سیر تحولات تاریخی گسترش شهر خرم آباد
سیر تحولات تاریخی گسترش شهر خرم آباد
هر شهر در ادوار مختلف تاریخی دستخوش تحولاتی میگردد که این تحولات تأثیرات مختلفی را بر پیکره شهر برجا میگذارد در هر حال هیچ شهری بیتأثیر از این تحولات نیست و برای بررسی مشکلات علل این مشکلات در یک شهر باید به گذشته آن و سیر تحولات تاریخی شهر پرداخت
جغرافیای تاریخی شهر خرمآباد
برای بررسی جغرافیای تاریخی شهر خرمآباد را به چند بخش تقسیم کردهایم تحت عنوان خرمآباد در دوران باستان، خرمآباد از ساسانیان تا دوران اسلام و از دوران اسلام به بعد
وجه تسمیه خرمآباد و نامهای دیگر آن
شهر خرمآباد از روزگاران کهن تاکنون خایدالو، سیماش، سیماشکی، شاپور خواست، سابورخواست، خرمآباد فیلی، کلید خوزستان و خرمآباد نامیده شده است (افشار سیستانی؛ 278).
واژه خرمآباد از دو جزء «خرم» به معنی شاد، خندان و زنده «آباد» به معنی دایر، معمور و دریا تشکیل شده است. چون این شهر در جلگهای بسیار باصفا و زیبا بنا شده است که دارای باغ و بستان، سرسبز و خرم و چشمهسارهای آب گوارا بنا شده است به آن خرمآباد گفتهاند (افشار سیستانی؛ 278).
خرمآباد در دوران باستان
خاستگاه نخستین شهر خرمآباد را باید خایدالو دانست که در نوشتههای آشوری از آن یاد شده است و از شهرهای مهم کشور ایلام بوده است و بسیاری از تاریخنگاران اروپایی خایدالو را با خرمآباد یکی دانستهاند (ساکی؛ ص94) ژاک دمورگان فرانسوی بر این باور بود که لرستان از ایالتهای ایلام کهن بوده و خرمآباد «خایدالو» یکی از 4 شهر مهم دولت ایلام بوده است (افشار سیستانی؛ 278).
خرمآباد در زمره نخستین سکونتگاههای مردم ایران به شمار میرود. غارهای مسکونی دره خرمآباد حاوی آثار انسانهای غارنشین است و قدمت آثار بدست آمده از آن به 40 تا 50 هزار سال پیشمیرسد (قاسمی؛ ص1).
خرمآباد تمدنهای چون عیلام، کاسیت… را به خود دیده است وجود کوهها و طرز قرار گرفتن آنها در حالت یک دره باریک و بهم فشرده منابع آب فراوان، چشمهسارها، رودها، مواد سوختی آسان، وجود غارهای متعدد و پناهگاههای کوهستانی در طول این دره و همچنین منابع فراوان جانوری و گیاهی و هوای مناسب شرایط مناسبی را برای اسکان اولیه در این مکان بوجود آورده است در نتیجه دره رود خرمآباد به صورت یکی از کهنترین مراکز انسان پیش از تاریخ درآمده است (سرابی؛ 135).
بسیاری از باستانشناسان در مورد خرمآباد و تمدنهای آن تحقیقات زیادی را انجام دادهاند از جمله «گریشمن» در مورد قوم کاسیت و آثار مفرغی آن مطالبی نوشته است.
خرمآباد از ساسانیان تا دوران اسلامی
خرمآباد کنونی بر روی خرابههای شهر شاپور خواست ساسانی ساخته شده است به طوری که هنوز آثاری چون قلعه فلکالافلاک، پل شاپوری و گرداب سنگی از دوران ساسانیان در این شهر پابرجا ماندهاند.
در مورد شاپورخواست، صاحب جهانگشای جوینی چنین میگوید: شاپورخواست شهری بزرگ بوده است و مشهور و معروف (جهانگشای جوینی). در کتاب فارسنامه ناصری نیز به این شهر اشاره شده است (فارسنامه ناصری ص 63). همچنین «میندرسکی» در مورد مکان شاپورخواست میگوید که این شهر به تعیین در محل کنونی خرمآباد بوده است (مینورسکی).
آنچه از متون قدیمی در مورد شاپورخواست استنباط میشود این است که این شهر یکی از شهرهای مهم دوران ساسانی بوده است که توسط شاپور دوم ساسانی احداث شده است.
خرمآباد در دوران اسلامی
خرمآباد در این دوران دچار تحولات زیادی میشود بطوریکه چند بار به کلی ویران و از نوساخته شده است از جمله در حملات تیمور، چنگیز… که ذکر این ویرانیها در کتب تاریخی آمده است به طوریکه صاحب نزههالقلوب میگوید «خرمآباد شهری نیک بوده است اکنون خراب و خرما بسیار است» (نزهه القلوب، ص79).
در کتاب ظفرنامه (تاریخ فتوحات تیمور) نیز با غارت خرمآباد توسط تیمور اشاره شده است (ظفرنامه: 1363، 99).
شرفالدین علی یزدی نیز درکتاب خود موسوم به ظفرنامه به این یورشها اشاره کرده است و میگوید: «در سنه ثمان و ثمانین و سبعمائه 788 حضرت صاحب قران عزیمت جانب ایران تصمیم فرمود و با سپاهی مرتب مکمل متوجه صوب لرستان گشته به تعجیل هر چه تمامتر براند و بعد از وصول بفرمود تا وروجرد (بروجرد) و حوالی آن را غارت کنند و خرمآباد را که پناهگاه متمردان و قطاع الطریق آن سرزمین بوده مسخر کرد و به کلی ویران کرد. (کتاب موسوم به ظفرنامه)
همانگونه که اشاره شد خرمآباد بارها توسط تیمور، چنگیز… ویران شده است و هر بار شهر جدیدی بر روی شهر قدیمیتر ساخته شده است، میندرسکی در این باره میگوید: «تیمور قلعه خرمآباد را با خاک یکسان کرد و افراد برجستهای را از بالای کوهها به پایین انداخت. (مینورسکی؛ 62؛ 47)
در مورد تغییر جای خرمآباد باید گفت که شهرخرمآباد در واقع در اوایل قرن ششم هجری دوباره ساخته شد و این بار با نام خرمآباد؛ ولی این بار مکان خرمآباد با کمی تغییر نسبت به شهر قدیمی شاپورخواست در واقع شهر قدیمی شاپورخواست به قسمت غربی رودخانه انتقال یافت، وجود چشمههای پرآب غرب رودخانه و استفاده زراعی از آن و نیز وجود قلعه فلکالافلاک در مرکز تنگه امکان تغییر محل شهر را فراهم میساخت.
بنابراین ویرانی شاپورخواست و جابجایی شهر از غرب رودخانه به محل فعلی شهر خرمآباد را باید توسعه طبیعی شهر تلقی نمود (طرح جامع شهر خرمآباد).
هسته اولیه شهر خرمآباد دراین دوره در غرب رودخانه (508 ه.ق) و در حاشیه غربی قلعه فلکالافلاک بوجود آمد. چنانچه در سال (788 هـ.ق) هنگام حمله تیمور شاپورخواست به کلی ویران و متروک بوده و شهر خرمآباد در غرب محله متشکل از دو محله پشت بازار و درب دلاکان بود. خرمآباد در دوران اسلامی بارها آبادی و ویرانی به خود دیده است چنانچه در بعضی متون به ویرانی این شهر اشاره شده و در برههای دیگر به آبادی آن، در کتاب تاریخ عباسی پس از توصیف خرمآباد به بینظیری این شهر اشاره شده است. (منجم؛1366، 123)
اوج شکوفایی شهر خرمآباد در دوران اسلامی، در زمان صوفیان بوده است بطوریکه با ظهور سلسله صفوی شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت و توسعه یافت، مراکز مسکونی بین قلعه و سفیدکوه با جاده اصلی شرق رودخانه توسط پلی که در زمان شاه سلطان حسین ساخته شد، مجدداً متصل گردید، در این زمان حمام، کاروانسرا، باغ و تفرجگاههایی در شهر ساخته شد.
شهر خرمآباد پس از صفویه در زمان نادرشاه و زندیه پیشرفت و گسترش چندانی نداشت و تقریباً به همان حالت قبلی بود ولی در این زمان نیز شهر آبادی بوده است.
خرمآباد در دوران اتابکان لر نیز شهر آبادی بوده است و در این زمان در واقع پایتخت لرستان ایلام بوده است، لرستان بعد از سلطنت صفویان و برافتادن سلسله اتابکان لر و آغاز زمامداری والیان تا پایان جنگ جهانی اول دولتی در درون دولت ایران به شمار میآمد و همواره میان حکام لرستان و حکومت مرکزی خصومت و دشمنی برقرار بوده است نتیجه این امر هرج و مرج و ناامنی مقطعی در این خطه بوده است.
ژاک دمورگان در سال 1968 از شهر خرمآباد دیدن میکند و خرمآباد را چنین توصیف میکند «خرمآباد شهریست نه چندان بزرگ با 3 یا 4 هزار سکنه در داخل شهر 4 چشمه جاریست» دمورگان تجارت داخلی خرمآباد و لرستان را کم اهمیت بیان میکند، در این مورد باید گفت در حوالی این سالها به دلیل سیاستهای شاهان قاجار و بعداً نیز رضاشاه در سالهای بعدی، شهر خرمآباد و کلاً استان لرستان دچار ناامنیهایی بوده است. حاج سیاح محلاتی در همین سالها به خرمآباد میآید و پس از بیان اوضاع و احوال اجتماعی مردم لرستان و خرمآباد، خرمآباد را شهر کوچک قشنگی نامیده است که کاروانسرای جدیدی در آن ساختهاند[1]. (امان الهی، بختیاری؛ ص 83)
در سال (1298 هـ.ق) حاج میرزا عبدالغفار نجمالملک به خرمآباد سفر میکند و جمعیت شهر را در این زمان 15000 نفر از جمله 1000 یهودی بیان میکند و در مورد شهر خرمآباد میگوید شهر کثیفی است و بد آب و هوا نیز میباشد ولی آب زیادی دارد. (همان منبع)
فریدالملک همدانی نیز در این سالها از شهر دیدن میکند و خرمآباد را به واسطه داشتن درختان زیادی و آبهای جاری، سبز و خرم توصیف میکند.(همان منبع)
حدود و وسعت شهر خرمآباد در ادوار مختلف
در مورد مراحل توسعه شهر خرمآباد در ادوار مختلف باید گفت که شهر بعد از اسلام خرمآباد طی دوران مختلف رشد خود به این مرحله رسیده است. ما مراحل رشد خرمآباد در بعد از اسلام را به چند مرحله تقسیم کردهایم که به بیان هر یک از آنها میپردازیم.
توسعه مرحله اول
شهر خرمآباد در این مرحله از چهار سو به ویژه شرق، محلههای دیگر بوجود آمدند و دو محله باباطاهر و زینبن علی به محلههای شهر افزوده شد، پیش از این شهر از دو محله پشت بازار و درب دلاکان تشکیل شده بود. محله پشت بازار از یک بازارچه و میدان و کوچههای کاکاوندها، گرگ گیرها، سیلوزی (شمالی) پستخانه، حسین خان، رئیس یاور، سیدها و… تشکیل شده بود.
همچنین محله درب دلاکان از میدان کوچک، سه سیک، سه راه حسینخان، کوچههای ملامرادعلی، ماهیگیران، جابریها، کردها، گاوکالی، درویشها، رشنوها،آقامحمودحسین، جوادی و سلیوزی جنوبی تشکیل شده بود.
توسعه مرحله دوم
با توسعه شهر بویژه در عصر صفویه و با ساخت بناهایی از جمله پل بزرگ شهر به طرف شمال و شرق توسعه مییابد، محلههای جدید سرگرداب، سادات و والیان پدید آمدند و بناهائی نیز در آن سوی پل بزرگ ساخته شد و علیآباد در گسترده شهر قرار گرفت، از جمله کاروانسرایی در زمینهای علیآباد توسط میرزامحسن مظفرالملک در عهد قاجار بر رونق شهر افزود. (قاسمی؛ ص6)
توسعه مرحله سوم (شهر و مدرنیته)
تأثیرات مدرنیته به شهر خرمآباد نیز از همان اوائل همراه با دیگر شهرهای ایران مشهود میباشد از جمله تهیه نقشهای برای شهر با مرکزیت سبزه میدان، یک خیابان شرقیـ غربی از اراضی علیآباد تا ابتدای راسته مسگران و یک خیابان شمالیـ جنوبی از ابتدای دوازده برجی تا اراضی گلزرد احداث شد و همچنین مسجد جامع خرمآباد در این خیابان کشی ها خراب شد. سقف بازارها برداشته شد و پس از شهریور 1320 زمین بازی و بساز بفروشی در خرمآباد مد شد. (همان منبع) توسعه شهر در این زمان از یک سو باغ دختران و چال امیرحسین را در نوردید و به سنگ نوشته رسید و از سوی دیگر به شمال رفت و تا معدن سنگ امتداد یافت.
1ـ لرستان در سفرنامه سیاحان، ص83.
منابع:
اسکندرمنشی، عالم آرای عباسی، تهیه کننده و نگارنده اسماعیل برادران شاهوردی، تهران: طلوع و سیروس سال 1364.
افشار سیستانی، ایرج، پژوهشی در نام شهرهای ایران.
جعفری، عباسی، شناسنامه جغرافیای طبیعی ایران، چاپ اول، انتشارات گیتاشناسی.
جلالالدین منجم، تاریخ عباسی، به کوشش سیفالله وحید، انتشارات وحید، تهران: 1366.
جوینی، جهانگشا، انتشارات بامداد، 1334.
ساکی، علی محمد، جغرافیای تاریخی لرستان، ناشر کتابفروشی محمدی، خرم آباد 1342.
سهرابی، محمد، لرستان و قوم کاسیت، انتشارات افلاک، خرم آباد 1367.
شکویی، حسین، جغرافیای شهری، انتشارات پیام نور.
ظفر نامه، انتشارات بامداد، 1363.
کتاب موسوم به ظفرنامه، شرفالدین یزدی.
قاسمی، سید فرید، خرم آبادشناسی، جلد 1.
مینورسکی، رساله لرستان و لرها (کتاب دو سفرنامه در مورد لرستان)، ترجمه سکندر امانالهی بهاروند..
نزههالقلوب.
فارسنامه ناصری، تهران: 1367.
طرح جامع پیشنهادی شهر خرم آباد، سال 1384
آمارنامه نفوس و مسکن شهر خرم آباد (سالهای مختلف).
سایت اینترنتی www. Lorestsan miras.ir