حقوق کودک در اسلام


حقوق کودک در اسلام

قبل از ظهور اسلام ، کودکان در وضعیت بسیار بدی به سر می بردند ، از حقوق عادی محروم و دستخوش اراده پدرانشان بودند. اگر پدران می خواستند آنها را نگه می داشتند و اگرنه ، برای رهایی از نفقه و هزینه زندگی آنها را می فروختند و یا می کشتند.

با آمدن اسلام ، این عادت ناپسند شدیدا مورد مقابله قرار گرفت و اسلام عالیترین توجه را به کودک نمود ، آیاتی که نسبت به حقوق کودک در اسلام وجود دارد و روایات موجود همه حکایات بر اهمیت اسلام به کودکان و حقوق ایشان دارد.اسلام ، پدران را از کشتن فرزندان به خاطر ترس از کمبود هزینه منع کرد . چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید:

” فرزندان خود را از ترس کمی روزی نکشید ، ما به شما و آنها روزی می دهیم زیرا قتل آنها اشتباه و گناه بزرگی است.”

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: ” به کودکان خود محبت کنید و نسبت به آنها ترحم نمایید. وقتی به آنها وعده دادید، وفا کنید زیرا آنها جز اینکه شما را روزی دهنده خود می بینند تصور دیگری ندارند.”

امام سجاد (ع) می فرماید:” و اما حق فرزند تو این است که بدانی او از تو و پیوسته به تو در خیر و شر امر دنیاست و تو مسئول او از لحاظ نیک ادب کردن و راهنمایی به پروردگارش و کمک به طاعت او هستی. پس عمل تو درباره او ، عمل کسی باشد که می داند در احسان به او پاداش ، و در مسامحه و بدی نسبت به او کیفر می بیند.”

اسلام حتی به والدین اجازه کتک زدن کودکان را نداده است . امام علی (ع) می فرماید:”حتی برای ادب کردن فرزندت نیز او را نزن بلکه با او قهر کن و مراقب باش که زمان قهر طول نکشد.”

نیازهای کودک

رسول اکرم (ص) به همه انسانها اعلام می کند ، همانطور که پدران و مادران ، حقوقی بر فرزندان خود دارند و فرزندان در صورت ترک آن حقوق عاق می شوند ، فرزندان نیز حقوقی بر پدر و مادر دارند که ” پدران و مادران در صورت رعایت نکردن آن عاق فرزندان می گردند.”

والدین مسئول تأمین تمام نیازهای کودک اعم از مادی و معنوی می باشند .

1-  نیازمندیهای جسمانی کودک: نمو جسمانی کودک با فراهم ساختن وسایل مادی امکان پذیر است تا ازاین طریق نیازهای بدنی او اشباع شود. این رشد و نمو با تغذیه ، بهداشت کافی ، آب و هوا ، مسکن ، خواب ، بازی و امثال آن ، به دست می آید.

2-  تعلیم ورزش به کودک: حرکت و جنبش ، اساس هر عمل غریزی و پایه وظایف حیاتی است که زندگی شاداب و سلامت درگرو آن است .

امام صادق (ع) می فرماید :” باید – خصوصا – هفت سال اول زندگی کودک آزادانه به بازی و جنبشهای بدنی صرف شود.”

حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: ” اگر کسی دارای طفل خردسالی بود باید با او در جنبشهای کودکانه و حالت بچه گانه همکاری و هماهنگی نماید.”

آموختن و پرداختن به ورزشهای شنا، تیراندازی و سوارکاری نیز از ورزشهای مهمی است که در احادیث بر آنها تأکید شده است .

نیازمندیهای روحی

1-  انتخاب نام زیبا : نخستین احسان و نیکی پدر به کودک انتخاب نام زیبا و خوشایند برای اوست و این از حقوق لازم کودکان می باشد.

2-  احترام : پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: ” به شخصیت فرزندان خود ارج نهید و آداب و آیینهای رفتار خویش را نیکو و درست گردانید تا مشمول آمرزش خدا شوید.”

پیامبر به والدین امر کرده اند که به کودکان احترام بگذارند ، چراکه بی توجهی و بی احترامی به آنان باعث بروز مشکلات عاطفی زیادی در کودکان می گردد همچنین در روایتی از رسول اکرم چنین آمده است :” فرزندان خود را زیاد ببوسید ، زیرا با هر بوسه ، برای شما مقام و مرتبتی در بهشت فراهم می شود که فاصله میان هر مقامی ، پانصد سال است .”

با توجه به مطالب گفته شده اسلام – دین انسان سازی – به اساس تربیتی انسانها از سنین کودکی ارزشی خاص می گذارد و به والدین توصیه می نماید که به تمامی ابعاد وجودی کودک عنایت داشته باشند و انسانی وارسته و شایسته را تحویل جامعه بشری بدهند.

حقوق فرزندان

از جملهْ حقوق عمده و اساسی اولاد بالای پدر و مادر تربیه و پرورش اسلامی آنها است، یعنی بر پدر و مادر واجب است که فرزندان شان را تربیه درست و سالم نمایند، تربیه ای که در نتیجهْ آن فرزند صالح و نیک، دیندار و خوش اخلاق ببار آید.خداوند متعال می فرماید:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ ) تحریم آیه: 6

«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخی برهانید که آتش افروز آن انسانها و سنگها است».

در این آیت خداوند(ج) مسلمانان را به یک مسؤلیت عظیمی که بدوش آنها نهاده است خاطر نشان میسازد، و آن  اصلاح و تربیت فرزندان و اعضای خانواده میباشد، تا نشود که آنها از تربیه اسلامی دور مانده مستحق آتش دوزخ شوند.

و از همین جاست که رسول الله(ص)  فرمودند:

هرگاه فرزند هفت ساله شود نماز بر وی تلقین گردد و تشویق شود تا نماز بخواند، و اگر از هفت به ده عمرش تجاوز کند و هنوز نماز نخواند باید توبیخ و سرزنش شود. فقها و دانشمندان دینی میگویند: که روزه و سائر احکام دینی نیز از همین قرار است باید از هفت سالگی به انجام طاعات و عبادات تشویق شوند، تا اینکه همزمان با رسیدن به عمر شعور و احساس، شعور بندگی هم در آنها پیدا شود.و نیز رسول الله فرمودند:

(أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ یَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِی أَهْلِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ) بخاری شماره حدیث844

«همه شما حیثیت چویان را دارید، و از هر یکی از شما در مورد افرادیکه زیر دست تان است پرسیده خواهید شد، و مرد هم به نوبت خود حیثیت چویان را دارد و از وی در مورد أهل و خانواده اش پرسیده خواهد شد».

پس اولاد نزد پدر و مادر امانت هستند و از ایشان در مورد آنها روز قیامت پرسیده خواهد شد و تنها با تربیه نیک و پرورش دینی و اخلاقی فرزند پدر و مادر میتواند خود را از این مسئولیت و بار گران نجات دهد.و شکی نیست که اولاد نیک و صالح در دنیا و آخرت مایه عزت و افتخار پدر و مادر است. خداوند(ج) می فرماید:

( وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ) طور آیه: 21

«کسانی که خودشان  ایمان آورده اند و فرزندانشان از ایشان در ایمان آوردن پیروی کرده اند، فرزندانشان را بدیشان ملحق میگردانیم، بدون اینکه از عمل آن کسان چیزی بکاهیم چرا که هر کس در گِرو کار هایی است که کرده است».

در این آیت خداوند(ج) فضل و احسان خود را به اهل بهشت بیان داشته میفرماید:

که کسانیکه در نتیجه ایمان و تقوی و پرهیزگاری شان مقام ها و درجات بلند بهشت را بدست آوردند، خداوند(ج) درجات فرزندان شان را بالا برده با آنها یکجا  میسازد بشرطیکه فرزندان شان هم ایمان آورده باشند، و شکی نیست که پدر از یکجا شدن با فرزندش خوشحال میشود.و این یکجا شدن فرزند با پدر باین هم تحقیق می یافت که پدر را در مرتبه پائین تر مرتبه ایکه فرزندش در آن بود آورده می شود ولی چون این کار در ظاهر منافی کمال فضل و إحسان خداوند بود لذا خداوند(ج) درجهْ فرزند را بالا برده با پدرش یکجا میسازد.و از تفسیر این آیت دانسته شد که فرزند از برکت ایمان و عمل صالح پدرش در آخرت بهره مند میگردد طوریکه دعا و استغفار فرزند در حق پدرش انشاء الله مستجاب و سبب بلند شدن درجه وی میگردد.

چنانکه در حدیثی آمده است که زمانی یک شخص جنتی را به مقام و مرتبه بلند تری برده میشود، وی از خداوند سبب این بلند شدن درجه اش را میپرسد، از طرف خداوند برایش در جواب گفته می شود که چون اولادهای تو در حق تو دعای مغفرت و آمرزش میکردند، لذا درجه ترا بالا بردیم.

لذا در حدیثی دیگری رسول الله فرمودند:

(عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ(رض) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَهٍ إِلَّا مِنْ صَدَقَهٍ جَارِیَهٍ أَوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَه) بخاری شماره حدیث 3084

از ابوهریره(رض) روایت است که رسول خدا(ص) فرمودند: بعد از مردن انسان غیر از سه چیز دیگر عمل های وی منقطع می شود یکی صدقه جاریه است، و دیگری علمیکه نفع و ثمره آن بعد از مردن آن به مردم  برسد، و سومی اولاد صالح و نیکی که در حق پدر و مادر دعای نیک و مغفرت میکند،

و اولاد صالح وقتی ببار می آیند که انسان در زندگی اش آنها را تربیه نیک و سالم و اسلامی کرده باشد، و شکی نیست که تربیه نیک در سایه تعلیمات قرآن و سنت و پیروی خط مشی صحابه و تابعین صورت می گیرد.لیکن متأسفانه بسیاری از پدرها و مادرها از چشم پوشی و بی اعتنائی کار گرفته حقوق اولادهایشان را فراموش کرده اند، و کمترین توجهی به آنها ندارند گویا که در برابر آنها هیچ نوع مسئولیت ندارند، مشاهده می شود که پدر از فرزندش گاهی نمی پرسد که کجا رفته بود؟ و با که رفته بود؟ و چه وقت آمد؟ و چه میکند، و با چه کسی می نشیند؟ نه به خیر تشویق میدهد، و نه از شر و بدی منع میکند.

جای بسیار تعجب است که اینها در حفاظت و نگهبانی مال های در دست داشتهْ شان از هیچ نوع سعی و کوشش دریغ نمی ورزند در حالیکه آنها این مال و دارائی دنیایی را برای دیگران جمع و حفاظت می کنند، اما اولادیکه محافظت نمودن آنها نسبت به مال بهتر و در دنیا و آخرت سودمندتر است را فراموش میکنند، و نیز طوریکه تهیه غذا و لباس و مسکن اولاد بدوش پدر و در ذمه او است، به همین طور تغذیه معنوی فرزند و دعوت نمودن او به علم و ایمان که یگانه سبب زنده ماندن قلب انسان است، بدوش این پدر و در ذمه اش میباشد، و از جمله حقوق اولاد بر پدر پرداختن مصارف آنهاست، یعنی پدر از مالیکه خداوند(ج) برایش داده است بدون اسراف و یا بخل و تقصیر مصارف نان و نفقه و لباس آنها را بپردازد.

و پرداختن مصارف آنها از یکطرف به پدر واجب بوده و از طرف دیگر یکنوع ادا کردن شکر نعمت مال است که خداوند(ج) برایش داده است و جای تعجب اینجاست که بعضی از انسانها در پرداختن مصارف اولادهایشان بخل می ورزد درحالیکه این مال بعد از مردن پدر به اولادش می ماند، و پدریکه مصارف اولادهایش را نپردازد آنها می توانند مطابق عرف و عادت از مال پدرشان بدون علم پدرشان بگیرند، طوریکه رسول الله(ص) در جواب هند بنت عتبه چنین فرمودند: و از جمله حقوق اولاد بر پدر این است که در معامله با آنها یکی را بر دیگری ترجیح ندهد، به این معنی که به یکی از آنها چیزی را بخشش کند، و دیگری را محروم سازد، چون این عمل ظلم به حساب میرود و خداوند(ج) ظالم و ستمکار را دوست ندارد.و نیز این کار یعنی امتیاز دادن در معامله و دادن یکی و محروم ساختن دیگری باعث بروز عداوت و دشمنی در بین فرزندان و نیز در بین پدر و فرزندانش میگردد.و بسا از پدران زمانیکه می  بینند یکی از فرزندانش بیشتر خدمت میکند در عوض چیزی از مال و دارائی اش را به وی بخشش می کند، و این کار طوریکه گفته شد نادرست است، چون خدمت و احسانی را که آن فرزند به پدرش کرده است پاداش و جزای آن را خداوند(ج) برایش می دهد و نیز این کار علاوه از آنچه که درگذشته گفتیم باعث خود خواهی آن فرزند و متنفر شدن دیگران که به آنها چیزی داده نشده میگردد.در صحیح بخاری از نعمان بن بشیر روایت شده که پدرش بشیر بن سعد به وی غلامی را بخشش کرد، سپس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد این عملش استفسار نمود، رسول الله(ص) فرمودند:

« أَعْطَیْتَ سَائِرَ وَلَدِکَ مِثْلَ هَذَا ؟

یعنی به تمام فرزندانت چنین بخششی را کردی؟«قَالَ لَا» او در جواب گفت: نخیر،

رسول الله فرمودند:

«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْدِلُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ»

«یعنی از خدا بترسید و در ما بین اولد هایتان عدل را قائم دارید». بخاری شمارهْ حدیث 2398

و در روایت دیگری آمده است که رسول الله(ص) فرمودند:

«أَشهِد عَلی هذا غیری فإنی لا اشهد علی جور»

«یعنی کسی دیگری را به این کارت شاهد بگیر چون در کار ظلم شاهد و گواه شده نمی توانم».

پس می بینیم که رسول الله(ص) ترجیح دادن اولاد را بر اولاد در معامله و بخشش ها ظلم و تجاوز نامیده اند، لاکن در نظر باید داشت که اگر فرزندی برای چیزی ضرورت داشته باشد و دیگری ضرورت ندارد مانند فرزندیکه به مکتب و مدرسه می رود و به قلم و دفتر و دیگر وسائل ضرورت دارد، یا اینکه تصمیم ازدواج را داشته باشد پس در این صورت اگر پدر جهت رفع ضرورت و حاجت این فرزندش چیزی به او میدهد این نفقه به شمار رفته از جمله تبعیض مذموم به حساب نمی رود.و هر گاه پدر مسئولیت خود را در قبال اولاد و فرزندانش درک نموده حقوق حقه آنها را از قبیل تربیه نیک و تأدیه مصارف و غیره حقوقیکه بیان گردید ادا نماید پس انشاء الله فرزند صالح و نیک ببار آمده حق پدرش را ادا خواهد کرد.ولی اگر پدر در مورد ادا نمودن حقوق اولادش تقصیر و کوتاهی نموده مسئولیش را ادا نکند مورد عقوبت الهی قرار گرفته فرزندش عاق و نا فرمان ببار خواهد آمد چونکه انسان هر معامله أی که با دیگران میکند با وی هم مردم همان طور معامله خواهند کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *