فرضیه پارکینسون در زمینه همبستگی بین اندازه سازمان و اعضای دارای آن


فرضیه پارکینسون در زمینه همبستگی بین اندازه سازمان و اعضای دارای آن چه می گوید؟

پارکینسون می­گوید کار آنقدر گسترش پیدا می­کند تا کل زمان موجود برای تحققش را مصرف کند. او استدلال می­کند که در سازمان­های دولتی همبستگی بسیار کمی بین حجم­کاری که باید صورت گیرد و اندازه پرسنلی که مسئولیت آن حجم­کاری را بعهده داشته وجود دارد، و یا اینکه اصلا رابطه­ای بین این دو وجود ندارد. که یک همبستگی مثبتی می­تواند بین اندازه و نسبت اعضاء اداری سازمان وجود داشته باشد. به موازات افزایش در اندازه سازمان اندازه نسبی اعضاء اداری بطور نامناسب افزایش می­یابد. چون اعضاء اداری و ستادی­ها مسئولیت هماهنگی درون سازمان را بعهده داشته و از طرفی به موازات افزایش تعداد کارکنانی که در تحقق اهداف سازمان مستقیماً نقش دارند، امر هماهنگی مشکل میگردد، لذا می توان انتظار داشت که همراه باافزایش در اندازه سازمان به منظور تحقق هماهنگی بیشتر نسبت اعضاء اداری بصورتی بی­رویه افزایش یابد. و از طرفی تحقیقات دیگری نیز وجود دارد که عکس این نظریه را ثابت کرده و بیان می­دارد که بصورت نسبتی همراه با افزایش در اندازه سازمان، نسبت اعضاء اداری کاهش می­یابد، و این نتیجه از صرفه­جوئی ناشی از مقیاس نشأت م­ گیرد. همانطوری که سازمان­ها گسترش می­یابند به مدیران و ستادی­های بیشتری به منظور تسهیل هماهنگی نیازمند می­شوند اما نه به نسبت افزایش در اندازه سازمان. در سرشماری صنعت که توسط صاحبنظران انجام شد نشان داد که همبستگی منفی نه تنها به خاطر صرفه­جوئی ناشی از مقیاس بوده بلکه بخاطر کاهش کنترل بر سطح سلسله مراتب اداری است که سازمان­ها می­کوشند همراه با افزایش اندازه سازمان اعضاء اداری خود را کاهش دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *