دانلود تحقیق آشنایی با تاکتیکهای مورد استفاده نیروی زمینی ارتش آمریکا در جنگهای اخیر(سال های 1990 الی 2006)
نیروی زمینی ارتش آمریکا با درگیر شدن در عملیات بصورت غیر خطی برای کسب پیروزی نیروهای زرهی خود را با اجتناب از حرکت در خارج از جادهها و با استفاده از نیروهای تامین ( جلودار – عقب دار – پهلودار – بویژه بالگردهای آپاچی ) با فواصل معین به منظور دست یابی به عمق منطقه در یک عملیات برق آسا و با تمرکز قوا و عمق دادن به منطقه در پارهای از اوقات با عملیات کماندویی ( نیروی ویژه ) به سبک کوزوو و تضعیف قدرت مقابل و استفاده از عملیات متحرک هوایی جهت تحرک و سرعت عمل و جابجایی سریع ( هلی برن ) و با استفاده از تاکتیک دور زدن شهرها را محاصره و با حرکت به عمق منطقه بدون وارد شدن به شهرها و حرکت در روی خطوط مواصلاتی منتهی به شهرها و پرهیز از درگیری جدی با هستههای مقاومت و دور زدن اینگونه مقاومتها از جمله تاکتیک نیروی زمینی ارتش آمریکا است .
کلید واژه-
تاکتیکهای کاهش زمان برای کشف و انهدام موضع دشمن- اجرای عملیات غیر خطی- محلات برق آسا و غافلگیر کننده- عملیات همزمان- عمق دادن به منطقه نبرد- جابجایی سریع نیروها- دور زدن شهرها- درگیر شدن از راه دور
مقدمه
ویژگی جنگ های اخیر در کوتاه بودن زمان درگیری و وسعت منطقه نبرد سرعت در چرخش اطلاعات، سرعت ،دقت و هوشمندی تسلیحات ،دور ایستا بودن ،ائتلافی بودن ،غیر خطی بودن آن است. در جنگهای مدرن نقش کلیدی را ،سیفور.آی.اس.آر(C4.I.S.R)، در کنترل و هدایت جنگ بر عهده داشته و همواره حملات پیشگیرانه ویران کننده و برعلیه مراکز فرماندهی ،سایتها و سامانه های رادار دفاع هوایی ،مراکز فرماندهی و کنترل دپوهای مهمات ،سوخت و مراکز اصلی نیروهای آفندی دشمن آغاز می گردد لذا ماهیت جنگهای آینده تغییر کرده است جنگهای آینده در محیط ناهمطراز شکل می گیرد شناسایی ساختار ارتش آمریکا به عنوان مهمترین تهدید کننده ایران و تاکتیکهای یگانهای مانوری خودی در نبرد ناهمطراز ایجاب می نماید گردان پیاده نزاجا در محیطی ناهمطراز به کار برده شود لذا بایستی تغییرات در تاکتیک سازمان و تجهیزات و شناسایی و اشغال مواضع بعمل آید تا این یگان پرقدرت همواره بتواند نقش کلیدی خود را در خط مقدم جبهه رزم نزدیک بعمل آورد اکنون که آمریکا با تکیه بر قدرت زرو زور و فناوری پیشرفته و نخوت و تکبر همیشگی در حال توسعه شیوههای نوینی از جنگ است . که سیستمهای مدرن هوا فضا با قدرت تخریب بسیار دقیق ، تسلیحات متعارف و پیشرفته ، سرعت در ارتباطات مدرن ، در یک ماشین جنگی قدرتمند و برق آسا ادغام نموده ، آنچه از ادبیات جدید آمریکا مطرح است و در چند جنگ اخیر به نمایش گذاشته شده است حاکی از نوع بخصوصی از جنگ بوده که با جنگهای گذشته تفاوت فاحش داشته است ، در این جنگ طرفین درگیر از نظر قدرت رزمی تناسبی با یکدیگر نداشته و نیروهای زیادی به کار گرفته نشده و مدت زمان زیادی طول نکشیده و نتایج قطعی نبرد چندان طولانی نبوده . سلاحها در روشهای خاصی بکار گرفته شده که مبتکرانه و غیر قابل پیشبینی بوده ، با لطبع حاصل این تحولات دکترین و راهکارهای نوینی را برای دشمن بهمراه داشته بطوری که نیروهای مسلح سایر کشورها از آئین و تاکتیکهای شناخته شده دشمن و ماموریت اصلی خودشان تا حدود زیادی منحرف و سر در گم گردیدهاند آنچه در این مقاله به صمع و نظر خوانندگان خواهد رسید برخی تاکتیکهای بکارگرفته شده آمریکا در این
جنگ بوده که امیدواریم مورد استفاده قرار گیرد.
1- استفاده از تاکتیک کاهش زمان برای کشف و انهدام موضع دشمن :
زمان در میدان رزمی که بر قدرت آتش استوار است عامل بسیار مهمی است ه آمریکائی ها می دانستند که « زمان بزرگترین دشمن آنها و بزرگترین دوست دشمن آنهاست » آنها دریافتند که مطمئن ترین راه پیروزی در جنگ ها ، سریع پیروز شدن است و اگر انهدام دشمن را برای مدتی بتاخیر بیاندازند این خطر را تا حد زیادی افزایش داده اند که جنگ ، فرسایشی و به یک جنگ بی ثمر تبدیل شود . مقامات آمریکائی هر چند انجام یک حمله نظامی کارا و موثر را خواستارند ، اما بر کوتاه بودن زمان عملیات و کاهش هزینه های نظامی و انسانی تاکید دارند . چرا که معتقدند در جنگ های مبتنی بر قدرت آتش باید به سرعت پیروز شد ، همچنین عملیات کشف دشمن در مدت کوتاه به طور موثری از راه درو و با استفاده از تجهیزات هوایی و زمینی قابل اجرا شود .
ایالات متحده آمریکا در جنگ علیه عراق ( جنگ خلیج فارس 1991) از این تاکتیک علیه نیروهای متمرکز عراقی که عمدتاً در مرزهای کویت با عربستان و حاشیه شهرهای کویت استقرار داشتند استفاده نمود همچنین کشف مواضع موجود در عقبه نیروهای عراقی و مراکز کنترل فرماندهی ارتش عراق و راه های مواصلاتی ، تدارکاتی نیروهای مستقر در کویت را کشف و با سلاح های دور برد از جمله سلاح هایی که توسط ماهواره های منطقه ای هدایت و کنترل می گردید منهدم کردند . برتری هوایی و استفاده از سلاح های دوربرد موحب گردید نیروهای ائتلاف مواضع دشمن را شناسایی و مورد هدف قرار داده و هرگونه عکس العمل ، تحرک و جابجایی یگانهای زرهی و واحد های عراقی را صلب نمایند .
« این تاکتیک در افغانستان نیز با کشف مواضع و محل اجتماعات و یا مقاومت نیروهای طالبان و شلیک مواضع آنها با سلاح های دقیق و دوربرد بکار گرفته شد و نیروهای مهاجم را در کوتاه کردن زمان درگیری ، کاهش هزینه های انسانی و تجهیرات کمک فراوان نمود . نیروهای طالبان عمدتاً در نبرد هاب غیر سرپوشیده و بدون استتار و اختفاء آرایش یافته بودن ، سنگر بندب بدون قاعده ، موقعیت زمینی بدون پوشش و ادوات جنگی فاقد حفاظ مناسب ، مواضع انان را از مسافت های دور قابل شناسایی می کردند . بنابراین تحرکات آشکار و عدم رعایت استتار و اختفاء مواضع و حرکات نظامی انها باعث شد تا نیروهای ائتلاف در کمترنی زمان ممکن مواضع آنها را کشف و با سلاح های دوربرد و دقیق مورد هدف قرار دهند . بطور مثال در بیشقاب نیروهای واکنش سریع ایالات متحده مواضع طالبان را از فاصله بیش از 8 کیلومتری با دقت کشف و به سمت آن شلیک نمود . »
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش) |
تعداد صفحات: 19 |
حجم: 146 کیلوبایت |