فهرست مطالب
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
محاسن و معایب پرورش گوسفند………………………………………………………………………………………………………………..
اهمیت استفاره از مراتع در پرورش گوسفند……………………………………………………………………………………………..
انواع چرا……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
موقع چرا……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
ظرفیت چرای مرتع………………………………………………………………………………………………………………………………..
شناسایی و قضاوت گوسفند………………………………………………………………………………………………………………………….
جایگاه و تجهیزات لازم برای پرورش گوسفند……………………………………………………………………………………………..
روش های پرورش گوسفند……………………………………………………………………………………………………………………….
تولیدات عمده گوسفند……………………………………………………………………………………………………………………………..
معرفی نژادها……………………………………………………………………………………………………………………………………..
نژادهای پشم تلاقی یافته…………………………………………………………………………………………………………………
نژادهای پشم قالی……………………………………………………………………………………………………………………………….
نژاد پوستی…………………………………………………………………………………………………………………………………………..
نژادهای گوشتی………………………………………………………………………………………………………………………………….
گوسفندان ایران…………………………………………………………………………………………………………………………………….
بهترین نژادها…………………………………………………………………………………………………………………………………………
تغذیه گوسفند………………………………………………………………………………………………………………………………………
مواظبت از برهها از زايش تا از شيرگيرى……………………………………………………………………………………………..
تغذيه بره از تولد تا از شيرگيرى………………………………………………………………………………………………………………..
تغذيه برههاى يتيم Orphan (بىمادر) ……………………………………………………………………………………………..
تغذيه برهها از زمان از شيرگيرى تا فروش……………………………………………………………………………………………..
تغذيه برهميشهاى جايگزينى…………………………………………………………………………………………………………………..
تغذيه و آماده کردن قوچ (Ram) …………………………………………………………………………………………………………….
مقدمه
بدون شک کوچکی جثه، قابلیت رام شدن و بهره دهی زیاد از نقطه نظر تولید گوشت، شیر و پشم وسایر فرآورده های آن باعث شده است که نظر انسان به این حیوان جلب گردد. در ایران علوفه مراتع متغییر است و گوسفندان همانند شتر مواد لازم را در بدن خود به صورت دنبه و دیگر مواد ذخیره می کند. به خاطر مسایل مذهبی و اهمیت قربانی کردن، گوشت گوسفند در درجه اول و دیگر فرآورده های آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
به علت عدم آگاهی گوسفندداران ایرانی اغلب گوسفندان ایرانی اصالت خود را از دست داده و به صورت ناخالص در آمده اند.
دامنه های سلسله جبال زاگرس در جنوب غربی و مرکز و سلسله جبال البرز در شمال ایران مناطق مناسبی برای پرورش گوسفند در ایران هستند.
محاسن و معایب پرورش گوسفند
محاسن:
1- گوسفند یک حیوان نسبتاً خوش بنیه ای است که آب و هوای متغییر و خشک را تحمل می کند و با فقیرترین علوفه و غذل ها را رشد خود ادامه می دهد.
2- بوسیله گوسفند می توان زمین های نا مرغوبی که برای کشت و زرع مناسب نیست با ایجاد مرتع مصنوعی مورد استفاده قرار داد.
3- گوسفند در مقایسه با سایر دام ها به جیره نگهداری کمتری احتیاج دارد و بیشتر غذایی را که دریافت می کند صرف تولید رشد و نمو خود مینماید. به همین سبب در بیشتر کشورهای دنیا از نقطه نظر اقتصادی در رتبه اول قرار دارد.
4- انواع فرآورده های گوسفند را در تمام طول سال می توان به بازار عرضه کرد، به همین جهت دامدار کمتر با مشکلات مالی مواجه می شود.
5- برگشت سرمایه نسبتاً سریع است، به عنوان مثال بره را در 3 ماهگی یعنی 8 ماه پس از آبستنی می توان فروخت.
6- عادت گوسفند از نظر دفع فضولات و به ویژه در نقاط مرتفع چراگاه و مرتع از نظر تقویت و کود دهی خاک مورد توجه و اهمیت است.
7- پشم حاصله را می توان به راحتی انبار کرد و در زمان مناسب به بازار عرضه کرد یا به مسافت های دور فرستاد.
8- چربی خالص پشم (لالولین) که از پساب حاصله از شستشوی پشم به وسیله روش های شیمیایی جدا می گردد به عنوان مخلوط کننده کرم های آرایشی و طبی استفاده می گردد.
معایب:
1-گوسفند معمولاً از نظر حیوانات مهاجم به ویژه سگ و گرگ در معرض مخاطره است.
2- گوسفند در برابر آسیب ها و بیماری ها و به ویژه عوارض انگلی نسبت به سایر دامها بیشتر حساس است.
3- حرفه چوپانی از نظر اجتماعی چندان چشمگیر نیست و به همین جهت سیستم چوپانی پرورش گوسفند معمولاً با کمبود افراد مجرب مواجه است.
4- الیاف مصنوعی که از ترکیبات شیمیایی و رزین تولید می شود می تواند به عنوان ماده جایگزین پشم با آن رقابت نماید.
اهمیت استفاره از مراتع در پرورش گوسفند
در بیشتر مناطق دنیا پروش گوسفند به صورت چرای آزاد یعنی به شکل همان سنت اولیه انسان با استفاده از مراتع طبیعی انجام می پذیرد.
انواع چرا
1- چرای گسترده یا آزاد: به دو نوع نوع گسترده نسبی و مطلق تقسیم می گردد که در نوع اول گله در کل طول سال در کل مرتع چرا می کند ولی در حالت دوم قسمتی از مرتع برای جمع آوری غذای زمستانی حفظ می گردد.
2- چرای انتقالی یا بسته: در این روش مرتع به وسیله حصار به قطعات مختلفی تقسیم می گردد و گوسفندان در هر ایامی از سال در قسمتی از مرتع به سر می برند. از تفاوت هایی که این روش با روش گسترده دارد این است که به علت بسته بودن گیاهان نا مطبوع هم به مصرف گوسفند میرسد.
3- چرای مخلوط : گاهی اوقاط و بر حسب شرایط می توان حیوان دیگری را در چرای گوسفند وارد ساخت، از انواع چرای مخلوط می توان چرای گوسفند و گاو،میش و بره نام برد.
موقع چرا
معمولاً گوسفند از اوایل فصل بهار قادر به انتقال به چراگاه می باشد و اگر چه انتخاب زمان انتقال در هر نقطه بستگی به شرایط آب و هوایی، ارتفاع، نوع خاک و بالاخره نوع گیاه دارد ولی توجه به دو نکته لازم و ضروری است. اولاً آن که گیاهان سمی در بهار زودتر از سایر گیاهان ظاهر می شوند و پیش چرای گوسفند در این مناطق می تواند باعث تلفاتی در گله گردد. ثانیاً هنگامی می توان از چراگاه استفاده نمود که ارتفاع ساقه های علوفه دست کم به 10 تا 12 سانت رسیده باشد. با این ترتیب هر قدر در عقب انداختن چرا به اواسط بهار سعی شود در حفظ و نگهداری مرتع تلاش بیشتری مبذول گردیده.
ظرفیت چرای مرتع
بر حسب تعریف، حداکثر تعداد گوسفندی که می تواند در در هر سال در محدوده خاصی و در مدت معینی چرا کند و سطح تولید مرتع از نظر کمیت و کیفیت تغییر نکند ظرفیت چرای مرتع نامیده می شود.
مدت معین چرا از نظر آنکه در سطح تولید مرتع تغییری حاصل نگردد در ایران به صورت متوسط حدود 100 روز است.
بر اساس آخرین آمار تعداد دام موجود در کشور حدود 80 میلیون واحد دامی است و که از این تعداد با توجه به ضریب وابستکی انواع مختلف دام به مرتع حدودو 50 میلیون واحد دامی کشور کاملاً وابسته به مراتع می باشند که براساس موجود حدود 5/35 میلیون واحد دامی اضافه در مراتع چرا می کنند یا به زبان دیگر میتوان گفت از مراتع موجود 3 تا 5/3 برابر ظرفیت مجازبهره برداری می شود که این باعث تخریب و کاهش مراتع می گردد.
شناسایی و قضاوت گوسفند
ابتدا باید هدف از پرورش را مشخص نمود سپس نژاد را انتخاب کرد.معمولاً دو صت را با اولویت قرار دادن یکی از آنها در نظر می گیرند.(مانند زیر)
صفت اصلی
صفت فرعی
گوشت
پشم
پشم
گوشت
گوشت
شیر
شیر
پشم
جایگاه و تجهیزات لازم برای پرورش گوسفند
پرورش گوسفند در مقایسه با پرورش گاو به تجهیزات و امکانات کمتری احتیاج دارد و در اکثر کشورهای دنیا گوسفندان در بیشتر ایام سال به صورت آزاد پرورش می یابند و در فصل زمستان و ایام نا مساعد هوا در محیط های بسته به سر می برند. گوسفند حیوانی است که تنها از کوران باد و رطوبت نامناسب رنج میبرد و در برابر بسیاری از تغییرات جوی بردبار و مقاوم است. پس از احداث جایگاه باید به دسترسی آسان آب توجه داشت چرا که آب نیاز اولیه است.
آغل
تقسیمات داخلی آن باید به گونه ای باشد که بتوان آن را با توجه به نیاز و شرایط تغییر داد، مثالاً اگر دامدار مایل باشد فضایی برای نگهداری گوسفندان داشتی فراهم کند با اندک تغییراتی آن را فراهم کند. از جمله مسایلی که باید در نظر داشت عبارتند از دیوار چینی مناسب و نامساعد برای رشد هرگونه انگل، کف سازی محکم بادوام، غیرقابل نفوذ و غیر لغزنده، سقف سبک، ارزان و غیر قابل نفوذ برای جانوران،بهاربند با حصاربندی مناسب که همان حیاط آغل است، وسایل غذاخوری مدرن و کارآمد، نور و تهویه مناسب.
جایگاه باز
جایگاه باز عبارت است یک ساختمان مسقف که از چهار طرف باز است در نمونه مدرن آن دیوارهای جانبی از عدل های کاه و کف را به صورت نرده ای می سازند. این نوع جایگاه در بیشتر کشورها برای میش های داشتی استفاده می گردد ، مساحت لازم برای هر میش بالغ حدود 1 تا 5/1 مترمربع است و آخور و آبشخور به میزان لازم بر حسب تعداد گله تأمین می گردد.
جایگاه نیمه باز
عبارت است از یک ساختمان ساده که از سه طرف محصور شده و از یک طرف باز است و حیاطی در کنار دارد که گوسفندان در شرایط نامساعد جوی یا برای استرحت در قسمت مسقف بسر می برند.
قسمت های لازم دیگر
اتاق توزین دام، پشم چینی، بسته بندی پشم، ذخیره علوفه، توزین، نگهداری مواد کنسانتره و یا روزانه، محل تهیه غذای روزانه، نگهداری کود، نگهداری گوسفندان مریض، حمام دام، اتاق شیردوشی، اتاق کارگر و دفتر.
بلوغ و تولید مثل در گوسفند
بلوغ جنسی در بره نر، بستگی به عوامل متعددی دارد که به ترتیب عبارتند از وزن،سن،نژاد،آب و هوا،فصل تولد و غذا.
به نظر میرسد وزن حیوان بیش از سایر موارد در در این امر موثر باشد. احتمالاً مسئله تغذیه به این امر کمک می کند. به تجربه ثابت شده بره های پاییزه دیر تر از بره های بهاره به بلوغ می رسند. همچنین نژادهای درشت اندام دیرتر از نژادهای کوچک اندام به سن بلوغ میرسند. البته این صفت به خصوصیت نژادی هم مرتبط است. شرایط آب و هوا از نظردرجه حرارت و رطوبت در بلوغ بره ها موثر است. بطور کلی در شرایط ایران بره ها بین 6 تا 12 ماهگی به سن بلوغ رسیده و قادر به جفت گیری می باشند ولی از لحاظ بهره برداری و تولید نسل، از سن 18 ماهگی به بعد مورد بهره برداری قرار میگیرند.
روش های پرورش گوسفند
1- روش پرورش گوسفند نژاد خالص: دراین روش معمولاً فقط یک نوع نژاد خالص برای پرورش در نظر گرفته می شود و تمام مساعی در جهت تثبیت و تقویت نژاد مربوطه انجام می گیرد. قوچ های حاصله به مصرف کسانی که به صورت آمیخته گری به پرورش گوسفند پرداخته اند می رسد. این کار معمولاً سود اقتصادی چندانی ندارد و غالباً به صورت ذوقی یا توسط ارگان های دولتی انجام می گیرد. در ایران ایستگاه پرورش گوسفند عباس آباد مشد (30 کیلومتری جاده سرخس) وابسته به سازمان دامپروری کل کشور از جمله مراکزی است که در از نژاد خالص بلوچی پرورش داده می شود.
2- روش پرورش گوسفند به روش آمیخته گری: در اغلب کشور های دنیا از این روش برای پرورش استفاده می گردد. در این روش سعی می گردد دو نوع نژاد مطلوب مثلاً نژاد گوشتی و نژاد مناسب باروری با هم آمیخته می گردد و در نسل اول ژن های مطلوب ژن های ضعیف را کنار زده و بره حاصل از آمیزش این دو نژاد خالص بره ای خواهد بود که هم از لحاظ گوشتی و هم از لحاظ باروری مطلوب است ولی در نسل بعدی ژن های مطلوب ضعیف شده و ژن های نامطلوب غالب می گردد.
3- روش پرورش گوسفند در مزرعه: این روش نمونه ای از روش فشرده است که به جز مناطق عشایری ایران در بیشتر مناطق روستایی معمول و متداول است منظور اصلی در این روش اول تولید و فروش بره و در مرحله دوم تولید و عرضه پشم است. تعداد گله در این روش متغییر است و ممکن است بین 6 تا 500 رأس باشد. در این روش،نگهداری و مراقبت از گله بر عهده یک یا دو نفر مراقب است که کارهای دیگری هم در مزرعه دارند لزا در این روش توجه کافی به گله مبذول نمی گردد.
4- پرورش گوسفند به روش چرای آزاد: از این روش که به نام روش گسترده و یا متحرک نیز خوانده می شود در مناطقی استفاده می گردد که از آب و هوای معتدل برخوردار است و در مجاورت مراتع وسیع و پربار قرار ارند.در این روش در بیشتر کشورهای خارجی و مناطق عشایری ایران استفاده می گردد.
5- پرورش وسفند به روش چرای نیمه آزاد: شکل دیگری از روش فوق است در این روش از آغل برای نگهداری بره ها و گوسفندان در طول شب و فصول نامساعد سال یا به منظور پراربندی استفاده می گردد.
6- روش پرورش گوسفند به منظور پرواربندی: دراین روش بره هایی به منظور پرواربندی خریداری می گردد و با جیره غذایی مناسب برای فروش آماده میگردند. قیمت خرید بره ها حدود 50 تا 70 درصد کل مخارج پرواربندی را با توجه به مرگ ومیر های احتمالی تشکیل می دهد.
تولیدات عمده گوسفند
تولیدات عمده گوسفند عبارت است از : گوشت،پشم و چرم.
معرفی نژادها
نژادهایی با پشم خیلی ظریف
مرینوس (merino)
منشأ مرینوس کشور اسپانیا میباشد. سه نوع مرینوس به نامهای B ،A و C وجود دارد. نوع A و B دارای پوست چین دار میباشند که نوع A پوست چین دار تری نسبت به B دارد. مرینوس با پوست چین دار به مرینوس آمریکایی شناخته میشود. مرینوس نوع C را مرینوس دلاین (Delaine merino) مینامند که چین پوست آن خیلی کم میباشد. پشم مرینوس دلاین سفید بوده، رشد آن در حدود ۴/۶ تا ۶/۷ سانتی متر در سال میباشد. قوچ های مرینوس شاخدار و میش های آن بدون شاخ میباشند. مرینوس از نظر اندازه متوسط بوده، بدنی لاغر دارد. مرینوس دلاین از مرینوس معمولی بزرگتر است. مرینوس دارای غریزه قوی زندگی گلهای بوده، دارای توانایی چرا در مراتع فقیر است.
رامبویه(Rambouillet)
منشأ این نژاد کشور فرانسه میباشد. این نژاد از مرینوس اسپانیایی حاصل شدهاست. در حدود نیمی یا بیشتر از گوسفندان تلاقی یافته در آمریکا از نژاد رامبویه میباشند. رامبویه از نظر پشم ظریف شهرت دارد. رنگ این نژاد سفید و اندازه آن بزرگ میباشد. این نژاد بدنی زاویه دار و بلوکی و همچنین لاشهای گوشتی تر نسبت به مرینوس دارد؛ ولی از نظر کیفیت گوشت در مقایسه با نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش مییابند مناسب نمیباشد. قوچ های این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ، ولی همه میش های آن بدون شاخ هستند. رشد پشم آنها حدود۹/۸ سانتی متر در سال است.
دبویلت(Debouillet)
منشأ این نژاد آمریکا میباشد. از تلاقی رامبویه و مرینوس دلاین بهبود نژاد یافتهاست. توسعه این نژاد در نیومکزیکو شروع گردیدهاست. دبویلت باشرایط مراتع غرب آمریکا سازگار است. اندازه این نژاد متوسط بوده، بدنی زاویه دار دارد و رنگ آن سفید میباشد. قوچ های این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ میباشند ولی میشهای آن بدون شاخ هستند. الیاف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندی پشم آن میباشد.
نژادهایی با پشم نسبتا ظریف
دورست (Dorest)
منشا دورست از جنوب انگلستان میباشد. جثهای متوسط داشته و نوع بدن بلوکی است. گوشها، بینی، صورت و پاهایی سفید دارد. دورست هم شاخدار وهم بدون شاخ میباشد. این نژاد پشمی با زبری متوسط تولید میکندوپشم چیده شده دورست وزن سبکی داردو به طور متوسط ۶/۳ – ۲/۳ کیلو گرم است. این نژاد لاشه گوشت داری تولید میکند.
گوسفند فنلاندی(Finn sheep)
منشا این نژاد فنلاند است واز نظر جثه کوچک است گوشها، بینی، صورت و پاهایی سفید دارد این نژاد به طور کلی بدون شاخ میباشد، هر چند که تعدادی از قوچهای آن شاخدار میباشد. گوسفند فنلاندی پشمی با زبری متوسط تولید میکند و وزن پشم چیده شده آن حدود ۴ تا ۵/۴ کیلو گرم است خصوصیات لاشه این نژاد مطلوب نمیباشد.
نژاد فنلاندی دارای نرخ بره زایی قابل توجهی میباشد و در آمریکا برای برنامههای تلاقی جهت افزایش میزان بره زایی مورد استفاده قرار میگیرد. میش بالغ تلاقی یافته که نیمی از آن نژاد گوسفند فنلاندی میباشد ۲۰۰ تا ۲۵۰ بره تولید میکند برههای تلاقی یافته این نژاد در هنگام تولد کوچک میباشند ولی قدرت بقا وزنده ماندن آنها بالا میباشد. وقتی این نژاد در تلاقی استفاده گردد، برههای بدست آمده از نظر لاشه نیز دارایکیفیت مناسبی خواهند بود.
همشایر (Hampshire)
منشا نژاد همشای جنوب انگلستان است. جثه این حیوان بزرگ بوده و دارای بدنی از نوع بلوکی میباشد صورت، پاها، گوشها و بینی سیاه بوده، فاقد شاخ میباشد.
همشایر از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصیات دیگر این نژاد شیر دهی خوب و تولید برههایی است که پس از شیر گیری برای ارائه به بازار مناسب میباشند. تولید پشم متوسط و درحدود ۲/۳ تا ۶/۳ کیلو گرم میباشد میانگین تولید بره در حدود ۱۳۷ درصد است که این درصد بره زایی براساس ۱۰۰ میش میباشد. تلاقی خوبی بین آنها وگوسفندان با پشم ظریف یا نژادههای تلاقی یافته صورت میگیرد.
مونتادال(Montadal)
منشا این نژاد ایالات متحده میباشد وبهبود آن بوسیله تلاقی میشهای نژاد کلمبیا با قوچهای cheviot صورت پذیرفتهاست.
این حیوان دارای جثهای متوسط با نوع بدن بلوکی بوده، صورت، گوشها و پاهای آن سفید میباشد وبر روی صورت وپاها پشمی وجود ندارد. این نژاد بدون شاخ میباشد لاشه آن گوشتی است ومتوسط تولید پشم در حدود ۵/۴ تا ۴/۵ کیلو گرم در سال میباشد.
اکسفورد (Oxford)
منشا نژاد اکسفورد مرکز وجنوب انگلستان است. نژاد اکسفورد از بزرگترین نژادهای گوسفند با پشم متوسط از نظر جثه میباشد. نوع بدن آن بلوکی میباشد. صورت، گوشها وپاهای آن خاکستری مایل به قهوهای است. گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند. بیده چیده شده آن سنگین و حدود ۵/۴ تا ۴/۵ کیلوگرم وزن دارد. میشهای این نژاد پر منفعت و سودمند بوده، از نظر شیر دهی خوب و برههای آنها دارای رشد سریعی میباشند. استفاده از این نژاد در تلاقیها مناسب است چون اندازه جثه آن بزرگ است.
شروپ شایر (Shropshire)
منشا این نژاد کشور انگلستان میباشد. این حیوان از کوچکترین گوسفندهای نژاد پشم متوسط و نوع تیپ بدنی بلوکی بوده وبدون شاخ میباشد. صورت و پاها کدر بوده، پوشش زیادی از پشم در صورت آن وجود دارد. تولید لاشه این نژاد کم میباشد و وقتی وزن حیوان در اثر تغذیه افزایش مییابد، میزان چربی آن نیز زیاد میگردد.
وزن بیده آن ۱/۴ کیلو گرم است. میشهای این نژاد مادران خوبی هستند و درصد تولید بره آنها اغلب ۱۵۰ % میباشد.
سات داون(Soutdown)
این نژاد از جنوب انگلستان منشا شدهاست و یکی از قدیمیترین نژادهای گوسفند در دنیا محسوب میشود. جثه این گوسفند کوچک و نوع بدن بلوکی است. صورت ف گوشها وپاها خاکستری یا قهوهای است. این نژاد دارای بلوغ زودرس و بدون شاخ میباشد. بیده آن ۳/۲ تا ۲/۳ کیلوگرم است. سات داون در سنین اولیه تمایل به چاق شدن و ذخیره چربی دارد.
سافولک (Suffolk)
منشا این نژاد جنوب انگلستان است. جثهای بزرگ وبدن بلوکی وعضلانی داشته، صورت، گوشها و پاها سیاه میباشد. این نژاد بدون شاخ میباشد و بر روی صورت و پاهای آن پشم وجود ندارد.
بیده سافولک ۶/۳ تا ۵/۴ کیلوگرم وزن دارد. درصد بره زایی ان ۱۵۰ % یا بیشتر است. رشد بره در این نژاد سریع بوده و سرعت ذخیره چربی در این نژاد نسبت به سایر نژادها کمتر است. تولید گوشت لخم ولاشه عضلانی از دیگر خصوصیات این نژاد میباشد.
تونس (Tunis)
نژادتونس از شمال افریقا منشا شدهاست. رنگ صورت آن قرمز متمایل به قهوهای تا خرمایی روشن میباشد. این نژاد بدون شاخ بوده و اندازه جثه آن متوسط و زاویه دار است و بدنی بلوکی دارد. دارای پشم زبر بوده و بر روی صورت پشم وجود ندارد.
نژادهای پشم دراز
کاتسولد (Cotswold)
از نژادهای قدیمی گوسفند در انگلستان است و منشا آن نیز انگلستان میباشد این نژاد بزرگ جثه بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد.
پاها و صورتی سفید رنگ داشته، هر چند که دربین آنها سفید متمایل به خاکستری نیز دیده میشود. لکههای تیره بر روی صورت و پاها ممکن است وجود داشته باشد پشم این نژاد رشد زیادی داشته و وزوزی (فر دار) میباشد. این گوسفند بدون شاخ بوده و در برنامههای تلاقی از آن استفاده میشود.
لایسستر (Leicester)
منشا این نژاد کشور انگلستان است. این گوسفند دارای جثهای بزرگ و بدن بلوکی میباشد. رنگ این نژاد سفید بوده، بدون شاخ میباشد و بر روی صورت پشم وجود ندارد. پشم گوسفند لایسستر محافظ خوبی در برابر گرما نمیباشد.
لینکلن (Lincoln)
منشا لینکلن انگلستان است. این نژاد دارای جثهای بزرگ بوده و نوع بدن آن بلوکی میباشد. رنگ آن سفید است و بدون شاخ بوده، پشم دراز و زبری تولید میکند. این نژاد دارای بلوغ دیررس است. پشم تولیدی آن ۴/۵ تا ۲/۷ کیلوگرم میباشد. از این نژاد برای تلاقیها استفاده میشود.
رامنی (Romney)
این نژاد یکی از قدیمیترین نژادهای منشا شده در جنوب انگلستان است. جثه این نژاد بزرگ با با نوع بدن بلوکی است. بیدهای متراکم وبهتر از دیگر نژادهای پشم دراز تولید میکند و و بهمین دلیل سازگاری بهتری نسبت به رطوبت و مناطق مرطوب در مقایسه با سایر نژادهای پشم دراز دارد. این نژاد در برناکمههای تلاقی نژادی مورد استفاده قرار میگیرد.
نژادهای پشم تلاقی یافته
کلمبیا (Columbia)
منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی بین قوچ لینکلن و میش رامبویه بوجود آمدهاست. هدف از این تلاقی بوجود آوردن نژادی است که سازگاری بهتری با مناطق کوهستانی داشته باشد.
کلمبیا جثهای بزرگ و بدنی بلوکی دارد. این نژاد بزرگترین نژاد تلاقی یافتهاست. صورت، گوشها و پاهای سفید داشته و بدون شاخ میباشد. در روی صورت گوسفند کلمبیا پشم وجود ندارد و دارای پاهایی است که از کمی از سایر نژادها بلندتر است
وزن پشمهای چیده شده در حدود ۵/۴ تا ۹/۵ کیلوگرم است و تولید گوشت لخم مناسبی دارد. کلمبیا غالبا در تلاقی با نژاد صورت سیاه که دارای پشم متوسط میباشد استفاده شده و هدف از این تلاقی تولید برههای بازاری است.
کوریدال (Corriedale)
منشا آن نیوزلند است. این نژاد حاصل از تلاقی بین قوچهای لینکلن و لایسستر با میشهای مرینوس است.
کوریدال دارای جثه متوسط وکمی بزرگ است صورت، گوشها و پاهایی سفید رنگ داشته و فاقد شاخ میباشد. این نژاد تولید پشم و گوشت باکیفیت خوب را دارا بوده و وزن بیده آن ۵/۴ تا ۸/۶ کیلوگرم در سال است.
پاناما (Panama)
این نژاد از امریکا منشا یافته. نژاد پاناما حاصل تلاقی قوچ رامبویه و میش لینکلن میباشد. رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده وجثه بزرگ، تیپ بدن بلوکی و بدون شاخ بودن از خصوصیات نژاد پاناما میباشد.
گوسفند پاناما اندکی گوچکتر از نژاد کلمبیا بوده ولاشه کمی گوشتی داشته و در سنین اولیه چربی در بدن آن ذخیره میشود.
راملدال (Romeldale)
منشا راملدال ایالات متحده امریکا است و از تلاقی بین قوچ رامنی و میش رامبویه بوجود آمدهاست.
این نژادجثهای متوسط وبدنی بلوکی داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده
و بدون شاخ میباشد. وزن بیده آن ۵/۴ تا ۹/۵ کیلوگرم است. راملدال در تلاقی با میشهای پشم ظریف مورد استفاده قرار گرفته و برههای سازگار با شرایط پرورش در مرتع را بوجود میآورد.
تارگی (Tar ghee)
منشا تارگی امریکا است. این نژاد حاصل تلاقی بین قوچ رامبویه با میشهای کاریدال – لینکلن-رامبویه میباشد.
این نژاد جثهای متوسط، بدنی بلوکی با صورتی سفید رنگ داشته و بدون شاخ است. فاقد پشم در صورت بوده و وزن پشم چیده شده آن ۵/۴ تا ۴/۵ کیلوگرم در سال میباشد.
بدون دم (Tailless)
منشا این نژاد امریکا میباشد و از تلاقی گوسفند بدون دم سیبری با تعدادی از نژادهای اصلاح شده بوجود آمدهاست. هدف از این تلاقی اصلاح یک نژاد است که نیاز به قطع دم نداشته باشد. رنگ صورت، گوشها وپاها سفید میباشد. این نژاد بدون شاخ بوده و صورتشان بدون پشم است.
سوت دال (Southdaie)
منشا این نژاد ایالات متحده امریکا میباشد و از تلاقی بین نژادهای سات داون و کوریدال به وجود آمدهاست. هدف ازاین تلاقی تولید نژادهایی است که از نظر کیفیت پشم و گوشت مناسب باشند.
نژادهای پشم قالی
صورت سیاهها اسکاتلند (Black-Faced Highland)
این نژاد از قدیمیترین نژادهای منشا شده در اسکاتلند است. اندازه این نژاد کوچک بوده و دارای پشم زبر و ضخیم در پوشش خارجی وظریف تر در پوشش داخلی میباشد. صورت و پاها سیاه بوده، قوچهای این نژاد بزرگ و میشهای آن کوچک جثه و کوتاه قد با شاخهای پیچیده میباشند. این نژاد توانایی زندگی در مناطق خشک با پوشش گیاهی اندک را دارا میباشد.
نژاد پوستی
قره گل (Karakul)
این نژاد از آسیا منشا شده و یکی از قدیمیترین نژادهای گوسفند در جهان است. قره گل جثهای بزرگ و بدنی زاویه دار داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سیاه یا قهوهای میباشد.
قوچهای این نژاد شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند و برههایی با لاشه ضعیف و فقیر تولید میکنند. پوست برهها پس از به دنیا آمدن و چند روز بعد از آن مورد استفاده قرار میگیرد. پشم در حیوان بالغ زبر و خشن است وبین ۲/۱۵ تا ۴/۲۵ سانتی متر طول دارد؛در شمال شرق اران نز ان نژاد به صورت پرانده وجود دارد.
نژادهای گوشتی
همچون گوسفند سنگسری که از حیث پرواری بی نظیر است و محصول گوشت تقریباً ٪۶۰ وزن گوسفند پیش از ذبح شدن است.
گوسفندان ایران
گوسفندان ایرانی از نظر پشم در گروه گوسفندان با پشم ضخیم ویا قالی میباشند. همگی این گوسفندان دنبه دار میباشند به استثنای زل که دارای نیم دنبه یا بدون دنبه بوده و قره گل که دارای نیم دنبهاست.لازم به ذر است مهمترن تقسم بند گوسفندان در ایران بر اساس مرغوبیت پشم است.
گوسفندان ایرانی رنگهای مختلفی دارند از جمله میتوان به سفید، سیاه، خرمایی، قهوهای، نخودی و خاکستری اشاره کرد.
گوسفندان ایران را بر حسب اصولی تقسیم مینمایند که این تقسیم بندی میتواند بر اساس سفید یا رنگی بودن بدن و یا وزن بلوغ (سنگین، متوسط، سبک) باشد.
بهترین نژادها
بهترین نژادهای گوسفند عبارتاند از:
نژاد مرینوس که دارای پشمهای لطیفی است.
گوسفند قرهگل که پشمهایش دارای جعد خاصی است.
تغذیه گوسفند
مديريت يک گله گوسفند مستلزم داشتن اطلاعات کافى در امور مختلف گوسفنددارى است. چراگاه و يا ساير منابع علوفه، غذاى اصلى و عمده براى گله گوسفندان در دوران آبستنى است. علوفه خشک با کيفيت خوب، سيلو و يا علوفه را پس از چيدن مىتوان در تغذيه گوسفند بهکار برد. مىتوان علوفه خشک لگومينوزها، گرامينهها و يا مخلوط اين دو، سيلوى ذرت و يا سيلوى ساير علوفهها را مورد استفاده قرار داد. اگر قرار است از سيلو در تغذيه گوسفند استفاده بشود در موقع تهيه مىبايد علوفه ريزتر از سيلوئى که در تغذيه گاو مورد استفاده قرار مىگيرد خرد بشود. پس چرا مزارع را مىتوان جهت چراى گوسفندان در نظر گرفت.
اگر مرتع و يا چراگاه وسعت بيشترى دارد، توصيه مىشود که به قسمتهاى مختلف تقسيم شده و بهصورت چرخشى مورد استفاده قرار گيرد زيرا چرانيدن بهطور متناوب، سبب قطع سيکل زندگى انگلهاى داخلى مىشود. مراتع بايد به فاصله هر دو الى سه هفته يک بار مورد استفاده قرار گيرند که بستگى به کيفيت و نوع مرتع دارد مراتع نبايد مورد چراى بيش از حد قرار گيرند، زيرا اين امر سبب تخريب مرتع مىشود. بهخصوص در مورد گوسفند که چون اين حيوان خيلى نزديک به زمين علوفه را قطع مىکند، تخريب سريعتر و بيشتر خواهد بود. تعداد گوسفندى که در واحد زمان در واحد سطح مرتع در نظر گرفته مىشود به نوع و کيفيت مرتع بستگى دارد.
در مرتع براى ازدياد بازدهى و استفاده بيشتر حيوان لازم است آب کافى، سايه مناسب، نمک و ساير مکملهاى معدنى فراهم شده باشد. جابهجا کردن آبشخوار، نمک و مکمل معدنى سبب مىشود که قسمتهاى مختلف مرتع بهخوبى مورد استفاده قرار بگيرد و حيوان براى دسترسى به آب در طول چرا انرژى کمترى را مصرف کند. در موردى که مرتع يا چراگاه فقير باشد مىتوان همزمان با چرا در مرتع از علوفه خشک در تغذيه گله گوسفند استفاده کرد. در تحت چنين شرايطى روزانه ۵/۱ الى يک کيلوگرم يونجه خشک احتياجات ميش را برطرف مىکند. مىتوان بهجاى يونجه خشک از دو الى سه برابر سيلو ذرت استفاده کرد. زيرا احتياجات غذائى ميش براى تکامل جنين و بافتهاى پستانى خود حيوان افزايش مىيابد. ميشهائى که بيش از يک بره آبستن هستند مخصوصاً در مراحل آخر آبستني، اندازه شکمبه آنها کوچک مىشود؛ زيرا مقدارى از فضا توسط رحم اشغال مىشود. اين موضوع سبب مىشود که بهجاى مقدارى از علوفه خشبى از کنسانتره استفاده بشود. تغذيه ميش با کنسانتره به تکامل نهائى جنين و آماده کردن ميش براى توليد شير که گوساله نياز مبرمى به آن خواهد داشت، کمک مىکند. نتايج تغذيه خوب در اواخر دوران آبستنى در موقع برهزائى و بعد از آن مشاهده مىشود. بدينترتيب که عمل زايمان بهراحتى صورت خواهد گرفت، برهها در هنگام تولد قوى خواهند بود، وزن آنها از برهميشهائى که بهخوبى تغذيه نشدهاند، بهطور قابل توجهى بيشتر خواهد بود و ميش شير بيشتر و دوران شيروارى طولانىتر خواهد داشت. در نتيجه برهها قويتر، رشد آنها سريعتر و تلفات برهها و ميشها کمتر خواهد بود. توصيه مىشود در آخرين ۶ هفته آبستنى به ميشها مقدارى مخلوط کنسانتره داده شود. دانه ذرت، دانه گندم، سورگوم، يولاف، جو و سبوس گندم از اجزائى هستند که معمولاً در مخلوط کنسانتره مورد استفاده قرار مىگيرند.
در مواردى که مرتع و يا يونجه خشک از کيفيت پائينى برخوردار باشد ميش به مکمل پروتئينى نياز خواهد داشت. در تحت چنين شرايطى مىتوان از کنجاله سويا، کنجاله بذرک و يا ساير مکملهاى پروتئينى استفاده کرد. با توجه به ارزانى قيمت مىتوان از اوره در جيره گوسفند بهعنوان منبع ازتى استفاده نمود که در تحت چنين شرايطى نبايستى بيش از يکسوم پروتئين جيره از اوره تأمين شده باشد.
براساس مطالعات انجام گرفته، افزون آنتىبيوتيک از مرگ و مير برهها مىکاهد، دادن آئورمايسين روزانه به مقدار ۶۰ ميلىگرم به ازاء هر ميش بهمدت ۸۰ روز قبل از زايش به مقدار قابل محسوسى از مرگ و مير برهها مىکاهد. با اين عمل مىتوان نسبت تلفات برهها را از ۵/۱۴ تا ۹/۳ درصد کاهش داد. ميشهاى آبستن بايستى تغذيه آزاد داشته باشند که اين امر سبب کم شدن هزينه کارگرى و افزايش مصرف علوفه با کيفيت پائين مىشود.
جيرهاى که در تغذيه ميشهاى آبستن بهکار برده مىشود، بايستى به مقدار زيادى علوفه خشبى داشته باشد. مهمترين مسئله در تغذيه ميشهاى آبستن جلوگيرى از چاقى زياد ميشها است.
تغذيه در دوران شيردهى (Lactation feeding)
ميشهائى که در هفتههاى آخر آبستنى بهخوبى تغذيه و مراقبت شده باشند، پس از زايمان از شرايط بدنى خوبى برخوردار خواهند بود و مقدار زيادى شير توليد خواهند کرد. ماکزيمم توليد شير در ميشها در حدود ۲ هفته پس از زايمان است. جهت ادامه توليد شير زياد، ميشها بايد تغذيه کافى داشته باشند تا علاوه بر تأمين نياز غذائى براى نگهدارى ميش، نياز غذائى براى توليد شير را هم فراهم کند.
افزايش کنسانتره جيره سبب تحريک ميش براى توليد شير زياد خواهد شد، بايد مطمئن بود که حيوان به آب سالم و تميز به مقدار کافى دسترسى داشته باشد.
ميشهائى که به برههاى دوقلو شير مىدهند، در مقايسه با ميشهائى که به تکبره شير مىدهند؛ به کنسانتره بيشترى نياز دارند. بهنظر مىرسد ميشهائى که دوقلو زائيدهاند، مىتوانند بيشتر از ميشهائى که تکبره زائيدهاند، شير توليد بکنند، اين امر ممکن است بدين علت باشد که برههاى دوقلو در هر موقع شير خوردن پستان را خالى مىکنند و اين کار سبب تحريک بيشتر پستان و توليد بيشتر شير مىشود.
ميشهاى نژاد سنگين در مقايسه با نژادهاى سبک به غذاى بيشترى نياز دارند. اگر کيفيت علوفهاى که مورد استفاده قرار مىگيرد پائين باشد، بايد به مقدار کنسانتره جيره افزوده شود. در اين قبيل موارد جهت تغذيه بهتر گله و بازدهى خوب مکملهاى پروتئينى و معدنى مورد نياز خواهند بود. تا حدود يک هفته قبل از شيرگيرى برهها مقدار آب و غذاى ميشها را کاهش دهيد. اين کاهش آب و غذاى ميش سبب کاهش توليد شير حيوان مىشود و بره اجباراً کنسانتره بيشترى مصرف مىکند و در نتيجه موقع از شيرگيري، بره کمتر دچار مشکل مىشود.
مواظبت از برهها از زايش تا از شيرگيرى
قطع دنبه يکى از اولين کارهائى است که بعد از زايش انجام مىگيرد. اين عمل بين سه روزگى تا دهروزگى انجام مىگيرد. برهاى که دمش کوتاه شده باشد کمتر دچار انگل مىشود، زيرا دم طويل در اکثر موارد سبب جمع شدن فضولات در زير دم و مانع از خروج فضولات از روده مىشود؛ علاوه بر اين، در اثر جمع شدن فضولات در ماههاى گرم تابستان، بوى آنها مگسها را جلب مىکند و آنها روى کپل حيوان تخم مىگذارند. لاروهائى که از اين تخمها خارج مىشوند روى گوشت حيوان زندگى مىکنند و مىتوانند سبب مرگ حيوان شوند.
برههاى نر را بايد موقعى که سن آنها کم و جوان هستند، اخته کرد. توصيه مىشود از هنگام توليد تا سن دو هفتگى عمل اخته کردن را انجام داد. در اين سن کاهش رشد بره (بهعلت استرس ناشى در موقع اخته کردن و بعد ازآن) حداقل است. عمل اخته کردن را مىتوان با استفاده از بورديزو، چاقو و يا اخته کردن (Castrator) انجام داد. توصيه مىشود بعد از عمل اخته کردن به گوش برهها نراخته علامت گذاشته شود. نشانهگذارى در گوش سبب شناسائى زودتر قوچ اخته از ميش مىشود. اگر هر سال شمارههاى متفاوتى در گوش بهکار گرفته شود سبب شناسائى ميشها با سنين مختلف مىشود. پشم چينى برههاى مسن سبب مىشود که حيوان در تابستان راحت باشد، پشم چينى را در موقع از شير گرفتن انجام دهيد.
تغذيه بره از تولد تا از شيرگيرى
بره بايستى بلافاصله بعد از تولد از کلستروم مادر استفاده بکند. کلستروم بره را از عفونت محافظت مىکند. کلستروم همچنين حاوى پروتئين، مواد معدني، انرژى و ويتامينهائى است که بره نياز دارد. بعد از ۱۰-۱۴ روزگى علاوه بر شير بره مىتواند از کنسانتره هم استفاده بکند. غذاى کنسانتره معمولاً بهصورت (C.F (Creep feeling در اختيار برهها قرار داده مىشود. (C.F عبارت است از روشى است که غذاى کنسانتره در محلى طورى قرار داده مىشود که بره مىتواند وارد شده و خارج بشود ولى ميش نمىتواند وارد آن محل بشود). يونجه با کيفيت خوب بايد هميشه در دسترس بره باشد. غذاى کنسانترهٔ بره بايد در حدود ۱۴-۱۶% پروتئين داشته باشد. برههائى که زودتر از شير گرفته مىشوند، بايد جيرهٔ آنها حداقل ۱۸ % پروتئين داشته باشد. افزودن ملاس سبب خوشمزه شدن جيره مىشود. برهها معمولاً در ۳ ماهگى از شير گرفته مىشوند. افزودن آنتىبيوتيک در دوران شيرخوارگى از تلفات برهها مىکاهد. در موقع از شيرگيرى برهها بايد حداقل ۹ هفته سن و ۱۸ تا ۵/۲۲ کيلوگرم وزن داشته باشند. توليد شير بعد از ۴ هفته کاهش پيدا مىکند، دادن کنسانتره در جريان شيرخوارى سبب در افزايش وزن بره خواهد شد، در نتيجه بره را زودتر مىتوان فروخت. برههائى که زودتر از شير گرفته مىشوند از غذا بيشتر استفاده مىکنند و به ازاء يک واحد افزايش وزن به غذاى کمترى نياز دارند.
تغذيه برههاى يتيم Orphan (بىمادر)
در هر دوره زايش بنا بهعللى (عدم قبول ميش، مردن بعضى ميشها، نداشتن و يا کمى شير ميش، ورم پستان و زخم بودن پستان) در گله تعدادى بره بىمادر وجود دارد.
در مواردى عدم قبول ميش با قرار دادن بره و ميش در يک آغل کوچکى کنار هم پس از مدتى ميش به بوى بره خود عادت کرده و آن را قبول مىکند؛ يا اينکه مىتوان با ماليدن ترشحات پوست بدن بره به اطراف بينى مادر و يا ماليدن شير ميش به اطراف ناحيه ران بره به قبول کردن بره توسط مادر کمک کرد. در بعضى موارد مشاهده مىشود که ميش بره خود را قبول مىکند ولى از دادن شير امتناع مىکند؛ در اين قبيل موارد مىتوان در موقع شيردادن ميش را ثابت نگهداشت و يا آن را بست تا بره بتواند از شير آن استفاده کند.
برههاى يتيم را مىتوان بهوسيله ميشهائى که بره خود را از دست دادهاند، تغذيه کرد و اگر اين برهها بهوسيله ميشهاى ديگر مورد قبول نشدند، مىتوان بهوسيله پستانک و شيشه آنها را تغذيه نمود. فاکتورى که در مورد اين نوع برهها بايد در نظر گرفته شود، گرم نگاهداشتن و خورانيدن شير به آنها است. براى زياد کردن شانس زنده ماندن آنها و افزايش مقاومت آنها لازم است مقدارى کلستروم به بره داده شود. در اين قبيل موارد مىتوان از کلستروم ميشهاى ديگر استفاده کرد. بعضى از گوسفندداران با تجربه زيادى کلستروم را منجمد مىکنند که در اين صورت هميشه به کلستروم دسترسى خواهند داشت.
در مواردى هم مىتوان براى تغذيه برههاى يتيم از شير گاو استفاده کرد. ولى ترکيب شير گاو با ترکيب شير ميش مقدارى فرق مىکند. اگر از شير گاو استفاده مىکنيد توصيه مىشود به ازاء هر يک ليتر شير يک قاشق چايخورى روغن مايع (ترجيحاً روغن ماهي) اضافه کنيد.
اين شير را بايد به اندازه درجه حرارت بدن حيوان گرم کنيد. ولى نجوشانيد. وسايلى که براى تغذيه استفاده مىکنيد تميز نگهداريد. در هر سه ساعت در حدود ۱۰۰ گرم از اين شير به حيوان بدهيد.
برهها را دستهبندى کرده و از سرما محافظت کنيد. جايگاه برهها بايد خشک بوده و از بستر خوب پوشيده شده باشد؛ در مواردى که هوا سرد باشد، مىتوان از وسيله گرمکننده استفاده کرد. آب تميز و علوفه مرغوب بايد در دسترس برهها باشد. تغذيه کنسانتره را هرچه زودتر شروع کنيد، از ۲ هفتگى بهتدريج مخلوط کنسانتره مغذى و خوشخوراک را مىتوان به برهها خورانيد، اگر برهها از کنسانتره خوب تغذيه مىکنند، مىتوان آنها را در سن ۴-۶ هفتگى از شير گرفت. در سن ۴-۵ هفتگى مىتوان برهها را به چراگاه محصورى که داراى سايبان است فرستاد.
تغذيه برهها از زمان از شيرگيرى تا فروش
برههاى پروارى را با غذاى با کيفيت خوب تغذيه کنيد؛ جيره غذائى اين نوع برهها را بهتدريج عوض نمائيد؛ در موقعى که شروع به تغذيه آزاد با کنسانتره مىکنيد، برهها را عليه بيمارى آنتروتوکسيمى (بيمارى پر خوري) واکسينه کنيد. اگر برهها تغذيه و افزايش وزن خوبى دارند و وزن آنها بيشتر از ۱۸ کيلوگرم است، نبايد در مرتع قرار داده شوند که اين امر سبب کند شدن رشد برهها مىگردد. اگر قرار است بهعلت بالا بودن کيفيت مرتع، برهها به مرتع برده شوند، بايد قبل از اينکه به مرتع فرستاده شوند، داروى ضدانگلى خورانيده شوند. براى جلوگيرى از انگلهاى داخلى مىتوان از فنوتيازين، تيابندوزول، هالوکسون و يا تتراميزول استفاده کرد.
تا اتمام دوره پروارى مىتوان برهها را به پرواربندى برد و يا آنها را در مرتع قرار داد. موقعىکه برهها به پرواربندى و يا مرتع رسيدند، سعى کنيد که از استرس آنها کاسته شود، اجازه بدهيد تا استراحت بکنند، علوفه و آب سالم براى آنها فراهم کنيد، برههاى مريض را جدا بکنيد. در صورت نياز براى از بين بردن انگلهاى خارجى سمپاشى کنيد و يا از حمام گنه استفاده نمائيد. برههاى کم وزن در مقايسه با سنگين وزنها در مرتع رشد بيشترى مىکنند. اگر از مراتع براى پرواربندى استفاده مىکنيد، با توجه به موقعيت بازار و کيفيت مرتع، برهها را تا زمانى که شرايط آب و هوائى اجازه مىدهد، در مرتع نگهداريد و روزانه به ازاء هر رأس مقدار ۴۵۰ گرم کنسانتره بدهيد.
تغذيه برهميشهاى جايگزينى
برههاى مادهاى که جايگزين ميشهاى حذفى خواهند شد، مىبايد بهخوبى تغذيه شده و در موقع جفتگيرى به اندازه کافى رشد کرده باشند. در جيره غذائى اين نوع برهها مىتوان از علوفه خشبى و دانه استفاده کرد و نسبت علوفه خشبى در جيره را مىتوان با توجه به کيفيت بدنى و رشد حيوان تعديل نمود.
تغذيه و آماده کردن قوچ (Ram)
تا قبل از جفتگيرى، علوفه مرتع احتياجات غذائى قوچ احتياجات غذائى قوچ را برطرف مىکند، در فصل جفتگيرى اگر قوچ ضعيف باشد، مىبايست روزانه ۴/۰-۷/۰ کيلوگرم دانه ذرت و يا مخلوط دانههاى ديگر خورانيده شود. برهقوچها به مقدار بيشترى مواد دانهاى نياز دارند. در خلال زمستان بايد روزانه ۶/۱ تا ۳/۲ کيلوگرم يونجه به بره قوچها داده شود. برههاى نر سنگين بيشتر از اين نياز دارند. ولى بايد دقت کرد که در موقع جفتگيرى قوچ زياد چاق نباشد.
با شروع فصل جفتگيرى بايد قوچها را از نظر سلامت عمومى و وضعيت پاها بررسى کرد. در هواى گرم توصيه مىشود که اگر قوچ در مزرعه است، مزرعه داراى سايبان باشد. قبل از رها کردن قوچ در گله، با ماده رنگى شکم و درست جلو آلت تناسلى قوچ را رنگ کنيد، اين عمل سبب مىشود که زمان جفتگيرى ميش را تشخيص داده و کارهاى مديريتى گله را بهتر و به آسانى انجام دهيد.
اگر در گله از يک قوچ استفاده مىکنيد، توصيه مىشود براى کنترل قدرت بارورى قوچ رنگ بهکار برده را هر ماه عوض کنيد و اگر بيش از يک قوچ استفاده مىکنيد، براى قوچها از رنگهاى مختلفى استفاده کنيد و هر روز ماده رنگى قوچ را امتحان کنيد و در صورت لزوم تجديد نمائيد.
قوچهاى جوان ممکن است براى مدتى فعاليت جنسى خوبى نداشته باشند، براى تشويق اين نوع قوچها مىتوان قوچها را با ميش پيرى که فحل شده است در يک محل نگه داشت.
ميش بهخوبى مىايستد و قوچ جوان بهراحتى با آن جفتگيرى مىکند. رها کردن قوچ محرک (Teaser ram) در گله سبب مىشود که ميشها به فحل شدن تشويق شده و در نتيجه وقتى که قوچ در گله رها مىشود مىتواند با تعداد زيادى ميش در مدت زمان کوتاهى جفتگيرى کند.
با توجه به اينکه چندقلوزائى يک صفت توارثى است؛ بنابراين، قوچ مىتواند چندقلوزائى گله را تحت تأثير قرار دهد. بدين جهت در موقع انتخاب قوچ اين صفت را بايد در نظر گرفت. قبل از فصل جفتگيرى قوچها بايد از نظر غير بارور بودن آزمايش بشوند، براى گرفتن نتيجه خوب از جفتگيرى ۶-۸ هفته قبل از جفتگيرى قوچها را پشمچينى کنيد.