اصول مکتب اصفهان
- اصول مکتب اصفهان
- 1- اصل سلسله مراتب: هیچ فضایی فارغ از مراتب بالاتر یا پایین تر وجود ندارد.
- 2- اصل کثرت: روی به تجزیه دارد و دگرگونی.هر جزئی شخصیت و معنای خویش را دارد.
- 3- اصل وحدت:فضای شهری در انقباض خود روی به وحدت دارد.
- 4- اصل تمرکز:هر فضا با نحوه تمرکز اجزایش تعریف و هویت ویژه می یابد.
- 5- اصل عدم تمرکز: توزیع متوازن فضاهای شهر علت اصلی یگانگی مفهوم شهر می شود.
- 6- اصل تجمع: جمع شدن عناصر متفاوت در یک مکان خاص، هویت فضایی به مکان می بخشد.
- 7- اصل تباین: در عین آهنگین بودن، فضای شهری را از یکسانی، یک دستی و بی هویتی می رهاند.
- 8- اصل اتصال: هر فضای شهری در پی اتصال به دیگر فضاهاست.مانند حروف ربط بین واژگان
- 9- اصل توازن: به ایجاد فضای انسانی می انجامد و تعادل فضایی نیز میسر خواهد شد.
- 10-اصل تناسب: نسبت ابعاد و اندازه ها و… را مد نظر دارد.
- 11- اصل تداوم: اصل انقطاع و سکون در این اصل معنا می شود.
- 12- اصل قلمرو: هر فضای شهری از ذره فضا(مسکن) تا کلان فضا(شهر) حریم خاص خود را دارد.
- 13- اصل سادگی: خلوص و صراحت فضای شهری، امکان درک سریع آن را فراهم می کند.
- 14- اصل پیچیدگی: در این اصل است که شکل ایجاد می شود.
- 15- اصل ترکیب: میتوان اضداد را هم با هم ترکیب کرد.
- 16- اصل استقرار: در مفهوم ساخت شهر معنا می یابد.ساخت یعنی روابط متقابل اجزای یک کل با یکدیگر
- 17- اصل زمان: آنچه در زمان دگرگون می شود، صورت است نه محتوا
- 18- اصل ایجاز: یکی از بنیادی ترین دستور العمل های زبان شهری مکتب اصفهان است.