نمازخانه رانچمپ؛ گذر لوکوربوزیه از مدرنیته کلاسیک و تبلور هرمنوتیک فرمی


نمازخانه رانچمپ؛ گذر لوکوربوزیه از مدرنیته کلاسیک و تبلور هرمنوتیک فرمی

 

خــلـاصــــــــــــــه : هر فرد زنده به طور مرتب به وسیله حواس خود از محیط زندگی اش اطلا عاتی به دست می آورد و در مغز خود بررسی می کند ارسطو حواس را به گونه های مختلف اینگونه بیان کرد شنوایی ، بینایی ، گویایی ، چشایی ، و لامسه . در مفهوم احساسی تحریک سیستم های حسی و تاثیرات آن بر انسان برخلاف تحریک سیستم های عصبی از تجربیات او سرچشمه می گیرد تاثیراتی که یک بنا می تواند بر روی ادراکات حسی افراد بگذارد متفاوت است لوکوربوزیه در رانچمپ از طریق نمایش غالب ، فضا و نور و بدون روی آوردن به ریخت شناسی شایع نمازخانه در پی برانگیختن احساسات مذهبی بود وی توانست با استفاده از رنگ ، نور و غیره با اداراکات حسی افراد ارتباط برقرار کند

 

“هر فرد زنده به طور مرتب به وسیله حواس خود از محیط زندگیش اطلاعاتی به دست می آورد و آنها را در مغز خود بررسی میکند. انتقال پیام می تواند از کانالهایی گوناگونی وارد شود بشر برای دریافت این پیام ها از حواس خود استفاده می کند. ارسطو نخستین کسی بود که حواس را به گونه ای مختلف تقسیم کرد و آنها را در پنج حس چنین بیان کرد : بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و لامسه.

دستگاههای حسی افراد عوامل محرک را به یک نسبت معین دریافت نمی کنند و لذا تحریک محرکها در افراد می تواند متفاوت باشد. همچنین گاهی ناگزیر از میان محرک های متعدد که روی حواس مختلف اثر می گذارد انسان یکی را برمی گزیند ، یعنی ادراک به محرک مذکور پاسخ میدهد.”( گروتر- کورت یورگ-1386-1-22)

 

در مفهوم احساسی تحریک  سیستم های حسی و تاثیرات آن بر انسان برخلاف تحریک سیستم های عصبی از تجربیات او سر چشمه می گیرد و واکنش های احساسی در افراد مختلف می تواند متفاوت باشد.

واکنش دیگری که به مفهوم ذهنی پاسخ می دهد و در ارتباط با مفهوم احساسی نیز می باشد مفهوم ارزشی  است که بر اساس شعور و ادراک انسان عمل می کند. انسان همه روزه در اطراف خود بناهای معماری زیادی را دیده و حس می کند که ممکن است روی او اثر خوب یا  بد بگذارد به عنوان مثال نماها ، بازشوها ، ارتفاع و… همه اینها عواملی هستند که بر احساسات ما اثر مطلوب یا غیر مطلوب می گذارند به عنوان مثال خشونت در ساختمان حس بدی را به انسان می بخشد و انسان احساس ترس و نا امنی می کند و یا غیر ساختاری بودن ساختمان یک حس ماجراجویی و هیجان را به انسان می بخشد. اینها همه احساساتی هستند که در معماری نمود پیدا کرده و یک اثر می تواند حس های متفاوت و مشابهی را روی افراد بگذارد.

حال می خواهیم بدانیم  نماز خانه  رانچمپ چگونه با  ادراک حسی  ما  درگیر می شود در ابتدا به ویژگی و خواص طراحی یک مکان مذهبی می پردازیم . ویژگی های اماکن مذهبی عبارتند از : روحانی بودن ، احساس امنیت ، بلند مرتبه بودن ، درون گرا بودن فضا و از نگاه ظاهری چیزی که اماکن مذهبی از جمله مسجد را از بقیه بناها متمایز می سازد گنبد و مناره هست این خصوصیت در نمازخانه می تواند صلیب باشد و در رانچمپ این خصیصه در نماها به چشم می خورد به عبارتی نماها حالت صلیب را تداعی می کنند  . این خصیصه در برج ناقوس نیز دیده می شود . لوکوربوزیه در برج ناقوس فرم صلیب را نشان داده است که بدنه را برای تولیدش خالی کرده است.

نماز خانه نوتردام دوهات در رانچمپ در سال 1954-1950 توسط” چارلز ادوارد ژانت گریس ملقب به لوکوربوزیه (تولد16 اکتبر1877و مرگ 27آگوست1965) معمار، طراح ، شهرساز ، نویسنده و همچنین نقاش سوئیسی-فرانسوی ساخته شد، وی به عنوان نظریه پرداز اصلی معماری مدرن در اواسط دهه 1940 از عقاید دهه  بیست و سی خود در معماری فاصله گرفت. و به جای تکیه بر یک معماری انتزاعی صرف و طراحی مکعب های مدرن به سمت تندیس های احساس گرایانه گرایش پیدا کرد و این موضوع را میتوان به خوبی در نمازخانه رانچمپ دید.”( قبادیان-وحید-1386-72)؛ این ساختمان زیارتی بر فراز تپه ای در سلسله جبال ووسکه قرار گرفته است و چشم اندازهایی بر دره هایی همیشه سبز به سوی افقهای دوردست دارد.”(کرتیس،ویلیام جی آر-1382-425) بالا رفتن از تپه برای رسیدن به نمازخانه خود یک عمل عبادی را تداعی می کند، درست به مانند حمل صلیب توسط عیسی برای رسیدن به جلجتا، نمازخانه دارای یک سری فرمهای متضاد است که بر اساس یک موازنه پویا با یکدیگر به تعادل رسیده اند. فرم منحنی سقف چشم را به پایین و به سمت ورودی هدایت می کند. رنگ سفید نمازخانه به وضوح و خوانایی فرم کمک میکند و انسان را مطمئن می سازد که آن سوی این حجم جامد دنیای مذهبی قرار دارد که میتوان به آن نفوذ کرد. سختی و زمختی طراحی بازتابی از نحوه زندگی ریاضت کشانه راهبان است ولی سطوح بتنی دارای بافتی غنی هستند و رنگ های مورد استفاده در بنا برای بیان حالات مورد نظر خود مناسب است . “بام تیره ای با زاویه تیزه دار و انحنای پیچیده ای به سختی بر دیوارهای لاشه سنگی شیبدار گوژ و کاو قرار می گیرد”کرتیس،ویلیام جی-ار-1382-425). “پلان این مجموعه ارتباط یک به یک دوم است در این حالت شکل کامل پلان یا برش می تواند برابر قسمت دیگری باشد جایی که دیوار با سقف بنا تطابق یافته است یک نیمه پلان فرم نما را تشکیل داده است”( پاوز-مایکل-کلارک-اچ راجرز-1379-233) به عبارتی نصف پلان مثل نمای نمازخانه می باشد، در واقع پلان و نما منطبق به هم است  و از زمان مصر باستان تا الان چنین چیزی با این تفاخر ساخته نشده است .

” بازشوهائی که در داخل سطوح قرار گرفته اند روشنتر از وجوه مجاور به نظر خواهند رسید . اگر تضاد روشنی لبه های با وجوه مجاور زیاد شود ، وجوه می توانند توسط منبع نوری ثانوی در داخل فضا روشن شوند ، و یا برای ایجاد وجوهی روشن که واسطه بین بازشو و سطوح اطراف باشد می توان از بازشو عمق دار استفاده نمود.”(دی کی چینگ-فرانسیس-1385-186) ” آن چه در بیرون بنا جامد و توپر به نظر میرسید ، در داخل سطحی و نازک می نماید چون در واقعیت از دو پوسته نازک تشکیل شده است . اتصال بام و دیوارها به طور استادانه ای با روزنه باریکی طراحی شده تا پرتوهای نور وارد بنا شود “(کرتیس-ویلیام جی آر-1382-426)” سقف که به کمک نواره های باریک  نور از دیوار جدا شده است به نظر می رسد که بی هیچ زحمتی در یک حالت شناور در بالای سر قرار دارد مانند اینکه به کمک یک نیروی جادویی بالا نگه داشته شده باشد. “(مانیاگو لامپونیانی-ویتوریو-1386-135) در بیان این مجموعه هیچ صراحتی وجود ندارد تضاد نور و اشکال را مقاطع متغیر بازشوهای دیوار جنوبی به وجود آورده اند . فضای خالی میان سقف و دیوار این احساس را به وجود می آورد که بار سقف بر روی دیوار وارد نمیشود. لوکوربوزیه می گوید معماری بازی استادانه صحیح و باشکوهی از احجام  ترکیب شده زیر نور می باشد و چشمان ما تربیت شده اند که فرم را زیر نور ببینند و سایه روشن این فرم ها را آشکار می سازد.

در رانچمپ  نور به عنوان عامل اصلی احساسات بر فرم برتری می جوید، لوکوربوزیه به طور استادانه ای از این ویژگی در رانچمپ استفاده کرده است”. دیوار جنوبی همچون یک غشای نازک دیده میشود ولی سطح شیب دار آن حالت حصار مانند آن را افزایش می دهد و امکان ایجاد پنجره هایی دارای شکل، اندازه و عمق متفاوت را ممکن می سازد از این رو منبع اصلی نور فضای داخل کلیسا محسوب می شود و به کمک این واسطه فضای داخلی نمازخانه درک می شود. مسیر های متفاوت ورود نور به فضای داخلی نمازخانه حس مرموزی را به فضای داخلی آن می دهد. تضاد و تفاوت های نورها توسط نورهای بازتاب یافته از سطوح داخلی تعدیل می گردد.

“لوکوربوزیه در رانچمپ از طریق نمایش قالب، فضا و نور و بدون روی آوردن به ریخت شناسی شایع نمازخانه در پی برانگیختن احساسات مذهبی بود.”(کرتیس،ویلیام-1382-427) وی با به وجود آوردن پنجره های رنگی در عمق دیوارها نه تنها بر شکل پذیری بیان معماری ترکیب می کند در حین حال به طور مشخصی صحنه اجرای مراسم را همان طور که آیین و آداب عبادت تعیین کرده است روشن می کند و حفره های نورانی درون برج ها محراب های جانبی را روشن می کند.

جایگیری نمازخانه حالتی مناسب و پرمعنا برای رو به رو شدن با بنا در انتهای یک سفر زیارتی را به وجود می آورد لوکوربوزیه یک شیب مصنوعی را احداث نمود تا سطحی را برای تجمع زائرین فراهم سازد (ساخته نشد). حالت مقعر این سطح شیب دار نگاه را متوجه نمازخانه می سازد . “(لوکوربوزیه-اچ بیکر،جفری-1381-262) اکنون این سوال پیش می آید که چرا لوکوربوزیه محل سایت رانچمپ را بر فراز تپه انتخاب کرد ؟ لوکوربوزیه در این مورد می گوید:” من دریافتم که نباید ساختمان را پایین شیب و روی زمین بسازم چون از نظرها پنهان می ماند و ارزشهای خود را به نمایش نخواهدگذاشت.” لبه مایل سقف نمازخانه اثر نمایشی این جداره را افزایش می دهد و حس مجزا بودن این قسمت را تشدید می کند در عین حال  شیب نزولی سقف نمازخانه ، به واسطه تضاد با شیب زمین دارای حالت بالا رونده است و اجزای مرتبط می تواند از طریق جدا سازی یا مفصل بندی ، حس انفصال را به وجود آورد و در این حالت سقف دیوار یکپارچه به نظر می رسد.

در گوشه جنوب شرقی حالت تیغ مانند لبه آن حالت حمله به فضای خارج را القا می کند و این حالت شخصیت سایت اولیه را تقویت می کند. نمازخانه با حالت چرخشی موجود در فضا دیر درگیر نمی شود. لوکوربوزیه حس چرخش را با افزایش طول نمازخانه در امتداد محور اصلی آن ایجاد می کند همچنین اتاق های نمای جنوبی برا ی ایجاد حس چرخش در این نما کنسول شده اند و استواری نمازخانه در تضاد با حس حرکت چرخشی موجود در حیاط مرکزی است.

” نمازخانه رانچمپ بی شک یک اثر عالی هنری است زیرا جهانی غنی از معانی را در بر دارد و توانا برای انتقال آنها به آدم ، اما هنوز هم به نوع راه حل منحصر به فرد بدون ارزش گونه شناسانه باقی مانده است . “(نوربرگ شولتز،کریستیان-1388-187)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *