بررسی مسایل و مشکلات درس هنر
تعریف هنر از دیدگاههای مختلف
به منظور آشنایی با عقاید فیلسوفان و اندیشمندان در این باب به تعاریفی در ذیل اشاره میشود که هر کدام از منظری خاص ناظر دنیای وسیع هنر بودهاند و تحقق هر یک از آنها گامی بزرگ در جهت موفقیت انسانهاست:
آیتا… خامنهای: هر اندیشهای که در قالب هنر نگنجد ماندگار نیست.
اسکار وایلد: هنر کلید فهم زندگی است.
نیما یوشیج: آن چه در هنر اساس زیبایی است، راستی و درستی است.
ارسطو: هنر تقلیدی از طبیعت است.
هگل: هنر کوششی برای ایجاد زیباییست.
تولستوی: هنر انتقال تجربه شخصی هنرمند و سرایت دادن این احساس به دیگران است.
هانری برگسون: هنر صرفاً مشاهده مستقیم واقعیت است.
از تعداد تعاریف به راحتی میتوان دریافت هنر میتواند ظرفی شایسته برای تمامی افکار، اندیشهها و عقاید باشد.
اگر نظام تعلیم و تربیت بیان هنری به خود گیرد موفقیتش بیشتر از هر زمان دیگر خواهد بود و به طور مستقیم در جنبههای مختلف اسباب رشد را به انسانها هدیه خواهد داد. کافی است از کارکردهای هنر در مدارس ابتدایی کمک گرفته و کودکان را با دنیای لذتبخش و شادیآفرین هنر آشنا ساخته و آموزشها را بر پایه آن استوار نماییم.
نقش و اهمیت هنر در زندگی:
زندگی بدون هنر بسیار بیروح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد. کار دیگر هنر این است که دوست داشتن زندگی را به انسان میفهماند و «زندگی با صفا» را به او نشان میدهد.
هنر پدیدهای است که از دیرباز نقشی بسزا در زندگی انسان دارد و تاثیر این موضوع چنان بوده است که همراه بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف از آن به عنوان وسیلهای کارآمد و موثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشهها و رفتار مورد نظر خود از آن استفاده کردهاند.
خاستگاه هنر هر چه باشد، درباره این مطلب میان اندیشمندان مختلف اتفاق نظر وجود دارد که «هنر از قدیمیترین و موثرترین پدیدههای زندگی فردی و اجتماعی انسان است»، تا جایی که هیچ وسیله یا روش زندگی را نمیتوان پیدا کرد که هنر به نوعی در آن نفوذ نکرده باشد.
اهداف هنر در مدارس ابتدایی:
- کمک به تحقق اهداف آموزش و پرورش دوره ابتدایی
- آشنایی مقدماتی با ابزار و مواد هر یک از رشتههای هنری
- توجه به زیباییهای طبیعت
- توجه به تواناییهای خود و کسب اعتماد به نفس
- تمایل به ابزار افکار، علایق و احساسات
- توانایی در انجام صحیح حرکات
- توانایی در گفتار
- توجه به حفظ میراث فرهنگی و احترام به هنرمندان و آثار هنری
- تمایل به مشارکت در فعالیتهای هنری گروهی
- تقویت حس زیباشناس
- آموزش هنر به کودکان و نوجوانان به منظور پرورش خلاقیتها و کشف استعدادهای هنری آنان و پرورش نخبگان فرهنگ و هنر جامعه طی سالیان تحصیل
- نقش بسیار مهم در زنده نگاهداشتن و باروری ابعاد مختلف شخصیت کودکان و نوجوانان
- هنر راهی برای بیان احساسات و اندیشههای دانشآموزان
- هنر بهترین وسیله برای تحریک دل کودکان و نوجوانان به منظور ترغیب آنها به سوی «حق» و ایجاد «بصیرت» در آنان.
مشکلات و راهکارهای درس هنر در مقطع ابتدایی:
- نبود کارگاه هنر در مدرسه: یکی از کلاسهای مدرسه به فعالیتهای هنری اختصاص داده شود تا دانشآموزان هر کلاس در زنگ هنر فعالیتهایشان را در آن جا انجام دهند.
- نبود همکار متخصص هنر در مقطع ابتدایی: معلمان هنر در سطح در دوره ابتدایی شناسایی و از وجود آنها برای آموزش هنر استفاده شود برای معلمانی که مهارتهای ویژه هنری دارند انگیزه معنوی و مادی فراهم شود.
- آشنا نبودن معلمان با اهداف و برنامههای درس هنر: ضرورت دارد دورههای آموزش ضمن خدمت برای آنان برنامهریزی و اجرا گردد.
- آزادی بیقید و شرط دانشآموزان در زنگ نقاشی: بهتر است مربی آنها را راهنمایی کند تا از تکرار عناصر در کار پرهیز نمایند و این امر به منزله سلب آزادی هنری نمیباشد بلکه پیشگیری از عادات غلط و ناشیانه و در مقابل، افزایش قدرت دید و ایجاد مهارت بیشتر در آنها است.
- عدمت توجه مدیران به نقش هنر در تربیت دانشآموزان: ابلاغ پیامهای تربیتی و هر نوع محتوای مورد نظر اگر با جاذبههای هنری و ادبی همراه باشد، موفقیت و اثربخشی آنها چند برابر میشود و این پیامها اگر بر محمل هنر سوار شوند به نیکوترین شکل و ماندگارترین حالت بر جان و دل دانشآموزان اثر خواهند گذاشت.
- عدم توجه به ارزش هنر در غنیسازی اوقات فراغت: اوقات فراغت، لحظاتی است که دل فارغ و آسوده باشد، آماده خوب دیدن، خوب فکر کردن و قبول باورها.
- عدم آشنایی همکاران به جنبههای مختلف کارهای هنری در زنگ هنر: هنر میتواند زمینههای رشد در جنبههای مختلف روانی، عاطفی و دینی را فراهم سازد برای مثال نمایش میتواند تاثیرات تربیتی خاصی بگذارد که برخی از این تاثیرات از دیگر هنرها نظیر نقاشی یا خوشنویسی ساخته نیست.
مشکلات تدریس هنر ، تنها زمان اندک آن و انتظارات دانش آموزان برای فراگیری بیشتر و بهتر هنر نیست. بسیاری از مشکلات تدریس هنر در مدارس راهنمایی، ناشی از نقص کتب آموزشی و نگاه کهنه و قدیمی سیاست گذاران آموزشی است . چگونه می توان بر مشکلات درس “آموزش هنر” در سال اول راهنمایی غلبه کرد؟ چگونه می توان میزان رغبت و شوق دانش آموزان را برای فرا گرفتن درس هنر افزایش داد؟ چگونه می توان درس هنر را زمینه بروزخلاقیت در دانش آموزان راهنمایی قرار داد ؟ و مهم ترین سوال : چگونه می توان بروزخلاقیت در دانش آموزان و رغبت و شوق دانش آموزان را برای فرا گرفتن درس هنر در کتب آموزش هنر برطرف کرد؟ این سوالات از جمله سوالاتی است که با رسیدن به جواب آن می توان بر بسیاری از مشکلات تدریس هنر فائق شد و فرایند تدریس و آموزش هنر هم برای دبیر هنر و هم برای دانش آموزانش شیرین تر شود. مفاهیم هنر به رقم غوطه وری مان در کشوری هنر آفرین و هنر پرور چندان شناخته شده نیست و در حال حاضر قابلیت های هنر در زندگی روزمره و نظام آموزشی چندان شناخته شده نیست. با تعریف صحیح هنر و آشنا شدن به قوت های آن پی می بریم که تا چه حد از این نیروی نهفته در اصالت های فرهنگی و ملی مان غافل بوده ایم و نتوانسته ایم بهره چندانی در تربیت و تعلیم دانش آموزان داشته باشیم. علاوه بر ایجاد پیوستگی و اتصال فرهنگی در دانش آموزان ضمن آموزش که یکی از اهداف مورد انتظار نظام های آموزشی است توجه به پرورش خلاقیت نیز برای جهش فرهنگی که نوعی جهش فکری را پدید می آورد در کناراین مشخصه در نظر گرفته می شود. و همین عامل در نظام های آموزشی به عنوان یک مشخصه و پارامتری قلمداد می شود که آموزش نوین را از آموزش سنتی متمایز میسازد. در عرصهی آموزش هنر امروز، “خلاقیت” یک عنصر اساسی آموزش را تشکیل میدهد که متناسب با نیاز نظام آموزشی بر این ویژگی آموزش هنر در برنامه های درسی قرار گرفته است. توجه به پرورش خلاقیت در دانش آموزان با توجه نیاز روز افزون جامعه ایران اسلامی به خود کفایی کشور روز به روز در نظام آموزشی جای خود را باز می کند و به همین تناسب لازم است توجه به بالا بردن خلاقیت در تربیت دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد. تعریف خلاقیت مورد انتظار در دانش آموزان حد خاصی ندارد ولی تعرف این هدف بر اساس حداقل ها این است که دانش آموز بتواند در طول یک سال آموزشی بتواند نیازهای آفرینشی خود را که در وجود درونی اش قرار گرفته پیدا کرده و متناسب با آن به آفرینشی دور از تقلید دست بزند. در فرآیند آفرینندگی دانش آموز با لذت بردن از کشفی که از درون خود کرده است نه تنها به اهداف آموزشی درس هنر می رسد که در صورت توجه بیشتر با خلق آثار هنری که ناشی از نیروی بدست آمده اش در درس هنر می باشد زمینه خلاقیتش برای کشف و آفرینش در حوزه های دیگر علوم نیز فراهم می شود. در جریان درس “آموزش هنر” هم و غم دبیر هنر نباید با زمانی اندک و امکانات محدود صرفا آموزش باشد مباحث کتاب باشد. وانگهی، نظام آموزش رسمی و همچنین آموزش آزاد هنر هیچ یک نمیتوانند زمانی نامحدود و برنامهای فردی برای آموزش تدارک ببینند. ازاینرو، آنچه که بهواقع عملی و امکانپذیر است، انتقال دانش و فن هنری و تا حدودی اخذ مهارت است. توفیق در این برنامهها به مفهوم پرورش استعدادهای ناآشکار و زمینهسازی برای آغاز کار هنری است، همان هدفی که آموزش هنر دنبال میکند. مطابق اهداف نظام آموزشی و آموزش راهنمایی هدف از گنجاندن درس “آموزش هنر” تربیت هنرمند نیست که البته این تربیت اگر صورت بگیرد خیلی آرمانی و قابل ستایش است بلکه هدف اصلی پرورش دانش آموز متاثر از ارزش های موجود در هنر است و بدیهی ترین این ارزش ها پرورش دانش آموزانی خلاق و پویاست . بر همین اساس باید دید چگونه می توان بر مشکلات درس “آموزش هنر” در راهنمایی غلبه کرد و این درس را به عنوان درسی لذت آفرین و جذاب ارائه کرد تا دانش آموزان با جدای از مشکلات حاشیه ای این درس به اهداف اصلی آن پی ببرند؟ در ذیل مواردی از مهم ترین مشکلات موجود در سر راه آموزش هنر وجود دارد؛ بیان می شود تا با در نظر گرفتن آن بتوان قسمتی از مشکلات این درس را با تالیف جدید کتب رفع کرد. 1-کماهمیت بودن درس هنر به نسبت سایر دروس از منظر بسیاری از مسئولان و سیاستگذارن امر آموزش 2- فقدان تعریف صریح از شرح درس هنر و اهداف آموزش هنر 3- کمبود وقت : در سال اول راهنمایی 2 ساعت و در 2 سال دوم و سوم به مدت یک ساعت برای تدریس هنر در نظر گرفته شده است که برای تدریس هنر خیلی کم است. 4- بستهبودن نظام و فضای آموزشی نسبت به هرگونه نوعآوری 5- پایین بودن آگاهی والدین و دیگر همکاران آموزشی به اهمیت درس هنر 6- عدمهماهنگی میان دبیران، نیازهای واقعی آموزشگیرندگان و برنامهریزان دروس هنر 7- عدم وجود پیش زمینه های آموزش هنر از دوران مهدکودک و پیشدبستانی و دوره ابتدایی 8- فقدان فضای مناسب برای برگزاری کلاسهای هنر 9- کمبود و در بسیاری از موارد عدم وجود وسایل کمکآموزشی 10- عدمتطبیق دروس، سرفصلها و نوع آموزش هنر با نیازهای واقعی جامعه بررسی دلیل شکست دانش آموزان در تحصیل به مطالعه دقیق احتیاج دارد، تنبلی یا بی میلی را نمی توان تنها دلیل عقب افتادگی تحصیلی دانست. گاهی علت شکست دانش آموزان را باید در خانواده، گاه در مدرسه و معلم و گاه در جامعه و نظام آموزشی و وضعیت اقتصادی جستجو کرد.
مدرسه درمیان نهادهای تعلیم و تربیت جامعه جایگاه ویژه ای دارد. درواقع مدرسه بعد از خانواده مهمترین عامل در پرورش افراد است. در حدود سن هفت سالگی تربیت افراد در مدرسه آغاز می شود و تا دوران جوانی ادامه دارد. در این مدت دانش آموزان در جنبه های مختلف جسمانی، عقلانی، اخلاقی، هنری و غیره پرورش پیدا می کنند.مدرسه کانونی است که در آن دانش آموز در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد و وجود همکلاسی ها، شرایط و روابط تازه، عرصه ای را برای کسب مهارت های اجتماعی فراهم می کند، درنهایت آموزش رسمی، فرد را برای یادگیری میراث فرهنگی جامعه در قابل تعلیمات مدرسه ای آماده می سازد.
اودلوم معتقد است که نظام آموزشی امروز برای نیازهای مختلف دانش آموزان در مراحل مختلف رشد و باتوجه به تفاوت های فردی آنان کافی نیست، نظام آموزشی چنین است که به دانش آموز هرچه گفته می شود، باید انجام دهد و اگر از قبول آن سرباز زند به نوعی تنبیه و زندگی برای او تلخ می شود. اگر مطالب آموختنی برای دانش آموزان جالب نباشد به طرف آن نمی روند. جالب توجه بودن برای روان ما شبیه اشتهای به غذا برای جسم است. همان طور که جسم غذای ناخوشایند را رد می کند، فکر ما نیز غذای نامطبوع را رد می کند. موفقیت یک نظام آموزشی مستلزم وجود ۵رکن است:
۱) برنامه تحصیلی مناسب
۲) معلمان کافی و با صلاحیت
۳) کتاب ها و وسائل درسی مناسب
۴) آموزشگاه های مطابق با وضعیت جغرافیایی و با کیفیت مناسب
۵) سازمان اداری مطابق با مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی کشور.
چنان چه برنامه با مرحله سنی کودک مناسب نباشد یا محتوای زیاد و غیرضروری را شامل شود و کتاب ها ازنظر محتوا کهنه یا تکراری باشد و توزیع آموزشگاه ها در سطح کشور درست صورت نگیرد یا شرط دیگری تحقق نپذیرد به مشکلات تحصیلی و درنتیجه افت آن می انجامد و سرمایه انسانی، اقتصادی زیادی تلف می شود و طبعاً جبران اتلاف نیروی انسانی امکان پذیر نیست و چه بسا نیروهای فکری درجهت درست و مناسب خود رشد نکنند.
یکی از مسائل و مشکلات اساسی نظام آموزشی هرکشوری مسئله افت تحصیلی است (منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطح رضایت بخش به سطحی نامطلوب است).
عوامل مهم در افت تحصیلی دانش آموزان عبارتند از:
۱) عوامل فردی:
بدون شک یکی از عوامل مهم در افت تحصیلی کمبود هوش و توانائی های ذهنی است، مطالعات نشان داده است که درصد بسیار اندکی (۱۰%) از موارد افت تحصیلی به علت ناتوانی ذهنی فرد است.
برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط، توجه به آن مطلب است. بدیهی است که اگر دانش آموز از هوش بالایی برخوردار باشد، ولی به مطلب یا موضوعی توجه نکند، نمی تواند آن را فراگیرد. علت افت و شکست تحصیلی بعضی از دانش آموزان ناشی از عدم توجه به معلم و مواد تدریس شده و نیز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجام تکالیف درسی است.
عامل فردی دیگر انگیزه است که موجب هدایت رفتار فرد به سوی نوعی هدف مطلوب می شود. انگیزه در واقع موتور حرکت هر فردی است. محققان یکی از دلایل افت تحصیلی را نداشتن انگیزه پیشرفت می دانند. برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان باید تلاش نمود تا فرد احساس نیاز کند. وقتی دانش آموزان در اثر شکست در درسی تازه نسبت به آن نگرشی منفی پیدا می کنند، باید به او کمک کرد تا در درس تازه موفقیت کسب کند. در نتیجه به تصویری مثبت تر به توانایی خود در مورد یادگیری مطلب درسی دست یابد، زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود و باید شرایطی را فراهم کرد که دانش آموز موفقیت خود را احساس می کند. افرادی که دارای انگیزه پیشرفت بالا هستند به تکالیفی روی می آورند که درجه دشواری آن در حد متوسط باشد و از تکالیف خیلی آسان یا خیلی دشوار پرهیز می کنند و برعکس افرادی با انگیزه پایین به سوی تکالیف نیمه دشوار روی می آورند که بتوانند از دشواری آنها به عنوان بهانه ای برای عدم موفقیت استفاده کنند.
نارسایی های جسمی یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی فردی است. دانش آموزانی که دارای بنیه ای ضعیف هستند و از سلامت عمومی کامل برخوردار نیستند، نمی توانند به اندازه کافی کوشش و فعالیت داشته باشند. این دسته به خاطر دارا بودن استعداد ابتلاء به انواع بیماری ها از پیشرفت درسی باز می مانند. وجود ضعف در بینایی، ناراحتی های مربوط به ضعف عصبی و مشکلات ارتباطی از جمله این موارد می باشد.
۲) علل خانوادگی:
شاید بتوان گفت مهمترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل، خانواده است، که با مساعد کردن محیط خانواده می توانند باعث پیشرفت فرزندان خود گردند.
یکی از مهمترین عوامل افت تحصیلی دانش آموزان فقر مالی خانواده است که می تواند به طور غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی مؤثر باشد. محروم ماندن از غذای سالم و کافی و نداشتن استراحت لازم موجب عقب ماندگی درسی می شود. فقر فرهنگی و بیسوادی یا کم سوادی والدین، فقدان والد یا والدین، مشاجره و ناسازگاری میان والدین و نحوه برخورد و ارتباط دانش آموز با برادران و خواهران از مهمترین علل خانوادگی در افت تحصیلی دانش آموزان است.
۳) علل آموزشی و مدرسه ای:
گاهی علت افت تحصیلی و یا شکست درسی دانش آموزان را باید در مدرسه جستجو کرد. شیوه تدریس معلم، برنامه درسی مدرسه که درست طراحی نشده مثلا دروس نسبتاً سخت را پشت سر هم یا در ساعاتی گذاشته اند که عموماً دانش آموزان خسته هستند. پیشداوری های معلم، شرایط فیزیکی کلاس، تعویض معلمان به طور مکرر در طول سال تحصیلی و ارزیابی های نادرست معلمان از عملکرد دانش آموزان، کنترل نامناسب کلاس و فقدان وسایل کمک آموزشی از دیگر علل در افت تحصیلی دانش آموزان هستند. از میان عوامل فوق معلم اهمیت بسیاری دارد. (معلمان شایسته دارای صفاتی چون سلامتی جسمانی و روانی، مهربان بودن، باثبات بودن و منطقی بودن، صبور و بردبار بودن و… هستند).عواملی مانند عدم تناسب نیازها و علایق دانش آموزان با محتوای کتب درسی و عدم هماهنگی اهداف آموزشی با نیازها و علایق دانش آموزان از عوامل افت تحصیلی می باشد. اگر محتوا و روش و فنون آموزش و پرورش واقعاً با نیازها و رغبت ها و مسائل و مشکلات دانش آموزان تناسب داشته باشد، باعث می شود که آنها در تحصیل بهتر کوشش کنند و تحصیلات خود را به پایان برسانند و در نتیجه از میزان ترک تحصیل کاسته شود.هدف عمده در مدرسه پیش بردن یادگیری دانش آموزان است. تمام فعالیت های مدرسه باید متوجه همین هدف باشد، زیرا مقدار و نوع یادگیری دانش آموزان است که میزان فعالیت های مدرسه را روشن می کند. هرگاه دانش آموز مطلبی را یاد بگیرد و این امر موجب تغییر رفتار وی خواهد شد و به عبارت دیگر تجارب یادگیری موفقیت آمیز موجب تغییراتی در رفتار دانش آموز می شود. به وسیله ارزیابی و امتحان است که معلم می تواند اثر کوشش های خود را بفهمد و یا بداند که چه اندازه توانسته است دانش آموز را در راه رسیدن به هدف های مورد نظر کمک کند و خود نیز تا چه حد موفق بوده است. چنان چه امتحان به جای این که یک وسیله باشد، یک هدف اصلی به شمار آید، بر کل فرآیند آموزشی اثرات سوء می گذارد و هدف های حقیقی آموزش و پرورش را به مخاطره می اندازد، در چنین حالتی امتحان بر چگونگی تدریس و یادگیری تأثیر گذاشته و دانش آموزان فقط برای کسب نمره و قبول شدن در امتحان فعالیت می کنند.
دانش آموزان برای دریافت نمره به حفظ کردن مطالب می پردازند و در نتیجه قدرت تفکر و استدلال و نوآوری فراگیران ضعیف می گردد و موجب خستگی آنها از درس و معلم می شود. همه این موارد منجر به عدم پیشرفت و افزایش میزان افت تحصیلی و در نهایت ترک تحصیل دانش آموزان می گردد.
استفاده از شیوه های صحیح امتحان یا ارزیابی پیشرفت تحصیلی، نه تنها معلم را قادر می سازد که دانش آموزان خود را در رسیدن به هدف های آموزش و پرورش راهنمایی کند، بلکه براساس ارزیابی مداوم می تواند روش تدریس را نیز ارزیابی کند. به این ترتیب می تواند از ترک تحصیل دانش آموزان جلوگیری کند. بنابراین امتحان وسیله ای نیست که تنها در پایان مراحل تحصیلی و برای و انتخاب افراد مستعد و شایسته تر به کار رود، بلکه امتحان باید به طور مداوم و در جریان تدریس باشد و در موقعیت های مختلف انجام گیرد.
گاهی عقب ماندگی در تحصیل بر اثر تنش فکری و وضع آشفته وهیجاناتی است که به مناسبت بلوغ در نوجوانان ایجاد شده است. از یک سو بحران بلوغ و مسائل مربوط به آن و از سوی دیگر بحران هویت و مسائل ارزشی و از طرفی روابط با والدین و همسالان، نوجوان را بر سر راه های انتخاب قرار می دهد و واقعاً نمی داند از زندگی چه می خواهد و دیگران نسبت به او چه عکس العملی نشان می دهند. این امور باعث ناراحتی، افسردگی و اضطراب نوجوان و در نتیجه عقب افتادگی و شکست در تحصیل می شود.
هنر دنیای عشق است
هنر دنیای عشق است و آن که تخیلات ذهن خود را به ریسمان این دنیای جاودانه بیاویزد همیشه ماندگار خواهد ماند.
دنیای ما آدمها سرشار از زیباییها، خوبیها و گاه ناخوشیهاست، دنیای پرتلاطم از بودنها و نبودنها.
آدمی ماندگاری خود را به راههای مختلف در تاریخ آزموده است و تنها راهی که ماندگاری جاودانه را از انسانها کرده است هنر است.
شعر، داستان، فیلم، عکس، نقاشی و… هر کدام شاخهای از درخت تنومند هنر است که ریشه در تاریخ دارد و شاخههای اصیل آن فرازهایی آسمانی را درنوردیده و به عشق حقیقی رسیده است.
درختی که در تندبادهای تاریخ تکانهای خورد ولی اصالت آن بر جای مانده است.
دنیای هنر دنیایی است که یا نباید وارد آن شوی یا وقتی قدم میگذاری تنها در صورتی که عاشق شوی ماندگار خواهی شد.
یکی از نعمتهایی که از سوی خداوند به همه انسانها داده شده است، استعداد هنری است که طبیعتاً باید مانند هر استعداد دیگری پرورش یابد و در جهت رشد و تعالی و پرورش دینی و اخلاقی کودکان و نوجوانان به کار گرفته شود.
براساس کلام معصوم(ع) که فرمودند: خداوند زیبا و دوستدار زیبایی است، میتوان گفت حس زیبا دوستی در فطرت انسان قرار دارد و از این طریق میتوان بسیاری از گرایشهای اخلاقی و دینی را در دانشآموزان پرورش داد و آنها را متوجه مکارم انسانی کرد.
درس هنر مجالی برای تفکر و پرورش خلاقیت در دانش آموزان
معلمان و والدین باید اجازه دهند که بچه ها کارهای هنری انجام دهند، چراکه انجام کارهای هنری مقدمه اندیشیدن برای بچه هاست و به ایده ها و کارهای دستی آنها باید احترام گذاشت و درس هنر در دوره ابتدایی برای دانش آموزان مجالی است برای تفکر، و باید کلاس هنر با سایر کلاس ها متفاوت باشد ; هدف این است که قوه خلاقه دانش آموزان را بیدار و شکوفا کنیم.
این نوشتار درپی آن نیست که اعتبار و اهمیت درس هنر را در دوره ابتدایی یادآوری کند، بلکه قصد دارد اولیا و معلمان را متوجه هنر و فواید کارهای دستی دانش آموزان کند و اگر معلمان و اولیا» دانش آموزان به هنر کاردستی بهای لازم را دهند شاهد رشد و بالندگی و ظهور هزاران استعداد برجسته در رشته های گوناگون در کشورمان، در آینده خواهیم بود. پدرها و مادرها باید پیگیر درس هنر فرزندانشان باشند و بدانند بی توجهی اولیا» و معلمان به درس هنر چه ضررهای جبران ناپذیری را به روح و روان و قوه خلاقیت آنها وارد می سازد.
یکی از کارشناسان درس هنر می گوید: «برای تربیت شهروند سالم نیاز به انجام کارهای هنری از جمله موسیقی، نقاشی، کاردستی و… نیاز می باشد و هدف موزیسین و… نیست و هدف نهایی تربیت شخصیت سالم از جنبه های روحی و روانی می باشد و تربیت هنری یکی از رویکردهای درس هنر در دنیا می باشد و تربیت هنری یعنی:
) ایجاد فضایی که کودکان به دور از معیارها و چارچوب های بزرگسالان آزادانه تخیل و اندیشه کنند)حواس آنها تقویت شود و ظرفیت های نهفته هوش و تفکر آنها پرورش یابد و احساسات آنها توسعه پیدا کند.»
پدرها و مادرها نیز با راهنمایی صحیح و اصولی می توانند قدرت پویایی و استدلال را ضمن انجام فعالیت های هنری در کودکان بیدار و بکار اندازند و معلمان نیز ساعت درس هنر را فدای دروس دیگری مانند ریاضی و… نکنند، چرا که خواسته یا ناخواسته پرورش خلاقیت دانش آموزان را به خطر می اندازند و متاسفانه درس هنر در دوره ابتدایی از طرف مورد بی مهری قرار می گیرد; خانواده، مدرسه، وزارت آموزش وپرورش. که البته مدتی است وزارت آموزش وپرورش برنامه هایی اساسی و مدونی را برای درس هنر دوره ابتدایی درحال اجرا دارد.
و اما در مدرسه باید توجه بیشتری به این درس شود، چراکه هنر درس است، نمره دارد، ساعت مخصوص دارد و متاسفانه در بعضی از مدارس در ساعت هنر کار هنری انجام نمی دهند و به تقویت درس های دیگری در این ساعت می پردازند و حتی برخی معلمان برای جبران کسری نمرات دیگر درس ها و این که معدل دانش آموز بالا رود از آن استفاده می کنند.
پدرها و مادرها نیز باید برای درس هنر برنامه های خاص داشته باشند و فقط به یک یا دو درس اهمیت ندهند. بچه ها دنیای هنر و کاردستی را دوست دارند، پس انتظار به حقی است که بگذاریم دانش آموزان با ارائه و انجام کارهای دستی اعتماد به نفس پیدا کنند. بدون اغراق یکی از پرجاذبه ترین و موثرترین راه پرورش دانش آموزان ابتدایی استفاده از کارهای دستی است و بی اعتنایی به کاردستی در ساعت هنر دوره ابتدایی و حتی در خانه توسط معلم و اولیا»، نادیده گرفتن اهداف تربیتی است. رشد روزافزون علم و زیاد شدن اطلاعات و دانش های بشری سبب شده است تا اهداف آموزش وپرورش واقع بینانه تر شوند، بسیاری از صاحبنظران علوم آموزشی معتقدند که بهتر است معلم در کلاس درس چگونه یاد گرفتن، حل مسئله و خلاقیت را به دانش آموزان بیاموزند تا استعدادهایشان شکوفا شود و با نقاشی و کاردستی و دیگر هنرها می تواند آنها را در راه رسیدن به تقویت ذهنیشان یاری داد و حتی بر این باورند که بسیاری از دانش آموزان ناسازگار از طریق همکاری با همکلاسی ها در یک گروه هنری فکرشان را در جهت پیشرفت می توان تغییر داد.
اساس زندگی انسان و هر موجود زنده دیگر بر تغییر استوار گردیده است در تمام دوران زندگی این تحولات حاکم است و هر تغییری مقدمه ای برای رسیدن به تحولات مطلوب بالاتر است و ارکان و پایه های اصلی زندگی انسان بالغ بر چگونگی طی شدن در دوران کودکی بستگی دارد و در این دوره است که رفتار آنها بویژه رفتار، شناختی، عاطفی و اجتماعی در رابطه با والدین و اطرافیان و محیط ایجاد می شود.
هر معلم و پدر و مادری که به امر مهم کاردستی در کلاس هنر و در خانه عنایت و توجه داشته باشند ذوق، ابتکار و خلاقیت و شکوفایی استعدادها را برای دانش آموزان در جامعه اشاعه می دهد.
دانش آموز در ضمن انجام کارهای دستی یاد می گیرد چگونه خود را اداره کند و چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و چگونه راه حل ها را پیدا کند و هنگامی که به ساختن وسیله ای و یا تکمیل آن مشغول می شود در واقع حس مسئولیت و اعتماد به نفس او بیدار شده و پرورش می یابد. کاردستی نوعی بازی فکری به حساب می آید و بوسیله آن می اندیشد و باید به او فرصت و اجازه لازم را داد تا قوه خلاقیت خود را از بند آزاد و بکار اندازد و اگر برای بیان اندیشه اش آزاد باشد راه ترقی و پیشرفت طبیعی او باز می ماند و به آسانی می تواند رشد ذهنی خود را بارور کند. انجام کاردستی توسط دانش آموزان به عقیده اکثر کارشناسان امر آموزش و روانشناسان، تمام حواس ها را به توازن و هماهنگی می رساند و کودک را تحریک می کند تا اعضای مختلف بدن به کار بیفتد تا موجب رشد و شکوفایی استعدادهایش گردد. در انجام هنر کاردستی شناخت دانش آموز از محیط و چیزهای پیرامونش بیشتر می شود.
یادمان باشد منظور از انجام کارهای دستی تربیت متخصص نیست، بلکه هدف اصلی، بهتر آموختن، تقویت توانایی و شکوفایی استعدادهای گوناگون و کمک به تربیت اجتماعی دانش آموز است. اولیا» و معلمان نباید شک کنیم که کارهای دستی در دوره تحصیل برای سرگرمی و وقت گذرانی نیست، بلکه وسیله ای برای فراگیران است تا به کمک آن نقش واقعی خود را در جهان یافته و شخصیت خود را نیز پرورش دهند و از همین رو انجام کارهای دستی یکی از بهترین ابزار تربیت شناخته شده است، چون بازی های ذهنی آرام، کاردستی و نقاشی و… به طور کلی فعالیت هایی هستند که با دستکاری کودک توام است و تجارب تربیتی گرانبهایی را برای کودکان به وجود می آورد، زیرا در موقع ساختن کاردستی به آنها اجازه داده می شود که بیندیشند، ببینند، دست بزنند، عمل کنند و… آن وقت است که اتفاق تازه ای رخ خواهد داد و دانش آموز نیز به غنای فکری و عاطفی خواهد رسید و محرومیت دانش آموز از محرک کاردستی قابل جبران نیست و در دوره های بعدی رشد باعث اخلال می شود و اگر برنامه های آموزشی در ساعت هنر متناسب با سن کودک باشد بسیاری از مشکلات را حل می نماید و نشاط و شادابی و رضایت خاطر او را موجب می شود و دانش آموزان دوره ابتدایی فعال، پرانرژی و علاقمند به کارهای دستی و کنجکاو هستند و به پرسش در محیط و افراد و چیزهای موجود می پردازند، چرا که آماده و علاقمند به یادگیری هستند.
زنگ هنر را باید به زنگ آزادی عمل تبدیل کرد تا فراگیران بتوانند مستقل فکر کنند و به آن عمل نمایند و ذوق معلم و حتی اولیا» در تحریک پذیری دانش آموزان خیلی مهم است.
نبود کارگاه هنر
نبود فضای مناسب برای تدریس هنر در قالب کارگاه هنر موجب شده است این درس بیشتر به صورت تئوری و نیمه عملی تدریس شود.
مسلما هدف اولیه از گنجاندن این درس مغایر وضعیت کنونی این درس می باشد.
متاسفانه این درس در حالی برای دانش آموزان ارائه می شود که برخی اوقات دانش آموز در همان محیط کلاس با بیش از 35 نفر مجبور است در نیمکت های تنگی که در اختیار دارد با مفاهیم این درس آشنا شود
مسلما شیرین ترین مباحث درس در این شرایط برای دانش آموز رنج آور تنفر آمیز است.
بر همین اساس دانش آموزان در فراگیری بین دو هنر طراحی و خوشنویسی بیشتر تمایل دارند به هنر طراحی بپردازند تا از آوردن ابزار هنر خوشنویسی که ممکن است برای خود و دوستان شان در فضای تنگ کلاس مشکل آفرین باشد پرهیز کنند.
همچنین نبود کارگاهی برای تدریس این درس مدارس را از داشتن مکانی برای آرشیو آثار هنری دانش آموزان بی بهره ساخته است و به درس هنر به عنوان یک ماده درسی تک ساعته تئوری در آموزشگاه ها نگریسته می شود و به قدرت های ذاتی این درس و این هدیه بزرگ الهی در میان بشریت که به وسیله آن می توان روحیه نشاط و شادابی و بهتر نگریستن را در پدیده ها و آفرینش پروردگار دست یافت را نادیده گرفت.
کهنه بودن مطالب هنری،جذابیت نداشتن مطالب برای دانش آموز، عدم برخورداری از امکانات نمایشگاهی آثار هنری در مدارس ، عدم توجه مسئولان برای تشویق دبیران هنر به خاطر کم اهمیت جلوه نمودن این درس ، استفاده از دبیران غیر تخصصی در اکثر آموزشگاه های روستایی وجود مشکلات چاپی فاحش در کتاب و نداشتن ترتیب منطقی برای عنوان مباحث از موارد دیگری است که کار کردن با این کتاب برای دبیران هنر با توجه به پیشرفت آموزش های غیر رسمی مشکل است.
امید است؛ مسئولان با شناخت منطقی و اصولی از مقوله هنر در سال های آتی بتوانند مشکلات این درس را که یکی از پایه ای ترین مسائل در زندگی تک تک افراد جامعه است از میان برداشته و شرایطی را فراهم کنند که با نگرش صحیح به این درس و قابلیت های آن، نظام آموزشی نوین را رقم زنند
دنیای امروز تغییر و تحول از اصول اساسی و مهم کشورهای پیشرفته و توسعه یافته است و از آن جا که در حوزه های مختلف فرهنگی، علمی و… جامعه مدام درحال تغییر است، نیازهای دانش آموزان نیز دچار تغییرات بنیادین می شوند.
تدوین کتب درسی و تغییر و تحول محتوای آنها و ارائه به دانش آموزان، باید متناسب با نیازهای روز جامعه دانش آموزی باشد و کتب جدیدالتألیف باید براساس این نیازها تغییر یابند.
امروزه حتی با توجه به آموزش نوین و یادگیری، کتب درسی سال های گذشته پاسخگوی نیازهای امروز نیست و باعث گریز دانش آموزان و حتی معلمان از آن کتب می شوند که محتوای کتابها نیاز به بازنگری اساسی دارند.
در سال های گذشته تغییر کتاب های درسی (بعضی کتب) براساس دوره 3 ساله بود، ولی درحال حاضر براساس قانون برنامه سوم توسعه و مصوبه مجلس شورای اسلامی، تغییرات کتاب های درسی به 5 سال افزایش یافته است و براساس این قانون تمامی کتاب های درسی باید از مقطع ابتدایی تا پایان مقطع متوسطه به روز شود.
کتاب های درسی به عنوان اصلی ترین منبع تغذیه علمی، نیازمند استاندارد شدن است و از آنجایی که علوم مختلف و دانش افزایی به روز شده است، لیکن متأسفانه تا به امروز نسبت به کتاب های آموزش هنر دوره راهنمایی اجحاف شده است و در بیشتر کشورهای پیشرفته، اگر نظری به حوزه هنر در آموزش و پرورش آنها داشته باشیم خواهیم یافت که آن کشورها به این نتیجه رسیده اند که هنر در روند رشد ذهنی و فکری دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد و در آن جوامع در کلاس هایشان یک یا دو هنر به صورت مستقل تدریس می شود و کارشناسان آموزش و روانشناسان با توجه به تجربه علمی و عملی هنر به باوری قوی رسیده اند که هنر در آموزش و پرورش می تواند در شکوفایی تخیل و خلاقیت اثرگذار باشد و در کشورهای پیشرفته هنر در مدارس شان جاافتاده و به آن اعتقاد دارند.
کم توجهی به کتاب آموزش هنر در دوره راهنمایی تحصیلی کشور ما یک مسئله ریشه دار است و این درس را نسبت به دروس دیگر به حاشیه رانده است و اگر در بازنگری نسبت به تألیف جدید کتب هنر توجه جدی شود، شاهد بالندگی و ظهور تعداد بی شماری استعدادهای برجسته در رشته های مختلف هنری در کشورمان خواهیم بود.
طی سال ها، ضعف برنامه ریزی و تدوین کتب هنر دوره راهنمایی به شدت آزارم داده است و لازم است نسبت به محتوا و تغییرات کلی کتاب های هنر یک خانه تکانی جدی صورت بگیرد و گردوغبار گرفته شده نسبت به این کتب باعث بی توجهی به آن شده است. وضعیت محتوای کتب فوق وچند و چون تدریس آن دغدغه بسیاری از معلمان هنر کشور است و معتقدند کتاب هنر دوره راهنمایی در نظام آموزشی ما به مانند فرزند ناخوانده ای است که از هرطرف رانده می شود و اجازه رشد و بالندگی به این درس مهم را نمی دهند و انتظار به حقی است که وزارت آموزش و پرورش با برنامه ریزی و تجدیدنظر در تألیف جدید کتب هنر نیاز دانش آموزان و معلمان هنر را برآورده سازند، چرا که توجه و برنامه ریزی و بازنگری در تدوین جدید کتب فعلی هنر، بزرگداشت فرهنگ و هنر گذشته ایران است، آن هم هنر ایرانی که در گذشته های دور و حال زبانزد ملل بوده و هست و ایران به اعتبار هنر و هنرمندانش در جهان صاحب قدر و قیمت است و شایسته نیست این گونه با هنر برخورد شود.
درسال 81-80 دربین دبیران هنر دوره راهنمایی بیش از 10 استان کشور (دانشجویان کارشناسی هنرهای تجسمی مرکز- آموزش عالی فرهنگیان تهران) یک نظرسنجی راجع به کتب هنر انجام داده ام و اکثرا نسبت به وضعیت علمی کتب هنر دوره راهنمایی و محتوای آنها ابراز نارضایتی نموده اند و بیشتر دبیران فوق متفق القول بودند که این کتب نیاز به بازنگری جدی و اساسی دارند و اذعان داشتند که در طی سال های گذشته اکثر کتب درسی تغییرات کلی یافته اند و تا حدی به روز شده اند، ولی متأسفانه کتاب های هنر بدون کارشناسی و عدم بررسی فقط حجمشان کم شده است و فقط تعداد زیادی از درس های کتب هنر را حذف نموده اند و حتی هیچ تغییری در دروس موجود هم صورت نگرفته است و دانش آموزان هم پی به گسیختگی کتاب ها می برند و حداقل کتب هنر سال های قبل از کتب فعلی هنر بهتر بود، چون فراگیران را با هنرهای سنتی و اساتید آن رشته ها آشنا می کرد و جای تعجب دارد که هر جنس مصرفی مادی که تأثیری هرچند کوتاه مدت دارد موظف به طی مراحل نظارت و ارزیابی است تا با ویژگی ها و ساختار مناسب به مرحله تولید و سپس مصرف برسد، اما کتاب درسی به عنوان کالای مصرفی غیرمادی یا بهتر بگوییم کالای فکری، با اثری طولانی مدت در دیدگاه برخی از مسئولین بی نیاز از نظارت، ارزیابی و در نهایت استاندارد شدن در شکل و محتواست و مشخص است که نسبت به چاپ هرساله کتاب هنر هیچ توجهی نمی شود و فقط تنها نکته ای که سال به سال در تغییر کتب هنر با آن روبرو هستیم قیمت کتاب و سال چاپش است، کتاب هنر سال هاست که دست نخورده و چه زمانی با شکل و محتوای جدید در دسترس دانش آموزان قرار گیرد، الله اعلم.
و جا دارد که دفتر تألیف و برنامه ریزی کتب درسی به کتب هنر دوره راهنمایی بازنگری جدی داشته باشد، چراکه دنیای امروز ما دنیای حرکت است و سکوت و سکون ماندن در کتب درسی روا نیست بالأخص در این زمان که علم به سمت جهانی شدن می رود و درس
هنر مجالی است برای اندیشیدن و تفکر در زیبایی ها و خلاقیت ها
١-طراحی جلد کتاب ارتباطی قوی با مخاطب برقرار نمی کند و در پشت جلد، آرم جمهوری اسلامی ایران روی پرچم زیبا طراحی نشده است.
-تصویرگری داخل کتاب ها برای دانش آموزان زیاد جذابیت ندارند و می بایست کتاب هنر باتوجه به هنری بودنشان بهترین طراحی جلد و نافذترین تصویرگری را داشته باشد و یکی از مواردی که دانش آموزان جذب کتاب های درسی می شوند تصاویر و نقاشی های داخل آن است. تصویرگری کتب درسی و از طریق کتب هنر به تخیل و شکوفایی دانش آموزان برای آینده ایرانی بهتر و خلاق ارج نهیم.
در کتب 3ساله هنر دوره راهنمایی می توان انتقاداتی را به آنها وارد ساخت که در ذیل به بررسی تعدادی از این موارد پرداخته می شود.
-تصاویر کتاب (اعم از طرح جلد، تصویرگری، عکس، طراحی، نقاشی، گرافیک و…)
باید گویا و از ایهام و پیچیدگی به دور باشند و در به کارگیری رنگ در تصاویر دقت کرد؛ زیرا رنگ هم بار اطلاعاتی دارد.
تصویرگری مناسب می تواند برای دانش آموزان محرکی قوی باشد تا ذهن را فعال کرده و حتی سؤال ایجاد کند و تصویرها باید درنهایت سادگی متناسب با سن فراگیران باشد، چون برای بقای معنی و مفهوم آموزشی از آن استفاده می شود و می تواند به گستره ذهن و تخیل دانش آموزان دامنه وسیع تری ببخشد و اگر تصاویر رابطه عاطفی برقرار کنند رغبت به متن خوانی هم بیشتر می شود.
-عکس های به کار رفته در کتب، نامناسب هستند و نمی توانند موضوع درسی را خوب به مخاطب برسانند به عنوان مثال عکس تنه درختان در کتاب سال سوم (درس 3 طراحی و نقاشی) دانش آموزان را متوجه موضوع بافت و جنسیت در طراحی نمی کند.
-پوسترهای به کاررفته در کتاب سال سوم درس(8) طراحی و نقاشی با دانش آموزان ارتباط برقرار نمی کنند واستفاده از پوسترهای ساده،زیبا و واضح باعث بالارفتن سواد بصری دانش آموزان می شود.
-در کتب 3ساله می توانستیم از نقاشی های آبرنگ زیباتر و قابل ملموس برای دانش آموزان استفاده نماییم.
-چاپ رنگی نقاشی های موجود در کتب فوق بی کیفیت است، مانند کتاب سال اول درس 16طراحی و نقاشی تصویر سیب ها و برگ ها.
-در کتاب سال اول درس(11) طراحی و نقاشی با موضوع کاغذ ابری سازی آمده است که تصاویر ابری سازی شده در این درس نامناسب و نازیبا هستند و دانش آموزان حتی در کلاس درس بهتر از تصاویر فوق کاغذ ابری سازی (ابر و باد) به وجود می آورند.
٢-درهم ریختگی و ناهماهنگی: تعداد دروس کتاب هنر در سال دوم و سوم هماهنگ نیستند. در سال دوم(13) درس طراحی و نقاشی دارند و 5درس خوشنویسی دارد و کتاب سال سوم(10) درس طراحی و نقاشی دارد و(5) درس خوشنویسی دارد و در کل تعداد درس های خوشنویسی سال دوم و سوم نسبت به تعداد درس های طراحی و نقاشی خیلی کمتر هستند که بی تفاوتی و بی توجهی دانش آموزان را نسبت به خوشنویسی به وجود می آورد.
-سرمشق های خوشنویسی سال دوم و سوم جذاب به نظر نمی رسند و کمی هم سخت می باشند و درحد فراگیران نیستند و باعث عدم ارتباط با دانش آموزان شده است.
-در سال اول آموزش حرف«م» در خوشنویسی آمده است و در کتاب سال دوم نیز آموزش حرف «م» آمده است در حالی که در کتب سال اول تا سوم به طور کلی اصلاً حروف «ص ض ط ظ ل ق» در کتاب نیامده اند، ولی مابقی حروف و نحوه آموزش آنها آمده است.
-در کتاب سال سوم درس(5) خوشنویسی جمله ای کنار تذهیب (تذهیب های صفحات 120، 126، 146، 162از…» آمده است که با صفحات کتاب همخوانی ندارد، چون تعداد صفحات کل کتاب 80صفحه است و باعث بی اعتمادی دانش آ موزان به کتاب فوق می شود.
-درس 6 خوشنویسی در سال اول سرکش حرف «ک» نقطه گذاری نشده است.
-باتوجه به کم بودن ساعت تدریس درس هنر «45دقیقه در هفته» فرصتی برای تمرین خوشنویسی با قلم نی و به صورت خوشنویسی تحریری نمی ماند و بهتر بود یا با قلم نی خوشنویسی صورت بگیرد و یا به صورت خط تحریری باشد. به هرحال دانش آموز یکی را حداقل تا حدی یاد می گرفت
-در کتاب سال اول درس 16طراحی ونقاشی، آثار نقاشی که جهت نمونه سازی آورده شده اند برای دانش آموزان مشکل هستند، چون به مرحله ای نرسیده اند که بتوانند نمونه سازی قوی داشته باشند.
٣-آیین نگارش: در کتاب سال اول درس 11 خوشنویسی متنی از گلستان سعدی آورده شده است که کلمه «بیکبار» از لحاظ نگارشی درست نوشته نشده است و وجود غلط نگارشی در کتب درسی برای دانش آموزان، آنها را از اهداف آموزشی دور می سازد و زیبنده نیست که این گونه اشتباهات در کتب درسی پیدا شود.
۴-آشنایی با هنرهای سنتی و یادگیری هنرها: در کتاب های هنر مشخص نیست که هدف آموزشی این کتب یادگیری هنرهایی چون طراحی و نقاشی و خوشنویسی است یا این که هدف آشنایی با هنرهای سنتی ایرانی است.
اگر هدف یادگیری عملی هنرهاست می توان یک یا دو هنر به صورت تخصصی با محتوای علمی در کتب هنر آورده و آموزش داده شود و اگر هدف آشنایی با هنرهای سنتی و… است بهتر است کتابی کامل تر در باب آشنایی با هنرها به وجود آید و «کتب هنر سال های گذشته که در حال حاضر کم حجم شده اند بهتر از کتب فعلی بودند، زیرا حداقل درباره انواع هنرهای سنتی اصیل و ماندگار ایرانی حرفی به میان آمده بود.»
و همچنین انتظار می رود که در سال دوم و سوم ساعت تدریس هنر را از 45دقیقه به 90دقیقه در هفته افزایش دهند. البته در کتب فوق نکات مثبت و ارزنده آموزشی زیادی نیز وجود دارد و هدف از این نوشتار تلنگری است نسبت به کتب هنر و مسئولین دفتر تألیف کتب درسی که در تألیف های جدید کتب درسی توجهی خاص هم به هنر صورت پذیرد.
همچنین از وزارت آموزش وپرورش نیز انتظار داریم حرکت ارزنده و درستی که نسبت به درس انشاء دراولین همایش تخصصی معلمان انشاء سراسر کشور که در سال 85صورت گرفت را نیز به دروس دیگر مانند هنر ادامه دهند.
درسی که دیر شروع می شود
تکیه کتب آموزش هنر در دوره راهنمایی بر این اصل است که هنر برای دانش آموز در دوره ابتدایی 2 سال تدریس شده و این عمده ترین مشکل آموزش هنر در دوره راهنمایی است.
در اولین درس خوشنویسی سال اول دانش آموزان می خوانند: “همانطور که در درس هنر در سال چهارم و پنجم دبستان…”این مطلب متعلق به دورانی بود که در دوره ابتدایی در کلاس های چهارم و پنجم دبستان درس هنر دارای کتب هنر بود .
و این ویژگی با تحول آموزش و پرورش !؟ در سال 64 به این امر انجامید که در دوره ابتدایی هیچ کتابی نباشد.
و حال تصور کنید کتابی که (کتب آموزش هنر در دوره راهنمایی) بر این اساس طراحی شود که در 2 پایه قبل تر دانش آموز دارای کتاب هنر بوده است چقدر می تواند مشکل آفرین باشد.
هم برای دانش آموز و هم برای دبیر هنر
دبیر هنر ناچار است بسیاری از مفاهیمی را که به دانش آموز تدریس نشده است با فرصت محدودی که در اختیار دارد تدریس کند و یا اینکه بدون در نظر گرفتن این کمبود های آموزشی هر چه را که کتاب دارد؛تدریس کند.
از طرفی دیگر با توجه به مطلب “کهنگی مفاهیم و دروس آمورشی کتاب های هنر” این مطلب هم یکی دیگر از مصادیق بارز این کهنگی های بارز کتاب است که بعد از نزدیک به 22 سال از حذف کتب هنر در دوره ابتدایی ، هنوز در کتب هنر راهنمایی فرض بر این است که در دوره ابتدایی کتب هنر وجود دارد.
کهنگی کتاب های هنر
کهنگی مفاهیم و دروس آمورشی کتاب های هنر که توام با اشکلات متعددی است که هر ساله تجدید چاپ می شود .
البته این کتاب ها در اوایل انقلاب طوری تنظیم شده بود که در پی انتقادات دبیران هنر که ” ساعات در نظر گرفته شده برای این درس کافی نیست ” این کتب تنها لاغرتر شد ولی محتوا و شیوه ها تغییری نکرد و جالب توجه این که به طور مثال اگر در گذشته کتاب سال سوم بیش از 170 صفحه داشت؛ و در ذیل یک تصویر نوشته شده بود که آثار صفحه 162 متعلق به فلان هنرمند است؛ این صفحه با توجه به لاغر شدن کتاب که از 170 صفخه به 80 صفحه با همان نوشته ها حفظ شده است و در کتاب 80 صفحه ای که در حال حاضر وجود دارد دانش آموز می خواند :” تذهیب های صفحات 120،136،146و 162 از خانم شعله لالمی است.
فرصت کم
کم بودن زمان تدریس هنر هم برای دانش آموز و هم معلم . از طرفی این مشکل برای مدیران مدارس نیز برای برنامه ریزی کار دبیران هنر با مشکلات زیادی همراه است چرا که زمان تدریس هنر برای کلاس های دوم وسوم راهنمایی تنها یک ساعت آموزشی در طول هفته است.
و مسلما پر واضح است در این تک ساعت نه می ئوان مهارتی را آموزش داد و نه می توان به جزئی ترین اهداف این درس دست یافت.
نتیجهگیری
مسئله افت تحصیلی به عنوان قدیمیترین و بحثانگیزترین مسأله آموزش و پرورش ایران در دهههای اخیر بوده است که فاصله بین وضعیت علمی موجود فراگیران با وضعیت مورد انتظار آنها از حد معقول و مقبول آن فراتر رفته است و منجر به خسارتهای اقتصادی، روانی و اجتماعی گردیده است.
تحقیقات انجامشده نشان میدهد در کشور ما شکست تحصیلی زیاد و پرحجم بوده و از همان سال اول ابتدایی گریبانگیر برخی از دانشآموزان میشود. تحلیلهای آماری نشان میدهند که این پدیده در ایران نیز همانند سایر جوامع گزینشی بوده و همه طبقات به یک نسبت با آن مواجه نیستند. این امر در مناطق محروم و روستایی و در میان حاشیهنشینان شهرها بسیار عمیقتر است.
متأسفانه گهگاه در ارائه آمار و ارقام، دقت لازم صورت نمیگیرد تا میزان و حجم واقعی معضلات آموزشی و فرهنگی مشخص گردد.
منابع
– آیتا… محمدپور، آموزش هنر در مدارس دوره ابتدایی، موسسه منادی تربیت، تهران 1382.
– آیتا… محمدپور، مهوش سهیلی، نقاشی دوره ابتدایی، موسسه منادی تربیت، تهران 1382.
– کیومرثی غلامعلی، آشنایی با نقش هنر در پیشبرد فعالیتهای پرورشی مدارس، انتشارات مدرسه، تهران 1386.
– نامه گناباد، اسفند 87، شماره 177.