شهر پست مدرن
چکیده
پست مدرنیسم تا حد زیادی به مدرنیسم کلاسیک نزدیک می شود اما ناگهان از آن فاصله می گیرد و به افق های دور می رود. تبار حیات انسان ها را در می نوردد و با اعتقاد به اصل (تمایز) در واقع گونه گوئی و «حیات سرشار از لذت» را درون زندگی مدرن جست و جو می کند. این حیات سرشار از چیزی جز تنوع، تکثر و تعهد علایق و سلایق انسان ها… در پرتو این گونه گونی است که یکسانی و یکنواختی ، کسل کننده و اندوه بار مدرن کنار زده می شود و فضای رنگارنگ زندگی «حقیقت انسان ها» را به تصویر می کشد. براساس همین فلسفه ی پست مدرن است که فضای عمومی «شهری» معنا می یابد. در حقیقت اگر فضای عمومی را متعلق به همگان بدانیم مدرنیسم از ایجاد چنین فضایی عاجز است، همان طوری که سنت نیز آمیزه ای یکنواخت و محدود از حیات انسان ها بود و تقدیات دست و پا گیرش شهری تنیده و تو در تو و بریده از محیط اطرافش را به ارمغان آورده بود.
پست مدرن گلچین سنت و مدرنیسم و چیزی فراتر از آن است، در پست مدرن، سنت مدرنیسم در کنار هم زندگی می کنند و حتی ایده های غیر مدرن و غیر سنتی نیز در عرصه ی حیات ظاهر می شود. شهرپست مدرن شهری است که کالبد آن مطابق نیاز شهروندان شکل می گیرد و نه براساس خواسته های بر گرفته از عقلانیت تک گفتار مدرنیستی که جنبه ی آمرانه و تحکمی دارد در چنین شهری کالبد شهر بر روح و روان ساکنانش سنگینی می کند.
کلید واژگان
پست مدرن،شهر پست مدرن، طراحی شهری، معماری پست مدرن
پست مدرنیسم
در تفکر پست مدرن تأکید بر وجه محلی یا بومی در مقابل قطب بندی جهانی و فردی ، عینی و ذهنی پیشی می گیرد و بر اساس همین دیدگاه است که بر بازی زبانی نامتجانس و ناهمگن ، امور نامتوافق ، بی ثباتی ها و ناپایداری ها ، گسست ها وتضادها تاکید دارد . تفکر پست مدرن هر گفتگو را به جای آنکه مکالمه یا دیالوگی بین دو شریک بداند ، آنرا نوعی بازی و رویارویی بین دو رقیب می داند . در این تفکر اجتماع همگانی و جهانی به هیچ وجه یک آرمان با ایده آل محسوب نمی شود . تلاش مداوم این است که ” بس کنید دیگر ، بگذارید همینطور بماند .” یا دست از معنی سازی بردارید. در تفکر پست مدرن هنر صرفا یک تجربه زیبا شناختی نیست، بلکه روش شناخت جهان است. ویژگی شاخص هنر پست مدرن تاکید بر کلیشه ، تقلید هزل آمیز ازسبک های مختلف و اختلاط و امتزاج رنگ های مختلف ( کولاژ (collageاست . هنر دردنیای پست مدرن نه تعلق به چارچوب ارجاعی و معیار داوری خاصی است و نه به پروژه یا اتوپیای خاصی تعلق دارد .
معماری و شهر پست مدرن
« به اعتقاد مارشال برمن، پست مدرنیسم پیکره پیچیده و در هم تنیده متنوعی از اندیشه ها؛ آراء و نظریاتی است که در اواخر دهه 1960 سر برآورد و هنوز در واپسین سال های دهه 1990 همچنان فعال و در حال پویایی و گسترش است. واژه پست مدرن گفتمان های فراوان و متعددی را در پی داشته است. روندی که همچنان ادامه دارد. غالبا درنگاهی ساده به آن به مثابه محملی برای صحبت کردن درباره « روح عصر» نگریسته می شود. عمده ترین کارها، آثار و فعالیت هایی که تحت عنوان پست مدرن صورت گرفت، اساسا در عرصه معماری و عمدتا در ابالات متحده آمریکا بود. و در عرصه علوم اجتماعی یا اندیشه اجتماعی نیز بدوا در فرانسه بود. طراحان و معماران پست مدرن و مبلغین آنها مدعی کشف مجدد اشکال و سبک های تاریخی هستند. طراحان و معماران پست مدرن قادر به چرخش هستند و به راحتی می توانند تاریخ را دور بزنند و تاریخ معماری را به شیوه هایی اصیل، تازه و بدیع مجددا به هم پیوند بزنند، چیزی که پیش از آن که مدرنیسم به پاکسازی الواح و تخته سنگ ها بپردازد حتی تصورش هم نمی رفت. حساسیت آنها نسبت به اشکال و صورت های گذشته، آنها را قادر می سازد تا ساختمان و محیط هایی را طراحی کنند که بسیار پیچیده، استعاری، رمز گونه، متناقض و چند وجهی هستند. لوئیز کاهن، رابرت ونتوری، مایکل گریوز، آلدو روسی، فرانک گریو، چارلز مور، جیمز استرینگ و ریکاردو بافیل از جمله سرشناس ترین چهره ها در میان طراحان و معماران پست مدرن به شمار می روند، گرچه همگی آنان از این برچسب راضی و خوشحال نیستند» (نوذری، علی،1379: 36).
در شروع قرن ما نقشه کشی شهری به عنوان شاخه ای از معماری است که با مسائل طراحی شهری سروکار دارد. در اوایل این مدت طراحی نقش محوری در نقشه کشی شهری داشت چنانکه در مدرنیست های منشور آتن Charter of Athens به بهترین شکل آشکار شد. به هر حال دردوره پست مدرن شهری تغییر ساختاری در اقتصاد، از تولید انبوه برای یک جامعه انبوه به تولید انعطاف پذیر برای یک جامعه گسسته علاقه جدیدی را در محیط ساختگی به همراه داشت. توجه جدید به کیفیت های محیط های ساختگی بعد از دهه 1980 در پاسخ به رقابت جهانی شهرها و بخش هایشان بوده است. این موضوع نقش طراحی شهری را در ایجاد محیط ساختگی با اهمیت تر کرده است. مکتب پست مدرن اندیشه طراحی شهری «برگشت به نیروی حیاتی» را در اواخر دهه 1960 تحت راهنمایی طراحان برجسته به عنوان مثال راپوپرت Rapoport ، آپلیارد Appleyard و آلتمن Altman ترویج دادند. آنها پیشنهاد کردند که نیروی حیاتی می تواند بوسیله اختصاص خلاقانه کاربری زمین تجدید شود. توسط ترویج کاربری زمین ادغام شده و ایجاد چنین کاربری هایی اصول طراحی شهری عابرگراتر به نظر می رسد. آنها قصد خلق یک محیط فیزیکی صمیمی که از هویت همگانی حمایت می کند، داشتند. به هرحال این واکنش احساسی علیه پروژه های مدرنیست به خاطر نادیده گرفتن عدالت اجتماعی و نیروهای اقتصادی متداول شکست خوردند. گروه دیگر معماران پست مدرن و طراحان شهری (نئوکلاسیک ها) برگشت به نیروی زیستی و زیبایی اشکال ماقبل صنعتی را حمایت کردند. اینگرسل(Ingersol) این نوع تاریخ گرایی را انتقاد می کند: اشکال ماقبل صنعتی و فضاها لزوما برای روش های زندگی بعد صنعتی مناسب نیستند. طراحی شهری در شهرگرایی پست مدرن، طیف گسترده ای از رویکردهای طراحی، متن ها و کاربردها را منعکس می کند. اما مشکلات رایج در طراحی به ویژه به پروژه های تجدید حیات در مرکز شهر، حفظ تاریخی و پروژه های تزاید فضای عمومی اشاره می کند( به عنوان مثال طراحی خیابان، کم کردن ترافیک و…)(Velibeyoglu: 1999).
معماری پست مدرن بیانگر معضلات مفهومی و انسانی متعددی است. روش آن در ترکیب و به هم آمیختن گذشته و حال در واقع همان ایده محوری مدرنیسم در عرصه ادبیات و هنر است، یعنی اصول مونتاژ. بدین ترتیب این شیوه سرهم بندی، ادغام و ترکیب در پست مدرن را نمی توان ابتکار یا ابداعی انقلابی و رادیکال دانست بلکه در واقع همان چیزی است که هارولد روزنبرگ آن را « سنت مربوط به جدید» (the tradition of the new) خواند.
فیلیپ جانسون در اواخر دهه 1970 پست مدرنسیم را در «اوج خود نشاند و آن را در قالب ساختمان AT &T خود در نیویورک به صورت اصلاح رایج و مشترک دهه ریگان در آورد. این آسمان خراش عظیم یکی از ویژگی های عجیب و غریب معماری پست مدرن به شمار می رود: سردرها و طاق های پشت سر هم در قسمت پائین و انتهایی ساختمان و پنجاه طبقه ساختمان بین آنها. ظرف یک دهه ساختمان غول آسای AT & T مخروبه شد و مجددا در شکل ساختمان سونی احیا گردبد، جدی ترین سرمایه گذاری در نوع خود» (نوذری،1379: 37-36).
معماری پست مدرن، آثاری که تقریبا به سبک بین المللی حذف تزئین سنتی اش شباهت دارد تا آثاری که به سختی بر باستانی یا نمونه های نخستین رنسانس مبتنی است، را در یک ردیف قرار می دهد. معماران پست مدرن خودشان را تنها به یک سبک محدود نکرده اند. از اوایل دهه 1970 به بعد ریچارد میر Richard Meier پست مدرن معماری هندسی بلوری پوشیده با فلز سفید را گسترش داد. اگرچه ساختمان های اولیه او به ساختمان های 1920 لوکوربوزیه شباهت دارد، میر بعدا نگاهش را به یک سبک منحصر به فرد تغییر داد. موزه بزرگ هنر میر (1983-1980) در آتلانتا، جورجیا تمایز پویایی را نشان می دهد که او بین اشکال منحنی و خطوط یا اشکال راست خشک خلق کرد. میر تعدادی مأموریت برای موزه های هنر بعد از موزه بزرگ دریافت کرد، که منجر به 5 ساختمان در لس آنجلس و کالیفرنیا (1986-1984) برای علوم انسانی و هنر شد. بودجه بزرگی میر را برای پوشاندن این ساختمان ها در قابهای مربع از رنگهای تیره سنگ travertine و قابهای شبیه آلومینیوم لعاب داده، قادر کرد.
معمار شیکاگو هلموت جان اشکال بزرگ مقیاس اواخر مدرنیسم را به کار برد و جلوه های هنری چارچوب ساختار فلزی و پوشش شیشه ای رنگی را مورد تأکید و بهره برداری قرار داد. این علایق به وضوح در طراحی او برای ترمینال خطوط هوایی ایالات متحده (1987-1983) در فرودگاه بین المللی او هیر( O hare) شیکاگو آشکار شده اند. توسعه های پست مدرن در برابر سبک بین المللی مدرنیسم، اشکال مختلفی از معماری پست مدرن که بر اشکال و جزئیات تاریخی مبتنی است را بکار می برد. رابرت ونتوری و چارلز مور معمار، اولین تفاوت را با اشاره به معماری تاریخی در کار اولیه آنها به طوری که شوخ و طعنه آمیز بود، آغاز کردند. نمونه اش دست سازهای طنزآمیز ونتوری در خانه ای که برای مادرش طراحی کرده است می باشد.
معماران پست مدرن همچنین با اندازه و مقیاس اشکال و جزئیات کلاسیک، با گیج کردن و متحیر کردن مشاهده کننده را بازی می دهند. اولین ساختمان عمومی اصلی امریکایی که طنز پست مدرن را به کار می برد ساختمان پورتلند (1984-1978)، یک ساختمان اداری برای شهر پورتلند، ارگون که بوسیله مایکل گریوز طراحی شد، بود. گریوز قبلا بر روی مساکن متمرکز بود و ساختمان پورتلند اولین مأموریت عمومی او بود. همچنین در اواخر دهه 1970 فیلیپ جانسون قهرمان سبک بین المللی مدرنیسم، قهرمان پست مدرنیسم و جشن تزئین آن شد. تمایز دیگر پست مدرنیسم شامل کلاسیسم پنهان و کلاسیسم باستان شناختی می شود. کلاسیسم پنهان شکل هندسی انتزاعی را برای ساختمان ها بکار می برد، و اشارات کلاسیک آنها نسبت به ساختمان های پست مدرن کمتر عینی هستند. کلاسیسم باستان شناختی هدف دیگری از مقیاس را بکار گرفت. در این تمایز، معماران اشکال و جزئیات کلاسیک را دقیقا تقلید می کنند، حتی ساختمان های باستان یا رنسانس را باز تولید کردند.
در اواخر دهه 1980 و 1990 تفاوت غالب پست مدرنیسم جزئیات معماری سنتی را با ترکیب اصلی و کلی اش بدون زشتی و چیزهای غریب پست مدرنیسم طنزآمیز جرح و تعدیل کرد. استرن Stern این تفاوت را پست مدرنیسم خلاق یا سنت گرایی مدرن نامید. ونتوری، مور و گریوز در این مسیر حرکت کردند و معماران دیگر مانند گراهام، گوند، توماس بیبی و استرن به آنها ملحق شدند. رابرت ونتوری معمارآمریکائی از شاگردان سارنین Saarinen و توئی کان Khan بود ودر دفتر آنها کار می کرد . در سال 1966 کتابی به نام ” پیچیدگی و تضاد در معماری ”
Complexity & Contradiction In Architecture را به رشته تحریر در آورد .
در این کتاب رابرت ونتوری اصول اندیشه ها و جهان بینی معماری مدرن را زیر سوال برد . او در این کتاب خواستار توجه به خصوصیات انسانی و توجه به معماری انسانی مدارشد . عمده نقد ونتوری در این کتاب متوجه میس وندروهه بود . در مقابل ” Less Is Bore ” ,” Less Is More “، به معنی کم خسته کننده است ، را مطرح می کند . اوعقیده داشت مسائل بسیار پیچیده ( Complex ) و تضاد( Contradiction) در ساختمان وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت ، یا حذف کرد . ونتوری عقیده داشت که یک ساختمان نمی تواند یک فرم خاص داشته باشد ، برای او فرمهایی از قبیل خانه های دامنه کوههای ایتالیا که بر اساس نیازهای مردم و شرایط اقلیمی بنا شده ملاک است.
ونتوری هیچ اعتقادی به سبک بین المللی ندارد و به جای آن معتقد به زمینه گرایی است ، یعنی هر بنایی باید بر اساس زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ،تاریخی و کالبدی و شرایط آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا شود.
از نظر پست مدرنها شرایط زیر فرم ساختمان را تعیین می کنند:
1- خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و اقتصادی افراد که از آن ساختمان استفاده می کنند.
2- خصوصیات شهری، خیابان، میدان، کوچه، مغازه.
3- شرایط اقلیمی، رطوبت، سرما، گرما، جنگل، صحرا.
4-نحوه زندگی روزمره اهالی ساختمان، نیازهای آنها، پیش زمینه های ذهنی.
به معماری پست مدرن معماری پاپ Popular Architecture یا معماری مردمی هم می گویند ، چون در این نوع معماری از احجام و تزئینات و رنگهای عامه پسند و جالب توجه برای سطح عموم استفاده می شود. کتاب برنت برلین Brent Brolin 1976 ” شکست معماری مدرن، ” The Failver Of Modern Architecture” ، انتقادی به روش طراحی معماری و شهرسازی مدرن ، بخصوص به طرح شهر چندیگار هند 1957 لوکوربوزیه ،انجام داد.
او توضیح می دهد که لوکوربوزیه اصول ساخت این شهر را بر اساس نیازهای طبقه مرفه اروپایی طراحی کرده در حالی که طی دو دهه مردم فقیر هند خانه های این شهر را بر طبق نیاز های خود عوض کردند.طی دهه هفتاد و هشتاد خیل عظیم معماران به این سبک رو آوردند و هویت ساختمانهای خود را بر اساس بوم گرایی و فرهنگ مردم شکل داده اند (forum.p30world). طراحان پست مدرن بر این عقیده هستند که به راحتی می توان تاریخ را دور زد وتاریخ معماری را به شیوه هایی اصیل ، تازه و بدیع مجددا به هم پیوند بزنند . آنان عموما جنبش های خود را در راستای حرکت های جدایی طلب و فرقه گرایانه سوق دادند و ازجنبش های وسیع و گسترده حقوق مدنی و پیوند های انسانی ، که می توانستند موجب رشد ،ارتقا و استعلای محدوده ها و عرصه فعالیت های گروهی گردند، دوری جستند(forum.p30world).
بودریار سخن از شهرپست مدرن به میان آورده و آمریکا را نمود چنین شهری می شمارد. تفاوت تعریف او از شهر با اندیشه بنیامین و بودلر چیست؟ گفتنی است وقتی او به شهر نیویورک رفت به گونه ای این شهر را توضیح داد که آدمی را به یاد ایدئولوژی های حاکم بر اروپا می اندازد و چشم انداز و زبانی که او به کار برده از همین رویکرد سرچشمه می گیرد. چرا مردم در نیویورک زندگی می کنند؟ هیچ گونه رابطه ای میان آنها نیست. به جز برق شهری که همه مردم از آن بهره مند می شوند و تنها انبوهی از مردم کنار هم هستند و احساس سحر آمیز مجاورت و جذابیت مرکز تصنعی، آنها را گرد هم آورده است. هیچگونه منطق انسانی در اقامت در این شهر وجود ندارد به جز جذبه در انبوه قرار گرفتن.
این درست همان برداشتی است که والتر بنیامین در توجیه شهرنشینی از بودلر نقل می کند. بودلر از غرق شدن در شلوغی و انبار انرژی برق آسا سخن به میان می آورد. ملاحظه می شود که بودریار نیز برداشتی بودلری در مورد نیویورک داشته و آن را نمود لذت ناشی از خلسه حضور در جمعیت و شلوغی می شمارد و به طور کلی تنها علت حضور در تراکم جمعیت در شهرها را ناشی از خلسه، شلوغی تلقی می کند. حال مراد بودریار از اینکه مدعی است حضور در شهر تنها معلول خلسه و جذبه ناشی از این حضور است چه معنایی دارد؟ مراد او این است که شهری چون نیویورک دیگر محل کار و مرکز قدرت نیست. دیگر بر حومه ها و روستا ها برتری ندارد. هجوم مردم به اینگونه شهرها تنها ریشه در ایجاد فضایی خلسه آور دارد. تفاوت میان شهر مدرن و شهر پست مدرن آنقدرها هم محسوس نیست.
گفته می شود شهرهای ساحلی چون سانفرانسیسکو و ونکور نمودار نوسانی میان تمرکز و عدم تمرکزند. این شهرها در لب دریا قرار گرفته یعنی میان زمین و دریا واقع شده اند. و لذا اقوام و نژادهای مختلف با فرهنگ های متنوع در آنها جمع شده اند. بودریار مدعی است که در آمریکا نیویورک و لس آنجلس مرکز جهان تلقی می شوند این مرکز دارای گوهری پارادوکسیکال است. بدین معنا که دو محل گوناگون و مختلف یک مرکز را در درون خود نهفته دارند. بودریار خیابان های نیویورک را با خیابان های اروپا مقایسه می کند و مدعی است که خیابان های اروپایی هرچند یک بار و در مواقع قیام های انقلابی سرزنده می شوند اما در بقیه اوقات محل عبور و مرور افراد به سر کارهایشان است. در آمریکا بر عکس ما هیچگاه با لحظه های انقلاب در خیابان ها روبه رو نمی شویم. در اروپا هیچکس در خیابان ها ول نمی گردد. خیابان ها در اروپا عرصه عمومی هستند. و در آمریکا هر چند لحظات انقلابی و سنگربندی های شورشیان را تجربه نکرده اما همیشه ناآرام، سرزنده، پرجنب و جوش و سینمایی است. بودریار مدعی است که همه کشور تابع همین وضع در شهرهاست. دگرگونی دائمی نیروی خشن و وحشی است، سرچشمه و خاستگاه این دگرگونی ها را باید در تکنولوژی، تفاوت های نژادی و رسانه های همگانی جست و جو کرد. اراده معطوف به تحول امری است فراگیر. بودریار نیویورک و سایر شهرهای بزرگ را به کشتی افسانه ای نوح تشبیه کرده و مدعی است در کشتی نوح حیوانات هر نوع به صورت زوج وارد کشتی می شوندو اما در نیویورک زوج بودن امری فرا طبیعی است. همه آدمیان هر یک به تنها وارد این کشتی جدید می شوند. تنها دارو دسته های تبهکار و مافیایی و انجمن های سری به صورت دسته جمعی حرکت می کنند. دیگر آدمیان جملگی تنها هستند. در نیویورک میان فرهنگ و طبیعت شکافی وجود ندارد. می توان گفت همه چیز همجنس طبیعت است. بودریار خود را در آمریکا توریست احساس نمی کند بلکه مردم شناس و قوم شناسی است که با قبیله ای ابتدایی برای اولین بار روبه رو شده است. در لس آنجلس او شهر پست مدرنی را ملاحظه می کند که دارای فضایی افقی است و همواره در سطح گسترش پیدا کرده و حومه را به مرکز وصل می کند.
یکی دیگر از شهرهای پست مدرن کالیفرنیاست که همه چیز گوهر و ماهیتی وانموده و مجازی به خود می گیرد. اگر در اروپای مدرن فرم مسلط است در اینجا ضد فرم و اگر در اروپای مدرن غایت و هدف اصل محسوب می شود در اینجا بازی و سرگرمی فراگیر شده.
اگر در اروپا طرح و نقشه منظمی وجود داشته در این دیار هر چه هست تصادف و صرافت طبع است. اگر سلسله مراتب مبنای کار در اروپاست، در اینجا بی سروری و ناسامان مندی حاکم است. اگر مدرنیته متضمن حضور است، در این دیار همواره غیاب در همه صحنه ها و عرصه ها توجه را به خود جلب می کند. در اروپای مدرن عمق و ریشه و اصل مدرنیته را استوار کرده در اینجا ریزوم و ریشه در سطح چشمگیر است. در آنجا مدلول و مفهوم و غرض حاکم بود در اینجا ما با هجوم دال ها روبه رو هستیم. در اروپای مدرن یقین به همه چیز تعلق می گرفت اما در اینجا عدم یقین اساس کار است. در آنجا استعلا اندیشه را قوام می بخشید در اینجا حلول و درون قوام بخش همه پدیده هاست.
یکی از مهمترین و بارزترین مصادیق پست مدرن را باید در هتل یوناونتور جست و جو کرد. این هتل در لس آنجلس قرار دارد. سازه فلزی و پنجره های شیشه ای آن به آهستگی به دور میکده کوکتل آن می چرخد. وقتی شما در این بار نشسته اید احساس می کنید که شهر به دور این هتل می چرخد. احساس سر گیجه آور در این هتل همان بازی زمان و مکان است. نماهای شیشه ای محیط را منعکس می کنند. بیرون به درون آمده و درون به بیرون رفته است. شفافیت و تیرگی در دیالکتیکی بازیگوشانه در حرکت است. یکی از ویژگی های هتل یوناونتور این است که با محیط شهر هیچ گونه ارتباطی ندارد. جزیره ای مستقل، یا شهری است کوچک در دل یک شهر نسبتا بزرگ. از در ورودی تا میز پذیرش مهمان فاصله زیادی نیست اما پیدا کردن آن بدون مساعدت خدمه هتل گاهی مدت ها طول می کشد و داخل هتل یک مرکز تجاری وسیع هم وجود دارد که ساکنان را از خروج به منظور تأمین مایحتاج خود بی نیاز می کند. می توان گفت هتل یوناونتور اشانتون و مدل کوچکی است از کل آمریکا، همه چیز در حد محدود خود در این هتل یافت می شود (ضمیران، محمد)
معماری پست مدرن واکنشی است علیه چیزی که فردریش استوواسر (F. Stowasser) نقاش معاصر اتریشی آن را (استبداد خطوط مستقیم) خوانده است .
در معماری جدید تاکید بر خطوط منحنی ، تاکید بر امور غیرقابل پیش بینی ، بر تزئین و تقلید هزل آمیز و بر زیبایی غیر کارکردی استوار است .سطوح شفاف و آینه وار و هزارتوهای پیچاپیچ ، عناصر عمده ای در معماری پست مدرن به شمار می روند.
« لس آنجلس غالبا به عنوان شهری پست مدرن معرفی شده است. این شهر فاقد بخش مرکزی است، دارای منطقه پایین شهری لست که به تعبیر رینر بنهام (1971، 208) از مدت ها پیش رو به فروپاشی و متلاشی شدن گذارد- تا آنجا که چشم کار می کند عدم تناسب، به هم ریختگی و ازدحام. شهر جنبش و حرکت است، چیزی که تجسم و سمبل کامل آن را در سیستم بزرگراه ها و آزادراه های عظیم متوازی و متقاطع، پل هل و شبکه های ارتباطی اتوبان رو و… می توان دید. لس آنجلس شهر تطبیق عملگرایانه با بیشمار خرده نظم های شهری متفاوت از یکدیگری است که این شهر را می سازند و به طور جمعی نیز فضای کلان برنامه ریزی نشده ای ( علی رغم وجود میلیون ها کلمه در مجموعه های چندین جلدی فوانین مربوط به برنامه ریزی شهری) را تشکیل می دهند که اصول و مبانی فرا روایتی را که تئوری و عمل برنامه ریزی طراحی شهری غربی هزاران سال برپایه آنها استوار بود، مورد تهدید قرار می دهند. و بالاخره شهری است که قابل تقلیل به یک تاصل واحد نیست: نه اتومبیل ها، نه آزاد راهها، نه سیستم راه آهن که پیش از این ها وجود داشت، نه فاقد تاریخ بودن آن ( البته تاریخ اسطوره ای و “واقعی” زیادی ندارد)، نه هالیوود و نه شرکت های غول آسا، نه کمپانی های با تکنولوژی های پیشرفته، نه ساحل دریا، نه مه و دود و نه خورشید. اطراف تمام این اصول و مبانی را بازی های زبانی ای فرا گرفته اند که دائما در حال بسط و توسعه اند. هر بازی قواعد خاص خود، متخصصین، واژگان و لهجه ها، اسطوره ها و بالاخره دعاوی خاص خود را دارد که جملگی بیانگر جوهره زندگی شهری محسوب می شوند» (نوذری، 1379: 400).
در سمت دیگر جریان معماری لاس وگاس به چشم می خورد که در فراگیری از اغراق آمیزترین تعابیر معماری معاصر ، راه افراط را در پیش می گیرد که تفصیل آنرا می توان در کتاب ” آموختن ( فراگیری ) از لاس و گاس ( Learning From Las Vegas ) اثر رابرت ونتوری دید . در این سبک معماری به آمیزه متنوعی از سبک های مختلف برمی خوریم . نمونه بارز آن ساختمان موسوم به قصر سزارها ( Caesara Palace ) با مجسمه ها و تندیس های قدیمی و نگهبانان پارکینگ و پیشخدمت هایی که به سبک لژیونرهای روم باستان لباس پوشیده اند ، است . در اینجا سیطره و سلطه تابلوهای متعدد نئون های رنگی پرزرق و برق که چشم هر مشتری را مفتون و مسحور خود می سازد بر نماهای کمتردیدنی و نه چندان تماشایی میزهای قمار و دستگاهای خودکار فروش اغذیه و نوشیدنی ، به وضوح مشهود و ملموس است .
عطف به تاریخ ، التقاط در سبک و شیوه های بیان معماری ، رجوع به اقلیم (منطقه گرایی ، تحت تاثیر نیاز ارتباط معماری با محیط و به ویژه اقلیم ) ، آزادی حس ترکیب ، عدول از مناطق عقلانی رنگ ، نشانه های شخصی یا اجتماعی و بهره گیری از تمثیلهای دور و نزدیک و به طور کلی دستاورد پست مدرنیسم ، تازگی وتنوع در شیوه های بیان معماری است .
(forum.p30world).
لاس وگاس پایتخت قمار کازینو آمریکا در اواخر دهه 1980 شروع به تغییر شکل دادن کرد، که آمریکا را که در حال پست مدرن شدن بود نشان می داد. بخش های دیگر ملت به وسیله قانونی کردن قمار شروع به رقابت با آن کردند. شروع به بازتولید تصویر دیزنی، و ایجاد هتل هایی که بازنمایی هاگسترده و محیط های تفریحی بودند. تا کنون استراتژی اخذ شده لاس وگاس را دومین شهر بزرگ مقصد توریست ها با 28 میلیون بیننده در سال 1994 ساخته است. لاس وگاس تنوع جدیدی خلق کرد که تغییراتی که در فرهنگ پست مدرن وجود دارند را حداقل درون قلمرو تظاهر و جذابیت های تفریحی آشکار کرد. لاس وگاس ترکیب متباینی از تفریح نوجوانان و خانواده را که از جمله پیامدهای آن لذت و بی ادبی است منعکس می کند. هنگامی که والدین قمار می کنند وسایل سرگرم کننده برای بچه ها مهیا است.
یکی از آثار باستانی شهر برای نمایان سازی لوکسر Luxor است. 375 میلیون دلار هتل و کازینو که سطح خیالی از مصر باستان است. به بینندگان تصاویر چیزها رازگونه از، عرفان و شکوه را را در یکی از چیزهای شگفت انگیز و عجیب که تا به حال ساخته شده ارائه می دهد. اهرام توخالی که با رودخانه جعلی نیل در پایین شروع می شود و بینندگان را با یک کرجی که از تابلوی زنده مصر باستان می گذرد، می برد. در این ضمن آسانسورها که به طور مورب در طول شیب اهرام حرکت می کنند، مهمان ها را به اتاق هایشان در طبقات بالاتر می برند. در لوکسر می توانیم بسیاری از ویژگی های جهان دیزنی را با کمی تفاوت ببینیم. مانند دیزنی لوکسر منظره های تماشایی که قصد دارند احساسات بزرگ مانند شگفتی، حیرت و تعجب را از عمق موجب شوند. که معادل اغراق مربوط به فن معماری است و بینندگان را به جهانی پر از نقاط شگفت انگیز دعوت می کند. و شبیه دیزنی تلاش م کند بینندگان را با اشکال واقعی و خیالی از فضا، چشم انداز و جنبش غرق کند. لوکسر همه جلوه هار ا به کار می برد تا حس معما و رازی را که همیشه همراه با مصر باستان بوده است و مافوق جهان دنیوی و دانشی که نمی توان درباره اش صحبت کرد، موجب شود (transparencynow).
« چارلز جنکنز که از جدید الایمان ها و مبلغین پر و پا قرص معماری پست مدرن است، پست مدرنیسم در معماری را چنین تعریف می کند:
رمز گذاری یا قالب ریزی دوگانه: ترکیب فنون مدرن یا چیزی دیگر ( معمولا ساختمان سازی سنتی) تا معماری بتواند با عموم مردم و اقلیتی دست اندر کار، معمولا دیگر معماران، ارتباط برقرار سازد… معماری مدرن تا حدودی به این دلیل اعتبار خود را از دست داد که نتوانست به گونه ای مؤثر با استفاده کننده های نهایی خود ارتباط برقرار سازد… و تا حدودی نیز به این دلیل که نتوانیت پیوندهای مؤثری با شهر و تاریخ برقرار سازد. لذا راه حلی که من به عنوان پست مدرن دریافت و تعریف نمودم عبارت است از نوعی معماری که حرفه ای و مردمی است و همین طور نوعی معماری است که بر پایه فنون جدید و الگو های قدیم استوار است. قالب ریزی دوگانه به بیان ساده به معنی نخبه/ مردمی و جدید/ قدیمی است»(نوذری، 1379: 402-400).
« چارلز جنکنز ویژگی های معماری و شهر سازی پست مدرن را اینگونه بر می شمارد: 1- سبک دو گانه 2- مردم پسند و طرفدار عقاید جمع 3- معماری نشانه ای 4- معمار به عنوان نماینده صاحب کار 5- طرفدار تزئینات آلی (طبیعی) 6- طرفدار تمثیل و استعاره 7- موافق برداشت های تاریخی 8- موافق نمادسازی 9- اختلاط عملکردها 10- فضای مورب و توسعه بخش های موجود 11- ساختمان در امتداد خیابان.
بنابراین، سبک پست مدرن جهش می کند و از تک ارزشی بودن هندسی سبک بین الملل جدا می شود و در شکلش نوعی از تکثیر شیوه های قرائت خود را مجاز می شمارد. به عبارت دیگر، قرائت خودش را از پیش مجاز می داند. رابرت ونتوری تأکید خاصی بر روابط تصادفی دارد. او به جای شهر یکپارچه و طراحی شده یک اصل منسجم که مد نظر لوکوربوزیه بود، اعتقاد دارد که: « باید برنامه ریزان را واداشت تا از منطقه شهر لاس وگاس شیوه هایی را بیاموزند که طی آنها عناصر متضاد در کنار هم قرار گرقته و با یکدیگر انس پیدا کرده اند. وحدت لاس وگاس استریپ، ثابت و ایستا نیست؛ بلکه طی فرایندی ظاهر و نمایان می شود. این نظم جریر، آسان و خشک نیست؛ بلکه پیچیده و در برگیرنده کلیه سطوح است. شهر ساز باید مانند چشمی تیز و بینا در بدنی فعال باشد تا مجموعه ای از نظام های متغیر کنار هم را بگیرد و تفسیر کند».
به هر صورت می توان گفت که پست مدرنیسم، تلاشی برای درمان معضلات و مشکلات مدرنیسم است و به رغم ترویج نوعی نا بهنجاری، ادامه مدرنیسم به حساب می آید و نه واکنشی در برابر آن» (جابری مقدم ، 1384: 190-189).
نتیجه گیری
معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی از نظرآنها عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود . لذا آنها تاریخ فرهنگی و کالبدی وهمچنین دستور زبان معماری هر قومی را در معماری خود در هر منطقه نمایش می دهند .منتها این نمایش به صورت تقلید از موارد فوق نیست ، بلکه آنچه که به هویت یک ملت مربوط است در ساختمانهای آنها به روز در می آید و بر اساس شرایط زمانی و مکانی بصورت جدید و امروزی شده ظاهر می شود . لذا معماران پست مدرن در تغییر دادن تناسبات ، رنگ ها و عملکردهای نمادهای تاریخی به خود تردید راه نمی دهند. تصویر پست مدرن از شهر به عنوان مکان تصاویر که در رقابت با دیگر شهرهاست طراحی شده اند. پارادایم های طراحی شهری بر اساس نظریه های معماری پست مدرن تا کنون توسعه فقدان ابعاد اقتصادی و اجتماعی آنها را مورد انتقاد قرار داده اند. به طور دقیق تر طراحی شهری صرفا به طراحی مربوط نمی شود. حوزه آن گسترده تر از منظره خوب است. به طور جدی با مسائل محیطی، تاریخی، قلمرو عمومی هم به عنوان فرایند و هم به عنوان تولید سروکار دارد. طراحی شهری هنوز در حال ظهور زمینه است اما در آینده نزدیک با سه مسئله مهم روبه رو خواهد شد.
- رقابت جهانی که راه حل های طراحی شهری خوب به افزایش محیط ساختگی نیاز دارد.
- قابلیت حفظ و نگهداری که توسعه محیطی وبقا را مخاطب می سازد.
- کاهش در قلمرو عمومی که طراحی شهری به آن علاقمند است و نیاز به توجه دوباره دارد.
بنابراین باید طراحی شهری را در یک رویکرد تاریخی که دید گسترده تر در حل این مسئله می دهد، داشته باشیم. طراحی شهری نباید یک چاره کوتاه مدت برای مسائل بلند مدت آینده باشد. اکنون زمان برای گسترده کردن حوزه طراحی شهری است. مسائل آینده چنان پیچیده اند که بوسیله محور قرار دادن یک رشته تنها حل نمی شوند. طراحی شهری باید بطور مشارکتی با دیگر حرفه های محیط ساختگی و کاربران به منظور پل زدن بر شکاف های بین مناطق تخصصی کارکند.
رویکردهای پست مدرن در معماری و شهرگرایی واژگان طراحی شهری را با وجود غفلت از مسائل اجتماعی توسعه داده اند. طراحی شهری پتانسیل بزرگی برای حل مسائل آینده دارد. فراسوی آن، طراحی شهری پست مدرن اگرراه حل های بلند مدت برای ایجاد محیط زندگی بهتر در محتوای بین رشته ای مهیا کند، کاربردی است.
فهرست منابع فارسی:
– نوذری، حسینعلی 1379، پست مدرنیته و پست مدرنیسم، انتشارات نقش جهان.
– جابری مقدم، مرتضی هادی 1384، شهر و مدرنیته، تهران، انتشارات فرهنگستان هنر.
فهرست منابع لاتین:
Velibeyoglu. Koray 1999.Urban Design in the Postmodern Context. Izmir Institute of Technology.
Robert A.schneider 1998. The Postmodern City from an Early Modern Perspective.
Weston Joan 2002 spring.Postmodern City. Sociology 266
منابع اینترنتی:
http://www.transparencynow.com/vegas.htm
http://www.oberlin.edu/sociology/syllabi%202001-2002
http://encarta.msn.com/text_461575773___7/American_Architecture.htm
http://forum.p30world.com/showthrea