پل
در تعریف قدیمی چنین میگفتند که پل طاقی است بر روی رودخانه، دره، یا هر نوع گذرگاه که رفتوآمد را ممکن میسازد. اما امروزه در مبحث مدیریت شهری، پل را سازهای برای عبور از موانع فیزیکی قلمداد میکنند تا ضمن استفاده از فضا (نه صرفا سطح زمین) بتواند عبورومرور و دسترسی به اماکن را تسهیل کند.
تاریخچه
این پل که در نوع خود شاهکارى بىنظیر از آثار دوره سلطنت شاه عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردىخان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل ترین پل زاینده رود است که در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره صفویه،مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در کنار این پل صورت میگرفت. ارامنه جلفا، مراسم «خاج شویان» را نیزدر محدوده همین پل برگزار میکردهاند. پل مزبور یکی از شاهکارهای معماری و پل سازی ایران و جهان محسوب میشود.
این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام الله وردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج مىگردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:
1- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است. 2 و 3 دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مىگذشت و به پیادهرو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مىکردند. 6 از زیر پل بود.
مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کردهاند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.
این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى – پل اللهوردیخان – پل جلفا – پل چهل چشمه – پل سى و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یک چنین است: 1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.
این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.
شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مىنماید عیناً در اینجا نقل مىگردد:
خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل اللهوردیخان کشیده مىشود، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مىآید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مىشوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که 388 یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شدهاى به عرض 30 پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساختهاند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مىباشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کانها باین راه اصلى وصل مىشود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مىیابد. تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مىشود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.
در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:
در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مىشود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را مىداده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مىداد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است. ایوانچهها و غرفههاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مىباشد. نوشتهاند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود وى در سال 1330 که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمهها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مالالتجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مىشود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مىشود.
در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مىشود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.
به طورى که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.
تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:
پلى که در وسط خیابان تقاطع مىکند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشتهاند دیده مىشود، اشخاصى که مىخواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد که هواى لطیف و خنک از آنه داخل راهرو مىشود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود. از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمهها و طاقها پائین مىروند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد که به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مىنمایند و عرض راه پلهها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظى کشیدهاند که از پرت شده جلوگیرى مىنمایند.
بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد: یکى در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است ازى زیر و بالاى هراهرورهاى پلکان تنگى که به زیر پل مىرود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مىتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است، اما بسى دور است از اینکه به استحکام پل نف پاریس ساخته شده باشد.
سرپرسى سایکس انگلیسى در شرحى که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کردهاند.
اینکه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مىرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است.
شاه عباس اول به طورى که مورخان و سیاحان خارجى نوشتهاند در هر حال در جشن آبریزان شرکت مىکرد و اگر در اصفهان بود در کنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در کنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مىکرد.
در کتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مىیافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مىبستند و چراغان مىکردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مىگرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مىشد. از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.
در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى کاشى چنین سروده است:
گل گشت روى پل چو کند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ کن رقم
موضوعى که باقى ماند تاریخ بناى پل است که بامر شاه عباس کبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال 1018 که جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را متفاوت نشوتهاند:
اسکندربیک در عالم آراء در وقایع سال (1011) چنین نوشته:
در انتهاى خیابان باغى بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهى طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالى مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در مىآید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابرى انصارى در تاریخ اصفهان و رى در وقایع اسل 1005 ه.ق( چنین نوشته:
شاه عباس اصفهان را پاى تخت دائمى خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.
و در وقایع سال (1008 ه.ق) چنین نوشته:
شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغى به نما خود ساخته در حواشى چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا.
و نیز در وقایع سال (1008 ه.ق) مى نویسد:
شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانى بساخت.
در وقایع سال (1012) نوشته است:
بناى سر درب عالى عیصریه و کاشى کارى ممتاز آن …
میرزا علینقى کمرهاى متخلص به نقى که از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده که ابیات آن چنین است:
فلک قدر الله و یردى که قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت
بامداد بیگ ویردى دادگر پلى کدر آغاز و انجام یافت
بسعى ملک سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت
به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت
پى سال تاریخ این پل نیافت کسى خوبتر از »پل اتمام یافت«
ظاهراً گفته عالم آرا اینستکه پل در سال (1011 ه.ق) ساخته شد و گفتههاى جابر انصارى قسمتى حاکى است که در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مىرساند که دستور داده شده که بسازند و در قسمت نوشته که ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنکه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال 1012 نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفتهها هم نشده است.
ماده تاریخ منسوب به نقى کمرهاى هم حاکى است که ساختمان پل امیر در سال (1005 ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان کرد که اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است که در ظرف یکسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (1003 ه.ق) شروع شده باشد تا در (1005 ه.ق) به اتمام برسد.
آنچه به نظر مىرسد این است که براى ساختمان عباس آباد مسلم است که باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى که سرودهاند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است و ماده تاریخ چنین است:
عجب چارباغى است بهجت فزا گرش ثانى خلد گویند شاید
چو تاریخ آن دل طلب کرد گفتم: نهالش به کام دل شه بر آید
که با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تکگائى که در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است که در تذکره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:
کلبهاى را که من شدم بانى مطلبم تکیه سگان على است
زین سبب فیض یافتم ز اله که مرا مهر با على ازلى است
خانه دلگشا شدش تاریخ چونکه از کلب آستان على است
و از طرفى اللهوردیخانه در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مىپرداخت تا اینکه حکومت کهکیلویه هم بر حزوه حکومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مىشود که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینکه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده که اصفهان را به پایتختى انتخاب کند و از این رو دستور داده بود که طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا کردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده که اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (1004 هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى کمرهاى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (1005 ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (1005 ه.ق) و تکایا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در سال (1025 ه.ق) تمام ساختمانهائى که از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.
و اما اینکه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل که (1005 ه.ق) باشد مغایر است، مى توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امکان عبور و مرور ساخته بوده که در (1005 ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (1011 ه.ق) مأمور شده که پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد که در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تکمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.
نظر دیگرى هم امکان دارد و آن این است که بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى کمرهاى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشارهاى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست
وضعیت کنونی پل
یکی از پلهای زیبا و جالبی که در دوران صفویه بر روی رودخانه زاینده رود ساخته شده سی و سه پل است . این پل در گذشته «پل جلفا» نامیده می شد زیرا از این طریق به منطقه جلفا که تازه ساخته شده بود می رسید ، این پل به «الله وردیخان» نیز معروف است زیرا سردار مشهور شاه عباس اول که به ساختن این پل مأمور گردید به این نام نامیده می شد.
این پل 295 متر طول دارد و در طرفین پل معبر باریک مسقفی است که در سراسر طول پل دیده می شود و به دلیل برخورداری از سی و سه دهانه یا به عبارتی رواقهایی که در دل پل تعبیه شده امروزه بیشتر به همین نام شهره است.
سی و سه پل دارای یک پیاده رو برای گردش در بالا و یک پیاده رو در پایین است. پیاده رو پایئن گذرگاه مسقفی است که میان پایه های مرکزی پل و به فاصله کمی از بستر رودخانه ایجاد شده است.
با این اوصاف هم اکنون این پل تاریخی شرایط خوبی ندارد !!
آقا میری یکی ازکارشناسان سازمان میراث فرهنگی اعتقاد دارد با توجه به مصالحی که در ساخت این پل تاریخی به کار رفته و عمده آن ساروج است پایه های این پل باید همواره مرطوب بوده تا از استحکام خوبی برخوردار باشند .
به گفته آقا میری در صورت نبود رطوبت کافی اگر چه بصورت فوری آثاری از تخریب نمایان نمی شود اما به مرور و با توجه به خاصیت ساروج زمینه برای پوک شدن آن فراهم شده و قطعا موجب کاهش عمر پل و در نتیجه تخریب آن می شود.
دکتر منتظر القائم مورخ و استاد دانشگاه اصفهان نیز در این زمینه می گوید : در دوره صفویه و برای پیش بینی خشکسالی احتمالی رودخانه و در عین حال حفظ رطوبت سی وسه پل که به آن نیاز اساسی دارد با تعبیه قنات هایی مخصوص پل های خواجو و سی و سه پل همواره به مسئله وجود رطوبت برای پایه های پل توجه داشته اند و پیش بینی های لازم را حتی برای خشکسالی کرده بودند اما متاسفانه مسولان آب منطقه ای بی توجه به این ضرورت ، اولا جلوی جاری شدن اندک آب لازم برای این پل ها را از مناطق بالا دست رودخانه گرفته اند و در ثانی با حفر چاههای بسیار عمیق و فراوان در بالاتراز سی وسه پل و منطقه فلمن قناتهایی که برای ایام خشکسالی پیش بینی شده بود را هم کورکرده و از بین برده اند .
از سوی دیگر زاد هوش یکی دیگر ازکارشناسان میراث فرهنگی استان با تاکید بر ضرورت وجود رطوبت برای جلوگیری از آسیب پل های تاریخی می گوید : خوشبختانه با نمونه برداری هایی که در عمق خاک قسمت های پایه پل و بستر رودخانه در مجاورت سی و سه پل انجام داده ایم هنوز اندک رطوبت لازم برای تغذیه پل ها وجود دارد اما نکته آنجاست که این رطوبت به شدت در حال کم شدن است و قطعا طی هفته های آتی از بین خواهد رفت و مشکلات موجود را تشدید می کند.
بخاطر جنس پل، پایه ها به تناسب کاهش رطوبت به همان سمت تمایل به خمیدگی پیداکرده اند که این موضوع به شکل مشهود اثراتش را در رواقها و بدنه پل اندک اندک نمایان می سازد .
همانطور که اکنون وجود برخی شکافها و ترک ها ی جدید در کف طبقه بالایی پل و بدنه موید این موضوع است بشکلی که مقایسه ترکهای موجود بروی پل باترکهای سال گذشته و سالهای قبل از آن به گواهی تصاویر حاکی از افزایش میزان این ترکها و همچنین عمیقتر شدن آنهاست .
اما خشکسالی تنها بحث حاشیه ساز این پل تاریخی نیست بلکه مسئله دیگری هم طی سالهای اخیر برای این پل تاریخی جنجال برانگیز شده است .
تهدید دوم عبور مترو از مجاورت پل است .این مسئله به قدری حائز اهمیت است که چندین بار ساخت تونل این محور با حرف و حدیث های مطرح متوقف می شد اما این بار مجددا با حفر تونل و ریل گذاری ، زیانهای احتمالی در اثر نمودار شدن برخی ترکهای جدید در سی و سه پل دوباره مطرح شدهاست.
در این خصوص حیدری پور مدیر کل میراث فرهنگی استان اصفهان می گوید با یک همکاری جدی با دانشگاه علم و صنعت وضعیت عبور مترو از کنار بناهای تاریخی مدرسه چهار باغ و سی و سه پل شروع شده و طی چند مرحله ادامه خواهد یافت و پس از بررسی های دقیق می توان نظر قطعی را اعلام کرد.
حیدری پور همچنین می گوید : در مرحله نخست محققان این دانشگاه چندی پیش در کنار سی و سه پل و مدرسه چهار باغ یکسری ارتعاشات مصنوعی ایجاد کردند و با استفاده از دستگاههای پیشرفته و آخرین متد های علمی موجود در این زمینه در حال بررسی و تجزیه وتحلیل اثرات و نتایج این ارتعاشات هستند .
البته به گفته حیدری پور در ادامه کار لازم است که تونل مترو به مدت حداقل 48 ساعت در اختیار تیم کارشناسی این سازمان قرار گیرد تا با ادامه آزمایشات از جمله عبور دادن واگنهایی مشابه واگنهای مترو و با حداکثر سرعت و وزن مشابه سازی شده روند آزمایشات تکمیل گردد هرچند این امکان هنوز محیا نشده است.
حیدری پور در ادامه درباره ترکهای موجود در سی و سه پل هم می گوید : ما برای هر ساختمانی دو نوع ترک داریم ،ترک فعال و ترک غیر فعال . ترک فعال ترکی است که در یک مدت زمان مشخص هم برطول و عرضش افزوده می شود هم بر عمقش و ترک غیر فعال ترکی است که در یک دوره زمانی ایجاد و دیگر فعال نیست و از این رو اصولا در بناهای تاریخی اصفهان بخصوص سی و سه پل ترک فعال وجود ندارد و ترکهای موجود همگی از جنس ترک های غیر فعال است اما زاد هوش ازکارشناسان میراث فرهنگی می گوید : ممکن است حفر تونل مترو از مجاورت سی و سه پل در حال حاضر اثرات زیانبار خود را نشان ندهد اما همه نگرانی های کارشناسان از آثار زیانباری است که پس از بهره برداری از مترو و عبور روزانه دها واگن مترو از آن و در نتیجه لرزشهایی است که به مرور آثار تخریبی خود را بر سی و سه پل و مدرسه چهار باغ نمایان می سازد .
البته حیدریپور در ادامه با اشاره به نگرانی های موجود در این زمینه می گوید : حتی اگر دانشگاه علم و صنعت در نهایت اعلام کندکه عبور مترو از کنار سی و سه پل و چهار باغ بلامانع است دستگاه لرزه نگاراین سازمان بر روی مدرسه چهار باغ و سی و سه باقی خواهند ماند تا به صورت لحظهای نیز این لرزشها را رصد کنیم و از این رو نگرانی ها بی مورد است.
اما زعفرانی مدیر عامل متروی اصفهان دراین باره می گوید : اصولا حرکت مترو بسیار علمی وکارشناسی شده است و با توجه به حساسیت های موجود ریل های مترو در بخشهایی که مترو از محورهای تاریخی عبور می کند مجهز به بالشتکهای لاستیکی است که تقریبا تمام ارتعاشات ناشی از عبور و مرور واگنها را به خود جذب می کند و لذا هیچ خطری ناشی از این موضوع ، بناهای تاریخی به خصوص سی وسه پل را تهدید نمی کند . وی اعتقاد دارد بسیاری از این بحثها حاصل هیاهو های رسانه ای است.
به هرحال آنچه که مورد تاکید کارشناسان است اینکه پل فدای اعتماد به نفس کاذب نشود و هرچه زودتر تهدیدات پیش روی این شاهکار عصر صفوی (خشکسالی و عبور مترو ) با مدیریت صحیح و اصولی و اقدامات جامع کارشناسی برطرف گردد.
پل قدیم (دزفول)
پل قدیم مهمترین اثر تاریخی دزفول و با بیش از ۱۷ قرن سابقه قدیمی ترین پل جهان است.
تاریخچه
این پل در سال ۲۶۰ میلادی(در حدود ۱۷۵۰ سال پیش) به دستور شاپور اول ساسانی و بدست ده ها هزار اسیر رومی بر روی رود دز ساخته شد و به همین دلیل این پل به پل رومی نیز مشهور است.برای حفاظت از پل قلعهای نیز بنا شد که در محل قدیمی آن محلهای به همین نام ( قلعه) وجود دارد.
این پل دارای ۱۴ دهانه است و آب رودخانه دز از زیر آن عبور می کند ، پل قدیم دزفول از سنگ ساروج و آهک بنا شده و در دوران حکومت عضدالدوله دیلمی،صفویان و پهلوی باز سازی شده است اما پایه های پل حکایت از دوران ساسانی دارد .
ساختار تاریخی
این پل برروی رودخانه دز واقع شده و ساختمان فعلی آن در دوران صفویه بر روی ساختمان قبلی بنا شده است. ساختمان این پل متشکل از بافت معماری متعلق به سه دوره تاریخی است. بخش هایی از پایههای پل مربوط به دوره ساسانی و بخش طاقدیسی پل مربوط به دوره صفویه و از نمونههای طاقهای دوره اسلامی است و سرانجام بخش عرشه پل که از مصالح جدیدی همچون سیمان و فلز ساخته شده است مربوط به دوره رضا شاه پهلوی است. پس از احداث سد دز در شهرستان دزفول فشار آب رودخانه بر این پل بسیار کاهش یافت.
نقل قول های مشهور
جرج کرزن در مورد پل قدبم دزفول مینویسد:
در حدود غربی خاک بختیاری و حوزه نهایی آب دز، شهر جالب توجه دزفول واقع گردیده است (دزفول- دزپل). این نام به واسطه پل باشکوه مجاور آنست که بدون شک بدوره ساسانیان متعلق است. قسمت زیرین این پل از سنگ است و قسمت فوقانی که آجری است ظاهراً قدیمی تر مینماید، 430 یارد طول و بیست و دو طاق به شکل و اندازه مختلف دارد.
حاج نجم الملک در کتاب سفرنامه خوزستان درباره پل قدیم دزفول در سال ۱۲۹۹ چنین می نویسد:
پلی عظیم بر روی دز از قدیم زده اند که از آثار غریبه است. فی الجمله تعمیری لازم دارد، طول این پل سیصد و شصت ذرع است. دو دامنه دارد به طول سی ذرع و عرض هفت ذرع و ارتفاع دوازده ذرع عدد چشمهها بیست عدد و عرض چشمهها بعضی پنج و بعضی نه ذرع است.
پل خواجو
پل بابا رکن الدین یا پل خواجو، در شهر اصفهان و بر روی رودخانه زایندهرود در شرق سی وسه پل قرار دارد. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۱۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
تاریخچه
این پل را پل شاهی و بابا رکن الدین و شیراز و حسن آباد هم نامیدهاند و از بناهای شاه عباس دوم صفوی است که در سال ۱۰۶۰ هجری قمری بنا شدهاست. درازای پل ۱۳۳ متر و پهنای آن ۱۲ متر است. این پل را به نامهای دیگری نیز خواندهاند ولی به سبب قرار گرفتن در محله خواجو به پل خواجو بنام است.
ویژگیها
پل خواجو به خاطر معماری و تزئینات کاشیکاری آن از دیگر پلهای زاینده رود مشهورتر است. این پل که در دوران صفوی یکی از زیباترین پلهای جهان به شمار میرفت، بیشتر به منزله سد و بند بودهاست. در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل ساختمانی بنا شده که شامل چند اتاق مزین به نقاشی است. این ساختمان که (شاه نشین) نامیده میشود در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی به این مکان فراخوانده میشدند.
در گوشههای ضلع شرقی پل خواجو دو شیرسنگی وجودداردکه ظاهرا”نمادسپاهیان بختیاری ومحافظ اصفهان در عصرصفویه هستند. این پل دارای ۲۴ دهانهاست که از مکعبهای به دقت تراشخورده ساخته شده و در بخش میانی، با سدهای چوبی برای گرفتن جلو رودخانه مسدود گردیدهاست.
با اینکه در حفاظت و مرمت آثار تاریخی، اصلی به نام حفظ اصالت و سندیت طرح و ماده تشکیلدهنده اثر وجود دارد ولی دستاندرکاران جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۸ با تعویض سنگهای قدیمی پلهها با سنگهای جدید به اصلیت این بنای اصیل ایرانی آسیب زدند.
پل خواجو از اواخر تیمورى شالوده هایى داشته و به امر شاه عباس دوم در سال 1060 به صورت امروزى آن ساخته شده است. در وسط این پل براى اقامت موقتى شاه صفوى و خانواده او ساختمان مخصوصى (که به نام بیگربیکى شهرت دارد) بنا شد که هم اکنون نیز وجود دارد و طاق هاى آن داراى تزئینات نقاشى است. نام پل خواجو، تحریف کلمه «خواجه» است که به مناسبت لقب بزرگان و خواجههای عصر صفوی نام گذاری شده است.
این پل در انتهاى شرق خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى جنوبى خیابان خواجو واقع شده است. به طورى که باستان شناسان تحقیق کردهاند پل مزبور بر روى پلى که در پیش وجود داشته و خرابى به آن راه یافته بوده بنا گردیده است. در باب ساختمان این پل، زمان، بانى ساختمان و کیفیت آن اقوال گوناگونى نوشته اند ولى آنچه مناسب به نظر مى رسد شرحى است که مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهانى در این باب نگاشته و از این رو نوشته مزبور عیناً نقل مى گردد.
در انتهاى شرقى خیابان کمال اسماعیل و انتهاى جنوبى خیابان خواجو که به طرف تخت فولاد (قبرستان اصفهان) و راه یزد مى رود پل زیبا و تاریخى خواجو واقع شده – این پل بر روى خرابه هاى پل حسن بیک به وسیله شاه عباس دوم صفوى در سال (1065 ه) ساخته شده است.
تارونیه” سیاح اروپایى نوشته است که در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد که متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ کجا بسترى به این زیبایی ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است همین امر تا اندازهاى شاه عباس را وادار به ساختن این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى این که آنان از خیابان چهار باغ نگذرند برای کوتاه تر نمودن راه این پل ساخته شد و تاریخ آن 1057 تا 1077 هجرى است. همچنین وقتى که پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیک نامیده شد. این پل که طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 5/7 متر است از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد.
این پل به منزله سد و از حیث معمارى و استحکام بى اندازه زیبا و بى نظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و کوچک دارد. طول سنگ هاى این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستون هاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و دیوار پیش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تختهاى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخیره مىشود.
در قدیم مواقع جشن و غیره نیز قایق رانى مىنمودهاند. در قسمت شرقى پل طرفین دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو تقریباً در کف رودخانه سنگرس مفصلى دیده مىشود و چنانچه نوشتهاند دریاچهاى وجود داشته که از فوارههاى آن جستن مىنموده است، تا کف رودخانه یازده پله سنگى مىخورد، دو طرف شرقى قسمت پایین پل دو شیر سنگى بزرگ از قدیم موجود است که در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابی هایى به آن وارد شده است. غرفهها و اطاق هاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاکارى دوره صفویه باقى است و طبقه بالاى اطاق ها را در چندین سال قبل خراب نمودهاند. پشت بغل هاى این پل از کاشی هاى خشت هفت رنگ تزیین شده که متأسفانه در اثر بى مواظبتى و یا تأثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادى از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است که به وسیله آن دو طبقه زیرین مىتوان رفت و آمد کرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق کتیبه کوفى که در طرف راست جنوبى پل رو به کارخانه نور است در سال 1290 هجرى به سعى نصرالله خان در زمان ناصر الدین شاه قاجار است.
اطراف پل مانند قدم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است که راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریباً مشکل مىشود.
در کتاب عباسنامه تألیف محمد طاهر وحید قزوینى به سال (1110 تا 1015 ه) شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد “خواجو” نوشته به خلاصه این که پس از اتمام، شاه عباس دوم دستور آیین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیک سفره چى باشى واگذار نمود و تزیین هر یک از طاق هاى آن پل به عهده یکى از امرا محل گردید و چشمههاى وسط که به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آیین بسته شد و مىنویسد: آب رودخانه را به بالای پل سد نموده به طورى که فواره حوض آن تقریباً سه گز مىجست، سایبان هاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشتههاى مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرح هاى مختلف کشیده بودند.
مصالح و برخی نکات فنی
از آن جایی که پل خواجو نقطه ای اوج در صنعت پل سازی ایران است، مصالح به کار رفته در آن نیز باید جواب گوی عملکرد آن باشد. دراین جا به طور مختصر به این موارد اشاره می کنیم:
از نظر پی سازی، پایه های پل خواجو بر روی سنگ بستر از جنس کنگلومرا که لایه ی مقاومی را ایجاد می کند، قرار گرفته است.در محل پل، لایه هیا شن و ماسه ی رودخانه ای را کنار زده و پی پل را بر روی لایه ای از کنگلومرا قرار داده اند. طراح پل خواجو با سنگ فرش کردن بستر رودخانه در مجاورت پایه ها سعی کرده است که حتی المقدور اثرات تخریبی آب را در زیر دست پل (فرسایش در پایین دست به جهت پرش هیدرولیکی) وآب بردگی را در بالا دست پل از پی ها دور سازد. به همین علت، اثرات فرسایش و آب بردگی حاصل از پرش هیدرولیکی در جوار پایه های پل مشهود نیست.
درمورد پایه های پل خواجو، نحوه ی ساخت نشان می دهد که ابعاد محاسبه شده برای تمامی عوامل لازمه، دقیق هستند. پایه ها دارای ابعاد بزرگ و دقیق و همچنین وزنی قابل ملاحظه هستند. پل خواجو به علت وزن زیادش در برابر فشار آب طی سالیان دراز، محکم و مقاوم ایستاده است در نتیجه انتخاب و استفاده از مواد ومصالح ساختمانی و نیز کیفیت وکمیت آن حائزاهمیت است. پایه ها که در زیر جرزها قرار دارند، از سنگ های سنگین و بزرگ ساخته شده اند. این پایه ها دارای فرم هایی مثل دماغه های آب شکن cat water و آب شکن های پله ای هستند. کانالها و کل سکوی (صفه) روی پایه ها (زیر جرزها) به همراه پایه ها به عنوان خط مرکزی وزنی زیرین در ارتباط با کل ساختمان قسمت های بالایی عمل، و استحکام و پایداری لازم در برابر فشار حاصله از آب را تأمین می کنند؛ لیکن برای این که مسائل حاصل از نیروهای استاتیکی و دینامیکی آب رودخانه مرتفع گردد، عامل وزن به تنهایی کافی نیست و دو عامل دیگر نیز مورد لزوم خواهد بود. یکی سطح اتصال پل به بستر رودخانه، و دیگری شکل پایه هاتی پل؛ چرا که شکل پایه ها دراندازه ی جذب نیروی دینامیک آب رودخانه موثر است. شکل پایه ها و ابعاد آن ها به گونه ای است که از سطح بیش تری برای اتصال پل به بستر رودخانه استفاده شده است. سطح اتصال زیاد پایه ها با بستر رودخانه به همراه وزن زیاد، در مجموع مسائل لغزش پایه ها، واژگونی و … را منتفی نموده است. شکل نوک تیز پایه ها در بالا دست (فرم آب شکن) موجب می شود نیروی دینامیک کم تری از جریان رودخانه به پل وارد شود و عملکرد شکل پله ای پایه ها در پایین دست به این صورت است که در موقع سیلابی یا مواقعی که دریچه ای آب روها بسته شده اند و پل همانند سد عمل می کند و آب از روی پایه ها جریان می یابد. جریان آب روی پله ها می ریزد و انرژی خود را در برخورد با پله ها از دست می دهد. درنتیجه هنگامی که آب به بستر رودخانه می رسد، فاقد انرژی مخرب و فرساینده است.
طاق روی پایه ها و یا به عبارتی سقفی که روی آن گذرگاه پل است؛ از سیستم طاق های آهنگ و گنبدهای عرقچین تشکیل شده است. این فرم علاوه بر توان باربری و پایداری عالی، به جهت استفاده ی مکرر در طول قرن ها رفتار سازه ای شناخته شده ای برای معمار پل داشته است. مصالح پوششی این سیستم همانند دیگر موارد مشابه به آن از آجر و گچ تشکیل شده است.
مسأله ای دیگر این که پل خواجو جزو پل بندهای وزنی است؛ لذا برای تأمین وزن مورد نیاز، به نظر می رسد فضای بین طاق ها با قلوه سنگ پر شده است. همچنین برای مقاومت در مقابل اثر فرساینده ی حاصل از عبورو مرورانسان ها، چهارپایان و درشکه ها، کف عبورگاه پل می بایست با قلوه سنگ ساخته شود.