«مساجد جهان اسلام در بکارگیری رنگ های متنوع از چارچوب واحدی پیروی می کنند و معمولا از رنگ های سبز ، فیروزه ای و آبی استفاده می کنند. رنگ آبی لاجوردی و فیروزه ای از عمده ترین رنگ های زمینه ای دیوارها ، کاشی ها ، محراب ، گنبد ، صحن و شبستان مساجد است.» 9
رنگ آبی لاجوردی و آبی فیروزه ای رنگ های اختصاصی ساعات بامدادی است ، طیفی از رنگ های آبی و سبز نزدیک به هم . آبی ، رنگ تداعی گر آسمان ، بیکرانگی و بی نهایت ، قدرت و وسعت است.
ج) نور:
«معماری اسلامی بویژه در ایران تاکید خاصی بر نور دارد. درون یک مسجد شبیه به نور است که به صورت صور مادی متبلور شده است و یادآور آیه نور است . در ایران ، بعلت درخشندگی شدید اشعه آفتاب در اکثر پهنه این سرزمین و شفافیت هوا در مناطق مرتفع ، تجربه نور و نیاز به زیستن به فضاهای روشن به عنوان جزئی از زندگی ایرانیان در سراسر تاریخ بوده است. نور عنصر برجسته معماری ایرانی است و نه بعنوان یک عنصر فیزیکی ، بلکه به عنوان یک سمبل عقل الهی و سمبل وجود. نور یک حضور روحانی است که در سختی ماده نفوذ کرده آن را تبدیل به یک صورت شریف می کند و آن را زیبا و شایسته می سازد که محل استقرار روان انسانی باشد که جوهر او نیز ریشه در عالم نور دارد ، عالمی که جز عالم روح نیست.» 10
نقش نور در معماری اسلامی ، تاکید بسیار گسترده بر اصل تجلی است. نور ، وظیفه شفاف کردن ماده وکاستن از صعوبت و سردی بنا را عهده دار است. نور به عنوان مظهر وجود در فضای مسجد افشانده می شود تا یکی از عناصر تشکیل دهنده فضای ادراکی باشد. عنصر نور افشانی مسجد و تقویت سیستم نوری مساجدف علاوه بر اینکه خود ، سمبل عرفانی و معنوی است ، جزئی از تزئینات مسجد نیز به شمار می رود . این نور افشانی ، وظیفه مخابره اطلاعات را به خوبی انجام می دهد گاهی اوقات هم باعث صعود فکرو اندیشه انسان به ماورای محدودیت های مادی می شود. نور می تواند تحرک و حیاتی فعال به تزئینات اسلامی ببخشد.«ترکیب نور و آب از قدیمی ترین ازواج در معماری مسجد به شمار می روند ، آب نمادی است از پاکی و پالایش روحی در محیط مسجد و در ترکیب با نور، نمادی است از حاصلخیزی و رشد. امتزاج آب و نور ، زیبایی و برکت را همزمان به محیط مسجد می آورد. نور و تزئینات مسجد ، بجای اینکه ذهن را به بند بکشد به جهانی خیالی رهنمون می شود و قالب های ذهنی را درهم شکسته و انسان را به روشنایی دنیایی می کشاندکه تجلی حق در آن است.هنر و معماری اسلامی نیز از آنجا که با عالم ملکوت پیوند می خورد ، عنصر نور را چون تمثیلی از جلوه وجود مطلق تلقی می کند از این منظر است که نور بعنوان مظهر وجود در فضای مسجد افشانده می شود تا تبیین کننده هندسه آییینی آن باشد. حجم فضا در نورپردازی معماری ایرانی ، اسلامی حایز اهمیت است .در این حجم فضایی و پوشش غیر هم سطح ، انعکاس منابع نور بر سطوح با رنگ های یکسان ، طیف های رنگین با سایه روشن های گوناگون ایجاد می کند و فضا و محیط را با درجات رنگین متکثر از سیر تا روشن ئ تلالو و جلوه هایی بی انتها می نمایاند و از هر زاویه دیدی ، این جلوه گری ظهوری نو می یابد. نور پردازی در شبستان مسجد ، در خدمت فضاسازی طراحی شده به گونه ای که به ایجاد سایه روشن contrast در مناظر دید انسانی perpective کمک شایانی می کند.
منابع نور
با توجه به مطالب بیان شده در رابطه با اعجاز نور و نور پردازی وتاثیر این مولفه مهم در روح و روان انسان ، ویژگی ها و مکانیسم علمی تامین نور فضای داخلی (شبستان) مسجد بصورت مختصر ذکر می شود.
«معمولا نور مورد نیاز مساجد از دو منبع تامین می گردد . منبع اول که برای روشن کردن کلی شبستان می بایست در نظر گرفته شود ، بواسطه ایجاد بریدگی بزرگ بر روی دیوار شبستان صورت می گیرد. و برای روشن کردن محراب استفاده می شود. منبع دوم که نور اصلی شبستان است نوری است که تو سط تابش مستقیم نور خورشید از پنجره ها به درون شبستان صورت می گیرد. منابع تامین نور شبستان مسجد شیخ لطف الله نیز براساس این دو منبع پایه گذاری گردیده است.» 11
پی نوشت
1. مجله مسجد ، شماره 117 ، ص 64
2. فصلنامه هنر ، شماره 33 ، سال 1376، ص 558
3. آئین مسجد ، محمد علی موظف رستمی ، انشارات گویه ، ج 3 ، ص 82 ، سال 1381
4. جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامی ، علی رضایی ، موسسه فرهنگی ثقلین ، ص 323 ، سال 1382
5. مجله مسجد ، شماره 57 ، مرداد و شهریور 1380 ، ص 36
6. هنر و معماری مساجد ، جمعی از نویسندگان ، نشر رسانش ، ج 1 ، ص 429 ، سال 1384
7. مجله رهپویه هنر ، شماره 2 ، سال 86 ، ص 6 و 7
8. بیهوده سخن ، مهناز رئیس زاده ، حسین مفید ، انتشارات مولی ، ص 97 و 98، سال 1383
9. روزنامه جام جم (04/06/85) ، مقاله معماری مسجد ، نعمت سعیدی
10. هنر و معماری مساجد ، جمعی از نویسندگان ، نشر رسانش ، ج 1 ، ص291 ، سال 1384
11. مسجد شیخ لطف الله و ویژگیهای آن ، محمد حسین نجم آبادی ، نشر فرزان روز ، ص 30 ، سال 1381
روح الله مهدلو