انگیزش در مدیریت


دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر

عنوان

انگیزش در مدیریت

فهرست مطالب
انگیزش در مدیریت……………………………………………………………………………………………………………………………………………1
اهمیت انگیزش در مدیریت سازمان………………………………………………………………………………………………………………….2
وجوه اشتراک سازمانها………………………………………………………………………………………………………………………………………5
انواع سازمانها……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..5
انواع مدیران……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….5
مهارتهای مورد نیاز مدیران………………………………………………………………………………………………………………………………..6
آثار مدیریت علمی……………………………………………………………………………………………………………………………………………..9
نگرش های کمی مدیریت…………………………………………………………………………………………………………………………………9
سیستم های اطلاعاتی مدیریت………………………………………………………………………………………………………………………10
شرایط تصمیم گیری………………………………………………………………………………………………………………………………………11
مدلهای تصمیم گیری……………………………………………………………………………………………………………………………………..12
برنامه ریزی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..14
سطوح هدفها…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..15
منابع……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….18

 

انگیزش در مدیریت
انگیزش با حیات انسان و چگونگی تحقق اهداف زندگی سروکار دارد . اگر در جایی می بینیم که انسانها در تکاپو و تلاش هستند و با شادی و امید مشغول کار می باشند ، دلیل بر آن است که افراد احساس زنده بودن و زندگی کردن دارند و بین کار و فعالیتهای خود و زندگیشان رابطه معنی داری می یابد .

انگیزش یکی از موضوعات اساسی آموزش و پرورش است که همه فعالیتهای دانش آموزان , معلمان و کارکنان را تحت تأثیر خود قرار می دهد . بدون تردید هر مدیری می خواهد در حوزه فعالیت خود همه با میل و علاقه مشغول بکار باشند و معلمان با شوق و احساس مسئولیت به کار دانش آموزان رسیدگی کنند , مشکلات آنها را حل کنند ، با آنها مهربان باشند و در صورت لزوم حتی وقت بیشتری را برای انجام وظایف خود در نظر بگیرند و به طور کلی با جدیت هدفهای سازمان را تعقیب کنند .

انگیزش با حیات انسان و چگونگی تحقق اهداف زندگی سروکار دارد . اگر در جایی می بینیم که انسانها در تکاپو و تلاش هستند و با شادی و امید مشغول کار می باشند ، دلیل بر آن است که افراد احساس زنده بودن و زندگی کردن دارند و بین کار و فعالیتهای خود و زندگیشان رابطه معنی داری می یابد . آنها کارکردن در محیط مدرسه یا سازمان آموزشی را وسیله اصلی ادامه زندگی می دانند و حتی در شرایط بهتر آن را عین زندگی خود می بینند .

انگیزش قبل از هر چیز با مفاهیمی چون نیاز ، میل ، علاقه ، رغبت ، سائق و محرک ارتباط دارد و بر حسب علاقه ، فرهنگ یا موقعیت افراد از همه آنها استفاده می کنند . اما از نظر عملی ، مفاهیم نیاز ، انگیزه و محرک کاربرد بیشتری دارند . نیاز ماده یا عنصری است که جزئی از ترکیب وجودی انسان است و برای ادامه حیات و سالم بودن جسمی یا روانی وجودش ضروری است . مثلاً آب ، کلسیم ، هوا و نظایر آن از نظر سلامتی جسم لازم هستند و جزء وجود انسان می باشند . انگیزه نیرویی است که بر اثر کمبود یکی از مواد ، یعنی نیازها در فرد به وجود ِمی آید و او را وادار به حرکت می کند تا نیازش را تأمین کند . محرک عامل یا ماده ای است که در بیرون از وجود انسان وجود دارد و مابه ازای نیاز فرد . نام دیگر محرک ، هدف است . هدف چیزی است که فرد می خواهد به آن برسد .

اگر به نیازهای خاص یک فرد در یک موقعیت معین توجه کنیم ، انگیزش جنبه فردی و شخصی پیدا می کند . افراد ممکن است از نظر سطح نیازها در سطوح مختلف باشند . در عین حال عادات و روش های خاص یک فرد بر تأمین نیازهایش تأثیر دارد . انگیزش ممکن است از زاویه مراحل ارضای نیازها و همچنین تأثیر رفتارها و تجربیات گذشته مورد توجه قرار گیرد . به عنوان مثال ، تجربه های افراد از چگونگی دادن پاداش به کارکنان ممکن است سبب کاهش یا افزایش علاقه به کار یا فعالیت شود . از جهت دیگر ، نوع شناخت و انتظارات فرد از سازمان نیز ممکن است در انگیزش اثر بگذارد . جنبه دیگر مطالعه انگیزش ، توجه به روش های برانگیختن افراد است که به مدیریت برمی گردد . اینکه چگونه ، با چه وسایلی و از چه راههایی افراد را برانگیخته کنیم تا با انرژی و علاقه زیادتری به تحقق اهداف و افزایش بهره وری بیانجامد ، موضوع انگیزش می باشد .

” انگیزش در مدیریت ایجاد میل ، اشتیاق و علاقه به انجام دادن کار ، تشویق ، جلب رضایت و خشنودی کارکنان از طریق ارضای نیازهای منطقی مادی ، اجتماعی و روانی آنها است . ”

در این راه معلمان ، دانش آموزان و کارکنان با پی بردن به نیازها و استعدادهای نهفته و بالقوه خود ، رفتار و شخصیت خود را به سوی کمال مطلوب هدایت می کنند و آنها را بارور و شکوفا می سازند . در این راستا ، مدیریت پس از شناخت نیازها ، زمینه های تأمین آنرا فراهم می سازد و دانش آموزان ، معلمان و کارکنان نیز با شوق و جدیت از انرژی های خود در راه رشد و کمال خود و دستیابی به اهداف سازمان بهره می گیرند

اهمیت انگیزش در مدیریت سازمان
کارکردهای برنامه ریزی، سازماندهی، انگیزش و کنترل در بحث مدیریت اهمیت دارند. این کارکردها صرفنظر از نوع سازمان یا سطح مدیریتی که مورد نظر است، شایان توجه و قابل بحث می باشد. همان گونه که هارولد کونتز و سیرل اودانل گفته‌اند: «همه ی روسای ارشد، مدیران بخشها، سرکارگران، سرپرستان، روسای دانشکده ها و روسای موسسات دولتی در مقام مدیریت کارهای یکسانی انجام می دهند. در مقام مدیر، آنها به نحوی از انجام کارها با افراد و به وسیله افراد انجام می دهند. هر یک در سمت مدیر، باید همه ی وظایف ویژه ی مدیران را همزمان یا به ترتیبی انجام دهند » حتی خانواده ای که به طور رضایت بخشی اداره می شود در بسیاری موراد از این کارکردهای مدیریت حتی شاید ناآگاهانه استفاده می کند.

برنامه ریزی متضمن تعیین هدف ها و مقاصد سازمان و تهیه ی نقشه و برنامه ی کار است. برنامه ها نشان می دهند که هدف ها چگونه باید تحقق یابند. با تهیه ی برنامه ها، سازماندهی اهمیت پیدا می کند. سازماندهی مستلزم آن است که منابع – یعنی افراد، سرمایه و تجهیزات – به موثرترین شیوه، برای حصول هدفها فراهم شود. بنابراین سازماندهی شامل ترکیب و یگانه سازی منابع است.

همراه با برنامه ریزی و سازماندهی، ایجاد انگیزش در تعیین سطح عملکرد کارکنان نقش مهمی بر عهده دارد. عملکرد آنان به نوبه ی خود تعیین می کند که حصول هدفهای سازمانی تا چه اندازه موثر و اثربخش صورت خواهد گرفت. بعضی مواقع، ایحاد انگیزش همراه با برقرار کردن ارتباط و رهبری به عنوان قسمتی از فعالیت هدایت یا فرماندهی محسوب می شود.

ویلیام جیمز در تحقیقی درباره انگیزش به این نتیجه دست یافت که کارکنان ساعتی، تقریباً با میزان کاری در حدود 20 الی 30 درصد توانایی خود می توانستند شغل خود را حفظ کنند و اخراج نشوند. این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان انگیزش بیشتری داشته باشند تقریباً با 80 الی 90 درصد توانایی خود کار می کنند. سطح حداقل کاری که کارکنان ممکن بود انجام دهند و هنوز شغل خود را حفظ کنند و سطح کار مورد انتظاری که آنها در قبال انگیزش معقول می توانستند انجام دهند در شکل زیر نشان داده شده است.

 

این تصویر نشان می دهد که اگر انگیزش کارکنان پایین باشد، عملکرد آنان به همان اندازه لطمه خواهد دید که گویی تواناییشان پایین بوده است. به همین دلیل ایجاد انگیزش، یک کارکرد بسیار مهم برای مدیران و سازمان دارد.

کارکرد دیگر مدیریت اعمال کنترل است. کنترل عبارت است از توجه به نتایج کار (بازخورد) و پیگیری برای مقایسه ی فعالیتهای انجام شده با برنامه ها و اعمال اصلاحات مقتضی در مواردی که از انتظارات انحرافی صورت گرفته است.

با وجود این که کارکردهای مدیریت به صورت جداگانه توصیف می شوند، و به صورتی که معرفی شدند ظاهراً از توالی برخوردار هستند اما باید تذکر داد که آنها مطابق شکل زیر رابطه ی متقابل دارند. این کارکردهای در ضمن این که رایطه ی متقابل دارند ولی در هر زمان به خصوصی یک یا چند تای آنها ممکن است اهمیت ویژه ای پیدا کنند.

 

برگرفته از کتاب مدیریت رفتار سازمانی؛ نوشته هرسی-بلنچارد ترجمه علی علاقه بند

سازمان
جوامع امروز را جوامع سازمانی می نامند ، زیرا در دنیای امروز ، سازمانها همه ی جوانب زندگی را فرا گرفته اند . سازمان عبارت است از پدیده ای اجتماعی یا گروهی متشکل از دو یا چند نفر که در محیطی با ساختار منظم به طور آگاهانه هماهنگ شده و برای نیل به اهداف گروهی با یکدیگر همکاری می کنند.

وجوه اشتراک سازمانها
سازمانها از ابعاد مختلفی با هم متفاوتند . بیمارستانها ، مدارس ، اداره راهنمایی و رانندگی ، دانشگاه ، تیم های ورزشی ، ارتش ، فروشگاهها ، شرکتها و موسسات مختلف همه سازمان هستند . همه سازمانها کوچک یا بزرگ ، رسمی و یا غیر رسمی دارای عوامل مشترکی هستند ه این عوامل عبارتند از :

۱) اهداف

۲) برنامه

۳) منابع

۴)مدیریت

انواع سازمانها
سازمانها با توجه به اهداف اولیه ی آنها به انواع زیر تقسیم می شود :

۱)سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی

۲) سازمانهای تولیدی و خدماتی

۳) سازمانهای دولتی و خصوصی

مدیریت
مدیریت عبارت است از فرایند برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت و نظارت بر کار اعضای سازمان و کاربرد کلیه ی منابع قابل دسترسی برای رسیدن به اهداف تعیین شده ی سازمان .

انواع مدیران
۱) مدیریت عملیاتی : یشتر به حل و فصل مسائل جاری و آنی می پردازند .

۲) مدیران میانی : مدیران میانی یک رده بالاتر از مدیران عملیاتی هستند .

۳) مدیریت عالی : مدیران عالی برنامه ریزی های جامع و بلند مدت ، تعیین سیاست ها و خط مشی ها در کل سازمان را مورد بررسی و عمل قرار داده و ارزیابی عملکرد کلی آن را به عهده دارند .

طبقه بندی مدیران از نظر فعالیتهای سازمانی که مدیران مسئولیت اجرای آنها را به عهده دارند عبارتند از:

۱) مدیران وظیفه ای : این مدیران کارکنانی را با تخصص و مهارتهای ویژه در یک زمینه ی خاص سرپرستی می کنند .

۲) مدیران عمومی : این مدیران مسئولیت کلیه ی فعالیتها را در یک واحد یا یک سازمان به عهده دارند .

مهارتهای مورد نیاز مدیران
مهارتهای ادراکی :
یعنی ، توانایی درک پیچیدگی های کل سازمان و تصور همه ی عناصر و اجزای تشکیل دهنده ی کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد .

مهارتهای انسانی :
یعنی ، داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ی ایجاد همکاری ، تفاهم و انجام کار به وسیله دیگران ، فعالیت مناسب به عنوان عضو گروه ، درک انگیزه های افراد و تاثیر گذاری بر رفتار آنان .

مهارتهای فنی :
یعنی ، دانایی و توانایی در انجام دادن وظای خاص که لازمه ی آن توانایی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است .

وظایف مدیر
برنامه ریزی :
برنامه ریزی یکی از مهمترین بخش های وظایف مدیریت می باشد که انجام آن باید با توجه به سایر وظایف مدیریت یعنی سازماندهی ، استخدام ، هدایت و کنترل صورت گیرد .

سازماندهی :
تقسیم کار یا طبقه بندی سازمان ، مشکلات و فواید آن ، نمودار سازمانی ، صف ، ستاد و وظایف و روابط مربوط به آنها در حیطه ی وظایف سازماندهی مدیریت قرار دارد .

هدایت :
هدایت از وظایف کلیدی مدیریت به حساب می آید ؛ زیرا سایر اجزاء مدیریت نیز، باید توسط مدیران و رهبران در پرتو فکر ، ابداع و خلاقیت آنان شکل گیرد و پیاده گردد . مدیران با ایجاد انگیزه در افراد فعالیتهای آنان جهت می دهند آنها بهترین مجراهای ارتباطی را تعیین کرده و تضاد بین افراد سازمان را برطرف می کنند و بدین طریق وظیفه ی هدایت را انجام می دهند .

نظارت :
هر نوع مدیریت بدون سیستم نظارتی فاقد تضمین لازم برای صحت و دقت عملیات و اجرای صحیح برنامه ها می باشد . نظارت عبارت است از ارزیابی برنامه ها و تصمیم گیری ها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم جهت ارزیابی ، مقایسه و اصلاح آن فعالیت .

خلاقیت :
خلاقیت یعنی پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو ، در واقع خلاقیت بستر رشد و ایجاد نوآوری است .

نقش های مدیران
مدیران وظایف خود را با بازی کردن نقش های مختلف اجرا می کنند .

نقش و انواع آن
نقش عبارت است از الگوهای رفتاری که به افراد شاغل در سازمانها نسبت داده می شود . برخی نقش را توقعات رفتاری که ازیک فرد به تناسب موقعیت انتظار می رود تعریف می کنند . می توان گفت همه ی مدیران تعدادی از نقش های ارتباطی ، اطلاعاتی و تصمیم گیری را عهده دارند .

نقش های ارتباطی
۱)نقش رئیس یا نقش تشریفاتی

۲)نقش راهنما

۳) نقش رابط

نقش های اطلاعاتی
۱) نقش جمع آوری اطلاعات یا نقش ارزیابی

۲) نقش توزیع کننده

۳)نقش سخنگو

نقش های تصمیم گیری
۱) نقش کار آفرینی یا نوآوری

۲) نقش آشوب زدایی

۳) نقش تخصیص دهنده ی منابع

۴)نقش مذاکره کننده

نظریه های کلاسیک
قدیمی ترین نظریه مدیریت نظریه ی سنتی یا کلاسیک است . این نظریه به سه شاخه اصلی مدیریت علمی (فردریک وینسلور تیلور) ، مدیریت اداری (هنری فایول) و مدیریت بوروکراتیک (ماکس وبر) تقسیم                می شود.

نظریه مدیریت علمی

بنیانگذار نهضت مدیریت علمی تیلور می باشد .تیلور مدیریت را به صورت فرایندی می دید که از طریق آن کارها به وسیله افراد به صورت فردی یا گروهی انجام می گیرد . ویژگی بارز مدیریت علمی ، تاکید بر مدیریت در سطح عملیاتی ، مطالعه ی علمی عملیات به منظور تشخیص عوامل موثر بر آن و کشف موثرترین روش انجام کار است . منظور تیلور از علم و روش علمی ، مشاهده و ارزیابی منظم است . او معتقد بود که به مدد اصول علمی می توان فعالیتهای تولید را تحت نظم در آورد و کارایی را افزایش داد . به این منظور او اصول مهندسی انسانی را که شامل مطالعه زمان ، حرکات ، روش و سایر فنون و ابزار مدیریت علمی است ، مورد استفاده قرار داد .

آثار مدیریت علمی
یکی از دستاوردهای این مکتب استفاده ی موثرتر از نیروی انسانی ، تجهیزات و مواد است که به نوبه ی خود در توسعه ی برنامه ریزی ، تعیین مسیر پیشرفت کار و نترل اثر داشته است .

ولی نارسایی هایی نیز در این مکتب وجود دارد و آن این که مدیریت علمی راه حل رضایت بخشی برای مسئله انگیزش و بازدهی کارکنان ارائه نداده است .

نگرش های کمی مدیریت
هدف اصلی نگرش کمی مدیریت ، کاربرد روش علمی برای حل مسائل فنی در سطح وسیع است .

مدیریت کمی سه شاخه اصلی دارد که عبارتند از : علم مدیریت ، مدیریت عملیاتی و سیستم های اطلاعاتی مدیریت .

علم مدیریت
مکتب علم مدیریت از طریق استفاده از روشهای کمی و مقداری در مسائل فنی سازمانها تمرکز می کند . ویژگی اصلی آن پیشرفت در کاربرد آمار و ریاضیات برای کمک به حل مسائل عملیاتی برنامه ریزی و کنترل است .

مدیریت عملیاتی
مدیریت عملیاتی نظارت و کنترل نظام مند فعالیت هایی است که موجب می شود داده ها به کالاها و خدمات نهایی تبدیل شود .

سیستم های اطلاعاتی مدیریت
سیستم های اطلاعاتی ، سیستم هایی هستند که داده های مورد نیاز مدیران را جمع آوری ، پردازش کرده و انتقال می دهند تا مدیران بتوانند وظایف مدیریتیشان را با توجه به اطلاعات رسیده انجام دهند .

نگرش سیستمی
نظریه سیستم بیش از یک اصل علمی ، یک طرز فکر ، است که در بررسی و تحلیل رویدادها ، وضعیت ها و توسعه و پیشرفت های مشخص به کار برده می شود .

سیستم مجموعه ای است از عناصر و اجزای مرتبط به هم که در حال کنش و واکنش متقابل می باشند . بنابراین تعریف سازمان یک سیستم است .

نگرش اقتضایی
در این نگرش وظیفه ی مدیر این است که تعیین کند چه روشی ، در چه موقعیت خاصی ، تحت چه شرایط ویژه ای و در چه زمان بخصوصی بهترین فرضیه را برای نیل به اهداف مدیریت فراهم می کند.

تصمیم گیری
تصمیم گیری فرایند تشخیص و گزینش شیوه ی عمل خاصی برای یک مسئله یا مشکل ویژه است .

فرایندی است که شامل شناسایی ، تعریف ، تشخیص مسائل ، یافتن گزینه های گوناگون برای حل آنها ، ارزیابی راه حلهای ارائه شده و انتخاب بهترین راه حل می شود .

انواع مسئله و انواع تصمیم
۱) تصمیمات برنامه ریزی شده

۲) تصمیمات برنامه ریزی نشده

شرایط تصمیم گیری
۱) شرایط محیطی : شرایط محیطی عواملی هستند که بر تصمیمات مدیران تاثیر می گذارد و مدیران کنترل کمی بر آنها دارند یا اصلا کنترل ندارند .

۲) شرایط اطمینان : زمانی در شرایط اطمینان قرار داریم که آگاه باشیم در آینده چه رخ خواهدداد . تحت این شرایط اطلاعات درست سنجش پذیر و قابل اطمینان وجود دارد که بر اساس آن می توان تصمیم گیری کرد . اطمینان به معنای آن است که مدیر انواع مسائل و راهکارهای جایگزین را می شناسد و قادر به تعریف آنها است .

۳) شرایط مخاطره : در شرایط مخاطره قابلیت پیش بینی کمتر است . اطلاعات کاملی در دست نیست ولی تصمیم گیرنده می داند که احتمال نتایج ممکن تا چه اندازه است .

۴) شرایط عدم اطمینان : تحت شریاط عدم اطمینان تقریبا اطلاعاتی درباره ی آنچه پیش خواهد آمد در دست نیست و تصمیم گیرنده از احتمالات و حتی نتایج ممکن بی خبر است . در شرایط عدم اطمینان تصمیم گیرنده برای انتخاب راه حل مناسب از سه شیوه می تواند استفاده کند که عبارتند از :

الف) حداکثر حداکثرها

ب) حداکثر حداقل ها

ج) ارزش مورد انتظار با احتمال یکسان

مدلهای تصمیم گیری
مدل کلاسیک
مدل کلاسیک را به عنوان فرایندی عقلایی و منطقی می داند . در این مدل مدیران به مسائل ، راه حلهای عملی ممکن و نتایج کاملا آگاهند . بر اساس این مدل مدیران باید مواردی از قبیل اینکه اطلاعات کاملی درباره ی مسئله داشته باشند ، اهداف تصمیم گیری را به وضوح تعریف کنند ، کلیه راه کارهای حل مسئله را بشناسند ، کلیه اطلاعات در مورد تمام راه حلها و نتایج هر راه حل را بدانند و نتایج راه کارها را عقلایی ارزیابی کنند ، را همواره مورد توجه قرار دهند .

مدل عقلایی تصمیم گیری
در این شیوه ی تصمیم گیری ، راه حلهایی انتخاب می شود که دارای بالاتری ارزش و ثبات باشند . بنابراین تصمیم گیری معقول به آن معنا است که تصمیم گیرنده اصول منطقی را رعایت کرده و نظر شخصیش ر اعمال نکرده است .

مراحل فرایند تصمیم گیری عقلایی عبارتند از :

۱) تعریف و تشخیص مسئله

۲) ایجاد راه حلها

۳) ارزیابی راه حلها

۴) اتخاذ تصمیم

۵) اجرای تصمیم

۶) ارزیابی نتایج و فراهم آوردن بازخورد

مدل اداری
تصمیم گیری هر اندازه هم که به شیوه ی عقلایی انجام پذیرد ، به دلیل پاره ای محدودیت ها عاری از اشتباه و خطا نخواهند بود . مهمترین محدودیت ، ناشی از ناتوانی در کسب اطلاعات و استفاده از آن است .

این مدل فرایند تصمیم گیری عقلایی مطرح شده در مدل کلاسیک را مورد تردید قرار می دهد . زیرا معتقد است به ندرت مدیری پیدا می شود که دارای توانایی ذهنی ، وقت یا اطلاعات کافی برای اتخاذ تصمیم بهینه و عقلایی کامل باشد .

مدل تصمیم گیری عقلایی محدود
در استفاده از این مدل شخص تصمیم گیرنده تلاش می کند با ساده کردن فرایند تصمیم گیری مسائل پیچیده را حل کند .یعنی آنها با توجه به محدودیتهای ناشی از کافی نبودن اطلاعات و ناتوانی در استفاده از اطلاعات موجود ، منطقی ترین تصمیماتی را که می توانند اتخاذ کنند .

مدل رضایت بخش تصمیم گیری
بهینه سازی و رسیدن به مطلوب ترین نتیجه غیر ممکن از الگوی رضایت بخش استفاده می شود . تصمیم رضایت بخش یعنی انتخاب بهترین راه حل در شرایط موجود ، نه بهترین و عالی ترین راه حل .

تصمیم گیری گروهی
امروزه بسیاری از تصمیمات سازمانها در سطح گروه یا تیم گرفته می شود . در یک تصمیم گیری گروهی نیز می توان از فرایند تصمیم گیری عقلایی بهره گرفت .

مزایای تصمیم گیری گروهی
۱) فراهم کردن اطلاعات بیشتر و کاملتر

۲) ایجاد راه حل های بیشتر

۳) پذیرش بهتر یک راه حل

۴) افزایش مشروعیت

معایب تصمیم گیری گروهی
۱) صرف وقت

۲) تسلط اقلیت

۳) فشار برای هماهنگی

۴) ابهام مسئولیت ها

فنون تصمیم گیری گروهی
برنامه ریزی
۱) برنامه ریزی شامل تعیین اهداف ، خط مشی ها ، تعیین اهداف ب صورت برنامه عملیاتی و پیش بینی چگونگی اجرای آنها می شود .

۲) در میان همه ی وظایف مدیریت برنامه ریزی بنیادی ترین آنها است که مانند پلی زمان حال را به آینده مرتبط می سازد .

برنامه ریزی رسمی و غیر رسمی
در برنامه ریزی رسمی ، هدفهای ویژه ای برای دوره ای معین تنظیم می شود . اهداف مکتوب می شوند و در اختیار همه ی اعضای سازمان قرار می گیرند .

در برنامه ریزی غیر رسمی ، که بیشتر در سازمانهای بسیار کوچک کاربرد دارد ، هیچ چیز نوشته شده ای وجود ندارد و مدیر در تعیین اهداف سازمان به تنهایی تصمیم میگیرد و کارکنان را مشارکت نمی دهد .

فرایند برنامه ریزی
۱) تعیین ماموریت سازمانی

۲) تعیین هدفها و اولویت آنها

۴) اجرا

سطوح هدفها
اهداف راهبردی
هدفهای اصلی یک سازمان یا موسسه را اهداف راهبردی آن گویند .

اهداف راهکاری
در سازمانها و موسسات به جای یک هدف ، معمولا هدفهای متعددی وجود دارند که بر اساس اهمیت تنظیم و به صورت یک مجموعه یا سلسله اهداف در می آیند .

اهداف عملیاتی
این اهداف برای حمایت از هدفهای راهکاری و راهبردی تعیین می شوند .

سطوح برنامه ها
برنامه های راهبردی
برنامه هایی که در بالاترین سطح سازمان تهیه می شوند ، برنامه های راهبردی نام دارند . هر اندازه اثر یک برنامه طولانی تر و دستیابی به آن مشکل تر باشد راهبردی است . برنامه ریزی راهبردی ک برنامه ریزی دراز مدت است و دید بلند مدت دارد . هر اندازه برنامه ، بیشتر روی فعالیت های یک سازمان تاثیر داشته باشد راهبردی تر است . برنامه های راهبردی فراگیر هستند و به کلیه برنامه های راهکاری و عملیاتی سازمان جهت می دهند .

برنامه های راهکاری
برنامه های راهکاری نسبت به برنامه های راهبردی دارای دامنه ی زمانی کوتاه و قلمرو محدود هستند . این برنامه ها در سطوح میانی سازمان تهیه می شود . برنامه های راهکاری با همکاری مدیران عالی و میانی سازمان تدوین می شوند . برنامه های راهکایر به طور مستقیم اجرای برنامه های راهبردی را پشتیبانی می کنند و دوره ی زمانی کوتاه تری را نسبت به برنامه های راهبردی در بر می گیرد . برنامه های راهکاری حوزه ی محدود تری نسبت به برنامه های راهبردی دارد .

برنامه های عملیاتی
برنامه ریزی عملیاتی یک برنامه ریزی کوتاه مدت است و به اتخاذ تصمیماتی مربوط می شود که تحقق آنها ساده تر است .

چارچوب زمانی برنامه

۱) برنامه های بلند مدت

۲) برنامه های میان مدت

۳) برنامه های کوتاه مدت

قلمرو برنامه ها
برنامه ها از جهت قلمروشان به برنامه های فراگیر یا راهبردی و راهکاری تقسیم می شوند . برنامه های فراگیر یا راهبردی برای کل موسسه طراحی می شوند . در حالی که برنامه های راهکاری محدود به برنامه ریزی برای یک بخش ویژه اند .

استمرار برنامه ها
۱) برنامه های همیشگی

۲) برنامه های یکباری یا تک کاربردی

۳) برنامه های اقتضایی

فرایند مدیریت بر مبنای هدف
۱) تعیین اهداف کلی سازمان

۲) برنامه ریزی

۳) اجرای برنامه

۴) ارزیابی عملکرد

مزایای مدیریت بر مبنای هدف
۱) برنامه ریزی و نظارت را در یک نظام منطقی ترکیب می کند .

۳) با مشارکت کارکنان در تعیین اهداف افراد متعهد تر شده و به خود مدیریتی تشویق می شوند .

محدودیت های مدیریت بر مبنای هدف
۲) بر قابل اندازه گیری بودن اهداف تاکید دارد که ممکن است مدیران متعصب آن را تهدیدی برای خود تلقی کنند .

 

 

 

 

 

 

 

منابع

ايران نژاد پاريزي مهدي و ساسان گهر پرويز (1373)، سازمان و مديريت از تئوري تا عمل، تهران: موسسه بانكداري ايران، چاپ دوم

(2) سيد جوادين سيد رضا (1386)، مباني سازمان و مديريت، نگاه دانش، چاپ دوم

(3) سيد جوادين سيد رضا (1386)، تئوري هاي مديريت، نگاه دانش، چاپ سوم

(4) استيفن پي رابينز (1373)، رفتار سازماني، ترجمه علي پارسائيان و محمد اعرابي، تهران: نوبهار ، چاپ اول

(5) محمدزاده عباس و مهر وژان آرمن (1375) ،رفتار سازماني، تهران: دانشگاه علامه طباطبائي، چاپ اول

(6) مورهد / گريفين (1374)، رفتار سازماني، ترجمه مهدي الواني و غلامرضا معمارزاده، تهران: چاپ صهبا، چاپ اول

(7) ترنس ميچل، مديريت در سازمانها، ترجمه محمد حسين نظري نژاد، مشهد: آستان قدس رضوي، چاپ اول

(8) مشبكي اصغر (1377)، مديريت رفتار سازماني، تهران: ترمه، چاپ اول

(9) نايلي محمد علي (1373)، انگيزش در سازمانها، اهواز: دانشگاه شهيد چمران، چاپ اول

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *