چکیده :
در اسناد مکتوب، امضا، نشان تایید تعهدات قبول شده در آن سند به شمار مىآید. از آن جهت که در تجارت الکترونیکى «مدارک الکترونیکى» داراى جایگاهى همانند اسناد مکتوب هستند، لذا امضا در این مدارک نیز علىالاصول داراى همان ارزش اثباتى مىباشد. در این مقاله، با تکیه بر تجربه کشورهاى پیشرفته و مطالعه در قوانین و مقررات به این مساله پرداخته میشود که در ثبت الکترونیکى اسناد و مدارک، چگونه میتوان از امضاى دیجیتالى بهره گرفت و بهترین مرجع براى تصدى امور گواهى امضاى الکترونیکى و ثبت اسناد الکترونیکى کجاست. بررسى موضوع همواره با مبنا قرار دادن این ایده انجام شده که تخلف از رویه و قوانین موجود در زمینه ثبت اسناد و گواهى امضا داراى آثار زیانبارى ـ از حیث حقوقی، اجتماعى و اقتصادى ـ خواهد بود و از این حیث، اساساً امضا و مدارک الکترونیکى خصوصیتى ندارند که موجب تغییر مرجع ثبت و گواهى آنها شود.
مقدمه :
ظهور و گسترش وسایل نوین ارتباط که ویژگى بارز آنها «سرعت» و «تنوع» روابط بود، تنها زمانى منجر به معرفى و توسعه «تجارت الکترونیکی» شد که کاملترین شیوه ارتباط الکترونیکی، یعنى «اینترنت» ابداع و معرفى گردید. اینترنت در حقیقت هر دو ویژگى سرعت و تنوع را باهم ارایه مینمود و از سوى دیگر موجب «ارزانی» روابط معاملاتى نیز میگردید. این تحولات اگرچه در مدتى کمتر از یک قرن روى داد؛ با اینحال ـ بنابر سنت زندگى آدمهاى خوب و بد در کنار هم ـ همواره روابط الکترونیکى در معرض اختلال، تقلب، کلاهبردارى و اعمال خرابکارانه دیگر قرار داشت. فناورى نوظهور، دیگر با مساله «وجود» روبرو نبود، بلکه باید حیات و پذیرش خود را در دهکده جهانى «استمرار» بخشید.
بر همین اساس، بحث ایمنى و اعتماد از همان ابتداى ظهور اینترنت مطرح و موضوع بحث و تحقیق متخصصان بود. روشهاى مختلف رمزگذاری و امضاى دیجیتالی با همین تفکر ایجاد و گسترش یافته و بعدها در قوانین داخلى و مقررات بینالمللى ارزیابى و مورد حمایت قرار گرفتند.
توسعه تجارت الکترونیکی، علاوه بر ایمنی، فناورى دیگرى را اقتضا میکرد و آن ـ اگرچه بسیار دیرتر از شیوههاى ایمنى مطرح گردید ـ ثبت الکترونیکی گواهى دیجیتالی امضاها و مدارک الکترونیکى بود. بحث از ثبت و گواهى الکترونیکى بعد از سال ۱۹۹۶ مطرح و تاکنون به طور کامل وارد رویه بینالمللى نشده است؛ با اینحال برخى از کشورها قوانین و مقرراتى براى توسعه و ضابطهمند کردن آن تصویب کردهاند.
در این مقاله ما به پیوند امضا و ثبت الکترونیکى خواهیم پرداخت. بنابراین آنچه بیشتر مبنا خواهد بود، جایگاه امضا و گواهى دیجیتالى است و این امر مورد بررسى قرار خواهد گرفت که چگونه فرایند امضا و متن الکترونیکى را میتوان داراى آثار حقوقى همانند امضا و مدارک کاغذی/ سنتى دانست. بعد از بررسى مختصر قوانین و مقررات موجود (مطالعه تطبیقی) به مسایل و مشکلات امضا و گواهى دیجیتالى نیز خواهیم پرداخت.
بنابراین، مباحث مقاله در گفتارهاى جداگانه به شرح زیر بررسى میشود.
۱. کلیات
۲. مطالعه تطبیقى جایگاه امضاى دیجیتالی
۳. مشکلات حقوقى ناشى از ظهور سیستم دیجیتالى امضا
در تمام مباحث، بررسى بر مبناى مسایل راجع به ثبت و گواهى الکترونیکى خواهد بود.
۱ـ کلیات
اگرچه ثبت الکترونیکی، بیشتر براى ثبت معاملات الکترونیکى ـ بهویژه اینترنتى ـ به کار میرود؛ با این وجود این امر به مفهوم عدم امکان استفاده از آن در معاملات عادى نیست. بنابراین میتوان از مدارک کاغذى روگرفت الکترونیکى تهیه و با رعایت تشریفات ثبت کرد. البته بدیهى است که طرفین به ندرت طى این تشریفات را میپذیرند و با امکان ثبت به شیوه سنتى ترجیح میدهند که از روشهاى نوظهور احتراز نمایند. به دلیل کاربرد ثبت الکترونیکى در معاملات اینترنتی، لازم است تا مفهوم تجارت الکترونیکی، امضاى دیجیتالى و ثبت الکترونیکى به اختصار تشریح شده و جایگاه امضا در سیستم سنتى ثبت اسناد مشخص گردد.
۱ ـ ۱. مفهوم تجارت الکترونیکی
پیدایش «فناورى اطلاعات و ارتباطات» را باید یک انقلاب نامید که منجر به گشایش «باب جدیدى در اقتصاد» شده است. تجارت الکترونیکى یکى از مهمترین نتایج این انقلاب و از نمودهاى بارز آن به شمار میآید و مفهوم آن به قدرى پویا، در حال تحول و گسترده میباشد که ارایه تعریفى جامع و مختصر از آن امکانپذیر نیست. چنانچه قانون تجارت الکترونیکى (ق.ت.ا) مصوب ۱۳۸۲ نیز تعریفى در این مورد ارایه نکرده است. با این وجود، برخى از موسسات به ارایه تعریف نسبتاً گویایى در این زمینه پرداختهاند. سازمان تجارت جهانى در اعلامیه مورخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۸ تجارت الکترونیکی، آن را چنین تعریف میکند:
«تولید، توزیع، بازاریابی، فروش یا تسلیم کالاها و خدمات از طریق وسایل الکترونیکی» (گزارش سازمان تجارت جهانی،). این سازمان گسترش تجارت الکترونیکى را نوید بخش هزینه پایین معاملاتى و تولیدی، تسهیل انعقاد قراردادها و تشدید رقابت دانسته که بهنوبه خود، منجر به کاهش قیمتها، افزایش کیفیت و تنوع تولیدات و نهایتاً منجر به پیشرفت و رفاه بیشتر خواهد شد.
کمیسیون حقوق تجارت بینالملل سازمان ملل متحد (آنسیترال) در تفسیر ماده ۱ قانون نمونه (۱۹۹۶) و در تشریح واژه «تجاری»، این اصطلاح را شامل معاملات راجع به تهیه، مبادله و توزیع کالا، نمایندگى تجاری، حقالعمل کاری، اجاره، بهرهبردارى از معادن، مشاوره، مهندسی، صدور پروانه، سرمایهگذاری، امور مالی، بانکی، بیمه، موافقتنامههاى استخراج یا واگذارى منابع، قراردادهاى مشارکت و سایر مشارکتهاى صنعتى و تجارى و حل و نقل کالا یا مسافر از طریق هوا، دریا، راهآهن و جاده دانسته است.
بنابراین، هر عمل حقوقى که به نوعى در انجام آن از وسایل الکترونیکى ارتباط استفاده شود را باید «معامله الکترونیکی» و توسعه و استقرار این روند را منجر به «تجارت الکترونیکی» دانست. وقتى به حجم معاملات مذکور توجه نماییم، اهمیت ایمنى فضاى مجازى و لزوم معرفى فناورى امضاى دیجیتالى و ثبت الکترونیکى مطمئن بیشتر آشکار میگردد.
۲ ـ ۱. مفهوم امضاى دیجیتالی
در وهله اول باید تفاوت میان امضاى دیجیتالى و الکترونیکى را شناخت: اگرچه به کار بردن هر کدام از این اصطلاحات به جاى دیگرى تعبیر بر مسامحه شده و عرفاً با ایرادى روبرو نیست . از جنبه علمى در تمایز این دو به اختصار میتوان گفت که امضاى دیجیتالى نمودار دادهاى است که به شکل یک واحد داده، الصاق یا با رمزگذارى منتقل میشود و به گیرنده اجازه میدهد تا سرمنشا و اصالت آن را تشخیص دهد. این ساختار منطقى مانع از جعل امضا میشود. امضاى الکترونیکى داراى معناى عامترى است و شامل امضاى دستى اِسکن شده یا اسم شخص که در قسمت انتهایى نامه الکترونیکى قید میگردد، نیز میشود. براى تامین ایمنى و اصالت امضاى الکترونیکى باید از امضاى دیجیتالى به عنوان فناورى رمزگذارى ـ از جمله تابع هَش ـ استفاده کرد . بنابراین دو نکته مهم را در رابطه با امضاى الکترونیکى و دیجیتالى باید ذکر کرد:
یک. اطلاق عبارت «امضاى دیجیتالی» به فرایند فوقالذکر ناشى از مسامحه میباشد؛ زیرا هیچ شباهتى بین این نوع از تایید و «امضا» به مفهوم مصطلح آن وجود ندارد.
دو. امضاى الکترونیکى به شرح فوق و با تعاریفى که در زیر میآید، تنها در صورتى داراى اعتبار است که با فرایند امضاى دیجیتالى همراه باشد. به همین دلیل در عنوان تحقیق حاضر از عبارت «امضاى دیجیتالی» استفاده شده است. لذا در هر جا که امضاى الکترونیکى به کار رود نیز، باید مفهوم آن را بر همین مبنا تحلیل کرد.
تعاریف متعددى از امضاى الکترونیکى ارایه شده که به ذکر برخى از آنها اکتفا میشود. در بند الف ماده ۲ قانون نمونه آنسیترال درباره امضاهاى الکترونیکی که در ۵ ژوئیه ۲۰۰۱ به تصویب رسیده، امضاى الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دادهاى در شکل الکترونیکى که به یک دادهپیام ضمیمه، یا جزء همسان، پیوسته و جدا ناپذیرى از آن شده و میتواند براى شناسایى امضا کننده آن دادهپیام و تایید اطلاعات موجود در دادهپیام از سوى امضا کننده به کار گرفته میشود».
در بند ۷ ماده ۱۴ قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی ایالات متحده، امضاى الکترونیکى به معنى «هر گونه صدا، علامت یا فرایند الکترونیکى است که به مدرک الکترونیکى با لحاظ شرایط علمى ضمیمه یا با آن همسان شده و این امضا از سوى شخصى که قصد پذیرش مدارک را دارد، زده شده یا به دستور و براى او طراحى شده است». تعریف مذکور، در واقع تکرار مفهومى میباشد که بند ۸ ماده ۲ قانون متحدالشکل معاملات الکترونیکی از امضاى الکترونیکى به دست میدهد.
در بند (ی) ماده ۲ق.ت.ا، امضاى الکترونیکى «عبارت از هر نوع علامت منضم شده یا به نحو منطقى متصل شده به «دادهپیام» است که براى شناسایى امضا کننده «دادهپیام» مورد استفاده قرار میگیرد». بند (ک) ماده ۲ و ماده ۱۰ قانون مذکور نیز شرایطى براى «امضا و سابقه الکترونیکى مطمئن» در نظر گرفته است.
تعاریف ذکر شده از امضاى الکترونیکی، تقریباً مشابهند و از آنها میتوان استنباط کرد که امضاى مذکور باید به گونهاى باشد که بتوان موارد زیر را از طریق آن اثبات نمود:
یک . اِسناد. با امضاى الکترونیکى یک سند، محتواى آن به شخص امضا کننده منتسب میشود و لذا له و علیه او قابل استناد است.
دو . انجام تشریفات. امضاى دیجیتالى یک سند الکترونیکى حاکى از انجام تمام تشریفات مقرر قانونى براى تنظیم آن است.
سه . تصدیق. در صورت استفاده از امضاى دیجیتالى براى تایید محتواى مدارک الکترونیکی، این نوع امضا کارکردى همانند امضا در اسناد کاغذى خواهد داشت.
چهار . داشتن آثار حقوقی. امضاى الکترونیکى داراى تمام آثار حقوقى مقرر براى امضاى سنتى میباشد. چنانچه در ماده ۷ قانون نمونه (۱۹۹۶) و ماده ۳ قانون نمونه (۲۰۰۱)، «اصل اتحاد آثار امضا و مدارک الکترونیکى و سنتی» مورد تاکید قرار گرفته است.
۳ ـ ۱. مفهوم ثبت الکترونیکی
چنانچه گفته شد، ثبت الکترونیکى مفهومى نسبتاً نوظهور به شمار میآید. با توجه به همین امر و عدم اقدام به تاسیس دفاتر ثبت الکترونیکى در کشورمان، براى یافتن مفهوم این عبارت باید به حقوق و رویه کشورهاى پیشگام در این زمینه مراجعه کرد. البته «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» در ماده ۳۱ و ۳۲ ق.ت.ا پیشبینى شده و میتوان از ملاک آن براى دفاتر ثبت الکترونیکى نیز استفاده نمود. به موجب ماده ۳۱ «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکى واحدهایى هستند که براى ارایه خدمات صدور امضاى الکترونیکى در کشور تاسیس میشوند. این خدمات شامل تولید، صدور، ذخیره، ارسال، تایید، ابطال و بهروز نگهدارى گواهیهاى اصالت (امضای) الکترونیکى میباشد».
در ایالات متحده، قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی، ماده ۳ را به بحث درمورد «دفاتر ثبت الکترونیکی» اختصاص داده است. این ماده به طور مفصل ـ از بخش ۱۴ تا ۲۳ ـ تمام مفاهیم مربوط به ثبت الکترونیکى را لحاظ نموده و اصول و قواعد حاکم بر این نهاد جدید را تشریح میکند. در مقدمه توجیهى (تفسیر) ماده ۳ تصریح شده که دفاتر ثبت الکترونیکی، نهادهایى جداى از دفاتر اسناد رسمى به شمار نمیآیند و هر سردفترى میتواند با گرفتن مجوز و آموزشهاى لازم به یک «سردفتر الکترونیکی» تبدیل شود. البته دفاتر ثبت اسناد در اقدام به این امر هیچ الزامى ندارند.
در بند ۲ بخش ۱۴ قانون مذکور، دفتر ثبت الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دفتر ثبت اسنادى که به حکم مرجع صالح داراى قابلیت انجام امور دفاتر ثبت الکترونیکى مطابق با مقررات مربوط، شناخته میشود». بنابر بخش ۱۵ تنها افرادى صلاحیت افتتاح دفاتر ثبت الکترونیکى را دارند که آموزشهاى لازم را دیده و در امتحان مربوطه پذیرفته شده باشند. اگرچه تفصیل این بحث از موضوع مقاله حاضر خارج است، ولى به اختصار میتوان گفت که در اکثر ایالات آمریکا ثبت الکترونیکى شروع شده و مقرراتى براى نظاممند کردن آن به تصویب رسیده است. براى مثال در ایالتهاى فلوریدا، کُلرادو و یوتا قوانینى در تجویز «ثبت الکترونیکی» تصویب شده که این دفاتر از جمله به گواهى امضاهاى دیجیتالى اقدام میکنند. در آریزونا نیز از سال ۲۰۰۲ ثبت الکترونیکى آغاز شده و قانون خاصى در این مورد تدوین یافته است.
از آن جهت که امضا، در تنظیم و ثبت اسناد داراى اهمیت زیادى است، نخست باید جایگاه آن را در نظام سنتى ثبت اسناد شناخته و سپس به مفهوم و کارکرد آن در ثبت الکترونیکى بپردازیم.
۴ ـ ۱. جایگاه امضا در نظام سنتى ثبت اسناد
مطابق ماده ۱۳۰۱ قانون مدنی، «امضایى که در روى نوشته یا سندى باشد بر ضرر امضا کننده دلیل است» مقنن در این ماده به یکى از مهمترین آثار امضا، یعنى دلیل بودن سند امضا شده به نفع امضا کننده توجهى نداشته است. به طور کلى «نوشته منتسب به اشخاص در صورتى قابل استناد است که امضا شده باشد. امضا نشان تایید اعلامهاى مندرج در سند و پذیرش تعهدهاى ناشى از آن است و پیش از آن نوشته را باید طرحى به حساب آورد که موضوع مطالعه و تدبر است و هنوز تصمیم نهایى درباره آن گرفته نشده است».
اگرچه ایجاد حق و تکلیف به عنوان مهمترین اثر امضا در اکثر اسناد، مورد توجه حقوقدانان قرار نگرفته، با اینحال میتوان از ماده ۶۵ قانون ثبت اسناد و املاک (مصوب ۱۳۱۰ با اصلاحات و الحاقات بعدی) آن را استنباط کرد. به موجب این ماده، «امضاى ثبت سند پس از قرائت آن بهتوسط طرفین معامله یا وکلاى آنها دلیل بر رضایت آنها خواهد بود». از ماده مذکور استنباط میشود که عدم امضاى سند ثبت شده از سوى شخص یا اشخاص ذینفع و یا متعهد، مفهومى جز بیاعتبارى و فقدان هر گونه اثر حقوقى براى آن سند ندارد.
با ثبت سند و طى تشریفات امضا، «سندى که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمى است و تمام محتویات و امضاهاى مندرج در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند اثبات شود» (ماده ۷۰ ق.ث). بنابراین امضا کننده نمیتواند امضاى خود را انکار یا در درستى محتواى سند رسمى تردید کند و فقط میتواند جعلیت یا بیاعتبارى قانونى این دسته از اسناد را اثبات نماید (ماده ۱۲۹۲ ق.م).
تصدیق صحت امضا، در نظام سنتى ثبت اسناد از جمله وظایفى است که بر عهده مسوولین دفاتر نهاده شده (بند ۳ ماده ۴۹ ق.ث) و در قانون دفاتر اسناد رسمى و کانون سردفتران و دفتریاران، دفترى به نام «دفتر گواهى امضا» پیشبینى شده که بنابر ماده ۲۰ قانون اخیر، «دفترى است که منحصراً مخصوص تصدیق امضا ذیل نوشتههاى عادى است و نوشته تصدیق امضا شده با توجه به ماده ۳۷۵ ( قانون) آئین دادرسى مدنى مسلمالصدور شناخته میشود». به نظر میرسد، «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» مذکور در باب دوم قانون تجارت الکترونیکى (مواد ۳۱ و ۳۲) به این دفاتر شباهت زیادى دارند و تطبیق آنها در گفتارهاى آینده خالى از فایده نخواهد بود.