زندگینامه ابوالقاسم حالت شاعر و نویسنده
خلاصه زندگی ابوالقاسم حالت
تحقیق درباره ابوالقاسم حالت
نام: ابوالقاسم حالت
زادروز: ۱۲۹۸ – تهران
درگذشت: ۳ آبان ۱۳۷۱ – تهران
ملیت: ایرانی
نامهای دیگر: ابوالقاسم عبدالله فرد
پیشه: شاعر، نویسنده، طنزپرداز و مترجم
لقب:
خروس لاری
شوخ
فاضل ماب
ابوالعینک
ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. وی شاعر، مترجم و طنزپرداز ایرانی بود.
زندگینامه
ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. ابوالقاسم حالت، فرزند محمدتقى حالت در خانوادهاى متمدن و مذهبى متولد شد. وى از کودکى به موسیقى و نقاشى و شعر و نویسندگى علاقه تام داشت و چون امکان پرورش ذوق و استعداد و رشد و ترقى خود را در موسیقى و نقاشى در خانواده مشاهده نکرد به شعر و نویسندگى روى آورد و طولى نکشید که در این هنرها پیشرفت شایانى کرد و از بزرگان آن گردید.
آثار
مجموعه اشعار
فکاهیات حالت
دیوان ابوالعینک
دیوان شوخ
گلزار خنده
دیوان اشعار (اشعار، رباعیات)
پروانه و شبنم (قصاید اخلاقی و عرفانی سعدی و تذکره شاهان شاعر)
اولین اثر
درباره اولین شعرى که حالت سرود، خود وى مىگوید: «روزى در مدرسه با یکى از دوستان همکلاسم قهر کرده بودم و چون خیلى نسبت به هم صمیمى بودیم بالاخره طاقت نیاودم و با یک قطعه سه بیتى از او معذرت خواستم، این قطعه که اولین شعرم بود و متأسفانه الان هیج به یادم نیست موثر واقع شد و قهر ما را به آشتى تبدیل نمود.
اثر این شعر مرا بر آن داشت که شاعرى را دنبال کنم، لذا از کلاس ششم ابتدایى گاهگاهى شعر ساختم، مخصوصا تابستانها که مدرسه تعطیل بود و فراغت بیشترى داشتم و مىتوانستم هم شعر بسازم و هم دنبال چاپ آن بروم اما روزنامههاى ادبى آن ایام که عبارت بودند از «نسیم شمال» و «کانون شعرا» و «توفیق» همه از چاپ اشعارم خوددارى مىکردند، چون بسیار ناپخته بود، ولى این امر به هیچوجه باعث دلسردى من نمى شد. تا دو سه سال بعد که کمکم بعضى از اشعارم در روزنامهها چاپ شد.»
پس از چندى که اولین اثر ابوالقاسم حالت در یکى از جراید چاپ گردید، درصدد برآمد که خود را به کانون و انجمنهاى ادبى نزدیک نماید، به همین سبب بعضى شبها به انجمن ادبى ایران که ریاست آن با شاهزاده محمدهاشم افسر بود مىرفت و در یکى از همین شبها یکى از اشعار خود را در این انجمن ادبى قرائت مىکند که صداى آفرین و احسنت رسا و پر طنطنه شیخالملک اورنگ که در آن زمان نایب رئیس انجمن بود به قدرى وى را تحت تأثیر قرار داد که تا صبح خواب به چشمانش راه نیافت. از این زمان به بعد وى در راه شهرت و ترقى گامهاى بلندى یکى پس از دیگرى برداشت.
بارى ابوالقاسم حالت، در کلاسهاى چهارم دبیرستان مروى درس مىخواند و چون اواخر سال تحصیلى بود و محصلین در حالى که کتابهاى خود را جهت تمرین دروس زیر بغل نهاده و عازم محوطه باغ ملى که درختان زیادى داشت و محلى مصفا بود مى رفتند، حالت هم کتاب خود را برداشت عازم این محل گردید. در خیابان خیام نزدیک باغ ملى با مرحوم حسین توفیق صاحب امتیاز روزنامه توفیق برخورد مىکند و از طرف دعوت مىشود که با هیئت تحریریه این روزنامه همکارى نماید وى از نخستین شماره روزنامه فکاهى توفیق تا مدت پنج سال متوالى سردبیرى این مجله فکاهى را به عهده داشت.
حالت بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ با بسیارى از جراید از جمله روزنامههاى: «امید»، «قیام ایران» و مجله «تهران مصور» همکارى می کند.
سفر به هندوستان
ابوالقاسم حالت در سال ۱۳۲۵ بنا به دعوت کمپانى «اورگرین پیکچر» به هندوستان سفر کرد و در بمبئى به کار دوبلاژ فیلم پرداخت و مدتى نتوانست در کار تصنیفسازى فعال باشد. تا اینکه مهدى خالدى، جواد بدیعزاده، نصراللَّه زرینپنجه، على زاهدى، یوسف کاموسى، علىاکبر پروانه و دلکش جهت ضبط صفحه از ایران به بمبئى رفتند و حالت به عنوان یادگار براى این هیئت ایرانى تصنیف «شیرین» را ساخت، و على زاهدى آن را اجرا کرد. این تصنیف اینطور شروع مىشود:
شیرین، شیرین، سروقد و سیمین برو گل پیکرى تو
در مذاق از شکر شیرینترى تو