سابقه تاریخی قالیبافی


سابقه تاریخی قالیبافی

برای دانستن نکاتی پیرامون تاریخچه دقیق قالی و گلیم بافی باید تا حدی به حدس و گمان اتکا کنیم؛ زیرا پشم ماده ای است که نمی تواند عمر چندین هزار ساله داشته باشد.

بشر در قدیم از پوست حیوانات برای پوشش خود استفاده می کرده، اما کم کم دریافته که این پوست بعد از چندین بار زیر و روشدن می شکند و پشمهای آن می ریزد. پس بمرور آموخت که اگر پوست بوسیله دباغی عمل بیاید دوام آن بیشتر می شود. در واقع نمد مالی اولین تکنیک کار روی پوست بوده است.

بعد از آن بشر اولیه متوجه گلیم بافی می شود. ظرافتهای افزوده شده در گلیم بافی باعث شد که قالیبافی بعنوان یک هنر مسلم ایجاد شود.

قدیمترین قالی شناخته شده که از سیبری شوروی توسط یک هیئت باستان شناسی بدست آمده، قالی « پازیریک» است. این قالی، رنگ آبی سیر دارد و مربوط به سده سوم قبل از میلاد یا 3000 سال پیش است. جالب اینجاست که نحوه بافت آن با تکنیک بافت امروزه تفاوت چندانی ندارد و نقش آن از نقوش هخامنشیان گرفته شده است. قالی قدیمی دیگری نیز در اطراف مغولستان خارجی بدست آمده است. این قالی بعنوان پوشش اسب بکار می رفته و مربوط به دوره هخامنشیان است. این دو قالی هم اکنون در موزه « ارمیتاژ» روسیه نگهداری می شوند. از این دو نمونه که بگذریم، مدرک قدیمترین از پیشینه قالیبافی نداریم  اما مدارک و شواهد معتبر بسیاری بجای مانده که نشانگر وجود هنر قالیبافی در ایران است فرش تاریخی و تا حدی افسانه ای بهارستان یا چهار فصل بهترین گواه این موضوع می باشد، اما هنوز اثری از تکه های این قالی بدست نیامده است. مدرک مستندی نیز در این زمینه نداریم که اطلاعاتی بدهد اما صحبت از قصر حاکمانی با قالیبافی بسیار بلند و افسانه ای است که بعنوان پرده و گزیرانداز از مورد استفاده قرار می گرفته اند در اواخر دوره تیموریان و اوایل سلسله صفوی هنر قالیبافی در ایران بسیار بارز و مشخص می شود. فرش بافته شده برای مقبره شیخ صفی از نظر کیفیت رنگ و تکنیک بافت بسیار بالاست و هم اکنون در موزه « ویکتوریا و آلبرت» لندن نگهداری می شود . در موزه فرش ایران نیز نمونه هایی از قالیبافی دوره قاجار با قدمتی نزدیک به 200 سال وجود دارد. برای دیدن نمونه های بافته شده در دوران سلجوقی و زندیه باید سری به موزه های اروپا زد. برای بررسی قالیبافی دوره تیموری باید به شهرهای سمرقند و بخارا رفت و در موزه های این دو شهر به جستجو پرداخت. در مورد طراحان قدیمترین قالیهای شناخته شده اطلاعی در دست نیست همچنین از نحوه ساخت رنگ و رنگ آمیزی آنها نیز شواهدی بدست نیامده است. تکنولوژی بافت فرش از قرون گذشته تا بحال دگرگونی چندانی نداشته است، بطوری که می توان گفت، از نظر فرم حتی در ابزار هم تغییر چندانی بوجود نیامده اما اسم ابزار عوض شده است.

 

مواد و مصالح قالیبافی

برای بافت قالی از پشم بز بدلیل زبر بودن زیاد استفاده نمی کنند به همین علت از پشم گوسفند که عموما در نژادهای مخصوص پرورش داده می شود استفاده می گردد. پشم اگر سفید باشد رنگ مورد نظر رابهتر به خود جذب می کند بنابراین می توان قبل از « رنگرزی » پشم رنگین را « رنگ زدایی » کرد.

  1. پشم: رشته هایی خشن، صاف، استخوانی و کلا زبر است که از گوسفند بدست می آید.
  2. کرک رشته موهایی نرم و نازک است که حالت مجعد و فنری دارد و عموما از زیر بغل و سینه گوسفند بدست می آید.

از گوسفندان ایران کرک کمی می توان بدست آورد.

ظریفترین پشم، برای بافت پارچه های کشمیر و ماهوت بکار می رود و پشمی که برای بافتن طنابهای پشمی استفاده می شود خشن ترین پشم است قطر پشم کشمیر سه میلیمتر است و در عین حال بسیار گرم و محکم و سبک است.

پشم و کرک بنوبه خود از نظر کیفیت به چند قسمت تقسیم می شوند. میزان خوبی و بدی پشم را در کارخانه با شماره بندی مشخص می کنند. البته لازم به تذکر است که روش شماره بندی تا دوره قاجار در ایران مرسوم نبوده اما بعدا  بدلیل ارتباط این صنعت با محافل جهانی کدهای کارخانجات خارجی وارد ایران گردیده است کارخانجات این کدها را پس از انجام آزمایشها و پژوهشهای لازم انتخاب کرده اند.

شماره های پشم از 8 شروع می شود که این عدد نمایانگر کلفت ترین پشم است و بتدریج هر چه جلو می رویم پشم نازکتر می شود تا اینکه به پشم شماره 24 می رسیم که نازکترین پشم است. شماره ها بدین قرارند:

24، 22، 20، 18، 16، 14، 12، 10، 8

شماره های کرک عبارتند از:

41 لا ، 48 لای دولا، 28 لای دولا

جدیدا کارخانه نساجی کاشان کرکی تولید می کند که به آن 6 لا می گویند و مطابق با کرک 28 لای دولا است.

  1. نخ: یکی دیگر از مصالح قالیبافی است که از پنبه بدست می آید. نخ را نیز نظیر پشم شماره گذاری می کنند و شماره های آن بقرار زیر است:

24 لا، 2 لا 18 لا ، 15 لا ، 12 لا ، 9 لا

قابل توجه است که در مورد نخ، شماره ها از کلفت ترین بسوی نازکترین نخ سیر می کند بطوری که از این نظر برعکس شماره پشم است. در قدیم که کارخانه های مخصوص تابیدن نخ وجود نداشت نخ را با دوک نخ ریسی می تابیدند. برای شناخت سابقه نخ ریسی نخست باید به نقاشیهای روی تابوت و مقایر فراعنه رجوع کنیم.

در یکی از این نقاشیها که زندگی روزمره فرعون و اطرافیان را نشان می دهد به یک چرخ ریسندگی برمی خوریم .

پس نتیجه می گیریم که چرخ ریسندگی از حدود 5000 سال پیش وجود داشته و تا کنون نیز تغییر زیادی نکرده است.

به نخهای نوع اعلا « چله » می گویند. لازم به توضیح است که قبلا نخ نازکتر از 9 لا هم وجود داشته این نوع نخ ( 6لا) از کشورهای خارجی راهی بازار ایران می شده است. الان بجای نخ 6 لا از ابریشم استفاده می کنند.

اگر در چله کشی از نخ  نازکتر از 9 لا استفاده شود نخها ممکن است بر اثر کوچکترین فشار پاره شوند.

  1. ابریشم: الیافی نرم، شفاف، ظریف و محکم است که از کرم ابریشم بدست می آید و از آن در بافت قالیهای بسیار نفیس استفاده می شود.

شناخت قالی

بدلالیلی که در زیر می آید قالی کرک بافت ، بهتر از قالی پشم بافت است.

  1. کرکها بعلت مجعد بودن بهتر به هم تابیده می شوند ولی وقتی پشمها چند لا شوند کاملا به یکدیگر نمی تابند.
  2. کرک چون باریکتر از پشم است رنگ را تا اعماق خود می پذیرید و برای مدتهای مدید آن را حفظ می کند ولی پشم پس ار مدتی تحت عواملی همچون نور آثار جوی و غیره رنگ خود را از دست می دهد.
  3. دوام کرک بیش از پشم است و به همین دلیل قالی کرکی عمر بیشتری دارد.

قالیهای ابریشمین بسیار عالی و گرانقیمت هستند اما به چند دلیل ایدال نمی باشند:

  1. بعلت براق بودن ابریشم و انعکاس نور نقش قالی خوب دیده نمی شود.
  2. ابریشم عایق خوبی در مقابل سرما و گرما نیست و قالی آن جنبه تزیینی دارد.
  3. بدلیل لیز بودن ابریشم قالی در زیر پا سر می خورد رنگهای گرم قالی زودتر از بین می روند زیرا نور بیشتری را جذب می کنند. رنگهای قرمز قالیها چندان ثابت نیستند اما یک نوع رنگ قرمز مخصوص وجود دارد که از حشره ای به نام « کرمز» بدست می آید این حشره شبیه به کفشدوز است از ابتدای تاریخ بشر با این حشره آشنایی داشته و از ماده رنگی آن استفاده می کرده است. پرورش این حشره در گذشته دور در جنوب ایران مرسوم بوده است جسد مقادیر زیادی از این حشرات پس از جمع آوری و اعمال کارهای بخصوص نوعی رنگ قرمز تولید می کند که بادوام و مرغوب است قیمت این رنگ در ایران بسیار گران است

طبق گفته بعضی از زبان شناسان کلمه قرمز نیز از نام همین حشره اقتباس شده است.

مطلب دیگر در مورد شناخت قالی دانستن انواع بافت آن است که عبارت از: « ریز بافت» و « درشت بافت» است. قالی ریز بافت نسبت به دیگری مرغوبتر است در مورد تعداد رجها نیز که در مرغوبیت قالی نقش بسزایی دارند بعدا توضیحات لازم خواهد آمد.

طرح قالی و همچنین نوع رنگهایی که برای رنگرزی پشم قالی از آنها استفاده می شود و دوام این رنگها می توانند ملاکی برای یک قالی خوب باشند.

 

اجزاء قالی

یک قالی از « تار» و « پود » و « پرز» یا گوشت قالی تشکیل شده است.

تار: عبارت از نخهایی است که موازی یکدیگر در طول قالی قرار می گیرند این نخها ممکن است از ابریشم پشم یا پنبه باشند.

پود: عبارت است از رشته نخهایی که بصورت موازی از بین نخهای تار گذشته و بطور افقی از « دارم قالی عبور داده می شوند. جنس این نخها معمولا در قالیبافی عالی ابریشم در قالیهای خوب و متوسط پشم و در قالیهای معمولی نخ پنبه می باشد.

پرز: پشمی است که باعث بوجود آمدن طرح و رنگهای مختلف در قالی می شود. جنس پرز در قالیهای ممتاز ابریشم و در سایر قالیها از پشم است. گوشت فرش بوسیله تارهای گره خورده بوجود می آید.

 

انواع قالی

  1. پشتی : به ابعاد 60×50 سانتیمتر
  2. خرک: به ابعاد 100 الی 90×60 سانتیمتر علت انتخاب اسم خرک بخاطر آن است که این نوع قالی بر پشت خر قالب می شود.
  3. ذرع و نیم: بطور کلی به ابعاد 5/1×1 متر
  4. قالیچه : به ابعاد 30/2 الی 20/2 ×40/1 متر
  5. پرده ای: نوعی از قالیچه که به دیوار زده می شود به ابعاد 80/2×80/1 متر

بعد از انواع فوق بقیه قالیها را از روی طول و عرض آنان به متر نام می برند. مثلا قالیهایی به ابعاد: 4×3 5/3×5/2×3×2

اندازه قالیهای بزرگتر از انواع یادشده بستگی به سفارش دارد.

 

تکنیک بافت قالی

اساس کار قالیبافی را گره هایی که برروی تارقالی زده می شود تشکیل می دهند جنس گره ها از پشم کرک یا ابریشم است که قبلا به رنگهای دلخواه درآمده اند هر قدر تعداد این گره ها در سطح قالی بیشتر باشد مرغوبیت و استحکام قالی زیادتر می شود. طریقه گره زنی در نقاط مختلف ایران فرق می کند. معمولا دو نوع گره در تمام ایران بکار برده می شود .

  1. گره فارسی بافت که بیشتر در شهرهای مشهد، اراک، قم، اصفهان، کرمان و اطراف تهران رواج دارد. درگره فارسی نخ « پرز » از کناره تار به عقب برده می شود و از بین دو تار بیرون می آید و تار دوم را دور می زند و از میان دو تار بیرون می آید سپس آن را بیرون می کشند و سفت می کنند. بعبارت دیگر گره فارسی که روی یک تار زده می شود و ظریفتر است به بافنده امکان بیشتری در نقش – آفرینی می دهد و قالی آن ریز بافت تر می شود با این روش می توان تا 110 گره در هر هفت سانتیمتر ایجاد کرد.
  2. گره ترکی بافت که بیشتر در آذربایجان ترکمن صحرا و روستاهای اطراف همدان رواج دارد. در این نوع گره نخ « پرز» از روی دوتار و از کنار آنها به عقب برده می شود و سپس از داخل تارها به جلو برمی گردد و سفت می شود.

گره ترکی دو تار را در برمی گیرد و در نتیجه بافت آن درشت تر

اما محکمتر و با دوامتر می شود. با این روش اگر چله از ابریشم باشد و از کرک برای « پرز» استفاده شود، می توان تا 80 گره در هر جفت سانتیمتر ایجاد کرد.

گاهی بافت قالی را از چپ یا راست شروع می کنند. هر یک از این دو طریق گره زنی دارای گره های جفتی است. این نوع بافت تقلبی است.

مجموعه گره ها، سطحی نرم بر روی بافته ایجاد می کند که قالی را بصورت یک زیر انداز راحت و نرم در می آورد. گره چون « نقطه ای» است امکان نقش آفرینی را در قالی به نسبت گلیم تا حد زیادی افزایش می دهد.

پس از بافته شدن یک رج « هاف» را بالا می بریم و بوسیله سیخ « پود کلفت» را از پشت نخهای ردیف عقب چله رد می کنیم و بعد با شانه روی تمام این رج می زنیم سپس هاف را پایین می آوریم و این بار « پود نازک» را با سیخ از پشت نخهای ردیف جلو چله رد می کنیم و با شانه برروی آن می کوبیم . با این عمل پود نازک 5/2 برابر طول رج مصرف می شود زیرا دور چله های ردیف عقب و جلو بصورت زنجیری پیچیده می شود در حالی که پود کلفت به اندازه طول رج مصرف می شود.

عمر قالی به پود نازک بستگی نام دارد. مثلا عمر یک قالی با پود نازک ده سال و بدون آن دو سال است.

در کنار قالیبافی شغل دیگری وجود دارد که به آن « رفوگری» گفته می شود. رفوگری عملی بسیار مشکل دقیق و پر زحمت است. بنابراین یک رفو کار حتما بایستی به فن قالیبافی آشنا باشد.

 

وسایل و ابزار قالیبافی

تکنیک قالیبافی به دو دسته « ترکی بافت» و « فارسی – بافت » تقسیم می شود. از اینرو ابزار کار در هر مورد با دیگری متفاوت است.

ابزار ترکی بافی

  1. سیخ: وسیله ای از فلز به عرض دو سانتیمتر است.

طول آن استاندارد مشخصی ندارد. در طولهای 40،50، 60، 70 سانتیمتری ساخته می شود. سیخ با طول 40 یا 50 سانتیمتر برای قالیهای کوچک بکار می رود. سیخ حالت فنری دارد. دو طرف آن کند است و نوک آن قلاب دارد. از سیخ برای انتقال پود استفاده می شود

  1. چاقو یا قلاب: برای گرفتن و جلو آوردن پشم از پشت تارها و سپس بریدن آن بکار می رود. نوکی قلاب – مانند داد. از فلزاست و مانند چاقو لبه تیزی دارد.
  2. شانه: به آن « دفه، دفتین یا دفتینه» هم می گویند. برای کوبیدن و یکدست کردن پشم یا کرکهای بافته شده بکار می رود.
  3. قیچی : برای کوتاه کردن پشمهای بافته شده پس از چند رج بر سطح قالی بکار می رود. در این نوع قیچی، برخلاف قیچیهای معمولی، دسته، همسطح تیغه ها نیست بلکه در سطح بالاتری قرار دارد. این نحوه ساخت دسته قیچی باعث می شود تا قالیباف راحت تر و سریعتر سطح قالی را از پشمهای بافته شده که بلند و نامیزان است پاک کند.

همانطوریکه قبلا اشاره شد ابزار نامبرده مختص قالیهای ترکی بافت بود. هم اکنون بشرح ابزار قالیهای فارسی بافت می پردازیم.

 

 

 

ابزار فارسی بافی

  1. پاکی: از نظر نحوه کار مانند چاقو در روش ترکی بافت عمل می کند با این تفاوت که در لبه پاکی قلاب وجود ندارد و عرض آن از چاقو با قلاب ترکی بافی بیشتر است.
  2. « پاکی بلند» یا « برپاکی» : نوعی از پاکی می باشد با این تفاوت که علاوه برداشتن دسته ای از چوب بلند تر و پهنتر است. همچنین هر دو طرف لبه تیغه آن کند است و قلاب نیز ندارد. از این وسیله برای کوبیدن و همتراز کردن رجها استفاده می شود.
  3. کلوزار : نوع خاصی از شانه است. دسته ای عمودی یا مایل دارد. برای کوبیدن و یکدست کردن پشمها یا کرکهای بافته شده بکار می رود یک نوع کلوزار به نام « کرکیت» نیز وجود دارد که در مناطق روستایی از آن استفاده می کنند. دسته کرکیت در امتداد پره های شانه است.

بعلت بزرگ بودن قالیهای فارسی بافت روش چیدن پشمها به طریقی غیر از روش ترکی بافی است به این ترتیب که در آخر کار شخصی متخصص که اصطلاحا « روکارگیر» و شغل وی « روکارگیری» خوانده می شود اضافات پشمها را می گیرد البته تسطیح سطح قالی بوسیله قیچی یا تیغه مخصوص انجام می شود ابتدا تخته پهنی در زیر قالی می گذارند تا آن قسمت قالی صاف شود و راحت برجای خود قرار گیرد. سپس عمل چیدن پشمهای زیادی انجام می شود.

در خاتمه بحث ابزار شناسی یادآور می شویم که در فارسی بافی ابزاری به نام سیخ نداریم در ضمن در فارسی بافی پرز را با دست گرفته و با پاکی می برند. یعنی دست عمل قلاب نوک چاقو را انجام می دهد. کلیه ابزار نامبرده در ایران ساخته می شوند.

 

دار قالیبافی

دارهای قالیبافی در دو دسته کلی جای می گیرند.

  1. دار افقی: این نوع دار بسیار ساده است و در بین مردم ایل نشین رواج دارد. طریقه ساخت آن به این ترتیب است: دو تیر محکم و راست بموازات هم در فاصله ثابتی بوسیله چهار میخ چوبی یا فلزی روی زمین محکم می شود.

و نخهای تار بصورت منظم و عمود بر آنها عبور می کنند. این دار فاقد تیرهای جانبی می باشد.

علت استفاده از این نوع دار در بین ایل نشینان آن است که چون دائما در حال سفرند این دار براحتی بعد از مدتی توقف قابل جمع کردن و حمل و نقل است.

  1. دار عمودی: این نوع دار چهار چوبی است که تکیه گاهی در بالا و تکیه گاهی در پایین دارد و می تواند بوسیله پایه هایی کاملا عمود بر سطح زمین قرار گیرد.

در بعضی از دارها چله ( تارهای کشیده شده ) توسط پیچ شل و سفت می شود و در بعضی این کار بوسیله « گوه» صورت می گیرد.

گوه قطعه چوبی بشکل مثلث قائم الزاویه است که در شیاری روی دو ستون عمودی در طرفین پایین دار قرار دارد

و با فشار دادن آن در شیار می توان چله را شل و یا سفت کرد. در بافت قالیهای بزرگ دار به نوع دیگری تبدیل می شود که به آن « دارگران» می گویند.

در این دستگاه تیرهای بالا و پایین دار بوسیله اهرمها یی به دور خود می گردند تیرهای دستگاه معمولا از تنه چنار انتخاب می شوند. یک تیرک چوبی و یا میله آهنی از لابلای هر یک از دو سر تارها گذشته و بوسیله ریسمان یا تسمه به تیرهای بالا و پایین محکم می شود. وقتی که تیرها چرخانده شوند تارها کشیده و محکم می گردند. هر قدر که قالی بافته شود آن را به دور تیر پایین می پیچند و به این ترتیب هر طولی که بخواهند در این نوع دارهای گردان می توان یافت . در این دارها میله جدا کننده تاروپود « هاف» بوسیله آلتی به نام « کمان» جابجا می شود. در این نوع دار از گوه استفاده نمی شود.

 

چله کشی

اکنون نگاهی اجمالی به چله و چله کشی می اندازیم چله ممکن است از جنس ابریشم یا نخ باشد. با استفاده از چله ابریشمی قالی از استحکام بیشتری برخوردار خواهد شد. ضمنا باید تناسبی بین چله و پشم وجود داشته باشد. یعنی در صورت استفاده از ابریشم نازک برای چله کشی باید از کرک نازک برای بافت استفاده شود و برعکس . برای چله کشی مراحل زیر طی می شود.

الف- ابتدا عرض دار را از داخل متر می کنیم.

ب- براساس میزان بدست آمده عرض را از بالا و پایین به دو بخش تقسیم می کنیم.

ج- با استفاده از خط فرضی بدست آمده در وسط از چپ یا راست هفت سانتیمتر به هفت سانتیمتر شروع به تقسیم عرض دار می کنیم.

این تقسیم بندی بدین علت از وسط دار انجام می شود که اگر در حین تقسیم بندی به واحدهای اضافی برخوردیم در طرفین دار قرار گیرند و در خاتمه چله کشی فاصله چوبهای در طرفین دار قرار گیرند و در خاتمه چله کشی فاصله چوبهای عمودی دار از هر طرف تا چله ها برابر باشد. این عمل حسن دیگری نیز دارد زیرا فشار چله ها بطور مساوی بر همه سطح دار تقسیم می شود و از کج شدن احتمالی دار جلوگیری می کند. اگر دار کج شود لطمه شدیدی به کیفیت بافت خواهد زد. فشار هماهنگ در چله کشی از ضروریات است. عمل چله کشی دو نفره انجام می گیرد.

د- دوز هوار به فاصله 25 سانتیمتر از هم در پایین و بالای دار می بندیم . زهوا پایینی از نخ 4لا و زهوار بالا از نخ 3 لا است. نقش زهوار به اصطلاح هنرمند قالیباف برای چپ و راست کردن چله هاست. بعبارت دیگر زهوار یا هاف نخهای چله را به دو ردیف جلو و عقب تقسیم می کند. پس از طی این مراحل که انتخاب هفت سانتیمتر مناسب برای شروع چله کشی است سرنخ را به نورد پایین گره می زنیم ابتدا چهار رج در بیرون و هفت سانتیمتر اولیه برای « شیرازه» قالی می گذاریم. این عمل در پایان چله کشی برای طرف دیگر هم صورت می گیرد.

حال نخ را از زیر زهوار اول و روی زهوار دوم رد می کنیم و از روی نورد بالا به پشت دار می بریم . سپس آن را مستقیما پایین می آوریم و از زیر دار بیرون می کشیم و به روی دار می آوریم. این بار نخ را از روی زهوار اول و زیر زهوار دوم رد می کنیم و همچنان این عمل را تا پایان چله کشی هفت سانتیمتر اول ادامه می دهیم.

بعد شروع به شمارش نخها می کنیم اگر تعداد آنها درست باشد آخرین نخ را رنگ می زنیم و هفت سانتیمتر بعدی را آغاز می کنیم بدیهی است که تعداد رجها در تمام هفت سانتیمتر ها باید یکی باشد.

هر دو نخ کشیده شده یک رج بحساب می آید مثلا قالی 30 رجی دارای 60 نخ در طول هفت سانتیمتر است.

بعد از اتمام چله کشی بجای زهوار دوم، چوبی به نام « هاف» می گذاریم و  زهوار را برمی داریم. در قالی فارسی- بافت از چوب هاف استفاده نمی شود

در این مرحله زهوار پایین را شل می کنیم و آن را تا جایی که می خواهیم کار را آغاز کنیم پایین می کشیم و سفت می کنیم

اکنون به چارچوب زیر کار سریش می مالیم تا اگر احیانا در حین کار نخی پاره شد تمام نخها را رد نکند. در این حال نخ پاره شده را گره می زنیم در خاتمه کار قالیبافی قسمت سریش مال شده به همراه ریشه ها بریده می شود.

 

نقشه قالی

برای بافتن قالی، به وجود نقشه نیاز است. طراح طرح قالی را روی کاغذ های مخصوصی که جدول بندی شده اند پیاده می کند. در کاغذ نقشه هر مربع بزرگ به ده مربع کوچک تقسیم می شود. کوچکترین مربع یا چهار خانه علامت یک گره است. کاغذ های نقشه کشی شماره هایی مخصوص به خود دارند مثلا شماره 25 ، 45،60 این شماره ها براساس رج شماری در هفت سانتیمتر پیدا می شوند.

( مسلما در کاغذی که 25 مربع دارد مربعها بزرگتر از مربعهای کاغذی هستند که 60 مربع دارد).

حال توضیح می دهیم که چرا ملاک کار براساس « واحد هفت سانتیمتری » قرار دارد.

در قدیم واحد اندازه گیری ذرع بود، زیرا هنوز متر عمومیت نیافته بود. از طرفی ذرع مشهد با ذرع اصفهان یا تبریز فرق می کرد و این مساله باعث ایجاد اشکالاتی در امر خرید و فروش قالی می گردید زمانی که سیگار وارد ایران شد طول سیگار ملاک اندازه گیری رجها قرار گرفت و این طول معادل 8/6 سانتیمتر بود. وقتی می خواستند رجهای قالی را بشمارند از طول سیگار استفاده می کردند بعد ها 2/0 سانتیمتر نیز به واحد قبلی اضافه شد و واحد « رج» یعنی سانتیمتر بوجود آمد.

مثلا قالی 40 رج یعنی در هر هفت سانتیمتر طول آن 40 عدد گره وجود دارد. هر چه تعداد رجها بیشتر باشد بافت قالی فشرده تر و محکمتر و رد نتیجه تعداد گره ها بیشتر می شود. با نخ و پشم کلفت نمی توان قالیهای پر رج بافت زیرا نخ و پشم کلفت به تعداد زیاد در هفت سانتیمتر جای نمی گیرد در حالی که مسلم است با نخ و پشم نازکتر می توان گره های بیشتری در قالی بوجود آورد . ( می توان از نقشه 30 رج برای 60 رج استفاده کرد ولی کار قالیباف مشکل خواهد شد زیرا باید تعداد گره ها را دو برابر کند. ) اصولا قالی بافان می توانند روی هر نقشه ای کار کنند اما هر طرحی که از روی نقشه پیاده می شود باید متناسب با مصالح بکار برده و تعداد رجهای قالی در هفت سانتیمتر باشد. مثلا اگر بخواهیم یک قالی درشت بافت داشته باشیم کلفت ترین نخ یعنی 24 لا را انتخاب می کنیم برای کامل کردن کار باید بالطبع پشم 8 لا نیز انتخاب کنیم.

 

انواع نقشه قالی

نقشه های قالی از نظر متن به چهار دسته تقسیم می شوند:

  1. همه نقشه باید کشیده شود و کار باید جزء بجز و کاملا هم اندازه با نقشه جلو برود مثلا اگر نقشه یک منظره را نشان می دهد اندازه آن بایستی باقالی برابر باشد. ( البته برای سهولت کرا و بدلیل بزرگی نقشه، هر بار یک قسمت نقشه را در معرض دید بافنده می گذارند).
  2. نقشه ای که شامل یک گل یا شکل بخصوص است و این شکل دائما تکرار می شود. در این حالت نقشه به اندازه همان شکلی است که باید با تکرار بافته شود.
  3. نقشه ای که 2/1 آن برای بافتن قالی کافی است
  4. نقشه های لچک ترنج برای بافت این نوع طرح بایستی 4/1 از کل نقشه را داشته باشیم معمولا نقش ترنج در وسط قالی قرار دارد. ترنج ممکن است دایره یا بیضی شکل باشد لچک عبارت از یک چهارم نقش همان ترنجی است که در وسط قرار گرفته و رد چهار گوشه قالی قرار می گیرد.

حاشیه قالی از متن آن جداست. یک قالی می تواند فاقد حاشیه باشد و یا برعکس چندین حاشیه داشته باشد وقتی تعداد رجهای قالی بالا می رود بافت آن هم به همان نسبت مشکلتر می شود.

فرضا در یک قالی 80 رج باید فشار به رجها طوری باشد که آنها بخوبی در هفت سانتیمتر جای بگیرند این کار با شانه کوبیدن مناسب انجام می شود که حسی و تجربی است و قانون مشخصی ندارد رجهای قالی باید با فشاری یکسان کوبیده شود تا قالی یکدست بالا بیاید و از ابتدا تا انتهای کار در شکل و طرح نقشه آن تغییری حاصل نشود.

 

گلیم بافی

چله کشی گلیم مانند فرش است در گلیم بافی از سیخ استفاده نمی شود بلکه از چوبی به نام « کوجر کجو » استفاده می گردد.

 

کجوبندی

روش کار بدین ترتیب است که ابتدا دو تکه چوب بشکل مکعب را به دو ستون دار می بندیم و سپس چوب بشکل مکعب را به دو ستون دار می بندیم و سپس چوبی استوانه ای شکل به عرض دو الی سه سانتیمتر و به در ازای « دارم یا کمی بیشتر از آن را توسط نخهای کلفت از بالای دار آویزان می کنیم این چوب کجو نام دارد. نخی به نام « زه» را به دو سرمیخهایی که در مقاطع کجو کوبیده ایم گره می زنیم.

در شکل روش اتصال کجو و مکعبها روی دار گلیم  بافی نشان داده شده است

کار کجو این است که نخهای پشت چله را در اختیار بافنده قرار می دهد. برای کجو بندی مراحل زیر طی می شود:

نخ را دور « کجو» و « زه» قلاب می کنیم . اولین چله روی هاف را کنار می زنیم و نخ را دور اولین چله پشت هاف می گردانیم و مجددا روی کجو و زه قلاب می کنیم سپس چله دوم روی هاف را کنار می زنیم و نخ را دور چله دوم پشت هاف می گردانیم و نظیر همین اعمال را سلسله وار ادامه می دهیم . با این عمل نخهای پشت چله در اختیار قرار می گیرند.

حال برای یافتن گلیم و ادامه کار:

  1. هاف را پایین می اوریم تا نخهای ردیف جلو چله کاملا نمودار شود. دست را داخل دو ردیف نخهای چله می کنیم . پشم مورد نظر را از پشت نخهای چله ردیف جلو عبور می دهیم و شانه می زنیم.
  2. هاف را بالا می بریم نخهای ردیف عقب چله را توسط کجو جلو می آوریم و پشم را از پشت آنان نیز عبور می دهیم و شانه می زنیم

در گلیم بافی گره زدن و پود کلفت و نازک نداریم همچنین در گلیم بافی رفت و برگشت نخ یک رج بشمار می آید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *