منشورهای بین المللی در حفاظت از میراث فرهنگی


منشورهای بین المللی در حفاظت از میراث فرهنگی

مقدمه مترجم:

از اوایل قرن حاضر میلادی،توجه به این نکته که میراث فرهنگی ملتها، بخشی از میراث فرهنگی بشری را تشکیل می‏دهد،نخست در ذهن‏ اندیشمندان و سپس در عملکرد سازمانهای بین المللی متجلی شد.تلقی‏ میراث فرهنگی کشورها،به عنوان بخش جدای‏ناپذیر میراث بشری، ایجاد مکانیزمهای حمایت بین المللی از میراث فرهنگی را نیز ایجاب‏ می‏کرد.

سال 1931 را می‏توان نقطه عطفی در شکل یافتن اندیشه حمایت از میراث فرهنگی در سطح بین المللی دانست،اندیشه‏ای که در این سال‏ موجب تدوین منشور اتن شد(این منشور اصول عام ناظر به حمایت و حفاظت از آثار و محوطه‏های فرهنگی و تاریخی را تبیین می‏کرد) بعدها تکامل یافته و به تولد سازمانهای بین المللی نظیر یونسکو، ایکوموس،ایکوم و ایکروم انجامید.

در سال 1964،منشور و نیز،به عنوان یک رهنمود حرفه‏ای‏ تخصصی تدوین و منتشر شد.جامعیت این منشور سبب شده است که‏ هنوز هم اعتبار علمی خود را در سطح بین المللی داشته باشد.تشکیل‏ یک سازمان بین المللی غیر دولتی برای حمایت و حفاظت از بناها و محوطه‏های تاریخی در منشور و نیز توصیه شد و سازمان مذکور در سال 1965 تحت عنوان‏”شورای بین المللی بناها و محوطه‏های تاریخی‏ تأسیس شد.

حمایت بین المللی از میراث فرهنگی،در همه ابعاد آن به سه‏ صورت زیر انجام می‏شود: 1-کنوانسیونهای بین المللی که تعهدات متقابل دولتها را در حفاظت از میراث فرهنگی بیان می‏دارد.

2-سازمانهای تخصصی بین المللی(دولتی-غیر دولتی)که انجام و ایجاد هماهنگی برای انجام وظایف خاص تخصصی را در سطح‏ بین المللی بر عهده دارد.

3-منشورهای بین المللی

ایکوموس که خود زاییده یک منشور بین المللی(منشور ونیز) است،در طول سالهای فعالیت خود،تدوین منشورهای ناظر بر اصول‏ حرفه‏ای،تخصصی و اخلاقی موضوعات خاصی را وجهه همت خود قرار داد که حاصل آن منشورهای بین المللی منطقه‏ای و جهانی متعددی‏ است.

نگارنده از مجموع منشورهای بین المللی که توسط ایکوموس‏ تدوین و در مجمع عمومی آن به تصویب رسیده است،منشورهایی را

منشورهای بین المللی در حفاظت از میراث فرهنگی

که واجد حیثیت جهانی هستند انتخاب و ترجمه آن را ارائه می‏دهد. لازم به توضیح است که ترجمه متن منشور آتن و منشور ونیز که قبل از تشکیل سازمان بین المللی ICOMOS تدوین شده‏اند در کتاب‏ مجموعه قوانین سازمان میراث فرهنگی کشور ترجمه و منشور منطقه‏ای آمستردام(منشور معماری اروپا)در کتاب‏”باز زنده‏سازی آثار تاریخی‏”به قلم دکتر منصور فلامکی معرفی شده است.

منشورهای بین المللی،بیشتر به صورت رهنمودهای اخلاقی و یا دعوت به اتخاذر اقدامات مناسب در وضع قوانین رهنمودهای ملی عمل‏ می‏کنند،این منشورها در حقیقت معیارها و استانداردهای علمی، حرفه‏ای و فنی مورد اتفاق نظر متخصصین حفاظت از میراث فرهنگی‏ هستند که حاصل بلوغ و تکامل مفاهیم و اصول ناظر به حفاظت از میراث فرهنگی در سطح ملی،منطقه‏ای و جهانی می‏باشند و از مذاکرات و تبادل نظرات و مقایسه عملی عملکردهای متخصصین در عرصه مختلف مرتبط به موضوع استخراج،استنباط و تدوین یافته‏اند.

برخی از منشورهای بین المللی زمینه نظری لازم برای تدوین‏ کنوانسیونهای بین المللی فراهم آورده‏اند که از میان آنها می‏توان‏ منشور صوفیه را نام برد که انگیزه لازم برای تدوین کنوانسیون حمایت‏ از میراث فرهنگی زیر آب را در سازمان یونسکو برانگیخت.تدوین‏ کنوانسیون مذکور،متأثر از منشور صوفیه،در دستور کار یونسکو قرار دارد.

منشور توریسم فرهنگی‏ مصوب نوامبر 1976-ایکوموس

مقدمه:

1-هدف ایکوموس از این منشور،ترغیب حراست،تضمین‏ حفاظت و ارتقاء بناها و محوطه‏های تاریخی که جزء ممتاز میراث بشری است،می‏باشد.

در این مقام،ایکوموس مستقیما به اثرات مثبت و منفی و گسترش فوق العاده زیاد فعالیت‏های توریستی بر میراث

سوسن چراغچی‏ 2-ایکوموس بر این نکته واقف است که امروزه حتی کمتر از سابق،تلاش جداگانه هرگروه-هرچند در حوزهء خود دارای نفوذ است نمی‏تواند به نحو قابل ملاحظه‏ای بر جریان وقایع تأثیر گذارد.به همین دلیل کوشیده است در اندیشه مشترک با جهان بزرگ و سازماندهی منطقه‏ای‏ که در یک عرصه،همان علایق و دل‏مشغولی‏های‏ ایکوموس را دارند و احتمالا به اجرای یک تلاش جهانی، مرتبط و کارآمد کمک می‏کنند،مشارکت نماید.

3-نمایندگان این گروه‏ها طی اجلاس‏”سمینار بین المللی‏ توریسم و انسان‏گرایی معاصر”که در تاریخ 8 و 9 نوامبر 1976 در شهر بروکسل(بلژیک)برگزار شد، توافق نمودند:

یک)موضع اساسی
1-توریسم،یک واقعیت تغییرناپذیر اجتماعی،انسانی، اقتصادی و فرهنگی است.تأثیر توریسم بر فضای‏ بناهای تاریخی و محوطه‏ها اهمیت ویژه‏ای داشته و حتی‏ می‏تواند به واسطه شرایط شناخته شده گسترش این‏ فرایند افزایش یابد.

2-چشم‏انداز بیست و پنج سال آینده در زمینه گسترش‏ توریسم نشان می‏دهد که این پدیده عواقب وخیمی در بر داشته و در تقابل با نسل بشر قرار خواهد گرفت.بدین‏ ترتیب توریسم یکی از پدیده‏هایی خواهد بود که‏ بیشترین تأثیر را بر محیط زیست بشر در مفهوم عام آن‏ و بناهای تاریخی در مفهوم خاص آن به جای خواهد گذاشت.

برای مقابله با این تأثیر،می‏باید آن را به دقت مورد مطالعه قرار داده و در کلیه سطوح،یک سیاست هماهنگ‏ مؤثر در خصوص آن برنامه‏ریزی کرد.عقیده بر این‏ است که رهیافت حاضر که محدود به توریسم فرهنگی‏ است-بدون اینکه ادعایی به رفع نیاز فوق در همه‏ جنبه‏های آن داشته باشد-عنصری مثبت در راه‏حل‏ جهانی مورد نیاز است.

توریسم فرهنگی،تأثیر بسیار مثبتی بر این بناها و محوطه‏ها به جای می‏گذارد به حدی که-برای‏ برآوردن مقاصد خود-به نگهداری و حمایت از آنها کمک می‏نماید.در حقیقت رعایت این شکل توریسم، دلیلی موجه بر تلاشهایی است که برای نگهداری و حمایت مذکور،به واسطه منافع اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی که از قبل آنها عاید همه ملل مربوطه می‏شود. از جامعه بشری درخواست می‏شود.

4-به هرحال نمی‏توان توریسم فرهنگی را-علی رغم‏ انگیزه‏ها و منافعی که در پی دارد-جدا از اثرات منفی، زیانبار یا مخربی دانست که استفاده کلان و بی‏رویه از بناهای تاریخی و محوطه‏ها به بار می‏آورد.نگهداشتن‏ بناهای تاریخی و محوطه‏ها در وضعیتی که بتواند نقش‏ خود را به عنوان عناصر جاذبه توریستی و آموزش‏ فرهنگی ایفا نماید،مستلزم تعریف و اجرای‏ استانداردهای قابل قبول است.

به هرحال نظر جهان این است که میراث فرهنگی و طبیعی باید برسایر ملاحظات،از نظر اجتماعی،سیاسی‏ یا اقتصادی اولویت داشته باشد.این نظر را نمی‏توان‏ صرفا با سیاست‏های مربوط به استقرار تجهیزات و هدایت جنبشهای توریستی با تکیه بر محدودیتهای زیاد که خالی از مضاری نخواهد بود-تامین کرد.

به علاوه می‏باید هرگونه استقرار تجهیزات توریستی یا

خدماتی مغایر با دل‏مشغولی اولیه یعنی این نکته-که‏ ما مدیون میراث فرهنگی موجود هستیم-را رد کرد.

دو)مبنای عملی‏ با تکیه بر توضیحات فوق:
گروههای نماینده توریسم از یکسو و نماینده حمایت از میراث طبیعی و بناهای تاریخی از سوی دیگر،عمیقا باور دارند که حمایت و ارتقاء میراث طبیعی و فرهنگی(که به نفع‏ همه است)را نمی‏توان تأمین کرد مگر به شیوه‏ای منظم یعنی‏ از طریق هماهنگ نمودن دارایی‏های فرهنگی با اهداف‏ اجتماعی و اقتصادی که بخشی از برنامه‏ریزی منابع‏ کشورها،مناطق یا جوامع محلی را تشکیل می‏دهد.

-ضمن تقدیر از هریک از اقداماتی که کشورها در حوزهء نفوذ خود به کار می‏گیرند،با توسل به ادارهء کشورها به‏ تضمین اجرای سریع و مؤثر کنوانسیون حمایت از میراث‏ فرهنگی و طبیعی جهان مصوب 16 نوامبر 1972 و توصیه‏ نامه نایروبی همان‏گونه که در ضمیمه‏های بیانیه حاضر عنوان شده است.

-با اطمینان به اینکه سازمان جهانی توریست که اهدافش‏ را به انجام می‏رساند و یونسکو،در قالب کنوانسیون‏ فوق الذکر باید همه سعی خود را برای همکاری با گروه‏های‏ امضاءکننده این منشور و همه گروههایی به کار گیرند که‏ در آینده با هدف تضمین اجرای سیاستی که گروههای‏ امضاءکننده مورد نظر،به عنوان تنها سیاست قادر به دفاع‏ از نوع بشر در برابر اثرات رشد بی‏رویه توریسم-که‏ بر خلاف اهداف این پدیده رخ می‏دهد-تعریف کرده‏اند،گرد هم خواهند آمد.

گروههای امضاءکننده این منشور امیداورند که‏ کشورها،با استفاده از ساختارهای اداری خود همه اقدامات‏ مقتضی را برای تسهیل اطلاع‏رسانی و تعلیم افرادی که با مقاصد توریستی در داخل و یا خارج از کشورهای مبداء خود سفر می‏کنند،اتخاذ نمایند.

این گروهها اذعان دارند که باید نگرش مردم به پدیده‏ توریسم را در سطح وسیع تغییر داد،لذا اظهار امیدواری‏ می‏نمایند که کودکان و نوجوانان از سنین مدرسه به بعد، برای شناخت بناها،محوطه‏ها و میراث فرهنگی و احترام به‏ آنها آموزش لازم را ببینند و از همه رسانه‏های اطلاع‏رسانی‏ نوشتاری،گفتاری یا بصری برای توضیح عناصر این‏ مسأله به عموم مردم استفاده شود،تا بدین‏وسیله به درک‏ مؤثر جهانی در این زمینه کمک شود.

همه گروههای امضاءکننده متفقا،خواستار حمایت از میراث فرهنگی-که پایه مهمی برای توریسم بین المللی است- بوده و متعهد شوند که به مبارزه همه‏جانبه با تخریب میراث‏ مذکور توسط همه منابع شناخته شده آلاینده کمک کنند و خواستار آنند که مهندسین معماری و کارشناسان علمی‏ سراسر جهان و نیز از پیشرفته‏ترین منابع فن‏آوری جدید برای حمایت از بناهای تاریخی استفاده شود.

گروهها،توصیه می‏کنند متخصصینی که قرار است از آنها برای طراحی و اجرای شیوه‏های استفاده توریستی از میراث فرهنگی و طبیعی دعوت به عمل آید،باید آموزشهای‏ منطبق با ماهیت چندبعدی مسأله را دریافت دارند.این‏ آموزش باید از همان ابتدا در امر برنامه‏ریزی و اجرای‏ برنامه‏های توسعه و تجهیز توریستی بکار آید.

گروههای امضاءکننده،قویا اعلام می‏دارند که اقدام‏ آنها برای احترام و حمایت از اصالت و تنوع ارزشهای‏ فرهنگی در مناطق و کشورهای در حال توسعه نیز همان‏ است که در مورد کشورهای صنعتی انجام می‏شود،چرا که‏ سرنوشت میراث فرهنگ نوع بشر-هرگاه که بحث توسعه‏ احتمالی توریسم در میان است-در همه‏جا یکسان است.

باغ‏های تاریخی-منشور فلورانس‏ مصوب دسامبر 1982-ایکوموس
مقدمه:
کمیته بین المللی ایکوموس-ایفلا برای باغهای تاریخی در نشست 21 مه 1981 در شهر فلورانس،تصمیم به تنظیم‏ منشوری با هدف محافظت از باغهای تاریخی تحت عنوان

منشور فلورانس گرفت.پیش‏نویس منشور حاضر توسط این کمیته تهیه شد و در 15 دسامبر 1982 به عنوان ضمیمه‏ منشور ونیز با موضوع مشخص مرتبط به باغهای تاریخی‏ توسط ایکوموس به ثبت رسید.

تعاریف و اهداف:
ماده 1)”باغ تاریخی به یک ترکیب معماری و باغداری اطلاق‏ می‏شود که از نقطه‏نظر تاریخی یا هنری مورد توجه عموم‏ است‏”به این دلیل می‏باید آن را یک‏”بنای تاریخی‏”به حساب‏ آورد.

ماده 2)”باغ تاریخی یک ترکیب معماری است که اجزاء متشکله آن اصولا مرتبط با باغداری بوده و لذا زنده‏اند، این بدان معناست که این اجزاء فانی و قابل جایگزینی‏ هستند”

بدین‏ترتیب ظاهر باغ نمایانگر بازتاب یک توازن دائمی‏ میان حرکت ادواری فصلها و تحول و زوال طبیعت از یکسو و ارادهء هنرمند و استادکار به ثابت نگهداشتن آن از سوی‏ دیگر است.

ماده 3)با توجه به اینکه باغ تاریخی،یک بنای تاریخی است، می‏باسد طبق روح منشور ونیز محافظت گردد و چون یک‏ “بنای تاریخی زنده‏”نیز هست،محافظت از آن باید تحت هدایت‏ قواعد به خصوص که موضوع منشور حاضر است،انجام‏ شود.

ماده 4)ترکیب معماری باغ تاریخی شامل موارد زیر است:

-طرح و شکل هریک از بخش‏های آن به شکل برجسته

-طبقات گیاهان باغ شامل گونه‏ها،بخش‏ها، رنگ‏بندی،فاصله‏گذاری و ارتفاع آنها

-ساختارهای دائمی یا جلوه‏های تزیینی

-آبهای جاری یا ساکن باغ که تصویر آسمان در آن‏ منعکس می‏شود.

ماده 5)باغ تاریخی،تجلی پیوند نزدیک میان تمدن و طبیعت‏ و مکانی برای بهره‏گیری از اندیشه و احساس است،به همین‏ دلیل تصویر آرمانی جهان و یک‏”بهشت‏”به معنای لغوی‏ کلمه به حساب آمده و گواهی بر یک سبک،یک دورهء زمانی و شاید نیز اصولا یک هنرمند خلاق است.

ماده 6)عبارت‏”باغ تاریخی‏”در مورد باغهای کوچک ساده و باغهای بزرگ تفریحی،چه از نوع ظاهری آن و چه از نوع‏ “منظره‏”نیز به کار می‏رود.

ماده 7)باغ تاریخی،خواه‏ناخواه یک ساختمان در خود دارد که با آن یک کل تفکیک‏ناپذیر را تشکیل می‏دهد.باغ تاریخی را نمی‏توان از محیط خاص آن،چه شهری یا روستایی و چه‏ ساخته دست بشر یا طبیعی،جدا کرد.

ماده 8)منظرهء تاریخی،منظرهء به خصوصی است که مثلا با یک رویداد به یادماندنی،یک واقعه مهم تاریخی،یک افسانه‏ معروف و یا یک نبرد حماسی همراه بوده و یا موضوع یک‏ تصویر معروف است.

ماده 9)برای محافظت از باغهای تاریخی،ابتدا باید آنها را شناسایی و فهرست‏بندی نمود.باغهای تاریخی نیازمنذ همهء انواع مراقبت یعنی نگهداری،حفاظت و مرمت هستند.در مواقع به خصوص،بازسازی جدی توصیه می‏شود.هرقدر که حفظ”اصالت‏”طرح و بخشهای اجزاء گوناگون باغ لازم‏ است،به همان میزان در مورد جلوه‏های تزیینی یا انتخاب‏ گیاه یا مواد معدنی غیر زنده مورد نظر برای هرقسمت از باغ‏ نیز باید مراعات گردد.

نگهداری،حفاظت،مرمت،بازسازی:
ماده 10)در هرکار مربوط به نگهداری،حفاظت،مرمت یا بازسازی یک باغ تاریخی یا هریک از قسمتهای آن،می‏باید با همهء عناصر تشکیل‏دهندهء آن به طور همزمان رفتار شود. جدانمودن عملیات مختلف،به یکپارچگی کلیت باغ آسیب‏ خواهد رساند.

نگهداری و حفاظت:
ماده 11)”نگهداری‏”باغ تاریخی،عملیاتی فوق العاده مهم است‏ که لزوما باید مستمر باشد.از آنجایی که مصالح اصلی باغ‏ را گیاهان تشکیل می‏دهند،محافظت از باغ در شرایط ثابت، مستلزم هم جایگزینی موردی در صورت لزوم و هم یک‏ برنامه بلندمدت نوسازی دوره‏ای است(یعنی قطع کامل‏ گیاهان و کاشت مجدد نمونه‏های کاملا رشد کرده).

ماده 12)انتخاب گونه‏های درختان،بوته‏ها،گیاهان و گل‏هایی که قرار است به طور دوره‏ای و در آینده کاشته‏ شوند،می‏باید در عرصهء گیاه‏شناسی و باغداری مورد تصدیق و تأیید باشد.هدف از این کار،تشخیص گونه‏هایی‏ که قبلا روییده‏اند از گونه‏هایی که بعدها کاشته شده‏اند و محافظت از آنهاست.

ماده 13)برداشتن یا جابجایی جلوه‏های منقول یا ثابت‏ معماری،مجسمه‏سازی یا تزیینی که جزء تکمیلی باغ به‏ حساب می‏آیند،می‏باید فقط در صورتی که این اقدام برای‏ حفاظت یا مرمت آنها ضروری تشخیص داده شود.صورت‏ گیرد.جایگزینی یا مرمت این قبیل کارها می‏باید طبق اصول‏ منشور ونیز انجام گرفته و تاریخ هرجایگزینی کامل در جایی عنوان گردد.

ماده 14)باغ تاریخی باید تحت شرایط مناسب محافظت‏ شود.از هرگونه ایجاد تغییر در محیط فیزیکی باغ که توازن‏ اکولوژیک آن را به خطر اندازد،می‏باید پرهیز نمود.این‏ قواعد در مورد کلیهء جنبه‏های زیرسازی اعم از داخلی یا بیرونی صدق می‏کند.(کارهایی نظیر زهکشی،سیستم‏های‏ آبیاری،راهسازی،احداث پارکینگ،حصارکشی،ایجاد امکانات رفاهی برای بازدیدکنندگان و غیره).

ماده 15)هیچ کار مرمتی و بالاتر از همه،هیچ کار بازسازی‏ در یک باغ تاریخی نباید بدون تحقیق کامل و اولیه صورت‏ گیرد.با کمک این تحقیق می‏توان تضمین نمود که کار مرمت‏ یا باسازی بر اساس اصول علمی انجام می‏شود و همه چیز از حفاری گرفته تا جمع‏آوری اسناد مربوط به باغ مورد بحث و باغهای مشابه را در برخواهد گرفت.قبل از آغاز هر کار عملی،باید پروژه‏ای بر اساس تحقیق مذکور تهیه و به‏ گروهی از کارشناسان تحویل شود تا مشترکا آن را مطالعه‏ و بررسی و سپس تأیید نمایند.

ماده 16)باید در کار مرمت،توجه کافی به مراحل متوالی‏ تکامل باغ مبذول داشت.اصولا نباید برای هیچ دوره‏ای‏ نسبت به سایر دوره‏ها اولویت قائل شد مگر در موارد استثنایی که درجهء زوال یا تخریب قسمتهای معین یک باغ به‏ حدی باشد که تصمیم به بازسازی آن با استفاده از نشانه‏های باقیمانده یا یک مدرک مستند و موثق گرفته شود. این کار بازسازی را در موارد استثنایی‏تر می‏توان در آن‏ قسمتهایی از باغ انجام داد که کمترین فاصله را با ساختمان‏ موجود در آن دارند.هدف از این کار نمایان ساختن اهمیتی‏ است که این قسمتها در نقشه دارند.

ماده 17)در جایی که باغ کاملا نابوده شده یا هیچ چیز به‏جز مدرک مبتنی بر حدس و گمان از جنبه‏های متوالی آن وجود ندارد،جای هیچ‏گونه تلاشی برای بازسازی هرچیزی در طبیعت یک باغ تاریخی باقی نمی‏ماند.

کار ملهم از اشکال سنتی که تحت شرایط فوق در محوطهء باغ سابق یا محوطه‏ای که هیچگاه وجود نداشته است انجام‏ شود،مبنای حقیقی نداشته و نمی‏توان آن را در زمرهء باغهای تاریخی قلمداد کرد.

ماده 18)با این‏که هرباغ برای مشاهده و گردش در آن‏ طراحی می‏شود،اما درعین‏حال دسترسی به آن باید به‏ حدی که اندازه و میزان آسیب‏پذیری آن اجازه می‏دهد محدود شود،تا بدین‏طریق بتوان بافت فیزیکی و پیام‏ فرهنگی باغ را حفظ کرد.

ماده 19)باغ تاریخی به دلیل ماهیت و هدفی که دارد،مکانی‏ آرام و مساعد برای تماس انسانها،سکوت و تعمق دربارهء

طبیعت است.این مفهوم استفادهء روزانه باغ،می‏باید مغایر با نقش آن در مواقع نادر برگزاری مراسم جشن‏وسرور باشد.شرایط اینگونه استفاده‏های موقت از یک باغ تاریخی‏ باید به روشنی تعیین شود تا مراسم جشن‏وسرور به جای‏ تخریب یا آسیب وارد کردن به به باغ،در خدمت افزایش فایدهء بصری از باغ درآید.

ماده 20)اگرچه باغهای تاریخی به نحوه مناسب برای انجام‏ بازیهای آرام و روزانه مناسبند اما شایسته است مناطق‏ جداگانه‏ای نیز در مجاورت این باغها طراحی و تعبیه شود تا بتوان بازی‏ها و ورزش‏های پرنشاط و مفرح را نیز در آنها انجام داد.بدین‏ترتیب نیازهای مردم در این رابطه بدون‏ ایراد لطمه به حفاظت باغها و مناظر تاریخی برآورده‏ می‏شود.

ماده 21)کار نگهداری و حفاظت،زمان‏بندی تنظیم شده‏ مطابق با فصلها و عملیات مختصری که به کمک آنها اصالت‏ باغ اعاده می‏شود،همیشه باید بر نیازهای استفادهء عملی‏ اولویت داشته باشد.تدارکات لازم برای بازدید از باغ‏ تاریخی باید طی قواعدی که به کمک آنها روح باغ حفظ می‏شود،معین گردد.

ماده 22)در صورتی که قبلا دیوارکشی شده است،نباید اقدام به برداشتن دیوارها بدون بررسی اولیه همهء عواقبی‏ که ممکن است در اثر این کار منجر به تغییر فضا و حال و هوای باغ شده و بر حفاظت آن اثر سوء گذارد،نمود.

حمایت قانونی و اداری:
ماده 23)مقامات مسئول موظفند،طبق نظر کارشناسان‏ ذیربط،اقدامات حقوقی و اداری لازم برای شناسایی، فهرست‏برداری و حمایت از باغ‏های تاریخی به عمل آورند. محافظت از اینگونه باغها باید در چهارچوب برنامه‏های‏ استفاده از زمین پیش‏بینی شده و این پیش‏بینی چنانکه باید و شاید در اسناد مربوط به برنامه‏ریزی منطقه‏ای و محلی ذکر گردد.

ماده 24)باغ تاریخی یکی از جلوه‏های میراث است که بقای‏ آن به دلیل ماهیتی که دارد،نیازمند توجه بسیاری از سوی‏ افراد متخصص است.لذا شایسته است آموزش کافی این‏ افراد اعم از تاریخدانان،معماران،معماران مناظر،باغبانان‏ یا گیاهشناسان پیش‏بینی گردد.

منشور حفاظت از شهرها و مناطق شهری تاریخی‏ مصوب اکتبر 1978-ایکوموس
مقدمه و تعاریف:
همه جوامع بشری،چه آنها که در طول زمان و بتدریج‏ گسترش یافته‏اند و چه آنهایی که یکباره و در نتیجه تصمیم‏ قبلی پدید آمده‏اند،نمودی از تنوع جوامع در سراسر تاریخ‏ هستند.

این منشور مربوط به مناطق شهری تاریخی بزرگ و کوچک شامل شهرها،شهرستانها و مراکز یا محله‏های‏ تاریخی به اضافه محیط طبیعی و یا ساخته دست بشر آنهاست.این مناطق گذشته از نقشی که به عنوان مدارک‏ تاریخی دارند،حاوی ارزشهای فرهنگهای شهری سنتی نیز هستند.امروزه بسیاری از این مناطق به واسطه توسعه‏ شهری که در نتیجه صنعتی‏شدن در همه جوامع صورت‏ می‏گیرد،مورد تهدید قرار گرفته،از لحاظ فیزیکی بی‏ارزش‏ و مورد بی‏اعتنایی قرار گرفته،آسیب دیده یا حتی تخریب‏ می‏شوند.

شورای بین المللی بناها و اماکن‏”(ایکوموس)برای‏ مقابله با این وضعیت تأسف‏بار که غالبا ضررهای‏ جبران‏ناپذیر فرهنگی،اجتماعی و حتی اقتصادی در پی‏ دارد.تنظیم یک‏”منشور بین المللی حفاظت و مرمت بناها و اماکن‏”(این منشور معمولا بنام منشور ونیز خوانده‏ می‏شود)خواهد بود،ضروری می‏داند.در این متن جدید اصول،اهداف و روشهای لازم برای حفاظت شهرها و

مناطق شهری تاریخی تعریف می‏شود.این منشور همچنین‏ خواستار افزایش هماهنگی میان زندگی خصوصی و اجتماعی در این مناطق و نیز ترغیب محافظت از آن دسته‏ اموال فرهنگی هرچند کوچک از نظر مقیاس است که حافظهء نوع بشر را می‏سازد.

همانگونه که در”توصیه‏نامه حراست و نقش معاصر مناطق تاریخی‏”(ورشو-نایروبی،1976)و نیز در سایر اسناد گوناگون بین المللی بیان شده است،درک متداول از معنای‏”حفاظت از شهر و مناطق شهری تاریخی‏”عبارت‏ است از:اتخاذ گامهای لازم برای حمایت،حفاظت و مرمت‏ این دسته از شهرها و مناطق و همچنین توسعه و انطباق‏ هماهنگ آنها با زندگی معاصر.

اصول و اهداف:
1-برای داشتن بیشترین تأثیر،حفاظت از شهرهای‏ تاریخی و هرآبادی تاریخی دیگر و برنامه‏ریزی شهری‏ و منطقه‏ای در همه سطوح.

2-خصوصیاتی که باید حفظ شوند؛ویژگی تاریخی بودن‏ شهر یا منطقه شهری و همهء عناصر مادی و معنوی که‏ این ویژگی را متجلی می‏سازد در بر می‏گیرد،به‏ خصوص:

الف-الگوهای شهری که با معابر و خیابانها مشخص می‏شود،

ب-ارتباطات بین ساختمانها و فضاهای سبز و باز،

ج-شکل ظاهری-داخلی و خارجی-ساختمانها که با مقیاس،اندازه،سبک،مصالح ساختمانی،رنگ و تزیینات مشخص می‏شود،

د-ارتباط میان شهر یا منطقه شهری و محیط اطراف‏ آن،هم محیط طبیعی و هم محیط ساخته دست‏ بشر،

هـ-کار ویژه‏های گوناگونی که شهر یا منطقه شهری‏ در طول زمان به دست آورده است.هرگونه‏ تهدید این شرایط و خصوصیات،اصالت شهر یا منطقه شهری تاریخی را به مخاطره خواهد انداخت.

مشارکت و مداخله ساکنین،برای موفقیت برنامهء حفاظت ضروری بوده و باید تشویق شود.حفاظت شهر و مناطق شهر تاریخی،پیش از هرچیز به ساکنین آنها مربوط است.

4-حفاظت در یک شهر یا منطقه شهری تاریخی،مستلزم‏ دوراندیشی،یک ره‏یافت سیستماتیک و انضباط عمل‏ است.ضروری است از سخت‏گیری و عدم انعطاف‏ پرهیز کرد چرا که موارد فردی می‏تواند،مشکلات‏ خاصی در پی‏داشته باشد.

روشها و ابزارها:
5-قبل از برنامه‏ریزی برای حفاظت،انجام یکسری‏ مطالعات با استفاده از علوم متفاوت ضروری است.

در تدوین برنامه‏های حفاظت همهء عوامل مرتبط شامل‏ باستان‏شناسی،تاریخ،معماری،قواعد فنی،جامعه‏شناسی‏ و اقتصاد را باید مدنظر قرار داد.لازم است اهداف اصولی‏ برنامه حفاظت،همچنین اقدامات حقوقی،اداری و مالی لازم‏ برای دستیابی به این اهداف،به روشنی مشخص شود.

هدف از برنامه حفاظت باید تضمین یک رابطه هماهنگ‏ میان مناطق شهری تاریخی و شهری به عنوان یک کلیت‏ باشد.

می‏باید در برنامه حفاظت مشخص کرد که کدامیک از ساختمانها باید محافظت شوند و کدام تحت شرایط معین و کدام تحت شرایط کاملا استثنایی قابل محافظت هستند.قبل‏ از هرگونه مداخله و شروع به کار باید همهء شرایط موجود را مستند کرد.

برنامه حفاظت باید از سوی ساکنین منطقه تاریخی‏ مورد حمایت قرار گیرد.

6-تا تصویر برنامه حفاظت،هرگونه اقدام حفاظتی‏ اضطراری باید مطابق با اصول و اهداف این منشور و منشور ونیز انجام شود.

7-نگهداری مستمر برای حفاظت مؤثر شهر یا منطقه‏ شهری تاریخی،اهمیت به‏سزایی دارد.

8-کارویژه‏ها و فعالیتهای جدید باید مطابق با ویژگی شهر یا منطقه شهری تاریخی باشد.

جرح و تعدیل این مناطق با زندگی معاصر،مستلزم انجام‏ دقیق اصلاحات در تسهیلات خدمات عمومی است.

9-اصلاح خانه‏سازی باید یکی از اهداف اساسی حفاظت‏ باشد.

10-هنگامی که لزوم احداث ساختمانهای جدید یا جرح و تعدیل ساختمانهای موجود احساس شد،رعایت شبکه‏ معابر موجود به خصوص با توجه به مقیاس و اندازه‏ ضروری است.

نباید از خلق عناصر جدید هماهنگ با محیط باز ماند چرا که این قسمتها می‏توانند به غنای منطقه کمک نمایند.

11-اطلاع از گذشته یک شهر تاریخی،یا هنگامی که منطقه‏ در طی تحقیقات باستان‏شناسی باید بسط داده شود و معرفی شایسته یافته‏های باستان‏شناسی.

12-عبورومرور وسایط نقیله داخل یک شهر یا منطقه‏ شهری تاریخی می‏باید کنترل شود و برای احداث‏ پارکینگ‏ها به نحوی که به بافت تاریخی یا محیط آن‏ آسیب نرسانند،برنامه‏ریزی شود.

13-در صورت لزوم پیش‏بینی احداث بزرگراههای عمده‏ در برنامه‏ریزی شهری یا منطقه‏ای،طراحی این‏ بزرگراهها به گونه‏ای باشد که با عبور از میان شهر یا منطقه شهری تاریخی در آنها شکاف ایجاد نکنند،بلکه‏ دسترسی به آنها را آسان سازند.

14-شهرهای تاریخی باید در برابر سوانح طبیعی و بلایایی‏ چون آلودگی هوا و زلزله حمایت شوند تا بدین‏ترتیب‏ حراست از میراث و تأمین جانی و رفاه ساکنین میسر شود.

سانحه طبیعی هرچه باشد،اقدامات پیشگیرانه و مرمتی‏ پس از وقوع سانحه باید منطبق با ویژگی به خصوص اموال‏ مربوط باشد.

15-یک برنامه اطلاع‏رسانی عمومی،به منظور جلب‏ مشارکت و مداخله ساکنین باید تنظیم شود و در این راه‏ باید ابتدا از کودکان در سنین مدرسه آغاز کرد.

فعالیت انجمنهای مردمی برای حمایت حمایت از میراث نیز باید ترغیب شده و اقدامات مالی در راستای حفاظت و مرمت‏ انجام شود.

16-تدارک آموزش تخصصی برای همهء صاحبان مشاغل‏ مرتبط با حفاظت،ضروری است.

منشور بین المللی مدیریت میراث باستان‏شناسی‏ مصوب 1990-ایکوموس*
مقدمه:
همگان اذعان دارند که شناخت و درک علل پیدایش و تحول‏ جوامع بشری،انسان را درشناسایی ریشه‏های فرهنگی و اجتماعی او به نحو قابل توجهی یاری خواهد کرد.

میراث باستان‏شناسی،ثبت اساسی فعالیتهای انسان در زمانهای پیشین است.ازاین‏روی حمایت و مدیریت صحیح‏ این میراث،باستان‏شناسی و دیگر محققان را قادر می‏سازد تا از طرف و به نفع نسلهای حاضر و آینده به‏ مطالعه و تفسیر آن بپردازند.

حمایت از این میراث نمی‏تواند تنها مبتنی بر استفاده از فنون باستان‏شناسی باشد،بلکه این امر مستلزم وجود یک‏ زمینه وسیع‏تر از نظر اطلاعات و مهارتهای حرفه‏ای و علمی‏ است.برخی عناصر میراث باستان‏شناسی،اجراء ساختارهای معماری هستند.در چنین مواردی عناصر مورد نظر می‏باید طبق معیار حمایت از اینگونه ساختارها که‏ در منشور”حفاظت و مرمت بناهای تاریخی و محوطه‏ها” (منشور 1966 ونیز)مشخص شده است،حمایت کردند.

سایر عناصر میراث باستان‏شناسی،بخشی لز سنت‏های زندهء مردم بومی را تشکیل می‏دهند و مشارکت‏ گروههای فرهنگی محلی برای حمایت و محافظت از اینگونه‏ همانگونه که در ماده یک آمده است‏ (*)مراد از میراث باستان‏شناسی،آن دسته از عناصر مادی میراث است که با استفاده از فنون و روشهای علم باستان‏شناسی،شناسایی و کشف می‏شوند.

محوطه‏ها و بناهای تاریخی ضروری است.

بنابراین دلایل و عوامل دیگر،حمایت از میراث‏ باستان‏شناسی باید مبتنی بر همکاری مؤثر میان صاحبان‏ حرف متعدد و متنوع باشد.این حمایت همچنین مستلزم‏ همکاری میان مقامات دولتی،محققان آکادمیک، سرمایه‏گذاری بخش خصوصی و عموم مردم است. بنابراین،منشور حاضر،اصول مربوط به جنبه‏های‏ مدیریت میراث باستان‏شناسی را تشریح می‏نماید.اینها عبارتند از:مسئولیتهای مقامات عمومی و قانون‏گذاری، اصول مربوط به انجام حرفه‏ای روند تهیه فهرست،برآورد، حفاری،مستندسازی،تحقیق،نگهداری،حفاظت،مراقبت، بازسازی،آموزش،معرفی،دستیابی و استفاده عمومی از میراث و آموزش تخصصی صاحبان حرف مرتبط با حمایت از میراث باستان‏شناسی.

این منشور از موفقیت‏”منشور ونیز”به عنوان‏ مجموعه‏ای از رهنمودها و یک منبع عقاید برای سیاستها و عملکرد دولتها و نیز محققان و حرفه‏ای‏ها الهام گرفته‏ است.

این منشور ناگزیر از انعکاس بسیاری اصول و رهنمودهای اساسی و معتبر جهانی است.بدین دلیل‏ نمی‏تواند مسائل و امکانات خاص مناطق یا کشورها را مدنظر قرار دهد.لذا ضروری است برای رفع این نیازها در سطوح منطقه‏ای و ملی،اصول و رهنمودهای دیگر تنظیم‏ و بدین‏وسیله منشور حاضر تکمیل شود.

ماده 1)تعریف و مقدمه:
میراث باستان‏شناسی،آن بخش از میراث مادی است که با استفاده از روشهای باستان‏شناسی،اطلاعات اولیه در مورد آنها به دست می‏آید.این میراث همه آثار و نشانه‏های‏ حیات انسان را در بر گرفته و شامل مکانهای مربوط به همه‏ مظاهر فعالیت بشر،ساختارهای متروکه و بقایای همه انواع‏ (از جمله غارها و زیرزمینها و محوطه‏های زیر آب)به‏ اضافه همه ملحقات فرهنگی منقول آنهاست.

ماده 2)سیاستهای تکمیلی حمایت:
میراث باستان‏شناسی یک سرمایه فرهنگی ناپایدار و تجدیدناپذیر است.به این دلیل،برای به حداقل رساندن‏ تخریب میراث باستان‏شناسی،استفاده از زمین باید کنترل‏ و متحول شود.

سیاستهای حمایت از میراث باستان‏شناسی باید مکمل‏ سیاستهای مربوط به استفاده از زمین،تحول و برنامه‏ریزی در مورد آن و نیز سیاستهای فرهنگی،زیست‏ محیطی و آموزشی باشد.ایجاد ذخایر باستان‏ناسی، قسمتی از این سیاستها را تشکیل می‏دهد.

حمایت از میراث باستان‏شناسی باید به کمک سیاستهای‏ برنامه‏ریزی در سطوح بین المللی،ملی،منطقه‏ای و محلی‏ انجام شود.

مشارکت فعال عموم مردم باید بخشی از سیاست‏های‏ حمایت از میراث باستان‏شناسی باشد.این مشارکت‏ هنگامی ضروری است که میراث مردم بومی در میان است. مشارکت باید برپایهء دستیابی به اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیم استوار باشد.لذا پیش‏بینی آموزش به عموم مردم، یک عنصر اساسی در حمایت تکمیلی است.

ماده 3)قانونگذاری و اقتصاد:
حمایت از میراث باستان‏شناسی را باید به منزلهء یک الزام و تعهد اخلاقی برای همهء آحاد بشر دانست،این حمایت یک‏ مسئولیت مشترک همگانی نیز هست.این امر باید با وضع‏ قوانین مناسب و تخصیص بودجه کافی به منظور حمایت از برنامه‏های لازم برای مدیریت مؤثر میراث،تأیید و مورد پذیرش قرار گیرد.

میراث باستان‏شناسی،متعلق به کل جامعهء بشری است‏ و ازاین‏روی همهء کشورها وظیفه دارند،تأمین بودجه کافی. برای حمایت از آن را تضمین نمایند.

قانون باید حمایت از میراث باستان‏شناسی را متناسب‏ با نیازها،تاریخ و سنتهای هرکشور و منطقه میسر ساخته و رفع نیازهای حمایتی و تحقیقاتی در محل وقوع میراث

باستان‏شناسی رت تدارک ببیند.

قانون باید مبتنی بر این مفهوم باشد که میراث‏ باستان‏شناسی،میراث متعلق به کل بشریت و گروههای‏ مردمی است و منحصرا محدود به یک فرد یا ملت نمی‏باشد.

با وضع قانون،می‏باید هرگونه تخریب،بی‏اعتنایی به‏ ارزشها یا تغییر شکل در هرمحوطه باستان‏شناسی یا بنای‏ تاریخی و یا در محیط اطراف آن بدون اطلاع و رضایت مقام‏ باستان‏شناسی ذیربط را ممنوع کرد.

قانون باید اصولا در مواردی که تخریب میراث‏ باستان‏شناسی مجاز شناخته شده است،تحقیقات کامل‏ باستان‏شناسی و مستندسازی را تکلیف قانونی و لازم الاجراء نماید.

قانون باید نگهداری و حفاظت صحیح از میراث‏ باستان‏شناسی را تکلیف و تصریح نماید.

می‏باید در صورت نقض قوانین ناظر بر میراث‏ باستان‏شناسی،مجازاتهای قانونی کافی و لازم،مقرر شود.

در صورتی که قانون تنها حمایت از آن دسته عناصر میراث باستان‏شناسی را که در یک فهرست منتخب قانونی‏ ثبت شده‏اند پیش‏بینی کرده است،باید حمایت موقت از محوطه‏ها و بناهای تاریخی که تحت حمایت نیستند و یا به‏ تازگی کشف شده‏اند تا زمانی که یک ارزیابی باستان‏شناسی‏ قابل تحقق باشد نیز پیش‏بینی شود.

پروژه‏های توسعه یکی از عمده‏ترین تهدیدات فیزیکی‏ برای میراث باستان‏شناسی به شمار می‏روند،لذا می‏باید با وضع قوانین مناسب،دست‏اندرکاران توسعه را مکلف نمود که قبل از اجرای طرحهای توسعه،یکسری مطالعات مربوط به تأثیر منفی توسعه بر میراث باستان‏شناسی را ترتیب‏ دهنده و در قوانین مورد نظر باید تصریح شود که هزینه این‏ مطالعات جزو هزینه‏های پروژه‏های توسعه محسوب شده‏ و از دست‏اندرکاران توسعه دریافت می‏شود.

در وضع قوانین مرتبط با میراث باستان‏شناسی این‏ اصل باید حکم باشد که برنامه‏های توسعه به گونه‏ای‏ طراحی شود که کمترین اثر منفی را بر میراث‏ باستان‏شناسی بگذارذ.

ماده 4)برآورد:
برای حمایت از میراث باستان‏شناسی،حتی المقدور باید کامل‏ترین اطلاعات را از حدود و ماهیت آن داشت.بنابراین‏ انجام برآورد عمومی از منابع باستان‏شناسی،یک ابزار کار ضروری در امر توسعه استراتژیهای حمایت از میراث‏ باستان‏شناسی به شمار می‏رود.در نتیجه انجام برآورد باستان‏شناسی باید یک الزام و تعهد اساسی در امر حمایت‏ و مدیریت میراث باستان‏شناسی باشد.

همزمان،فهرستهای مربوطه،به منزله منبع اولیه‏ای از بایگانی‏های اطلاعاتی لازم برای مطالعه و تحقیق علمی‏ هستند.لذا گردآوری این فهرستها را باید به عنوان یک روند مستمر و پویا دانست.بدیهی است که این فهرستها باید همه‏ گونه اطلاعات از نظر سطوح مختلف اهمیت و اعتبار را در بر داشته باشند چرا که حتی اطلاعات سطحی نیز می‏تواند نقطهء آغازی برای اقدامات حمایتی باشد.

ماده 5)تحقیقات:
اصولا باستان‏شناسی بر تحقسقات علمی در زمینه میراث‏ باستان‏شناسی،متکی است.در انجام این تحقیقات باید از همهء روش‏های موجود و فنون غیر مخرب نمونه‏برداری‏ کرده تا حفاری کامل شود.این مسئله باید یک اصل فراگیر باشد که جمع‏آوری اطلاعات در مورد میراث باستان‏شناسی‏ نباید باعث تخریب و نابودی یک مدرک باستان‏شناسی شود، مگر اینکه این تخریب برای تحقق اهداف حمایتی یا علمی‏ تحقیقات لازم باشد.بنابراین استفاده از فنون غیر مخرب، برآورد هوایی و زمینی و نمونه‏برداری نسبت به حفاری‏ کامل ارجحیت داشته و باید تا حد امکان ترغیب شود.

از آنجایی که حفاری همیشه متضمن لزوم انتخاب یک‏ مدرک و گواه برای مستندسازی و حفاظت آن به بهاری از دست‏دادن سایر اطلاعات است و حتی الامکان تخریب کامل‏ یک بنای تاریخی وجود دارد،لذا اتخاذ تصمیم برای انجام‏ حفاری باید با تأمل کافی صورت گیرد.

حفاری باید در محوطه‏ها و بناهای تاریخی که در معرض تهدید توسعه،تغییر کاربری از زمین،غارت میراث‏ باستان‏شناسی یا زوال طبیعی هستند،انجام شود.

در موارد استثنایی می‏توان در محوطه‏هایی که در معرض تهدید نیستند،برای روشن‏کردن مسائل تحقیقاتی یا تفسیر مؤثرتر آنها و معرفی به عموم،حفاری نمود.در اینگونه موارد قبل از حفاری باید در مورد اهمیت محوطه یک‏ ارزیابی و بررسی کامل علمی صورت گیرد.

حفاری باید ناتمام بوده و قسمتی از کار برای تحقیقات‏ آینده دست نخورده بماند.

لازم است گزارش منطبق با استاندارد قابل قبول،در دسترس جامعهء علمی قرار گرفته و طی هریک دوره معقول، پس از حصول نتایج حفاری،در فهرست مربوطه درج شود.

حفاریها باید طبق اصول مشخص شده در “توصیه‏نامه‏ 1956 یونسکو راجع به اصول بین المللی قابل اجراء برای‏ حفاریهای باستانشناسی‏”و استانداردهای حرفه‏ای قابل‏ قبول بین المللی و ملی انجام شود.

ماده 6)نگهداری و حفاظت:
هدف کلی مدیریت میراث باستان‏شناسی،باید حفاظت از بناهای تاریخی و محوطه‏ها در محل وقوع آنها باشد. هرگونه انتقال عناصر میراث باستان‏شناسی به محلهای‏ دیگر،نشانهء نقض اصول حفاظت از میراث در بستر اصلی‏ آن است.این اصل بر نیاز به نگهداری،حفاظت و مدیریت‏ صحیح تأکید دارد.این امر همچنین حاکی از این اصل است‏ که اگل پیش‏بینی نگهداری و مدیریت صحیح میراث‏ باستان‏شناسی پس از انجام حفاری وجود ندارد،نباید آن‏ را به انجام حفاری و یا پس از آن در معرض خطر قرار داد.

لازم است،تعهد و مشارکت محلی به عنوان وسیله‏ای‏ برای ارتقاء سطح بهبود و نگهداری میراث باستان‏شناسی‏ ترویج و ترغیب شود.این اصل به خصوص در برخورد با میراث مردم بومی یا گروههای فرهنگی محلی،اهمیت دارد. حتی در برخی موارد شایسته است مسئولیت حمایت و مدیریت محوطه‏ها و بناهای تاریخی به عهده مردم بومی‏ واگذار شود.

به دلیل وجود محدودیتهای اجتناب‏ناپذیر منابع قابل‏ دسترسی،نگهداری جدی ناچارا باید در یک قالب گزینشی‏ انجام شود.لذا باید شامل یک نمونه از تنوع محوطه‏ها و بناهای تاریخی با تکیه بر ارزیابی علمی اهمیت و ویژگی‏ بارز آنها بوده و محدود به بناهای تاریخی برجسته‏تر و دارای جذابیت بصری،نباشد.

اصول‏”توصیه‏نامه‏های 1956 یونسکو”می‏باید در مورد نگهداری و حفاظت میراث باستان‏شناسی بکار گرفته‏ شود.

ماده 7)معرفی،آموزش،بازسازی:
معرفی میراث باستان‏شناسی به عموم مردم یک روش‏ اصولی برای بالا بردن سطح درک‏وفهم آنها از ریشه‏های‏ پیدایش و تحول جوامع فعلی است.به علاوه،معرفی میراث‏ باستان‏شناسی،مهمترین راه افزایش درک نیازهای موجود به حمایت از این میراث است.

معرفی و آموزش را باید به عنوان یک تفسیر عمومی را وضعیت رایج اطلاعات قلمداد کرد و به این دلیل معرفی و آموزش باید مکررا اصلاح و مورد تجدیدنظر قرار گیرد.

در انجام معرفی و آموزش می‏باید به راههای چندبعدی‏ دسترسی به درک گذشته،توجه کرد.

بازسازی،دو هدف و کارویژه مهم را محقق می‏سازد: تحقیق تجربی و تفسیر.در انجام این دو کار،باید نهایت‏ احتیاط را نمود تا از به هم‏خوردن هرمدرک باستان‏شناسی‏ باقی مانده از گذشته جلوگیری شود و نیز باید مدرک واقع‏ در همهء منابع را به منظور دستیابی به اصالت در نظر گرفت.

ضمنا تا جایی که امکان دارد،بازسازی نباید بر روی‏ بقایای باستان‏شناسی انجام شود و باید اصل اثر قابل‏ تشخیص باشد.

ماده 8)آموزش تخصصی حرفه‏ای:
استانداردهای بالای دانشگاهی با استفاده از بسیاری قواعد علمی مختلف،نقش اساسی در مدیریت میراث

باستان‏شناسی دارد.بنابراین،لازم است تربیت تعداد کافی‏ از صاحبان حرف متخصص در ارتباط با میراث‏ باستان‏شناسی و در عرصه‏های مربوط به کارشناسی،یک‏ هدف عمده در تدوین سیاسیت‏های آموزش همه کشورها باشد.

نیاز به توسعه کارشناسی در عرصه‏های معین بسیار تخصصی،محتاج همکاری بین المللی است.

می‏باید هدف از آموزش آکادمیک باستان‏شناسی،ایجاد تغییرات در سیاست‏های حفاظتی و جایگزینی محافظت از میراث در محل وقوع آن به جای حفاری باشد.همچنین این‏ حقیقت را باید مورد توجه قرار داد که مطالعهء تاریخ مردم‏ بومی نیز به اندازهء مطالعه در مورد بناهای تاریخی و محوطه‏ها برای حفاظت و درک میراث باستان‏شناسی‏ اهمیت دارد.

حمایت از میراث باستان‏شناسی،یک روند توسعه‏ مستمر و پویاست،به همین دلیل است که باید به حرفه‏هایی‏ که در این عرصه کار می‏کنند،فرصت داد تا دانششان در این‏ زمینه را به روز نماید.برنامه‏های آموزشی پس از دورهء لیسانس با تأکید ویژه بر حمایت و مدیریت میراث‏ باستان‏شناسی باید گسترش یابد.

ماده 9)همکاری بین المللی
میراث باستان‏شناسی،متعلق به کل بشریت است.به این‏ دلیل وجود همکاری بین المللی در توسعه و حفظ استانداردهای مدیریت،ضروری است.

نیاز مبرمی به ایجاد مکانیسم‏های بین المللی برای مبادلهء اطلاعات و تجربه میان صاحبان حرفی که با مدیریت میراث‏ باستان‏شناسی سروکار دارند،احساس می‏شود.این امر مستلزم سازماندهی کنفرانس‏ها،سمینارها،کارگاهها WOrk Shops و غیره در سطوح جهانی و منطقه‏ای و نیز تأسیس مراکز منطقه‏ای مطالعات مربوط به آموزش پس از دورهء لیسانس می‏باشد.

ایکوموس باید این جنبه را از طریق گروههای متخصص‏ خود در برنامه‏های میان‏مدت و بلندمدت خود راتقاء بخشد.

مبادلات بین المللی نیروهای متخصص،به عنوان‏ وسیله‏ای در جهت بالابردن سطح استانداردهای مدیریت‏ میراث باستان‏شناسی نیز باید گسترش یابد.

می‏باید برنامه‏های کمک فنی در عرصه مدیریت میراث‏ باستان‏شناسی،تحت نظارت ایکوموس افزایش یابد.

منشور بین المللی حمایت و مدیریت‏ میراث فرهنگی زیر آب‏ مصوب 1996-ایکوموس*
مقدمه:
این منشور در جهت ترغیب حمایت و مدیریت میراث‏ فرهنگی زیر آب در آبهای داخلی**و ساحلی،دریاهای‏ کم‏عمق و اقیانوسهای عمیق تنظیم شده است.منشور حاضر بر ویژگیها و شرایط خاص میراث فرهنگی زیر آب‏ متمرکز بوده و باید آن را سند مکمل‏”منشور حمایت و مدیریت میراث باستان‏شناسی-مصوب 1990 ایکوموس‏” دانست.منشور 1990،میراث باستان‏شناسی را آن بخش از میراث مادی تعریف می‏کند که با استفاده از روشهای‏ باستان‏شناسی،اطلاعات اولیه در مورد آنها به دست‏ می‏آید.این میراث همه آثار و نشانه‏های حیات انسان را در خود داشته و شامل مکانهای مربوط به همه مظاهر فعالیت‏ بشر،ساختارهای متروکه و همه نوع بقایا به اضافهء کلیه‏ ملحقات فرهنگی منقول آنهاست.

منشور حاضر،میراث فرهنگی زیر آب را بخشی از میراث باستان‏شناسی می‏داند که در حال حاضر در یک‏ محیط زیر آب قرار داشته و یا قبلا در این محیط بوده و از آنجا به محل دیگری انتقال یافته است.این میراث شامل‏ محوطه‏ها و ساختارهایی که به زیر آب فرورفته‏اند، باقی مانده کشتیهای غرق‏شده و محل وقوع این بقایا در (*)این منشور در یازدهمین اجلاس مجمع عمومی که در روزهای 5 تا 9 اکتبر 1996 در شهر صوفیه بلغارستان برگزار گردید،به تصویب رسید.

(*)منظور دریاجه‏های داخلی و نه آبهای پشت خط مبداء می‏باشد.

زیر آب و بستر باستان‏شناسی و طبیعی آنها می‏باشد.

میراث فرهنگی زیر آب به واسطهء ویژگی منحصربه‏فرد خود،سرمایه‏ای بین المللی است.بخش عمده‏ای از میراث‏ فرهنگی زیر آب در یک موقعیت بین المللی قرار گرفته است و وجود آن نمایانگر تجارت و ارتباطات بین المللی است که‏ کشتیها و محتویات آنها در حین این تجارت و ارتباطات‏ بین المللی در فاصله‏ای دور از مبداء یا مقصد غرق می‏شوند.

باستان‏شناسی با حفاظت محیط زیست در ارتباط است، اگر به زبان مدیریت منابع سخن بگوییم،میراث فرهنگی‏ زیر آب هم محدود و هم تجدیدناپذیر است.اگر قرار است در آینده به کمک میراث فرهنگی زیر آب،ارزش محیط زیست را بازشناسیم،به ناچار امروز باید مسئولیت فردی و جمعی‏ تضمین استقرار بقای آن را به عهده بگیریم.

باستان‏شناسی فعالیتی عمومی است،همه حق دارند از گذشته برای شکل‏دادن به زندگی خود بهره گیرند و هر تلاشی در راستای کوتاه‏کردن دست انسان از این آگاهی به‏ معنای نقض اراده و استقلال فردی است.

میراث فرهنگی زیر آب به شکل هویت کمک می‏کند و می‏تواند برای حس جمعی مردم مهم باشد.اگر در مدیریت‏ فرهنگی زیر آب،حساسیت به خرج داده شود،خواهد توانست نقش مثبتی در ترویج و گسترش تفریحات و توریسم ایفاء نماید.

موفقیت باستان‏شناسی مرهون تحقیق است. باستان‏شناسی آگاهی از تنوع فرهنگ‏های بشری در طول‏ اعصار را افزایش داده و به پیدایش عقاید جدید و پرچالشی‏ در مورد زندگی پیشینیان می‏انجامد.این آگاهی و عقاید به‏ فهم زندگی امروز کمک کرده و در نتیجه از بروز چالش‏های‏ آینده جلوگیری خواهد کرد.

بسیاری از فعالیت‏های دریایی به نوبهء خود سودمند و مطلوبند،اما اگر در مورد اثرات این فعالیتها بر میراث‏ فرهنگی زیر آب،از پیش اطلاع حاصل نشود،عواقب‏ ناخوشایندی برای این میراث در پی خواهند داشت.

میراث فرهنگی زیر آب می‏تواند به واسطهء ساخت و سازهایی که ساحل و بستر دریا را تغییر داده و با مسیر جریان آب،رسوبات و آلاینده‏ها را تغییر می‏دهند،مورد تهدید قرار گیرد.استخراج غیر مسئولانه ذخایر جاندار و بی‏جان نیز تهدیدی برای میراث فرهنگی زیر آب است.علاوه‏ بر این،اشکال نامناسب دسترسی و انتقال رو به رشد “یادگارها”می‏تواند تأثیری زیانبار داشته باشد.

از طریق مشاوره قبلی با باستان‏شناسی و نیز اجرای‏ پروژه‏های تعدیل می‏توان بسیاری از تهدیدات مذکور را مرتفع کرد و یا به میزان قابل ملاحظه‏ای از آنها کاست.این‏ منشور در نظر دارد به ایجاد استاندارد بالای تخصصی‏ باستان‏شناسی برای مقابله با اینگونه تهدیدات بر میراث‏ فرهنگی زیر آب،به شیوه‏ای سریع و مؤثر کمک کند.

برخی فعالیتهای تهدیدآمیز نیز وجود دارد که به کلی‏ نامطلوبند چرا که به واسطهء آنها عدهء معدودی سود برده و عدهء کثیری متضرر می‏شوند.

استخراج تجاری میراث فرهنگی زیر آب به منظور تجارت یا واسطه‏گری،اساسا با روح حمایت و مدیریت این‏ میراث مغایر است.هدف این منشور،تضمین روشن‏بودن‏ اهداف،روش کار و نتایج پیش‏بینی‏شدهء همه تحقیقات است، به نحوی که هدف هربرنامه برای همه واضح و روشن‏ باشد.

مادهء 1)اصول بنیادین:
-محافظت از میراث فرهنگی زیر آب در محل وقوع آنها باید به عنوان نخستین انتخاب مدنظر قرار گیرد.

-دسترسی عمومی باید تشویق شود.

-به کارگیری فنون غیر مخرب،برآورد بدون دخل و تصرف و نمونه‏برداری به جای حفاری،می‏باید ترغیب‏ شود.

-تحقیقات نباید بیش از آنچه که برای اهداف تعدیل یا پژوهش برنامه لازم است،بر مدیریت میراث فرهنگی‏ زیر آب مضر داشته باشد.

در انجام تحقیقات می‏باید از برهم‏زدن غیر ضروری‏ بقایای انسانی یا محوطه‏های مقدس پرهیز کرد.

تحقیقات باید با مستدسازی کافی همراه باشد.

ماده 2)طرح برنامه:
قبل از انجام تحقیقات می‏باید برنامه‏ای با لحاظ موارد زیر تهیه کرد:

-اهداف تعدیل یا پژوهشی برنامه،

-روش و فنون مورد استفاده،

-پیش‏بینی بودجه،

-زمانبندی به منظور تکمیل برنامه،

-ترکیب،صلاحیت،مسئولیت و تجربهء اعضای گروه‏ تحقیق،

-حفاظت مادی،

-مدیریت و نگهداری محوطه،

-ترتیب همکاری با موزه‏ها و سایر مؤسسات،

-مستندسازی،

-بهداشت و ایمنی،

-تهیه گزارش،

-سپردن میراث فرهنگی زیر آب که در حین تحقیقات از محل برداشته شده است به آرشیو،

-انتشار،شامل مشارکت عمومی،

در صورت لزوم طرح برنامه باید اصلاح و تجدیدنظر شود.

تحقیقات باید طبق طرح برنامه انجام شود.طرح برنامه‏ باید در دسترس جامعهء باستان‏شناسی قرار گیرد.

ماده 3)پیش‏بینی بودجه:
قبل از انجام تحقیقات می‏باید از تأمین بودجهء کافی برای‏ تکمیل همه مراحل برنامه شامل حفاظت،تهیه گزارش و انتشار،اطمینان حاصل کرد.

در تنظیم طرح برنامه باید برخی برنامه‏های اضطراری‏ را پیش‏بینی کرد تا در صورت هرگونه قطع بودجه پیش‏بینی‏ شده به کمک آنها بتوان حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب و اسناد حمایتی را تضمین نمود.

در هنگام پیش‏بینی بودجه،نباید روی فروش میراث‏ فرهنگی زیر آب یا استفاده از هرگونه استراتژی که بموجب‏ آن میراث فرهنگی زیر آب و اسناد حمایتی به نحوی‏ جبران‏ناپذیر پراکنده می‏شود،حساب کرد.

ماده 4)زمان‏بندی:
قبل از انجام تحقیقات باید زمان کافی برای تکمیل همه‏ مراحل طرح برنامه از جمله حفاظت،تهیه گزارش و انتشار، محاسبه و پیش‏بینی شود.

در تنظیم طرح برنامه باید برخی برنامه‏های اضطراری‏ که در صورت هرگونه اختلال در زمان‏بندی پیش‏بینی شده‏ به کمک آنها بتوان حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب و اسناد حمایتی را تضمین نمود،لحاظ کرد.

ماده 5)اهداف پژوهشی،روش و فنون:
اهداف پژوهشی و جزییات روش و فنون مورد استفاده باید در طرح برنامه عنوان شود.روش مورد نظر باید منطبق با اهداف پژوهشی تحقیقات باشد و حتی الامکان از فنون بدون‏ دخل و تصرف استفاده شود.

تجزیه‏وتحلیل اشیاء پس از کار میدانی و مستندسازی، مرحلهء تکمیلی تحقیقات است،آمادگی کافی برای تجزیه و تحلیل اشیاء باید در طرح برنامه مقرر شود.

ماده 6)صلاحیت،مسئولیت و تجربه:
همهء افراد گروه تحقیق باید صلاحیت و تجربهء کافی برای‏ ایفای نقشی که طبق برنامه به آنها واگذار شده است را دارا باشند.این افراد باید نسبت به کار خود کاملا توجیه شده و آن را به خوبی درک کنند.

کلیهء تحقیقات با استفاده از دخل و تصرف در مورد میراث فرهنگی زیر آب فقط تحت راهنمایی و کنترل یک‏ باستان‏شناسی زیردریایی معروف با صلاحیت تأیید شده و تجربه متناسب با تحقیقات،قابل انجام است.

ماده 7)تحقیقات مقدماتی:
قبل از انجام همه تحقیقات با استفاده از دخل و تصرف در مورد میراث فرهنگی زیر آب باید آسیب‏پذیری،اهمیت و امکانات بالقوه محوطه را ارزیابی کرد.

ارزیابی محوطه باید شامل مطالعات زمینه‏ای در مورد مدرک تاریخی و باستان‏شناسی در دسترس،ویژگیهای‏ باستان‏شناسی و زیست‏محیطی محوطه و عواقبی که دخل‏ و تصرف در بلندمدت بر ثبات منطقه تحت تأثیر تحقیقات‏ برجای می‏گذارد،باشد.

ماده 8)مستندسازی:
کلیه تحقیقات می‏باید طبق استانداردهای حرفه‏ای رایج در زمینه مستندسازی باستان‏شناسی،کاملا مستند شوند.

با کمک مستندسازی،همهء ابعاد محوطه ثبت می‏شوند. این ابعاد شامل منشاء میراث فرهنگی زیر آب که در طول‏ تحقیقات حرکت داده شده و یا به جای دیگری منتقل شده‏ است،یادداشتهای میدانی،طرحها و نقشه‏ها،عکسها و یا مستنداتی که توسط سایر رسانه‏ها ثبت شده‏اند،می‏باشد.

ماده 9)حفاظت مادی:
در برنامه حفاظت مادی باید،مراقبت از بقایای‏ باستان‏شناسی در طول تحقیقات،هنگام حمل‏ونقل و یا در بلندمدت را پیش‏بینی کرد.حفاظت مادی باید طبق‏ اسانداردهای حرفه‏ای متداول صورت گیرد.

ماده 10)مدیریت و نگهداری محوطه:
لازم است یک برنامه مدیریت محوطه با تشریح اقدامات‏ مربوط به حمایت و مدیریت میراث فرهنگی زیر آب در محل‏ وقوع آن و در دورهء زمانی پس از خاتمه کار میدانی تنظیم‏ شود.این برنامه باید شامل اطلاع‏رسانی عمومی،پیش‏بینی‏ معقول تثبیت محوطه،کنترل و حمایت از میراث در برابر هرگونه مداخله باشد.

دسترسی عمومی به میراث فرهنگی زیر آب در محل‏ وقوع آن،جز در مواردی که مغایر با اهداف حمایت و مدیریت است را می‏باید ترویج کرد.

ماده 11)بهداشت و ایمنی:
بهداشت و ایمنی گروه تحقیق و اشخاص ثالث فوق العاده‏ اهمیت دارد.همهء افراد گروه تحقیق می‏باید یک سیاست‏ ایمنی که درعین‏حال،نیازهای حرفه‏ای و قواعد مربوطه را برآورده می‏سازد،کار کنند.این سیاست باید در طرح‏ برنامه لحاظ شود.

ماده 12)تهیه گزارش:
طبق زمان‏بندی مقرر در طرح برنامه،می‏باید گزارشهای‏ موقت تهیه و در اختیار اسناد عمومی مربوطه قرار گیرد. گزارشها باید شامل:

-توضیح اهداف،

-توضیح روش و فنون مورد استفاده،

-توضیح نتایج به دست آمده،

-توصیه‏های مربوط به تحقیق آینده،مدیریت محوطه‏ و نگهداری میراث فرهنگی زیر آب در موزه که در طول تحقیقات از محل برداشته شده است،باشد.

ماده 13)موزه‏داری:
آرشیو برنامه‏ای که میراث فرهنگی زیر آب برداشته شده، یک نسخه از کلیهء اسناد حمایتی را در بر می‏گیرد و می‏بایست به مؤسسه‏ای سپرده شود که بتواند دسترسی‏ عمومی و نگهداری دائمی آرشیو در موزه را میسر سازد. قبل از شروع تحقیقات می‏باید در مورد تدارکات لازم برای‏ سپردن آرشیو به مؤسسه مربوطه،توافق حاصل شود و در طرح برنامه نیز قید شود.آرشیو مورد نظر باید طبق‏ استانداردهای حرفه‏ای رایج تهیه شود.

تمامیت علمی آرشیو برنامه باید تضمین گردد،در صورتی که آرشیو به چند مؤسسه سپرده شده است نباید مانع از جمع‏آوری مجدد آنها به صورت یک آرشیو واحد شد تا بدین‏طریق راه برای تحقیق زیر آب همانند اقلام باارزش‏ تجاری مورد دادوستد قرار گیرد.

ماده 14)انتشار:
می‏باید آگاهی عمومی از نتایج تحقیقات و اهمیت میراث

فرهنگی زیر آب از طریق معرفی عمومی با استفاده از رسانه‏های عمومی،افزایش یابد.نباید با قیمتهای گزاف‏ مانع از دستزسی عدهء زیادی از مخاطبان به این معرفی‏ها شد.

همکاری با جوامع و گروههای محلی و نیز همکاری با جوامع و گروههایی که بخصوص با میراث فرهنگی زیر آب‏ مربوطه سروکار دارند،باید تشویق شود.شایسته است‏ روند تحقیقات با موافقت و تصدیق اینگونه اجتماعات و گروه‏ها طی شود.

گروه تحقیق باید جوامع و گروههای علاقمند را در تحقیقات شرکت دهد،اما میزان این مداخله باید منطبق با حمایت و مدیریت باشد.گروه تحقیق باید هرزمان که عملی‏ باشد،با تربیت و آموزش عموم مردم،به آنها فرصت بدهد تا مهارتهای باستان‏شناسی خود را افزایش دهند.

همکاری با موزه‏ها و سایر مؤسسات باید ترغیب شود. قبل از انجام تحقیقات با تمهیداتی برای بازدید،تحقیق و تهیه‏ گزارش توسط مؤسساتی که با گروه تحقیق همکاری دارند، پیش‏بینی شود.تحلیل نهایی تحقیقات با در نظرگرفتن‏ مجموعه‏ای از پژوهشها می‏باید در اسرع وقت ممکن در دسترس قرار گرفته و در اختیار اسناد عمومی مربوطه‏ گذارده شود.

ماده 15)همکاری بین المللی:
همکاری بین المللی برای حمایت و مدیریت میراث فرهنگی‏ زیر آب ضرورت داشته و باید در قالب استانداردهای بالای‏ تحقیقات و پژوهش ترویج شود.

برای استفاده مؤثر از باستان‏شناسی و سایر کارشناسانی که در زمینه تحقیقات مربوط به میراث‏ فرهنگی زیر آب تخصص دارند،همکاری بین المللی باید ترغیب شود.برنامه‏های تبادل متخصصین را باید به عنوان‏ وسیله‏ای در جهت انتشار بهترین رویه در نظر داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *